۱۳۹۶ خرداد ۱۶, سه‌شنبه

قطر و عربستان؛ جنگ پسرعموهای مدرن هویت طلب و سنتی تجدد طلب!

Image result for ‫قطر و عربستان‬‎


1- خاندان آل ثانی حاکم بر قطر مدرنترین شیوخ سنی حاکم در منطقه هستند که از نظر ایدئولوژی به اردوغان سنی و خامنه ای شیعه باور دارند و از نظر سیاسی نیز به اردوغان ترک و حسن روحانی فارس. این گرایش در حکام قطر هم برمی گردد به تأثیر و تأثر متقابل اخوان المسلمین سنی و انقلاب اسلامی ایران. به این معنا که اخوان المسلمین بعنوان قدیمی ترین تفکر اسلام سیاسی همانطور که تأثیر زیادی در باروری متفکران شیعۀ سیاسی - بویژه تأثیر بنیان گذاران آن قطب و بنا و عبده و ... - مثل سید جمال و نخشب و شریعتی و امثالهم  داشته است خودش نیز بسیار از انقلاب اسلامی پیروز شیعه در ایران تأثیر پذیرفته است. این نوع اسلام سیاسی - هم در شعبۀ شیعه و هم در شاخۀ سنی - مشخصه ای اصلی امروزی دارند که عبارت است از "هویت طلبی" در سیاست خارجی و در برابر غیرمسلمانان و "شریعت گرایی" در داخل جوامع ملی شان است. منتها هم در سیاست خارجی هویت طلبشان و هم در سیاست داخلی شریعت گرایشان مرزی را مشخص می کنند که من به آن می گویم "مرحلۀ قبل از ستیز". و از این مرحله جلوتر نمی روند. یعنی درست است که دنبال هویت اسلامی خود در برابر دیگران و دنبال شریعت خود در مقابل سبک زندگی متفاوت بخش هایی از ملت های مدرنتر خودشان هستند. اما اگر پیاده کردن هرکدام از این سیاست ها - چه در خارج و چه در داخل - با موانعی چنان سخت بربخورند که عبور از این موانع نیازمند ستیز و جنگ و خونریزی شود؛ آن را ادامه نمی دهند و سعی می کنند با مانورهای مقطعی یا میان مدت از هرنوع رویارویی خشونت خیز اجتناب کنند. بعبارت دیگر سیاست این ایدئولوژی بر یک اصل پیشینی استوار است که آن عبارت از "تاهرجا که بدون خونریزی عمده می توانیم" است.

2- آنچه که در بالا گفتم یک برش بسیار بسیار فشرده از موضوع است و طبعاً منظورم اینهمانی کردن کامل خامنه ای و آل ثانی و اردوغان نیست و اینان در جزییات با هم اختلافات عمدۀ نگرشی دارند. بعنوان مثال حاکمان قطر نسبت به خامنه ای بسیار مدرن اندیش ترند. به این معنا که خاندان قطری قائل به تغییر ذائقۀ مردم و جلوگیری از مدرن شدن جامعۀ خود نیستند. بلکه عمده تفکر آنان بر این مبناست که نیازی به مدرنیسم از بالا نیست و همینقدر که ما مجبوریم از سخت افزار مدرنیته استفاده کنیم برای ادارۀ جامعه؛ خود این سخت افزار لاجرم مقداری از تغییرات نرم افزار مدرنیته را هم بتدریج در جامعه بوجود خواهد آورد و حاکمان نه باید به این روند کمک مصنوعی و تشدید کننده بدهند و نه باید بزور و سرکوب از بروز این تغییرات جلوگیری کنند. بعبارت دیگر حاکمان قطر قائل به نوعی از عبور از سنت بمدرنیته هستند که مدل "عبور مسیحیت غربی از سنت بمدرنیته در قرون گذشته" است و معتقدند که این عبور طبیعی لاجرم مهر هویت اسلامی ما را هم با خودش حمل خواهد کرد و جامعۀ اسلامی مدرن با هویت اسلامی - و نه عین غرب مسیحی - را بوجود خواهد آورد در دراز مدت. در حالیکه خامنه ای و شیعیان حاکم سیاسی بر ایران قائل به سرکوب مدرنیته بنفع سنت و نه تنها مانع شدن از عبور تدریجی جامعه از سنت بلکه در صورت توان بازگرداندن بخش های عبور کردۀ جامعه از سنت به سنت های فروریخته در گذشته هم است.

2- برخلاف آنچه که برخی از کارشناسان ادعا می کنند باور دارم که اختلاف اخیر عربستان و قطر هیچ ارتباطی به اختلافات ارضی و تاریخی این دو ندارد و اختلاف کاملاً جدیدی است که از سال 2014 رقم خورده و اختلافی ایدئولوژیک و مذهبی است تا سیاسی. عربستان سلمان و پسرش محمد بدلیل عقب ماندن تاریخی جامعه شان از پسرعموهای قطری به صرافت افتاده اند که عقب ماندگی عرف جامعه شان در مناسبات مذهبی سخت و قبیله ای را با فرمول مدرنیزاسیون از بالا و دستوری - مثل شاه ایران در گذشته - تسریع ببخشند و از این راه کمک کنند که مذهب تکفیری شان تلطیف شود و از تولید و تکثیر گروه های تکفیری مثل القاعده و داعش - باعث بدنامی شان شده - کاسته شده و جلوگیری کنند. اینکه اخیراً همۀ مهمانان زن ملک سلمان بدون پوشش و با لباس غربی شان پذیرفته می شوند یا حکم اخیری که یک مفتی را بخاطر توهین به یک فعال عرصۀ هنر و موسیقی محکوم کرده اند و بسیاری از نشانه های بالقوه و پیش بینی شده در سند چشم انداز 2030 اخیراً منتشر شده که عربستان سال 2030 میلادی را نشانه گذاری کرده است؛ نشانه های غیرقابل تردیدی است که عربستان در حال بازکردن جامعۀ بشدت بستۀ خودش است و می خواهد با هر نوع اسلام سیاسی در افتاده و پادشاهی تا کنون بشدت مذهبی - از بدو تأسیس - خودش را عرفی و سکولار کند. و در این راه با هر نوع اسلام سیاسی چه تندرو مثل داعش و چه میانه رو مثل اخوان المسلمین مخالفت جدی بکند. هرچند که با اخوان المسلمین از بدو پیدایش هم مخالفت جدی مذهبی هم داشته است.

4- یکی از دلایل اصلی "چرا عربستان با عرف مذهبی خالص" به این نقطه رسیده که هرگونه هویت طلبی مذهبی را مردود می داند و می خواهد مدل غربی سکولاریزم را به جامعۀ بشدت سنتی متحجر خود تزریق کند؛ این است که هویت طلبی سنی عربستان در مقابل هویت طلبی شیعۀ ایران خمینی شکست خورده است. به این معنا که بمحض پیروزی اسلام شیعی در ایران عربستان نیز همۀ قدرت و ثروتش را متمرکز کرد بر هویت طلبی مذهب وهابی خودش و شروع کرد به تبلیغات و آموزش سرسام اور مسلمانان در سراسر جهان با امید جهانی سازی تفکر اسلامی خود در مقابل پیام سیاسی انقلاب ایران. اما پروژۀ عربستان بعد از سی سال از شروع جدیش به نتایجی منجر شد که نه تنها قاتق نان عربستان در مقابله با ایران نشد بلکه قاتل جانش در دنیا هم شد. زیرا هر چه نفوذ هویت طلب انقلاب ایران از راه های مسالمت آمیز و مدنی و متکی به آرای متدینین و گروندگان بخودش بود؛ برون داد هویت طلبی وهابیت سنی در گروه ها و دسته های مسلح و بسیار خشن و جنجگو مثل القاعده و داعش بروز کرد. اسلام سیاسی ایران در هیچ نقطه ای بازوی مسلح درست نکرد برای احقاق حق پیروان و علاقه مندانش. بر عکس عربستان که گروندگان و آموزش دیدگان هویت طلبی ایدئولوژی وهابی اش - بی یا با اجازۀ عربستان - دست به سلاح بردند و شروع کردند به سلاخی مخالفان. نه فقط موافقان و طرفداران اسلام ایرانی؛ بلکه سلاخی پشتیبانان و اربابان غربی عربستان در بلاد پیشرفته را نیز. ایران اما  نه تنها در عراق و افغانستان و بحرین - حتی یمن - سلاح دست شیعیان نداد؛ بلکه شعارشان را حق اکثریت عددی شان قرار داد و درخواستی دموکراتیک را پیش نهاد. حتی ایران در لبنان و سوریه نیز که سلاح داشت هیچگاه بجنگ سنی ها نرفت و حصه ای بیش از استحقاق از قدرت سیاسی را نخواست. حزب الله لبنان هیچکاه مدعی نشد که بیش از جمعیت موجودش قدرت سیاسی بیشتری چه در پارلمان و چه در دولت داشته باشد و جنگ در کنار اسد هم که مطلقاً جنبۀ سیاسی داشت و ارتباطی به مقابلۀ مذهبی پیدا نمی کرد.

5- اینک اما عربستان به قطر می گوید که "پروژۀ هویت طلبی سنی" به رهبری من شکست خورده و باید برگردیم به هویت طلبی عربی مصر ناصری. اینبار اما برهبری من؛ و تو قطر هم باید به راهبرد جدید من بپیوندی؛ تا هرگونه هویت طلبی اسلامی - از جمله سردمدار طرح آن ایران - را برافکنیم. و قطر پاسخ می دهد که هویت طلبی اسلامی هم خوب است و هم خواست توده ها - از جمله مردم قطر - و نیازی به بازگشت از این پروژه نیست و فقط باید در پروژۀ "هویت طلبی وهابی شکست خوردۀ تو تغییراتی بدهیم". به این معنا که بجای سنی و شیعه و این مذهب و آن مذهب به کلیت "هویت طلبی اسلامی" بها بدهیم که شامل همکاری با ایران هم می شود. قطر استدلال می کند که اولاً هویت طلبی عربی هم بارها شکست خورده است. ثانیاً هویت طلبی عربی هیچگاه نتوانسته در مقابل غرب بیگانه عرض اندام بکند و ثالثاً ما چرا هویت طلبی اسلامی که شامل 1.5 میلیارد مسلمان است را با پروژه ای محدود تر و حقیرتر بنام هویت عربی عوض بکنیم. و قطر البته یک متلک هم می اندازد به عربستان که: حتی اگر پروژۀ جدید تو قابل بحث باشد تازه می رسیم به پشتیبانان این پروژه که تو اختیار کرده ای بنام ترامپ. زیرا ترامپ بهیجوجه قابل اعتماد و اطمینان نیست و هنوز زیر پای خودش اینقدر سفت نیست که بشود آیندۀ اعراب را روی آن بنا کرد و معلوم نیست که تا کی دوام دارد و چقدر به تعهدات زبانی و شعاریش وفادار خواهد ماند با آن روحیۀ معامله گری!

6- این نوشته قادر نیست ارزش گذاری کند هیچکدام از طرفین دعوا را و من قصد چنین کاری را هم ندارم. زیرا در قالب فکری شرح داده ام صدها عامل سیاسی و اقتصادی و انگیزه های منفعتی و غیره هم دخالت تعیین کننده دارند. و چه بسا باعث رفتارهایی از طرفین شود که ظاهراً برخی گزاره های بسیار فشردۀ مقاله ام بی اعتبار هم نشان بدهد. اما آنچه که یقین دارم این است که جنگ بین قطر و عربستان چنین بستر فکری محکمی دارد. و اگر هم در کوتاه مدت به آتش بسی بیانجامد؛ حداقل تا امتداد حکومت خامنه ای در ایران به صلحی پایدار بین مسلمانان - از جمله قطر و عربستان با حاکمان فعلی - نخواهد انجامید. عربستان در دورۀ سلمان سیاست شوک های سریع و سخت را انتخاب کرده است؛ مثل حملۀ غافلگیر کننده به یمن و یا همین قطع رابطۀ "محاصرۀ کامل قطر" با آل ثانی. این سیاست این خوبی را دارد که هراس افکن و شکست دهندۀ ترسو هاست. اما این بدی را هم دارد که اگر طرف شوک اولیه را رد کرد و مقاومت کرد هرچه زمان بگذرد به ضرر شروع کننده - در اینجا عربستان - پیش خواهد رفت. امیدوارم که سلمان ها اشتباه نکنند و باتلاقی سیاسی مثل باتلاق نظامی یمن برای خودشان درست نکنند. چون شکست های عربستان نه پیروزی ایران که پیروزی جمهوری اسلامی ایران را تداوم خواهد داد. و ما که فقط خواهان پیروزی ایران هستیم بدون هیچگونه پسوند! یا...هو

۳۵ نظر:

ناشناس گفت...

دست مریزاد دلقک گرامی,
به قول خود هیولا,این جریان نتیجه سفر ایشان است.به جان هم انداختن همه و فروختن بیشتر سلاح, به آشوب کشاندن بیشتر خاورمیانه برای آسایش و پر و بال دادن بیشتر به بچه دلبند شان در آن گوشه.

ناشناس گفت...

دلقک به طور کلی حرفت درست هست (این بخش اش که قطر حامی ایدئولوژی میانه رو اسلامی هست) ولی قطر یک کشور کوچک عربی با کلا سیصد هزار عرب و 2 و نیم میلیون جمعیت کجا و سایر کشورهای عربی کجا. اما بخش مهم حرفت که میگوید قطر دنبال مطرح کردن حرف خودش (هویت طلبی اسلامی) در جهان عرب هست کاملا غلط هست چون اساسا قطر کشوری بدون اهمیت جغرافیایی و سیاسی هست و چنین کشورهایی معمولا حد خودشون رو میدونن و دنبال چنین افکار بلندپروازانه ای که شما گفتین نمی روند. پدر شیخ تمیم از قدیم دوست و حامی اخوان المسلمین بوده و حالا پسرش هم همین راه رو ادامه داده. قضیه به همین سادگی هست. قطری ها چندان هم مدرن نیستند آنها غیر از شبکه خبری الجزیره چیز دیگری ندارند که به عنوان مدرنیسم عرضه کنند. بعد هم در اواسط تحلیلت که حسابی گرم شدی و دور برداشتی دیگه برای اثبات زوری ادعاهایت، منطق رو هم بیخیال شدی و فرمودی که: "اسلام سیاسی ایران در هیچ نقطه ای بازوی مسلح درست نکرد" !!! جالبه که خودت هم به حزب الله اشاره کردی. سپاه قدس، حزب الله، انصار الله، حشد الشعبی چند تا از این گروه های "مسلح" هستند که توسط همین جمهوری اسلامی به قول شما میانه رو!!! تاسیس شدن و بارها در نقاط مختلف جهان همین حزب الله و سپاه قدس عملیات تروریستی انجام دادن که اکثرا به صورت بمب گذاری بوده. بارها هم محموله های سلاح به سمت یمن توسط کشورهای مختلف عربی و غربی در دریا کشف و ضبط شده. اتفاقا اسلام سیاسی ایران در "هر جا که امکانش بوده" بازوی مسلح درست کرده. اگر مثلا نتوانسته در فرانسه و انگلیس بازوی مسلح درست کند چون امکانش نبوده و سمبه پر زور بوده. اساسا خود خامنه ای و فرماندهان سپاه بارها این برنامه خودشون رو اون هم به صورت علنی بیان کردن. بارها گفتن که اگر ما در سوریه و عراق نجنگیم باید در داخل ایران بجنگیم. خب جنگ با چی انجام میشه؟ معلومه با سلاح و سلاح هم باید به دست گروه های مسلح باید برسه دیگه!. البته من عادت شما دلقک رو در کوری عمدی نسبت به مدارک و شواهد قبلا دیدم (مورد قالیباف مثال خوبی است، طی سالها بارها مدارک و شواهد علیه قالیباف یکی پس از دیگری بیرون آمد و هر بار شما به گونه ای توجیه کردین) بنابراین امیدی هم اصولا نباید داشته باشم که شما متقاعد به تروریست بودن حکومت ایران بشوید. به هر حال شما یه بیست سالی عامل نظامی همین حکومت بودین.

يکي از خدمه کـشـــتـي غـول پـيـکر و عـظـيـم الـجـثـه اصلاحات گفت...

..............
سرزمين عربستان سعودي، سرزميني است بسيار کهن، تاريخي، باستاني، بزرگ و با فرهنگ و تمدني بسيار غني و عظيم و سترگ و با جلال و جبروت

من معتقدم که کشورهايي مثل قطر و عمان هر آنچه دارند مديون عظمت و شکوه تمدن بي نظير و بي همتاي عربستان هـسـتـنـد ،
فـلـذا مـي بايـسـت قطر و عمان احـتـرام به عربستان سعودي و پادشاه و وليعهد عربستان سعودي را در سرلوحه وظايف خود قرار دهند.

بنابراين بديهي است که بي اعتنايي رهبران قطر و عمان به عظمت پادشاهي سعودي، در افکار عمومي مردم شبه جزيره عربستان تا حدي ماجراجويانه تلقي خواهد شد.
..............

ناشناس گفت...

قطر رو معصوم نشان دادی دلقک همانطور که قبلا یک نفر رو معصوم نشان میدادی!
قطر حامی جبهه نصرت و برخی گروه های تروریستی مرتبط با القاعده در سوریه هست. عربستان اخیرا از حمایت های خود از گروه های افراطی دست برداشته ولی در مقابل قطر همچنان مشغول حمایت از گروه های تروریستی هست. اخوان المسلمین هم چندان میانه رو نیستند و این را در مصر نشان دادند طوریکه صبر مردم لبریز شده و از یک ژنرال سکولار حمایت کردند. قطر در فلسطین هم از گروه تندرو اسلامی حماس حمایت می کند.

Dalghak.Irani گفت...

خب اگر تو نمی فهمی و بزرگترهایت هم ادب یادت نداده اند که بدون حملۀ شخصی به مؤلف تألیف را نقد کنی و استدلال بیاوری من کار بیشتری نمی توانم بکنم. و الا یک کودن هم می تواند تشخیص بدهد که عملیات تروریستی مسلحانه با جنگ آشکار با یک گروه نظامی مسلح متقابل نامش تروریسم نیست و اسمش کمک به دولت متحد و دوست بنا به تقاضای خود اوست. یا...هو

تنها و تنها اقدام نظامیان جزب الله لبنان و حماس علیه اسرائیل در متن پشتیبانی تسلیحاتی و آموزشی و عملیاتی جمهوری اسلامی ایران می تواند در قالب دخالت غیر مجاز و لاجرم تروریستی! - بتعریف غرب - محسوب شود که غرب و امریکا هم فقط همین فقره علیه اسرائیل را کارنامۀ پشتیبانی از تروریسم می شناسند و استناد می کنند و تا کنون نتوانسته اند بغیر از چند مورد ترورهای سیاسی داخلی در دهۀ 60 و 70 تروریسمی از ایران را در هیچ کجای دنیا نشان بدهند. افتاد!

ناشناس گفت...

دلقک ژنرال ماهر: در قلب واقعیت
وارونه نشان دادن واقعیت
مخلوط کردن ماهرانه دروغ در پوسته ی واقعیت

حاجیه خانوم کلباسی هم که دلقک پست عریض و طویلی در تمجید و تعریف از او و "مدرن بودن او" نوشته بود به تازگی از مقام معظم رهبری حج هدیه گرفتن. حاجیه خانوم که در چرخش یه سور هم به الهام چرخنده زدن در پاسخ به لطف مقام معظم چندین بار از "رهبر عزیز" تشکر کردن. انشالله حج موجب تقویت قوای مدرنیسم ایشان و تمجید بیشتر دلقک از ایشان و رسیدگی بیشتر به بچه های فقیر هندی و نادیده گرفتن بیشتر بچه های فقیر بی صاحاب ایرانی بشود. ویدئوی نورانی ایشان رو در لینک زیر ببینید و متحول شوید!:

https://twitter.com/taghato/status/871981938780893185

ناشناس گفت...

گفتم که کوری. بمب گذاری، کشتن غیرنظامیان اسرائیلی، کشتن و ترور مخالفان. اینها عملیات تروریستی هستن یا بنا به گفته خنده دارت: "جنگ آشکار با یک گروه نظامی مسلح متقابل" ؟
اگر عصبانیت ات نسبت به انتقادهای من اجازه میداد استدلال ها رو هم در نوشته ام میدیدی، سرهنگ مغرور!
جدیدترین ترور جمهوری اسلامی هم همین چند هفته پیش ترور مدیر شبکه GEM بود.
جا داره این اصطلاح محیر العقول "جنگ آشکار با یک گروه نظامی مسلح متقابل" رو در دانشنامه بریتانیکا به عنوان یک اصطلاح منحصر به فرد برآمده از معده ثبت کنیم!
این جمله "چند مورد ترورهای سیاسی داخلی" هم البته کاندید مناسبی هست. به قول شما جمهوری اسلامی "فقط" در داخل آدم میکشه! بنابراین تروریست نیست!
از طرفی دیگر دقت ندارید که همین تایید شما در مورد اعمال تروریستی گروه های "مسلح" مورد حمایت ایران کافی است برای نقض کل داستان سرایی شما در مورد اینکه "اسلام سیاسی ایران در هیچ نقطه ای بازوی مسلح درست نکرد".
اینکه چند سالی میشود که جمهوری اسلامی "نمی تواند" عملیات تروریستی گسترده با کشتار "کافران صهیونیستی و آمریکایی" یا به قول خامنه ای "نجس و کثیف" انجام دهد دلیل بر این نیست که "نمی خواهد". شما اگر قدرت تحلیل داری، تحلیل کن که چرا؟

ناشناس گفت...

"اسلام سیاسی ایران در هیچ نقطه ای بازوی مسلح درست نکرد برای احقاق حق پیروان و علاقه مندانش"

دلقک جان ببخشید ولی شما مشاعر خود را از دست نداده آید؟ به عبارت دیگر کس خل نشده اید؟ کامنت 23:37 دقیقه جوابتان را در بضاعت لاطائلات شما داد ولی این را هم اضافه کنم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم به عنوان بازوی نظامی ایدیولوژیک حکومت را می توان مسبب قتل چهارصد هزار ایرانی و عراقی پس از فتح خرمشهر و سپاه قدس و عواملش را مسبب قتل دویست هزار عراقی پس از سقوط صدام حسین و چهار صد هزار سوری در حمایت حزب‌الله لبنان در سوریه دانست.

ناشناس گفت...

لابد رهبر طالبان که با پاسپورت ایرانی در مرز ایران و پاکستان به درک واصل شد و خانواده و همزمان بن لادن در تهران و کرج از سوی مقامات جمهوری اسلامی در حال ارشاد و نصیحت بودند تا تحت تاثیر اسلام رحمانی جمهوری اسلامی قرار گیرند. ها ها ها ها ها.
پست بالا را شریعتمداری کیهان هم بخواند، در سلامت عقل نویسنده شک خواهد کرد بلاشک.

Hej گفت...

تیمسار جان،
شرمنده قصد توهین ندارم اما دو نکته منفی در کلامت دیدم:
شیعه گری و فارس بازی، تا حدی که حتا درصد پاک کردن پرونده خونین جمهوری اسلامی از ذهن ما برآمدی. متاسفم اما در تمام این مدت که خواننده ات بودم خیلی لذت بردم اما حالا کم کم دارم نگران و نا امید میشم، نکنه که کم کم وقت بستن سیرک باشه.
قطعا قصد توهین ندارم اما خوب....

Hej گفت...

آقای قالی باف و سایر علما هم قبلا مورد تعریف قرار گرفته بودند

Dalghak.Irani گفت...

بارها خواهش کرده ام چرت و پرت ممنوع. و اگر مطلبی سنگین تر از فهم تان است بهترین راه ایگنور کردنش است. من در این مطلب اشاره کرده ام که موضعگیری سیاسی نداشته ام و گزارشی از واقعه را طبق تشخیص خودم و با آوردن فکت ها نوشته ام. و توضیح هم داده ام که جزییاتی از نقض این تحلیل کلی می تواند صادق باشد اما نمی تواند کلیات مورد استنادم را باطل کند. مثلاً جنگ داخلی سوریه هنگامی آغاز شد که اخوان المسلمین سوریه وارد میدان شدند و قطر تنها حامی اولیه و ایدئولوژیک این گروه در آغاز جنگ سوریه بود. که بعداً تبدیل به مخالفان مرسوم به میانه رو سوریه شدند با ورود گروه های تندروتر تکفیری مورد حمایت عربستان و در مقطعی هم ترکیه و حتی جسته و گریخته خود قطر. که بر مبنای توازن قوا و منافع سیاسی - و نه صرفاً ایدئولوژیک - مورد حمایت قرار می گرفتند و می گیرند. یک زمانی است که تو مدعی هستی فلان عمل قبح ذاتی دارد. معنای آن این است که آن عمل فارغ از مرتکبش - دوست یا دشمن - عمل ناپسند و غلطی است. و زمانی است که عمل ذاتاً قبیح را با متر و معیار دوست و دشمن و حب و بغض و موضع سیاسی خودت می سنجی و ارتکابش از سوی دوست را ممدوح و ارتکاب همان عمل از سوی دشمن را مذموم معرفی می کنی. مخالفت یا موافقت من با خامنه ای ربطی در گزارش واقعه از صحنۀ واقعی اتفاق افتاده نمی تواند مرا از معیارهای علمی تحلیل ساقط کند و مثل شما به هذیان گویی وادارد. زیرا من بدلیل همان مخالفت بنیادینم با خامنه ای معتقدم که هرگونه وارونه نمایی و قلب واقعیت - در ظاهر برای ضربه زدن بخامنه ای - قطعاً در نتیجه بنفع خامنه ای تمام خواهد شد و تمسک بدروغ و شانتاژ نتیجه ای بضرر دشمن ما ببار نخواهد آورد. بهمین جهت هم است که اقدامات اخیر عربستان بعد از حمله بیمن را تضعیف کنندۀ سکولاریسم و عرفی ها در ایران و بنفع ایدئولوژی و تحجر خامنه ای می فهمم و بشدت مخالف این رویکرد هستم.

قبلاً هم شیرفهم کرده ام که من با تحجر حکومت مذهبی مخالف قطعی و زیربنایی هستم. اما همۀ سیاست های - بویژه خارجی - خامنه ای را بی حاصل می دانم و نه غلط. که مهمترین آن سیاست ضد اسرائیلی - امریکایی منطقه ای اوست. بدین معنا و توضیح که:
درست است گفته ها و موضعگیری های خامنه ای در مورد خباثت سیاسی غرب و شیطانی امریکا و غرب در رویکرد به جهان سوم غلط نیست و غرب اگر بهمان نامردی هم که خامنه ای می گوید نامرد نباشد اما در نامردی غرب شکی نیست. منتها مخالفت من با سیاست درست - از نظر منطق نظری - خامنه ای به این دلیل است که این سیاست سترون و بی حاصل است. به این معنا که اگرچه غرب نامرد است اما شرق نیز برای توسعه جز توسل - تاکتیکی هم شده - بدامن غرب نامرد و امریکا نیست. چون همۀ امکانات پیشرفت و توسعه را در مونوپول خود دارند و هر کشوری استقلال سیاسی کامل می خواهد باید گرسنگی و عدم توسعه و عقب ماندگی را هم قبول کند. بگذارید از محمدرضا شاه فقید مثالی بزنم. اینکه گفته اند و برای ما هم ملکه شده که او دست نشانده و نوکر غرب و امریکا بود و بدون اجازۀ آنان آب نمی خورد بخشی از حقیقت است اما به نوکری و خیانت و وادادگی و این مزخرفات ارتباطی نداشته و ندارد. بلکه او می دانست که اگر ایران بخواهد پیشرفت کند باید امریکا و انگلیس حداقل مخالفت نکنند و بخاطر ایران بود که بهر ترفندی تلاش می گرد دوستان غربی اش را نرنجاند که آخرش هم سر نفت و قیمت آن رنجاند و بی احتیاطی کرد و رجزی هم خواند و بلافاصله پادافره اش را دید.یا...هو

ناشناس گفت...

باسمه تعالی

انّا لله و انّا الیه راجعون،

به اطّلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم، مؤلّف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده‌است، همچنین ناشرین مطّلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدّسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان شاءالله؛ ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرّفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. و السّلام علیکم و رحمةالله و برکاتة.

ملک سلمان بن عبد العزیز
مرگ بر این وهابی های کثیف که با چنین حکم هایی بذر خشونت و تکفیر را در جهان می پراکنند.

ناشناس گفت...

عکس مطلب ترامپ و رهبر قطر است؟ ترامپ مگر نگفته بود در آن گوی جهان بین که متعلق به رمان ارباب حلقه ها بود قطر را دیده که حمایت از تروریسم می کرده! حالا اینجا با هم چایی می خوردند؟ :) چرا امریکا همیشه کارش به خنجر پشت هم پیمان میرسه؟

یادمه در این وبلاگ در مورد پدر امیر قطر؟ با تحسین نوشتید.

البته تعاریف شما از دشمن (جمهوری اسلامی) روی اعصاب است، اینقدر اعتبار دادید بهش اما این رفتار در منش و سیاست عمام اعدام و خوبی ها نبود و حتما عقلای قوم که عمام و اخوند نبودند این روش ها را برای جذب شیعیان سادهدل بکار گرفتند در کنار البته احساس همدردی و اعتماد به هرچی بچه شیعه در جهانه.

ولی در کل زاویه نگاه جدیدی بود در مورد موضوع قطر. من فکر می کردم قطر سریع به دامن سلمان برمیگردد با این تشر ولی انگار مشکل عمیق تر است، شما نقش امریکا را در کنترل این قضیه و کلا کنترل فعالیت های پروکسی های ایران چه می بینید؟ همین امروز خبر رسید در سوریه درگیر شدند و بنظرم تمرکز ترامپ هم قطع کردن دست ایران یا حداقل کند کردن این جریان مقاومت و یا مشکل ایجاد کردن روند است. بالاخره امریکا کشور قدرتمندی است و روی ایران هم تاثیر دارد غیر مستقیم حالا چون یک دیوانه شده رئیس دولتش یعنی جمهوری اسلامی کل کیک را برده؟

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

بنا نداشتم زیر هرکدام از تحلیل های دلقک کامنت بگذارم ولی لاجرم این تحلیل که در متن تحلیل استخوان دار و مطالعه شده ای است، حیف است که دست خوش سطحی نگری چند دوست محترم کامنت گذار بی ربط شود و بدلیل اینکه ذهن خوانندگان در مورد تحلیل دلقک دچار خطا نشود چند جمله کوتاه برداشت خودم را مینویسم تا مگر راه خزعبلات بسته بشود و درحالی که از حوصله دلقک تشکر میکنم، اما معنی مدارای بیش از حد او با برخی کامنت گذاران را درک نمیکنم که این بحث درپیتی و نگاه سطحی انان کلاس سیرک را دارد پایین می اورد، لیکن:
رسم اعراب پس از اسلام برای تایین خلیفه (قدرت مطلق) از انجایی شروع شد که چهار خلیفه اول مسلمین که از خویشاوندان حضرت محمد بودند هرکدام بشکلی به مقام خلافت رسیدند که اعم بود از جمع بندی قبایل، شورای حلقه اول یاران محمد، خویشاوندی نسبی یا سببی و در مورد خلافت علی بعد از عثمان، بزور قوه قهریه و شمشیر! بعد از علی اعراب بر سر جانشینی او و خلافت دچار تشتت شدند و در نهایت تصمیم بر این گرفته شد که هر فردی که توان قالب شدن بر دیگران را داشته باشد اصلح تلقی شود و خلیفه باشد چه با قوه شمشیر و زور چه با تقوی و ثروت و چه شور و توافق دیگران! در واقع کسی که بتواند قالب بر رقبایش باشد خلیفه است. این سنت صدها ساله اعراب و بطبع مسلمین بوده و است و تنها در یک مورد این اصل میان اعراب رعایت نشد و ان قدرت گرفتن اخوان المسلمین در مصر بود که در نتیجه یک رای گیری صورت گرفت، اعراب و الالخصوص سعودی ها بشدت مخالف ان بودند و ان را بدعتی خطرناک برای منافع قبیله ای خود در اصل و سنت شکنی دینی شرعی خود در فرع دیدند و تمام توان اقتصادی و لابی گری بر علیه نهوه قدرت گرفتن اخوان المسلمین در مصر را بکار بردند تا این دولت را زمین گیر کنند.
اما نمونه جمهوری اسلامی همانطور که دلقک بدرستی اشاره میکند در میان مسلمین تنها نمونه ای بود که با ساختار مدرن و از راه صندوق رای بقدرت رسید(اینجا بحث شکل است و نه محتوی) و اصولا جمهوری اسلامی حکومتی مترقی در میان کشورهای مسلمان منطقه و برگرفته از الگویی کاملا مدرن است بطوری که در ارکان ان مجلس، ریاست جمهوری، قوه قضاییه و اصولا تفکیک قوا وجود دارد که تفکیک قوا از اصول اولیه حکومت های مدرن است!
هر کشوری بازوی سیاسی و نظامی در خارج از مرزهای خود دارد و این دلالت بر تروریسم و این جور وصله ها نیست، بلکه نشانگر قدرت نفوذ و توان چانه زنی ان کشور در معادلات جهانی است حال اگر خامنه ای این نفوذ را مصرف ایدئولوژی پوسیده خود میکند، امری دیگر است اما بطور کل حضور نظامی و نفوذ سیاسی امر نکوهیده ای در جهان بحساب نمی اید کما اینکه تمام قدرت های لیبرال جهان در دیگر نقاط و خارج از مرز های خود دارای نفوذ هستند.
خیلی برداشت کوته فکرانه ایست که نفوذ نظامی سیاسی جمهوری اسلامی را در قاب عقب ماندگی و خشونت طلبی عرض یابی کنیم!و بنظر من از ان کوته بینانه تر این است که اصولا این بحث بازوان نظامی جمهوری اسلامی ربطی به تحلیل دلقک ندارد و اصل حرف او از دید من فلسفه و شکل تشکیل حکومت و تمرکز قدرت است!

ناشناس گفت...

بعضي ها وقتي با محتواي مطلب موافق نباشند، به نويسنده گير شخصي ميدهند . من بالشخصه با برخي از تحليلهاي شما موافق نيستم اما حداقل روزي يكبار به وبلاگ شما سر ميزنم تا اگر مطلب جديدي منتشر شده بود، سريع بخوانم. در نهايت هيچ تحليلي سراسر صحيح يا سراسر غلط نيست و در ضمن شما هم غيبگو نيستيد و صرفا بر اساس شواهد موجود و بالطبع نظرات (و شايد منافع) شخصي گمانه زني ميكنيد و موضع ميگيريد. لطفا كوچكترين توجهي به اونايي كه به شما حمله شخصي ميكنند و يا ميگن در سيرك را ببنديد و قص علي هذا نكنيد...نظرات تحليلي شما جالب هستند، فارغ از غلط و درست بودن و خواننده را به فكر فرو ميبرند و بحث راه مياندازند و اين خودش نكته بسيار مباركي است. خدا قوت

yaser گفت...

آقا جان من چرا متن نمیفهمید میاید توهین میکنید نه مجبور به خوندن مطلب هستید و نه مجبور به کامنت گذاشتن, اصلا انگار مد شده یه متن یا عکس یا ویدئو تا خلاف میلمون هست شروع به فحاشی میکنیم حتی اگر بدونیم اون مطلب و.... درست میگه

يکي از خدمه کـشـــتـي غـول پـيـکر اصـلاحا گفت...

..............
هم از تحليل مدير اين وبلاگ متاسف هستم و هم از تحليل شاگرد تنبل ته کلاس
..............
چرا؟
پاسخ بسيار مشخص و واضح و آشکار است:

اگر ما واقعا اصلاح طالـبـيـم و اگر واقعا ادعاي اصلاح طـلـبـي داريم، بنابراين ما بايد تمام سعي خود را بکنيم براي نزديک تر کردن هر چه بيشتر ديدگاه هاي مردم ايران و ديدگاه هاي مردم عربستان و به قول معروف براي اتحاد ميان شيعيان و سني ها. همانطور که جناب دکتر حسن روحاني همواره تاکيد داشته اند بر وحدت کلمه و نيز بر اتحاد ميان شيعه و سني و پرهيز از هرگونه دو دسته گي.

خلاصه آنکه:
براي ايجاد يک خاورميانه قوي، يک و فقط يک راه وجود دارد و آن راه چيزي نيست جز: اتحاد و همبستگي ميان شيعه و سني. که خوشبختانه هم جناب دکتر حسن روحاني بر آن تاکيد ورزيده اند و هم برخي از مراجع عظام اصلاح طلب قم مثل حضرت آيت الله صانعي. و اين مهم شدني نيست مگر با به رسميت شناختن عظمت و شکوه فرهنگ و تمدن عربستان. و اين همان نکته ايـسـت که متاسفانه ، نه تـنـها در تحليل مدير وبلاگ اثري از آن ديده نميـشـود، بلکه متاسفانه در تحليل شاگرد تنبل ته کلاس نيز اثري از آن ديده نـمـي شود.

ناشناس گفت...

وقتی تخم قطر را زیر ضرب گرفتند -----> نوبت حاجی اردوغان خواهد شد

ناشناس گفت...

مهیار
اما اصل ماجرا,
۱-بحران خاور میانه و از جمله سوریه و....برمیگردد به تصمیم اتحادیه اروپا برای جایگزین کردن گاز طبیعی به جای نفت به دلیل مخاطرات زیست محیطی کمتر گاز طبیعی و آنهم تحت تاثیر افکار عمومی در اروپا.
۲-گاز طبیعی اروپا در حال حاضر توسط روسیه و نروژ تامین میشود که منابع نروژ در آینده نزدیک تمام میشود و اروپا برای جلوگیری از تسلط روسیه به دنبال منابع جایگزین برای رقابت با روسیه است که طبعا ایران و قطر بهترین گزینه های موجود هستند که به دلیل قابلیت انتقال گاز طبیعی به اروپا از طریق خط لوله قدرت رقابت با روسیه و حتی عرضه ارزان تر آن را دارند. قطر البته دارای بزرگترین تاسیسات مایع سازی گاز طبیعی را در جهان نیز دارد که صادرات آن از طریق کشتی و بسیار گران تر از صدور آن از طریق خط لوله است.
۳-آمریکا تبدیل به صادر کننده گاز طبیعی شیل شده و طبعا بدنبال بازار فروش آن و از جمله بازار اروپا بعنوان بزرگترین بازار انرژی دنیاست, اگر چه به دلیل بعد مصافت مجبور به صدور آن از طریق مایع سازی آن است که قابل رقابت با گاز طبیعی روسیه که از طریق خط لوله و ارزان تر صادر میشود نیست (همینطور گاز طبیعی ایران و قطر در صورت صادرات از طریق خط لوله). سه کشور روسیه, ایران و قطر رقبای اصلی و بالقوه آمریکا بشمار میروند ضمن آنکه به دلیل عدم وابستگی آمریکا به نفت خاور میانه, آمریکا نه تنها دیگر نیازی به تامین امنیت کشور های صادر کننده نفت به آمریکا مانند عربستان را ندارد بلکه حتی عربستان نیز در نهایت رقیب اقتصادی به شمار میرود. ایده آل آمریکا تشدید بحران در خاور میانه و ایجاد جنگی فراگیر, طولانی و بدون برنده در این منطقه است که ضمن اختلال در تولید و صادرات انرژی این منطقه و حذف رقبای خود سبب رونق بازار اسلحه آمریکایی نیز بشود.
۴-همکاری عربستان با آمریکا برای بقا در بازار انرژی جهان است و عربستان حاضر است با حذف ایران و قطر (که رقبای اقتصادی و ایده لوژیک آن هستند) کماکان از حمایت آمریکا برخوردار باشد.
۵-تصمیم جداگانه,عجولانه و ماجرا جویانه ایران و قطر برای ساخت خط لوله مستقل برای صادرات گاز طبیعی خود, همانطور که بحران سوریه را کلید زد, بدنبال خود سبب شکل گیری داعش توسط عربستان و آمریکا برای جلوگیری از ساخت خط لوله گاز ایران و قطر شد.
۶-به دلیل فشرده شدن مطلب نکات بسیاری که بعضا مهم نیز هستند مطرح نشد, ولی امیدوارم که این مختصر کمکی به روشنتر شدن برخی از وجوه بحران خاور میانه بکند.

ناشناس گفت...


چهار تصویر از «عربستان»

در یک مقیاس کلیشه‌ای، ایرانیان تصویر خاصی از عربستان دارند که رسانه‌های فارسی نیز معمولا بدان دامن می‌زنند: کشوری عقب افتاده با نظامی اجتماعی متحجر و بدوی که صرفا با اتکا به درآمدهای نفتی خودش را به قدرت‌های جهانی متکی کرده است. با این حال، شاخص‌های آماری از واقعیتی دیگر خبر می‌دهند.

تولید ناخالص ملی و سرانه
عربستان با بیش از ۷۵۰ میلیارد دلار تولید ناخالص، یکی از ۲۰ قدرت برتر اقتصادی جهان است. این عدد برای ایران تقریبا ۴۰۰ میلیارد دلار است که ما را در رتبه ۲۹ کشورهای جهان قرار می‌دهد.

شاخص توسعه انسانی
نخستین و شاید یکی از جامع‌ترین ملاک‌ها برای سنجش نتیجه نهایی سیاست‌های اجتماعی دولت، «شاخص توسعه انسانی» است. در این زمینه، کشور عربستان با شاخص توسعه انسانی ۰.۸۳۶ در رتبه ۳۴ کشورهای توسعه یافته جهان و ایران با شاخص توسعه انسانی ۰.۷۴۹ در رتبه ۷۵ قرار می‌گیرد.

میانگین سطح سواد
شاخص باسوادی در عربستان ۹۴.۷درصد و در مورد ایران ۸۶.۸درصد به ثبت رسیده است. همچنین شکاف تبعیض جنسیتی میان آموزش زنان و مردان، در کشور عربستان به مراتب کمتر از ایران است.

نرخ مشارکت اقتصادی زنان
نرخ مشارکت اقتصادی زنان عربستان ۲۰ و همین نرخ برای زنان ایران ۱۷ است. البته هر دو در مقیاس جهانی بسیار پایین هستند (آلمان ۵۴ است) اما باز هم اوضاع عربستان از ایران بهتر است.

شاخص خشونت
شاخص میانگین جهانی خشونت حدود ۶ است. کشور ما با شاخص ۳.۹ زیر میانگین جهانی قرار دارد. (یعنی خشونت در ایران کمتر از میانگین جهان است) اما این آمار برای کشور عربستان خیره کننده است! جایی که این کشور با شاخص خشونت ۰.۸ در کنار پیشرفته‌ترین کشورهای جهان همچون آلمان، دانمارک و سوئد قرار می‌گیرد و جزو کم خشونت‌ترین کشورهای جهان به حساب می‌آید.

ناشناس گفت...

ببخشید شاگرد تنبل این تحلیل عمیق شما بود:
"هر کشوری بازوی سیاسی و نظامی در خارج از مرزهای خود دارد"
میشه بفرمایید یه 20 تا از این کشورها رو نام ببرید که بازوی سیاسی و نظامی در خارج از مرزهای خود داره؟
واقعا سحطی نگری و کوته فکری به قول انشتین در میان مردم نهایت نداره
در دنیا بیش از 200 کشور داریم. اکثریت مطلق این کشورها هیچ بازوی سیاسی و نظامی ای در خارج از مرزهای خودشون ندارن بلکه برخی از کشورها اساسا حتی ارتش هم ندارن مثل کاستاریکا و ایسلند و پاناما. کشورهایی هم که حضور نظامی در خارج از مرزهای خود دارند در اکثریت مطلق موارد تحت نظارت سازمان ملل و قراردادهای طولانی مدت در کشور میزبان که توسط مجلس آن کشور هم تصویب شده حضور نظامی دارن. تعداد این کشورها هم خیلی معدود هست و میشه از آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان نام برد. تفاوت اساسی اینجاست که این حضور نظامی در خارج از مرزها توسط این کشورها معدود، به دست ارتش خود این کشورها اتفاق میفته و نه مانند ایران توسط گروه های شبه نظامی خارجی و مزدور که اگر تقی به توقی بخوره ممکنه روزی حتی علیه ایران نیز عمل کنند. علاوه بر این گروه های نظامی تحت حمایت ایران معمولا قوانین ملی کشور خود یا قوانین بین المللی رو نقض کرده، عملیات تروریستی انجام داده و حتی در اعمال خلاف مانند قاچاق اسلحه و مواد مخدر نیز شرکت می کنند مثل حزب الله لبنان که تمامی این موارد رو انجام داده. شما کجا دیدی که مثلا ارتش آلمان که در پایگاه اینجرلیک ترکیه مستقر هست عملیات تروریستی بمب گذاری انجام بده یا در قاچاق مواد مخدر شرکت کنه! لطفا کمی از این سطحی نگری و ماست مالی و توجیه کردن ها رو کنار بذارید. همین شماها هستین که باعث میشید جمهوری اسلامی همچنان این اعمال خودش، ایجاد اختلال در نظم بین المللی و اعمال تروریستی رو مشروع بدونه و فکر کنه که حمایت مردمی داره. اول باید خود مردم سیگنال قوی منفی به حکومت بفرستند بعد حکومت رو تحت فشار بذارن تا دست از این دخالت ها برداره.

حضور نظامی ایران در کشورهای عربی و دخالت در امور این کشورها و انجام اعمالی برخلاف خواست واقعی اکثریت مردم، باعث ایجاد نفرت میشه. الان سالهاست که این بذر نفرت در دل مردم کشورهای عربی توسط جمهوری اسلامی کاشته میشه و روزی به نقطه انفجار میرسه. الان ما از کشورهای عربی برای خودمون دشمن ساختیم. برخی از این کشورها به دلیل دخالت های ایران به فکر نا امن کردن ایران افتادن. در زمان شاه فقید یک ارتباط بسیار خوب مبتنی بر احترام و ترس همزمان بین کشورهای عربی و ایران برقرار بود و آرامش در تمام این کشورها و ایران برقرار بود. چرا؟ چون ایران تا جای ممکن در امور این کشورها دخالت نمیکرد. حضور نظامی ایران یا وجود نداشت یا بسیار محدود و با رعایت قوانین بین المللی بود. کمی عمیق تر و آینده نگر تر فکر کنید آقای شاگرد تنبل.

ناشناس گفت...

ناشناس ساعت 13:19
مرا از قرار دادن کامنتی جهت پاسخگویی به شاگرد تنبل معاف کردی.
فکر می کنم رابطه شاگرد تنبل ته کلاس و دلقک به دوستی خاله خرسه تبدیل شده است.

Dalghak.Irani گفت...

این جناب عادل الجبیر وزیر خارجۀ عربستان سعودی هم بدجوری روی نروم است. قبلاً هم دیده بودید که با دزدی از مطالب وبلاگ من مرتب مواضعش را تنظیم می کند و هرچه من روز پیش بگویم او هم روز بعد تکرار - این همن تِکرار است و ربطی به تَکرار رهبر اصلاح طلبان مذهبی ندارد - می کند. بازهم امروز صبح در پاریس دست و رو نشسته آمده مطلب من را کپی پیست کرده توی مغزش و به خبرنگاران گفته: "قطر باید دست از حمایت اخوان المسلمین و حماس بردارد". و تحت تأثیر القائات من و بخاطر ترس از من نه اسمی از داعش برده و نه القاعده. در صورتیکه طبق اسناد محکم پروفسورهای کودن سیرک دلقک ایرانی علت محاصرۀ قطر از سوی پسرعموها حمایت قطر از داعش و القاعده بوده است. لطفاً دوستان محترم به این جبیر بگویند که اینقدر حرف هایش را با وبلاگ من تنظیم نکند و واقعیت را بگوید!

Dalghak.Irani گفت...

شاگرد تنبل ته کلاس
من اثباتاً و نفیاً هیچکونه ساپورتی از هیچکس نمی خواهم و خودم هم قادرم از گفته و نوشته و فکرم دفاع کنم و هم توان حذف و یا انتشار کامنت ها را دارم. قبلاً هم از شما درخواست کرده بودم که نظر خودتان را بنویسید و تحلیل و تفسیر نوشته های مرا بخودم وابگذارید. کافی است بنویسید که نظرتان فلان و بهمان است و نامی هم از من نیاورید. مطلقاً فرمایشات شما را در استنتاج از نوشته ها و افکار خودم درست نمی دانم و عرایضم در این نوشته کمترین ارتباطی به شکل و نوع حکومت چه ایران و چه اعراب ندارد و اصولاً اطلاعات شما در مورد تعیین حکام از نظر اهل سنت هم مخدوش و سایر موارد تعریف کرده ات از جمهوری اسلامی هم بسیار مشکوک بنظرم می رسد و متأسفانه شما اصرار هم داری که داری دلقک را توضیح می دهی. خواهش می کنم نظرت را تحت لیسانس خودت و بدون استناد به من - مگر متن نوشته ام در همان پستی که کامنت می دهی با ذکر نقل قول و نه برداشت آزاد - بنویس و به اشتراک بگذار. خیلی کم پروفسورهای معترض دارم تو هم شده ای قوز بالاقوز که بنام من تفسیر خودت را می نویسی. یا...هو

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

چشم

ناشناس گفت...

خوب دیگه امنیت هم نداریم!

ناشناس گفت...

تیمسارجان بی خیال. مگه اصلا این وبلاگ در سطح وزاری خارجه مخاطب داره؟! نمیخوام سطح این وبلاگ رو پایین بیارم وبلاگ پرمخاطبیه ولی نه در این حد که به وزرای خارجه کشورای منطقه خط بده. بی خیال. واقعا نگران شدم از این حرفتون. ما شما رو به واقع گرایی قبول داریم. خواهشا ازین حرفا نزنین

اوس جواد گفت...

چی میگید شماها تمام بدبختیهای خاوره میانه به خاطر وجود اسراییل است اسراییل با تفرقه بین مسلمانان میخواد به اهداف خود برسه تو دلقک و هم فکرات اگر وجود دارید از اسراییل بگید هر چند که شماها هم مثل سران گداگشنه اروپایی بدجور از اسراییل میترسید خودتون هم میدونید که تمام مشکلات خاوره میانه به خاطر وجود اسراییل است اما نمیدونم چرا خودتون رو به نفهمی میزنید البته از ترستتون است

ناشناس گفت...

چقدر نفرت ایرانی از اعراب رو بروز دادی.

ناشناس گفت...

نرگس کلباسی .... خخخخخخخخخ نمیدونم چرا این دلقک از مال هرکی آویزون میشه یارو تو زرد از آب درمیاد..... البته ما می دونیم طرفداری دلقک از مزدوران جمهوری اسلامی کاملا عمدی است چرا که خودش هم یکی از همان هاست والسلام

ایوب گفت...

دلقک واقعا بعضی وقتها میگم عجب صبر و تحملی داری با این تماشاچی های سیرکت. نمونش این ناشناس ساعت ۱۹:۳۴ که نکته حرفت در مورد سخنان وزیر خارجه عربستانو نگرفته و تازه برای شما نگران هم شده.

Dalghak.Irani گفت...

نظرم را در مورد حادثۀ تلخ و تروریستی شکست خوردۀ تهران بزودی در ساعات آینده خواهم نوشت. محتمل است که بازهم بتوانید موضوع را عمیقتر از تحلیل های دیگر بفهمید. متأسفم خیلی زیاد از مردم عزیزی که آسیب جدی دیدند و جانشان را از دست دادند ما از نظر عملیاتی بسیار ناموفق و ضعیف بود. یا...هو

يکي از خدمه کـشـــتـي غـول پـيـکر اصـلاحـات گفت...

............
متاسفانه امروز حدود 11 نفر در ساختمان مجلس و يک نفر هم در آرامگاه حضرت آيت الله خميني به قتل رسيد
............
حادثه، بسيار دلخراش بود و به "اميد" ملت و دولت صدمه زد.
............
به نظر بنده ي حقير، بهترين راه براي مبارزه با تروريسم، چيزي نيست جز وحدت ميان شيعه و سني و به عبارت دقيقتر داشتن وحدت کلمه . و به عبارت بهتر اتحاد ميان ايران با عربستان.

براي چنين اتحادي نيز ، فقط اصلاح طلبان حامي جناب دکتر حسن روحاني که اعتقاد قوي دارند به وحدت بين شيعه و سني خوب عمل کرده اند. در چند سال گذشته ، فقط جناب دکتر روحاني و اصلاح طلبان حامي ايشان از نظريه اتحاد بين شيعه و سني دفاع کرده اند و به وضوح شاهد آن هستيم که مردم سني مذهب ساکن کردستان و ساکن سيستان و بلوچستان بيش از هر استان ديگري به جناب دکتر حسن روحاني راي دادند.

با تشکر و سپاس
............

ناشناس گفت...

دو مورد دیگر رو هم اضافه میکنم و یک احتمال دیگر رو هم مطرح می کنم.
1. شکل و فرم عملیات تروریستی: عملیات تروریستی تهران با حمله تروریست ها به دو فضای بسته و با تیراندازی کور و جلیقه های انفجاری انجام شده. در حالیکه شکل عملیات تروریستی معمول داعش حملات تروریستی در فضای باز هست. علاوه بر این نوع جلیقه های انفجاری استفاده شده در تهران هم بر اساس عکس هایی که خود رسانه های حکومت منتشر کردن با جلیقه های انفجاری داعش متفاوت هست. داعش معمولا از مواد منفجره مثل c4 یا مواد ساده تر استفاده می کنه. ولی جلیقه های انفجاری تروریست های تهران تنها متشکل از تعدادی نارنجک جنگی بوده.

2. استفاده تروریست های تهران از سیانور: تاکنون هرگز گزارش نشده که تروریست های داعش از سیانور استفاده کرده باشند. ولی بر اساس گزارشات رسانه های خود حکومت یکی از تروریست ها که زنده دستگیر شده سیانور داشته است. استفاده از سیانور از چندین دهه پیش توسط گروه های مسلح ایرانی و تروریست های ایرانی معمول بوده.

احتمال دیگری که میشود مطرح کرد با توجه به لهجه عربی تروریست ها، شکل و فرم عملیات تروریستی و غافلگیر شدن نیروهای اطلاعاتی ایران اینست که احتمالا این عملیات ترور توسط تروریست هایی غیر عرب و غیرایرانی ولی با مشورت گروه های ایرانی مانند سازمان مجاهدین انجام شده است. انتخاب محل عملیات که شامل مجلس و حرم خمینی میشده هم احتمالا با مشورت یک گروه ایرانی بوده. ولی عاملان ترور احتمالا افرادی از شمال آفریقا یا تروریست هایی از کشورهایی غیرعرب بوده اند و محل ورود تروریست ها هم مرزهای شمالی یا شرقی بوده و نه از مرزهای غربی و از عراق. اگر واکنش های سیستم اطلاعاتی ایران رو در هنگام ورود تیم های ترور قبلی مرور کنیم متوجه می شویم که در همگی این موارد شیوه ای که تیم های تروریستی قصد ترور از طریق آن داشتند، بمب گذاری بوده و محل ورودشان نیز از مرزهای غربی و از عراق بوده. چون سیستم اطلاعاتی ایران نفوذ قوی و جاسوس های فراوان در عراق و سوریه دارد تمام این عملیات های تروریستی قبل از به مرحله عمل رسیدن توسط سیستم اطلاعات ایران کشف میشد. علاوه بر این شیوه ترور که مبنی بر بمب گذاری بوده و نه تیراندازی کور نیاز به مدت زمان طولانی و آماده سازی و ساخت بمب داشته که زمان لازم رو به نیروهای اطلاعاتی ایران برای مقابله میداده. در فیلم هایی که از سوی وزارت اطلاعات ایران در سایت های حکومتی پخش شده تمام این مراحل یعنی ورود تروریست ها از مرزها، سکونت در شهرهای مرزی، خرید و تهیه مواد لازم برای ساخت بمب و ساخت بمب و زیر نظر بودن تروریست ها توسط مامورین اطلاعاتی در فیلم توضیح داده می شود (با جستجو در گوگل میتوانید این فیلم ها رو پیدا کنید).

من فکر میکنم با ناموفق بودن عملیات های قبلی تروریست ها در ایران و عملکرد فوق العاده سیستم اطلاعاتی ایران در کشف این عملیات ها موجب شد اتاق های فکر تروریستی مدل جدید رو برای دور زدن نیروهای اطلاعاتی ایران طراحی کنند. این اتاق های فکر از روش عملیات موفق تروریستی داعش در فرودگاه آتاتورک ترکیه الهام گرفتند. در عملیات تروریستی فرودگاه آتاتورک، تروریست ها از چچن و روسیه وارد ترکیه شدند و اهل چچن و ازبکستان بودند. بنابراین در عملیات ترورسیتی تهران هم اولا تروریست ها به جای ورود از مرزهای غربی و عراق که نیروهای ایرانی اشراف اطلاعاتی کاملی در آن دارند از مرزهای دیگر و کشورهایی وارد ایران شده اند که نیروهای امنیتی ایران چندان اشرافی نسبت به آنها ندارند. دوما شیوه ترور به جای بمب گذاری به تیراندازی کور با کلاشینکف و کلت و جلیقه های انفجاری با استفاده از نارنجک تبدیل شده. تمام این سلاح ها رو میشود به راحتی در بازار سیاه ایران یا در کردستان ایران تهیه کرد و نیازی به حمل آنها از مرز نیست. و در ضمن تروریست ها نیازی به ساخت و طراحی بمب هم که پروسه ای طولانی است را هم به دلیل استفاده از جلیقه های نارنجکی نداشته اند. در عملیات فرودگاه آتاتورک هم، کل عملیات نه مستقیما توسط خود داعش که توسط احمد شاتاتوف تروریست چچنی که به داعش پیوسته بود به صورت مستقل انجام شده بود. در مورد عملیات تهران هم احتمال قوی توسط یک گروه گمنام تروریستی وابسته به داعش ولی به صورت مستقل طراحی شده و از مشورت ها و اطلاعات گروه های ایرانی و احتمالا مایک دآندریا مسئول عملیات ایران در سازمان سیا هم استفاده کردن. به این ترتیب سازمان های اطلاعاتی ایران و از جمله وزارت اطلاعات این بار رودست خوردن و غافلگیر شدن.