۱۳۹۴ دی ۲۱, دوشنبه

لزوم برکناری نوبخت؛ تذکربه جواد ظریف؛ اعتراض به روحانی... و پادشاهی سعودی وهابی معتدل است و بهترین برای ایران!



1- همانطور که در عکس این پست می بینید محمد باقر نوبخت بعنوان سخنگوی دولت و اعلام کنندۀ سیاست های رسمی روحانی؛ در مورد قطع رابطۀ عربستان سعودی با جمهوری اسلامی گفته است:
"عربستان چه سهمی از توسعۀ ملی ایران دارد که از قطع رابطۀ آن ناراحت شویم. در بارۀ قطع رابطه با عربستان هیچ نگرانی نداریم. حتی اگر کشور بزرگ جیبوتی در کنارش باشد." 
گذشته از اینکه ادبیات رجزخوان سخنگوی دولت در مورد هیچ انگاری رابطه و قطع رابطه با یک کشور مهم منطقه (عربستان) بسیار پلید و نادرست و از روی ضعف است؛ آوردن با تمسخر و تحقیر نام کشور دیگری بنام جیبوتی از طرف مقام رسمی سخنگوی دولت اوج فاجعۀ سیاسی و اخلاقی است. و بشدت مخرب برای هم چهرۀ ایران و ایرانی و هم منافع ملی. اینکه حسن و حسین و زینب برای فلان قوم و ملیت و کشور و دولت جوک و لطیفه بسازند و حتی مطبوعات و جامعۀ مدنی حرف های نژاد پرستانه و ضدیت زبانی و تاریخی و غیره بگویند کجا و موضع رسمی یک دولت علیه دولت و ملت دیگر کجا. شرحش آفتاب آمد دلیل آفتاب است و من روده درازی نخواهم کرد و انتظارم این است که حسن روحانی سریعاً نسبت به اخراج نوبخت از کابینه اقدام کند. یادمان نرود که جیبوتی علاوه بر اهمیت ژئوپولیتیکی در منطقه فقط هنگامی با ایران قطع رابطۀ کامل کرد که نوبخت چنین نفهمی فاجعه باری را مرتکب شد. زیرا تا قبل از آن فقط سفیر سیاسی اش را فراخوانده بود و قطع رابطۀ کامل با ایران را اعلان نکرده بود. 

2- اما تذکرم به جواد ظریف در چند مورد است:

الف- ظریف که خودش از نظر مبانی فکری یک لیبرال تمام عیار و متدین در امور شخصی است؛ وزیر خارجۀ حکومتی ایدئولوژیک است. و تلاش می کند ایدئولوژیک بودن حکومت را نه تنها توجیه "خوب است" بکند. بلکه وزارت خارجه ای یک فرد لیبرال در ساختاری ایدئولوژیک را هم ممکن و هم بدون تعارض معرفی کند که بدیهی است دروغی آشکار است و نباید. بعنوان شاهد مثال به مصاحبه های چند ماه پیشتر ایشان با دو نشریۀ اصولگرا  و اصلاح طلب ارجاع می دهم - نام و آدرس خاطرم نیست ولی اگر مناقشه بکنند یافتن لینک ها کار ساده ایست که من لازم ندیدم در اینجا - ظریف در مصاحبه با این دو نشریه اول به ایدئولوژیک بودن سیاست خارجی ایران اذعان و سپس آن را چنین توجیه می کند. او نقل به مضمون می گوید: "شاخصۀ فکر و ایدۀ مسقل (بخوان ایدئولوژی) داشتن جزو نقاط قوت سیاست ایران است. زیرا اگر ایران ایدئولوژیک نبود مهم هم نبود برای دنیا و شش قدرت جهانی با او سر یک میز نمی نشستند و ایران هم می شد یک کشور معمولی مثل ده ها نمونه از نوع خود در جهان". اما او اولاً نمی گوید که شاخص بودن به شرارت و تروریسم و برهم زنندۀ نظم جهان چه اعتبار و ارزش افزوده ایست که ایران به دارندگی آن ببالید؛ و مهمتر اینکه حالا - بعد از امضای برجام - این اهمیت کجا پایدار مانده که قابل نشان دادن و توجیه پذیر باشد. مگر نه اینست که دنیا بعد از خلع سلاح هسته ای ایران کمترین اهمیتی به ایران جمهوری اسلامی نداده و نمی دهد. ظریف در مصاحبۀ دیگرش بطور تلویحی از گرایشات فکری لیبرالش می گوید و آنگاه که به "چگونگی توضیح و توجیه "وزیر خارجۀ لیبرال در خدمت استراتژی ایدئولوژیک آیت الله خامنه ای" می رسد می گوید که در مورد کارش مثل مرده شور و یا در بهترین حالت مثل یک کارمند عمل می کند و بدون توجه بمبانی فکر لیبرال خود سیاست ایدئولوژیک خامنه ای را اجرا می کند. در حالی که این هم یک دروغ بزرگ دیگر است و امکان هدایت سیاست ایدئولوژیک با فکر لیبرال نیست و محال علمی و عقلی است. نهایت اینکه ظریف در نقش کارمند ثبات بایگان یا آبدارچی وزارتخانه اش فریز می شود در تهران و قادر به هیچ نوع ابتکار عمل و طراحی سیاست راهگشایی نمی شود. که نشده است هم.

ب- جواد ظریف که اینک بیکارترین عضو هیئت دولت است؛ تنها کار باقی مانده در این ایام فراغتش! را اختصاص می دهد به مقاله نویسی و نامه نویسی و پند و نصیحت به این و آن و درخواست تبرئۀ خامنه ای و محکوم کردن ملک سلمان. طرفه اینکه در نامه اش و مقالۀ جدیدش در نیویورک تایمز که سیاهه ای از اتهام - درست و غلط - نه تنها به حکومت و دولت عربستان بلکه اهانت مستقیم در تروریست خواندن اتباع عربستان هم است؛ چند بار از خودش و حسن روحانی با عنوان "من و رییس جمهور" ال کردیم و بل می کنیم و مخالف تندی هستیم و داریم چوب توی ماتحت تندروان و اشغالگران سفارت خانه ها می کنیم و چه و چه؛ حتی یکبار بطور غیر مستقیم هم به رهبر و به ولی فقیه و شخص اول کشور طبق قانون اساسی یعنی آیت الله خامنه ای اشاره ای نمی کند و قول و فعلی را از زبان ایشان مورد تضمین قرار نمی دهد. در حالیکه ظریف کاملاً آگاه است که اصولا نه دنیا و نه عربستان و نه هیچ کشور و دولت دیگری خودشان را طرف روحانی و ظریف نمی دانند؛ بدلیل عدم اختیار در داخل کشور و ساختار حاکمیت. و همۀ حرف آنان همین است که شما در داخل کشور و حکومت خودتان محلی از اعراب ندارید؛ چرا بیخودی وقت دیگران را می گیرید که خودتان را تاسطح طرف دعوا بالا بکشید. یا بروید اختیارات را از خامنه ای بگیرید و یا بگذارید خود خامنه ای مستقیم با جهان و ما و منطقه و عربستان و اعراب و هرکی رودررو شود تا سنگ هایمان را وابکنیم و مصالحه بکنیم.

3- حسن روحانی هم امروز در هنگام افتتاح بهره برداری از پارس جنوبی یک حرف خودفریبانه گفته است. او گفته است که بعد از انتخاب من فضای سیاسی بازتر شده و امیدوارم شورای نگهبان هم کمک کند تا انتخابات متنوع و پرشور و خوبی برگزار کنیم. این حرف روحانی هم درست نسبی است و هم غلط قطعی. درست نسبی است به این دلیل که بالاخره فضای سیاسی بسمتی رفته است که چند نفر آدم خنثی و بی خطر - اما عرفی تر - هم پا به عرضه گذاشته اند و ده در صدی از خواست های جامعه و مشکلات را - با پنهان شدن پشت انواع تقیه ها -  طرح می کنند و نامزد انتخابات هم شده اند. اما غلط قطعی است به این دلیل که روحانی دچار یک خودفریبی وحشتناک می شود. به این معنا که روحانی انتظار هم تمکین و هم شکرگذاری از سوی موافقان مشروطش - همان رأی دهندگان و نخبگان مستقل - را دارد. و این توقع را نه تنها از گروه های مرجع داخلی دارد بلکه بنظر می رسد از دولت ها و کشورهای خارجی هم دارد. و مشکل اینجاست: حسن روحانی با استناد ناگفته به اختیارات بسیار محدود و مشروط رییس جمهور در جمهوری اسلامی از مردم منتظر داخلی انتظار دارد که مته بخشخاش نگذارند چون بیشتر از اینکه بدست آورده نمی توانست بدست بیاورد و اگر زیادی فشار بیاورند ممکن است همین حرکت لاکپشتی هم متوفقف بشود و وارد دور باطل جدیدی بشویم. مردم و نخبگان هم ناچار - در مواقعی هم با منطق و دلسوزی و کمک - حرف روحانی را قبول می کنند و به او دستت درد نکند هم می گویند البته نه با صدای بلند. اما شاهکار خودفریبی روحانی در اینجا بروز می کند که او به کشورهای دیگر هم - اعم از عرب و غرب و منطقه ای و جهانی - همین را می گوید و همین توقع را دارد. بعبارت دیگر او انتظار دارد که دولت ها و کشورهای دیگر - همه یا متخاصمند یا مخالف. دوست که مطلقاً نداریم - نیز مثل مردم ایران به حداقل ممکن رضایت بدهند و او را و دولتش را روی سرشان بگذارند و حلو حلوا بکنند. او ناگفته می گوید که یادتان باشد که خامنه ای با احمدی نژاد چه پروژه های خطرناکی را دنبال می کرد. حالا که من آمده ام و خامنه ای 5 درصد مهار شده - البته بیشتر بخاطر بی پولی و نه چشم و ابروی روحانی - بهمین راضی باشید و عجله نکنید تا من ذره ذره از این خطر ایدئولوژیک کم کنم در آینده. اما معلوم است که دولت های خارجی مثل ملت ایران دستشان زیر ساطور خامنه ای نیست که ترکیب "خامنه ای - روحانی" را به ترکیب "خامنه ای -  احمدی نژاد" چنان ترجیح بدهند که نقش خامنه ای در بی ثبات کردن منطقه و جهان را بکل نادیده گرفته و بروند با روحانی و ظریف یقل دوقل بازی کنند. بنابراین روحانی ول معطل است اگر توی باد این خوابیده باشد که بدون عقب نشینی آشکار و اعلام شدۀ خامنه ای دنیا او را و دولتش را برسمیت بشناسد. و البته همینطور است در داخل و با این ادبیات تدافعی و خواهش تمنایی روحانی؛ احمد جنتی و شورای نگهبان هم به او راه نخواهند داد. زبان خامنه را تنها یکنفر درست فهمیده ملک سلمان پادشاه عربستان: چشم در مقابل چشم. 

4- نتیجه گیری اینکه: آقایان روحانی و ظریف؛ هنوز از شما نا امید نیستم. اما تذکر جدی می دهم که با عناصر بی پرنسیپی مثل محمد باقر نوبخت و با سیاست یک کمی مهار محدود و اعلان نشدۀ خامنه ای بتوانید مأموریت ملیتان را به سرانجام برسانید محال قطعی است. نمونه اش اوضاع فعلی و الان است که با اینکه خامنه ای کاملاً فلج شده و نقش پررنگی در شرارت های ایدئولوژیک منطقه ای نداشته در دوسال گذشته و ندارد در حال حاضر اما همۀ ضررهای استراتژیش - در برانگیختن دشمنی جهان- کماکان ادامه دارد بدون کمترین نفع همین شرارت ها در زمان احمدی نژاد. و دنیا لولوی خامنه ای را ول نخواهد کرد حتی اگر از این هم ضعیف تر و بیچاره تر شود. مگر اینکه رودرو و با تهاجم و صلابت به او بفهمانید که دیگر لولهنگش آبی برنمی دارد و از یابوی توهم رهبری جهان اسلام و اسلام جهانی پیاده شدن عملیش را علناً جار بزند و منطقه و جهان را از رودرویی با ایران خلع بهانه! کند. خود دانید. خدمت و خیانت را من گفتم. یا...هو

بعد از تحریر: یک موضوع مهم از تیتر جا افتاد. پس در اینجا می نویسم کوتاه و تلگرافی: مرد مؤمن و سیاست فهمی بنام حجت الاسلام مسجد جامعی در خبرآنلاین مقاله ای نوشته و در آنجا بطور مستندتاریخی مشخص کرده که بهترین حکومت برای منافع ایران در عربستان همین خاندان ملک سعود است. زیرا مذهب وهابی "عبدالوهابی" بسیار سلفی تر و خطرناک تر از مذهب وهابی "عبد العزیزی" است که خاندان سعودی آن را بر عربستان حاکم کرده اند. لذا سقوط خاندان سعودی استعداد حتمی دارد که حاکمان سلفی تر و تندروتری در عربستان بر سر کار بیایند. - مقاله را در اینجا می توانید بخوانید - و من اضافه می کنم که در آنصورت عربستان از موضع تدافعی فعلی در خواستن "همۀ مذاهب دست سیاسی شان را جا بروند" تبدیل می شود به عربستان صادر کنندۀ رسمی جنگ و خونریزی بین مذاهب از موضع اولیه و نه مثل حالا تقابلی. 

۲۷ نظر:

nasser گفت...

سلام خدمت تیمسار گرامی این روزها مشخصا حال خوشی ندارید و قابل درک است امیدوارم دوباره به ان تیمسار شادیبخش امیدوار کننده تبدیل شوید چرا که بسیاری و از جمله خود من به عشق خواندن حرفهای امید دهنده پشت درب این سیرک ایستاده ایم و عجبا که به دروغ دلخوش کنک راضی تریم تا حقیقت تلخ و این همان درد مشترک همه ما ایرانیهاست ( به نظر من)

ناشناس گفت...

غم دل با که بگویم؟ هی... هی... مملکت به فناست هیچکاری هم نمیتونیم بکنیم. قفله قفله. طلسم شدیم. به جرم اعتراض با ماشین از روی بچه م رد شدن اونوقت نگران حقوق بشر توی عربستان شدن!

ناشناس گفت...

البته توجه دارید که آمدن روحانی به صحنه انتخابات تنها به اتکای حزب اعتدال و توسعه که دبیرکل آن همین دکتر نوبخت است اتفاق افتاد. همچنین آقای نوبخت همیشه به ادب و کلام پاکیزه شهرت داشت نمی دانم این بار چرا چنین بر زبانش جاری شد.
یک تحکیمی

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

شخصا زمان پهلوی اخر را ندیدم و هر چه از ان میدانم، از تاریخ است اما این را میتوانم درک کنم که نظامی چکمه پوشش (مقصود تیمسار خودمان) کجا قابل قیاس است با دولت مرد کت و شلوارپوش فعلی این حکومت. واقعا جای تاسف دارد این میزها و عناوینی که به ناحق توسط ادمهای کوتوله ای چون جناب نوبخت غصب شده.
بخداوند سوگند وقتی ایران بودم، شایسته تر از ظریف (وزیر امور خارجه فعلی) در ته کوچه مان سراغ داشتم اما افسوس که سواران پیاده اند و پاپتی ها، سوار
وقتی ملاک تقوی باشد، نوبخت رئیس الرئسا میشود.درد ملت ما، مذهب پیشگانند که سوارند و شایستگان که پیاده و ثروتی که دارد خرج ایدئولوژی میشود که تاریخ مصرفش به ده سال اینده هم، قد نمی دهد

ناشناس گفت...

هیچ امیدی وهیچ روزنه ای نیست از دیو دد ملولم وانسانم آرزوست

الف گفت...

سلام بر تیمسار عزیز و دوستان

اوضاع آنقدرها هم ناامیدکننده نیست، هرچند به قول تیمسار «حیف از ما که عمرمان هدر رفت در محرومیت» اما آنقدر خبر خوشحال کننده یا دستکم دل خنک کننده وجود دارد که ناامید نشویم. صدای «غلط کردیم» و ناله «شکست خوردیم» تحجر از هر زمان دیگر بلندتر شده است. مهمتر اینکه عقب گردی هم وجود نخواهد داشت:

http://www.radiofarda.com/content/f35_iran_hijab_alef/27482558.html

عسکر گفت...

ازآنجا که جـناب نوبخت از مریدان و حامیان پر و پا قرص آیت الله هاشمی و جـنـاب روحانی بوده
و هـســتند ، لذا من معـتـقدم ، تحـت هر شـرایطی باید از جناب نوبخت با قاطعیت هر چه تمام
دفاع کرد و اشتباهات آقای نوبخت را رسانه ای نکرد .

Dalghak.Irani گفت...

ناصر بهمان سادگی که گفتی هستی. معلوم است که نه اسنوکر بازی کرده ای و نه تماشا. وقتی بازیکن حرفه ای می خواهد شاری را بزند نمی تواند فقط روی سوراخ کلید کند بلکه مهم این است که طوری شار را بزند که شار اوستا! در موقعیت مناسب بعدی قرار بگیرد برای قطع نشدن نوبت و موفقیت نهایی. همانطور که گفته ام شرایط فعلی در موقعیت رفتن بسوی اصلاح ساختاری و کلان است و مطلقاً نا امید کننده نیست. وقت کنم با استناد به حرف های 95 درصد درست و 90 درصد حتی دقیق احمدی مقدم در مورد دورۀ احمدی نژاد و جریان جنبش سبز خواهم نوشت که چقدر هشیاری سیستم بالارفته و قدرت سرکوب سازماندهی شده اش بالا رفته است و باید صبور بود تا گسل ها به نتیجه ای قوی تر برسد که الان از هر موقع دیگری ممکن تر خواهد بود. یا...هو

دوست قدیمی‌ گفت...


نامه حسین انصاری راد، نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم به رهبر جمهوری اسلامی ایران:
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/01/207098.php


سپاس تیمسار عزیز برای نوشتن و با ما بودن
دوست قدیمی‌

ناشناس گفت...

اسنوکر که گفتی ، مثال خوبیست تیمسار ، ولی نگفتی که اگر حریف اسنوکر باز نباشد و برد و باخت برایش مفهوم مربوطه را نداشته باشد ، چه پیش خواهد آمد !
او با زدن ضربه های بی هدف ، نه تنها دنبال پاکت کردن شاری نیست ، بلکه به ضربه بعدی اصلآ فکر نمی کند ، شار سیاه هم اگر پاکت شود ، برایش مهم نیست ، چون اسنوکر باز نیست ، او فقط میخواهد نظم بازی طرف مقابل را بهم بزند و مانع از نتیجه گیری او شود ، که از این ستون به آن ستون شاید فرجی شود.
این را گفتم که بدانی که حریفت اصلآ اسنوکر باز نیست و فقط شارهای تو را حراب میکند فعلآ.

مازیار وطن‌پرست گفت...

رئیس مجلس خبرگان رهبری و عضو شورای نگهبان، بالاخره پایان 4 دهه همراهی دین و سیاست در کشور را اعلام کرد! :) :) :)

به نوشته تسنیم، رئیس مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: شورای نگهبان برای احراز شرایط داوطلبان مجلس خبرگان رهبری تحت هیچ فشاری قرار نمی‌گیرد و اجازه‌های اجتهادی که توسط مراجع تقلید صادر می‌شود تنها در امور "آخوندی" است.

http://tik.ir/fa/news/115371/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86

مازیار وطن‌پرست گفت...

از پاسخت ممنونم (در صفحهٔ پیش).
می‌دانی دلقک جان؟ اشتباه امثال من اینست که می‌خواهیم لجن را بشناسیم اما دستمان را نیالاییم و این شدنی نیست. این‌ها را باید از کلام خودشان، "عینیت" خودشان و منابع خودشان شناخت، مثل نمونه برداری برای آزمایشگاه.

این را نوشتم و یادم افتاد از مظاهر روشنفکری آیت الله رهبر، یکی را ترجمهٔ کتاب سیدقطب می‌شمردند. حال آنکه سیدقطب پدرخواندهٔ بنیادگرایی و تمدن ستیزی است.

Dalghak.Irani گفت...

مازیار بغیر از استثناهای خیلی استثناء معمولاً اشخاص را می توان از گذشته و طفولیت و فرهنگ خانواده ها شناخت. مثلاً هاشمی در خانواده ای بی آخوند بوده و کارآفرین و باغدار و مرفه در معیار زمان و مکان و شده آخوند بساز بفروش و مقاطعه کار و ثروتمند و سخاوتمند. یا آیت الله خمینی می رود با دختری ازدواج می کند تحصیل کرده و از طبقۀ روشنفکر و مدرن زمانه اش. خب بدیهی است که فرق بکنند در موضع گیری با خامنه ای که پدر بشدت متحجر و گدا و دیکتاتور و آخوند خودخواه و بی توجه به زن و فرزند و یک طویله زشتی جاهلیت عربی بوده است. - مشخصات فقر شدید و دیکتاتوری محض و بی اعتنایی به بچه ها در خورد و خوراک و نیازمندی ها را از خاطرات مستند خود خامنه ای آورده ام - مضافاً به اینکه خامنه ای در اوج جوانی و لذت جویی و عاشق لذت بردن از مواهب انقلاب ترور هم شد و چلاق ماند و بعد هم کردنش رهبر و توی پاستور حبس شد و مثل بچه های دیروز که در ده سالگی انتظار رفتارهای سی ساله داشتند و این بزرگ سنی تحمیلی نوعی ارزش بود. خامنه ای هم در چهل و چندسالگی وظایف یک 70 ساله را بعهده اش گذاشتند و او هم همۀ این عقده ها را منتقل کرد به عقیدۀ متحجرش - گفتم از همان بدو انقلاب مشخص بود که خرمذهب خودخواه است - و حالا شده این هیولایی که یکبار هم نوشتم در یک پستی که بسیار شباهت محتوایی دارد به شخصیت دراکولا. در علن فریبا و دلربا و در خفن خون آشام و بی رحم. یا...هو

ناشناس گفت...

شیوه تولید زندگی مادی، ویژگی عام فراگردهای اجتماعی، سیاسی و روانی را تعیین می كند. این آگاهی انسانها نیست كه هستی شان را مشخص می سازد، بلكه برعكس، این هستی اجتماعی آنها است كه آگاهی شان را تعیین می كند. «کارل مارکس»

ناشناس گفت...

می خواهی یک درود هم بر سپاه بفرست که قبل از سخنان سالانه اوباما یک حالی بهش دادند با دستگیری گشتی های امریکا در خلیج فارس، نتیجه مته به خشخاش گذاشتن امریکا در برابر حکومت انقلابی ایران همینه.

ناشناس گفت...


ﺁﻗﺎ اﻭﻥ ﭘﺴﺖ ﺩﺭاﻛﻮﻻ ﺭﻭ ﻣﻴﺰاﺭﻱ ﻣﻴﺰاﺭﻱ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﻪ

تیرگر گفت...

مقام معظم رهبری:

هنر، تپه ای است که فقه باید تا دسته در آن گل بکارد


◘ رهبر [منظم]انقلاب، «تحقیق، عمق‌یابی و تبیین فقه هنر برای جامعه» را کاری مبارک و لازم خواندند و خاطرنشان کردند: فقه، فضولِ (متکفّل) همه امور زندگی بشر است و هنر نیز یکی از همین امور است که باید فقه فاتحه ی ان را نیز بخواند.

بخشی از بیانات معظم له در کلنگ زنیِ همایش ملّی «فقه هنر»
http://www.isna.ir/fa/news/94102313331

ناشناس گفت...

فرمانده کل سپاه پاسداران

«شکل‌گیری داعش و تکفیری‌ها و این حوادثی که در سال‌های اخیر دارد اتفاق می‌افتد این‌ها همه زمینه‌ساز ظهور است.»

پاسدار جعفری افزوده «نتیجه مثبت این تحولات آماده شدن نزدیک به ۲۰۰ هزار نیروی مسلح جوان از سوی ما در کشورهای سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان و یمن بوده است.»

___________


یکی از عوامل دخالت نیرو های افراطی مذهبی در ماجرا های عربستان و خاورمیانه تعالیم آخر الزمانی هست که در این دین وجود داره و این حکومت آخوندی داره از این تعالیم به نفع خودش استفاده می کنه

وقایع اخیر مثل آتش زدن سفارت عربستان یا دخالت در سوریه و عراق هم در همین رابطه هست

شما عنوان "نشانه های ظهور مهدی" رو در اینترنت سرچ کنید در همه موارد رویداد هایی اشاره داره که به آشوب در عربستان و سوریه عراق اشاره دارند

و جمهوری اسلامی داره با حرکاتش به گونه ای اقدام میکنه که بگه اون وعده ها درسته و همچين اتفاق هایی نزدیک است
بخصوص در اکثریت اون سایتها که عقبه حکومتی دارند اشاره شده که حکومت جمهوری اسلامی حکومتی است که به حکومت امام زمان متصل خواهد شد

حتی خيليا معتقدن گروه های افراطی مذهبی شیعه مثل دار و دسته احمدی نژاد و هم فکر اون عمداً دست به تخریب ایران و آشوب در منطقه زدن تا ملت ها بدبخت بشن تا برن دعا کنند تا امام زمان بیاد کمکشان کنه

چون میگن یکی از نشانه های آخر الزمانی و آمدن مهدی موعود بدبختی مردم و دعا برای نجات از رهایی از بدبختی ها با آمدن منجی (مهدی) است


شما می بینید که حتی فرمانده کل سپاه پاسداران ایرانم چه اظهاراتی می کنه پس نشون میده این اظهارات در بین مقامات ایرانی چقدر عمیق و فراگیر است

ناشناس گفت...

"وقت کنم با استناد به حرف های 95 درصد درست و 90 درصد حتی دقیق احمدی مقدم در مورد دورۀ احمدی نژاد و جریان جنبش سبز خواهم نوشت"

دلقک احتمالا میخواهی درباره شیوه عمل جدید حکومت پس از وقایع 88 که هدایت و سازمان دهی افکار عمومی جامعه هست و بسیار هم عالی تا حالا عمل کرده بنویسی.

ولی یک احتمال ضعیف هم می دهم که بر اساس سوابق حمایت هایت از احمدی نژاد در اون دوره و برحق نبودن جنبش سبز و انکار تقلب بخواهی بنویسی. احمدی مقدم شخصیت فاسدی هست و قبلا به دلیل فساد از مقامش برکنار شده و توسط همین قوه قضاییه بازجویی شده. قبلا بسیار اتفاق افتاده که مقامات حکومتی پس از رو شدن فساد شون صدای ناله شون در میاد و خودشون رو خدمت گذار "نظام" معرفی می کنند. نظام هم که البته مقام عظما هست نمونه بارزش هم بابک زنجانی هست که خودش رو بسیجی و خدمت گذار نظام معرفی می کنه. احمدی مقدم هم الان در همین مرحله ست و میخواد به هر نحوی شده دوباره خودش رو به نحوی به مقام عظما بچسبونه تا از اتهامات مبرا بشه که هیچ بلکه مقام مهم دیگری هم بهش داده بشه.

احمدی مقدم طرفدار بالفطره احمدی نژاد هست. مصاحبه اش هم با یک نشریه که توسط نزدیکان احمدی نژاد اداره میشه انجام شده. تاکید او بر اینکه احمدی نژاد گفته بود بذارید خاتمی بیاد هم در جهت عوض کردن نظر منفی و نفرت مردم به احمدی نژاد هست.

تقلب 88 کاملا از قبل سازماندهی شده بود. دولت که دست احمدی نژاد بود یعنی تمام فرمانداری ها استانداری ها و وزارت کشور دست تیم احمدی نژاد بوده بنابراین امکانات برای تقلب کاملا فراهم بود. تقلب هم کاملا واضح و آشکار بود و این رو نه از روی توهمات و ابهامات که اسناد و مدارک میگن. همان اسناد جزییات شمارش رای ها که وزارت کشور احمدی نژاد منتشر کرد بهترین اسناد هستن که بهترین بررسی های علمی و آماری و پیدا کردن تناقضات آماری و ریاضی در آنها رو هم اتفاقا یک اصولگرا و نه اصلاح طلب در اون زمان یعنی محسن رضایی در سایتش منتشر می کرد. بعدها اسناد متقن دیگری از جمله فیلم های سخنرانی فرماندهان سپاه منتشر شد.

این ها (مصباح یزدی و احمدی نژاد) یک تیم کاملا سازمان دهی شده و امنیتی و حرفه ای دارن. و رفتارشون کاملا امنیتی هست و همیشه در جهت ایجاد آشوب عمل می کنن. یکی از آخرین کارهاشون هم حمله به سفارت عربستان بوده که باز سایت تابناک متعلق به محسن رضایی عکس های حمله کنندگان رو که بین شون ماشین های با پلاک قم (افراد مصباح یزدی) و داماد محصولی (افراد احمدی نژاد) دیده میشه. کلا اینها در عملکرد امنیتی تخصص دارن و همینکار رو هم در سال 88 انجام دادن. اصلا هم کاری به نظر غالب مردم ندارن و کار خودشون رو می کنن هدف شون فقط پیشبرد اهداف خودشونه حتی اگر بتونن همه مردم رو به کوره های آدم سوزی می فرستن. سابقه اینها در کار تشکیلاتی و امنیتی به انجمن حجتیه برمیگرده. یک سری آدم های به شدت مشکوک و سابقه نامشخص و مبهم و فوق العاده خطرناک هستن. آدم هایی مانند طائب، نقدی و محصولی جزو همین تیم هستن.

درست بودن و دقیق بودن حرف های احمدی مقدم اون هم در حد 90 درصد! هم آدم رو یاد احمدی نژاد میندازه که با اعتماد به نفس رو به دوربین میکرد و دروغ می گفت طوری که خودش هم باورش می شد و جالبه که بعد هم بر اساس این باور هم عمل می کرد. به هر حال اگر حرف های احمدی مقدم مطابق میلت و مطابق سابقه بوده و بر همین اساس درجه دادی بهش و 90 درصد درست دونستی که باید متاسف شد. ولی اگر بر اساس تحلیل و دلیل و منطق بوده باید بنشینیم و دلایل و منطق ات رو بخونیم.

عسکر گفت...

. . . . .
جناب تیمسار
بنده نیز نظرات آیت الله هاشمی و جناب روحانی و آقای ناطق نوری را قبول دارم
من گمان نمی کنم که نظرات آقای احمدی مقدم صحیح باشد .

ناشناس گفت...

بعد از بیش از یک صده تلاش در جهت حاکمیت "قانون" (بخوانید "منطق") بر این کشور متاسفانه هنوز مردم بیشتر از حد نرمال رفتارهای خارج از منطق نشون میدن. ایرانیان علاقه زیادی به افرادی که سخنرانی های پرشور، پیشگویانه و حتی خرافی انجام میدن، دارن. هر چقدر هم این سخنرانی ها دور از منطق باشه باز علاقه و اشتهای سیری ناپذیر ایرانیان برای نشستن پای منبر این سخنرانان تموم نمیشه. کی ما ایرانیان نشستن پای منبر سخنرانان بی منطق رو ترک می کنیم و می رویم پی تولید ثروت و تولید فکر و اندیشه و ایده؟

جدیدا مد شده عده ای شیفته ی سخنرانی های دکتر رنانی شدن. البته خوشبختانه سخنرانی های او مانند سخنرانی های آخوندها و مداحان و دوز بالایی از بی منطقی و خرافات رو نداره ولی او کم کم در حال فاصله گرفتن هست از اصل خودش که علم و منطق باشه و روی به پیش گویی هایی همراه با القای ترس آورده که چندان به نظر نمیرسه به حقیقت بپیوندن. او بر اساس یک گذاره درست که می گوید روی کار آمدن نظامیان در ایران پس از انقلاب اسلامی به معنای نابودی قطعی کشور خواهد بود مردم رو از روی کار آمدن نظامیان می ترسونه در حالی که احتمال روی کار آمدن نظامیان در ایران روز به روز کمتر میشه. نمونه هایی از موفقیت نظامیان در پیشرفت و توسعه در کشورهای مختلف وجود داشته ولی نظامیان ایرانی که آلوده به ایدئولوژی هستند قطعا در این مورد نه تنها صدق نمی کنند بلکه حتی موجب فساد بی سابقه تاریخی (عظیم تر از فسادهای دوره احمدی نژاد) و نابودی قطعی کشور خواهند شد حالا رنانی آمده و با ترساندن (البته صحیح ولی نه با نیت درست) مردم از نظامیان، آنها رو تشویق به اعتدال و به عبارت دیگر انفعال می کنه. در حالیکه این بزنگاه تاریخی بهترین و یگانه نقطه تاریخی مناسب جهت واکنش فعال مردم در جهت اصلاح امور و تغییر مسیر دوباره کشور به مسیر درست هست.

من به جای رنانی، سخنان یا نوشتار کاملا ساختارمند و دقیق و بر اساس عدد و رقم، سریع القلم (استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی) رو پیشنهاد می کنم دوستان مطالعه کنند با عنوان "حکمرانی در کلاس جهانی". او اول مشکل رو مطرح و بعد راه حل ارائه می کنه. خیلی ساده و سرراست. مانند رنانی اقدام به پیش گویی های نوسترآداموس گونه نمی کنه. او به جای پیش گویی، پیش بینی می کنه. بر اساس بینش و آمار و ارقام، پیش بینی می کنه و نه بر اساس توهمات و حرف های توخالی.

به سخنان او درباره عربستان و نظامیان دقت کنید. او میگوید که سیاستمداران عرب برخلاف تصور ایرانیان که آنها رو عده ای عرب شکم گنده و بی فکر و 24 ساعته مشغول عیش و نوش و زن بازی تصور می کنن دقیقا برعکس بسیار برنامه ریزی شده و بافکر و با کمک مشاوران مطرح جهانی سیاست مداری و سیاست سازی و برنامه ریزی می کنن و بسیار هم کارامد عمل می کنن. سریع القلم میگه که برخلاف تصور بسیاری از ایرانی ها که نظام جهانی رو یک نظام فاسد و ستمگر تصور می کنن که "عمدا نمیذاره ایران و ایرانی پیشرفت کنه"، نظام جهانی بسیار شفاف و بر اساس اقتصاد، رقابت و فکر و برنامه ریزی عمل می کنه. هر کس که برنامه ریزی اقتصادی بهتری داشته و بیشتر روی دانش سرمایه گذاری کنه بیشتر در دنیا موفق میشه. او این سوال اساسی رو مطرح می کنه که ایرانی که در تولید ثروت جهانی در حد دهم درصد نقش داره پسچرا باید ادعا داشته باشه که در اداره ی نظم جهانی نقش داشته باشه؟

یک ایده مهم دیگر که سریع القلم مطرح می کنه و البته ایده ای هست که مدت ها قبل در غرب توسط اقتصاد دانان و نظریه پردازانی مثل جان لاک، آدام اسمیت و دیوید هیوم مطرح و اجرا شده بود، ایده "فرصت برابر" هست که البته سریع القلم با نام "رقابت" مطرح می کنه. او یک مثال در این مورد میزنه و میگه: به تازگی در کانادا فردی هندی به مقام وزارت دفاع رسیده هست. در واقع او به طور غیرمستقیم می گوید که سیستم فعلی تبعیض و گزینش اداری در ایران که می گوید هر کس که "با تقوا تر باشد و بیشتر نماز بخواند و عضو بسیج باشد و طرفدار مقام ولایت باشد" به مقام بالاتری خواهد رسید حتی اگر آن مقام کاملا بی ارتباط به اعتقادات دینی و مذهبی و کاری کاملا علمی و تخصصی باشد مثلا وزارت علوم یا بهداشت یا وزارت راه یا کار و بقیه مقامات دیگر...

سخنان یا نوشتار سریع القلم رو می تونید از لینک زیر بخونید:
http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/59474/

ناشناس گفت...

جمهوری اسلامی پلید، بد ، ضد ایرانی... آقایانی که، منظورم این جناب تیمسار و متملقین ایشون بعنوان نظر دهنده در این صفحه، کارتان شده نق زدن و مثل پیرزنها غر غر کردن. مگه شما چه هنری دارین که حالا از این و اون ایراد میگیرین؟ جناب باصطلاح تیمسار، مگه همین شما نبودید که مملکت رو دو دستی تقدیم همینها کردین؟ پس نقتون برای چیه؟ از شمایی که اینقدر غیرت نداشتید تا از سقوط مملکت بعنوان یک نظامی قسم خورده به آب و خاک و ناموس این مملکت به دامان این بی وطنان جلو گیری کنین نمیتوان انتظار داشت که در مورد یاوه گوییهای بیابانگردان عربستان و وحشیهای جیبوتی از خود غیرت نشان دهید! بهمین دلیل هم هست که عقربستان را کشور بزرگ و جیبوتی را کشور استراتژیک میدانید و ناراحت میشوید که یک مقام ایرانی، هر چند نامشروع، از آنها بد بگوید. انگار نه انگار که این وحشیها کمر قتل ایران رو بستن فارغ از اینکه چه کسی در آن حکومت کند. در این لحظات حساس است که ایرانی از هر طیف باید در دفاع از ایران متحد باشد که صد البته از شما و امثال شما داشتن این امید واهی است.

ناشناس گفت...

در این لحظات حساس است که ایرانی از هر طیف باید در دفاع از ایران متحد باشد که صد البته از شما و امثال شما داشتن این امید واهی است. . دفاع از ایران یا دفاع از اخوند؟ مگر در زمان اعلحضرت همین اقایان سعودی ها دست او را نمی بوسیدند.وما با مسا لمت با هم زندگی نمی کردیم؟ کور شود چهار دیده اخوند تا اینقدر گه نخورد و مملکت را به روز سیاه نکشد که مردم بیست و چهار ساعت بخواهند از مساحتش دفاع کنند.هشت سال با عراق. حالا هم با عربستان. فردا هم با امریکا. بعدش هم با جیبوتی! همه اش هم بخاطر حضرت ابیلفضل!! برو بابا یه کمی فکر کن.

nasser گفت...

جناب ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ۲۴ ﺩﯼ ۱۳۹۴ ﻫ. ﺵ. ، ﺳﺎﻋﺖ ۳: ۵۲
سلام هیچکس در این وبلاگ نه به تیمسار بدهکار است و نه طلبکار فقط توسط ایشان محیطی برای تبادل نظر ( و نه بیشتر) فراهم شده ( که از این نظر شاید به او بدهکار باشیم) دنبال مقصر در گذشته گشتن اگر جهت غبرت باشد لازم ولی اگر مطابق مفاد نوشته شما برای خالی کردن عقده های درون و خسته گیهای روزانه نابجاست

ناشناس گفت...

ضمنا از خود دلقک هم گلایه مندم که توهین کاربران رو منتشر می کنه. در همه جای دنیا توهین شخصی ممنوع هست و جزو آزادی بیان محسوب نمیشه. اگر چه خود دلقک بارها گفته که هر چه میخواهید به خود من بگویید ولی به نظرم این هم کار اشتباهی هست و در این وانسفای بی اخلاقی و بی خیالی و بی مسئولیتی جوانان به نوعی تشویق و آموزش اونها به بد دهنی و بی اخلاقی. ضمن اینکه قرار هست اینجا بحث های سیاسی و اجتماعی سنگین و پرمحتوا یا حداقل بالاتر از سطح متوسط اکثر سایت ها و وبلاگ ها انجام بشه نه اینکه وقت کاربرانی مانند بنده که با مطالعه و صرف وقت مطلب و یادداشت میذارم صرف پاسخ به جوانان بی تربیتی بشه که قبل از سخن گفتن فکر نمی کنن.

ناشناس گفت...

این را هم بخوانید در تایید یادداشت چند ساعت پیش بنده در مورد احمدی مقدم:
http://www.kaleme.com/1394/10/24/klm-234918/

ناشناس گفت...

دوستان راست میگن جناب تیمسار .توهین و بدهنی ها رو منتشر نکنید .چه سودی برای ما داره؟ فقط روی اعصابمون راه میرن. فقط نقد وتحلیل و درددل حتی . ممنون .
داداش کوچیکه