۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۴, پنجشنبه

دیوید کامرون و امامعلی رحمان در راه درست : ریش مذهبی و حجاب و تندروی ممنوع !


1- دیوید کامرون نخست وزیر تازه پیروز شدۀ بریتانیا نطق مهمی کرده و سیاست های اجتماعی مورد نظرش در مورد مبارزه با تندروی مذهبی (اسلامی) را اعلان کرده است. او نقل به مضمون چنین گفته است: "فقط اطاعت از قانون و اجرای آن کافی نیست و شهروندان بریتانیا باید هنجارهای جامعه را نیز رعایت کنند و من به این سمت خواهم رفت". منظور کامرون کاملاً روشن است. او می گوید مهاجران و پناهندگان به بریتانیا نباید اجازه داشته باشند هم از امکانات انگلیس استفاده بکنند و هم رسم و رسوم قبیلگی خود را در جامعۀ ما وارد، حفظ و گسترش دهند. بعبارت دیگر او خواستار این شده است که همۀ مهاجران و پناهندگانی که خواستار پذیرفته شدن از سوی بریتانیا و ماندن در این کشور هستند باید مجبور باشند که با ارزش های مدرن فرهنگی میزبان جدید خود هم ادامه دهند. بدیهی است که درخواست کامرون برای دخالت در زندگی خصوصی و زیست شخصی مهاجران با شیب خیلی ملایمی قابل پی گیری خواهد بود و مخالفت سازمان های حقوق بشری و حتی بسیاری از شهروندان اصلی بریتانیا را هم خواهد برانگیخت. ضمن اینکه بریتانیا مجبور خواهد شد اولاً در این جامعه پذیر کردن مهاجران سرمایه گذاری های آموزشی و تربیتی زیادی را بگنجاند و ثانیاً فرصت های برابر پیشرفت و دستیابی به موقعیت های مساوی برای مهاجران و مقیمان را در دستور کار قرار بدهد.

2- در ورژنی دیگر اما امامعلی رحمان رییس جمهور تاجیکستان دستور مشابهی صادر کرده و آن را تا حد قانون مدون هم پیش برده است. دولت تاجیکستان تصمیم گرفته است تا هرنوع حجاب و ریش مذهبی را قدغن و حتی نام های پررنگ مذهبی بر روی نوزادان را نیز ممنوع کند. دولت تاجیکستان اجرای این ضوابط را هم آغاز کرده و تعدادی ریش و حجاب هم تراشیده و پروژه در حال پیاده سازی است(اینجا). من موافق تصمیم هر دو سیاستمدار هستم و معتقدم که بدون مبارزۀ شکلی با مظاهر عقب مانده و واپس گرا پیش بردن مدرنیته از راه های ظاهراً دموکراتیک و اقناع معنوی درمورد آدم های دچار عصبیت مذهبی نشدنی و در بهترین حالت بسیار بطئی و خسارت بار خواهد بود.

3- قدیمی ترهای شما خوانندگان از مواضع تفکری من آگاهی کافی دارید چون بارها آن را ابراز داشته ام. اما برای خوانندگان تازه مجدداً فرموله شدۀ آن را می نویسم:

الف- من معتقدم که "انسان معیشتی" - بتعریف هرم مازلو بی نصیب از دستیابی به نیازهای اولیه - انسان طراز حقوق بشر بمفهوم سیاسی و رایج آن نیست و فقط انسان مرفه نسبی حق برخورداری تمام و کمال از اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را دارد. لذا و از این راه جوامعی که درصد قابل توجی از انسان های مرفه - حداقل 60 درصد کل جمعیت - را نداشته باشند با معیارهای دموکراتیک - هر نفر یک رأی. آن هم مستقیم و بدون ساز و کارهای حزبی رشد یافته (مثل ایران) - نباید و نمی توانند اداره شوند.

ب- من که خودم را هم یک توده می دانم برای توده های مردم احترام ویژه ای قائل هستم و معتقدم که خرد جمعی توده برخاسته از حس زندگی خواه و پیشرفت خواه آنان هیچگاه اشتباه نمی کند. اما مشروط به اینکه مغزشان و ذهنشان بطور پیشینی مورد دستکاری از بیرون قرار نگرفته باشد. اما کدام انسان (توده) است که ذهنش توسط صاحبان زر و زور و تزویر دستکاری نشده باشد. در یک مثال ساده می توانم بگویم که روحانیان مرتجع خودمان زیاد دم از فطرت (همان حس توده) انسانی می زنند. منتها اینان از فطرتی حرف می زنند که بطور پیشینی و توسط دین و مذهب خودشان دستکاری شده و بکارتش را از دست داده است. بنابراین معتقدم که توده های مردم قبل از اینکه محکوم به نفهمی و عقب ماندگی و کودنی و انواع اتهامات و توهین های مرسوم قرار بگیرند نیازمند تربیت از راه آموزش هدفمند هستند که بخشی از آن لاجرم باید سختگیرانه و تحمیلی باشد. بعبارت دیگر من صغیر بودن توده های تربیت نشده و آموزش ندیده را قبول دارم اما کودنی و محکوم بودن آنان را نمی پذیرم. و از این راه هیچگاه توده های مردم را قابل سرزنش بخاطر اعمالی که انجام می دهند نمی دانم و دولت ها را مقصر این عقب ماندگی متصورم.

4- این نسخه ای که دو رهبر در دو سوی طیف انتهای مدرنیتۀ و پیشرفت حاضر (کامرون و بریتانیا) و منتهای سنت و عقب ماندگی حاضر (امامعلی رحمان وتاجیکستان) در یک مقطع زمانی به آن رسیده اند را بسیار حیاتی و مثبت می دانم. و معتقدم که این راه اگر سرلوحۀ همۀ کشورها - بغیر از جمهوری اسلامی ایران که در راه برعکس عمل کرده و می کند - قرار بگیرد - و بنظرم قرار خواهد گرفت - تنها راه میان مدت دنیا برای خروج از چرخۀ تروریسم و خشونت های مذهبی است و خواهد بود. اینکه کشورهای پیشرفته چگونه با تز جدید کامرون برخورد و عمل خواهند کرد مورد بحث من نیست زیرا اینان خوشان سازوکارهای مناسب را پیدا کرده و اصلاحات مورد نظر نخست وزیر بریتانیا را اعمال خواهند کرد. یا بهتر گفته باشم مجبورند اعمال کنند. اما در مورد نسخۀ تاجیکی قضیه ملاحظاتی بشدت تعیین کننده وجود دارد که باید رهبران سکولار و میهن پرست جوامع مسلمان در نظر داشته باشند.

5- و آن این است که این مبارزه با تحجر مذهبی و از کار انداختن نشانه های شکلی آن را طوری با میانه روی و اعتدال انجام بدهند که باعث وحشت دینداران و متدینان سکولار جوامع خود نشوند؛ و آنان را به ترس "از دست دادن هویت مذهبی" تهدید نکنند. کاری که محمد رضاشاه در ایران کرد و باعث انقلاب و فروپاشی شد. بعبارت دیگر چه در خود قوانین سختگیرانه و مهمتر از آن در هنگام اجرای آن باید چنان دقیق و ظریف رفتار کنند که باعث ترجمه به دین ستیزی و لاجرم وحشت در بدنۀ اصلی جوامع شان نشود. خوشحالم که رییس جمهور یک کشور فارسی زبان شروع کنندۀ این پروسۀ خوب است و مطمئنم که تاجیک های همشهری ایران بزرگ - و بدلیل تمدن روادار ریشه دار مشترکمان - هم موفق خواهند شد و هم تصمیم درست در زمان و مکان درست گرفته اند. با درود به آنان! یا...هو

۶۶ نظر:

ناشناس گفت...

چند وقت پیش داشتم با یک انگلیسی بحث می کردم، از سیاست های چند فرهنگی و حضور بی رویه مهاجران (مسلمان!) گله می کرد، می گفت این مسلمانان ازادی نمی خواهند ما هم قانون شریعت نمی خواهیم. ولی گفت چون دولت انگلیس فکر می کنه مولتی کالچریزم خوبه و بازم می خواهد این طرح رو ادامه دهد. میگفت مرکل هم به این نتیجه رسیده.
فرانسه هم که قبل از انگلیس ذات ضد اسلامش نشون داده با ممنوتع کردن برقع فقط در انظار عمومی! (خنده داره یعنی توی خونه خودت که تنهایی برقع بپوشی ایرادی نداره!) این چیزی که شما میگی و این ها دارن انجام می دهد بیشتر شبیه بیخیال شدن حقوق بشر برای شهروندان اسلام زده می باشد! البته چیزی که عوض داره گله نداره.

ناشناس گفت...

نکته ظریف و دقیقی بود وحجاب وریش معیار خوبی هست برای سنجش عوامل به ظاهر مدرن ولی از بند ناف متجر.ولی نویسنده به ایران که میرسد بلا تکلیف است به خصوص وقتی که میبینیم بروکراسی اداری تعداد زیادی مواد خام تحویل میگیرد و از انور سرباز تحجر تقدیم جامعه میکند حالا به اموزش و پرورش هم نگاه کنیم تا عمق فاجعه دستتان بیاید.ضمنا خودکشی ها به شیراز شهر عشق وحال هم رسید شب بخیر.

ناشناس گفت...

این عادلانه نیست بنده ریش دارم چون تنبلم زورم میاد هر روز بتراشمش تازه بهم میاد، دلیل نمیشه منو با بن لادن اشتباه بگیرند :)

عصبانی گفت...

با یک بخش از نوشته موافقم و با بخشی دیگر نه! با این بخش موافقم که وقتی یک مهاجر از دل صحرا پا به لندن میگذارد نه حق دارد و نه باید بتواند فرهنگ و عرف کشور میزبان را نادیده بگیرد و حتی دست به تخریب آن بزند. اما با ریش تراشی و اجبار به نوع پوشش که نقطه مقابل کاری است که جمهوری اسلامی انجام میدهد مخالفم به دو دلیل : یک مخالف حقوق بشر است. دو اینکار اگر هم موفقیت آمیز باشد فقط ظاهر افراد خشک مذهب و افراطی را شبیه بقیه جامعه میکند - که شاید خود این خطرناک باشد - در حالیکه باطن این افراد مشکل دارد و ریش فقط میتواند یک نماد ظاهری باشد. آیا برای مثال یک نظامی بعد از سی سال خدمت اگر قپه و واکسیلش را بگیرند خوی نظامیش تغییر میکند؟ به نظر من به جای تراشیدن ریش و عوض کردن ظاهر افراد باید کاری را که رضا شاه انجام نداد بکنند و آن از بین بردن پایگاههای تولید این افکار و باورهاست مثل مدارس فیضیه.

Dalghak.Irani گفت...

عصبانی. درست است و درست نیست. درست است که باید با مراکز تولید کالای حماقت مبارزه کرد اما درست هم نیست چون کالای پرمشتری بالاخره تولید می شود. اما در مورد فرم و محتوا موضوع بسیار دراز دامن و گسترده است و اینکه آیا فرم مقدم است بر محتوا یا برعکس. آنچه ه من می دانم و خودم هم باور دارم تأثیرات رفت و برگشتی این هردو روی یکدگر است و تعیین نقدم وتأخر امر بیهوده نباشد غیر لازم است. بنابراین بشدت معتقدم ه فربهی مظروف باعث شکستن یا تغییر شکل ظرف می شود اما همانقدر هم معتقدم که شکستن ظرف و تغییر دادن ساختار شکلی آن به دگرگونی لاجرم مظروف منتهی می شود. در مورد یونیفورم نظامی که مثال زده ای هم همینطور است و یک ژنرال در یونیفورم بسیار مستبد تر و دگم تر از همان نظامی در لباس سیول است. شکل قطعاً در تقویت محتوا - چه منفی یا مثبت - اثر انکار نا پذیر دارد. و بویژه در مورد مذهب بسیار کارگشاست. چون آبشخور اصلی مذهب تعصب و عصبیت و خطی اندیشی و راحت باش کردن خودی است وقتی امور و مسئولیت هایت را بگردن دیگری - اینجا خدا و پیامبر و دین - می اندازی و هرچیزی که باعث شکستن این خطی اندیشی شود و انسان تنبل و فراری از ُوال را در مقابل پرسش از خودش قرار بدهد راهگشاست. و اتفاقاً شکستن قالب های مذهب خیلی زود جواب می دهد. چون ریش اگر مذهبی باشد حق است و خواستۀ خداست. حالا اگر بی ریش شدی و خدا هم ککش نگزید که ریش تراشت را ایکی ثانیه نابود کند اولین تردید جوانه می زند و این تنها نیاز یک دیندار تندرو است:

"اولین تردید!" یا...هو

REVOLUTION گفت...

عصبانی حرفت غلط است مدرک پاکستان امروز ایران دیروز تمدن مدرن برپایه مبارزه با همین مظاهر بنا شده این درس اول مدرنیته است.شاگردان تنبل برون در کلاس یک پا بالا بایستند. مدرنیزم شاگرد شلخته نمیخواهد

REVOLUTION گفت...

عصبانی حرفت غلط است مدرک پاکستان امروز ایران دیروز تمدن مدرن برپایه مبارزه با همین مظاهر بنا شده این درس اول مدرنیته است.شاگردان تنبل برون در کلاس یک پا بالا بایستند. مدرنیزم شاگرد شلخته نمیخواهد

شهروند گفت...

سوالي كه براي حقير پيش آمده است ، كشف حجاب توسط رضا شاه شروع شد و ادامه پيدا كردو تبليغ شد توسط محمد رضا پهلوي ، با حجاب اجباري جمهوري اسلامي، يك وجه اشتراك قوي دارد كه آنهم اجباري و دستوري بودن هر دوي آنهاست ، چطور يكي به انقلاب و فروپاشي مي انجامد به قول شما ، ولي ديگري برقرار و سختگير و با خشونتي غير انساني دوام دارد ؟

ناشناس گفت...

دلقك جان، اين لينك رو تو فيسبوك ديدم از اجتماع معلمان، جالب بود.
https://www.facebook.com/EtehadBarayeIran/videos/1666446830252389/

افشين قديم

ناشناس گفت...


احسنت افشین جان چه عجب از تو انتظار نداشتم آفرین اورین


درد دل معلم عملگرا و انقلابی



آهای امام جمعه‌هایی که در سخنرانی‌هایتان ما را می کوبونید. شماها که لباس پیغمبر را بر تن دارید چرا وقتی ثروت می‌آید دین برای شما نمی‌رود . چرا امتیاز بیشتر کارخانه‌ها برای شماست.
من معلم گشنه‌ام چون شکم گشادها توی مملکت ما زیادن.
من معلم پول ندارم چون پول‌ها را میلیارد میلیارد بزرگ زاده‌ها این مملکت به یغما می‌برند.
من معلم جیبم خالیه، چون آقا زاده‌ها در کانادا و کشورهای اروپایی ویلاهای آنچنانی دارند.
اگر من معلم اراده کنم، می‌توانم مملکت را فلج کنم

ناشناس گفت...

خداییش که صدا و سیما در خالی بندی استاده ، فقط سریال میخک اصلی با زیر نویس انگلیسی را نگاه کنید که داستان را کلا عوض کرده توی دیالوگ ها:
https://www.youtube.com/channel/UC6bttUCuthb21V3fvppXC9Q/videos
و حالا با دوبله ایرانی مقایسه کنید
http://www.iranproud.com/series/mikhak

ناشناس گفت...

اصولا "عرفی سازی" که جناب تیسمار عنوان کرده است اگر اشتباه نکنم بر این پایه استوار بوده و هست که برای تغییر حکومت توتالیتری مثل حکومت ایران نه امکان جنگ داخلی هست که پیروزی در آن غیر ممکن است - مثال سوریه - و امکان پیروزی انقلاب هم نیست - مثال جنبش سبز - و نهایتا دو راه حل از دید تیمسار باقی می ماند عرفی سازی حکومت ایدئولوژیک حکومت ایران و یا حمله خارجی که تیمسار راه حل اول را پیشنهاد داده و بر همین تئوری پایبند هست و مقاله ها و کامنت های ایشان نیز همین را دنبال می کنند. اما یک مشکل این وسط پیش آمده: فرضیه سوریه غلط از آب درآمده و با سرعت تمام حکومت سوریه در حال آب شدن هست و روزانه یکی دو شهر را از دست می دهد تا نوبت دمشق برسد و اگر اتفاق خاصی نیافتد سقوط اسد در آینده ای نه چندان دور قطعی است. دوباره روی این بحثی ندارم که این خوب است بد است داعش که بدتر است یا سوریه ای شدن ایران هزینه اش از هزینه های این حکومت بیشتر است یا کمتر است و الی آخر. غرض زیر ساخت تئوری جناب تیمسار زیر سوال رفته است.

"یک نظر"

ناشناس گفت...

از همان اولش هم همه چیزش زیر سئوال بود اقای یک نظر.حکومت استبدادی و عرفی گرایی.کاش عبید زاکانی زنده بود و به حساب این دلقک می رسید.

ناشناس گفت...

البته من اینجا باید پوزش بخواهم از اصلاح طلبان چون من بی انصافی کرده ام اصلاحات در همه زمینه ها ناموفق نبوده است نه اشتباه نشود منظورم در حوزه آزاد سازی اجتماعی و سیاسی و فرهنگ اقتصاد نیست که دراین امور واقعا در این دو دهه سیفون را کشیده اند .بلکه اصلاحات موفق عمل کرده در جهت اصلاح جامعه و کنش گران و شما اصلاح شده اید و مبلغان آن از دست مکارم و نوری همدانی دستخوش هم گرفته اند و در لندن و پاریس و کانادا و آمریکا اقامت دارند و به عنوان روشنفکر احترام میبینندو ماهیانه حقوق و مستمری شان از نظام و کشور میزبان میرسد .بچسبید به همین اصلاحات چند صباح دیگر که گرد و خاک بهار عربی فرو نشست همه این کشورها باید گردن را برگردانند تا شما را ببینند .

خُسن آقا گفت...

مشکل جوامع غربی در این است که هنوز درک درستی از اختلاف فرهنگی بین خود و این مهمان‌های تازه وارد را درک نکرده‌اند.
نکته مهم تر از محدود کردن آنها بستن راههای سوء استفاده اقتصادی آنها مهم است.
توصیح: از روزی که پای خارجی‌ها به نروژ باز شده (دهه 70 میلادی) نروژی ها بر این باور بوده‌اند که باید به جوامع تازه وارد کمک کرد هویت خودشان را از دست ندهند! این گاف بزرگ باعث شده است که یک عده سوء استفاده گر شروع کنند از اقتصاد گل و گشاد اینها بهره ببرند و مسجد بسازند و آخوند دعوت کنند برای ترویج خریت و اسلام خرافی. مهم تر از آن ثبت جمعیت عظیمی در ارگانهای مذهبی برای دریافت مستمری های دولتی معمول که در نروژ حتی به کلیساها هم پرداخت می‌شود. نام بنده تا مدت زیادی در لیست مسلمانهای سوء استفاده جو در نروژ بود تا روزی که متوجه شدم و بطور رسمی از دولت خواستم نام مرا از لیست مسلمانها خارج کنند.

ناشناس گفت...

فرد یا فرادی که این وبلاگ را مینویسند بارها اعلام کردن که در زمان احمدی نژاد هم از دولتش حمایت میکردند اینها کلا مزدور ج.ا. هستند و وابستگی به جناح خاصی هم ندارند الزاما
هدف این دوستان یادآوری روزانه به اینکه انقلاب و جنبش فایده ندارد هست و امید به عرفی سازی و این خزعبلات. اینها هر روز میان اینجا یک متن مینویسن و در نهایت میگن ای انقلابیون اگه میخواهید انقلاب کنید پاشید برید همین الان توی میدان آزادی. دیدی نرفتید؟! پس راه حل شما جواب نمیده. در حالیکه خودشان ( واواک) بهنر میدانند که وقتی سابقه جنبش دانشجویی در سطح دانشگاه در یک بازه ده ساله می تواند به جنبش سبز در سطح ملی تبدیل شد خدا میداند که سری بعدی چگونه است.
گول تیترهای جنجالی و ظاهرا ضد اسلامی این وبلاگ را نخورید همانطور که گفتم هدفشان ناامیدی مردم از امکان براندازی است.

نسیم

Dalghak.Irani گفت...

شماها مواضب باشید کشورهای میزبانتان نبوغ شما ها را ندزدند با این نظرات فوق استعداد بشری تان. چون کلاغ ها بازهم فریب روباه ها را خورده اند:

کلاغی بالای درخت پیتزا می زد.
روباه گفت: چ سری چ دمی عجب تریپ خفنی آواز بخوان فیض ببرم.
کلاغه پیتزا را زد زیر بغل و گفت: عوضی روزی که پنیرو بردی سوم بودم امروز لیسانسم!
روباه گفت: همینه که پرات ریخته؟
کلاغ پر باز کرد که پراشو نگاه کند پیتزا افتاد.
روباه گفت: روزی که پنیرتو بردم دیپلم می خوندم. الان نمایندۀ مجلسم جیگر!

ناشناس گفت...

نسیم خانم هجده تیر گفتی و کردی کبابم یادم هست در روز بیست و سه تیر هفتاد وهشت همین آقای فریدون دوستان آمد و گفت چه خبرتان هست به جان هم افتاده اید یک سفره ای هست همه با هم داریم میخوریم یک کاری. نکنید سفره جمع شود .
Revolution

ناشناس گفت...

دلقک قرار نیست کسی فریب کسی را بخورد.هر کسی در زندگی فریب می خورد. ولی انچه مهم است یک ملتی در استانه اگاهی قرار گرفته و دیگر نمی خواهد تمام امکا نات و توانمندی هایش را ملا های نکبت به گاه بدهند.هر چقدر زمان بگذرد. ملت که سهل است . میهن پر کرشمه کهن ات صد برابر زیان خواهد دید.مگر ملت بوق است یا چوب رخت. که سر جایش با یستد تا ملا های شپشو همه چیزش را عرصه تاخت و تاز قرار دهد. شما در انگلیس بشین و یک کتاب در مورد عرف و رساله عملیه بنویس. موفق باشی.

ناشناس گفت...

واواك ....
مزدور جمهوري اسلامي .....
واقعا از نسيم ديگر انتظار نداشتم نسيم خانم انقلاب نياز به من و تو و ما و عده اي ديگر دارد مي گوييد انقلاب ما مي گوييم مخالفتي نداريم برويد انقلاب را شروع كنيد ما دنبالتان راه مي افتم از پشت رايانه كه انقلاب نمي كنند شما رفتي انور اب بعد از جواناني كه اميدي به رفع تحريمها دارند (حتي جوانان كردستان و بلوچستان و خوزستان)انتظار داري مملكتو به اشوب بكشند برادر كشي راه بياندازند كه امثال افرادي چون شما مي خواهيد زودتر برگرديد ايران
برادر و خواهر عزيز انقلاب را شروع كنيد از هر ميداني دوست داشتيد اگر هدف خاصي چون حقوق صنفي كارگران و معلمان يا حتي ازادي زندانيان سياسي داشت نامرديم به شما نپيونديم ولي شورش كوري كه نصف پيامكش از عربستان تامين مي شود مثل اتش زدن هتل تارا مهاباد !!!به خاطر هيچ وپوچ را بر نمي تابيم
البته برخي نظر دهندگان گويا از برادر ملك سلمان حقوق خوبي مي گيرند
پري سا

ناشناس گفت...

پریسا خانم انقلاب شروع شده چشمها را باید شست .فاز نهایی این انقلاب با اجتماع میلیونی مثل یک سیل خروشان تمام پایگاههای بسیج را از سطح ایران میشوید .Revolution

ناشناس گفت...

ضمنا از دوستان میخواهم که دلقک را زخم زبان نزنند به هر حال هر چه انسان از جوانی فاصله میگیرد محافظه کارتر میشودو این جبر طبیعت است مطمئن هستم همانند موارد پیشین که در نهایت دلقک پیر کنار رای جوانان ایستاد در نهایت امر دلقک به وقتش مخالف انقلاب مان نخواهد بود. فقط فراموش نمیکنیم که با ما بود علی الخصوص ... نمایان بلا تکلیف حدیث آن اعرابی نشوند که از صحرا آمد و در دیگ آبگوشت بادیه نشینی موشی انداخت گفت حاجی انا الشریک .البته میدانم و میدانیم هضم یک انقلاب با مرکزیت طبقه متوسط سخت است برای برخی
Revolution

ناشناس گفت...

این را نمیدانم کی گفته، ولی هر که گفته، موضوع خیلی مهمی را خیلی قشنگ مطرح کرده. نگاه کنید به انبوه اسلامگرا و اصلاح طلب و مسلمان از خوب و حقه‌باز شامل ضد استکباریها که از صبح تا شب به غرب و اسراییل ایراد میگیرند و به همان غرب رفته یا پناهنده شده‌اند. این شامل عده زیادی از چپهای ضد امپریالیستی هم میشود. من نمیدانم، مگر جا قحطی است؟! جنوب لبنان، سوریه، روسیه، کوبا، کره شمالی، جمهوری اسلامی، و ونزوئلا، کشورهای بیشتر مورد علاقه ایشان، مگر جا ندارد؟

رضا

در پیام بعدی آن نوشته را آورده‌ام.

ناشناس گفت...


ادامه...


مسلمین در این مناطق ناراضیند:
آنها در غزه ناراضیند
در مصر ناراضیند
در لیبی ناراضیند
در مراکش ناراضیند
در ایران ناراضیند
در عراق ناراضیند
در یمن ناراضیند
در پاکستان ناراضیند
در افغانستان ناراضیند
در سوریه ناراضیند
در لبنان ناراضیند

پس کجا راضیند؟
در استرالیا راضیند
در کانادا راضیند
در انگلیس راضیند
در ایتالیا راضیند
در فرانسه راضیند
در آلمان راضیند
در سوئد راضیند
در نروژ راضیند
در دانمارک راضیند
در آمریکا راضیند
در هلند راضیند

در واقع آنها در تمام کشور هاییکه مسلمان نیستند راضیند و در تمام کشور های مسلمان ناراضی.

و آنها چه کسی را برای عدم رضایت خود مقصر می دانند؟
اسلام؟ نه
رهبرانشان؟ نه
خودشان؟ نه

آنها کشور هایی را که در آنجا راضیند مقصر می دانندو می خواهند آن کشور ها را تغییر داده شبیه کشور ی بکنند که در آنجا ناراضی بودند.

ناشناس گفت...

بخشی از مسلمانان که اسلامگرا نام دارند با همکاری سایر مسلمانان سنتی و چپها و با همراهی به اصطلاح ضد جنگ‌ها و ضد صهیونیستها، دست به یکی کرده‌اند، که دنیا را از آمریکا، غرب، ژاپن و کره جنوبی دیوانه بگیرند و دو دستی به روسیه، کره‌شمالی، سوریه، الشباب، القاعده، طالبان، جمهوری اسلامی، داعش، حزب‌الله، حماس، بوکوحرام، که صد میلیارد بار از اولی‌ها دیوانه‌تر هستند، تقدیم کنند. اگر این روی دهد، جهان و بشریت رو به قهقرا خواهد رفت . همچنین فکر نکنیم که یک چیز خاصی یا معجزه‌ای، جایی هست که از این موضوع جلوگیری کند. اگر خوش‌فکران جهان عقب نشینی کنند، این موضوع روی خواهد داد.اگر اروپا اقدام نکند، چیزی نمیگذرد که مسلمانان در اروپا به اکثریت برسند. من نژاد پرست و ضد مسلمان نیستم. فقط وجدانی! این مسلمانان با این وضعیت، اگر در اروپا و آمریکا به اکثریت برسند، چه خواهند کرد؟! البته به اکثریت رسیدن مسلمانانی که قبلا در کشورهای خود صلح و صفا و برابری و حقوق بشر براه انداخته‌اند، هیچ اشکالی ندارد. البته این از اسلام خالص بر نمیآید.

همه اینها هم از گور خمینی بلند میشود که این تخم لق را باز در دنیای اسلام شکست. خمینی واقعا عنقلابش را صادر کرده است!

https://en.wikipedia.org/wiki/Category:Designated_terrorist_organizations_associated_with_Islam

ناشناس گفت...

ممنون از افشین قدیم بابت لینک،

به نظرم این لینک و لینک سخنرانی‌ نرگس محمدی در سالگرد ستار بهشتی‌ به جدّ نیازمند تحلیل‌های عمیق جامعه شناسی‌ است. اول توجه به لحن، بغض فرو خفته، فریاد اعتراض و صلابت استدلالی نشان از موجی بزرگ دارد. البته این نشان برای انقلابیون این سیرک خوشایند است. اما یک نکته بسیار مهم دیگر سخنرانی زنان و پذیرش آن‌ از سوی مردان ایرانزمین است و میدانی است که مردان برای این زنان بزرگ می‌‌گسترند. در آینده نه‌ چندان دور نامهایی چون نرگس، نسرین، شیرین (عبادی) و مریم (میرزاخانی) جایگزین فاطمه و زهرا خواهند بود. اگر توجه کرده باشید خانم سخنران در جمع معلمان به انتخابات مجلس و نرگس محمدی به قاضی و حقوق اشاره میکنند و این نشان میدهد که اعتراض در نهانی‌ترین لایه‌های اعتراضی خود اصلاحی است و نه انقلابی‌. توجه کنید که نرگس محمدی کتابی‌ صحبت می‌کند. رهبری زنان در حرکت‌های اجتماعی همواره ضامن بعد صلح جوئی و به تبع بعد اصلاحی‌ آنست. این اعتراض و جنس آن‌ بسیار فراتر از آن‌ انقلابی‌ است که انقلابیون این سیرک دنبال میکنند. رنسانس ایران از دل زنان آن‌ در حال زادن است.

لینک سخنرانی‌ نرگس محمدی در سالگرد ستار بهشتی‌.

https://www.youtube.com/watch?v=۳hibHguSIsI

شیرین

پراگماتیست گفت...

به دلیل عملکرد نسبتا خوب روحانی و البته قابلیت های جامعه مدنی ایران و اقتضائات منطقه ای و جهانی، گردن جامعه مدنی به تدریج کلفت می شود. (نمونه کلفت شدن گردن: تشکیل جلسه جبهه ملی پس از سالها و باوجود تهدید وزارت اطلاعات)

تنها سرمایه انقلابیون حاضر در این وبلاگ بی ادبیست که عبارات زشتی مانند چهارپا و اخته را به اصلاح طلبان حاضر نسبت دادند.

آنچه در ایران در حال وقوع است یک رویکرد تقابلی تعاملی با حکومت است که در سخنان همین معلم شجاع شنیده می شود. معلمی که پس از نام بردن از فساد ائمه جمعه و حکومت، معلمان را دعوت می کند به حضور گسترده در انتخابات پیش رو.

من نیز همگان را به حضور گسترده در انتخابات پیش رو دعوت می کنم و پیشاپیش از انقلابیون همیشه شکست خورده که با حضور گسترده مردم در انتخابات مجلس شکست سنگین دیگری را تجربه خواهند کرد می خواهم شکست های مفتضحانه خود را با توهین به مردم شریف ایران جبران نکنند و توقع نداشته باشند ایرانیان دنباله رو عده ای بی ادب و نادان باشند.

ناشناس گفت...

ستار بهشتی‌ نشان از مادری چون گوهر عشقی‌ دارد. این "زن" دردانه و گل سر سبد زنان ایران زمین است. بنیاد رهبری نرگس محمدی بر قدرت و وجود غیر قابل انکار گوهر عشقی‌ در کنار اوست که در فیلم بطور کامل نمایان است. مبارزه زنان ایران همراهانی همچون فرخنده در افغانستان و ملاله یوسف زی‌ در پاکستان دارد. بنیاد انقلاب در استدلال انقلابیون این سیرک بر نفرت است. نفرت از آخوند، اسلام و ... هر حرکتی‌ بر بنیاد نفرت سر به نا کجا آباد دارد. گوهر عشقی‌ اعتراض می‌کند اما نه از سر نفرت، او قاتل فرزندش را بخشیده است. او مسلمان است، حجاب چادر دارد اما مذهبی‌ هم نیست. انقلابی‌ نیست، درد او عدالت است. او لبریز نفرت نیست که به انقلاب برسد. لبریز درد است، به دنبال عدالت است. به دنبال جلوگیری از تکرار بی‌ عدالتی است. انقلابیون ابتدا نفرت را از گفتار خود پالایش نمایند و در مرحله بعد بر انقلاب پای بفشارند. آنگاه است که به یک نقطه و خواسته میرسیم. انقلاب ۵۷ بر اساس افکار آشفته شریعتی‌‌ها ، و قدرت لمپن هایی چون محسن رفیق دوست‌ها به سرانجام جمهوری اسلامی رسید. باشد که با این تجربه به اصلاح و رنسانس نرگس محمدی‌ها به قدرت گوهر عشقی‌‌ها برسیم.

شیرین

ناشناس گفت...

شیرین در انقلاب آینده زنان نقش بسیار موثری خواهند داشت شاید باز هم ایرانیان حرکت پیشرو دیگری رو در تاریخ جهان ثبت کنند: اولین انقلاب با رهبری زنان یا با نقش موثر زنان. همانطور که ایرانیان از یک قرن پیش جنبش های تاریخی و جلوتر از زمانه ی خود به راه انداختند از مشروطه بگیر تا حتی خود انقلاب 57 و جنبش سبز سال 88 که بسیار مدرن و بر اساس شبکه های اجتماعی و اینترنتی بود و ملت های عرب بلافاصله پس از جنبش سبز بود که بهار عربی رو خلق کردند.
درست میگویی زاویه نگاه زنان نسبت به مردان فرق داره. زنان به مسائلی مانند محیط زیست، حقوق بشر، حقوق کودکان، حقوق زنان و حقوق حیوانات بیشتر از مردان اهمیت میدن در حالیکه نگاه مردان بیشتر اقتصادی هست.
اما اینکه میگویی انقلابیون برپایه نفرت میخواهند انقلاب کنند درست نیست هدف انقلابیون آزادی هست. آزادی موتور محرک آنان هست برای انقلاب. و آزادی با نفرت جور در نمیاد هرگز یک انقلابی آزادی خواه ایرانی راضی به محدود کردن آزادی ایرانیان دیگری که اعتقادات متفاوتی دارند نمیشه. آزادی برای همه ست مذهبی غیرمذهبی فارس کرد ترک عرب و انواع دیدگاه های سیاسی و عقیدتی.

اما پری سا که میگوید از پشت مانیتور نمی شود انقلاب کرد همین حرف برای اصلاحات و عرفی سازی هم صادق هست. تا آنجایی که من فهمیدم اتفاقا حرف نویسندگان این وبلاگ این هست که پشت رایانه های خود بنشینید و منتظر بمانید تا روحانی و ظریف حکومت رو عرفی سازی کنند. من در هیچ کدام از پست های این وبلاک ندیدم توصیه ای به مردم یا درخواستی از آنها شده باشد برای عرفی سازی. یا آموزش علمی ای ارائه شده باشد به مردم جهت مبارزه مدنی جهت عرفی سازی حکومت. هر چی که نوشته شده نقش و وظیفه حکومت بوده و مردم به کل نادیده گرفته شدن. احتمالا نویسندگان این وبلاگ به طور کلی خودشون رو جدا از مردم احساس میکنند و قدرت مردم رو به هیچ انگاشته اند.
مردم مقدس نیستند حق گرفتنی هست نه دادنی.

رامیار گفت...

بسیار مطلب خوبی بود. واقعاً شکل بسیار تعیین کننده است. اخیراً هم بحثی داشتم با دوستانم بر سر اینکه شکل چقدر مهم است و چطور به تنهایی می‌تواند بر محتوا تأثیر بگذارد.

حالا از این گذشته لازم می‌دانم دو خط را که برایم از اخبار امروز جالب آمدند تقدیم کنم:
1. سخن بسیار گهرباری از ابوبکر البغدادی که به نقل از رادیو فردا عیناً چنین است: "اسلام حتی یک روز هم دین صلح نبوده است. اسلام دین جنگ است"
http://www.radiofarda.com/content/f14_abubakr-albaghdadi_says_end_of_saudi_rulers_in_close/27017846.html

2. داشتم تلویزیون تماشا میکردم این خبر آمد که ازش عکس هم گرفتم ولی نمیشه اینجا عکس را چسباند. شرح را عینا ز زیرنویس صدا و سیما روی خبر میگذارم:
"یادواره شهدای روستای شیخ شبان شهرکرد با پیام مقام معظم رهبری"
این خبر در اخیار سراسری شبکه 3 خوانده شد و این تصویر هم با این زیرنویس برای پانزده بیست ثانیه روی تصویر ماند. واقعاً اینکه رهبری برای شهدای یک روستا آن هم در شهرکرد پیام بفرستد و خبرش هم در اخبار سراسری اعلام شود چه تفسیری دارد؟
از ذهن تحلیلگر و روشنگر دلقک کمک میخواهم اگر قابل بدانند در تفسیر.

ناشناس گفت...

موافقم شیرین خانم البته اصل کاری را جا انداختید.پریوشان پورشه سوار اولین نسوان منتفع از اصلاحات هستند.
REVOLUTION

پراگماتیست گفت...

"اما اینکه میگویی انقلابیون برپایه نفرت میخواهند انقلاب کنند درست نیست هدف انقلابیون آزادی هست. آزادی موتور محرک آنان هست برای انقلاب. و آزادی با نفرت جور در نمیاد هرگز یک انقلابی آزادی خواه ایرانی راضی به محدود کردن آزادی ایرانیان دیگری که اعتقادات متفاوتی دارند نمیشه. آزادی برای همه ست مذهبی غیرمذهبی فارس کرد ترک عرب و انواع دیدگاه های سیاسی و عقیدتی."

کاملا برعکس آنچه آمده است انقلابها همیشه با نفرت همراه بوده است. این که گفته شده هدف انقلابیون آزادیست نمی تواند توجیه کننده انقلاب باشد. با همین هدف بود که انقلاب سوریه و لیبی اتفاق افتاد. جمهوری اسلامی به پیروزی رسید در حالی که شعار انقلابیون آزادی بود. خوشبختانه مردم ایران تجربه انقلاب دارند و هوشمندتر از این هستند که در دام نادانان تندخو بیافتند. تلاش این افراد برای انقلاب نهایتا می تواند منجر به پاکسازی جامعه از ارازل و اوباش در درگیری با نیروهای امنیتی بیانجامد که این امر راه را برای اصلاح یا استحاله یا انقلاب مخملی هموار می کند.

"اما پری سا که میگوید از پشت مانیتور نمی شود انقلاب کرد همین حرف برای اصلاحات و عرفی سازی هم صادق هست. تا آنجایی که من فهمیدم اتفاقا حرف نویسندگان این وبلاگ این هست که پشت رایانه های خود بنشینید و منتظر بمانید تا روحانی و ظریف حکومت رو عرفی سازی کنند."

زمانی که متوهمان انقلابی انتخابات نود و دو را تحریم کرده بودند همین وبلاگ و ماها بودیم که مردم را دعوت به حضور در انتخابات کردیم و نتیجه این که قعلا جو کاملا عوض شده است و بیش از این هم عوض خواهد شد. بنابرین ما در عرفی سازی گام های موثری برداشتیم که ادامه خواهد یافت. انقلابیون هم به توهمات خود ادامه دهند و البته مردم هوشمند ایران همیشه ما را به آنها ترجیح خواهند داد.

ناشناس گفت...

من نیز همگان را به حضور گسترده در انتخابات پیش رو دعوت می کنم و پیشاپیش از انقلابیون همیشه شکست خورده که با حضور گسترده مردم در انتخابات مجلس شکست سنگین دیگری را تجربه خواهند کرد. پراگماتیست فرما یشات شما و شیرین خانم خیلی شیرین است.چون کاملا بوی تحجر می دهد! نه اینکه با حضور سنگینتان روحانی را اوردید و مطا لبا تتان را گر فتید. رفسنجانی قراضه را که مثلا اصلاح طلب شماست بر کرسی خبرگان نشا ندیدو... تا کی می خواهید تو دهنی بخورید و عبرت نگیرید. انوقت هوار می کشید که ان ناشناس اصلا ح طلبان را فلان و بهمان نامید. حق دارد.........هر حرکتی‌ بر بنیاد نفرت سر به نا کجا آباد دارد....شیرین خانم هر گردویی گرد نیست. هر گردی هم گردو نیست. یکبار مردم به نا کجا اباد زدند. امروز فرق کرده.مردم امروز مردم دیروز نیستند.شناخت درد نیمی از درمان است. مردم تمام درد واقعا موجود را کاملا لمس و می دانند از چه نا حیه ای می خورند. پس بدنبال پاد زهر ان هستند. که برایشان شفا بخش است.راه دیگری غیر از انقلاب موجود نیست.این صحبت های روشنفکری و تغییر تدریجی اخوند و .. را کنار بزارید. عزیزم اگر اخوند قرار بود تغیر کند تا حالا صد دور تغیر کرده بود. اینا اصلاح بشو نیستند. همان خاتمی هم نقش بازی می کند. چون اخوند است.اگر کارد دسته خودش ر برید. اخوند هم اصلاح طلب شده و در دین تغیر ایجاد می کند. خودتان را گول نزنید. شما سنتان به این چیز ها نمی خورد. سواد درست و حسابی هم ندارید. بقول عارف قزوینی هزار سال نفهمید ملتی که بفهم دراز پوش به از درازگوش نبود!

Dalghak.Irani گفت...

نمی خواهم وارد بحث بیهودۀ انقلابیون بشوم. چون در آن صورت باید بروانشناسی فردی و اجتماعی "ما سوته دلان اینترنتی" هم وارد بشوم که لاجرم چون خودم را هم در بر می گیرد و بنفی خودم هم می انجامد چنین نمی کنم. اما این عزیزان انقلابی همواره بوده اند و هستند و خواهند بود و شماره شان هم هموارۀ ثابت است و کمتر 5 درصد اینترنت بازان. و ما به ازادی خارجی و در واقعیت جامعه هم ندارند. یکی از دلایل انقلابی بودنشان هم عدم مطالعه و شناخت کافی در زمینه های مورد علاقه شان است تا جائیکه اکثریت مهم شان حتی مفاهیم مرسوم در علوم اجتماعی مثل انقلاب و اصلاح و شورش و اعتراض مدنی و از این قبیل را نمی دانند و جابجا استفاده می کنند. و یک مشکل عمده دارند و آن هم نارضایتی اکثریت مردم ایران از جمهوری اسلامی را انقلابی بودن آن ها ترجمه و تفسیر می کنند. در حالیکه یک ناراضی فقط یک ناراضی است و معترض بوضع موجود و نه آماده برای برهم زدن وضع موجود از راه های رادیکال مثل انقلاب. بنابراین خلط مبحث می کنند و هر کس لب به نارضایتی می گشاید را تودۀ تحت رهبری خودشان باور می کنند و شروع می کنند اعلامیه صادر کردن برای این و آن. یکی از دیگر نشانه های انقلابی نبودن ناراضیان در عین نارضایتی به بلوغ رسیدن جامعۀ ایران است. زیرا آدم عاقل و بالغ که انقلاب نمی کند. چون انقلاب علاوه بر همۀ مشخصه های دیگر به انسان هایی متنفر و انتقامجو و بی کله و بی فکر هم نیازمند قطعی است. گذشته از همۀ اینها انقلاب یک ایدئولوژی همبسته ساز دگم و خرکی هم نیاز دارد که بعد از مرگ مارکسیسم چنین ایدئولوژی غایب است غیر از همین کاری که بغدادی راه انداخته: اسلام عزیز.

بنابراین خیلی جدی هم نیستند این بچه های هرکدام "از ظن خویش انقلابی شده" و باید بیایند و بگویند و خودشان را - حداقل - در یک زمینه پیروز احساس کنند. اگر یک خط باریک بسیار بسیار بسیار کمرنگی هم از "جامعه بسمت انقلاب" پیدا می کردند چکار داشتند که بیایند اینجا و من و شما را تعقیب کنند و هم وجدان شان را و هم انسانیت شان را بفروشند با اتهام ال و بل که بلکه یکی دو نفر از مارا هم یا تور کنند بجرگۀ خودشان یا از کار بیاندازند که نتوانیم مستندات علمی را بگوییم:

"انسان اومانیست و لاجرم لیبرال مطلقاً انقلاب نمی کند چون ایدئولوژیش زیست بهتر اول برای خودش است."

همانطور که اغلب این دوستان انقلابی را در جنبش سبز هم دیدیم که ایکی ثانیه هم سوارش شدند و شدند سبز تر از هر موسوی و رهنورد و کروببیی. بدون اینکه اصولاً رهبران نمادین آن حرکت را به پشیزی ارزش بشناسند. تعیین کنندۀ سمت و سوی جامعه کسانی هستند که اولاً در داخل ایرانند و ثانیاً زندگی شان را از زیر سنگ هم شده جستجو می کنند و برای هر تنفسی شاکر و برای تنفس بهتر تلاش می کنند. و من قطعاً یک رهروام و نه یک رهبر. لذا هیچگاه جلوتر از عمل روی صحنۀ اربابانم (مردم داخل ایران) نه قدمی خواهم کج نهاد و نه قلمی به انحراف عصبیت و انتقام خواهم دواند. بقیه همه داستان است و نوستالوژی های فردی و خدا نکند که در این بین کسی هم خودش را بیشتر از "هیچکس" بداند. که آنوقت خر بیار و باقلا بارکن. یا...هو

ناشناس گفت...

جناب پراگماتيست لحن صحبت شما بسيار شبيه به مقامات جمهوري اسلامي است.
من انقلابي نيستم ولي از شما اصلاح طلباني كه تا ديروز گلو مي بريديد و خون مي ريختيد تعجب ميكنم كه چطور حالا رحيم و مهربان شده ايد براي ما عوام و توده؟
سال ١٣٦٠ برادر ١٧ ساله من توسط دوستان و هم فكران شما اعدام شد. خيلي دوست داشتم فكر كنم كه شماها عوض شديد و مدرن شديد تا اينكه كامنتهايي ديدم از شما مبني بر اينكه امت هميشه در صحنه ثابت كرده اند كه دست از پا خطا نخواهند كرد و با شركت در انتخابات، مشت محكمي بر دهان طرفداران انقلاب خواهند زد.
شما مثل رهبر فقيدتان هنوز در حال مشت زني هستيد.
متاسفم براي خودم و براي مردمي كه اعتماد به شما اصلاح طلبان را راه حل ميدانند.
من به شخصه از اصولگراها و خامنه ايي كمتر آسيب ديدم تا از اصلاح طلبان.
البته بايد با انصاف بود، خود شما جناب پراگماتيست اعتراف كرديد كه بهره كشي از كار ديگران را خوب بلديد و هدفي جز كسب قدرت نداريد.
از نظر شما جمهوري اسلامي زماني به بيراهه رفت كه شما را از قدرت خلع كرد و قبل از آن همه چيز عالي بود.
در اين مورد خاص از آقاي خامنه ايي سپاسگزارم چون شما را بهتر و زودتر شناخت.
افسوس و صد افسوس
عليرضا

ناشناس گفت...

پراگماتیست اینکه برخی از انقلاب ها از هدف شان منحرف شدند تقصیر انقلابیون بوده؟ اگر انقلاب سوریه ناموفق بوده چون دو ابرقدرت و یک قدرت منطقه ای (روسیه، چین و ایران) سر راه مردم سوریه قرار گرفتند و بعدها چند قدرت منطقه ای دیگر (اسرائیل و عربستان) هم به طور کلی هدف انقلاب رو عوض کردند و انقلاب تبدیل شد به یک جنگ فرقه ای و داخلی و مذهبی. در مورد لیبی هم همینطور دخالت قدرت های منطقه ای و نفوذ گروه های تندرویی که این کشورها ایجاد و حمایت کرده بودند باعث شد تا اوضاع طبق اهداف اولیه پیش نرود. اگر انقلابیون رو ارازل و اوباش مینامی پس در واقع داری به پدران خودت هم توهین میکنی که سال 57 انقلاب کردند. ارازل و اوباش عافیت طلبانی هستند که نام های دهن پر کن و پرطمطراق بر ترس و بزدلی خودشان میگذارند.
اگر انقلاب سوریه ناموفق بوده (به دلایل پیش گفته) انقلاب های معاصر دیگری در منطقه خاورمیانه و اروپا موفق بوده اند. و تعداد آنها به قدری زیاد هست که میتوان موارد معدودی مثل سوریه رو نادیده گرفت.
اما در مورد ایران، انقلاب 57 منحرف شد به دلایل زیاد. مردم امروز ایران بسیار تفاوت دارند با آن زمان دنیای امروز هم بسیار تفاوت دارد با آن زمان. بهتر است تاریخ ایران رو با تاریخ فرانسه مقایسه کنیم. آیا ما کمتر از فرانسوی ها لیاقت داریم؟ فرانسه ی امروز در واقع جمهوری پنجمی هست که در پی چندین انقلاب و دهه ها و سالهای بسیار طولانی مبارزه ی مردم فرانسه با رنج و تلاش زیاد به وجود امده.
اینکه تشویق مردم رو از سایت هایتان! به شرکت در انتخابات به عنوان نمونه ای از تلاش های بسیار زیاد! تان می آورید هم در واقع مثال آوردن از یک شکست کامل هست چون حدود یک سوم واجدان شرایط که در طول تاریخ انتخابات سابقه نداشت اصلا در انتخابات شرکت نکردند!

در ضمن ما در حال حاضر اصراری به انقلاب نداریم چون شرایط کاملا مهیا نیست همونطور که برخی دوستان گفتند انقلاب به ناگهان اتفاق می افتد و نمیتوان دقیق پیش بینی کرد کی و چه زمانی.
تنها حرف ما اینست که شرایط به سمت انقلابی شدن پیش میره. و تنها سوال ما از شما عرفی سازان و عرف طلبان که من عافیت طلبان ترجمه میکنم اینست که عافیت و اصلاح تا کی؟ لطف کنید زمان بدهید مثلا 10 سال 20 سال 100 سال؟ مشکل اساسی شما عافیت طلبان اینست که طرح یا پلن B ندارید جوابی برای این سوال ندارید که خب اگر عرفی سازی موفق نشد یا با شکست مواجه شد بعدش باید چکار کنیم؟

ناشناس گفت...

دلقک جوجه را آخر پاییز میشمارند. اگر ماییم این روند مخرب را استپ میکنیم و نمیگذاریم در لوای اصلاحات آژان نفت بفروشد. نمیگذاریم جنگ ایران و عربستان در بگیرد . نمیگذاریم مخابرات را سپاه چپو کند.نمیگذاریم بی بته ترین انسانها سوار ما بشوند.نمیگذاریم ماشین دفاعی ایران مستهلکتر شود.واردات مجدد را از دوبی و ترکیه میگیریم .نمیگذاریم زیرامواج پارازیت گوشت بدنمان ماکرو ویو پز شود.نمیگذاریم دلار ده هزار تومن شود.نمیگذاریم بیشتر از این ایران تهی از مهندس شود.
انقدر شغل در توریست درست میکنیم که از فیلیپین کارگر بیاوریم. روند مخرب اسلام تروریستی را در نطفه میکشیم حالا همان ملک سلمان دوره بیفتدبرای اصلاحات بنیادین در کشورش.مارا چه به بانک سپاه و بسیج اخر اقتصادی که بزرگترین دستاوردش تراکم فروشی هست انقدر افتخار دارد.
صدای ما زیر ضرب عرفی سازی وساز تنبک و قراراد هسته ای و انتخابات استانی و زمینخواری لاریجانیها گم نمیشود.بالاخره پا گذاشتن بر روی خون بهترین جوانان ایران آنزیمی میخواهد که در بدن ما ترشح نمیشود.همه که قرار نیست مجید توکلی بشوند.ما فرهنگ اصیلمان را شرافتمان را از زیر پاهای اینها بیرون میکشیم. این مملکت صاحب دارد و ما صاحبش هستیم.
Revolution

ناشناس گفت...

و البته فراموش کردم به این نکته اشاره کنم که سرمایه شما عزیزان عافیت طلب در مقابل آزادی خواهان بی ادبیست با نسبت دادن واژگانی همچون نادان و ارازل و اوباش به آنها.

و یک نکته هم درباره تلاش اینترنتی درخشان! شما جهت وادار کردن مردم به شرکت در انتخابات 92 اینست که فکر نمی کنم طرفداری از احمدی نژاد و قالیباف توسط نویسندگان این وبلاگ و شماها نسبت چندانی هم حتی با همان عرفی سازی مورد نظرتان داشته باشه. حتمن با این توجیه که فرد بهتری از آنها نبوده!. با همین توجیه میشه پرسید آیا اگر در انتخابات 92 قالیباف هم نبود آنوقت از چه کسی طرفداری می کردید؟ ولایتی یا رضایی؟ اگر آن دو هم نبودند از چه کسی طرفداری میکردین؟ جلیلی؟!

همونطور که در کامنت قبلی گفتم مشکل شما عافیت طلبان همان عافیت طلبی شماست. عافیت طلبی یعنی توجیه بی پایان. شما وقتی خاتمی در انتخابات نباشد از قالیباف طرفداری می کنید وقتی قالیباف نباشد از رضایی وقتی او نباشد میگید حالا برای اینکه کشور دچار جنگ داخلی و تجزیه نشود از جلیلی حمایت کنیم!

ترساندن مردم ترفند شما عافیت طلبان هست ترساندن از همه چیز از جنگ از برادر کشی از نمونه های انقلاب های شکست خورده از همه چیز. در مقابل واقعیت ها رو پنهان میکنید اینکه اکثریت مطلق درصد مردم ایران شیعه هستند و هیچ وقت جنگ مذهبی و فرقه ای در ایران اتفاق نمی افتند اینکه مردم ایران قبیله ای زندگی نمی کنند و جنگ قبیله ای اتفاق نمی افتد اینکه در ایران امروزی (و نه ایران چند دهه قبل) اکثر مردم از زندگی مدرن و ابزارهای مدرن بهره مند هستند و در مدرنیسم غرق شده اند و به آن خو گرفته اند 70 درصد مردم ایران در شهرها زندگی می کنند و دو سوم مردم در طبقه متوسط قرار دارند بنابراین هیچ وقت این مردم برادرکشی و جنگ های جاهلانه راه نمی اندازند که شما عافیت طلبان مردم را از آنها می ترسانید.

Dalghak.Irani گفت...

شهروند کامنت رفته بود اسپم من الان دیدم. شما که باید بدانی و من بارها گفته ام منظورم از فروپاشی زیاده روی در عریانی جنسی در دهۀ 50 بود و ربطی به کار رضاشاه نداشت. ضمن اینکه محمدرضا شاه همزمان با گسترش مظاهر عریانی های جنسی در شما تهران و شهرهای عمده سگ حوزه را هم کاملاً آزاد گذاشته بود که هرکاری دلشان می خواهد بکنند چون خطر را فقط کمونیسم می دانست و فکر می کرد مذهب مرده است. در حالیکه رضاشاه اگر کشف حجاب کرد همزمان لانه های روحانیان را هم در هم کوبید و داشت سازمان دینی تحت لیسانس حکومت ایجاد می کرد مثل آتاتورک در ترکیه. یا...هو

پراگماتیست گفت...

1. سال هزار و سیصد و شصت من هنوز به دنیا نیامده بودم.

2. این که پیشینه اصلاح طلبان چه هست چندان اهمیتی ندارد. پیشینه دولت ایالات متحده آمریکا نقض گسترده حقوق زنان و سیاهان و ... بوده است.

3. تشویق به شرکت مردم تنها در سایت نبوده که من شخصا افراد زیادی را به شرکت دعوت کردم. در انتخابات مجلس با توان بیشتر چنین خواهم کرد. پیشتر در این زمینه نوشته بودم.

4. مردم با این نظام مشکل بسیار و حتی تنفر دارند اما همزمان از انقلابیون نیز متنفرند. نتیجه می شود راه حل بینابینی که ما دنبال می کنیم.

5. انقلاب همیشه راه را برای ارازل و اوباش باز می کند. غارت و تخریب اموال و ...

6. شما که می گجویید لحنم شبیه مقامات جمهوری اسلامیست می توانید من را نماینده تام الاختیار ستاد روحانی (:D) در این وبلاگ بدانید.

7. ما نیز از خامنه ای متشکریم که راه را برای اجرای سیاست های روحانی بازکرد. بیشتر متشکر خواهیم بود اگر کمتر جلوی خواسته های او را سد کند.

8. آنچه ما می خوامیم کنش های مدنی مانند تجمعات معلمان است که با اجازه شخصی روحانی ممکن شد. این کنش ها جمهوری اسلامی را به تدریج خواهد تراشید و اندام متناسب تری از این مجسمه کنونی یاجوج و ماجوج خواهد ساخت.

پراگماتیست گفت...

کامنت کاملتر:

1. سال هزار و سیصد و شصت من هنوز به دنیا نیامده بودم.

2. این که پیشینه اصلاح طلبان چه هست چندان اهمیتی ندارد. پیشینه دولت ایالات متحده آمریکا نقض گسترده حقوق زنان و سیاهان و ... بوده است.

3. تشویق به شرکت مردم تنها در سایت نبوده که من شخصا افراد زیادی را به شرکت دعوت کردم. در انتخابات مجلس با توان بیشتر چنین خواهم کرد. پیشتر در این زمینه نوشته بودم.

4. مردم با این نظام مشکل بسیار و حتی تنفر دارند اما همزمان از انقلابیون نیز متنفرند. نتیجه می شود راه حل بینابینی که ما دنبال می کنیم.

5. انقلاب همیشه راه را برای ارازل و اوباش باز می کند. غارت و تخریب اموال و ...

6. شما که می گجویید لحن من شبیه مقامات جمهوری اسلامیست می توانید من را نماینده تام الاختیار ستاد روحانی (:D) در این وبلاگ بدانید.

7. ما نیز از خامنه ای متشکریم که راه را برای اجرای سیاست های روحانی بازکرد. بیشتر متشکر خواهیم بود اگر کمتر جلوی خواسته های او را سد کند.

8. آنچه ما می خوامیم کنش های مدنی مانند تجمعات معلمان است که با اجازه شخصی روحانی ممکن شد. این کنش ها جمهوری اسلامی را به تدریج خواهد تراشید و اندام متناسب تری از این مجسمه کنونی یاجوج و ماجوج خواهد ساخت.

9. اگر ما عافیت طلبیم مردم عافیت طلبی را انتخاب کردند. لطفا مزاحمت ایجاد نکنید.

ناشناس گفت...

علیرضا به نکته خوبی اشاره کرد که چقدر لحن صحبت این پراگماتیست شبیه افراد حکومتی هست.
یک زمانی احمدی نژاد به متعرضان جنبش سبز گفت خس و خاشاک بعد خامنه ای به آنها گفت میکروب و الان که این پراگماتیست میگه ارازل و اوباش!

احمدی نژاد و معاونش مشایی هم دنبال حکومت ملی-ایرانی اسلامی بودند فکرشون یه جورایی شبیه همین عرفی سازی این آقایان/خانم ها بود.

طرفداری اینها از احمدی نژاد و قالیباف که در زمان انتخابات 92 با حداد عادل عضو غیررسمی گروه پایداری ائتلاف کرده بود آدرس دقیقی از منشا فکری شان به ما می دهد. حدادعادل همان کسی هست که ارتباطاط نزدیکی با نمایندگان مجلس منتسب با گروه پایداری دارد. احمدی نژاد هم که شاگرد خلف مصباح یزدی پدر معنوی گروه پایداری هست و اکثر وزرایش هم از پایداری بودند. پراگماتیست می خواهد ایران را با مصباح یزدی و شاگردانش یا نزدیکانش (قالیباف و احمدی نژاد) عرفی سازی کند البته اگر قالیباف نبود با جلیلی هم میشد!

پراگماتیست گفت...

1. سال هزار و سیصد و شصت من هنوز به دنیا نیامده بودم.

2. این که پیشینه اصلاح طلبان چه هست چندان اهمیتی ندارد. پیشینه دولت ایالات متحده آمریکا نقض گسترده حقوق زنان و سیاهان و ... بوده است.

3. تشویق به شرکت مردم تنها در سایت نبوده که من شخصا افراد زیادی را به شرکت دعوت کردم. در انتخابات مجلس با توان بیشتر چنین خواهم کرد. پیشتر در این زمینه نوشته بودم.

4. مردم با این نظام مشکل بسیار و حتی تنفر دارند اما همزمان از انقلابیون نیز متنفرند. نتیجه می شود راه حل بینابینی که ما دنبال می کنیم.

5. انقلاب همیشه راه را برای ارازل و اوباش باز می کند. غارت و تخریب اموال و ...

6. شما که می گجویید لحن من شبیه مقامات جمهوری اسلامیست می توانید من را نماینده تام الاختیار ستاد روحانی (:D) در این وبلاگ بدانید. باعث افتخار است.

7. ما نیز از خامنه ای متشکریم که راه را برای اجرای سیاست های روحانی بازکرد. بیشتر متشکر خواهیم بود اگر کمتر جلوی خواسته های او را سد کند.

8. آنچه ما می خوامیم کنش های مدنی مانند تجمعات معلمان است که با اجازه شخصی روحانی ممکن شد. این کنش ها جمهوری اسلامی را به تدریج خواهد تراشید و اندام متناسب تری از این مجسمه کنونی یاجوج و ماجوج خواهد ساخت.

ناشناس گفت...

دلقک خوب این عزیزان هم نیت بدی ندارند فقط کمی گمراهند وچه خوب است که دلقک گرامی یک لیست از پیشروی پروژه یا پروسه اصلاحات در زمینه های عرفی گرایی در اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و هنر رو روزنامه نگاری و قضاوت و سیاست به عنوان تمثیل از هر کدام از رسته های فوق به این ضد اومانیستها های غیر علمی سوته دل و جدان فروش کم مطالعه ارایه دهند تا خلق خود یکپارچه بدنبال حضرت عرفیگرایتان سراسیمه بدوند . با تشکر
سر دو راهی

ناشناس گفت...

شیرین خانم هزار سال نثر مسجع و شعر خواندیم و باز اندر خم یک کوچه ایم .
هندوانه های سرکار ستار نمیشود .
حرف شما بینهایت غلط و بازی با کلمات است و شما هم یک پا شریعتی هستید حرف شما مثل این است که بیماری که طاعون دارد نباید از طاعون نفرت داشته باشد وگرنه سر به ناکجا آباد میگذارد .مثلا همین اروپای فرهیخته چه بلایی سر حزب نازی آورد در نورنبرگ .همین الان یک پیرمرد پیزوری صد ساله را گیر بیاورند که گمان برند جزو حزب نازی بوده حلوا حلوایش میکنند .یک حرف درست عظما زده باشد همین است امام حسین سکولار نداریم .آنها از امثال شما بیزارند و شما بدیشان مشتاق .
سر دوراهی

ناشناس گفت...

می گم تیمسار این تراکتور/تراختور سازی رو چی فکر می کنی؟ باورت می شه؟ امنیتی هایی که این فکر امنیتی فوق العاده رو کردند، دارند مملکت رو می چرخانند؛ اصلا باورت می شه چنین قافی؟

ناشناس گفت...

اون آقایی که برادرش جزو مزاحمین خلق بوده بدونه ایرانی آخوند رو ممکنه تحمل کنه اما تروریست رو تحمل نمی کنه. ایرانی آخوند رو آخرش بیرون می کنه اما اگه بخواد کار دست شماها بیغته. به ولای علی با نقدی و خاتمی و علم الهدا و اژه ای همراه می شه تا شما تروریستا رو تیکه تیکه کنه.

یک مشتری قدیمی سیرک گفت...

خیلی عوض شده ای تیمسار ، حیف ، شاید هم ما اشتباه میکردیم از اول.

ناشناس گفت...

آقای غیرتی که داری تیکه تیکه می کنی
یک آقایی یک کامنتی گذاشته که برادر 17 ساله اش را در سال شصت کشته اند و تو نتیجه گرفته ای که طرفدار کی بوده و چی بوده و در حال تیکه تیکه کردنی. اتفاقا بیشترین قتلها و اعدامهایی که در ایران اتفاق افتاد توسط افراد و قضاتی بود که اطلاعاتشان و البته شعورشان در حد تو بود.

ناشناس گفت...

اومانیسم و اگزیستانسیالیسم به این معنا نیست که فقط به فکر خودمان باشیم. اصول وجود انسان هست ولی کدام انسانیت وقتی ابزارها و لوازم ضروری دیگر جهت رعایت این اصل وجودی و برقرار شدن انسانیت فراهم نیست؟ این لوازم و ابزار چگونه فراهم میشود جز با مبارزه یا حداقل آزادی خواهی و آزاد اندیشی. هرگز یک اومانیست یا لیبرالیست مطلق فکر نمی کند نسبی فکر می کند درست هست که یک اومانیست عملگرا و عقل گرا هست و نه رادیکال ولی وقتی چنان در تنگنا قرار گیرد که انسانیت و آزادی اش در خطر افتد چکار باید کند؟

ناشناس گفت...

خوب دلقک خان که تفاوت بین فرانسه زبانهای کبک با سرخ پوست ها را نمیدانی این را بخوان
globalnews.ca/news/2002003/peladeau-becomes-new-parti-quebecois-leader/

ناشناس گفت...

من و شما چه بپذیریم و چه نپذیریم، واقعیت اینست که فرهنگ ما دینی است و دین خویی در تار پود جامعه تنیده شده است. مادر ستار بهشتی‌ در یک ویدیو سجاده فرزندش را نشان میدهد و می‌گوید او نماز میخوانده است. نرگس محمدی از عاشورا می‌‌گوید. آیا اینها در ویدیو دروغ است؟ یا بنده خلاف واقعیت می‌گویم؟ استدلال نرگس محمدی حتی اگر به عنوان تاکتیک در مقابل آخوند بکار رفته باشد، ارزش و هوژمونی ایجاد شده توسط این تاکتیک به راحتی‌ قابل برگشت نیست. از طرف دیگر سکولاریسم به معنای ضدیت با دین نیست بلکه سکولاریسم، غیر دینی است. فرهنگ باید غیر دینی شود تا پذیرای فکر و دموکراسی شود. اما این به معنای ضدیت با دین نیست و به هیچ عنوان هم قید و بند دین را نمی‌پذیرد. آیا بعد از رنسانس اروپا، مسیحیان کاتولیک از بین رفته اند؟ واتیکان از بین رفته است؟ یا برعکس پروتستان‌ها در مقابل کاتولیک‌ها به وجود آمد‌ند؟ دین خویی فرهنگ ما حداقل قرنی برای پالایش خود میخواهد. سکولار دموکراسی به دنبال ضدیت با دین نیست و در مقابل اتییست‌ها یا بی‌ دینان نیز برای تبلیغ مرام خود آزادند. به‌هرحال گوهر عشقی‌ یک مبارز در برابر استبداد است و فرزند او تمام مؤلفه‌های یک اسطوره را دارد. آیندگان ما از ستار بهشتی‌ و ندا به عنوان اسطوره‌های رنسانس ایران یاد خوهند کرد و ستار به گفته مادرش فردی معتقد بوده و نماز میخوانده است.

ناصر اعتمادی می‌گوید هیچ فکری مصون از تبدیل شدن به اعتقاد نیست. پس آنچه اکنون من می‌گویم بی‌ هیچ تعصبی بر آن، تنها فکر این لحظه من است. این فکر میتواند در بازخورد با شما مخالفان پالوده شود. اما آیا شما مخالفان دلیلی‌ مستدل بر خلاف این فکر دارید؟

شیرین

م گفت...

تیمسار عزیز
مدتی بود میخواستم مطلبی را با شما در میان بگذارم ولی این پست فرصت خیلی مناسبی به دست داد که مطرح کنم.
من با کلیات تحلیل و منطقت در این پست موافقم و از بین رفتن مظاهر دگم اندیشی و تحجر میتواند بسیار مفید باشد. اما درمورد ایران ، من اخیرا ( شاید از چند سال پیش) شاهد بروز پدیده ای عجیب هستم و آن گرایش برخی از جوانان مدرن و تحصیل کرده به خامنه ای و طرز فکر اوست. به عنوان مثال من خودم از نزدیک شاهد تغییر دیدگاه یک وبلاگ نویس بودم که قبلا مدرن و سکولار مینوشت و انتقادهای تندی به سیستم حکومتداری خامنه ای و جمهوری اسلامی وارد میکرد ولی به طور ناگهانی بعد از یک دوره کوتاه به تایید کننده سیاستهای خامنه ای تبدیل شد و در واقع اکنون او را شخصی بسیار باهوش میبیند در مقابله با سیاستهای سلطه جویانه و راستگرایانه سیاستمداران سفید پوست مو بور و چشم آبی کشور های غربی انگلیس و آمریکا و ...
در واقع، ازآنجا که تمام بدبختی های مردم در دنیا از جانب زرسالاران جهانی و بانکداران و صاحبان سرمایه های کلان و کمپانی های اسلحه و بمب سازی و ... ( که معمولا اکثرا یهودی و صهیونیست هستند) ایجاد میشود، برخی جریانهای روشنفکری، طرز فکر و روش خامنه ای را در برخورد با مارمولکهای خوشتیپ و خوش خط وخال و کراواتی غربی درست میدانند.
اگر خامنه ای وا بدهد، هر رهبر یا رییس حکومت دیگری مغبون غربی ها میشود و ایران میشود مثل همه کشور های دیگر که عملا برده و خار و خفیف رهبران آمریکا و انگلیس هستند و عملا دنیا را به سمتی میبرند که زرسالاران یهودی بیشتر سود ببرند.
در تمام دنیا، 99 درصد مردم برده این یک درصد پولدار هستند.
این دوستان، اصلا مذهبی نیستند و حتی در اروپا زندگی میکنند و ویسکی هم میخورند. من با یکی از آنها مدتی بحث میکردم و او حتی او معتقد بود که خامنه ای در واقع آخوند نیست و اعتقادهای مذهبی هم ندارد ( مثل اعتقاد به امام زمان و ...) و چیزی که هست خامنه ای در واقع از این حربه به خوبی استفاده میکند تا نیروهای تیفوسی و وفادار قابل اتکایی داشته باشد. از دید این قشر جوانان که من قبلا ندیده بودم، خامنه ای یک سیاستمدار بسیار باهوش است که دشمنان خود را خوب میشناسد ( چه داخلی و چه خارجی) و از آنجا که با این نظم ناعادلانه در دنیا مبارزه میکند، قابل ستایش است. ( حالا به روش خودش)
شاید خود تو هم تیمسار، بعضی از این دست ویلاگها و روشنفکرها را دیده باشی. نظرت در مورد این تیپ جوانان روشنفکر چیه تیمسار؟
اینها که نه ریش دارند و نه به حجاب معتقدند و خیلی ظاهر مدرنی هم دارند و از دانشگاههای طراز اول ایران و دنیا فارغ شده اند ولی طرفدار خامنه ای و حتی برخی از متحجر ترین اطرافیان خامنه ای شده اند.
ارادت
م

ناشناس گفت...

لازم شد یک تشکری از رضا بکنم.در خصوص مطلب جا لبش در مورد اخوند و هر روشنفکر احمقی!! ( که البته احمق نیستند. خیلی هم رندند!) پایش بیفتد اول انگلیس بعد امریکا و بعد هم سویس کانادا استرالیا و همینطور... خوب اخوند خر اینهمه روضه و مصیبت می خوانی چرا در مهاجرت و مسافرت و سکونت سوریه و لیبی و عربستان را انتخاب نمی کنی؟ مگر کشور های اسلامی دلخواه تو نیستند؟ روضه خوانی و نکبتت فقط برای مردم بدبخت ایران است. که زندگی و هستی را بر انها حرام کرده اید. با یک مشت اموزه های عربی؟ که همش در مورد صحاری عربستان بوده و هیچ ربطی به خدا و متا فیزیک نداشته است. و با این چیز ها خدا را کوچک کرده اید. و دشمنان نخستین خدا خودتان هستید. علیر ضا هم درست گفت. خامنه ای خیلی بهتر از خاتمی است. چون لا اقل رو راست است.و تحجرش را به بانگ بلند می گوید.هر چند مجرم است و در حق مردم بسیار بدی کرده .اما از ان خمینی خیلی بهتر بوده. خمینی یک جلاد تمام عیار بود. یک هیتلر واقعی. که موسوی دوره او را عصر طلایی انقلاب می دید!Revolutionهم درست حرف زد. و حرف دل من بود. وتمام حرف و حدیث ما هم همین است. که با تداوم حکومت اخوندی ملت و کشور در درازمدت به گاه می روند. موضوع موضوع تحجر است. شوخی بردار نیست. بعد از گذشت سی سال تازه مشکلات اجتماعی و اقتصادی و محیط زیستی و... دارند خود را نشان می دهند به عنوان زنگ خطر. موضوع اب کفایت می کند. اقا امام حسین یک جنگی کرد. جنگ قدرت هم بود.بعد هم نخواست بجنگد. مجبورش کردند. ما امت شیعه تا کی باید توی سر خودمان بزنیم. حا لا تا می توانید توی سر خودتان بزنید. اشکا لی ندارد. به زندگی مردم چکار دارید.به ازادی مردم چکار دارید. مگر نمی شود حکومت کرد. ولی ادم هم بود. ایا لازمه حکومت کردن الاغ شدن است. که باید دائم جفتک پرانی کرد؟ انهم در حق مردم خود؟ ایا با تهیه چهار تا موشک همه چیز حل می شود و ایران گلستان می شود. وقتی یک اخوند یک کویر را بر یک باغ پر سبز ترجیح می دهد. چه امیدی به انها داشته باشیم.؟ وقتی موی زن برای اخوند عرش را می لرزاند. چه امیدی به انها داشته باشیم. انهم در زما نه ای که اکثر کشور های مسلمان زنانشان کم حجاب هستند. اصلا داستان این حجاب به لحاظ روانشناسی موضو عیتی دارد؟ ... ان ناشناسی که فقط مجاهدین را تروریست خواند. که البته ان سازمان را هم ابلهی چون رجوی به ترکستان برد باید بداند که جمهوری فعلی اسلامی هم خودش ده پا تروریست است. و رجوی و علم اهدی تفاوتی با هم ندارند. و هر دو در نادانی مکمل همدگرند.

ناشناس گفت...

دوست دختر سابق دلقک گفت:
دلقک هیچ عوض نشده است!
من از بدو ورودِ هر دویمان به بریتانیا او را میشناسم!و لذت مصاحبت و همخوابگی با او را نیز داشته ام!
اینکه عده ای متاسفانه و متاسفانه می آیند،تکه و پاره میخوانند و به گمانشان دلقک تغییر کرده، تنها باعثِ یاس نوسینده میشود....چراکه چون دسترسی به ما ندارد،-یحتمل-خود را مقصر و خسته می یابد!
البته ثبات همیشه هم خوب نیست و حتی میتوان از آن دگماتیزم استدلال و استنباط کرد...اما دلقک در هرآنچه میگوید-چون صاحب اندیشه بوده-همان است که بود!

ناشناس گفت...

اینهمه مطلب بی ربط این هم روش از جواد(من و آقا درجلسات خصوصی به حرفها واقدامات اینها می خندیم).
««مخالفت‌ها با ادامه مذاکرات هسته‌ای با اظهارات یوکیا آمانو و عباس عراقچی درباره محتوای پروتکل الحاقی و توافق‌نامه «لوزان» افزایش یافته و برخی محافظه‌کاران تندرو ادامه این مذاکرات را «احمقانه» دانسته‌اند.»»

این عقلای جمهوری اسلامی باید درمواردی همچون نرمش قهرمانانه توجیه شوند۰این مایه شرمساری است که عوامل حضرت آقا؛معنی نرمش قهرمانانه را تفهیم نشده اند۰ نرمش قهرمانانه برای پذیرش مواردی است که مشکلات عدیده ای سر راه حل مشکل ایجاد شده است و برای رفع آن اقداماتی غیر معمول را نیازمند است۰مثلاً در طب قدیم « جمهوری اسلامی سعی میکند آنرا به اسلام وصله پینه کند» کسی که شکمش سفت شده بود و مزاجش عمل نمی کرد'شلنگی را از راه مقعد وارد معده اش میکرند تا (سولفاد دوسود)به معده اش وارد کنند تا باعث اجابت معده شود۰این مورد مانند نرمش قهرمانانه است۰
معنی نرمش قهرمانانه همان صلح امام حسن است ؛که در مقابل دریافت مقداری خراج سالانه، امام حسن صلح کرد و حکومت اسلامی را به معاویه واگذارکرد۰جای هیچ گونه شکایت در مقابل این اقدام شرعی امام همام پذیرفته نیست ،چون وجود شریف ایشان،معصوم و متصل به وحی بود۰ [آقای خامنه ای کتابی در این مورد تحریر کرده اند و بسیار مسلط به مطلب هستند]۰
نرمش قهرمانانه یعنی پذیرش پروتکل الحاقی٬ که بازرسان آژانس می‌توانند به مراکز غیرهسته‌ای و نظامی دسترسی داشته باشند. نرمش قهرمانانه یعنی نوش جان کردن شربت پذیرش رفع تحریم یعنی اینکه « نظر من به نظر رئیس جمهور نزدیک تر است»۰ یعنی اینکه دژژژمن ،دژژژمن۰ یعنی اینکه این قطع نامه ها بنفع ماشد۰یعنی اینکه آنقدر قطع نامه صادر کنید تا قطع نامه دانتان پاره شود۰یعنی اینکه آقای اصلاح طلب حکومتی بیا کمک تا باهم ماله بکشیم۰یعنی اینکه ابراهیم نبوی عزیز کجاییییییییی؟ یعنی اینکه گنجی ها گنجی هستند ولی کسی قدرشان را نمی داند وووووو۰آخر اینکه آب را بریز آنجایی که میسوزه۰

ناشناس گفت...

این اتفاق مسخره رو در فینال لیگ دیدید؟ من باورم نمیشه که خود نیمکت تبریزی ها اینقدر بی خبر بوده باشند، این حتما عمدی بوده ولی خدایی کدوم ادم احمقی این برنامه رو برای حفظ ارامش تماشاگران چیده بود! تماشاگران بدتر برای پیوستن به جشن قهرمانی قلابی اومدند وسط زمین، بیشتر شبیه نقشه براندازان و تجزیه طلبا بود برای ایجاد ناارامی بیشتر تا شاهکار نیروهای امنیتی!

ناشناس گفت...

بوی گند نخوت از حرفای پراگماتیست میباره چنان از طرف مردم میگه ما چنین و چنان هستیم انگار واقعا مردم ایشون رو به عنوان سخنگوی خودشون انتخاب کردن جالبه خودش رو به نمایندگی اون هم تام الاختیار روحانی هم منصوب کرده فک کنم طبق همون چیزی که یکی از خوانندگان گفت ایشون در واقع طرفدار احمدی نژاد هست که رنگ عوض کرده و شده طرفدار روحانی جمع کن بچه بسیجی طرفدار احمدی نژاد برو بذار باد بیاد میگی دهه شصت متولد نشده بودی به نظر من هنوز هم متولد نشدی!

ناشناس گفت...

عزیزان واقعه ورزشگاه تبریز مشتی دیگری از خروار این حاکمیت به ظاهر گسسته ولی به باطن پیوسته هست .نظام میداند تبریز و آذربایجان یک پای هر نوع تغییر است. و در مراحل گوناگون سعی کرده و میکند تا این خطه را از بقیه ایران ایزوله کند .البته ما که بی سواد و جزم اندیش و نفرت جو هستیم.
عزیزان نظام گاز کشنده در میان ایران منتشر میکند البته در کنارش دود و کاغذ رنگی و فستیوال و موزیک هم میگذارد و شما فقط موزیک و کاغذ رنگی اش را میبینید البته میبینید جنازه ها بی صدا بر زمینند ما میگوییم بگذار گاز کشنده از بین برود گروهی میگویند نه فستیوال به این طراوت بگذارید در پایان این فستیوال نه تنها کشتار گاز میکروبی تمام میشود بلکه همه پر انرژی از این فستیوال خواهیم گشت .اصلاح طلبان معتاد به تماشای این فستیوال هستند .عزیزان این رقص مرگ است.
Revolution

ناشناس گفت...

« مادر ستار بهشتی‌ در یک ویدیو سجاده فرزندش را نشان میدهد و می‌گوید او نماز میخوانده است. نرگس محمدی از عاشورا می‌‌گوید. آیا اینها در ویدیو دروغ است؟»

بهتر است خودمان را بهتر بشناسیم. نمیگویم لزوما نرگس محمدی و مادر ستار بهشتی اینگونه‌اند، ولی کلا، بله میتواند کم یا بیش (توجه کنید: کم یا بیش) دروغ باشد. کمی در جامعه بگردید، میبینید که ما مردم از این کارها میکنیم. گاهی هم هیچ علاقه‌ای نداریم. برای ریا، برای دلسوزاندن، برای جلب توجه ظالم، کسب محبت و همراهی دیگران (میبینی، من با تو هم عقیده هم هستم، پس زیاد اذیت نکن). و غیره... تا در ایران دموکراسی و آزادی بر پا نشود، چیز زیادی در مورد مقاصد مردم ایران از اعمالشان نمیتوان گفت.

در ضمن در مورد آن فردی که به آن دوست پرید و وی را از آخوند بدتر دانست. برادر، موسوی به این مملکت خیانت کرد، خاتمی کرد، اصلاح طلبان کردند. سالها در جمهوری اسلامی تروریسم دولتی برقرار بوده است و متولی اصلی آن (جالب است) همین اصلاح طلبان بوده‌اند و نه اصولگرایان. اگر روزی مجاهدین باید پاسخ بدهند و پوزش بخواهند، خاتمی و کروبی و روحانی و ظریف هم باید پوزش بخواهند و پاسخ بدهند. و اگر به قول دوست پراگماتیست، همه ما اینها را میدانیم و باید صرف نظر کرد و بخشید، خوب! باید برای مجاهیدن هم همین کار را بکنیم.

من در بحث به اصطلاح انقلابیون و ناانقلابیون شرکت نکرده‌ام و نخواهم کرد. ولی امید زیادی به روحانی ندارم. به نظر من پس از ۴ یا ۸ سال ریاست جمهوری وی، خامنه‌ای (یا ولی‌فقیه پس از وی که ۱۰۰ درصد از میان هواداران خودش خواهد بود) پس از راحت شدن خیالش از آمریکا و اقتصاد کشور، دوباره یک احمدی نژاد دیگر را خواهد آورد.

ولی امیدوارم در این پیش بینی اشتباه کنم. کلا زیادی خوش خیال نباشیم بهتر است، حتا اگر قصد و هدفمان انقلاب نباشد.

ناشناس گفت...

در ضمن کاری که خامنه‌ای، روحانی و ظریف دارند در مورد هسته‌ای انجام میدهند، خیانت به کشور است. اگر در آینده یکی از کشورهای پیرامون ما به بمب هسته‌ای برسد، دنیا میتواند دست و بال ما ببندد و خواهند گفت: خودتان امضا کردید! (البته الان پاکستان دارد و هر موقع اراده کرد میتواند با این کارت با ما بازی کند و هر مورقه اراده کند، آشکار یا قاچاقی میتواند به عربستان بدهد. مگر آن دانشمند پاکستانی به جمهوری اسلامی اطلاعات هسته‌ای نداد؟ چرا این کار با با عربستان نکنند؟)

در توافقنامه امضا شده تا حالا اسم جمهوری اسلامی نیامده است. در متن «ایران» نوشته شده است. «ایران» تا ابد بند اتوافقنامه خواهد بود.

یک مشتری قدیمی سیرک گفت...

بازی هسته ای که داره بهم میخوره دلقک ، سخنان اخیر مقام معظم و همچنین اوباما ، لحن خوشی نداره، آقآ دوباره همون خر قبلی رو سوار شده اند که.
از قدیم گفته اند " توبه گرگ مرگ است " ٫ هی تو بشین اراجیف بباف

ناشناس گفت...

یکی دیگر از خط قرمزهای نظام تجسس در پادگانها در چارچوب توافق اتمی است و این وسط گروهی میگویند جواب با سرب داغ است .البته کسی که از داخل باشد زاویه دید اش با یک خارجی فرق دارد. البته خدا نکرده در داخل این پایگاهها شاخ غول نمیشکنند و تاسیسات سری در کار نیست مراد اینست که بیگانه وارد پایگاههای نشود و به کنه شلختگی پی نبرد که بسیار خطرناک است. افسران و سربازان معتاد تیمساران صبح و شوفران تاکسی بعد از ظهر کنسروهای ماهی باد کرده .دژبانان شتیله بگیر.
برو خانه پول غذا سرباز نداریم جاش برادران مارلبرو وارد میکنند ترفیع بگیران ... مالی و شب عملیات زیارت عاشورا و نماز پشت اخوند عقیدتی .این مملکت واقعا مملکت امام زمان است. ناتو که سهل است همین الان بیژامه پوشان طالبان افغانستان و پاکستان اراده کنند فردا صبح طفل مدرنیته ایرانیان را در خیابان میرداماد به سخره مینشینند .
Revolution

ناشناس گفت...

شماها جوان هستید و زمان انقلاب نبوده اید. رجوی و دارودسته اش صد برابر از آخوند بدترند. حتی بسیج هم دخالت نکند مردم علیه این جنایتکاران بسیج می شوند. آمدن منافقین باعث می شود مردم خامنه ای و آخوند را بپرستند.

ناشناس گفت...

به یک مشتری قدیمی سیرک: اصلا اینطور نیست. صد در صد مطمئن باشید که به توافق خواهند رسید. پیام من و پیام خودتان را اگر مایلیید جایی کپی و پیست کن و پس از تیرماه دوباره نگاهی به آنها بیاندازید.

وضع جمهوری اسلامی بیشتر از آن وخیم است که بخواهد دبه در بیاورد. اینها هم که میبینید بازی است، که بیشتر برای امت گوسفند حزب الله کاربرد دارد و البته کمی هم برای آمریکاییها برای امتیازگیری بیشتر. ولی کلا چیز زیادی دست جمهوری اسلامی را نخواهد گرفت. چون آمریکا میداند اینها در چه وضع وخیمی هستند.

شوخ طبع گفت...

تبریک برای پیشبینی درست دوباره جناب نوسترداموس. نمیدونم اینکه نوشتید روحانی باید در کابینه اش تغییر ایجاد کند پیشبینی شما بود یا قبلا صحبتش بوده ما گوشمون به تیزی شما نبوده، به هر حال امروز توی اخبار زمزمه ای بود که قراره کابینه تکانی بشه، انگار واقعا اقای روحانی این وبلاگ رو می خونه،از همین جا بهش سلام می کنم :)