۱۳۹۳ مهر ۱۹, شنبه

آسیای مسلمان به ملاله زهی مظلوم می نازد؛ افریقای مسیحی به اوهورو کنیاتای ظالم! من هوادار افریقا هستم!


1- امروز خبری منتشر شده مبنی بر اعطای جایزۀ صلح نوبل مشترک به خانم جوان پاکستانی مقیم بریتانیا بنام ملاله یوسف زهی و تقریباً همۀ نیک اندیشان و صلح جویان جهان از جمله بخش مدرن جامعۀ ایران از آن استقبال کرده اند. در اینکه ملالۀ دردانه مستحق چنین تشویقی بود و است کمترین تردیدی ندارم. و به او و پدر و مادر بسیار بسیار پدر مادرش و به ملت  پاکستان در شرایط  بسیار خطرناک تبریک می گویم.

2- اما دیروز هم خبری منتشر شد که حداقل در داخل ایران از آن یادی و استقبالی نشد. و نه تنها مثل جایزۀ ملاله تیتر و عکس اول رسانه ها نشد بلکه حتی در صفحات داخلی و تیترهای مهجور هم جایی برای بازتاب نیافت. آن خبر بسیار زیاد مهم اما مربوط بود به جناب آقای اوهورو کنیاتا رییس جمهور حال حاضر کنیا که عازم لاهه شده است برای شرکت در دادگاه کیفری بین المللی به اتهام نسل کشی. سابقۀ قضیه را هم همه می دانند که عبارت باشد از کشته شدن حدود 1000 نفر از کنیایی ها در  انتخابات ریاست جمهوری سال 2007 آن کشور که آقای کنیاتا هم حزبی موای کیباکی یکی از دو نامزد آن سال بود که منجر به کشمکش و کشته شدن کنیایی ها شد.

3- آقای اوهورو کنیاتا رییس جمهور بالفعل کشور کنیاست و در حال حاضر شخص اول کشور خودش است. او خودش داوطبانه و با مسئولیت پذیری حاضر شده است به لاهه برود و در مقابل قضات رسیدگی کننده به پرونده اش قرار بگیرد. ما از غرب کعبۀ آمال و دموکراتیک و روادار و پیشرفته در اروپا و امریکا حرف نمی زنیم. ما داریم از کنیای قارۀ سیاه صحبت می کنیم که کشته شدن نه فقط هزار نفر بلکه ده ها هزار نفر در اثر فقر و بیماری و جنگ های فرقه ای و قبیله ای و ... روندی عادی و جاری بود و است در دیروز و امروز و فردا.

4- بدیهی است که ملاله یوسف زهی دختر بچۀ مورد توحش طالبان مسلمان قرار گرفته فراتر از تصویر و تصور ما مقاومت و مداومت کرده در جامعه ای که بخش مهمی از آن زیر استاندارهای جوامع بدوی است. بویژه که او دختر و زن هم بود و است در شریعت زن ستیز اسلام ناب محمدی (ص). و البته کمی هم خوش شانس بوده که از غرب و انگلستان سردرآورده. اما حرف من به تأثیری که این دو حرکت می تواند بگذارد در نجات انسان جهان سومی از چرخۀ تحجر و ضعف و دگم اندیشی و انسان ستیزی مربوط است. و می دانم که با اجازه و رضایت ملاله تقدم را به آقای اوهورو داده ام..

5- کار آقای کنیاتا یکی از آن شاهکارهای سیاسی است که هر قرن بیشتر از یکی دو سیاستمدار همطراز نمی زاید از آنان؛ مثل گاندی هندو و ماندلای مسیحی. اینکه آرزو کنیم روزی را که یک سیاستمدار مسلمان هم به این اسوه های رواداری و قانون پذیری و تشخص انسانی صعود بکنند آرزویی بسیار دور از دسترس می نماید. اما دنیای مسلمان جز با زادن کنیاتاها نخواهد توانست با تکثیر- رو به افول - ملاله ها از نکبت شریعت خشن و خونریز القاعده و طالبان و جمهوری اسلامی و داعش و انواع نصره ها و انصارها و جیش ها و ... به سر منزل مقصود برسد.

6- این دو خبر تنها اخبار قابل ذکر بود در جهانی که سیاستمداران گیج و بی بته و بی مسئولیت - با اولویت یک کنیایی امریکایی - خودشان هم نمی دانند چه غلطی می کنند و جایی و جانی برای تحلیلگران نمی گذارند که چگونه از این همه بلاتکلیفی آزار دهنده و باعث نسل کشی های گسترده راهی بجویند و حدسی بزنند و تفسیری نمایند. فعلاً که از این همه آشفتگی مطلق نصیب ایران شده دُم در آوردن متحجرین مذهبی که با انگشت به خلیفه بغدادی (پسر) نشانه بروند و ایران خامنه ای (پدر) را بهشت صلح و ثبات و نعمت بدانند و بعقل و منطق و زندگی فخر بفروشند و چنان پررو شوند که مستقیم بروند سر اصل مطلب مثل علم الهدی و یاران که: "در اسلام چیزی بنام رفاه و زندگی وجاهتی ندارد و اقتصاد اسلام فقط در حد بخور و نمیر موضوعیت دارد و بیش از آن - جز برای آخوند و وابسته های فکری و زیر میزی شان - حرام است". بعد هم بگویند که تولید را راه بیاندازید و کار درست کنید و بداد مردم برسید. تا صفحۀ بچه پولدارهای تهران بشود خروجی اقتصادشان و صدا از احدیشان در نیاید - مقایسه شود با آزادی های یواشکی -  و نهضت خود ارضایی با لامپ صد وات بشود نتیجۀ سیاست های فرهنگی شان که بطور قطع یا زن قربانی و یا دکتر جراح - و محتمل هر دو - از تبار خودشان بودند با آن ذکر ائمه ای که دکتر در پایان عمل می خواند. قطعاً خدا مرده است. بدون شک! یا...هو

۲۳ نظر:

ناشناس گفت...

طبق معمول فرمول گودرز +شقایق
چگونگی ارسال پست
ا. ابتدا یک رویداد بین المللی با رنگ و لعاب مدرن را می یا بیم
۲. در صفحات کیهان و یا یک سخنان یک امام جمعه معادل معکوسش را میابیم
۳. تعدادی لغت از جمله الیگارشی اخوندی مدرنیزم زندگیخواه تعفن عصر حجر پهلوی
۴. تا میتوانیم در رسای ملک عبدالله و اردوغان وقبله ملکه باکینکهام مدیحه سرایی میکنیم .
۵. هر از گاهی قربان خودمان هم میرویم که شما چرا کران و کوران به من تبریک نمیگویید از برای پیشگویی ام !!! که همگان از من خط میگیرند
۶.هر که انتقادی کرد او همانا مزدور است و ساندیس خور
۷. تمام مواد فوق را به علاوه گودرز و شقایق و کمی جملات فاقد دستور زبان شیرین پارسی در پیتی ریخته و هم میزنیم شعله عقده وحقارتو کینه مان را هم زیاد میکنیم پست آماده صرف هست .
۸. هر از گاهی ناز میکنیم که این پست آخرین است .

عمرا تیمسار نیستی عمرا انگلیسی بلد نیستی عمرا سنت از ۴۰ رد شده باشه عمرا تحصیلات دانشگاهی داشته باشی عمرا بتونی سر ما گول بمالی .
ما گوشمون ار گوژوشر پره تو هم روش
یک کلام ختم کلام

ناشناس گفت...

ببخشید تیمسار سفر بودم نتوانستم جواب برخی ها را بدهم .این طرفی که می گه حزب الله لبنان از داعش بهتر است چون سر نمی برد!

یک نفر بود که شغلش کفن دزدی بود و مردم از دستش به عذاب بودند.یکروز به پسرش وصیت کرد که بابا, یک کاری بکن که مردم یک پدر بیامرزی به تو بگویند.خدا را خوش نمی آید.
بعد از مرگ پدر , پسر هم کفن دزد شد! فقط با این تفاوت که بعد از دزدیدن کفن مرده , یک تکه چوب هم توی ماتحت مرده فرو می کرد! مردم از آن به بعد می گفتند خدا باز پدرش را بیامرزد که هر کاری می کرد دیگر چوب توی اونجای مرده های ما نمی کرد!
حالا باز خدا پدر داعش را که همان جمهوری اسلامی باشد را بیامرزد!

خیک روغن!

ناشناس گفت...

این خبر را نشینده بودم، خبری است بسیار تکان دهنده، مقایسه کنید این سیاستمدار خوش عاقبت را با سیاستمداران دو ریالی کشور خودمان حالا از همه طیف های خودی تا برسیم به صلح طلبی که عکس مار را کشید و دنبال او مردمی پریشان راه افتادند تا دنیایی را به هم بریزد. عذرخواهی از این کلمه اما سگ صاحبش را در خاورمیانه نمی شناسد چون کدخدا تکلیف خود را نمی داند که از آن بدتر زیر میزی با خناسان به توافقاتی رسیده که نه می تواند درست و حسابی مطرح کند و نه آنکه توان اجرای همین خباثت خود را دارد.

سگ صاحبش را نمی شناسد.

ناشناس گفت...

نيچه: خدا مرده است؛
خدا: نیچه مرده است!

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس اول. می دانی که من از برخی اقلام قلم حسین شریعتمداری خوشم می آید و همینطور از برخی نوشته های داش حسین بسیجیان (قدیانی). و معتقدم که اگر شریعتمداری در یک خانوادۀ "ناخرمذهب" بدنیا آمده بود داستان نویس و طنز نویس خوبی می شد. البته برای قدیانیِ کشته مردۀ تریپ! روشنفکری (موی بلند و تی شرت بی خیال) پیش بینی کرده ام که بالاخره می بُرد و از دنیای اوهام جدا می شود مثل نوریزاد دردانه، و او هم می تواند پیشرفت کند اگر قدر خودش را بداند.
حالا اما شما هم نفر سومی هستی از اردوی تحجر (بخوان قابل ترحم) که نشان می دهی در سرشتت نوعی توانایی چیدن کلمات وجود دارد که می تواند استعداد خوبی را نوید بدهد. اینرا از چیدمان خوبت در "چگونه به یک پست جدید برسیم" دیدم و تشکر می کنم و تبریک می گویم. فقط انصاف را رعایت نکرده ای و به مولود شیرین زبان تبریک تولد نگفته ای. و نگفته ای که این آدم چنین و چنان با چنین و چنان کردن متنی را باعث می شود که انصافاً شیرین است و نمی شود از کنارش رد شد مثل انبوه شیوا نویسی های تلخ و بیهودۀ دیگران (می توانی حتی بخوانی خودمان) که بود و نبودشان باعث نکبت است و مایۀ نفرت. و شاید نبودشان بخیر باشد و چهرۀ کمتر کریه تری از حزب الله بر صفحات مستند و مکتوب نشانده شود. یا...هو

رامیار گفت...

راستش تیمسار من اساسا در زنده بودن خدا از همون اولش هم تردید دارم. برایم مهم نیست که باشد یا نباشد ولی به نظرم برای خودش هم که شده بهتره نباشه. به خود خدا :)
اگه باشه و این همه ظلم و پلیدی را تحمل میکنه به نام حکمت به چنین خدایی باید ر****د.
من که معتقدم خدا اصلا زنده نبوده که بخواد بمیره. دنیا هم به کام ما کافران است که از صبح تا شب فحش وجود نداشته اش میدهیم و خوب هم زندگی میکنیم و جد اندر جد و نسل اندر نسل هم مشکلی نداشته ایم. همه مونان و باورمندان راستینش هم شب تا صبح در سختید و آخرش هم با بدبختی میمرند به امید اینکه اون دنیاشون بهتر باشه. نمیدونند چنین خدای ظالم و ناتوانی دنیای الانش اینه وای به دنیای بعدیش اگه وجود داشته باشه.
خدا اگه هم بوده مرده به دنیا اومده. بهتره نباشه. به خاطر خودش میگم.

ناشناس گفت...

خیکی جان
دلقک پستی زده در مورد جایزه صلح نوبل و نظرش را داده هر چند من خودم از بلد شدن این ملاله زی دل خوشی ندارم ولی خوش ندارم ذیل این نوشتار که ربطی به تحولات خاورمیانه و داعس و حزب الله به صورت مستقیم ندارد وارد بشوم و ترول هربحثی بشوم که اطلاعاتی در موردش ندارم و مورد علاقه ام هم نیست و پیگیری نمیکنم . بخاطر اینکه جهت این پست عوض نشود وارد مجادله نمیشوم .

حزب اللهی


ناشناس گفت...

دلقک هر چند گوژو شر مینویسی ولی تبریک میگویم گوژو شرت سخت اعتیاد آور هست . من تمایلی به راه انداختن وبلاگی. مثل تو ندارم (هرچند بسیار دست پری دارم و میتوانم این هواداران تیفوسیت را چند ماهه از راه بدر کنم و فرزندان مدرن را به سمت سنت برگردانم چرا که سخت آنها را میشناسم و میدانم چگونه براه می ایند)ولی ما قافله تحجر هم زندگی داریم و باید کار بکنیم و تمایلی به قاطی شدن در این امور که نوعی مریضی است از جهت ترشح دوپامین در علم مدرن (همان کله ای از بوی قرمه سبزی)ندارم
و من الله توفیق ناشناس اولی

ناشناس گفت...

ای گفتی اون صفحه بچه پول دار ها! هر وقت بهش فکر می کنم دلم می خواهد صاحب این صفحه و تمامی کسانی که عکس گذاشتن رو خفه کنم، من موافق گدا پروری و مخالف سرمایه داری نیستم ولی هر چقدر برای خودم روضه روشنفکری میخونم از ناراحتیم کم نمیشه! مثل اینکه بری افریقا کنار گشنگان افریقایی و جلوی چشم اونا با ملچ و ملوچ پیتزا کوفت کنی و هی از کیفیتش تعریف کنی!

ناشناس گفت...

سلام داداش ناشناسمون خیلی ادعا داره(فرزندان مدرن را به سمت سنت)میخاد بکشونه اینجا یه سوال پیش میاد که چرا همه طوله اخوندا مدرن هستن و عاشق دنیای مدرنیته به گواه آمار...

ناشناس گفت...

دلقك جان، واقعا هر وقت در خاور ميانه يك رهبرى پيدا شد كه مردانه برود جلوى دادگاه لاهه و از اتهامات وارده بر خودش دفاع كند بايد جشن بگيريم، زهى خيال باطل. گويا آفريقا كلى جلوتر است.
اما به اين ناشناس اول كه ادعا دارد اگر وقت داشت و وبلاگش را باز مى كرد و با ابزار مدرن كفار جهت تبليغ سنت متحجرش همه ما را از سيرك بر مى گرداند، تو رو به خداى خودت يه چند وقتى مرخصى بگير و سعى ات را بكن تا وقتى سرت به سنگ خورد ديگر نيايى توى سيرك هارت و پورت كنى. اين گوى اين هم ميدان، درب اينترنت به روى همه باز است( البته بعد از فيلتر شكن براى جنابعالى)

ارادت به دلقك عزيز، افشين قديم

ناشناس گفت...

ناشناس اولی که گفتی یک کلام خنم کلام. چند ساعت نگذشته که کامنت دیگری گذاشتی!

Dalghak.Irani گفت...

ضمن تشکر از دوستی که مثل کفن دزد و فرزندش را بازگو کرد و چقدر دقیق است در بازنمودن وضعیت جمهوری اسلامی شیعه و دولت اسلامی سنی. خوب دیدم که به بهانۀ حرف افشین قدیم عزیز بگویم که:

همانطور که من در تیتر هم برجسته کرده ام بنظرم می رسد که عامل دین و مذهب خیلی تعیین کننده بوده است در جلو افتادن جوامع جهان سومی مسیحی و ادیان غیر ابراهیمی از جوامع اسلامی. به این معنا که - بدون ورود به ادیان غیر ابراهیمی - مشخص است که از بین سه دین ابراهیمی فراگیر و مطرح (یهود و مسیح و اسلام) دین یهود با اینکه بنوعی پدر معنوی اسلام هم بوده و وجوه مشترک بسیاری در شریعت و خشونت با اسلام دارد اما چنان فراگیر دوام نیاورد از نظر جمعیت پیرو که نیاز به دگر دیسی قرون وسطایی داشته باشد و دگر دیسی اش در حاشیۀ قرون معاصر و متأثر از دگر دیسی مسیحیت اتفاق افتاد. اما خود مسیحیت که رحمانی ترین دین ابراهیمی هم است و در بدو پیدایشش چنان که یهود و اسلام خونریز و شریعتمدار بودند و هستند نبود اما با این همه قرون وسطایش را در 500 سال پیش در غرب و اروپا آغاز کرد و عبور کرد و به رنسانس رسید. لذا کشورهای مسیحی مستعمره یا خارج از مدار توسعه نان پالایش مسیحیت عبور کرده از قرون وسطا در سرزمین اصلی (اروپا) را میراث برده و می خورد. یعنی مسیحیان افریقا دین مسیح متساهل و از سیاست کناره گرفته - بعد از قدرت در قرون وسطی - را صاحب شدند بر عکس مسلمانان در سرتاسر جهان که اسلام دارای شریعت و پالایش نشده و قرون وسطای مخصوص خودش را تجربه نکرده را دین و مذهب خودشان دارند و تازه رسیده اند به اوایل قرن پانزده میلادی و در حال ورود به یک دورۀ تاریک هستند که 35 سال پیش با مرکزیت ایران شروع شده. در افریقا هم دقیقاً کشورهای غیر اسلامی هستند که در مسیر توسعه و پیشرفت هستند همانطور که در آسیا هم کشورهای غیر مسلمان پیش رفته ترند. مثلاً ما باید منتظر باشیم که در یک دورۀ 10-15 ساله سودان جنوبی مسیحی جدا شده فرسنگ ها جلو بیفتد از نیمۀ شمالی مسلمانش و حتی معتقدم که نیجریه هم چاره ای نخواهد یافت جز تقسیم شدن به دو کشور مسیحی و مسلمان. البته که نظرم این نیست که مسلمانان مسیحی شوند چون احمقانه است که کسی بخواهد امر نشدنی را آرزو کند و دین مردم را عوض کند منظورم به این است که مسیحیت بدون شریعت و بسیار متساهل تر از اسلام و یهود قرون وسطایش را گذرانده و خوش بحال افریقایی های مسیحی. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک اسلامی که به اندونزی و مالزی رفته از طریق تجارت با خاورمیانه بوده. تا قبل از حمله مغول دانشمندان قابلی از کشورهای اسلامی در همه فنون از جغرافیا و تاریخ و ریاضیات و جامعه شناسی و طب علب الخصوص در ایران میبینیم اوج هنر معماری هم در این زمان شکل گرفت این حمله مغول بود که شهرهای ایران را خالی از سکنه کرد و مردم ناچارا به روستاها کوچ کردند و مردمان دلبر ایران زمین اسیر عرفان و افیونش شدند و به جای تحصیل علم و معاش به شعر و تغزل روی اوردند . شکوفایی این تمدن را دوباره در عهد صفوی و هم اکنون در ایران کنونی میبینیم . اگر فطرت زمان قاجار و شاهان اسیر حرمسرا و فرهنگ نبود ایران شهر اکنون عظمت خود را داشت .خوشبختانه این بیداری در ایران ۳۶ سال است شروع شده و هر روز فاصله علمی ایران با استانداردها در حال تقلیل هست. مردمان ایران زمین روشن ضمیرتر از غرب به اصطلاح مدرن در ظاهر ولی کاتولیک در باطن هستند . شما بهتر است در ستایش جورج بوش و ولفو ویتز و این گر گوریهای یک پا در قرن بیست یک یک پا در قرن اول بنویسی که اموراتشان از استعمار ملتهای دیگر میگذرد و اکثر نخبگان آن هم باز از همین کشورهای به دید شما عقب مانده تغذیه دانش میشود .هر از گاهی هم از شدت مشکل اقتصادی به غارت و چپاول دیگر ممالک روی می تواند و بوی تعفن اش را دیگر نمیتوان با هیچ درپوشی گرفت. شما را ارجاع میدهم به سخنان خواهر کلینتون در باب تاریخچه پیدایش طالبان و پرزیدنت ریگان و جنگ های صلیبی بوش صغیر . زیاد به اون تمدن ریدمون غرب نناز. تمدن غرب فقط یکبار و اونهم در یونان باستان و جود داشته که متون دست نویس ان در قرن دوم هجری توسط نهضت ترجمان به مشرق زمین راه یافت
حزب اللهی

ناشناس گفت...

دلقك جان،
منطق اين دوست حزب اللهى به قدرى قوى است كه بايد اول بگرديم خواهر كلينتون را پيدا كنيم تا استحكام تفسير تاريخ ايشان را در يابيم، خصوصا وقتى اين ٣٦ سال اخير مشكل ايران و در نهايت جهان را حل خواهد كرد.
ارادتمند، افشين قديم

Dalghak.Irani گفت...

دلبندم مجید جان فترت درست است و نه فطرت!

Dalghak.Irani گفت...

جناب حزب الله. من شما را یکی از خودمان می دانم که کم یا زیاد نوعی قربانی دین فروشان قرار گرفته ای و ابداً منظورم از مسئول بدبختی و عقب ماندگی کشورمان و ملت مان را بتو نسبت نداده ام و نمی دهم. این را از این جهت گفتم که اینقدر نگران و سراسیمه نباشی و کار وزندگیت را تعطیل نکنی که لینک و تاریخ و جنگ و چه تمدنی و از این محصولات اینترنتی پیدا کنی و برای ما بگذاری. نترس من طرف تو هم هستم و همه مان با هم داریم به این دین فروشان کلاش خطاب می کنیم. ضمن اینکه از احساس مسئولیتت خیلی خوشم آمد. یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک جدای از این بحثها داعش سامرا را محاصره کرده و بیخ گوش بغداد تحلیلی نداری .آیا آمریکا داره ایران را وادار به جنگ دوم میکنه چاک هگل هم داره حرف پانه تا را بلغور میکنه که این جنگ طولانیه .به قول دوستمون بشکه فیروز آباد هم شاکی شده از این داستان مرموزوگفته عملیات امریکاییها دست عملیات بقیه را بسته .از اولین روز سقوط موصل اوباما سریع ایران را از واکنش بر حذر داشت .نگاهها همه طرف کردستانه سوریه هست در صورتیکه داعش داره نزدیک بغداد میشه . الانبار هم دیروز مثل موصل مشکوک وا داد آیا این تاکیکی هست نمیشه باور کرد اونهمه اف ۲۲نمیتونند چهار تا لندکروز را بزنند.
حزب الله

Dalghak.Irani گفت...

در مورد جنگ عنقریب برای ایران نظرم منفی است اما در اینکه جمهوری اسلامی احساس ورود به جنگی زمینی در مرزهایش را دارد تحلیلم مثبت است. می دانید که من همه چیز را چپکی می بینم برخلاف تحلیلگران نامدار و موضوع ایران بسمت یک جنگ را هم از اوضاع منطقه برداشت نکرده ام بلکه مربوط است به بزرگداشت های سالروز جنگ در اواخر شهریور. جایی که تلویزیون با گستردگی و کمی انصاف بیشتر از همیشه مفصل به جنگ پرداخت. نکتۀ مهم در آن برنامه ها یکی هم این بود که به یکی دو نفر از امیران پاستوریزۀ ارتش مثل بختیاری و آراسته نیز اجازه یافتند که از مظلومیت ارتش و له شدنش در پروپاگاندای "سپاه پاسداران پیروز" پرده بردارند و کمی عقده گشایی ملیح بکنند. این نشانه علامت این است که هرگاه خامنه ای احساس خطر نزدیک بکند یکی از اولویت هایش اهمیت دادن و روحیه دادن به ارتش است که قرار است در جنگ پیش روی احتمالی نقش قربانی را بازی کند. قبلاً هم چند مورد بوده و خامنه ای هر وقت احساس کرده که ممکن است کارش به اقدام نظامی کلاسیک برسد بلافاصله دستور بازکردن منفذ کوچکی در راه "تحقیر علی الدوام تا روز القیامۀ" ارتش بدهد. پس امکان درگیری نظامی ایران در آینده و طبق شامۀ خامنه ای کم نیست. یا...هو

ناشناس گفت...

عمر البشير: روابط سودان با ايران استراتژيک نيست، اجازه نمی دهيم شيعيان در سودان فعاليت کنند

خبر خوب یا بد؟
به نظرم خوب
بنیادگراها یکی یکی از ایران می برند، اول حماس، حالا سودان چون ایران دیگر قبله آمال جهادی ها و بنیادگراها نیست.

ناشناس گفت...

در مورد داعش تحليل ها حاكي از اين است كه سر و صداي امريكا براي ايتلاف در واقع وقت دادن به داعش براي باز ارايي در مقابل شيعيان عراق و كردها بود وگرنه قبل از ايتلاف امرلي را شيعيان و كردها پس گرفتند در واقع بزرگترين حامي وقيح داعش همان تركيه بود كه هنوز هم هست پول هم از عربهاي سني بزرگترين وظيفه اش هم محو ايران و ايراني تباران و وابستگان ايران در خاور ميانه است به سني و شيعه هم كاري ندارد از كرد و تركمن و شيعه عرب همه را نابود دارد مي كند و اگر دير بجنبيم فردا سر از كرمانشاه و بانه در مي اورد
از نظر من امريكا هم علاقه زيادي به اين راهبرد داعش دارد و خوب هم استفاده اش را مي برد
پري سا

ناشناس گفت...


خواندن تاریخ یک حسن دارد و آن اینکه یک نگاه کلی به گذشته و حال و آینده بشر می دهد.قرار است نقشه ............... را............... داعش مانند ..............است. و یا در تشبیهی دیگر ..................................................................................................................ند. بمباران ها ..... است. اصلا با بمباران های ............................................................................................................................. نیست.درآمریکا ...................... وجود دارد ............................. اوباما و دیگری ...............................................مردم خاورمیانه با این مضحکه اسلامی خود رو دست خورده اند....................................................................................................!

تیمسار تحلیل بالا را نوشتم و بعد ازادامه نوشتن آن پشیمان شدم! حکومت خامنه ای حکومتی انگلی است و خود فاقد درایت و کفایت تحلیل تاریخی و اجتماعی خاور میانه است. گاومیش کوری است که نمی تواند جلوی خود را ببیند و کورکورانه شاخ می زند! برخی تحلیل های تحلیل گران قبل از آنکه مورد استفاده مردم عزیز ایران قرار گیرد توسط عمال خامنه ای از وبلاگ ها و سایت های اینترنتی دزدیده می شود و بعد بدل آن خدمت آقا تقدیم می گردد!باند خامنه ای افراد آگاه و دلسوز را از حکومت خود طرد کرده است و بعد از تحلیل های همین روشنفکران استفاده انگلی می کند! هر جمله از تحلیل های این روشنفکران یک میلیارد دلار برای خامنه ای می ارزد ! من بعنوان قطره ای از این دریا دراینجا با حذف این تحلیل یک شیشکی آب دار برای این مفت خوران و دزدان کشور ایران می بندم و آنها را همچنان در تاریکی این قتلگاه موحش نگاه می دارم.بگذار سراسیمه در وحشت این جنگل تاریک که در هر گوشه آن هیولایی پنهان است بمانند.کامنت های این حزب الهی محترم نمونه ای از سراسیمه گی و نابینایی و وحشت از آینده است. اسکیزوفرنیای حاد یک حکومت رو به افول.
بودن یا نبودن مسئله این است!

شاخ و شجر

بهرام گفت...

چقدر این مورد ارتش و سپاه را خوب گفتید تیمسار. خیلی خوشم اومد. راست میگید. کمی فضا دادن به ارتش و کمی منصفانه تر تحلیل کردن دفاع مقدس نشانه ای از روحیه دادن به ارتش است و دلجویی از آنان.
تحلیل خوبی بود. مرسی