1- خطر بزرگی از سر تهران و اصلاح طلبی دور شد و دکتر قالیباف برای بار سوم شهردار تهران ماند. لذا می شود در این روزهای غبارآلود کشور و منطقه دمی نفس آزاد کرد و از این اتفاق خیلی خوب خوشحال شد. و من هم هستم و تبریک می گویم.
2- همانطور که بارها گفته ام دکتر قالیباف مدرن ترین تفکر و بهترین مدیریت اجرایی قابل رصد در طول عمر جمهوری اسلامی را دارد و محرومیت از توانایی های او یک خسران مضاعف بود در این وانفسای از "دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست". البته انتظار داشتم که آرای داده شده به او بیشتر از 20 رأی باشد اما چنین بنظر می رسد که لابی ها و فشارهای رسانه ای جهت دو قطبی کردن و سیاسی کردن شورای شهر تهران از سوی یک عضو رادیکال باقیمانده از شورای منحلۀ اول و یک عضو رانت خوار جدید بعلاوۀ هجوم تخریب و شانتاژ مطبوعات اصلاح طلب - برهبری روزنامۀ شرق و سایت آینده آنلاین - توانسته است سرنوشت شورای چهارم و شهرداری تهران را تا لبۀ تیغ ببرد که خوشبختانه موفق به پیروزی نشد و تهران نجات یافت.
3- آن عضو مورد نظرم که از شورای اول شهر تهران می آید شخصی است بنام جناب آقای حکیمی پور. ایشان را نمی شناسم مثل همۀ دیگران عضو شورا. اما خاطرۀ خیلی بدی دارم اولاً از شورای اول که نامبرده یکی از آتش بیاران معرکۀ منجر به انحلال شورای اول از سوی دولت اصلاحات شد و مهمتر از آن خاطره ام مربوط است به تبلیغات میدانی حکیمی پور برای ورود به شورای دوم. یادم می آید که حجم تبلیغات انفرادی حکیمی پور در سطح شهر تهران سال 82 چه از نظر تعداد پوستر و چه از جنبۀ اندازه های پوستر و چه از لحاظ نوع کاغذ اعلایی که بکار رفته بود چنان چشم نواز و تابلو بود که تحقیقاً نه قبل از آن و نه بعد از آن دیوارهای تهران شاهد چنین ریخت و پاش کلانی نبوده است. و این البته علاوه بود بر همۀ انواع تبلیغات انفرادی دیگر و تبلیغات سازمانی که اصلاح طلبان بصورت لیست های مشترک داشتند. بعبارت روشن تر تبلیغات آنروز حکیمی پور نه تنها کمترین تناسبی با فرمول "هزینه - فایده"ی سیاسی نداشت بلکه جز "می روم بشورا که نفع و رانت اقتصادی بجویم" هیچ منطق دیگری را پاسخ نمی داد.
4- آن عضو جدید شورای چهارم هم منظورم به جناب آقای تندگویان بود و است که ایشان را هم نمی شناسم و فقط می دانم که ایشان فرزند مهندس تندگویان مفقود الاثر است که اولین وزیر نفت جمهوری اسلامی بود و خیلی زود بدست عراقی ها اسیر شد و هیچگاه سرنوشتش بدرستی معلوم نشد. پدر خدا بیامرز ایشان نیز همچون خلف صالحش شهید محمد علی رجایی به این دلیل اسطورۀ اصولگرایان شد که هیچگاه فرصت نکرد مدیریت کند و عیار واقعی اش در صحنۀ عمل روشن شود خوب یا بد! منظورم این است که تندگویان جوان عضو شورای شهر چهارم تمام عمرش را برانت و توجه ویژه گذرانده و طی کرده و حتی همین عضویتش در شورا را هم بیشتر از ارث پدر شهیدش استفاده کرده تا معروفیت خودش در کارآمدی یا ورزشکاری یا هر چه!
5- این دو عضو از نسل قدیم و جدید شورای چهارم از همان بدو ورود به شورا نشان دادند که نخواهند گذاشت تهران آب خوش از گلویش پایین برود و بازی های سیاسی شورای اول را شروع کردند. که آخرین مورد موفقیت شان تشکیل فراکسیون سیاسی اصلاح طلبان - کار سیاسی در شورای غیر سیاسی - است که حکیمی پور رییسش شده و تندگویان سخنگویش. و خدا رحم کند به تهرانی ها با این آدم های سیاسی غیر سیاسی. آنان سیاسی هستند چون می خواهند از سیاست رانت بگیرند و غیر سیاسی هستند چون ما هیچ عقبه و اثری از سیاسی بودن ایشان و فعالیت هایشان نداریم و گویی هر دو از آسمان افتاده اند توی بغل سیاست شورای چهارم.
6- البته فعلاً خطر رفع شده و یک پرده از توطئۀ آنان عقیم مانده - آن بازی حکیمی پور هم در صرفنظر از نایب رییسی شورا بنفع طلایی به امید فریب به جوانمردی و کسب رأی مستقل ها به شهرداری مهندس هاشمی نگرفت خوشبختانه - اما خطر اینان کماکان بر سر شورای چهارم تهران گسترده است و باید مواظب شان بود. هرچند که من ایمان دارم که دکتر قالیباف با آن مدنیت و مدرنیت نابی که دارد خواهد توانست همۀ این تفرقه سازان را به خدمت متقاعد کند و از پس شان برخواهد آمد. امید وارم که مسجد جامعی هم بر وساوس دوستان فائق بیاید و اجازه بدهد که اوج شکوفایی مدیریت قالیباف مدرن در دولتی هماهنگ با او بمذاق پایتخت ایران خوش بنشیند. زیرا معتقدم که قالیباف با حمایت طبیعی دولت روحانی بسیار فراتر از هر انچه دست تنها برای تهران کرده انجام خواهد داد و پایتخت ایران هم در زمینۀ محیط زیست و هم در بخش حمل و نقل عمومی روزهای خوشحالی را پیش رو دارد. با تبریک و تشکر از قالیباف. یا...هو
۱۵ نظر:
محسن هاشمی هم یکی ین از مدیران برجسته است که هیچکس از جناح اقتدارطلب نا حالا نتوانسته تهمت باندبازی و سوء استفاده را به او بجسباند در حالیکه این مدیر برجسته و مدرن شما جدا در معرض اتهام سیاسی کاری و سوءاستفاده از منابع شهرداری برای تبلیغات ریاست جمهوری و حیف و میل منابع و کارهای پرهزینه ی نمایشی و باندبازی و همشهری بازی و بسط ید سپاه در امور شهر تهران است.ما هم یاد گرفته ایم این جناح راستی ها از هرکس که طرفداری کرده اند بوی گند فساد از او بلند شده است.نمونه اش همان احمدی نژادی است که شما در روالی سینوسی هر از چندی از او حمایت می کردید و اورا مدرن می خواندید و دیدید که چه بر سر ملک و ملت آورد.
آنگه که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
با شما موافقم و خوشحالم .
بله گرفتاریهای قالیباف در دولت گذشته بسیار بسیار بیشتر بود .
در مورد حکیمی پور با شما موافقم اما تیمسار گرامی _ امای مهم _ آقایان دبیر و ساعی روی بیست همه رانتخواران و مفتخواران دیکه بیست و یک آوردند .
سربسسته می گویم وحشتناکند این دو که البته عباس آقای جدیدی هم به مصداق نور علی نور اضافه شد به جمع دلشدگان .
ضمن اینکه اطلاعاتم کافی نیست و قصد مجادله ندارم و محتمل است که نظر شما نسبت به دبیر و ساعی مستندات محکمی در نزد خودتان داشته باشد غیر از "می گویند". اما خودم بشخصه دبیر را بعنوان اولین ورزشکار کشتی گیری که دکترا دارد در یک رشتۀ غیر فرمالیته مثل تربیت بدنی. او را ستایش می کنم زیرا او در اوج قهرمانی دنبال قهرمانی در عرصۀ علم بود و این در بین ورزشکاران بطور عام و رشتۀ کشتی بطور خاص یک استثناست. و باید توانمدنیهای اشخاص را هم در نظر گرفت در رفاهی که دارند و احتمالاً مورد مبنای داوری از دور نظاره کنندگان است به تحریک زیر پوستی سیاست مداران.
در مورد هادی ساعی که دیگر بدتر. من اصلاً نمی توانم باور کنم که شخصیتی به محکمی و روشن بینی او بخواهد رانت غیر معمول بگیرد از شرایط سیاسی خودش. البته که رانت پست های مربوط بدولت رانتیر همیشه هست و کم هم نیست و همه آلوده اند از سیر تا پیاز. اصرارم در مورد داوری هایم نسبت به اشخاص - از جمله قالیباف - داوری در روی زمین و شرایط انضمامی کشور است و البته می توان از هر قدیسی هم ایرادات انتزاعی گرفت و او را فاسد یا ناکارآمد معرفی کرد. و اینجاست که من اصلاح طلبان نماها را ناجوانمرد و کثیف می بینم. یا...هو
با احترام کامل به دلقک ستایش از یک دولتمرد, شهردار ,ژنرال,سپاهی, بسیجی شده وبوده در جمهوری اسلامی چندش آور است حالا بماند چوب زنی اش و کف خیابان به مردم حمله کردنش.
کمی به خودتان و قلمتان احترام بگذارید بد نیست !دکترین شما را هم در پشتیبانی از کوچکترین روزنه برای پیشرفت به سوی مدرنیسم میدانم ومیفهمم اما اینچنین عاشقانه از فضایل نداشته این ژنرال حماسه ساختن را هم نمیتوان به آسانی پذیرفت.
فشاراین چند سال اخیر فقط از جنبه مادی بسیار سنگین و فراتر از حد تحمل انسان سالم و متعارف بوده و گاه تا آستانه دق مرگی پیش می برد(افت شدید توان و مقاومت و فروپاشی بدن در برابر یک اندوه یا گرفتاری مزمن و حزن دائم) اما با این حال سعی می کنم از چس ناله بپرهیزم .
با تمام این حرفها از من قبول کن دوهزار متر تجاری در بهترین نقطه تهران در مورد دبیر و کلکسیونی از بهترین و اصیلترین اسبها در مورد ساعی ، فراتر از "می گویند که" و رفاه متناسب با شان قهرمانان ملیست که من هم میدانم باید باشد .
اینها یک سکانس از کل نمایش است .
باور کن تیمسار! همه اش به گردن سیستم نا سیستم نیست .
هیچکس نمی تواند از روی سایه خود بپرد . قهرمانان ما هم از خلقیات نامتعادل و طرز فکر " بار خودت رو ببند " ملت خودشان بی نصیب نیستند منتها این دیگه خیلی نامردیه .
دلقک عزیز
باز منبر قالیباف رفتی که استاد...
کاش او رییس جمهور می شد تا لااقل دست از تبلیغ این دوست سپاهی و یار غار قرارگاه خاتم و رانتخوارانی که تمامی پروژه های تهران از آسفالت یک کوچه بن بست تا پل آزادی را رسما در اختیار دارند بر می داشتی... در باندبازی و کثافت کاری اصلاح طلبان شکی نیست یا دستکم من شک ندارم به گواه هشت سال حاکمیتشان، اما یک نگاهی هم بینداز بر اکثریت دوستانی که به قالیباف رای دادند صرفنظر از یکی دو نفر.. آنها هم خیلی آدم های قابل دفاعی نیستند و قطعا محض رضای خداوند رای نداده اند به قالیباف... مشکل شما این است که باندی برخورد کردن را بد می دانید اما فقط برای اصلاح طلب ها... مخصوصا اگر باندی برخورد کردن در خصوص قالیباف باشد که کاملا قابل دفاع و مقدس است... اما خوشم می آید که حتی ذره ای عقب نشینی نمی کنی و هر چه کامنت می گیری و واکنش، بیخیال نمی شوی... کسی در رای قاطع تهرانی ها به روحانی و تاثیر آنها در رای آوردن او فکر نمی کنم شک داشته باشد... حالا به نظرت دهن کجی بزرگی نیست که کسی که مردم تهران به او رای نه یا بهتر بگویم نعععع گفتند را دوباره سوار کنیم سر مردم تهران... حتما خوب است دیگر... چون فرد مورد نظر قالیباف عزیزت است! کشتی ما را با این مشهدی عزیز دردانه ات که آسمان شکاف خورده و خداوند او را به ما عطا کرده است... می دانی اگر همین قالیباف ها و بزرگ ترهایش اجازه می دادند الان چند قالیباف در سن و سال ماها یا بیشتر در کشور مشغول به خدمت بود... نمی خواهی بگویی که این همه ظلم را فقط اصلاح طلبان با آن قدرت نیم بندشان انجام داده اند می خواهی؟
ايكاش آن اطلاعاتي كه من داشتم در مورد معشوقت بيست درصد آن را شما تيمسار عزيز داشتين ، ايكاش دادگاه عدالت محوري داشتيم و سيستم نظارتي پاك داشتيم تا بنده شخصا رجوع به اين نهادهاي قانوني و مردمي ميكردم و فقط يك پرونده فساد اقتصادي را كه خودم درگير آن بودم و قاليباف عزيت مستقيم مديرت ميكرد و اعوان و انصارش و حتي حراست شهرداري هم سهيم بود و مبلغ سي ميليارد تومان كميسيون گرفتن و شفاف هم به بنده گفتن در يك جلسه رفع دعوا كه اين مبلغ مربوط به تامين هزينه انتخابات ايشان است ،. ميدانم باور نميكني برادر و انتظار هم ندارم باور كني . چرا كه راهي براي اثبات اين ادعا وجود ندارد و اگر بخواهم حرفي بگشايم شايد قرباني شوم و زندگي روزمره من و خانواده ام تباه شود. من در يك جلسه اي در كمپ قاليباف بودم و ايشان هم بود و اصرار ايشان در ماندن در مقام شهرداري تهران علاوه بر حب جاه و مقام و كسب ثروت كه در پيروان اين نظام طبيعي است ، صرفا يك موضوع مهم است كه شما خبر ندارريد اما خود ايشان و باندش باخبر بودن ، آن موضوع اين بود كه آگر شخص ثالثي شهردار ميشد در يك حسابرسي سرانگشتي به فساد گسترده مالي ايشان ميرسيدن كه احمدي نژاد با مبالغ دزدي و حيف و ميلش روسفيد ميشد. تيمسار قاليباف يك باند مافيايي مدرن دارد فقط همين و بيش از اين ارزشي ندارد بنده يك كارشناس قاليبافيسم هستم حيف كه جرات اظهار و نظر ندارم مثل ديگر شهروندان ايراني. وفتي حسين بازجو سينه چاكش ميشود بخوان از اين حديث مجمل !!
این وبلاگ شماست و اظهار نظر آزاد اما شما که تهران نیستی و بی اطلاع هستی چرا کسب اطلاع نمی کنی که وضعیت تراکم فروشی همین آقا بساط دلال بازی رو جور کرد و قیمت مسکن روز به روز بالاتر رفت چرا دقت نمی کنید که بعد رفتن محسن هاشمی از مترو هیچ ایستگاه جدیدی به مترو اضافه نشده چون مترو در دست یک عقب مانده سپاهی بوده چرا از درختان کهنسال خیابان ولی عصر چیزی نمیگید چرا پروژه بدون مطالعه صدر رو که دست قرارگاه خاتم هست رو کنکاش نمی کنید
ای کاش همه ی ما قبل اظهاراتمون مقداری مطالعه می کردیم
علیرغم آنکه با طرفداری شدید جناب تیمسار با قالیباف موافق نیستم (هر چند نظر ایشان بسیار محترم است)، اما به نظر می رسد انتخاب قالیباف در کل سودمند می باشد. به دلایل زیر:
1) قالیباف تجربه 8 ساله مدیریتی در شهرداری
پیدا کرده و به نظر می رسد برنامه های وی تا حد زیادی برای شهرداری مشخص بوده و از سعی و خطا های هزینه بر در این وضعیت اقتصادی پرهیز کند.
2) انتخاب محسن هاشمی حتا در صورتی که مدیریت خوبی هم نشان می داد، احتمالا به تنش های ناخواسته و پرهزینه دامن می زد. به این فکر کنید که باند کثیف احمدی نژاد دوره بعد برای ریاست جمهوری و یا مجلس باز می گردند و از هر کاهی در صورت مدیرت هاشمی کوه ساخته و مجددا بازی نخ نمای شاه و گدا راه می انداختند. اما قالیباف هر چی که هست، آدم عملگرایی است. دقت کنید به سخننان قالیباف 6 ماه قبل از انتخابات 88 در مورد احمدی نژاد و باندش. رسماً کم مانده بود فحش خواهر و مادر به احمدی نژاد بدهد. این حرف های قالیباف دریت در زمانی بود که همه اصولگرایان برای کارهای احمقانه و سخنان سفیهانه احمدی نژاد کف و هورا می زدند.
3) زمانی فساد به وجود می آید یا تشدید می شود که باند های مختلف قدرت هم سو یا دارای منفعت مشترک بزرگی باشند. تجربه فاجعه بار 8 ساله احمدی نژاد شاهد بر این مدعا است. بد نیست که اصولگرایی همچون قالیباف که قطعاً از سایر اصولگرایانی همانند واپسگرایان پایداری و کوتوله های احمدی نژاد و دزدان مؤتلفه برتر و دست کم کم خطر تر است، در مدیریت کلان قرار گیرد.
4) مطمئن باشید اگر هاشمی شهردار می شد، صد برابر حساسیت اصولگرایان به خصوص افراطی ها بیشتر می شد. در این صورت بخشی از انرژی دولت روحانی بایستی صرف حساب پس دادن و غلبه بر اصطکاک های به حق و یا نا به حق ما بین هاشمی و جاهلان پایداری و پسماندهای احمدی نژاد می شد. واضحتر آنکه محلی برای ایجاد بحران و سنگ اندازی در برابر دولت روحانی پیدا می شد.
اصلاً باید اصولگرایان در شرایط حاضر به بازی گرفته شوند تا مبادا دنبال سنگ اندازی و شیطنت و ایجاد بحران در شرایط کنونی که تمامیت ارضی ایران و زندگی اجتماعی ایرانیان در خطر است، باشند. پس چه بهتر آنکه از میان اصولگرایان، یک انسان مدرن تر، شیک تر و عملگراتر (در مقام مقایسه با هم کیشان) در مدیریتی کلان قرار گیرد. یادمان نرود، کابوس احمدی نژاد به دنبال 8 سال حاکمیت اصلاح طلبان از واپس گراترین و بی نسب ترین کوتوله ها به قدرت رسید و شد آنچه شد. در دوران اصلاحات اول، اصولگرایان که هیچ ببینید بر سر خاندان هاشمی چه رفت.
ص.
به اینجا برخواهم گشت. یعنی ناچارم برگردم. اما فعلاً فرصتش را ندارم. اما به آن ناشناس عزیزی که مرا به مطالعه دعوت کرده عرض می کنم. که اصلاً من کاری جز مطالعه ندارم. از روزنامۀ شرق می روم آینده آنلاین و دوباره برمی گردم به شرق. گاهی هم به عصر ایران و انتخاب و اعتماد و بهار سر می زنم سر راه. برای اینکه مطمئن باشی همین الان از شرق برگشته ام و هم گزارش بی طرف خبرنگارش را خواندم و هم پند و اندرزهای سر دبیرش را بعلاوۀ بی حوصلگی و لب و لوچۀ آویزانشان که بدجوری تشکیلاتی می فهمند اصلاح طلبان را و ....
به قالیباف سه اتهام زده شده است که می شود به آن ها اشاره کرد.
شهر فروشی: ابداع قالیباف نبوده و شهر که در آمد پایدار ندارد - نمی تواند داشته باشد بدلیل فقر اکثریت مردم و ساختار ماقبل تاریخ دولت در ایران - و در غیاب کمک دولت از بودجۀ نفت چاره ای جز شهر فروشی نیست. چه کرباسچی باشد یا قالیباف و یا خود خدا.
سپاه بازی و خاتم الانبیاء: قالیباف آخرین مدیر کلانی است که از خاتم و سپاه استفاده کرده در پروژه هایش. شروع اقتصادی سپاه با محمد خاتمی بود و گسترش آن با محمود احمدی نژاد. البته وقتی کار به قالیباف هم سرایت کرد که دنیا همۀ سوراخ سنبه های سرمایه و تکنولوژی و کمک را بروی ایران بست.
پل صدر: متخصص ترافیک و حمل و نقل نیستم تا در بارۀ ضرورت یا عدم ضرورت پل صدر اظهار نظر کنم. و چه بهتر بود که اصلاح طلبان مناظره می گذاشتند بین آنانی که سرشان بتنشان می ارزد در این زمینه و هر کسی استدلال له و علیه می اورد و هم من و هم شما یاد می گرفتیم. اما - و این اما مهم است - پل صدر اگر حتی فانتزی بازی باشد و بلند پروازانه و توچشم شهرهای مدرن دنیا کردن من عاشق چنین پروژه هایی هستم و اصلاً با الگانس اوری قالیباف برای پاسبان هایش عاشق دلخسته اش شدم و دنبالش راه افتادم. فکرش را بکن که اگر هاشمی بلند پرواز نبود و کرباسچی هکذا. تهران الان برج میلاد نداشت تا بچه ها کنسرت بروند و نیروی انتظامی گیر بدهد.
و نهایتاً اینکه مسابقه می گذارم تا هر کسی توانست از قالیباف حتی یک کلمه حرف و حدیث بیاورد در اتهام و تخریب و بی ادبی و نامدرن حرف زدن و ناجوانمردی و توجیه و ننه من غریبم بازی و فرار از معرکه و ... نسبت به رقیب و رفیق و دشمن و نارفیق و هرکی برندۀ آن خواهد بود. یا...هو
آقاي دلقك ايراني
براي من هم مانند برخي از خوانندگان شما بسيار عجيب است و غير قابل توجيه اين دفاع كوركورانه شما از قاليباف.
مثلا شما تندگويان را به گفته خودتان اصلا نمي شناسيد و حتي نميدانيد او ورزشكار است يا كاسب يا مهندس يا هر چي، يعني در اين حد از او بي اطلاعيد! اما حاضريد او را به انواع تهمتها بنوازيد به خاطر گل روي قاليباف بعد تازه اصلاح طلبان را ناجوانمرد مي دانيد!
جل الخالق
ننه من غریبم بازی ...؟؟؟
استاد این کار است، استاد دلقک!
از آن های های فیلم تبلیغاتی برای برادر شهیدش (که البته گریستن بر پیکر پاک برادر شهید طبیعی است اما نه جلوی دوربین و با برنامه ریزی برای فیلم تبلیغاتی) و آن زار زارش برای "آقا" آنجا که به هاشمی گفت: "تو" باید به حرف آقا کنی یا آقا به حرف تو!
این دو نمونه نقد و سر راستش، باز هم بخواهی میاوریم ... اما کو گوش شنوا؟؟؟؟؟؟
از کثافت و لجن این سردار برای تو گفتن آب در هاون کوبیدن است.
خوش باشی ...
http://chamrannews.com/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87/item/38443
جناب دلقک برای شما هم گویا هدف وسیله را توجیه می کند. چرا هیچ حرفی از خیانت خانم راستگو که با لیست اصلاحطلبها وارد شورا شد و در وقت رای گیری به آنها خیانت کرد ذکر خیری نمی کنید؟ برای شما خوشآیند است که با هر وسیله ای اهداف شما بر آورده شوند. متاسفم برای تان. شما چی چیزی کم از آن حکیمی پور دارید؟
جالب است....
مسوول دزدی های سپاه خاتمی است وگرنه سپاهیانی چون قالیباف فقط - توجه کنید فقط - با توجه به صلاحیت خود پیشرفت کرده اند... نیست که جمهوری اسلامی خیلی به صلاحیت و کفایت آدمها توجه دارد و نه دم تکان دادنشان از همین جهت قالیباف هم مثل صدها جوان رعنا و با صلاحیت دیگر به طور طبیعی رشد کرده و بالا آمده و اصلا ربطی به اعلام بندگی آستان ندارد....
ما اگر کتاب 500 صفحه ای هم بنویسیم از قول قالیباف دلقک توجیه میکند.. به هر حال ما ملت توجیه هستیم دیگر.. چون آنقدر مغروریم( از خامنه ای گرفته تا دلقک و خود و من و شما) که حاضر نیستیم عقب نشینی کنیم به هیچ قیمتی... بیخیال...
ارسال یک نظر