1- واکنش میدانی به بازگشت روحانی از نیویورک که مهمترین حرکت تمام سی و پنج سال گذشته بود یک افتضاح کامل بود. گمان بر این بود که کلیۀ محذوفین و تحقیر شدگان سیاسی و فرهنگی و هنری و اجتماعی و علمی و نخبگانی بویژه در 8 سال گذشته در یک اقدام مسئولیت شناس و وظیفه مند بازگشت رییس جمهور از سفر نیویورک را تبدیل به مراسمی ماندگار در ذهن تاریخ بکنند و نشان دهند که همۀ هنرشان چس ناله های هنگام گیرافتادن نیست و حاضرند یک هزینۀ "چند قدم تا فرودگاه در ساعت مناسب روز" را نیز چاشنی "ای وای ما اگر از بین برویم وطن از دست می رود" می کردند و حداقل در اندازه های جنجال برای اخراج الهۀ راستگو سر و صدای "ما اصلاح طلبان" هستیم می کردند.
2- کجا بودند احزاب اصلاح طلب. چه بلایی سر ان جی او ها و نهادهای مدنی نصفه و نیمه ای مثل خانۀ سینما و تجمع هنرمندان و استادان دانشگاه و معلمان مستقل و تشکل های دانشجویی و ... آمده بود. خاتمی کجا بود و هکذا عارف و ده ها شخصیت تأثیر گذار و پیشتاز جامعه که با صرف یک ساعت از وقت خود در فرودگاه حاضر می شدند و به رییس جمهور خدا قوت می گفتند. چطور است که تا صبح سه بار تیتر روزنامه ها را عوض می کنند که آخرین فعل و انفعال را به تیراژ برسانند. ولی هنگامی که نوبت اقدام ملموس عملی و پشتیبان نیاز است همه در چرت "حالا بگذار ببینیم کدام طرف سنبه اش پرزوتر است تا ... اوف" بودند و هستند.
3- مطمئنم که روحانی که سهل است بلکه خود رستم هم شکست خواهد خورد با این نخبگان مزخرف که فقط خودشان را به جشن های آماده عادت داده اند و بدتر از آن همراه با خود جوانان منتظر واکنش نخبگان را نیز به انفعال و بی عملی سوق می دهند. اگر کسی فکر می کند که "هلو بپر تو گلو" خواهد شد و آنان هم پزش را خواهند داد و لقمه هایش را خواهند بلعید سخت در اشتباهند؛ و باید مجدداً منتظر یک یعقوب لیث دیگر باشند که هیچکدام شان را تخمش هم حساب نمی کرد. و آنوقت باز چس ناله و مظلوم نمایی و "ببینید با من فرهیخته چه می کنند" و ... شروع خواهد شد.
4- نخبگان با عدم واکنش در استقبال مدنی از رییس جمهور در فرودگاه - حتی در حد چند نفر نخبۀ شناخته شده و مشهور و محبوب - هم روحانی را نا امید کردند و هم تندروان را شاد کردند و هم ادامۀ راه را در بین منگنۀ "فشار مخالفان داخل و زیاده خواهی رقیبان خارج" سخت تر کردند. یادمان باشد اگر روز شکست این پروسۀ بسیار مهم و شروع شده باز پیدایشان شد که "من گفته بودم و ... از این قبیل مزخرفات آشنا" بکنند و جبن شان را و بی مسئولیتی شان را در لفافۀ کلمات بپیچند؛ جوانان تف خواهند کرد بصورتشان که: "استاد شما چه قدمی برداشتی برای از دست ندادن فرصت ها"!
همه رفوزه شدند: لیبرال ها، روشنفکران، هنرمندان، دانشگاهیان، اصلاح طلبان، احزاب و انجمن ها و نهادهای مدنی و ... اما رفوزگی اصلاح طلبان مذهبی و شخصیت ها و نهادها و انجمن ها و تشکل ها و مطبوعات شان در صدر این افتضاح ملی بود. متأسفم! یا...هو
۳۱ نظر:
سلام، عرض شود ویروس همه گیری در ایران شایع شده به نام " عافیت طلبی" از علائم این ویروس بروز فاکتورهایی مثل ، پول پرستی، نان به نرخ روز خوری،مقام پرستی، از چشم خان نیفتی و از این قبیل چیزاست. ملتی که به این ویروس مبتلاست فقط باید جو گیر شود ( جو گیری عارضه ایست که در آن شخص منافع خود را برای مدت کوتاهی نادیده میگیرد و میافتد روی دنده قوز) تا معالجه شود (مثل سال ۵۷).هنوز آمادگی خروج از وسطی را نداریم، نگاه به برجهای چندین طبقه و ماشینهای مدرن و زندگیهای پر طمطراق و حرفهای روشنفکر مآبانه نکن، هنوز گاگولیم در مقیاس جامعه جهانی .
بابا خوب بود که ، دلقک میخواستی اندازه 22 بهمن بریزن بیرون ؟ بعدشم یدفعه ای بود و دیشب ساعت 11 12 شب تازه اعلام شد.خیلی هم خوب بود.جو نده ، بی تربیت.
سلام دلقك عزيز
يه احمقي به نام خامنه اي بعد از سالهاكه صغير و كبير بهش مي گفتند رضايت و اجازه براي رابطه با امريكا رو صادر كنه .حالا به هر دليلي و از سر اجبار ظاهرا راضي شده ، نخبگان هم سعي مي كنند رفتاري محتاطانه داشته باشند تا يوقت آقاي خامنه اي يهويي شاخ نزنه به ميز مذاكره !
تیمسار جان من خواننده دائمی مطالبتم و تقریبا ( به جز نظرت در مورد انتخاب قالیباف و این نظر اخیرت ) اکثر مطالب و تحلیلهات به دلم میشینه. تو این مورد اخیر واقعیت اینه که جامعه هم شوک زده بود خبر دیشب ساعت 11 پخش شد. ما ملت هم که خودجوشمون اونطوری ها نیست که !!! بنابراین موضوع فقط لجستیک بوده ضمن اینکه درک اهمیت این اتفاق برای عموم خیلی دشواره ...بر عکس روشنفکرایی مثل خودت! بنابراین کمی حوصله لازمه تا ملت بفهمند چی شده. ... ضمنا به نظرم اقدام عجولانه گروه خودجوش جوش آورده کاملا ساماندهی شده که با لشکر صد نفره اش آمد و علیه روحانی شعار داد و شلوغ کرد از اون اشتباهات اساسی بود که قطعا خیلی مشکلات آینده رو حل می کنه....باید ماند و دید :آینده روشنه.
می گویند مبارک خوشگل بودآبله هم درآورد!حالا فکرکنیم خامنه ای خوشگل است پشتیبانی آمریکا را هم بدست آورد! حالا یک چیزی می شویم شبیه شاه سعودی که هم هم پیمان آمریکاست وهم نسبت به حقوق بشر بی خیال! چی فکر می کردیم چی شد!!واقعا جای جشن گرفتن دارد!
دوست گرامی !الان که کم کم داره فیلم ها و تصاویر آپلود میشه متوجه میشیم که بزرگنمایی مخالفین بیشتر ژورنالیستی بوده...امروز هم دانشگاهی بود هم دانش آموز هم هنرمند .... شادی امروز در جامعه کاملا محسوس بود شاد باش!
شاید نوعی سیاه بازی باشد. چه کسی است که نداند که بدون اجازه اطلاعات هیچ کس آب هم نمی تواند بخورد چه رسد به اینکه به سفیر مقام معظم رهبری تخم مرغ پرت کند
با نظر غریب آشنا بیشتر موافقم و البته متأسفم اگر نخبگان کشور چنین عقب مانده و چرب اندیش شده باشند. اما بقیۀ دوستان فقط توجیه کرده اند و غیبت نخبگان نامدار و دانشگاهی و هنری مطلقاً موجه نبوده و آنان هم اطلاع داشتند و هم وقت داشتند و هم امکان تماس با هم و هماهنگی داشتند و هم تحلیل داشتند و دارند که فرار از صحنه بخاطر پررو نشدن و عدم تجاوز دشمن عین کثافت کاری است و عملۀ تندرو فقط در مقابل کنش عقلاست که عقب نشینی می کنند. یا...هو
برای آن دوستی هم که از عربستانی شدن گفته یک کامنت در بالاترین داشتم که برایش می گذارم اینجا:
شما بهتر است مطالعات بیشتری بکنید و مسائل جامعه شناختی را به این سادگی اینهمانی نکنید. مقایسۀ ایران و عربستان از نظر فرهنگی و مذهبی قیاس مع الفارق است و آنچه که مانع است در عربستان عرف غالب مذهبی جامعه است و نه امریکا و سرکوب داخلی. لذا مطلقاً جای نگرانی نیست و ایران امروز مردمی سکولار و مذهبی سکولار دارند و کافی است که با مرکز و نماد لیبرالیسم جهان (امریکا) مراودۀ معمولی داشته باشند تا جامعۀ ایران با سرعت بیشتری بسمت حکومت عرفی برود. یا...هو
تیمسار عزیز می دانم مخاطب و دلخوریت از روشنفکران و نخبگان مدعی ست اما ناخواسته صدها نفر علاقمندی را هم که بی هیچ حمایت و برنامه ریزی خود را به فرودگاه رسانده و از نماینده کشورشان حمایت و استقبال کرده اند هدف قرار داده ای....فکر می کنم لازم نیست توجیهی کنیم آینده روشن است چرا که :
.بقول شاعر :
خلق اینک متفکر شده است
و چو دریایی پهناور می آید پیش
چه کسی می خواهد
دریا را متوقف بکند
دلقک عزیز فکر کنم از یک منظر حرف شما خیلی مهم میتونه باشه. اما در این مورد فکر کنم همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد.
در این دوره جامعه برای رسیدن به اهدافش خیلی مهم هست که تماماً احساس مسئولیت کنند همونطور که گویا سایت محصولی اهمیت این قضیه رو خوب فهمید و فراخوان داد برای تجمع مخالفان، موافقان هم میتوانستند و باید عرضه می داشتند و می خواندند خوابی که دشمنان روحانی برایش تدارک دیده اند و در بدو ورود روحانی را دلگرم از ابتکار لحظات آخرش میکردند. نه! من فکر می کنم با شما موافقم، اونها حداقل اگر رصد می کردند متوجه میشدند که گروه مقابل چه خیالی در سر دارد. و یک تدبیری لااقل محتاطانه میچیدند، تنها ترسشان میتوانست این باشد که در این فرصت کوتاه جمعیت کمی به صورت خودجوش حاضر شود و رسوایی بار بیاید، که آن هم قابل حل بود. شاید روحانی از نیات مرکز قدرت در ایران باخبر بود ترجیح داد این قسمت قضیه رو بی سرو صدا طی کند.
تا یک جنگ علنی.
من فکر میکنم این قسمت های کار که روحانی و تیمش خلاف انتظارات ما (اصلاح طلبان به نوعی) عمل میکنند اون جنبه میانه روی ای هست که میخواد دخیل کنه، شاید از قصد ریاست جمهوری بیانیه داد که استقبالی در کار نیست، شاید هم با ایما و اشاره میخواست بگوید استقبالی هم می تواند در کار باشدها ای ملت!!! اما اگر مردم می آمدند به نظرم فضا مانند سال 88 دوقطبی میشد بین تفکر طرفدار خاتمی! و احمدی نژادیسم!(خط سرخ انقلاب)، و اونوقت مانند شورای شهر هر دو طرف باید موضع می گرفتند، که با عدم اینکار، روحانی میتواند این مسئله رابطه با امریکا را در قالب توجیه امنیت ملی بیشتر کشور و منافع ملی یا هر چیز دیگری که در ذهن دارد حل کند. یعنی اون جنگی که اصلاح طلبان در شورا راه انداختند اینبار اصولگرایان راه انداختند و شاید هنر اصلاح طلبان این بود که وارد بازی نشدند. نه اینکه اینها آتو بگیرند که طبقه تجدد خواه دنبال قرتی بازی و لاابالی گری و زیر پا نهادن تمام ارزش های انقلاب و خون شهدا است از این رابطه. روحانی الان رئیس جمهوری است که رایش را از تمام روستاها و شهرهای کشور میداند، فکر کنم ترجیح بده که در همون جایگاه بمونه تا اینکه به سمبل ریس جمهور دلخواه طبقه تجدد خواه معرفی بشه. حتی کسانی مثل توکلی که مواضع مثبت دارد اگر ما برویم پشت سر روحانی خودشان را جمع و جور میکنند.
اینها کلا به نیات ما شک دارند و به خود ما.
اما اون حس وظیفه شناسی که خیلی مهم است به نظرم مردم باید در کانونهای جدید وارد شوند و از دولت کمک بگیرند، یعنی در مواردی که ابتکار امور با مردم باشد زیاد حساسیت ایجاد نخواهد کرد، مانند نجات باغ گیاهشناسی نوشهر. کلا به نظرم مردم باید از ایجاد حساسیت در تمام طیف مقابل دوری کنند در این چهار سال اول. حالا چه خود مبتکر چه دنباله رو دولت. البته این هم یک نقض قرضی داخلش است، شما نمی توانید به چپ نگاه کنید و دقیقا از راست سر دربیاوری، منظورم این است که در طی فرآیند رابطه با امریکا نیروهای مدرن نیز باید دخالت داشته باشند و امتیازات خود را بگیرند و شکل رابطه را نیز مدرن تر کنند، وگرنه عربستان سلفی نیز با امریکای مهد دموکراسی (حالا نسبی) رابطه دارد، ولی چه فایده به حال مردم؟!! ولی در این مورد چون ما باز هم رئیس دولت را خودمان انتخاب کردیم در این اول کاری برای مدت کوتاهی میتوانیم خیالمان از نیات او آسوده باشد شاید.
میدانم که شاید نظرم خیلی کانالیزه شده و از یک پنجره باریک به قضایا نگاه کردم ولی این هم می توانست یکی از دغدغه های تیم روحانی بوده باشد. و من باز هم هیچ نظر قطعی ای راجب متن شما ندارم و مثل خیلی از مواقع به این سردرگمی خود افتخار میکنم. چون تحلیلم که معلوم میکنه نظرم رو، اما با خوشحالی روحانی در عکس از حضور عده ای ناچیزی از مردم دلم چیز دیگری میگوید. چون ما نظامی نبودیم تیمسار، در خیلی مواقع خودمان را از تصمیم گیری خلاص میکنیم، امیدوارم خدا هیچ وقت مسئولیت جمعی که نیاز به تصمیمات آنی دارند را به من یکی که محول نکنه :-)
"مثنوی" شد باز هم. ببخشید. چون این مسئله وظیفه شناسی نیروهای مدرن پس از انتخاب روحانی و اینکه آیا از امروز باید در خانه هایشان بنشینند و منتظر و اینکه حد و حدود عملشان باید تا کجا باشد قبلا ذهنم را یکبار مشغول کرده بود حرفام زیاد شد. ببخشید باز هم. قول میدهم فکری به حال این مثنوی نویسیم که گاه از متن شما بیشتر میشود بکنم.
پاینده باشید. شب و روز همگی خوش.
با تمام اینکه سعی میکنم انسان مدرنی باشم ولی نمیتونم خوشحالی خودم رو از سوزش طرفداران احمدی نژاد مخفی کنم که می گویند:
نقل از دیگربان-محتوای این رسانهها(پایداری و احمدی نژادی) در چند روز اخیر نشان میدهد بحث اساسی آنها این مسئله است که اگر قرار بر آغاز مذاکره با آمریکا بود٬ چرا علی خامنهای چنین اجازهای را به محمود احمدینژاد نداد.
چرا؟ چون رییس دولت شما بی شخصیت بود. در حدی نبود که بزاریش جلوی میز مذاکره کلان و آبروتو نبره یا یادش نیاد یکدفعه که زیپ شلوارش باز هست و جلوی مجری نکشتش بالا. چون با تقلب اومده بود سر کار و همه هم 90 درصد مطمئن بودند که هیچی نباشد لااقل 24 میلیون رای ندارد. چهار سال مارو حرص دادید و مملکت رو به قهقرا بردید، حالا یک کم از غصه و حرص دق کنید ترا به خدا. و دست رهبری هم درد نکند. تلویزیون هم فقط استقبال جوانان رو به صورت کادر بسته بیشتر از روحانی نشان داد. خطری که وجود داره این هست که اینها تمام موفقیتهای روحانی را تا ابد قیامت مدیون گردن کج کردن پیش امریکا تبلیغ خواهند کرد که به قول مقام معظم رهبری به دَرَک.
سه چرخه.
و درود بر دختری که الحق فرزند مادری به نام رخشان بنی اعتماد است. مرسی باران کوثری عزیز. نشون داد اگر اهل کنار گود ایستادن و فقط مصرف کردن نباشی، وقت به اندازه کافی بود.
و باز هم:
سه چرخه.
بابا دلقک جان چه توقعی داری از این قشر بی ...ایه، اینها منتظر هستن که مردم ایران یک حرکت دموکراتیک انجام بدن، بیان بشینن سر سفره آماده.
دلقك جان ، دل نگرانى و ناراحتى شما را كاملا درك مى كنم، اصولا ما با دو گروه تندروى سياه مواجهيم كه خودشان را سفيد مى پندارند و هر دو گروه در يك موضوع توافق دارند و آن عدم رابطه ايران با آمريكاست، يكى آنرا خطاى دينى و مكتبى مى داند و گروه ديگر باعث بقاى جمهورى اسلامى و عدم بر اندازى. و جالب اينكه اين دو گروه بدون آنكه خود بخواهند در يك سنگرند و نتيجه آن تضعيف و نا بودى ايران است.
حالا ما همه بايد نگران باشيم كه در حالى كه اين دو گروه مشغول تجديد قوا و خروج از شوك اوليه هستند ، مجموعه خاكسترى رنگ نخبگان كه اصلاح طلبان هم خود را از اين گروه مى دانند و پشتوانه رنگهاى ديگر جامعه را هم دارند در چه حال و مشغول چه كارى هستند؟
ارادتمند افشين قديم
حرفت درست است... نخبگان و نیروهای اصلاح طلب ایران گندیده اند... موجود گندیده هم کاری نمی تواند بکند.. بیچاره ما که مجبوریم با اینها بسازیم... اما نگران نباش دلقک... دستور از بالا آمده و هر اتفاقی هم بیفتد توافق انجام خواهد شد... به من و شما ربطی ندارد!!!
دوره گرد عزیز، اگر همین صد-صد و پنجاه نفری که به استقبال رفته بودند نمی رفتند، و صدا و سیما آن فیلم را نشان نمی داد، از کجا نه معلوم که ورق بازی و جو را در داخل همین اینها برنمی گرداندند؟ حتی بر ضد خواست مقامات بالا. به نظرم که به خیر گذشت، چون اینها تا مدتها بهانه برای تجمع داشتند و دارند و نیروهای اصلاح طلب فقط همین فرودگاه را داشتند آن هم به بهانه استقبال از رئیس دولت. در هفته های آتی میخواستند برای حمایت از رابطه با امریکا تجمع برقرار کنند؟
مقداری درست میگویی، و باند پایداری عددی نیست، چون حتی یک سپاهی هم در مقابل تماس تلفنی موضع نگرفت. ولی ما ایرانی ها خیلی وقت ها به خوشحالی و جمع کردن غنایم احد مشغول شده ایم و ضربه خوردیم. چون جمعیتی که میلیونی 25 خرداد میاد بیرون مطمئناً از حضور در امروز ترسی به دل نداشت، فقط برنامه ریزی میخواست که بزرگان در خواب بودند شاید. حالا که میبینم تلویزیون اون فیلمو نشون داد و موج بعد از این واقعه چطور میتونه دهان ها رو ببنده، و به نوعی پازل دلقک نصفه و نیمه و کج دار و مریض اجرا شد اما خنثی کرد توطئه خناسان رو فعلا، مطمئن شدم که حرف دلقک درست بود.
سلام دلقک جان
بسیار عالی ونکته سنجی کردی ولی طرف ما (روحانی) هم یادت نره که یک آدم امنیتی به تمام معنی است واگر لازم ببیند راههای خوبی برای گوشمالی بلد است وشاید بهتر دیده برای سناریوی که دارد استقبال در تهرانش همین طوری باشد وگرنه بلد بوده که باهلی کپترهم میتواند رفت.ومیداند که اوباما معنی پرتاب کفش را میداند پس بساط کفش خوری راه می اندازد.ببینیم وتعریف کنیم
منظور من ابداً ربطی به روحانی ندارد. من احساس مسولیت نخبگان و روشنفکران و سیاستمداران را زیر سؤال برده ام و مطلقاً هم هیچ توجیهی قابل قبول نیست. زیرا در حالیکه آن دویست نفر دردانه هایی مثل باران خانم کوثری براحتی توانستند سپاس شان را تقدیم رییس جمهور بکنند؛ همۀ "منم"های دیگر بطریق اولی می توانستند انجام بدهند. فارغ از اینکه روحانی چه می اندیشیده جامعۀ مدنی و بویژه نخبگان اصلاح طلب موظف قطعی بودند که از ایشان استقبال کنند. آن پرتاب کفش هم خیلی بد نبود و حتی اگر خشونت تا این حد کنترل شده باشد مبارک هم است زیرا آنان هم حق دارند حرف شان بزنند و مخالفت شان را تبلیغ کنند. یا...هو
چرا فکرمیکنید معیار حق و سنجش شما هستید و روشنفکران و نخبگان به ندای شما لبیک نگفتند پس بی مسئولیتند! من خودم طرفدار روحانی هستم ولی وقتی نوشته های شما را در باب تمجید از او می خوانم یک حالی می شوم و یاد دوستی خاله خرسه می افتم!خیلی اغراق می کیند. من خودم طرف روحانی هستم ولی اذعان دارم که بجز یکعمر فریب چیز دیگری در کارنامه خود ندارد!تنها علت وجودی او ایجاد تکثر سیاسی در فضای سیاسی ایران و تقویت جناح رفسنجانی است و بس والا طرفداری از او چنگی به دل نمیزند.
من فقط نظرم را به اشتراک و داوری گذاشته ام و نخبگانی را که مثل من استدلال نمی کنند بچالش خطا بودن نگاهشان نواخته ام. و الا من محور هیچ کجا نیستم و منتظر دلیل شما هستم که چرا نباید از روحانی استقبال می کردند. ضمن اینکه من از همۀ رادیکال ها دوستی رادیکال را بیشتر دوست دارم و همانطور که دوستی ام پر سر و صداست نقدم هم بی رحمانه و سلیطه است. یا...هو
اثبات مدعا بر مدعی است. شما باید ثابت کنید که چرا باید می رفتند نه اینکه ما ثابت کنیم چرا نباید می رفتند . از طرفی دیگر این حرکات نمایشی و فرمایشی به جایی نمی رسد و ذهن ناخوآدگاه جمعی مردم موقع مناسب برای پشتیبانی را تشخیص میدهد و آنموقع بدون هیچگونه فراخوانی از شب قبل دم فرودگاه صف خواهند کشید. فعلا ملت در حال ارزیابی موقعیت جدید هستند . بزرگترین شاهکار روحانی ازادی زندانیان سیاسی خواهد بود که نامش را برای ابد زنده خواهد کرد.او در اینصورت حمایت قلبی و نه مشروط میلیونها ایرانی را بدست خواهد اورد.
سلام دلقك عزيز
از روزي كه آقاي روحاني انتخاب شدن ، دائما نگران اين مسئله بودم كه از فرداي انتخاب وزير ارشاد ، هر ننه قمري با درخواست كسب مجوز روزنامه و مجله ، جلوي در وزارتخانه ايستاده باشه ، آقايان به اصطلاح اصلاح طلب معركه اي راه بندازند حسينقلي خاني ، كه اگه واسه ملت خيري نداشته و ندارد براي آقايون كاغذ يارانه اي و شهرت فراواني دارد ، خوشبختانه اين اتفاق نيوفتاد ، چون الان خيلي به ضرر مذاكرات بود
اونهايي كه تو ايران زندگي مي كننند احتمالا يادشونه ، چند سال پيش قرار بود يه طرحي تو مجلس مطرح بشه بعنوان " خانه عفاف "
كه خبرش تو سطح جامعه بطور گسترده اي پخش شد ،مردم شروع كردند به جوك ساختن و گفتن اين حرف كه : جمهوري اسلامي به ... كشي افتاده
طرحي كه آقايون واقعا جدي بودن براي اجرايش ، با گفتن همين جمله توسط مردم ، تخته شد ، رفت
حالا آقاي خامنه اي لطف فرموده اند ، غلط كردم ، گوه خوردم در فارسي را به عربي ترجمه كردند و اسمشو گذاشتن : نرمش قهرمانانه !
همون بهتر كه جامعه مدني و نخبگان، زياد سر و صداي شكر خوردن اغا رو در نيارند ، شايد به خاطر غرورش پشيمان بشه !
پاينده باشيد
///
مردم معمولی دیگر برای امام زمان هم بیرون نمیروند اگر زیر پرچم حمهوری اسلامی باشد. این مشاهده میدانی من است. اگر هم کسی آمد بدان خودجوش نبوده.
///
دلقک عزیز یکی از نشانه های بیماری عصبی این است که فرد قادر به ایجاد کنترل و تعادل در دوست داشتن و یا خشم خود نیست. یا رومی روم است یا زنگی زنگ. این طبیعی نیست و امیدوارم شما دچار ان نباشید و فقط از سر مزاح گفته باشید والا دیگر نوشته جات شما نیز می تواند آلوده به عصبیت , مهر طلبی و یا برتری جویی بعنوان صفات بارز شخصیت عصبی بوده باشد.
عزیزان من ، ناشناسان عزیز که همین ناشناسی شماها هم بابت همان ویروسیست که گفتم، آخه هماهنگی چیه ؟ مگه برای نرفتن به استقبال رئیس جمهور هماهنگی شده بود که انتظار دارید برای رفتن به استقبالش بایستی هماهنگی میشده ؟؟ عزیزان من هیچ کدام از ما ذاتا حاضر به این زحمت نبوده ایم برای خودمان ، مگر برای پیروزی در مواجهه دو نیرو بایستی منتظر ضعف نیروی مقابل بود فقط ؟ چرا نیروی ما نبایستی حرکتی میکرد؟مصلحت اندیشی ختم به جبن و خاری میشود در مقابل نیرویی که به هیچ چیز پایبند نیست. بابا یک نسل گذشت و هیچ کس بلا نسبت همه، هیچ کاری نکرد. بالاخره کنتاکت باید یک جایی اتفاق بیفتد یا شروع شود عزیزان من.از همین اقای روحانی هم باید ما استفاده ابزاری بکنیم با همین حمایت کردن ها. آنوقت هی میگوییم این آقا آدم حکومت است و سر ملت کلاه میرود آخرش. این حرفها باعث میشود که حکومت همان کلاهی که خودمان آنرا ساخته ایم بگذارد روی سرمان .آخر سر اینکه اگه کسی نرفته استقبال ایشان فقط از بابت مصلحت اندیشی خودش بوده ولاغیر.زبونم لال گفته گور بابای مملکت.این آقا که نمیتونه شق القمر کنه تا ندونه کسی پشتش نیست. این هم یکیه مثل شما که منافع خودش براش مهمتره تا منافع جمعی ، حالا یک ورژن بهتر.
پس از وقایع88 و پس از فداکاری ها و جانفشانی های مربوط به آن(خرداد و 13آبان و عاشورای88 و...) و پس از تحلیل نیرو و امیدشان و در نتیجه یاس و سرشکستگی و خفقان... ملت از همه چی خسته ان و بیزار
یکیش خود من
گرچه در انتخابات شرکت کردم و کردیم ولی آن هم شرکتی دردآور و بغض آلود بود
به غریب اشنا
مردم به سیاستمداران اعتماد ندارند و انها را چوپان دروغگو میدانند. زمان خاتمی نیز این تز قویا مطرح بود و عده زیادی از مردم "بدون قید و شرط" اقدام به حمایت و تجمع برای خاتمی کردند ولی در نهایت کار دیدند که او بدون هیچ درنگی همه آمال و آرزو های انها را به درهمی از جانب رهبر فروخت!روحانی که سابقه خیلی بدتری از او در ماجرای کوی دانشگاه دارد! نه داداش ما از روحانی حمایت می کنیم ولی حمایت مشروط.یک قدم پیش بگذارد ما دو قدم برایش پیش می گذاریم. ولی اینکه هنوز هیچی نشده از او یک بت بسازیم و بع بع کنان بدنبالش روان شویم نه ما نیستیم.شما اگر خواستی تنها برو و ما را گول نزن.
عجبم از شم تیز شما که چرا به این اشتباه در افتاده ای ! استقبال پر شور اگر در آن ساعت بدهنگام از حیث شاغلین ممکن هم بود، مفید نبود. برادران چماق به دست زورشان هنوز خیلی زیاد است! باید قورباغه وار آب پزشان کرد. هر اقدام شوک آفرینی می تواند گاردها را بالاتر از این که هست ببرد و تغییر را مشکل کند. تصور من این است که با تدبیری که از روحانی دیده ام؛ به همین راضی تر بود و حتی وجود مخالفین را هم نعمت می دید برای خودش و مذاکرات پیش رویش! حتما وجود این چماقیون برای پیش بردن مذاکرات لازم است! که به نظرم هوش شما نیاز به افزودن توضیح و علت تراشی در دفاع از این نظریه ندارد!
*
گمان می کنم یک مقدار احساساتی شده اید و بر چارچوب تحلیلتان سایه افکنده این شوق !
آقا ما که نگفتیم برین کفن بپوشین (دور از جون) و برین فرودگاه استقبال ایشون !! روحانی که از خودشون بالا آمده ، اینجوری نبود که چماقدارا بریزن سر استقبال کننده ها، چی داری میگی عزیز من، تو که هنوز دوئل نکرده ، مرده ای. محال بود تو موقعیت کنونی چماقداری در کار باشه ، میشد گٔل به خودی که این . تازه قبلش هم که برادران در فرماندهی سپاه حمایت کرده بودند این سخنرانی ایشون. اگه چماقداری میومد و جمعیت هم زیاد میرفت از ملت ، دو راه بود یا اینکه اقدامی نکرده برمیگشتند ، دوم اینکه درگیر میشدند و ملت هم که زیاد بودند حسابی میزدند چماقدارا رو و حداقل برای یک بار قصه این آدمای بی هویت جمع میشد ، تازه نیروی انتظامی و ضدّ اغتشاش هم مجبور بود از ملت حمایت کنه والّا باز هم میشد گٔل به خودی. دوست عزیز ناشناس من نمیشه که آدم به آب بزنه و خیس نشه، یه ذره خیس شدن بد نیست .
تیمسار تورو خدا از خوبی های این دکتر ظریف هم بنویس که اصن خداوکیلی تا حالا مثلش رو نداشتیم.فیس بوکش رو ببین چقدر محشره، چطور میاد گزارش کارهاشو میده، صداقت تو نوشته هاش موج میزنه.چقدر این آدم، مرد بزرگی هست و دوست داشتنی، درست مثل خودت.
سه چرخه راست می گوید...
همیشه اینطور نیست که بالا به پایین دستور بدهد... گاهی هم ممکن است پایین بالا را آچمز کند... مثالهای مختلفی می توانم بزنم که همین دوستانِ پرتاب کفش توانسته اند با هوچی بازی حتی راس نظام را نیز به واکنش وادار کنند... اما تصور می کنم توافقها شده و کار تمام است ... البته در مورد پرونده اتمی.. اگر چیزهای دیگری هم در کنار حل مشکل اتمی بخواهیم فرد مورد نظر روحانی نیست... خودمان باید دست به کار شویم... خودمان هم که به قول دلقک خوابیم! پس چه می توان گفت...
ارسال یک نظر