۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه

از سرنوشت احمدی نژاد تا دشواری های روحانی. و گله از عدم واکنش به مرگ پناهجویان!


1- میثم از آینده پرسیده در پست قبل و اینکه در قبال این لجاجت و بی تدبیری خامنه ای در کوبیدن به طبل توخالی دشمنی و بدبینی به عالم و آدم حسن روحانی و مشاوران ارشدش بویژه هاشمی رفسنجانی چه خواهند کرد و چه باید بکنند. چه خواهند کرد را نمی توان دقیق پیش بینی کرد. اگر سؤال میثم راجع به احمدی نژاد بود و چه خواهد کرد بعد از تحویل دولت راحت تر و شفاف تر می توانستم بگویم که: "مستند به این عشق آتشینی که خامنه ای نشان می دهد به پسر محبوب. احمدی نژاد قطعاً عضو مجمع تشخیص مصلحت خواهد شد و قبول هم خواهد کرد و هر وقت دلش خواست خواهد رفت آنجا هم برای کسب اسرار دولت و حکومت و هم برای شلوغ کاری و رفتن روی نرو جبهۀ هاشمی و روحانی! و البته احمدی نژاد دفتر دستک مفصلی هم خواهد راه انداخت و بعنوان نمایندۀ ویژۀ خامنه ای سفرها خواهد کرد و سخنرانی ها انجام خواهد داد و محتمل روزنامه ای و تریبونی هم برای بر هم زدن تعادل دولت و اجرای نقشه های خامنه ای تدارک خواهد دید. چون همانطور که دیده اید بعد از اینکه مشایی مرتب وعده داده بود که امام زمان خودش از آن پشت اوضاع را کنترل خواهد کرد و همه چیز بنفع ماندن آنان در پاستور پیش خواهد رفت و دروغ از آب در آمد حالا دیگر احمدی نژاد از مشایی و بهارش فاصله گرفته و نقد فتوکپی ولی فقیه را به اصل امام زمان ترجیح داده و در حال بازگشت کامل به آغوش پدر است.

2- اما در مورد چه می توانند بکنند هاشمی و روحانی. واقعیت این است که شرایط بشدت پیچیده و سخت است. و تا آنجا سخت و پیچیده است که کارشناسان مستقل اعتقاد دارند که جز در داخل یک اجماع ملی و آشتی همه جانبه امکان توفیق دولت جدید با هر اندازه از توانایی های مدیریتی و کارشناسی هم امکان تحقق ندارد. اینان معتقدند که هر گونه تحرکی نیاز به منابع مالی و بودجه و درآمد دارد. و در حالیکه درآمد های ایران در حوزۀ نفت و گاز به کمتر از نصف کاهش یافته و از سوی دیگر احیای این درآمدها نیز حتی در صورت پیشرفت در پروندۀ هسته ای و کوتاه آمدن غرب حداقل دو تا چهار سال زمان می برد که هم تحریم ها بتدریج رفع شود و هم بازارهای فروش از دست رفته مجدداً باز یابی شود و هم توان استخراج نفت و گاز که بشدت پایین آمده و نیاز به سرمایه گزاری های ده ها میلیارد دلاری دارد و فن اوری نوین می خواهد و الاماشاءالله... تا حدودی ترمیم شود؛ تنها امید برای راه اندازی چرخ اقتصاد می تواند جذب سرمایه های ایرانیان خارج از کشور اولاً و سرمایه های جهانی و بین المللی باشد ثانیاً. که هر دو اینها نیز به بهبود شرایط سیاست داخلی و امنیت برای سرمایه گزاران داخلی و خارجی مشروط است. تازه اگر از محدودیت های اجتماعی و شرعی بگذریم که خودش عامل عمده ایست در عدم رغبت سرمایه داران و کارآفرینان برای ورود به ایران و کار با دولت ایران.

3- البته روحانی و مشاوران و وزرایش دست شان خالی هم نیستند و همانطور که دورۀ احمدی نژاد نشان داد و حالا سنت شد و روحانی می تواند عطف به ماسبق کند و استفاده کند این است که توانایی ها و اختیارات قانونی رییس جمهور هم آن چنان کم هم نیست که نتوانند سیاست هایشان را جلو ببرند. ترس و واهمه اینجاست که روحانی و هاشمی روحیه های محافظه کار و تدافعی دارند و قدرت شان هم در مقابل خامنه ای که روحیه اش هم تهاجمی است کم است و اگر بخواهند با روحیۀ صبر و انتظار و کوتاه آمدن های ابتدایی شروع کنند شک نباید بکنند با تدارکی که جبهۀ تندروان دیده اند برای فلج کردنشان شکست سختی خواهند خورد و قافیه را خواهند باخت. اینان باید از همین الان هر نوع حمله ای را با حمله ای شدیدتر و متقابل پاسخ بدهند و هر نوع بی اعتنایی خامنه ای را با نادیده گرفتنش در تصمیمات سیاسی پاسخ متعادل کننده ای بدهند. اینکه فکر کنند که انشاءالله گربه است و مرتب بخودشان وعده بدهند که بلاخره خامنه ای از خر شیطان پایین می آید گمانی بشدت معیوب و باطل است و روحانی باید در همین ابتدای کار سنگ هایش را با خامنه ای وابکند و گربه را دم حجله بشهادت بطلبد.

4- و بعد از اینکار مهمتر از هر وزیر و کابینه ای تیم رسانه ای روحانی است که مهم است. با کمال تأسف تا اینجا که تیم رسانه ای اطراف روحانی نمرۀ قابل قبولی نگرفته اند و در مدت یک ماه ونیم گذشته نه اطلاع رسانی قابل قبولی داشته اند و نه واکنش های درست و درمانی. بعنوان یک مثال کوچک - فقط یک مثال از ده ها مورد - نگاه کنید به انفعال آنان در دو موردی که مهاجران گریخته از ایران در شورش استرالیا و آب های اندونزی کشته یا غرق شده اند و تیم رسانه ای روحانی باید و می توانست بیانیه صادر کند و مقداری هم از رنج آوارگان ایرانی قاطی می کرد و به اوضاع کشور ربط می داد و ... در حالیکه حتی یک تسلیت خشک و خالی هم نگفتند. همه چیز که در پیروزی تیم ملی فوتبال و والیبال خلاصه نمی شود. مهم قضیه آنجاست که سیاست های غلط حکومت در همۀ سال های گذشته بوده که چهار میلیون ایرانی را آواره کرده و هر روز هم شدیدتر می شود و ده ها هزار تن از این پناهندگان بکام مرگ و نابودی افتاده اند غیر از رنج دوری از وطن و خانه و کاشانه.

5- فقط خواستم یک نمونۀ دم دستی بیاورم و بگویم که تیم رسانه ای روحانی باید بسیار چابک باشد در مقابل هم رنج ها و شادی های ملت و از آنان هم برای روحیه دادن و هم برای همدردی کردن و همدلی نشان دادن استفاده کند و با اعتراف بمصیبتی که در طول سال ها بر وطن و بر ایرانی رفته رنج ملت را تعدیل کنند؛ و مهمتر از آن تهاجم تدارک دیده شده توسط رادیکال های اوباش را درست رصد کنند و چشم در مقابل چشم معامله کنند. اینکه خوش خیال باشند که اگر اینان کوتاه بیایند آنان نیز حیا خواهند کرد یک رؤیای هالوگرانه است و امکان ندارد طرف مقابلی که ما می شناسیم بکمتر از نابودی رقیب و رفیق و وطن کوتاه بیایند. البته بازهم تأکید می کنم که از روحیۀ محافظه کار هاشمی رفسنجانی و بتبع روحانی بیمناکم. زیرا وقتی برای تلف کردن ندارند و اگر نتوانند در شش ماه اول دولت شان اتوریته و نفوذ خود را تثبیت کنند هم قافیه را نزد جناح خامنه ای خواهند باخت و هم رأی دهندگان را از خودشان نا امید خواهند کرد. یا...هو

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام تلخک
باز تو ببخشید، شما آیه یأس خوندی!.
نکات امیدواری را مثل نوشته های خودت شماره می کنم:
1. اگر خامنه ای و اذنابش حالت تهاجمی گرفته اند از قوتشان نیست بلکه از ضعفی است که شیرفهم هم شده اند بعد از انتخابات که چه اقلیت شکننده ای هستند. پس تهاجمشان برای نباختن بیشتر است و نه ازسر قدر قدرتیشان.
2. اگر روحانی گفت من سرهنگ نیستم و حقوقدانم این مربوط به انتخابات بود و اون حال و هوا اما الآن روحانی هم سرهنگ است و هم حقوقدان و روشش هم اعتدال است و هم برای بازستانی حقوق ملت محکم می ایستد و شاید هم گاز انبری یه کارهایی بکند.
3. هاشمی و روحانی روحیۀ محافظه کاری ندارند بلکه با سکوتشان بیش از هر فریادی بر سر اقتدارگرایان آوار می شوند؛ نمونه اش را در گمانزنی کابینه ببینید که هرچه طرف مقابل خودش را جرواجر می کند که فلانی ها و بهمانی ها نباید در کابینه باشند روحانی به آنها محل سگ هم نم گذارد وانشاالله در روز تحلیف با معرفی کابینه همه را سورپرایز خواهد کرد.
4. آن روزی که هاشمی و روحانی روحیۀ محافظه کاری داشتند گذشت چون این پشتوانه قدرتی را نداشتند . پشتوانه امروز اینان در کل این 35 سال بیسابقه است از توده مردم بگیر تا فرهیختگان و دانشگاهیان و مسئولان سابق تا روحانیت و مراجع وحتی بدنه سنگینی از سپاه ، ارتش هم که جای خود دارد.

ناشناس گفت...

دلقک عزیز
سلام
ممنون از توجهتان به درخواست دیروزم.
گویا آقای هاشمی92 توصیه تان را گوش کرده و قصد دارند تا هر حمله ای را متقابلا پاسخ دهند و در آخرین اقدام گفته اند:"مردم با حضور و انتخاب خود در 24 خرداد نشان دادند که نظام ما یک نظام دستوری نبوده و در پی تغییر در روند اجرایی کشور هستند."
http://www.tabnak.ir/fa/news/334166/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA

سیگنال خوب و مبارکی است.
اما در کامنت دیروز خواستم بیشتر از فرایند جانشینی بگویید و گزینه های هر دو طرف برای جانشینی خداوند بر زمین و راه رسیدنشان به مقصود.
زیاده جسارت است
میثم

پسر شجاع کاشی گفت...

صبر و تانی استراتژی خامنه ای است. صبر می کند ببیند چی می شود، آخرش دقیقا همان لحظه ای که دست برنده را پیدا کرد، با کمال نامردی و با قاطعیت می زند. پس، عجله با این حریف نباید کرد چون ریش عجالتا دست اوست!

چاکر ، ملا قلی خان گفت...

تیمسار سلام ، ناگفته پیداست که رهبر و دارودسته مرتبط با ایشان (مافیای قدرت)، تنها چاره کار خود را در این دیده اند که مملکت را درگیر جنگ کنند و فعلا با تمام قوا این سناریو را به گردش انداخته اند، متأسفانه با ابزاری که دارند به هدفشان خواهند رسید، غرب آنقدر احمق نیست که بازی موش و گربه را تا ابد با این مافیا ادامهٔ بدهد، ضمن اینکه فهمیده اند که تحریم هم چاره کار نیست.