A Young Girl Reading |
1- حبیب الله عسگر اولادی مسلمان رییس مادام العمر مؤتلفه و دبیرکل جبهۀ موسوم به پیروان خط امام و رهبری در حاشیۀ مجمع این جبهه مصاحبه کرده (اینجا) و از جمله از نامه های سه گانه ای که به احمدی نژاد نوشته اند پرده برداشته و گفته است که اگر روزی لازم باشد - هم تهدید و هم ذخیره برای روز رسوایی - آن ها را علنی خواهیم کرد تا ببینید جبهۀ پیروان چه خردورزانه به رییس جمهور مشورت و راهنمایی داده است. اما بنظر می رسد که همۀ مصاحبۀ عسگر اولادی برای بیان تک جملۀ انتهایی آن باشد که گفته است:
دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین با بیان اینکه طی 10 روز اخیر جبهه نامهای را نیز به رهبری درباره مسایل مطروحه ارسال کرده است گفت: مقام معظم رهبری عنایت فرمودند و نامه را خواندند و بعضی از نکات را تایید و فرمودند که باید در بعضی مسایل دیگر این نکات را هم در مواضع خود توجه داشته باشید.2- نامه ای که عسگراولادی گقته فرستاده اند برای خامنه ای و در کمتر از ده روز هم - در مورد نامه های به خامنه ای یک رکورد است - پاسخ گرفته اند هم از نظر شکلی بسیار پراهمیت است و هم از جهت محتوایی. از جنبۀ شکلی به این دلیل مهم است که احزاب و گروه های فولکس واگنی تشکیل دهندۀ جبهۀ پیروان خط امام و رهبری بسیار محافظه کارتر از آنی هستند که برای خامنه ای نامه بنویسند و مهمتر اینکه نوشتن آن را رسماً رسانه ای هم بکنند. زیرا اینان که در مقاطع بسیار ذوب در ولایت شعارشان بوده اگر هم نامه ای یا ملاقاتی با خامنه ای داشتند بیشتر محرمانه و برای عرض چاکری و چاپلوسی و دستبوسی سلطان بوده است. از جنبۀ محتوایی نیز نامۀ فاش کردۀ عسگراولادی این ویژگی را داشته است که حاوی انتقاد و پیشنهاد به رهبر هم بوده است. زیرا عسگراولادی اعتراف کرده است که خامنه ای تعریف هایشان را پذیرفته اما راجع به انتقاداتشان گفته که: "اگر این نکته ها را هم در نظر می گرفتید (بخوان بصیرت داشتید) بهمان سیاستی می رسیدید که من اعمال می کنم." و هر انتقادی بالضروره به مواضع هاشمی نزدیک تر است چون دو استراتژی بیشتر نداریم: استراتژی توهم انقلابی خامنه ای و استراتژی عقلانیت حکومتی. که در حال حاضر قویترین آدم سیاسی مدافع آن در جمهوری اسلامی هاشمی است.
2- حالا اگر برگردم به بقیۀ گفته های عسگر اولادی که پوچ خواندن دولت وحدت ملی پیشنهاد هاشمی محور اصلی آن است تا کوبیدن بر طبل توبۀ اصلاح طلبان و همردیف کردن حرف های مشایی و موسوی خوئینی ها و هاشمی که ادعا کرده خوراک برای ضدانقلاب فراهم می کنند؛ چنین بر می آید که پاسخ اصلی خامنه ای به پیروان امام و رهبری همان تیتری باشد که من برای این پست استنباط کرده ام: "خامنه ای گفته است که اگر سر در آخور من دارید با هاشمی لاس نزنید". زیرا عسگر اولادی در همین مصاحبه همۀ مواضع قبلی شان در نزدیک شدن به هاشمی و برخی ملاقات هایی که داشتند و غیره را بطور تلویحی پس گرفته و خودشان را تحت بیرق مطلق ولایت خامنه ای باز تعریف کرده است.
3- از صحت قریب به یقین استنباطم از مصاحبۀ عسگراولادی به این دلیل هم مطمئنم که حالا دیگر ابرهای غبار وقایع روز صحنۀ سیاسی ایران کنار می رود و مشخص می شود که منظور اصلی خامنه ای در مورد متوقف کردن سؤال از احمدی نژاد در مجلس هم قبل از اینکه به حمایت خامنه ای از پسر محبوبش برگردد متوجه مطرح نشدن و تقویت نشدن هاشمی در بین سنت گرایان میانه رو بوده است. زیرا که احمدی نژاد هر پاسخی که به سؤالات می داد باعث تقویت موضع سؤال کنندگان که عملاً به هاشمی نزدیک تر شده اند می شد. و اینک با متوقف شدن سؤال نمایندگان ناراضی چاره ای ندارند که بین ماندن در جبهۀ خامنه ای یا خارج شدن از چرخۀ قدرت بالفعل و تبدیل شدن به اپوزیسیون رسمی خامنه ای برهبری هاشمی یکی را انتخاب کنند. و طبیعی است که بسیاری از نمایندگان همچون عسگراولادی سلطان بر تخت (خامنه ای) را بر هاشمی از اسب افتاده ترجیح بدهند. و خامنه ای از تنها شدن بیشتر برهد عجالتاً.
4- این گزاره با همۀ آنچه که هم در این چند روز اخیر بر هاشمی رفته همپوشان است. مصباح یزدی ابتدا خودش او را دشمن خواند و گفت که دنبال مشروعیت زدایی از خامنه ایست با زدن احمدی نژاد حتی اگر یک روز از ریاست احمدی نژاد مانده باشد. سپس روز بعد جلالی نام رییس دفتر مصباح حرف استادش را با وسعت بیشتری تکرار کرد. و امروز همان خط و همان حرف را نبویان یکی دیگر از حلقۀ مصباحیه تکرار کرده است. همانطور که از رفتن هاشمی بزادگاهش برای مجلس ختم پسرعمو و شوهر خواهرش هم جلو گرفته اند با تهدید و ارعاب انصار حزب الله منطقۀ کرمان و رفسنجان.
5- نتیجه اینکه زد وخورد عمیق و شدید پشت پرده بشدت ادامه دارد و حالا دیگر کاملاً مشخص شده است که جبهه های رو در روی هم نه اصولگرایان و اصلاح طلبان که به دوگانۀ خامنه ای و هاشمی ارتقاء یافته و خالص گشته است. و بهمین خاطر هم است که هم عسگر اولادی در مصاحبه اش اشاره کرده و هم قبلاً از دیگر اصولگرایان "توبه خواه" از اصلاح طلبان شنیدم که تخفیف عمده ای داده اند و توبۀ قبلی را که برائت از میرحسین و کروبی (سران فتنه!) در رأس آن بوده است پس گرفته اند و اینک فقط مدعی توبه از سوزاندن عکس امام و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و از این قبیل را موضوع اصلی توبه قرار داده و قبول کرده اند. به این امید که برخی از تکنوکرات های اصلاح طلب را هم جذب کنند تا نهایتاً به تُنُک شدن اطراف هاشمی منجر شود. چون خیلی زیاد از اوج گیری محبوبیت تازۀ هاشمی ترسیده اند و در گفته ها و نوشته هایشان هم پنهان نمی کنند که هاشمی با گفتمان جدیدش نوعی حیثیت تازه برای خودش بازآوری کرده است و اگر بهر ترتیب جلویش گرفته نشود بزودی دردسرزا خواهد شد.
6- و جملۀ آخر را هم از امید به احمدی نژاد بنویسم و تمام: آن هم آنجایی است که قرار است " 12 آذر همایشی برای بررسی قانون اساسی و جایگاه قوۀ مجریه و رییس جمهور در آن برگزار کند که خود رییس جمهور هم متولی و سخنران و گردانندۀ اصلی آن است و بدیهی است که در این جلسه حرف های حتماً خوبی خواهد زده شد؛ که ضمن مفید بودن طرح بهرعلت قانون اساسی وبرون ریزی تناقض های کارسازی شده در داخل آن؛ آتش تهیۀ جدیدی هم خواهد فراهم کرد برای روزهای سخت زمستان خامنه ای! بیش باد. یا...هو