۱۳۹۸ آذر ۹, شنبه

عکس نوشتِ "بین دو هیچ" یعنی سرگردان میان خشونت گرسنگان و فانتزی آوارگان!

تصویر مقدس بالا هرآنچه را که من و ما ممکن است - حتمی نیست - بتوانم و بتوانیم در طول روزها و ماه ها و در طویل ترین مقالات و رساله ها و کتاب ها بگوییم خلاصه کرده است و تمام:

1- معرفی شخصیت ها:
الف- مردی 50 تا 60 ساله در سمت چپ تصویر که در حال جوریدن کیسه پلاستیک است و میتواند نماد محرومان باشد و در جستجوی معیشت!
ب- نفر وسط جوان زود شکسته شدۀ زیر 35 ساله ای که میتواند نماد طبقۀ متوسط در حال اضمحلال فعلی ایران باشد!
پ- نفر سمت راست جوان کمتر شکسته شدۀ زیر 45 ساله ای که میتواند نمایندۀ اپوزیسیون جمهوری اسلامی - با تأکید بیشتر بر خارج از کشور- باشد!

2- معرفی رفتارها و طرز نشستن ها:
الف- پیرمرد در حال جستجوی داخل کیسه پلاستیک است و میتواند نماد دنبال سیر کردن خودش باشد! در ضمن او نسبت به جوان نشسته در وسط حالت بیخیالی دارد و سخت مشغول کاری که انجام میدهد است!
ب- جوان وسطی اما هم دستانش را روی هم نهاده و هم پاهایش را در هم گره زده - نزدیک به مفهوم دست و پا بستگی - و نگاهی خیره دارد به جلو پایش و افق دوردستی را در چشم انداز ندارد!
پ- جوان میانسال سمت راست اما در حالیکه متمرکز بر صفحۀ موبایلش است یکطرفی هم نشسته و کمی بی اعتنا و نامحترم نسبت به جوان وسطی کلافه!

3- معرفی پس زمینه هایی که بنظر میرسد انعکاس روبروی سوژه ها در شیشیۀ پشتشان باشد:
الف- پشت مرد نسبتاً مسن نه گشایشی قابل تشخیص است و نه بستگی قابل ذکری. گویی در مقابل او یک نوع آشفتگی خنثی هست و او نه امید چندانی دارد و نه کاملاً ناامید است!
ب- پشت جوان وسطی مطلقاً سیاه قیرگون و شب ظلمت است در بیرون و او از جلو و عقب با سیاهی بنظر غیر قابل زدودنی قاب گرفته شده است!
پ- پشت مرد جوان عینکی سمت راست یک مانیتور آبی رنگ کوچک اما شفافی دیده میشود که میتواند نماد دنیای دیجیتال و پنجرۀ او برای تنفسی راحت تر باشد!

4- تفسیر کلی عکس:
عکاس نام عکسش را "بین دو هیچ" انتخاب کرده که حکایت از وضع جوان وسطی در بین دو سوژۀ دوطرفش است. در یک طرفش مردی میانسال رو به پیری که دنبال نان است و شورشش لاجرم پرخاشگر و زخمی و خشونت بار خواهد بود. و در طرف دیگرش جوانی رو به میانسالی که دغدغه و همت اعتراضش از تلفن دنیای موبایلش و فضای مجازی فراترنمیرود و نیست! لذا طبقۀ متوسط میان دو هیچ گرفتار شده که یکطرفش هیچ خشونت فرودستیست و طرف دیگرش هیچ اپوزیسیون موبایلی و شبکۀ اجتماعی! و جوان "بین دو هیچ" راهی نمی یابد و کلافه است غرق در سیاهی!

5- نکات مهم دیگر تصویر یکی غیبت زن است و فضا کاملاً مردانه و خشک. و دیگری نیمکت آبی رنگ واگن که هر سه سوژه مشترکاً بر روی آن نشسته اند. این تنها نقطۀ با رنگ آبی وروشن و امید بخش میتواند ایران و وطن باشد که هنوز اتصال طبقات و گروه های مختلف را میسر میکند!

6- و یک توضیح ضروری:
من این عکس را از اینستا گرام عکاسش برداشتم بدون اجازه و بنظرم رسید که بجای روده درازی از هنر این عکاس خیابان دردانه استفاده کنم. بدیهیست که من خودم نه تخصص عکاسی دارم و نه متخصص خوانش عکس و تصویر هستم. و بدیهی تر است که هرآنچه نوشتم برداشت خودم است و ربطی به منظور عکاس ندارد. چون مطلقاً ایشان را نمیشناسم و از دیدن استوری های اینستاگرامش هم جز یک هنرمند عکاس شکار لحظه ها دستگیرم نشد. تا جایی که دیدم همۀ عکس هایش مستندهای بدون "سوژۀ دانا" - یعنی کسی که در عکس است از نیت عکاس باخبر باشد -است. اما اگر هم این عکس مستند "سوژۀ دانا" باشد. و حتی اگر کمی هم دکوپاژ شده باشد هیچ از ارزش مستند ناب بودنش کم نکرده و نمیکند. و من امیدوارم که این عکسش چنان معروف شود که جایزۀ بهترین عکس سال جهان را ببرد که قطعاً لیاقتش را دارد. و نهایتاً اینکه عکس میتواند از زوایای دیگری و در جزییات بیشتری هم دیده و معرفی شود از سوی اهالی فن! و شما هم اگر نکته ای بنظرتان رسید میتوانید بیان کنید! یا...هو

۱۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
چه تفسیر جالبی.
باید فرصت و امکانی باشه یکبار بتونم با شما به یک موزه نقاشی برم و حسابی سو استفاده کنم ازتون که توضیح بدید! چون من اصلا نمیتونم مفهوم برخی تصاویر رو درک کنم. استعداد ندارم.
ارادتمند- یزد

ناشناس گفت...

تیمسار چیزی نمی نویسی درد و خون این روزها را

لااقل فحشی بده روحانی را و رئیسی را و صدر و ذیل این دوزخ مجسم را

Unknown گفت...

سرگروهبان اصلاح طلب شکست خورده

Unknown گفت...

اگه واقعا تیمساری پیام قبلیمو بزار

ناشناس گفت...

که چی میاین اینجا فحش میدین؟ تیمسار زمان شاه الکی تیمسار نمیشده. مثل الان نیست که الکی و با ریش و پشم درجه و رتبه بدن.
یزد

ناشناس گفت...

سلام تیمسار می خواستم صحبت کوتاهی با شما داشته باشم چون من از سال 88 مطالب شمارا دنبال می کردم و اگه صادقانه برخورد کنم باید بگویم تا زمان برجام با بیشتر مطالب شما نظر مثبت داشتم ولی از بعد امضای برجام به نظرم شما هم شروع به همان اشتباهاتی که ملی مذهبی ها در اوایل انقلاب کردند دچار شدید و با ترش رویی دنبال کنندگان خودتان را متاسف نمودیدواشتباهات را با طرفداری از قالیباف و همچنین علیه ترامپ ادامه دادید در صورتی که اگر چه ترامپ شخصا اخلاق خوبی نداشته باشد ولی سیاست خوبی در جهان پایه گذاشته و دارد افتضاحات اوباما را تا حدودی رفع می کند در ادامه شما با محوریت فکری ملی مذهبی ها به تویتر رفتید و هر انچه از قبل کاشته بودید پنبه کردید واقعا نمی دانم ایرانی چند بار باید گول بخورد ولی لطفا طرز فکر ملی مذهبی ها را رها کنید و واقعیت را بگویید که باید کل دین و اشخاص دین زده از ایران پاک شوند

استیگلیتز گفت...

لذت بردیم
دانش آموخته عکاسی پردیس هنرهای زیبا تهران

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

سلام
قسمت اول : بنظر من تیمسار تفکر ملی - مذهبی اصلا ندارن. ملی مذهبی ها دنبال آخوند میرن ، قرائت شیک از اسلام دارن، کرواتی نماز خون هستن بعضی هاشون، قران میخونن حتما، طرفدار اسلامی بنام رحمانی هستن و..... شما کدامیک از این مشخصات رو در نوشته هاشون دیدید؟ تیمسار مخالف جامعه دینی هستن. جامعه دینی که دین قوانین اجتماعی براش وضع بکنه. تیمسار طرفدار حکومت مدرن با مشخصه حفظ منافع ملی هستن و ازادی های اجتماعی بخصوص آزادی برای زنان هستن ولی ملی مذهبی ها یک اسلام هم بزور لای این میخوان بچپونن که تا حالا نشده و با این وضع در آینده هم نخواهد شد.
ولی اون بخش از نوشته ی شما که تیسمار یکمرتبه وبلاگ رو رها کردن و رفتن و باعث ناراحتی شدن( برای من که اینطور بود.) بله درسته.
البته یکبار از خودشون پرسیدم و برداشت خودم رو از علت ترک وبلاگ گفتم که خودشون تا حدودی تایید کردن.

ناشناس گفت...

قسمت دوم :
تیمسار دنبال مخاطب خاص بودن که حرفشون رو انطور که میخوان درک کنه. از نظر ایشون ظاهرا خیلی ها مطلب رو درست نمیگرفتن. در توییتر رفتن که در توییتر با افراد خاص دیالوگ برقرار کنن ولی اونجا هم به هدفشون نرسیدن و ظاهرا در مورد بعضی از این افراد روشنفکر تصوری داشتن که با ارتباط مستقیم باهاشون خلافش بهشون ثابت شد.
یک علت دیگه اینکه تیمسار دنبال این بودن که شاید از این طریق راه صحیح شکست این اژدهای هفت سر رو به بقیه نشون بدن که از نه از راه سیاست عرفی و جنگ چریکی و ... بلکه ازطریق دنبال کردن آزادی های اجتماعی با تاکید بر روی آزادی های زنان که سمبل عشق و زیبایی هستن، است. اسلام شیعی اسلامی عبوس و بدعنق و ضد زیبایی است و شیشه عمرش زیبایی و هنر و تجلی همه ی اینها در وجود زن است. علت واکنشهای هیستریک بخش سخت حاکمیت به کشف حجاب و یا آواز خوانی زنی در یک روستای دور افتاده نیز همین حفاظت از شیشه ی عمر دیو است.
ولی فکر میکنم تیمسار برداشتشان این بود که حرکت مثبتی در این راه انجام نمیشه ( که بنظر من با توجه به حجم سرکوب در ایران ، اتفاقا مردم با حس توده ی ذاتیشون این مطلب رو درک کردن و به این شیشه عمر ضربه میزنن و ضربات کاری هم هست )
از نظر من محیط توییتر بخاطر اجبار به خلاصه گویی مناسب یک نویسنده ی تحلیلی نیست.

ناشناس گفت...

قسمت سوم:
در مورد بخش قالیباف که فرمودین...... با اجازه تیمسارالبته ..... من هم با شما موافقم و قالیباف رو بهیچ وجه من الوجوه شایسته هیچ نوع تکریم و مدحی از طرف هیچکس نمیدانم و بخصوص تیمسار عزیزم که براشون قلبا ارزش قائلم.
قالیباف رو یک آدم فرصت طلب و از قماش بقیه شون میدونم که علت اینکه بهش دور نمیدن نه به علت تواناییش بلکه بعلت جاه طلبی ذاتیشه. اون اشاره ش به رضا خان و احتمالا نقل قولهای شخصیش در مواردی که به گوش شخص اول رسیده باعث شده برای ارتفاع پروازش محدودیت قائل بشن . عقیده شخصی من اینه که ادم سالم و دلسوز که ریگی به کفش نداره ، برای رسیدن به پستهای بالا انقدر در این سیستم فاسد تلاش نمیکنه و رسیدن او و یا هر شخص دیگری به مناصب بالا در این سیستم حتما نیاز به حقه بازی ، جاپلوسی ، دزدی ، دروغگویی ، پا روی حق گذاشتن ، زیرآب زنی و.... داره. لذا در این مورد بخصوص که غیر از اینبار فقط یکبار دیگه نظرم رو در مورد قالیباف گفته بودم ، با شما همنظرم.

ناشناس گفت...

قسمت چهارم:
علت سر زدن هر روزه من به این وبلاگ نوع دیدگاه متفاوت تیمسار به اطراف و تیزبینی ایشونه که تحلیل متفاوت از بقیه رو در اینجا میشه دید. ولی چه کنم و چه کنیم که تیمسار رفته در محیط " منحوس " خلاصه نویسی توییتر ( من از توییتر بدم میادولی اپلیکیشنش رو دارم و مطالبش رو میخونم و شاید در مجموع 10 کامنت هم درش نداده باشم)
بهرحال نظر شخصیشونه و باید پذیرفت. من بازم میام سر میزنم تا شاید مثل سابق نظرات تحلیلی بخونیم و لذت ببریم. نوشتن هم از هنرهاست و نیازمند دل و دماغ و حس خوب از درون هست. شاید تیمسار مدتیه این حس رو ندارن. شایدم علت دیگه ای باشه که ما نمیدونیم. شاید هم فکر میکنن سخنرانی با اعتماد به نفس شخص اول مملکت نشان از پایه های محکم دولت و شوکتش داره و بعلت فشار به طبقه متوسط از ایجاد تغییر نا امید شدن ولی باز هم اجازه میخوام نظر شخصی خودم رو که مخالف نظر تیمسار هست بگم( البته در برخی نوشته های تیمسار این مطالب رو خوندم شاید الان نظرشون این نباشه) : اتفاقا پایه های این حکومت بسیار لرزان شده و برای اغناء و جلوگیری از ریزش طرفداران به جفنگ گویی پناه برده اند: ادامه دارد ......

ناشناس گفت...

قسمت پنجم:
1- یک مقام نیروی انتظامی افاضه کردن که در نا ارامی ها از 8 آشوبگر مشروب گرفتن که در حال توزیع بین بقیه بودن. ( برای درک حجم این جفنگ و گروه هدف چنین مزخرفی نیاز به توضیح نیست الا نیاز به اغناء احمق ترین قشر طرفدار)
2- تایید صلاحیت 92 درصدی کاندیداهای مجلس بمنظر جلوگیری از تحریم انتخابات
3- تاختن به زمزمه های مخالفی که از خودی ها بلند شده مثل همین فیلم هادیان از ماهشهر. یا مثلا اعتراض به خود مقام رهبری در مورد حجم اختلاسها و جوابی که گوینده شنید که بسیار غیر قابل قبول بود
4- شبکه های اجتماعی که بی رحمانه حجم ناکارآمدی و حماقت حکومت رو نشان میده که حتی مذهبی های صاف و ساده هم دیگه مشکل بتونن خودشون رو برای طرفداری توجیه کنن.
5- مقاومت سرسختانه نسل جدید که بشدت برای زندگی عرفی فشار وارد میکنن و هر عقب نشینی حکومت در سبک زندگی عرفی این سوال روبرای تیفوسی ها بوجود میاره که " پس چطور تا حالا به ما میگفتید حرامه"
6- دست به اسلحه بردن در مقابل مستضعفین و البته تغییر معنی کلمه مستضعف که اخیرا رونمایی شد!( بعد از 41 سال!)
7- اون شاهکار مفسر قران " بهرامی" در تلویزیون در مورد قطع دست و پای معترضان که بعد به غلط کردن افتاد. شک نکنید که اینها فشار اجتماع ست که دیگه این حرفها رو نمی پذیره.
و خیلی مطالب دیگه. اون اتفاق داره می افته. زمانش معلوم نیست ولی هر روز شرایطش بیشتر مهیا میشه.

ناشناس گفت...

قسمت ششم :
در مورد ترامپ هم بگم با نظر شما مخالفم . ترامپ در عمل داره اقداماتی انجام میده که به اقتدار بیشتر پوتین منجر میشه.
1- رنجاندن شرکای اروپایی
2- در افتادن اقتصادی با کشورهای بزرگ
3- سیاست غلط منطقه ای در مورد عربستان و ترکیه و افغانستان.
4- برهم زدن پیمانهای بین المللی و خدشه دار کردن اعتبار آمریکا بعنوان یک کشور متمدن و پایبند به تعهدات
5- کاهش قدرت ناتو و در نتیجه کاهش نفوذ معنوی آمریکادر دنیا. این رو مجبورم توضیح بدم. همینکه ترامپ برای حضور نظامی در اروپا تقاضای پول میکنه باعث رنجش دوستان قدیم و متحدین سنتی آمریکا در جهان میشه و از نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا کم میکنه. امریکا هزینه های حضور نظامی در دنیا رو با استفاده بهنگام از متحدین در دنیا و شورای امنیت و نیز قدرت دلار در دنیا میتونه تامین کنه. انقدر گدا بازی در آوردن پرستیژ آمریکا رو خراب کرده.
6- عدم عکس العمل در مورد حادثه پهبادشون و آرامکو. این دیگه واقعا نوبر بود.
از زیاده گویی عذر میخوام و از حضور نویسنده محترمی که بهشون جواب دادم ولی خطابشون من نبودم پوزش می طلبم

ناشناس گفت...

سلام
دو تا مطلب:
یکی اینکه نوشته های دنباله دار بالا از من بود:
ارادتمند - یزد
که چون چند بار سعی کرده بودم بفرستم و نشده بود. بار اخر که ارسال شد امضا یادم رفت

دوم اینکه کلمه اقناع به معنی قانع کردن رو به اشتباه اغنا نوشتم که معنی متفاوتی داره

مطالبم هم در جواب نویسنده عزیزی بود که گفته بودن تیمسار ملی - مذهبی هستن.
ارادتمند - یزد

ناشناس گفت...

آسیامک؟!...

نوش...