۱۳۹۸ آذر ۱, جمعه

خندۀ تهران را که کشتند؛ اشک ایران را در آوردند تا خشم حاشیه روفتگان را پادافره بگیرند!



1- حال و روزم خوش نیست. ابداً فکر نمیکردم که وقتی شروع کردم به نوشتن هشدارهای "تهران دیگر نمیخندد" به این زودی و نزدیکی ایران چنین گریه کند! ولی کرد و چه تلخ گریه کرد و چه دردناک و دهشتناک. حتی وقتی آخرین پست را - از آن سه گانۀ منحوس - در جمعۀ گذشته مینوشتم خبر نداشتم که شنبه گریۀ تلخ ایران نازنین را ببینم! اما میدانستم که دستور افزایش ناگهانی و شدید قیمت بنزین دقیقاً در همان سناریوی "حذف طبقۀ متوسط" جا سازی شده و کمترین ارتباطی با آنچه که چپ ها میگویند و آنرا به سیاست های نئولیبرال و توصیه های صندوق بین المللی پول برای اصلاح ساختاری اقتصاد ایران و دولت حسن روحانی مربوط میکنند ندارد. بعبارت دیگر حسن روحانی و دولتش کمترین نقش ممکن در این تصمیم گیری را داشتند و یک خرابکاری - اشاره خواهم کرد در ادامه - و تصمیم بگرانی بنزین مطلقاً از سوی شخص آیت الله خامنه ای ابلاغ و در جلسۀ سران قوا فقط صورت بندی شده است که بنظر من تصمیم خامنه ای هم خواستۀ همان بخش عدالتخواه تحت هدایت مجتبی خامنه ای و طائب و سپاه و برای تقویت بخش انگل و بیکار و تنبل و اراذل اوباش کف طبقات محروم و فقیر بوده است!

2- یاد شما می آورم که خامنه ای در این اواخر و در سخنرانیهایش - بویژه یک سخنرانی مشخص - موضوع مصرف بالای بنزین و نگرانی شدیدش از آن را مطرح کرد و این علنی شدن همان دستوریست که بگرانی بنزین ابلاغ کرده بود. علنی کردن این دستور در قالب نگرانی هم فقط با این تصور غالب عملی شده بود که شنیدن نگرانی خامنه ای از مصرف بنزین بطور غیر مستقیم جامعۀ هدف را - بازخوانندگان منویات خامنه ای - را متوجه و راضی خواهد کرد که گران شدن بنزین دستور و خواست رهبر و بقول خودشان ولایت بوده و حتی یکباره اعلام شدنش هم  نباید واکنش منفی ولایتمداران را بر بیانگیزد! و این تصور البته درست بود و در بین نیروهای ولایی عمل کرد. مشکل آنجایی پیدا شد که:

الف- حجم نفری نیروها و سربازان ولایی خیلی کمتر از برآورد خامنه ای شده بود و است. و با اینکه سکوت کردند و بدون واکنش ماندند اما برای سرایت دادن آن به تأثیر مؤثر؛ قدرت کافی نداشتند. و البته در مجموع تمایل زیادی هم نداشتند. و سکوت خودشان هم اجباری و بغض در گلو بود و است.

ب- در مقابل اما؛ حجم نفری تهی دستان و فرودستان و فقراء بسیار بیشتر از برآورد خامنه ای بود و است. این حجم از 20 میلیون مورد نظر عدالت طلبان که بیشتر طبقات تنبل و از کار افتاده و انگل و آسیب دیدۀ اجتماعی و وابسته به کمیتۀ امداد و بهزیستی و امثال آن بود و است؛ به 60 میلیون افزایش یافته بود و است؛ و علاوه بر 20 میلیون طبقات محروم کارگران ساده  و حاشیه نشین و امثال آن؛ 20 میلیون دیگر از طبقۀ متوسط که شامل کارمندان میان رتبۀ دولت و کارگران ماهر و امثال آن بود بزیر خط فقر رفته و حاشیه نشین شده بود و است. 

پ- بدلیل بستن کامل سیاسی و اجتماعی جامعه در تبلیغات کرکنندۀ تحریم و امریکا ستیزی و بی اعتبار شدن اصلاح طلبان و حذف همۀ نهادهای مدنی واسطه بطور کامل؛ نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رصد کنندۀ اوضاع جامعه فقط وقت و توان رصد کردن سطح جامعه را داشتند که آنهم جز افسردگی و بی عملی فعالان حوزۀ مدنی را آدرس نمیداد؛ زیرا نه تنها در داخل هشداری دریافت نمیکردند بلکه ما مخالفان در خارج را هم متقاعد و ساکت و غرق در پروپاگاندای "خامنه ای برنده است" می یافتند و به خامنه ای همان ترجیع بند مورد تمسخر خودشان "کورش آسوده بخواب" شاه فقید را میدادند!

ت- میتوانم اطمینان داشته باشم که محتمل در جلسۀ سران قوا برای نهایی کردن این دستور خامنه ای حداقل رییسی باید خواستار پرداخت یارانه های جدید همزمان با اعلام گرانی به 6 میلیون خانوار - 20 میلیون عاطل و باطل که شرحش رفت - شده باشد و روحانی با استدلال نداشتن نقدینگی کافی نپذیرفته باشد. و این همان خرابکاری ناخواسته ایست که در بالا گفتم روحانی کرده! زیرا اگر یارانۀ جدید آن 20 میلیون - طفیلی قفیلی - همزمان با اعلام گرانی داده میشد هم آن 20 میلیون فعال بالفعل میشدند برای کمک به جلوگیری از شورش ها و هم بخش بزرگی از 12 میلیون خانوار یارانه بگیر جدید باقیمانده را هم فریب میدادند که از هیجان منفی منجر به واکنش بپرهیزند!

ث- و بالاخره اینکه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رصد کنندۀ جامعه چنان از تأثیر تبلیغات ضد امریکایی و ضد دولت روحانی - میگویند مشکلات از دولت روحانیست و بقیه اش هم تقصیر امریکاست - مطمئن و خودباور شده بودند از سویی و هم مشغلۀ زیاد در مبارزه با فرهنگ طبقات مدرن و بگیر و ببندهای فرهنگی و حجاب و بعضاً اقتصادی از جانب دیگر؛ که حتی حوزۀ اصلی مأموریت ضد نفوذ غرب خود را هم فراموش کرده بودند و کمترین اشرافی به تلاش های شورش سوار غرب و برخی مخالفان دارای پایگاه اجتماعی مثل سلطنت طلبان نشده بودند! البته منظورم این نیست که ادعای طرفین - چه جمهوری اسلامی و چه امریکا و سلطنت طلبان در نقش داشتن در اعتراضات - درست است. اما میتواند کاملاً غلط هم نباشد و این هم طبیعی و هم بدیهی و هم حق مخالفان است!

ج- سادگی و بلاهت ذاتی از سویی و غرور و اعتماد بنفس کاذب بیش از حد نیروهای عدالت خواه توزیع محور - برابری همه در فقر - آنان را از دستۀ سوم - 20 میلیون نفری - 6 میلیون خانوار - سقوط کرده از طبقۀ متوسط در متن شهرها به طبقۀ فقیرپناه برده به حاشیۀ شهرها در سالهای اخیر غافل کرده بود و عدالت خواهان گمان میکردند که سقوط اقتصادی باعث سقوط فرهنگی هم شده - تا اندازه ای درست هم است - و این 6 میلیون خانوار ناگزیر بدامن رژیم پناه خواهند آورد و بر پایگاه اجتماعی ضعیف شده شان خواهند افزود!

3- این 20 میلیون نفر محور اصلی و بانی کلیدی اعتراضات اخیر شدند/هستند و دارند هم انتقام سقوط خودشان را میگیرند و هم امیدوار هستند که باعث تغییراتی برای بازگشت خودشان بمنزلت قبلی بشوند. به این 6 میلیون خانوار یا یارانه نخواهند داد و یا اگر هم بدهند آنان قبول کرده و راضی نخواهند شد. زیرا اینان هنوز نوعی منیت و غرور شهروندی خود را حفظ کرده اند و تا تبدیل شدن برعیت که 20 میلیون نفر اول شده اند و 20 میلیون نفر دوم هم در بین راهند؛ فاصلۀ نسبتاً زیادی دارند و حکومت را آسوده نخواهند گذاشت! 

4- میماند آن 25 میلیون نفر آخر که 10 میلیون شان فعلاً پا روی پا انداخته و قهوه مینوشند و کسشعر تفت میدهند در قطعی اینترنت شان و 15 میلیون نفری که خطر را حس میکنند اما بخاطر ترس از سرکوب، مرتب بخودشان "انشاءالله گربه است" تلقین و تمرین میکنند؛ و امیدوارند که این طاعون سقوط بورطۀ "در آرزوی معیشت همسایگان سه سال پیششان" یقۀ آنان را نگیرد. در حالیکه سرنوشت محتوم این است که جامعۀ ایزوله و عقب مانده و بی ارتباط با جهان را جز به طریق کرۀ شمالی نمیتوان اداره کرد! یا...هو  

پ.ن:
نشان دادن تقسیم بندیهایم با اعداد برای فهم راحت تر موضوع است و طبق برآورد خودم نزدیک بواقعیت جامعه هم است. و الا بدیهیست که هرگونه عدد و آمار مستند فقط از راه های پژوهشی و علمی و نظر سنجی و تحلیل داده ها قابل اتکای قطعیست. و همینطور است در شمردن مختصات و مشخصات هرکدام از این چهار پنج گروهی که اشاره کردم. و گرایشات و عواطف و کنش واکنش های جوامع انسانی را نمیشود با اعداد ریاضی تقسیم قطعی کرد و همۀ این گروه ها در هم تنیده اند و مرتب تعدادی از این گروه به گروه دیگر جابجا میشوند. اما در کلیت بحثم تا حد یقینی اطمینان سندی و عقلی و حسی و شهودی دارم.

پ.ن2:
ایلنا گزارش داده که در جلسۀ تصویب قیمت بنزین سهمیه ای در تاریخ 17 مهر روحانی اصرار به بنزین 1200 تومانی میکرد اما رییسی قبول نکرده و گفته 1500 تومان باید باشد. همان که من در پست قبلی گفتم و در این پست هم ادامه اش را گفتم. اینرا گفتم که بگویم چقدر دلم میسوزد برای خودم که همۀ مسایل را از چند روز تا چند هفته و ماه و حتی سال پیش از برملا شدن ریشه یابی میکنم و میگویم اما به اندازۀ کافی توجه و تشویق نمیگیرم!

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

تیمسارضمن اینکه همیشه از مطالب شما بهره برداری شعوری میکنم بایستی بگویم ازقدیم تابحال از نقاشی ویاعکسی هم که میگذاریدلذت میبرم وخودبخودحاوی نشانگرومطلبی است برای خودش . مرسی

ادوارد البی دوم گفت...

چی می‌شیم آخرش؟! 😔

ناشناس گفت...

سلام

ناشناس گفت...

سلام پس قطعی یک هفتگی اینترنت پیش غذا و تست میل مردم بود؟؟؟ برای کره شمالی شدن

سوال اصلی بعد از انتخابات دور دوم ترامپ و بردنش جنگ احتمالش بسیار بالا خواهد بود چطورمسعولین با فشار جنگ و نرفتن نیروها به جنگ کنار خواهند امد؟؟؟؟
فعلا بسیارتحت عنوان دفاع از خود و گرفتن اسلحه( جنگ داخلی) در شبکه های خارجی کار میشود مردمی که 8سال جنگیده اند بسیار راحت با انواع اسلحه کار خواهند کرد به راحتی کنار نمیروند و حتی نسل جدید در کتابهای اموزشی دور دیده اند که این بلای جان هر نظامی خواهد بود امورش و تمرین عملی را نمیشه ار مغز بیرون کرد

نکته اینکه با ریزش نیروهای خودشان چه خواهند کرد ؟؟؟؟؟؟؟

در این حوادث بسیاری از نیروهای خودشان به شک و دودلی افتاده اند چرا که اقتصاد خراب خودشان و اطرافیانشان را گرفتار کرده و قابل تفکر؟؟ وذکراینکه تاریخ تکرار شده ؟؟؟؟ و میشود و انان گارد جاوید شاه هستند با عنوانی دیگر

لطفا نظرتان را بفرمایید و تشکر از نوشته هایتان

ناشناس گفت...

سلام جناب تیمسار عزیز
هر بار تورم به بهانه ای
بهتر نیست به یکباره بنزین ۱۵ هزار تومانی و تورم ۱۰۰۰درصدی و متناسب با آن افزایش حقوق و در نهایت و پس از همه این تغیرات یکباره و مدت کوتاه تغییر واحد پول را تجربه کرد

Unknown گفت...

به چه امید توان زیست درا ین شهر سیاه که زمینش وهوایش همه از کاغذرنگارنگاستوبشر بسته به زنجیرخرافاتی پوچ و وفا فاخته مرده بی آهنگ است به چه امید توان زیست در این دیر گناه که بهای تن هر راهبه ایی کمتر از قیمت یک سیگار است زیر هرجامه روحانیت پیکرزشت زنی فاحشه است وخدا خفته ا ی کورو وکرو بیمار است

ناشناس گفت...

اینها یک اعتراض مهندسی شده راه انداختند
1 می دانستند که با اعتراضات لبنان و عراق و شیلی و ... مردم ایران با تمام رخوت حاصل از جادوی سیاه و امواج بی صدا بر برخی اثر نخواهد داشت و مردم دیر و زود بلند خواهند شد
2 با اعتراضی مهندسی شده و قربانی کردن جوانان ایرانی باز ترس و اندوه و یآس را که خدواندان اینها بسیار دوست می دارد حاکم کردند
3 مردم هزاران سال شرطی شده و در انتظار نجات دهند و السیسی ایرانی بودند و به گمانم خود اینها هم می خواستند ببینید آیا براستی کسی می آید؟!و دیدند کسی نیامد!
4 فعالین را گرفتند یا کشتند و برای مدتی سکوت مرگبار خود را و رژیم بی خاصیت خود تحمیل کردند. اکنون تنها وقت خریده اند تا کی این پرسش بزرگی است.
5 این اعتراض مهندسی شده هیجان مردم را گرفتند ولی هیچ مشکلی را برای مردم حل نکرده اند خشم مردم دیر یا زود باز زبانه خواهد کرد
برای درک اینها می بایست به دانش مخفی هم آشنا بود زیرا اینها خودشان از آن استفاده می کنند زیرا یک فرقه اهریمنی هستند چه باور کنید چه نکنید.تنها سیاست و حرکت مهره ها کافی نیست.

ناشناس گفت...

کار به جایی رسیده که پناه برده اید به جادوی سیاه و دانش مخفی ؟

جوانان در قلم رمز شفا نیست

آتش به اختیار گفت...

این دیوس از رو نمیره. سال 1400 همینجا در حال تبلیغ جهرمی ببینیدش. از ده سال پیش تا الان کارش همین بوده گوزو.
گه به قبر کسی که به این گروهبان قندلی درجه تیمساری داد.

ناشناس گفت...

آفرین به آتش به اختیار.

ناشناس گفت...

"اما به اندازۀ کافی توجه و تشویق نمیگیرم!"
به پای پی‌نوشتی رفت...
حقیقت ناب است والاه...
اصلا دلقک مگر خود چنان نیاراسته تا از خنده‌ی متوجهان به شوق آید؟...
مگر گوهر به طلب از گمشدگان لب دریا نیامده؟...
بله حقیقت ناب است...
دلقکی را تشویق کافی، هرگز نخواهد بود...
روزی که دلقک احساس کند تشویق کافی شده‌است و بیش نمی‌خواهد،
در سیرک را بسته و گریمش را پاک خواهد کرد...
و آسیامک را به سلامتی شان پیاله ها،
به کفایت تعداد و نوش،
آخر کی خواهند بود؟...
لاجرم، برای تشویق،
دمت گرم دلقک،
دستتان درد نکناد و روان مانید، قلم.
نوشانوش...