1- از یک سال و اندی پیش گفته و تکرار کرده ام که جمهوری اسلامی دچار بن بست استراتژی در سیاست خارجی شده است که درست بوده و هنوز تداوم دارد. زیرا استراتژی صدور انقلاب پیش از برجام خامنه ای با موانع سخت جهانی - تهدید به تحریم مجدد - و بسیار سخت تر منطقه ای - ظهور و بروز اعراب متحد برهبری عربستان بیدار شده توسط سلمان ها - مواجه شده و از حیز انتفاع ساقط شده است. تا جائیکه حتی از مناسبات مربوط به سوریه - و تا حدودی عراق نیز - حذف شده و روسیه بتنهایی پاداش سوریه را خواهد گرفت در آینده. این بن بست استراتژی باعث وحشت تا کنون بی سابقه ای در بین الیگارشی روحانی و اذناب و اطفال آنان شده است و شدت بی سابقه و هیستریک واکنش های مکرر این روزهای آخوندهای تندرو در حساسیت های اجتماعی و فرهنگی و وااسلامای مکرر در سیاست های داخلی ناشی از همین شکست استراتژی در سیاست خارجی است.
2- حسن روحانی که سفر به واشنگتن را شعار داده بود و ذائقه اش هم است؛ ناچار سفر به هاوانا را جایگزین واشنگتن کرده است. و در حالیکه شعار و آرزو و امیدش پیاده شدن در فرودگاه سئول کرۀ جنوبی بود؛ پیاده شدن درهانوی ویتنام را کاچی به از هیچ چی کرده است. هرچند که به آدرس پیونگ یانگ کرۀ شمالی - کعبۀ آمال خامنه ای - تن نداده است هنوز. اما همۀ بغضم و غیضم بخاطر همین سرعت لاک پشتی حسن روحانی است در بهره برداری از فرصتی که لاجرم دیر یا زود به استراتژی جدید جمهوری اسلامی بر مبنای منافع ملی - و نه منافع ایدئولوژیک - منجر باید بشود که خواهد شد. چون بازگشت به استراتژی سیاست خارجی تهاجمی خامنه ای محال قطعی است در حضور توافقنامۀ هسته ای. مسئله کاملاً ساده است: اگر خواهان ارتباط با جهان هستی باید از هجوم و شعار به مدرنیته و تمدن جدید بشری دست بشویی و الا قادر به مهار نارضایتی ها و عقب ماندگی ها نخواهی شد.
3- هیجان زدگی حسن روحانی در توئیت های "با مالزی اله بستیم" و "با کوبا بله نشستیم" و با "ویتنام توی یک جوال رفتیم" و از این مزخرفات را هم جدی نگیریم. زیرا نقد شدن هر قرار و مداری بین جمهوری اسلامی و کشورهای دست چندم دیگر - که خودشان یادآور کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی هستند - هم بستگی تام وتمام دارد با مقدار عقب نشینی خامنه ای از سیاست مداخله گرانه و تهاجمی اش در منطقه و اگر دومی اتفاق نیفتد اولی هم در همان حد تعارف و امضاهای بی اثر ثمری نخواهد داد. اینکه روحانی چرا اینقدر هیجان زده می شود عین کودکان در خارج از مرزها هم برمی گردد به اصل روان شناختی "احساس رییس جمهور بودن" و اصالت پیروزی ندارد. به این معنا که هم روحانی و هم ظریف در داخل کشور حس وزیر خارجه بودن و رییس جمهور بودن را ندارند در زیر مهمیز بخش قدرتمند حاکمیت خامنه ای. لذا وقتی از مرزها خارج می شوند و بنا به آداب دیپلماتیک و منفعت محور - بخوان برای سوء استفاده از ضعف پست های انتخابی و اجرایی در داخل جهات غالب کردن کالای بی کیفیت و گران - مسئولان کشورهای میزبان قرار می گیرند هوایی می شوند و با فراموش کردن حقارت شان در داخل هیئت حاکمه حس "بابا ما هم وزیر خارجه و رییس جمهور هستیم مثل اینکه" به آنان دست می دهد و هیجان کاذب پیدا می کنند تا پیاده شدن در تهران و کول کردن همان آش و همان کاسۀ "رییس جمهور چند من!"
4- خب رسیدیم به حرف حجاریان که گفته است:
تئوریسین اصلاحات در پیشنهادی از اصلاح طلبان در خواست کرده فیش های حقوقی خود را منتشر کنند و پیش قدم اجرای قانون "از کجا آورده اید" شوند. سعید حجاریان گفته: با این انگشت اتهامی که دو جناح سیاسی ایران در رابطه با فساد های اقتصادی مقابل هم گرفتهاند؛ هر کسی میتواند از بیرون کل نظام را فاسد بنامد. لذا وی در پیشنهادی به اصلاح طلبان از آنها خواسته که پیشقدم عرصه مبارزه با فساد شوند، فیش های حقوقی خود را منتشر کنند، در آزمون از کجا آوردهاید شرکت کنند و اگر فاسدی را در میان خود یافتند از آن برائت بجویند.این حرف حجاریان که در موازات سماجت من در مورد شفاف سازی فیش های نجومی از سوی روحانی - هیچوقت انجام نشد - است و معنای بدیهی آن این است که پایگاه رأی اصلاح طلبان آسیب جدی دیده و در حال فروپاشی است. بدیهی هم است چنین موضوعی زیرا ما (تحولخواهان) بیشتر از همۀ فیش های نجومی منتشر شده و نشده حساسیت تام و سمجی داشتیم روی فیش صفدر حسینی که هم اصلاح طلب شناخته شده ای بود و است و هم وزیر دولت محمد خاتمی بود. اصلاح طلبان خطای وحشتناکی مرتکب شدند و نه تنها بلافاصله پس از افشای حرامخواری صفدر حسینی از او برائت نجستند و رسماً از صفوف اصلاح طلبی بیرون نکردند بلکه حتی چهره های موجهی مثل صفایی فراهانی و دیگران به توجیه و دفاع از صفدر حسینی هم پرداختند. حالا البته دیگر بسیار دیر شده زمان جبران این خطا و من نه گمانم که اگر حتی پیشنهاد تئوریسین اصلاحات را قبول کنند اصلاح طلبان آب رفته بجوی برگردد. - در حاشیه بگویم که قطعاً هم قبول نکردند و نخواهند کرد چون سعید حجاریان خبر ندارد که بعد از خانه نشینی ناشی از ترور او در سال 78 رفقا آلاف اولوف بسیاری اندوخته اند و قدرت رو کردنش را هم ندارند -
5- حالا می رسم به آن حرفم که قبلاً گفته ام و آن جدا شدن بند ناف ناراضیان و سکولارها و مخالفان جمهوری شرعی (تحولخواهان) از ناف اصلاح طلبان مذهبی داخل ایران. در حقیقت سعید حجاریان کردیت داده است به این حرف من که بعد از این این اصلاح طلبان نیستند که در هر وضعیتی خواهند توانست اقشار محذوف و مدرن و تحولخواه را بدنبال خود بکشند بلکه این مردم رأی دهنده به اصلاح طلبان هستند که دست پیش خواهند داشت در ابلاغ "یا بمدرنیته و لوازم آن اعلان وفاداری کنید یا بروید به جهنم" به سیاستمداران اصلاح طلب طیف محمد خاتمی. در چنین حالتی است که مطمئنم اگر معجزه ای رخ ندهد انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نقطه عطف مهم و بسیار برجسته ای خواهد شد در کمترین میزان مشارکت و مشروعیت زدا از جمهوری اسلامی. این را قبلاً هر برجسته کرده ام که ملت ایران در انتخابات مجلس 94 نشان داد که بسیار عقلانی و به بلوغ رسیده و سازماندهی شده رأی می دهد و داد. حالا که آن رأی کلاً سوخت و نه دولت و نه مجلس کمترین قدردانی و بهره بردن بنفع مردم از آن رأی نکردند مردم با همان انسجامی که 46 نفر اسم را با حوصله نوشتند با همان صلابت از حضور در پای صندوق های رأی خودداری خواهند کرد.
6- اینکه این روزها رسانه های اصلاح طلبان و اعتدالیون - اعم از روزنامه و مجله و سایت و خبرگزاری - اصرار عجیبی دارند که فضای کشور را انتخاباتی بکنند و در این راه از توالت رفتن احمدی نژاد تا انگشت تو دماغ کردن باهنر و ... را تیتر یک می کنند و مرتب پمپاژ می کنند که اصولگرایان درمانده اند و اصلاح طلبان پیروز هستند و این قبیل آدرس های "ازبی تفاوتی و واکنش مردم نسبت بخودمان می ترسیم" به این خاطر است که نمی خواهند واقعیت فروپاشی هواداران ناگزیر سال های گذشته شان را قبول کنند. و چون همانطور که سعید حجاریان هم گفته صداقت اعتراف به کاستی های خود و طلب بخشش از مردم را هم ندارند لذا مرتب دنبال "بلکه بتوانیم یک هیجانی ایجاد کنیم" هستند و احمقانه فکر می کنند که خواهند توانست موضوع کثافتکاری های اعضای خود را ماستمالی کنند. در پایان تأکید می کنم که خیلی متأسفم از عملکرد کند روحانی و اینکه ما تحولخواهان یاری دلخواه در هیئت حاکمه نداریم اما بسیار بسیار خوشحالم از اینکه اولاً صفوفمان دارد شفاف تر می شود و دیگر اصلاح طلبان نخواهند توانست با رنگ کردن گنجشک قناری هایمان را شکار کنند. و در یک جملۀ ایمانی می گویم که "جمهوری اسلامی هیچگاه و هیچگاه در طول عمر خود به این اندازه دچار ضعف ایدئولوژیک نبوده و در آستانۀ تحول بسوی عرفیت". جیغ های بنفش روحانیون الیگارشی در مورد مسایل اجتماعی و فرهنگی دقیق ترین آدرس این ترس وحشتناک است. اما چاره ای در کار نیست. چون پیاده نظامی وجود ندارد. نگاه کنید به همراهان الله کرم در فراخوان ضد فوتبالش. فرمان بدست مدرن هاست هرچند این روزها برعکسش را شاهد باشیم. اگر فرمان در دست تحجر بود این همه هراسناک و مستأصل نمی شدند. یا...هو
۳۱ نظر:
مثل همیشه نکته سنج بودید، به نظرم نمی آمد علت اینهمه تبلیغات و تحلیل های خبری در مورد انتخابات چی هست؟ اصرار عجیب! توضیح خوبی بود.
گنجشک روحانی تنها اهرم رای شماست. بدون اصلاح طلبان، کسی دنبال تغییر نخواهد رفت، از کجا معلوم اقای خامنه ای بخواهد به جهان متصل شود؟ شاید همین گشنه و فقر نگه داشتن مردم در حدی که اعتراض نکنند، هدف نهایی است، ما را چه به توسعه و ارتباط با جهان!
دلقك جان.
بسيار جالب و نكته بينانه.
ارادت افشين قديم
درسته که الان حکومت از نظر سیاست خارجی به شدت تحت فشار قرار گرفته است. و به قول خودمت در وضعیت بلاتکلیف قرار گرفته و هنوز سیاست جدید خودش را تعیین نکرده ولی این معناش این نیست که حکومت عقب نشینی کرده و دست از دخالت در کشورهای عربی بردارد دیگر به یمن سلاح نفرستد از سوریه بیرون بیاید از دخالت در حکومت عراق دست بکشد و در داخل هم از فشار سنگین روی مردم دست بردارد. همونطور که خودت گفتی هنوز بخش بزرگی از کیک قدرت دست خامنه ای و نیروهایش هست و بنابراین آنها هر تصمیمی بگیرند همان میشود. و مسئله هم دقیقا همینجاست. آنها همچنان حکومت را در همین وضعیت بلاتکلیف نگه خواهند داشت تا زمانیکه فرصتی فراهم شود و دوباره بتوانند سیاست های گذشته رو بازیابی کنند.
در یکی از پست های چند ماه پیش ات گفته بودی روحانی توبه کرد و رفت زیر عبای خامنه ای. به نظر میرسد که این موضوع حقیقت داشته باشد چون نشانه های آن کم کم در حال ظاهر شدن هست. روحانی دیگر آن سخنرانی های بحث برانگیز 2 سال اول ریاست جمهوری اش را انجام نمی دهد. تقریبا ساکت شده و اساسا مردم خبر ندارند روحانی حتی کجا هست و چکار می کند!. منتها شما در آن پست ات خبر عمق و شدت رفتن روحانی زیر عبای خامنه ای ندادی و احتمالا فکر هم نمیکردی روحانی تا این حد قافیه رو ببازد. به نظر یک معامله بین دو طرف (روحانی و خامنه ای) انجام شده.
خامنه ای با نهی کردن احمدی نژاد با یک تیر چند نشان زد اولا بر اساس معامله اش با روحانی رقیب او را از میدان به در کرد. دوما خواست این نمایش را به مردم نشان دهد که بله من بودم که جلوی احمدی نژاد رو گرفتم و به این ترتیب خاطره حمایتش و جمله معروفش در حمایت از احمدی نژاد (نظر من به نظر احمدی نژاد نزدیک تر است) را شاید بتواند از ذهن مردم پاک کند. سوما جلوی این آبروریزی تقریبا قطعی را که احمدی نژاد محبوب اش بیاید در انتخابات و با نه تاریخی مردم ایران و رای بسیار پایین و افتضاح روبرو شود، رو گرفت.
اما معامله بین روحانی و خامنه ای ابعاد دیگری هم داشت که در نظر بسیاری از مردم مخفی ماند. در همین حال که فکر و ذهن مردم و حتی طبقه تحلیل گر و روشن فکر (از جمله خود شما دلقک) رو با شلوغ کاری حیدری نعمتی امامان جمعه و برگزاری کنسرت ها و فوتبال ایران و کره مشغول کرده اند. وزارت نفت ایران چندین قرارداد نفتی پی در پی بدون برگزاری مناقصه با بنیاد برکت وابسته به ستاد فرمان امام بست. قراردادها رو همان زنگنه ای بست که در ابتدای ورودش به وزارت نفت چند قرارداد با سپاه و نهادها رو لغو کرد و در چند سخنرانی آتشین از گرانفروشی و تاخیر بیش از حد نهادهای داخلی داد سخن سرداد!. مشخص است که زنگنه تنها با دستور از مقام مافوق (رئیس جمهور) مجبور به زیرپاگذاشتن سخن خود شده. لقمه واگذار شده به شرکت پرشیا (وابسته به ستاد فرمان امام زیر نظر خامنه ای) ارزشی حدود 2 میلیارد و 200 میلیون دلار یعنی حدود 7 هزار میلیارد تومان دارد. جالب است که شرکت پرشیا تاکنون هیچ سابقه ای در پروژه های نفتی نداشته و تازه تاسیس شده است! (جمهوری اسلامی یعنی همین: تقسیم پول بین خودی ها). روحانی در مقابل واگذاری این امتیازهای سنگین به خامنه ای و نهادهای زیرنظر مستقیم او، یک پیروزی تقریبا قطعی را در انتخابات بعدی با کمک خامنه ای به دست آورد و در ضمن فتیله فیش های نجومی هم و فسادهای نزدیکانش که در حد هشدار دادستان تهران به برادرش و بازداشت او هم پیش رفته بود، پایین کشیده شد.
این داستان جمهوری اسلامی برخلاف خوشبینی شما سالهای طولانی ادامه خواهد داشت تا زمانی که نه نفتی باقی بماند و نه حتی زمین و آب و هوایی. کسی را یارای به قول شما تحول دادن این حکومت نیست چرا که حکومت پول و قدرت و نیروی نظامی و امنیتی فراوان دارد و برخلاف حکومت شاه بی رحم هم هست به شدت و سختی با هر گونه حرکت مردم برخورد میکند.
نه بدبینی شما موجه نیست. درست است که خامنه ای سناریوی تشریح کرده ات را در سر دارد اما نکتۀ مهم ریزش شدید پایگاه هواداران تیفوسی در جامعه است و خامنه ای بدون یک 20 درصد وفادار به ایدئولوژی خود قادر به ادامۀ استخوان لای زخم همیشگی نخواهد بود. بنظرم می رسد که یک انتخابات خنثی و بدون دو قطبی - مثل حکومت های متعارف - تعداد شرکت کنندگان را بشدت کاهش خواهد داد و حکومت بجای بی اعتنایی به مردم - در همۀ سال های مشارکت قابل قبول مردم - این بار از قهر و بی اعتنایی مردم خواهد ترسید و تلاش برای رضایت و بازگرداندن حداقلی آنان خواهد کرد. چون بر عکس این گزاره که رأی دادن یا ندادن مردم برای رژیم علی السویه است" جمهوری اسلامی بشدت به نکایش پایگاه مردمی خود از راه مشارکت در انتخابات وابسته است. اینکه در این سال ها مخالفان قادر به تحریم انتخابات نشده اند بدلیل عدم مقبولیت تحریم در بین اکثریت مردم بوده ولی حالا این خود رأی دهندگان هستند که جلوتر از روشنفکران گزینۀ رأی ندادن را انتخاب خواهند کرد. و مطمئناً این گزاره غلط است که جمهوری اسلامی فقط با سرکوب حکومت می کند. زیرا جمهوری اسلامی بدون داشتن هوادار حداقلی و پایگاه مقبولیت قدرت ادامه نخواهد داشت. یا...هو
مردم رای ندن که قالیباف رئیس جمهور بشه ها؟؟؟
کور خودندی
برو خودت رو رنگ کن عموجان!
روحانی 20 میلیون رای میاره و مردم باز میریزن توی خیابون خوشحالی تا بخوره توی پوز آخوندها مجددا
اقبال به دین زرتشت در کردستان عراق (نتیجه جمهوری اسلامی؟)
http://www.radiofarda.com/a/zartosht-kurdistan-iraq/28038264.html
ممنون از طلب امیدبخش تان
ریزش عجیب در پایگاه اجتماعی حکومت را می توان در همین روزهای محرم دید. بد ضرری کرده است جمهوری اسلامی از مقابله با اعراب سنی. چون نگاه شیعی-مذهبی-سنتی-عرفی مردم درست برگشته است به همان فضای پیش از انقلاب 57. مدرن ها زندگیشان را می کنند و سنتی ها هم به خاطر ثواب، بهشت، معنویت یا هر چیز دیگر (که مطلقا به خودشان مربوط است) به عزاداری می پردازند. در بین مذهبی ها دیگر هیچ تمایل ایدئولوژیکی و اسلام گرا نیست. دین عرفی به شدت فراگیر شده است و این اگر مستقر شود یعنی پایان جمهوری ایدئولوژیک و ختم قائله سیصد چهارصد ساله روحانیت سیاسی شیعه.
اما اینکه از دلیل چنین پایانی لزوما کوتاه آمدن در می آید، به نظرم اینطور نیست. شاید حضرات در نهایت رضایت ندهند و کشور را نابود کنند. تاریخ نشان داده که می توانند!
البته به نظر من یکم مدیون ابوبکر بغدادی هستیم، چون بعد از ظهور داعش کل مسلمانان منطقه زل زدند صاف توی چشمای غول آزاد شده از سیاهچاله، ایرانی ها طبیعتا درد کشیده بودند و زودتر از بقیه متوجه شباهت ها شده اند، قبلا سخت بود که به مسلمانان معمولی توضیح داد منظور از تحجر مذهبی چیست تا اینکه خدا رو شکر، مصداق بارز رسید.
سلام
پس باید شما رو در انتخابات سال آینده جزو تحریمی ها بحساب آوریم؟
ارادتمند- یزد
"با همان صلابت از حضور در پای صندوق های رأی خودداری خواهند کرد."
در خرابات تحریمچی ها، تیمسار نازنین،
پیالهای همیشه برایتان پر است.
دیگر اینکه "در آستانۀ تحول بسوی عرفیت" استاد را نمیتوانم جز از به نحو استادانه گفتن 'در آستانه سرنگونی' بخوانم!...
نظامی که خون جاری در رگهایش، یا اساس هویتی برپانگهدارندهاش، همان ایدئولوژی انقلابی از خود درآوردهاش است، تاب همزیستی با عرفیت را نداشته و و تحولی که اشاره بدان دارید مثل اسید آن ماهیت را نابودی خواهد داد. در بعضی زوایا، شاید شبیه اتفاقی که به نابودی شوروی و پدیداری روسیه پسا کمونیسم انجامید...
نوش...
مصداق تحجر مذهبی قبل از واعظ زیاد بود مثل القاعده و طالبان و الشباب و بوکوحرام. به نظر شما داری به کودن بودن مسلمانان اشاره میکنی که تا به لطف داعش چند تا شهر و کشور به فلاکت نیفتادند نفهمیدند تحجر چیست. به شخصه بعید میدونم نه مسلمانان ایران و نه بقیه کلا چیزی آموخته باشند و هنوز معتقدند اگر اسلام درست اجرا بشه حلال همه مشکلات است
ناشناس 22:05 روحانی خودش آخونده ها!!!
هنوز برای تحریم زود نیست؟
این یک تحلیل است و نه یک تحریم. هیچ کنشگر سیاسی نمی تواند - حتی در قابل پیش بینی ترین حکومت های متعارف - 9 ماه قبل از انتخابات بگوید که چه موضعی خواهد گرفت تا چه رسد به شتر گاو پلنگ جمهوری اسلامی که تا شب قبل از روز رأی گیری هم قابل پیش بینی نیست. اما من چون کنشگر سیاسی نیستم می دانم که در انتخابات آینده علاوه بر اینکه رأی نخواهم داد - مثل همیشه و در لندن سکونت داشتن - برای رأی دادن هم تبلیغ نخواهم کرد و مهمتر از همه - برای رفع نگرانی دردانه ستیزها - اینکه اگر قالیباف - محتمل بسیار ضعیف - نامزد بشود از ایشان هم حمایت نخواهم کرد بدلیل وجود نازنین خودش. فعلاً هم که هر دو جناح اصلی حکومت بعلاوۀ اعتدال گرایان یک هدف بیشتر ندارند زدن قالیباف بهر حیله و نیرنگی. لذا برای چندمین بار تأکید می کنم که باقر قالیباف بهترین مدیر جمهوری اسلامی و شایسته ترین فرد برای بالاترین مسئولیت ها و پست ها در ساختار فعلی است ولی من او را اینقدر زیاد دوست دارم که سکوت کنم و جامه اش را به خامۀ خویش نیالایم! بقول برنامۀ اقتصادی و سرمایه گذاری معروف به دراگون ها در تلویزیون بی بی سی I AM OUT. یا...هو
دلقک حکومت با عدم شرکت مردم در انتخابات مشکلی ندارد چرا که به راحتی میتواند آمار را دستکاری کند. همیشه آمار مشارکت بالای 60 درصد اعلام شده. کروبی یک بار زمانیکه رئیس مجلس بود و به آمار محرمانه دسترسی داشت به صورت تلویحی گفت که آمار مشارکت به صورت مصنوعی بالا برده میشود. معمولا هم آمار رو دقیقا ضرب در 1.5 یا 2 میکنند. یعنی اگر مشارکت 30 درصد باشد 60 درصد اعلام میکنند. تنها در صورتیکه شاید حکومت نسبت به عدم شرکت مردم واکنش نشان دهد و هراسناک شود که آمار مشارکت به شدت پایین باشد و مثلا به همان 20 درصدی که گفتی طرفدار جمهوری اسلامی هستند محدود شود. در اینصورت هم باز آمار بالای 60 درصد اعلام می شود ولی حکومت در صدد بر میاید روش اش را اصلاح کند تا در انتخابات بعدی مشارکت بالاتر برود. در کل مشکل حادی برای حکومت پیش نمی آید. آن 20 درصدی هم که گفتی طرفدار جمهوری اسلامی هستند لزوما همه شان طرفدار خامنه ای نیستند بلکه بسیاری از آنها شاید بیش از نیمی از آنها هم دقیقا طرفدار جمهوری اسلامی دموکراتیک هستند یعنی یک حکومت دینی ولی دموکراتیک. پس طرفداران قطعی خامنه ای کمتر از 10 درصد مردم هستند (تازه اگر خیلی دست بالا حساب کنیم). به هر حال اگر میخواهیم حرکت مدنی مردم کمی روی حکومت اثر بگذارد باید متحد و یکصدا عمل کنیم و همه تصمیم بگیریم که در نمایش انتخابات حکومت شرکت نکنیم متاسفانه تاکنون این حربه یعنی تحریم انتخابات به صورت کامل توسط همه مردم اجرا نشده. فقط یکبار در انتخابات سال 92 به صورت ناقص اجرا شد که اثر چندانی نداشت.
در کل اشکال اساسی به ایده شما وارد هست که اساس و پایه اصلی مخالفت مردم رو با حکومت مظاهر فرهنگی و اجتماعی مثلا آزادی حجاب، آزادی فرهنگ و موسیقی و سینما و... فرض کردی. این دیدگاه شما بارها در طول تاریخ ثابت شده که اشتباه بوده چون حکومت های ایدئولوژیک بسیاری بوده اند که به شدت مردم رو از نظر فرهنگی محدود کرده اند سانسور کرده اند و بگیر و ببند کرده اند ولی با این وجود حکومت شان ده ها سال ادامه پیدا کرده و این حکومت ها تنها زمانی سقوط کردند که از نظر اقتصادی مشکل پیدا کردند یا فساد مالی و اقتصادی عمیقی داشتند یا با حمله نظامی سقوط کردند. بنابراین اگر هم جمهوری اسلامی سقوط کند قطعا به دلیل فروپاشی اقتصادی و فساد عمیق مدیرانش خواهد بود. مردم اکنون از هر سه جناح اصولگرا و اصلاح طلب و میانه رو (اعتدالی ها) ناامید شده اند چون اولا فساد برخی از اصلاح طلبان رو شد، اصلاح طلبان کارامد (تیم اقتصادی زمان خاتمی بهترین مثال است) هم توسط حکومت تارانده یا دست بسته و محدود شدند، اصولگراها هم که اوج هنرشان را در زمان احمدی نژاد و مجالس نمایندگان آن زمان به نمایش گذاشتند. اعتدال گراها هم که در زمان روحانی عملکردی کاملا خنثی نشان دادند. فساد هم که از سر و روی مملکت بالا می رود همه مشغول خورد و برد هستند فیش های نجومی و املاک نجومی تنها نوک کوه یخ فساد در ایران هستند. شاید روزی از زور گرسنگی و از خشم فساد همه جانبه مدیران جمهوری اسلامی مردم حکومت رو ساقط کنند ولی آن روز دور به نطر میرسد.
دلقک اتفاقا به احتمال 90 درصد قالیباف کاندید میشه. همه هسته های قالیبافی توی شهرای مختلف فعال شدن.
روحانی چه استراتژی کثیفی را در برکناری جنتی در پیش گرفته است. من نبودم دستم بود؟! واقعا خجالت آور است و شرم بر کسانی که فریب این ناز و عشوه انتخاباتی را بخورند!
. . . . . . .
سال ها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
. . . . . . .
اکنون که اعتدالگرایان اصلاحطلب توانسته اند با اتحاد و همکاری با خانواده آیت الله لاریجانی و بسیاری از بزرگان حوزه علمیه قم، جایگاه خود را در مناصب حکومتی محکم و استوار و "قرص" سازند. دوباره لیبرال دموکرات ها و سکولار دموکرات ها، حسادت و بخل ورزی را نسبت به اصلاحطلبان اعتدالگرا شروع کرده و سعی وافر دارند در زیر سوال بردن محبوبیت این دولت محبوب و مردمی و مورد تایید اقتصاد دانان بزرگ (همچون اقتصاددان بزرگوار جناب دکتر صفدر حسینی و دختر عزیزشان که نماینده امثال بنده هستند در مجلس شورای اسلامی و مدیر عامل بانک ملت جناب رستگار سرخه ای و ..... و ..... و .... و ..... و ....... )
. . . . . . .
در چنین شرایطی من یقین دارم که ملت خداجو و مومن ایران در سال 96 (که پیشنهاد می کنم آنرا سال صندوق رای نام گذاری کنیم) با اتکال به ایزد منان و استعانت از خداوند متعال با رای مجدد بیست میلیونی خود به دولت تدبیر و امید، یکبار دیگر دست به خلق حماسه ای سترگ خواهند زد و به جهانیان و عمله و اکره گروه 5+1 یکبار دیگر نشان خواهند داد که به میثاق ناگسستنی خود با اعتدالگرایان حاضر در دولت و مجلس، وفادار بوده و تا پای جان و مال و آبروی خود بر این میثاق، پافشاری خواهند کرد.
. . . . . . .
حماسه آفرین و حماسه ساز باشیم (با رای بیست میلیونی به دولت اعتدال و تدبیر و امید و شفقت و صفدر حسینی)
. . . . . . .
به امید دیدار مجدد شما در پروازهای آتی هواپیمایی هـما
مردم تو استاديوم تقريبا نمونه اى كامل از جامعه ايرانه (ميانگين)
ايا واقعا اين ملت شايستگى دموكراسى و زندگى انسان گونه دارن
قربونش برم اباعبدلله رو، بعد مرگشم به تیم ملی کمک می کنه، تیم ملی کره کاملا تحت تاثیر جو عاشورایی-داعشی، مسابقه قرار گرفته و از ترس و وحشت هموطنان سیاه پوش و خشمگین گیج شدند و جرات حمله ندارند!
فقط اونجاش که مداحه گفت چرا ایستاده نشستید؟! بگید یا حسین! (جمعیت مثل بز بربر نگاه می کنند)
آقا منتظر تحلیل فوتبال هستیما به شدت.
خوشم میاد مردم ضربه سختی به فرق سرتون وارد آوردن سکولارای بدبخت
. . . . .
سال 1396 = سال صندوق رای
. . . . .
یکبار دیگر از همه هـمـوطـنـان مومن، خداجو و متعهد که در حمایت از اصلاحطلبان اعتدالگرا از هیچ تلاشی دریغ نورزیدند، و در مراسم تشعیع جنازه "عمه اخـتـر" با حضور حماسی خود برگی زرین بر صفحات رنگین تاریخ اصلاحات افزودند، خاضعانه استدعا دارم که با پیشنهاد اینجانب مبنی بر نامگذاری سال 1396 به نام سال صندوق رای موافقت فرموده و ما را در غم خود شریک بدانید.
. . . . .
ایشالله غم آخرتون باشه . بترکه چشم حسود و بخیل .
پیراهن های سیاه مردم و جو حسینی و عاشورایی استادیوم توگوشی محکمی به دلقک و امثالش. نوش جونتون. مردم ایران مسلمونن.
مردم ایران جو گیرن.
کرمانج
اگە اسلام اینە پیشکش شما... داعشی های زمانە کە مغزشون پر از خرافات و عقایدی هست کە ترمز حرکت رو بە جلو ملت ایران شدن و اونوقت شما در اوهام خود بهش می نازید. سلامتی جامعە مال من، دهل و سنج مال شما
. . . . .
سال 1396 = سال بسیج کردن مردم مومن و متعهد و خداجوی ایران اسلامی به منظور رای حماسی و تاریخی به محبوب قلب ها حضرت حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن روحانی
. . . . .
با رای به حجت الاسلام روحانی ، دست رد به سینه لیبرال دموکرات ها و سکولار دموکرات ها خواهیم زد
. . . . .
زنده و پاینده و جاوید باد اندیشه ها و آرمان های والای حضرت آیت الله رفسنجانی و حجت الاسلام حسن روحانی
. . . . .
رمز پیروزی ما ، اتحاد اتحاد
اتحاد اتحاد ، رمز پیروزی ماست
کتاب «حقیقت درباره محمد، بنیانگذار نامتسامح ترین دین جهان» نوشته رابرت اسپنسر. ترجمه علی رنجبر حمید رضا عبدالحی
را بخوانید تا متوجه شوید که چه واقعیت هایی از شما در مورد محمد پنهان شده است.
امروز تولد یاشارسلطانی است، وی بخاطر بيرون كشيدن آجرى از ديوار دروغ، سانسور و دزدی زندانی است○
در ایران اختلاس، زمینخواری و دزدی جرم نیست ولی اگر آنها را افشا کنی میروی زندان●
ارسال یک نظر