1- درست متوجه نمی شوم که این گزارۀ منفوریت هیلاری کلینتون در بخش مهمی از افکار عمومی امریکائیان چقدر صحت دارد؛ و اگر دارد از چه خصوصیت هیلاری کلینتون سرچشمه گرفته است. من که این خانم بسیار سیاستمدار و موقر را هرچه رصد می کنم این روزها؛ نقطه ضعفی در ایشان پیدا نمی کنم که باعث بدآمد کسی - آن هم در حد نفرت - باشد. این ندیدن نقاط ضعف خانم کلینتون البته ربطی به علاقۀ دو دهه ای من به ایشان ندارد و من از موضع یک ناظر بی طرف ایشان را مورد کندکاوی و کنجکاوی قرار می دهم. صفات زیادی در این بانوی سیاستمدار هستند که می توانند برجستگی شخصیت ایشان را توضیح بدهند. اما من قصد احصاء همۀ این صفات را ندارم و می خواهم به عنصر خیلی برجستۀ وفاداری عاطفی و سیاسی او متمرکز بشوم. که بنظرم در جامعۀ امروز غرب عموماً و در بین سیاستمداران - به بهانۀ آزادی - بویژه عنصر کمیاب و نادری است.
2- در مورد وفاداری عاطفی ایشان به شوهر و خانواده اش هم چیزی برای افزودن به اظهر من الشمس ندارم. زیرا که همۀ ما با تحمل و گذشت ایشان در رابطه با رسوایی معروف شوهرش بیل کلینتون در ماجرای ارتباطش با منشی کاخ سفید در هنگام ریاست جمهوری آشنا هستیم و چنین موردی - حداقل بعد از برملا شدن در نزد عامه - از کمتر زنی - زن بمثابه زن - ساخته است. من می خواهم فقط متمرکز بشوم به وفاداری سیاسی او به حزبش و مهمتر از آن به باراک اوباما که بطور تحسین برانگیز و کمتر دیده شده ای بروز و ظهور کرد در آخرین مناظرۀ انتخاباتی اش با دونالد ترامپ. اگر مناظره را تعقیب کرده باشید - امیدوارم کرده باشید - مشاهده کرده اید که در بخش های جدی و غیر جنجالی و مربوط به سیاست های دو نامزد؛ دونالد ترامپ از زاویه ای به کلینتون حمله می کرد که گویی ترامپ نه با هیلاری بلکه با باراک اوباما در حال مناظره است. ترامپ دانه به دانۀ سیاست ها و دست آوردهای اوباما را در وجه منفی و مشکلات آن - مثل اوباما کِیر یا توافق هسته ای یا مشکل سوریه و ... - برمی شمرد و با نسبت دادن آن ها به خانم کلینتون او را تحت بازجویی قرار می داد. در چنین موقعیتی هر سیاستمدار دیگری بجای خانم کلینتون بود - حتی اگر اوج رفاقت و هم حزبی و همسنگری با اوباما را هم داشت - حداقل یک جملۀ کنایی می گفت که مثلاً "آقای ترامپ درست است که من هم حزبی باراک اوباما هستم و از عملکردش هم دفاع می کنم اما دونالد محترم من خود باراک اوباما که نیستم. مثل اینکه شما نیازمند عینک هابل هستید که ما دو نفر را اشتباهی گرفته اید. من چهار سال وزیر خارجۀ پرزیدنت اوباما بودم و در قالب سیاست های کلان او انجام وظیفه کرده ام و کارنامه ام هم معلوم و هم باعث افتخارم است." اما هیلاری کلینتون کمترین اعتراضی به این همانندسازی خودش با اوباما از سوی ترامپ نکرد و با حوصله و بدون دست پاچگی از سیاست های اوباما دفاع کرد و نشان داد که چقدر سیاستمدار با برنسیپ و وفادار و ثابت رأیی است. در حالیکه همۀ امریکایی ها می دانند که اوباما از منتهاالیه چپ دموکرات ها و کلینتون از منتهاالیه راست حزب دموکرات می آیند.
3- ترامپ دو ترجیع بند هرز هم دارد در مقابله با کلینتون و آن هم تکرار مدام دروغگو بودن و حراف بیعمل بودن خانم کلینتون است. در حالیکه حتی یک مصداق هم نمی تواند ذکر کند راجع به این دو اتهام. تنها دست آویزش همان سوء استفاده از ایمیل های شخصی در کارهای دولتی است که آن هم معلوم شد که هیلاری از ابتدا راست گفته و سوء استفاده ای نکرده و این فقط یک بی احتیاطی و اشتباه نه چندان مهمی بوده برای راحتی تماس متمرکز - بجای حمل و استفاده از چندین دستگاه ارتباطی مختلف - در سفرها و مأموریت های دور دنیا. در عوض من هرچه نگاه کردم کلینتون را هم بسیار راستگو و هم بسیار عملگرا و پراتیک یافتم. هیلاری کلینتون همان وزیر خارجه ایست که تور ماراتونی را دور دنیا رفت برای سازماندهی یکپارچۀ تحریم های شکننده علیه جمهوری اسلامی و دیدیم که چقدر خوب عملکرده بود و چقدر مؤثر افتاد.
4- بنظرم می رسد که هیلاری کلینتون یکی از بهترین رییس جمهورهای طول تاریخ امریکا خواهد شد و خواهد توانست این آشفتگی های سیاسی داخلی و خارجی ناشی از برخی صفات لیبرال تر و روشنفکرانه از سویی و سیاه پوستی و کمتر خودی بودن نژادی باراک اوباما - در سیاست خارجی مثل بلاتکلیفی سیاست امریکا در خاورمیانه و در سیاست داخلی خشونت های نژادی ناشی از عدم مقبولیت اوبامای سیاه در نزد بخش مهمی از امریکائیان سفید که شامل بدنۀ اصلی پلیس امریکا هم می شود - از سوی دیگر را کاملاً مهار کرده و آب رفته را بجوی بازگرداند. در سیاست داخلی امریکا و شکافی که ایجاد شده است و خشونت های تشدید شدۀ نژادی کارش راحت تر است و همین که او در کاخ سفید باشد بار عدم پذیرش روانی رییس و فرمانده سیاه پوست هم از دوش سفید پوستان و هم از دوش پلیس برداشته شده و اوضاع بسیار زود نرمال و آرام خواهد شد. زیرا همانطور که بروز خشونت های نژادی در جامعه از یک حس در ناخودآگاه سفید پوستان رادیکال و پلیس سرچشمه گرفته - بدون اینکه بطور ارادی و سازمان یافته و در خودآگاه آنان فهمیده شده باشد - با همان حس در ناخودآگاه هم زدوده خواهد شد. و نه سیاهان زیاد شلتاق خواهند کرد به حس روانی رنگ پوست رییس جمهورو نه پلیس بخشونت های سال های اخیر اقدام خواهد کرد.
5- در سیاست خارجی هم هیلاری موفق خواهد شد زیرا نوع برنامه های اعلامی اش نشان از شناخت درستش از منطقۀ خاورمیانه است. او می گوید کردها را مسلح خواهد کرد و بنظرم این حرکت خوبی است و بسکولاریسم کمک می کند. زیرا در منطقۀ خاورمیانه یکی ایران شیعه است که قابل سرمایه گذاری است بخاطر چربش ملیت به مذهب - علی رغم حکومت دینی داشتن که از ابتدا پس زده شده و در حال زوال است - و دیگری کردها که در نزد آنان هم ملیت عنصر متقدم است بر دین و مذهب. ایران در دست روحانیون فعلاً خودش در مظان "باید تغییر کند داخلی و خارجی" است و - حداقل تا خامنه ای رهبر است - قابل اعتماد و اطمینان نیست. پس فقط می ماند کردها که می توانند تحت پرچم سکولاریسم به براندازی چه اسلام صفوی و چه اسلام عثمانی و چه اسلام تکفیری یاری برسانند. با این توضیح حتمی نیز که نه کردهای ایران و نه کردهای منطقه مشکلی با ایران ندارند و احتمال هرگونه تجزیه از ایران سکولار را رد خواهند کرد و من گروه های کرد طفیلی عربستان شدۀ مسلح فعلی را نه نمایندۀ کردهای ایران می دانم و نه عددی در مناسبات منطقه ای.
6- محتمل هیلاری خواهد توانست با عنصر ایجاد هراس از کردها - بویژه در مورد ترکیه - اردوغان اسلام پناه زنجیر پاره کرده را مهار کند و در ضمن روی اسب اسلام تکفیری اعراب منطقه هم شرط نبندد. او از اعراب بعنوان ابزار تهدید و ترغیب ایران به بازگشت بمدار ذائقۀ تاریخی و ملی اش (اسلام سکولار) استفاده خواهد کرد. بدون اینکه بی احتیاطی کند و آنان را مثل تا قبل از 2008 بحیاط خلوت امریکا راه بدهد. و نظرم این است که این طراحی جواب خواهد داد و به ایران هم کمک خواهد کرد که گام های عرفی شدن حکومت - اجبار خامنه ای برای تسلیم در مقابل ارادۀ ملی - را بلندتر و سریعتر طی کند. هیلاری کلینتون که به جناح راست حزب دموکرات منتسب است این توانایی را خواهد داشت که جناح چپ حزب جمهوری خواه را هم پوشش بدهد و فارغ از اینکه اکثریت کنگره در دست کدام حزب باشد؛ یک دولت ملی و مقتدر و بدون تنش های 4 سال اخیر اوباما با کنگره را تشکیل و هدایت کند. من بشدت روی عنصر زن بودن - بخوان مصمم و با اراده بودن در زنانی که کار مردانه می کنند - سه قدرت برتر سیاسی و اقتصادی جهان (امریکا و آلمان و بریتانیا) تکیه دارم و مطمئنم که مثلث - (HAT) (هیلاری، انخلا؛ ترزا) - کلاه از سر دنیای مردانه خواهند برداشت به احترام! چنین باد. یا...هو
۳۹ نظر:
به نوبه خود خسته نباشید، متشکرم.مثلث رو خوب اومدی!
تحلیل کم نقصی بود
سپاس
خسته نباشی تیمسار من به نوبه خودم که کرد هستم و افتخار به کرد ایرانی بودنم میکنم این میدونم که هر کردی در هرجای جهان ایران با مام وطن میداند و در هر دوره از به فرا خور حکومت حاکم بر ایران گاهی فاصله با دور و گاهی نزدیک کرده کرد هزار پاره همیشه با خون دلهای فراوان همیشه ایرانی بوده و هست
کرمانج
کلینتون البته سگش شرف دارد به هر جمهوریخواهی چه ترامپ چه پل رایان, اما من هم به کلینتون خوشبین نیستم دلیلش را فکر کنم چندی پیش گفته ام و شما نپذیرفتید که او چنین حرفی زده باشد. جدا از اینکه خودم آن زمان پای تلویزیون بودم و چهره سنگی او را که بدون مکث پاسخ داد ایران را با خاک یکسان خواهد کرد اگر ایران کوچکترین تهدیدی برای اسراییل باشد از یاد نمیتوانم ببرم. در این انتخابات. هم تحلیل گران آمریکایی بارها به این پاسخ کلینتون اشاره کردند و البته به نظرشان بد نبود اصلا. اما من دست و دلم نمیرود به چنین آدمی رای دهم هرچند که خیلی دوست دارم یک زن رییس جهان شود.
تحلیلتون همچین بیطرف هم نبود من از هردوی نامزدها خوشم نمیاد ولی شما هم فراموش کردین که همین خانوم وزیر اوباما بود پس تو تصمیمات دولت اوباما نقش داشته درضمن کسی که این همه سابقه سیاسی داره باید اشتباهی به این بزرگی مرتکب بشه واز ایمیل شخسی برای کارهای محرمانه استفاده کنه از همسرش هم جدا نشده چون به دلیل بودن درکنار اون بهش قدرت میاد در مورد ترامپ هم که فقط یک کلمه میگم احمق در اخر هم برای مردم امریکا و جهان و خیل از کشورهایی که از این انتخابات ضربه میخورن متاسفم چون ه کدوم از نامزدها لیاقت ندارن
دلقک، جان ما کامنتای این بسیجی های فحاش رو دیگه منتشر نکن. حداقل یه اینجا رو بذار از شرشون راحت باشیم. ماشالا این همه تریبون دارن حداقل یه حیات خلوت ما به لطف فضای مجازی حقمونه برای خودمون داشته باشیم
مانی عزیز
انتظار کامنت شما را با همین مضمونی که نوشته ای داشتم. اما بگذار با یک مثال خیلی نزدیک شروع کنم پاسخ شما را. ترزا می تازه قدرت را از کامرون تحویل گرفته بود که بحث تجدید نسل سلاح های هسته ای بریتانیا در پارلمان بریتانیا مطرح شد و ترزا می در پاسخ جرمی کوربین که مخالف این تجدید نسل بود و اعتقاد به غیر اتمی شدن بریتانیا داشت از خانم می پرسید که آیا او می تواند دستور استفاده از سلاح هسته ای را صادر کند و ترزا می بدون کمترین مکثی پاسخ داد بدون تردید آری. می خواهم بگویم که فضای سوال و جواب خودش خیلی مهم است در پاسخ سیاستمداران و سؤال بی ربط کوربین جز با جواب قاطع می نمی توانست مواجه شود. مورد خانم کلینتون هم از این قاعده پیروی می کند بویژه که گفته ایران را با خاک یکسان می کنم. از پاسخ خیلی بزرگنمایی شده می توان فهمید که سؤال بیجا بوده و جز به جواب رادیکال ساکت نمی شده است. و الا با خاک یکسان کردن یک کشور که بیشتر به شوخی می ماند مثل دستور بمباران اتمی. ضمن اینکه مستند مدعی هستم که فجایع انسانی و جهانی بیشتر ناشی بوده از بلاتکلیفی و بلاتصمیمی سیاستمدران متزلزل و استخوان لای زخم بوده تا کنون تا سیاستمداران قاطع و مصمم. سیاستمداران مصمم معمولاً طوری سیاست نمی کنند که شورش در بیاید و مجبور از اتخاذ تصمیمات رادیکال بشوند. بلکه سعی می کنند قبل از رسیدن بمرحلۀ بیچارگی مشکل پیش آمده را حل و از رسیدن به فاجعه جلوگیری کنند. یا...هو
راجع به کامنت های اسپم ناچارم حذف کنم که دیگر شورش را دراورده اند. تازه تهدیدهای جانی و مالی خودم را منتشر نمی کنم. اما فکر نمی کنم از بچه های بسیج و حزب اللهی باشند. بنظرم یکی دو نفرند که سریالی چند کامنت دو کلمه ای در چند کامنت جدا را هربار می نویسند و می فرستند و حدص خودم این است که از بچه های بالاترین باشند که یکنوع عناد و ترس شخصی از من و نوشته هایم دارند. بهرحال تأیید کامنت هایشان باعث گستاخی و بی ادبی مضاعف شان شده و شما را هم آزار می دهد ضمناً دوستان مخلف خط فکری مرا هم می آزارد. یا...هو
چرا کردهای منطقه مشکلی با ایران ندارند؟ وقتی کردهای سوریه تو این بلبشو اعلام یک شبه خودمختاری کردند ، برخی کردهای ایران به جشن و پایکوبی پرداختند. درکنار کردستان عراق ، مسلح کردن کردهای سوریه(و به تبع اون استقلال یا خودمختاری) ، آیا هیچ تاثیری بر کردهای ایران و ترکیه نخواهد گذاشت ؟
تلخک،
دست شما درد نکند. مدتها بود اینقدر نخندیده بودم.
خانم هیلاری کلینتون بهترین پشتیبان برای سیاستهای عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه است.
از سوی دیگر خانم کلینتون بارها و بارها بر حمایت از گروه های مسلح حاضر در جنگ داخلی سوریه تاکید ورزیده و می گوید در سه و سال و نیم اخیر که وزیر خارجه نبوده، دولت پرزیدنت اوباما در حمایت از شورشیان مسلح تعلل ورزیده!!
هیلاری کلینتون تا اندازه ای در دنیای سیاست آمریکا منفور است بین مردم، و به قولی مهره پاکی نیست مثل اوبامای سال 2008 که خیلی مثبت می زد، هر کسی یک علتی دارد، یک علتش بخاطر زن بودن ایشان است، برخی مرد های آمریکایی ایشان را ناخوداگاه طرفدار حقوق اضافی فمینیست ها می بینند در آمریکا! دلیل دیگرش اینکه ایشان همسر رئیس جمهور امریکا بودند و به نظر سیاستمدار خود ساخته ای نیستند، این شایعه به شوخی در آمریکا مطرح شده بود که بیل کلینتون بخاطر جبران خیانتش می خواهد هیلاری را رئیس جمهور کند، مردم فکر می کنند رئیس جمهور شدن هیلاری، مثل اینکه زن کیروش بشود سرمربی فوتبال ایران! یعنی ایشان را سیاستمدار قابلی در نظر نمی گیرند، یک دلیل دیگر هم برمیگردد به سابقه سیاستمداری ایشان و نوع برخوردش با سوالات که یک جلوه سیاستمدارانه از دورویی دارد و مشخص است که به برخی سخنان خودش هم باور ندارد و برای جمع کردن رای تظاهر می کند، حتی در همین مناظره ها هیلاری کلینتون مانند یک سیاست مدار به سوالات پاسخ می دهد که یادآور دروغگویی های این قشر است، در مقابل ترامپ که شومن بسیار خوبی است، مثلا حرف دل مردم را می زند و بسیار واقعی به نظر می آید، البته صداقت ظاهری و باور پذیری ترامپ به این معنا نیست که رئیس جمهوری خوبی خواهد بود. در آخر هم برمیگردد به ارتباط هیلاری با طبقه بانکداران و سرمایه داران پشت پرده، در نظر برخی، اقای ترامپ تحت تاثیر حمایت معنوی سفید پوست های نژاد پرست قرار می گیرد، اما خانم کیلینتون جوی همکاری با بانکداران و سازمان ها و شرکیت های حاکمیتی را می دهد.
به هر حال کلینتون بر اساس نظرسنجی ها فاصله قابل توجهی با ترامپ داره و چه بخوایم چه نخوایم احتمال بیشتری داره رئیس جمهور آمریکا بشه. زنان، سیاه پوستان، طرفداران اوباما، مهاجران، دورگه ها و مسلمانان هم علاوه بر دموکرات ها به کلینتون رای میدهند پس کلینتون خیلی جلوتر هست.
اما همونطور که گفتید سیاست خارجی کلینتون محکم تر و خشن تر از اوباما خواهد بود. منطقه خاورمیانه دیگر مانند گذشته برای امریکا اهمیت ندارد این نکته را خیلی از کشورهای خاورمیانه متوجه شده اند ولی رهبران ایران که اغلب کند ذهن هستند متوجه نشدند. دیگر نفت آن اهمیت گذشته را برای آمریکا ندارد چون خود آمریکا تقریبا به خودکفایی نفتی رسیده است و وابستگی چندانی به نفت خاورمیانه ندارد. ضمن اینکه دیگر قیمت های جهانی نیز چندان تحت تاثیر نفت خاورمیانه نیست چون کشورهای دیگری در جهان که در خاورمیانه قرار ندارند بخش قابل توجهی از نفت جهان و مواد اولیه پتروشیمی را تولید میکنند. البته درست است که کشورهای عربی تولید کننده نفت دیگر چندان برای آمریکا اهمیت ندارند اما برعکس ایران هنوز از این نظر که بتواند به نوعی نقش یک متعادل کننده ایدئولوژیک را در منطقه ایفا کند همچنان مورد توجه آمریکا هست.
البته نکته ی دیگری که شما بهش توجه ندارید این احتمال هست که آمریکا قصد داشته باشد آتش یک جنگ بین عربستان و ایران را شعله ور کند. این جنگ باعث تضعیف هر دو کشور و وابسته شدن بیشتر کشورهای منطقه به آمریکا خواهد شد و سود اقتصادی فراوانی هم برای آمریکا دارد و باعث افزایش قیمت نفت هم خواهد شد در نتیجه تولید نفت شیل در آمریکا به صرفه تر خواهد شد. به نظر میرسد ایران در حال افتادن در این تله آمریکای ها هست ولی عربستان متوجه این تله هست و سعی میکند تنش با ایران را در حد آستانه نگه دارد و نگذارد از نقطه بحرانی عبور کند. احتمالش هست که آمریکایی ها در پشت پرده مشغول تحریک سعودی ها برای شروع یک جنگ با ایران هستند با وعده های دروغین که از نظر نظامی، اطلاعاتی و پشتیبای سعودی ها را حمایت خواهند کرد و اجازه بستن تنگه هرمز را نخواهند داد. ولی در صورتیکه چنین چیزی صحت داشته باشد وعده های آمریکایی ها ابدا صادقانه نخواهد بود و پس از شروع جنگ آمریکا تنها با پوزخند کنار نشسته و نظاره گر درگیری و آسیب خوردن دو کشور بزرگ منطقه خواهد شد. اگر هم دخالت کنند در حد حفظ توازن نظامی (برنده نشدن هیچ کدام از دو کشور درگیر در جنگ) خواهد بود.
اما در مورد این سخن شما:
"ایران ... حداقل تا خامنه ای رهبر است - قابل اعتماد و اطمینان نیست"
من خودم مخالف خامنه ای هستم از این نظر که بسیار متحجر است و تا توانسته مردم را آزار داده و در کار دولت ها دخالت کرده است. ولی کسیکه برجام را امضا کرده و تنش تا حد برخورد نظامی پیشرفت کرده با غرب را خوابانده او بوده (ممکن است ظاهرا ظریف امضا کرده باشد ولی بدون تایید خامنه ای نبوده) البته خود او هم بود که تنش را تا این حد پیش برد ولی به هر حال نقطه پایان را هم خود او تعیین کرد. پس مسئول اصلی برجام او است و اگر خامنه ای نباشد معلوم نیست رهبر بعدی چه بر سر برجام خواهد آورد. رهبر بعدی این بهانه را هم دارد که برجام مربوط به رهبر قبلی بوده و به او ربط ندارد!. احتمال زیاد رهبر بعدی هم حجت الاسلام رئیسی خواهد بود (که جدیدا بی بی سی خبر داد که رسانه های ایران او را آیت الله کرده اند!) رئیسی هم جناح بسیار تندرو و شدیدا متحجر جمهوری اسلامی است و در معرفی او همین بس که او داماد تندروترین آخوند کشور یعنی آیت الله علم الهدی است. آیت الله علم الهدی هم همان کسی است که دائما ارتباط با غرب را نهی و آن را خیانت و وطن فروشی و جاسوسی معرفی میکند. پس میتوان تقریبا پیش بینی کرد که با روی کار آمدن رئیسی به عنوان رهبر چه بلایی سر ایران خواهد آمد. البته خامنه ای هم وضعیت جسمی مساعدی دارد و اگر خودش بخواهد میتواند حداقل تا 10 سال دیگر نیز رهبر بماند مگر اینکه حرکت غیرمنتظره ای انجام داده و خودش کناره گیری کند و رئیسی در زمان حیات او رهبر بشود. خامنه ای اکنون تازه در حال فهمیدن این است که نمیتوان با قلدری و لات بازی در جهان کار را پیش برد (البته بهتر است به جای فهمیدن بگویم که در حال شیر فهم کردن او هستند!). بنابراین روی کار آمدن یک رهبر جدید و تازه نفس که قطعا جهت سپاس از رای هایی که از آخوندهای متحجر مجلس خبرگان گرفته و تاییدی که از کلیت جمهوری اسلامی (سپاه و ارکان دیگر حکومت) گرفته در ابتدای کارش بسیار تند و متحجر و آهنین رفتار خواهد کرد که میتواند دودمان کشور را به کل به فنا بدهد بنابراین من با این سخن شما مخالف هستم و فکر میکنم فعلا تنها گزینه ممکن و قابل اعتماد خامنه ای است. و البته اگر میشد که کلا بساط رهبری را جمع کرد چه خوب بود ولی نمیشود.
تعجب میکنم که با این همه ادعا نمیدونی چرا هیلاری توی آمریکا در این حد منفوره! دلیلش واضحه برای اینکه آمریکایی ها هم مثل ما از سیاستمدارایی که از خودشون هیچ اراده و اختیاری ندارن و مثل عروسک خیمه شب بازی بازیچه ی دست کله گنده ها هستن خسته شدن. منتها کله گنده های اونا آخوندها و آیت الله ها و نظامی ها نیستن بلکه سرمایه دارا هستن. و کسی که قسمت عمده ای از پول کمپینشو از شرکت های تجاری و سرمایه دارها میگیره بعدا نمیشه توقع داشت که بازیچه ی دست اونا نباشه و توی سیاست های مالیاتی، سیاست داخلی و خارجی منافع اونارو دنبال نکنه.
کارتر در مبارزات انتخاباتی اش در سال ۱۹۸۰ به شدت سیاستهای رونالد ریگان، رقیب اصلی اش از حزب جمهوریخواه را مورد انتقاد قرار داد و تأکید کرد که در صورت انتخاب شدن وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا خطر جنگ بار دیگر بر روی این کشور سایه خواهد افکند و حقوق بشر نیز مورد تعدی قرار میگیرد.
.
.
.
باراک اوباما روز جمعه ۲۳ مهرماه بار دیگر درباره انتخاب دونالد ترامپ به مقام ریاستجمهوری آمریکا هشدار داد و گفت که الان رایگیری درباره «خود دمکراسی» است.
امیدوارم ریگان عصر جدید انتخاب شود. زیرا پایان جنگ هشت ساله و عصر دیکتاتوری کمونیستی شوروی و اروپای شرقی به دست با کفایت ایشان حاصل شد و نه کارتر بی بته.
اقای اوباما گفته می خواهم بعد از اتمام پستم بروم اول دو هفته بخوابم، بعد میشل را ببرم ماه عسل دوم! بعدش که برگشتیم خانه، تی وی را روشن کنم و اخبار جنگ جهانی سوم را دنبال کنم :)
جناب تیمسار،
نوش...
این یکی از معروفترین چاخان های خانم هیلاری است که گفته بود بوسنیا رفته بود و در وسط آتش تک تیرانداز ها فرود آمدند و از هوا پیما که بیرون آمدند بسکه تیراندازی بود مجبور شدند دولا دولا به جای امن برسند!!...
حالا یه بنده خدا هم ویدیویی کمدیش کرده:
https://www.youtube.com/watch?v=I23fjRN-PGc
با سلام و عرض ارادت. تا قبل از انتخابات داخل حزبی دمکراتها من هم دید منفی نسبت به خانم کلینتون نداشتم. بواسطه طرفداری خواهرم از برنی سندرز کاندید دیگر دمکرات که اساسا یک سناتور مستقل است برای اولین بار با سیستمهای رای گیری در امریکاا اشنا شدم. مردم امریکا از تبعیض و اختلاف طبقاتی بشدت عصبانی هستند. اگر چه می دانم با سیاستمداران چپ میانه ای ندارید ولی مردم امریکا برای اولین بار به یک سیاستمدار با ایده های چپ که اعتقاد به افزایش سطح مالیات ثروتمندان و افزایش حداقل دستمزد، دانشگاه رایگان، ..... دارد اقبال فراوانی نشان دادند. و این موجب ترس سردمداران دمکرات شد به گونه ای که در انتخابات درون حزبی از هیچگونه تقلبی فروگذار نکردند. فقط با مطالعه نحوه اعلام نتایج ایالت کالیفرنیا و رسوایی حزب دمکرات متوجه علت خشم مردم میشوید. برای من بعنوان یک ایرانی که مساِئل مربوط به انتخابات ۱۳۸۸ را دیده بودم اینگونه تخلفات در مهد دمکراسی دنیا غیرقابل تصور بود. دلیل تنفر بسیاری از مردم امریکا نسبت به هیلاری کلینتون سر بر اوردن ایشان از یک تقلب بزرگ است.
به خاطر اینکه کاندیدای وال استریت هست. در فاصله وزیر خارجه نبودن تا کاندیداتوری رسمی از ده ها بانک و نهاد مالی صهیونیست و غیرصهیونیست پول گرفته تا سخنرانی کند. نماینده منافع وال استریت هست. خودش هم اذعان کرد که خیلی با امریکایی های طبقه متوسط ارتباط نمی گیره. شما زیادی خوش بینی تیمسار. هیلاری بیاد عربستان و اسرائیل حسابی می تازانند. دولت دوم کلینتون نصفش یهودی بودند. الان هم دوباره اسرائیل خیز برداشته آمریکای پسا اوباما را پس بگیره. هیلاری بیاد نتانیاهو خوشحال میشه.
نه گفته های شماها چیزی به معلومات من در مورد امریکا اضافه نکرد و چیزی هم از اینکه نفرت از هیلاری کلینتون دلیل محکمش چیست هم نکاست. این چیزهایی که شماها نوشته اید در یک کلمه خلاصه می شود. و انهم این است که هیلاری کلینتون یک سیاستمدار کلاسیک است که از سخنرانی هایش پول می گیرد می داند که باید در سیستم کار کند می داند که امریکا منهای وال استریت یک کشوری با بومیان سرخ پوست بیشتر نیست می داند که الکی شعارهای پوپولیستی چه از نوع راست ترامپیش و چه از نوع چپ سندرزی اش دادن مشکلی از کشور و ابرقدرت جهان حل نمی کند و اینکه در فلان جا یک فیلم گرفته اند و یک انیمیشن ساخته اند و اسرار حزبی را بیرون داده اند و .... نمی تواند - البته نباید بتواند - باعث نفرت امریکایی ها بشود مگر اینکه قبول کنیم امریکایی ها هم گیج میزنند در سال های اخیر و یادشان رفته که سنت "در سیستم کارکردن" بوده که خودشان بنیان گذاشته اند و با همان حربه هم ابرقدرت شده و به اینجا رسیده اند.
دوستی هم که راجع به نزدیک بودن کلینتون به اسراییل نوشته و طوری هم نوشته اسرائیل و عربستان قدرت می گیرند که گویا من مخالف قدرت گرفتن اسرائیل و عربستان هستم. در حالیکه ما بخاطر ایران و عدم تخریب در جنگ مستقیم دنبال برجام و برچیدن بساط بمب بودیم و حالا که خیال مان از جنگ - بهامه ای نیست - راحت شده حتماً من انتظار دارم که کلینتون سیاست محکمتری را در منطقه داشته باشد و خامنه ای را با زوری که پرزور باشد وادار به عقب روی کند. البته من بارها این موارد را بحث کرده ام و الان هم وقت تیز کردن شمشیر علم الهدی هاست که هرچه کثافت دارند بریزند روی دایره تا جنگ تشدید بشود بین الیگارشی و هم وقتش است که غرب و امریکا محمکمتر رفتار کنند که ایران خامنه ای نتواند خودش را تقویت کند.
راجع به رهبری خامنه ای هم حرف دوست مان قبول نیست اما اینجا نه جا و نه حوصلۀ بحث دارم. یا...هو
اژدها می خندد!
امیر قادری یه یادداشت نوشته با عنوان باب دیلن، دانلد ترامپ، و جولز فیلم "پالپ فیکشن"/، پس از مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، و نوبل ادبیات اخیر: در مسیر فتح قلعه
لینکشو میذارم نگاه متفاوتیه از یه زاویه ی دیگه به انتخابات آمریکا و اتفاقات اخیر
http://www.caffecinema.com/new/index.php/critic/item/15106-donald-trump-bob-dylon-pulp-fiction.html
اینکه شما از ایشان طرفداری می کنید بخاطر میل خودتان هم از نفرت انگیز بودن هیلاری چیزی نکاست، دلیل نفرت از ایشان در یک عبارت خلاصه می شود، همخوابی با سرمایه دار های فاسد، حالا شما ارزش می دانید نظر شخصی خودتان هست که فقط هم برای خودتان محترم و قابل فهم است، به عنوان واقعیت به ریش ما نبندید.
قبول دارم. به نظر منم کلینتون پوتین و خامنه ای رو یکم رام میکنه برخلاف اوباما که شل اومد. با انتخاب کلینتون روسیه و ایران خودشون یکم دست و پاشون رو جمع میکنن.
مردمی که مداح حکومتی در استادیوم را وادار به ایران ایران گفتن کردن!
http://news.gooya.com/didaniha/archives/2016/10/218798.php
مهد دمکراسی رو خوب اومدی! هیچ جا هم نه امریکا. این تعارف بی معنی رو راجع به فرانسه میکنند که البته از امریکا دمکراسی کاملتری داره.
مردمی که مداح حکومتی در استادیوم را وادار به ایران ایران گفتن کردن! !!!!!!!!!ای بابا! کار ما به کجا کشیده که اسم کشورمون رو هم باید با اکراه بیاوریم.ای زرشک.
خامنه ای متن مصوب مجمع تشخیص مصلحت رو بنابه تشخیص شخصی خودش تغییر داد و زمینه رو برای دخالت بسیج در انتخابات و ردصلاحیت های گسترده تر آماده کرد، اینجا رو ببینید:
http://www.bbc.com/persian/37668407
جالب هست که یک نفر (خامنه ای) به تنهایی نشسته و با رد مصوبه یک مجمع متشکل از ده ها کارشناس و مقام باتجربه و اضافه کردن عبارات دلخواه یا حذف عبارات دیگر، برای یک کشور 80 میلیونی مشغول قانون نویسی است! صد رحمت به شاه که حداقل شخصا قانون نویسی نمیکرد و جز یک بار (انقلاب سفید) که آن هم در راستای منافع ملی بود شخصا قانون نویسی نکرد.
مرسی به دوستی که آدرس امیرقادری را گذاشته است. یا...هو
دلقک نازنین, هرچند خیلی دوست ندارم برای کسی لینک بگذارم , ,اما فکر کردم شاید این نوشته از زاویه ای دیگر نامحبوب بودن هیلاری را توضیح دهد. دوست داشتید بخوانید. دوست نداشتید نه.
شما به عنوان مدیر وبلاگ به صراحت نوشته اید:
""طوری هم نوشته اسرائیل و عربستان قدرت می گیرند که گویا من مخالف قدرت گرفتن اسرائیل و عربستان هستم""
۲۴ مهر ۱۳۹۵ ه.ش.، ساعت ۲:۵۱
نوشته شما یعنی اینکه مخالفتی با سیاستهای عربستان و سیاستهای اسرائیل در منطقه خاورمیانه ندارید
عربستان = جمهوری سنی عربستان
اسرائیل = جمهوری یهودی اسرائیل
سحر
نمی دانم خود سَحَر خودمان هستی یا یک جادوی تازه. اما درست فهمیده ای و گفته ای که من نه با قدرت گرفتن و نه با سیاست های اسرائیل و عربستان مشکلی ندارم. چون اسرائیل را مطلقاً نه تنها حریف و رقیب ایران نمی دانم بلکه او را رفیق و بهترین شریک استراتژیک ایران در منطقه هم می دانم. و عربستان را نیز فقط در ارتباط تقابلی با حریفی مثل حکومت شیعه ایران قدرت حساب می کنم و الا ایران با حکومت سکولار بطور بدیهی و تاریخی و ژئوپولیتیکی و جمعیتی و فرهنگی؛ فضایی نمی دهد برای گنده شدن عربستان. لذا قدرت اسرائیل بنفع ایران و قدرت تقابلی عربستان بضرر جمهوری اسلامی خواهد بود. متأسفم که بدست خودمان اعراب را تا این حد بزرگ و عربستان را قلدر منطقه کردیم. اما در نبود یک نیروی بازدارندۀ مذهب سنی در مقابل پیشروی مذهب شیعه کار پایین آوردن شریعت ملاها از حکومت بازهم سخت تر از نیم قرن عقب ماندگی اخیر می شود... اینکه هردو حکومت عربستان و اسرائیل آبشخود شریعت اسلام و یهود دارند درست است. اما ضمن اینکه این دو حکومت رفتار سکولار دارند و مذهب وهابی عرف غالب عربستان و دین یهود دین در معرض تهدید به نابودی اسرائیل است در نهایت بمن ارتباطی پیدا نمی کند رفتار داخلی آنان و گزندی بمن و ایران نمی رساند از بابت دینی بودنشان! یا...هو
با سلام
تيمسار عزيز وقتي بيشتر خبر گذاري هاي فارسي زبان از هيلاري به صورت خيلي وقيح پشتي باني مي كنند و براي خيلي از فارسي زبانان هنوز دوستي و يا دشمني اين خبر گذاري ها نا مشخص است
واقعا چگونه مي شود از او انتظار كار هاي خوب براي خاورميانه داشت
در شبكه من وتو با طرف داران ترامپ عين بازجو ها رفتار مي شود و همين طور در بي بي سي و به مردم القا مي كنند كه ترامپ گزينه خوبي نيست لطفا توجه كنيد القا مي كنند حال من شخصا طرف دار هيچ كدام نيستم چون نه حق راي دارم و نه مي توانم كاري انجام دهم فقط از مديا هاي فارسي زبان كه
كاملا مشخص است كه نظر مثبت به پيش رفت ايران ندارند و هميشه در حال سنگ انداختن جلوي اينده ايران هستند اين القا گري بي هدف نيست اينان مثل ديو وارانه كارند چون سياست مدار هاي امريكا و انگلستان پس شايد مي بايست ما هم دست انها را بخوانم بايد قبول كرد كه همه سياست مداران
از مرحله انسانيت رد شده اند و نبايد به انها اميد بست احتمالا ترامپ هم ٤ سال ديگر اگر راي بياورد
در پوست انسانيت بتواند دوام بياورد و اين ٤ سال مهم ترين شانس جهان خواهد بود حالا حساب كنيد كه هيلاري به گفته خودش سي سال از انسانيت دور بوده تيمسار به احتمال زياد اگر ايشان راي بياورد همين اش و همين كاسه براي ايران خواهد بود مثلث و بيضي و دايره در سياست هيچ كاري نمي كنند اين طور افكار فقط براي ادامه زندگي انسانهاي اميد از دست داده است
اینطور که پیداست من فراموش کردم لینک را بگذارم, انگار به مصلحت نبوده. فعلا که این انتخابات به حد کافی تماشایی. است و نیازی به تحلیل دیگری نیست. چون که هردم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه.و مردم جهان انگشت به دهان به تماشای این سیرک انتخاباتی نشسته اند لبخند میزنند به پوچی قولها و قرارها و کشتارهای روزمره.
روزگار غریبی است نازنین ِِ
تیمسار سلام
صفار هرندی گفته نوار را عناصر فاسد به دفتر آقای منتظری باز پس داده اند. راستی رئیسی هم که از 19 سالگی ظاهرا داد!ستان بوده شروع کرده درس خارج فقه دادن!
انتشار نوار آقای منتظری قطعا ارتباط دارد با رهبر شدن رئیسی.
در پشت پرده اتفاقاتی می افتد که ما خبر نداریم. قطعا تیم رفسنجانی و برخی از ناراضیان داخل حکومت از تصمیمات مهم حکومت از جمله رهبر کردن رئیسی خبر داشتند که نوار منتظری را منتشر کردند. نوار منتظری قبل از مطرح شدن رئیسی به عنوان کاندیدای مهم رهبری در رسانه ها منتشر شد و بلافاصله پس از انتشار این نوار بود که برخی از تحلیل گران و رسانه های مهمی مثل بی بی سی، نکته را گرفتند و متوجه شدند که قضیه چیست و از آن پس بود که بی بی سی شروع به رصد دقیق تحرکات مربوط به آقای رئیسی کرد.
تیمسار جان از این قضیه قوچانی و سیارسریع و غیره چیزی سر درآوردی که چی به چیه؟ من که گیج شدم
. . . . .
سال 1396 = سال صندوق رای
. . . . .
بیا تا گل برافشانیم و رای در صندوق اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
. . . . .
سال 1396 = سال بسیج توده های خداجو و مومن ایران زمین برای رای به دانشمند فرزانه حضرت حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن روحانی
دکتر مصطفی پور محمدی وزیر داداگستری کابینه حجت الاسلام روحانی در مصاحبه با تسنیم:
برخورد با مدیران نجومی قبل از اصلاح قوانین منصفانه نیست
http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/07/26/1214159
دیروز راجع به قوچانی و رفتارش داشتم مطلبی می نوشتم که چون در وسط کار با خودم بتوافق نرسیدم در چقدر تند نوشتن ولش کردم. بلکه هم امروز اگر با خودم توافق کردم دامه اش را بنویسم و منتشرش کنم. یا...هو
ارسال یک نظر