۱۳۹۵ اردیبهشت ۴, شنبه

همۀ نگاه ها بدستان امریکایی جواد ظریف: روحانی شکست بخورد؛ خامنه ای پیروز نخواهد شد. اما استحاله و ایران ضرر خواهند کرد.


1- اگر بخواهیم سخت ترین و ناراحت کننده ترین روزهای جواد ظریف در طول وزارتش را احصاء کنیم بی تردید سفر اخیر او به امریکا و مذاکره اش با جان کری را باید مهمترین و پرتنش ترین و دشوارترین گفتگوهای طرفین از بدو شروع مذاکرات هسته ای تا کنون دانست. زیرا تا قبل از این و در طول دو سال مذاکره باغرب تا رسیدن به توافق برجام دستور کار ظریف مشخص بود: "باید با امریکا و غرب به توافق برسیم چون ادارۀ اقتصاد کشور ناممکن شده است". بقیۀ کش و قوس های طولانی رسیدن به توافق بحث بر سر چگونگی تنظیم توافق نهایی با استفاده از چه ادبیات و واژه هایی بود که بتواند جام زهر ناگزیر خامنه ای در عقب نشینی از رؤیای اتمی شدن را رقیق و قابل فروش به تندروان حامی اش بکند. البته من بارها و بارها در هنگام مذاکرات از این "برسر جملات و کلمات چانه می زنند تا خامنه ای را بازنده معرفی نکنند" گفته بودم و نوشته بودم برای شما؛ و بعد از انجام توافق نهایی هم همه به درستی برداشت من - در هر دو طرف ایران و غرب - اذعان کردند. لذا مذاکرات هسته ای با همۀ دشواریهایش امری ساده و سهل هم بود در پشت میزهای چانه زنی. اما مشکلترین روز:

2- ماجرا را می دانید و آن مربوط به نکته ای است که سهواً یا عمداً در طول مذاکرات هسته ای از سوی هر دو طرف مغفول مانده و به صراحت در بارۀ آن تعیین تکلیف نشده است. این نکته حالا تبدیل به پاشنۀ آشیل توافق هسته ای شده است که جواد ظریف در حال مذاکره با جان کری جهت حل آن است. اگر این مشکل حل نشود کل برجام برای روحانی و ایران روی هواست و استعداد این را خواهد داشت که بشدت خامنه ای و هوادارنش را پررو کند تا روحانی و دولتش را زیر شدیدترین حملات قرار بدهند. و مهمتر از آن این است که دولت روحانی قادر نخواهد شد عملاً از امتیازات برجام منتفع شود و به اقتصاد ایران سروسامانی بدهد و احتمال شکستش قوت خواهد گرفت. اینکه چرا موضوع به این مهمی مغفول مانده است می تواند بغفلت تیم کارشناس اقتصادی و بانکی تیم مذاکراتی ایران در وین مربوط باشد که یا متوجه قضیه نبوده اند و یا متوجه بوده اند و آن را مثل ضرب المثل "چون صد آید نود هم نزد ماست" فرض کرده اند و برای پرهیز از حساسیت افزایی در نزد امریکایی ها از ورود مستقیم به آن خودداری کرده اند. بدیهی است که تیم امریکایی هم لزومی بورود به این بحث را نمی دیده چون باقی ماندن مبهم این مشکل می توانست حربۀ فشار بهتر و بیشتری را در اختیار امریکا قرار بدهد.

3- اما آن مشکل که هم مشکل نیست و هم طوری مشکل است که امان ظریف و روحانی و کل دولت را بریده و خواب و خوراک را حرامشان کرده و مخالفان برجام را بشدت کیفور و جری کرده چیست؟ از اقتصاد دانان نقل می کنم که "هر پولی که بخواهد در  اقتصاد جهانی معامله شود باید آن پول ابتدا به دلار امریکا تبدیل شود تا بلافاصله این قابلیت را پیدا کند که بسایر ارزهای معتبر جهانی مثل یورو و پوند و امثالهم مورد دادوستد قرار بگیرد. اقتصاددانان می گویند این فعل و انفعال پولی و مالی می تواند در چند ثانیه شروع و بسرانجام برسد. اما شروع آن منوط به داشتن اجازه از امریکاست تا بتوان از دلار تحت مالکیت دولت امریکا - برای همین چند ثانیه عملیات بانکی - استفاده کرد. 

4- واقعیت امر این است که وقتی در برجام تصریح شده است که ایران باید بتواند در مقابل اجرای تعهدات خود به چرخۀ اقتصاد جهانی وصل و از مزایای آن برخوردار شود بطور بدیهی این حق به او داده شده است که بتواند از آن اجازۀ مخصوص برخوردار شده و دارایی ها و پول های خود را با گذراندن از صافی دلار امریکا به یورو تبدیل و دریافت و پرداخت کند. اما امریکا خلف وعده کرده است و صراحت "روح برجام" را کافی ندانسته و به این دلیل که برجام مشخصاً دستور صریحی در مورد اختلاف صادر نکرده است از همکاری در این زمینه خودداری کرده و می کند. جواد ظریف برای حل این مشکل در نیویورک است و اگر قادر بحل مشکل - زود هم - نشود نه دارایی های بلوکۀ شدۀ قبلی ایران قابل دستیابی خواهد بود و نه بانک های اروپایی خواهند توانست - و اگر هم بتوانند اعتماد خواهند کرد - با ایران معامله کنند. چنین اتفاق تلخی روحانی بدون زور و ناتوان حقوقی و حقیقی را زمینگیر خواهد کرد و او هم در عرصۀ اقتصادی و پیامد آن در عرصۀ سیاسی شکست خواهد خورد. البته این بمعنای این نیست که خامنه ای برنده خواهد شد. زیرا خامنه ای شکست خورده و دیگر ابهت شکستۀ شدۀ هسته ای و منطقه ایش قابل بازسازی و بازیابی نیست. اما بیم این می رود که بتواند با شکست روحانی در مقابل غرب و دستاوردهای برجام رجزخوانی های بی ثمرش را مدتی دیگر تداوم بدهد و حتی با آمدن یک دولت تندرو ویرانی ایران را برای مدت بازهم بیشتری طولانی تر بکند.

5- هرچند بشدت از راحت باش بی خیال هاشمی و حرکات لاکپشتی روحانی در همۀ زمینه ها شکار و گله مندم و نمی دانم چه نقشه ای دارند برای عقبتر راندن خامنه ای. اما چون می دانم که شکست روحانی در موضوع برجام اقتصادی بضرر ایران تمام خواهد شد و حتی ممکن است برخی از مردم را هم در قالب "غرور ملی در تقابل با امریکای نامرد" به جبهۀ ضدامریکایی خامنه ای منضم کند مجدداً؛ دلم می خواهد ظریف با دستان پر از امریکا برگردد و این مشکل "سهل انگاری شیطان اوباما و بُل گیری تندروان امریکا از آن و سنگ اندازی سفت و سخت" بطریقی حل شود. چون انتظار امریکا برای اینکه خامنه ای تسلیم کامل شود و حالا که از اسب رهبری جهان اسلام افتاده از اصل ایدئولوژی ضد امپریالیستی زبانی هم بهمین راحتی و زودی دست بکشد انتظار بیهوده و غیرواقعبینانه ایست. و سماجت امریکا در فشار بیشتر به ایران جز میانه روهای سیاسی و زندگی خواهان مدرن و طبقۀ متوسط را تضعیف و له نخواهد کرد. و این خسارت بزرگی به استحالۀ در چشم انداز ایران خواهد زد. یا...هو

بعد از تحریر: مهمترین موضوع روز همین است که نوشتم اگر خوانندگان هیجانی را راضی نمی کند منتظر باشند بزودی یک مطلب اجتماعی و دلقکانه هم سفارشی خواهم نوشت.

۲۶ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
شما به نوشتن ادامه بدید و انتخاب موضوع با خودتان. من که همیشه راضی هستم
ممنون از زحمات شما
ارادتمند- یزد

شبگرد گفت...

شاهکاری تیمسار نازنین. لطف می کنی که هنوز هم می نویسی.

شبگرد

ناشناس گفت...

بهترین تحلیل بود. بیچاره روحانی ... به نظر من روحانی باید کمی ریسک بیشتری کند و فسادها را فاش کند.

ناشناس گفت...

مرسی بابت این تحلیل دقیق. خسته نباشید استاد.

وای اگه حرف خامنه ای درست در بیاد که به آمریکا نمیشه اعتماد کرد!!
و از اونور ناامیدی مردم بعد از "امیدواری بیش از حد" به برجام و اثرات این ناامیدی شاید بیش از هر چیز دیگه ایران رو ویران کنه (به قول حسین باستانی). و این هم شاید چیزی باشه که غرب وحشی میخاسته!

خدا کنه دوباره مثل دوره مصدق امریکا از پشت خنجر نزنه و ما رو به قهقراتر نبره!

ناشناس گفت...

پس این برادر حسین اوباما هم که تو زرد از اب درامد.

ناشناس گفت...

عالی بود. شما نقطه های مجهول و به ظاهر پراکنده را در ذهن مخاطب مانند پازل به هم متصل کرده و کمک می کنید روح جمعی متوجه شود که آنچه در سر همه ما میگذرد بسیار نزدیک به واقعیت بوده و همه ما یک نظر و هدف داریم. شما به جوانان اعتماد به نفس و قدرت و شجاعت تحلیل شرایط را می بخشید.

چون مدتی ننوشتید و وب لاگ آپدیت نشد کمی اینجا اکنون خلوت است ولی مطمئن باشید خیلی زود گرما و شلوغی سابق را خواهد یافت. اکنون که با هویت واقعی و شریف خود پا به عرصه گذاشته اید دیگر نباید توقف کنید و با نیرویی دو چندان ادامه دهید. شما نیازی به حضور در رسانه های ایرانی ندارید/ آنها کم و بیش دروغ گو و نان به نرخ روز خورند. شما خود رسانه خود را به وجود آورده و آنرا با صداقت و شرافت به پیش میبرید. حضور در هر جایی جز اینجا این بزرگترین نیرو و قدرت شما یعتی صداقت و جسارت و شرافت را از شما خواهد گرفت.

ممنونم. لطفا صبورانه ادامه دهید

(جوان پیر)

ناشناس گفت...

چرا شما توپ را در زمین آمریکا می اندازید؟ موضوع اصلی عدم اعتماد نهاد ها و موسسات مالی جهانی نسبت به تداوم سیاست های داخلی و خارجی ایران است. وقتی که نهاد اصلی تصمیم گیر در ایران موشک پرتاب می کند و بر روی آن شعار نابودی اسرائیل می نویسند در سوریه و لبنان و یمن قمار می کنند. وقتی اقتصاد مافیایی کشور در دست قرارگاه های سپاه است. وقتی اختلاف سطح اجتماعی بدنه جامعه و حکومت به درجه بحرانی رسیده.... دیگر آمریکا چکاره است؟
دلقک جان. روحانی برجام داخلی را گره حل مشکلات می داند و همان موضوعات اجتماعی که وعده آن را در پست آینده داده ای کلید حل مشکلات ایران است

بهرام گفت...

دلقک جان این مطلب را درباره مدیریت خاتمی در انتخابات 84 قابل توجه میدانم. کروبی از ضعف مدیریت خاتمی و وزارت کشورش در شمارش آرا می‌گوید و اینکه اگه خاتمی فقط برای اطلاع هم این آمار را منتشر می‌کرد مثل قتلهای زنجیره‌ای می‌توانست منشاء اثر شود و جلوی 88 را هم بگیرد.
http://zeitoons.com/6944

ناشناس گفت...

اما امریکا خلف وعده کرده است و صراحت "روح برجام" را کافی ندانسته و به این دلیل که برجام مشخصاً دستور صریحی در مورد اختلاف صادر نکرده است از همکاری در این زمینه خودداری کرده و می کند.

... حرف مفت نزن دلقک! آمریکا در برجام صراحتا گفته که تحریم اولیه را برنمی دارد و تحریم اولیه یعنی ممنوعیت کار با دلار لذا آمریکا هیچ کوتاهی در انجام تعهدات خود در برجام نداشته است بلکه این تیم مذاکره کننده ایرانی و شخص خر شرک (حسن روحانی)) بوده اند که دقت کافی را در مذاکره نداشته اند از فرط ذوق زدگی همانند آن شخصیت زن در داستان مثنوی مولوی که فقط ..ر خر را دید و کدو را ندید انصاف داری منتشر کن

p گفت...

دم شما گرم...

ناشناس گفت...

با ناشناس ۱۹:۱۴ موافقم ٬در داخل کشور کسانی اجازه نمی دهند برجام به سرانجام برسد ٬ اینکه ما در داخل خودمان اختلاف داربم ربطی به امریکا ندارد

ناشناس گفت...

با سلامی به گرمی خورشید ممنون که منویسید

ناشناس گفت...

جان کری، وزیر خارجه آمریکا گفته بانک‌ها و موسسات مالی دیگر نباید از معامله با ایران هراسی داشته باشند و آمریکا مانع آن‌ها نخواهد شد.
آقای کری در دیدار با محمدجواد ظریف در نیویورک تاکید کرد بانک‌ها و موسسات مالی در صورت ابهام برای آغاز روابط پولی و تجاری با ایران، می‌توانند با مراجعه به دولت آمریکا مشورت دریافت کنند.
آقای ظریف پیش از سفر به نیویورک گفته بود "بهانه‌تراشی، کارشکنی و تعلل طرف آمریکایی به خصوص وزارت خزانه‌داری آمریکا" بر سر راه اجرای برجام مشکل اساسی ایجاد کرده است.
http://bbc.in/1SCHtI4

ناشناس گفت...

ما سر هر اتفاق مهم صفحه شما را باز می کنیم تا تحلیلهای عمیق شما را ببینیم
امیدوارم پاینده و موفق باشید

ناشناس گفت...

"....شما نیازی به حضور در رسانه های ایرانی ندارید/ آنها کم و بیش دروغ گو و نان به نرخ روز خورند. شما خود رسانه خود را به وجود آورده و آنرا با صداقت و شرافت به پیش میبرید. حضور در هر جایی جز اینجا این بزرگترین نیرو و قدرت شما یعتی صداقت و جسارت و شرافت را از شما خواهد گرفت"

100% موافقم.

ناشناس گفت...

چون صحبت صداقت و شرافت در کارشناسان رسانه شد خدمت دوستان عزیز عرض می کنم که چندی پیش در شبکه من و تو شاهد حضور کارشناسی بودم که چندین سال پیش از شهر کوچک من به خارج پناهنده شده بود. آنچنان صحبت از آزادی و روشنفکری و حقوق مردم می زد که باورم نشد این همان آدم فروش شهرمان است. اکنون که دو هفته از دیدن این شخص می گذرد اعصابم به هم ریخته که چرا این کم سواد آدم فروش در شبکه پربیننده فرصت اظهار نظر می یابد ولی تیمسار شریف ایران زمین چنین فرصتی نداری.

ناشناس گفت...

ندارد.

ناشناس گفت...

پاینده باشید

ناشناس گفت...

كم پيدا هستم :
"هر پولی که بخواهد در اقتصاد جهانی معامله شود باید آن پول ابتدا به دلار امریکا تبدیل شود تا بلافاصله این قابلیت را پیدا کند که بسایر ارزهای معتبر جهانی مثل یورو و پوند و امثالهم مورد دادوستد قرار بگیرد."

هر معامله ارزي ( بين المللي ) كه به دلار انجام بشود اين نقل و انتقال بايستي حتما ابتدا در كشور صاحب آن ارز ( آمريكا ) برود و از آنجا به بانك كشور ثالث منتقل شود .
بنابراين اگر معامله در مبدا و مقصد به يورو و يا ين و يا پوند باشد فقط به كشور صاحب آن ارز ( اروپا ، ‍ژاپن و يا انگليس ) ميرود و بعد به كشور مقصد منتقل ميشود .
اين امر در كسري از دقيقه انجام ميشود .
اكثر كشورهاي خاور دورحتي چين ، حتي بعضا ژاپن معاملاتشان با ايران را به دلار انجام ميدهند ( هند ، كره جنوبي ، اندونزي و مالزي و حتي روسيه و اقمارش . . ) و متقابلا كالاي نفت حتما به دلار معامله ميشود . .

بنابراين سويفت ( كه مركز آن در بلژيك است ) براي ارزهاي معتبرجهاني غير از دلار نبازي به انتقال به آمريكا ندارد و بانك مركزي و بسياري از بانك هاي ايران در انتقال ارزهاي غير دلار مشكلي ندارند .
اما براي معاملات با كشورها كه به دلار انجام ميشود با توجه به تحريم قبلي سويفت و رفع تحريم فعلي ، سيستم بانكي آمريكا كنترل دقيق ميكند كه مشمول تحريمهاي غير هسته اي ( موشكي - حقوق بشر ) نباشد به همين دليل كندي خيلي زيادي دارد .

همچنان كم پيدا هستم . . .

ناشناس گفت...

کم پیدا حرف مفت نزن دلار بیش از 50 درصد مبادلات دنیا را پوشش می دهد هیچ جای دنیا treasury بدون دلار امکانپذیر نیست بدون دسترسی به دلار و نظام مالی آمریکا برجام محکوم به شکست است

ناشناس گفت...

من اقتصاد دان نیستم ولی اگر اقای روحانی می خواهد تغییر در درون جامعه حس شود و برجام به کف خیابان ها بیاید و مردم اثرش را به چشم ببینند، به نظر من باید از امریکا استفاده کند و حق استفاده از دلار را بگیرد حداقل موقتا برای دولت خودش! وگرنه این سخن عراقچی که ما هم راضی به تحریم های اولیه هستیم، شبیه سخنان مخالفان دولت است که می گفتند تحریم نعمت است، البته از امریکا و اوباما که دیگر دارد می رود برای عکس یادگاری، انتظاری نیست که ملت ما را از دست این مصیبت ها نجات دهند، شاید لابی نفتی عربستان هم روی تصمیمات امریکا اثر بگذارد در کوتاه مدت.

ناشناس گفت...

كم پيدا هستم . . .
" کم پیدا حرف مفت نزن دلار بیش از 50 درصد مبادلات دنیا را پوشش می دهد . . . "
من فقط سويفت را از نظر فني تعريف كردم و به درصد مبادلات هم اشاره اي نكردم ، و حتي در مورد برجام و غيره هم صحبت نكردم .
شما بهتر است مطالب را دقيق و با تعمق بخواني و مسائل فني را با سياست آميخته نكني .

موفق باشي
همچنان كم پيدا . . .

ناشناس گفت...

ممنونم. لطفا صبورانه ادامه دهید

لطف می کنی که هنوز هم می نویسی

با تشکر فراوان،بابت وقت ازشمندتان که برای مطالب می گذارید

ناشناس گفت...

یک احتمال هم هست که حالا که کار به اینجا رسیده، ممکن است اصلاح طلب‌ها با یک چرخش دوباره خودشان را سمبل مبارزه با آمریکا و بقیه را مزدور امپریالیسم و همان حرفهأ که زمان امام می‌زدند را دوباره راه بندازند. امیدوارم چنین نشود ولی‌ نشانه هایی از این قضیه وجود دارد به عنوان نمونه درخواست دادگاهی شدن احمدی‌ نژاد به خاطر سرمایه گذاری در آمریکا در قضیه ۲ میلیارد و حرفهای عجیب ظریف. احتمال دارد برای پشتوانه درست کردن برای این چرخش، قضیه مصدق را دوباره زنده کنند و روز از نو روزی از نو. امیدوارم اشتباه کنم.

ناشناس گفت...


سلام تیمسار

همه در حال یار کشی هستند برای ادامه جنگ داخلی بین عرفی گرا ها و متحجرین . روحانی در قم ظاهرا یارگیری قوی کرده و همه مراجع به نام مانند وحید خراسانی، صافی، موسوی اردبیلی و برخی دیگر را در تیم خودش جای داده. حالا اینها چقدر زنده می مانند بماند ولی در حال حاضر تیم امید قم با میانگین 85 سال خوب عمل کردن. مشکل تیم امید تهران هست که زیر توپخانه دکتر حاج محسن رضایی به شدت در حال گوشمالی شدن هستند و حاج محسن چند وقتی هست دم دراورده نمی دام خنگ خدا چه فکری در سر دارد اما خیلی در حال درافشانی هست. تفسیری نظری در این باره اگر صلاح دانستید بفرمایید ممنونم و البته آینده برجام.

ناشناس گفت...

این نیز یکی دیگر از نکات جالب تار یخ بود که رهبران سر زمین انقلاب اکتبر در
سالن کوچکی که تالار اکتبر نام داشت محاکمه می شدند، و جالب تر آنکه نخستین نمایش
نمایشنامه استالین در ۱۹ اوت مصادف با آغاز فصل تئاتر در مسکو بود.
طراحان صحنه، تالار اکتبر را به یک دادگاه انقلابی تبدیل کرده و آن را با سایه ر وشنهایی
از رنگ سرخ تزئین کرده بودند. میز قاضی با پارچه ای به رنگ قرمز ر وشن پوشیده شده
بود. متهمین در نزدیک دیوار دست راستی در پشت یک مانع چوبی نشسته بودند. در پشت
سر آنها دری بود که به اتاقی که می توان آن را «رخت کن» خواند، باز می شد. آنجا بوفه
ای و اتاق استراحتی برای متهمین بود و یاگودا و ویشینسکی ، دادستان، می توانستند در
جریان محاکمه گفت و گوهای دوستانه ای با متهمین داشته باشند، در صورت ضر ورت از
عملکرد آنها انتقاد کنند و دستورالعمل های لازم را به آنها بدهند.
در تالار ، هنرپیشگان اضافی نیز وجود داشتند. ماموران کمیسار یای خلق در امور داخلی
با لباس شخصی نقش «مردم» را بازی می کردند. اگر متهمین از متن اصلی به شکلی که
قبلا تمرین شده بود پیر وی نمی کردند، کار این «مردم» این بود که با خشم فریاد بکشند.
اتهام متهمین این بود که به پیر وی از دستورالعمل های تر وتسکی «کانونی» به منظور
سوء قصد به جان رهبران حزب و دولت تشکیل داده اند، آنها موفق شده بودند کیر وف را به
قتل برسانند و تعدادی گر وه تر ور یستی برای کشتن استالین و همر زمان وفادارش ایجاد کنند.
ویشینسکی ، دادستان عمومی خواستار آن شد که این «سگ های دیوانه » (شانزده
متهم) تیرباران شوند. بعد از آن متهمان که همه از بلشویک های معر وف بودند، مشتاقانه
به گناه خود اعتراف کردند و خود را نادم و پشیمان اعلام کردند.
زینوویف این طور گفت:« بلشویسمِ منحرف شده ی من به ضد بلشویسم تبدیل شد و
از طریق تر وتسکیسم به فاشیسم رسیدم. تر وتسکیسم در واقع نوعی فاشیسم است». کامنوف
نیز گفت:« سومین بار است که در یک دادگاه پر ولتار یایی محاکمه می شوم. دو بار زندگی
من نجات داده شده اما بخشش پر ولتار یایی نیز حد و اندازه دارد.» متهمان متفقا خواستار
تیرباران شدن گشتند. بار دیگر، محاکمه به گونه ای بود که از این بهتر و آرامتر امکان
نداشت...........
.........
برگرفته از « زندگینامه استالین» نوشته ادوارد راژینسکی، ترجمه مهوش غلامی، انتشارات
اطلاعات ۱۳۹۰.


کتاب زندگی نامه استالین را سالها پیش خوانده بودم ولی در اینترنت نسخه pdf را نتوانستم پیدا کنم. این کتاب را به شدت توصیه می کنم بخوانید. راستی همین تک صفحه ای که پیدا کردم، داستانش آشنا نیست!