الف- ایران و آیت الله خامنه ای:
هنوز هم سخت اعتقاد دارم که محورهای اصلی نوشتۀ ماه ژوئن ام با عنوان "...داعش برای سکولاریسم در ایران می جنگد!" دقیق و درست بوده است؛ و علت اصلی عقب نشینی کاملاً قابل راستی آزمایی آیت الله خامنه ای از ایدئولوژی شریعت گرای اسلامی مربوط به پیدایش داعش درمنطقه و رفتار بسیار ترسناک - هرچند مشمئز کننده - آنان بوده است در معرفی سیاست ضد شیعی اسلام سنی. البته طبیعی است که تحریم ها و سقوط قیمت نفت و برخی پارامترهای فرعی تر دیگر نیز در تصمیم آیت الله نقش داشته اند. اما نقش اصلی همانا مربوط است به ظهور داعش و بردن جنگ های مذهبی و فرقه ای به اوج بسیار خطرناک آن. زیرا اگر جمهوری اسلامی نتواند تندروی های ایدئولوژیک خودش - یکی از اصلی ترین پایه های موجودیت گروه های تندرو سلفی - را مهار کند و مثل همۀ 30 سال گذشته به انشاءالله گربه است فروبکاهد؛ این جنگ ها بازهم شدیدتر و شدیدتر خواهد شد؛ و در فینال این بازی کثیف عِدّه و عُدّه تعیین کننده خواهد بود که شیعه هم از نظر جمعیت و هم از نظر ثروت و تجهیزات از اهل سنت عقب تر و کمتر است. لذا وقتی می بینیم که آیت الله خامنه ای زبان در کام می گیرد و برای تجمع 20 میلیونی شیعیان در اربعین امام حسین و در عراق - که حداقل دو میلیونش ایرانی بودند و همه شان امت رهبر معظم از جنبۀ مذهبی - کمترین واکنش پیامی و بیانی - چه کتبی و چه شفاهی - بروز نمی دهد باید؛ احتمال خوشبین بدهیم که آیت الله قافیۀ ایدئولوژیکش را باخته است. و البته نشانه های میدانی فت و فراوان است و جای طرحش در این کوتاه سخن نیست. یک نشانۀ مهم دیگر در مورد عدم تأثیر تامۀ تحریم ها و اقتصاد و همینطور قیمت نفت در عقب نشینی تاکتیکی خامنه ای این است که خامنه ای اصولاً خودش را مسئول و پاسخگوی دنیای مردم نمی داند و اعمال دولت ها؛ چه راجع باشد به شعفش از نفت 100-140 دلاری و حیف و میل احمدی نژاد و بخور بچاپ رفقا، و چه مربوط باشد به افسردگیش از نفت زیر 60 دلار و فشار حداکثر به روحانی.
ب- امریکا و اوباما و کوبا:
لطفاً عصبانی نشوید زیرا نمی خواهم به احمدی نژاد کردیت بدهم که تیم تبلیغاتی اوباما در انتخابات 2008 گویا نیم نگاهی هم داشته اند به تبلیغات - بویژه شعارهای عمده اش مثل "ما می توانیم" و "تغییر" - احمدی نژاد در ایران - هرکدام در قالب جامعۀ هدف - اما ناچار از این اعتراف هستم که عملکرد اوباما برای "خود امریکا" خیلی خرابکارانه بنظر می رسد مثل عملکرد احمدی نژاد در ایران. البته من اطلاع مسلط از داخل امریکا ندارم. لذا تمرکزم در این ادعا بیشتر متمرکز است بر سیاست خارجی امریکا و نظاماتی که ابهت "ثروت - قدرت - سلاح" یک قرنۀ ایالات متحده را باعث بود بهم زدن؛ مثل خرابکاری احمدی نژاد در نظامات اداری و سیاسی داخل ایران که نه روحانی بسادگی از پس برگرداندن نظم سابق خواهد شد و نه رییس جمهور بعدی امریکا قادر خواهد بود مجدداً آن نظم "نظام سیستمی وستفالیای غرب اروپا و امریکا" - تعبیر از کتاب جدید هنری کسینجر - را برقرار و بازسازی کند. زیرا سیاست های اوباما نیز بنیان های مستقر کنندۀ نظم سابق را که داشتن دشمنان ایدئولوژیک در مقابل غرب - مثل کوبا و ایران - را تخریب کرده و می کند و بازگرداندن این فروپاشی "دشمنان سرسخت هژمونی امریکا" به موضع قبلی محال و ایجاد دشمنان جدید هم آسان نخواهد بود. اما منصفانه باید اعتراف کرد که این سیاست نسبتاً ضد امریکایی اوباما بنفع کشورهای دشمن سابق مثل کوبا و ایران بوده و خواهد بود، و امریکا را از تفوق ارباب جهان به "فقط" رقیبی قوی فروخواهد کاست. البته آیت الله خامنه ای هم با این رؤیا کم دلخوش نبود - تا قبل از پدیدۀ داعش - که از ضعف اوباما برای تثبیت هژمونی جمهوری اسلامی بهره برداری کند حتی با تظاهر به نرمش قهرمانانه و نشان دادن علامت "بمب هسته ای از نظر شرعی حرام است" به کاخ سفید . اما همانطور که گفتم خامنه ای فعلاً اسیر خیزش اسلام سنی سلفی است و دیگر نه از ترس و ابهت امریکا که از ترس داعش و سنی های غیر داعشی متنفر از جمهوری اسلامی شیعه فتیله را حقیقتاً کشیده پائین و می بینید که مهمترین محور فعالیت شریعت گرایان خامنه ای منحصر شده به فوت کردن در تن بی جان فتنۀ سال 88 و از سیاست روز عقب کشیده اند.
پ- روسیه و پوتین:
پوتین اما وضع متفاوتی یافت. او که در هنگام اشغال شبه جزیرۀ کریمه روی ماه راه می رفت و بشدت احساسات ناسیونالیستی مورد نظرش - مبتنی بر تزاریسم منسوخ - را در وحدت بخشی به روس ها در هرکجای جغرافیای زمین که بودند محقق می دید؛ هیچگاه فکر نمی کرد که تحریم های با اما و اگر غرب علیه روسیه بتواند چنان به اقتصاد رو سها ضربه بزند که شکم - مثل همیشه - بر هر ایدئولوژی - در اینجا روس های بشدت برانگیخته بعد از فروپاشی شورری سابق - تقدم بجوید و به دردسرش بیاندازد. اما چنین شد و تحریم های غرب در همدستی با نفت ارزان چنان رؤیای پوتین را به کابوس روس ها تبدیل کرد که هیچ ناسیونالیسم و غیر ناسیونالیسمی یارای مقابله نیافت و روس ها چنان به بازار هجوم بردند که پول ملی (روبل) در کمتر از دو ماه سه چهارم ارزش خودش را از دست داد و باد پوتین را خواباند. در چنین نقطۀ ابهامی است که پوتین از دو پروندۀ تقابل تا همراهی با غرب در اوکراین و ایران - سوریه فعلاً پرونده ای ساکت است - باید اولویتش را برمی گزید. طبیعی است و شواهد هم نشان می دهد که روسها تصمیم گرفته اند با همراهی بیشتر برای خواباندن ایران در پروندۀ هسته ای منافع حیاتی خود در تقابل اوکراین را نجات بدهند. هر چند که در موضوع اوکراین هم نرمش های کوچکی را شروع کرده اند. اما هرکس دیگر هم جای پوتین بود بجای حمایت از همسایۀ غیر مطمئنی مثل ایران ایدولوژیک و اسلامی و پارۀ تنش اوکراین و کریمه دومی را برمی گزید. لذا امروزه شاهد هستیم که بیشتر از هر سیاستمداری در جهان این مقامات ریز و درشت روس هستند که چپ و راست دم از "کار تمام است" و توافق هسته ای نزدیک است" و "گام نهایی و آسان" و ... را توی بوق رسانه ها می کنند. و این اشتیاق روس ها؛ در کمک به غرب جهت عقب راندن ایران و انتظار پاداش در بحران اوکراین را می رساند.
ت- عربستان و نفت:
هنگامی که در وسط تابستان گرم و سوزان سرزمین حجاز افسران طرد شدۀ ارتش صدام از محافظه کاری و صبر آریستوکراسی بشدت پیر و فرسودۀ همپیمانشان در عربستان بستوه آمدند و با آوردن پایتخت ابوبکر البغدادی از رقۀ سوریه به موصل عراق دنیا را وارد شوک کردند؛ عربستان گیج ترین و شوکه ترین وضعیت خط مقدم این حیرت و وحشت جهانی را تجربه کرد. زیرا متوجه شد که نه تنها قاتق نانش در سوریه به قاتل جانش در عراق ارتقاء ایدئولوژیک یافته؛ بلکه هیئت حاکمۀ عربستان را هم بعنوان متهم اصلی پرورش داعش به تیتر یک لعن و نفرین جهانی تصعید داده است. لذا بعد از بیرون آمدن از شوک اولیه و سوخته دانستن اسلام تکفیری داعش عربستان رفت سراغ بهترین و قوی ترین سلاح همیشه در اختیارش نفت. اینکه خود مقامات عربستانی می گویند و رفقا هم تأیید می کنند که در سقوط قیمت های نفت نقش عامل نداشتند؛ و فقط حاضر بمداخله در سازوکار عرضه و تقاضای بازار نیستند؛ حرف مهمل و مزخرفی است. زیرا از پارامترهای اقتصادی توجیه کنندۀ سقوط وحشتناک قیمت در عرض دو سه ماه هیچکدام نه تنها تغییری منفی نکرده بود بلکه حتی شاخص های اقتصادی نشان از بهبود اقتصاد جهان و رشد هم بود. بنابراین عربستان هم در ایجاد اشباع در بازار نفت دخالت کرده و هم در تداوم آن از هیچ کوششی دریغ نکرده و نخواهد کرد. او که داعش و تندروی مذهبی را از دست داده است تصمیم گرفته تا با زمین زدن قیمت نفت به "سرمار" (ایدئولوژی شیعه در ایران) - مهمترین هدف - پیغام بدهد که حتی اگر با غرب کنار بیاید و بتواند بازارهایش را مجدداً بدست بیاورد و تولید نفت و صادراتش را به مقدار قبل از تحریم ها افزایش بدهد - امری محال می نماید در میان مدت - دلاری که بدست خواهد آورد حداقل نصف مقدار قبل از تحریم ها خواهد بود. عربستان مشکل حکومت شرعی شیعه را دارد با ایران و بسیار بسیار بعید است که جز به "قطع سرمار" رضایت بدهد. حتی اگر خامنه ای با دامنی پر از قسم و آیه و قرآن هاشمی مورد اعتماد ملک عبدالله را بفرستد به ریاض کمترین فایده ای نخواهد داشت در کوتاه مدت. مگر اینکه این عقب نشینی ایدئولوژیک خامنه ای - ادعایی من - در بلند مدت حداقل دو ساله تداوم بیابد و عربستان مطمئن شود که مار به لانه خزیده و قصد تیز کردن نیشش با پول نفت و ناشی از رفع تحریم ها را ندارد.
ث- جمع بندی از ارتباط چهار تحلیل بالا:
آیت الله خامنه ای باید سکوت همراه با عقب نشینی اش از ایدئولوژی شیعۀ شرعی را تداوم بدهد و حتی آهسته آهسته و زیر پوستی و با ادبیات آشنا برای کشورهای دشمن (اسرئیل و بلوک عربستان و امریکا) و کمتر قابل فهم برای بدنۀ نفهم ایدئولوژی شریعت! این تغییر استراتژی را برملا و دست روحانی در سیاست زدایی و عرفی کردن حکومت را بازبگذارد چه در داخل و چه در تعاملات جهانی. درست است که اوباما یک فرصت است برای خامنه ای و او را بطمع می اندازد. اما یاد آیت الله خامنه ای بماند که همین اوباما با رو کردن برگۀ "آشتی با کوبا" ورق برندۀ احتمالی خامنه ای در "حالا اگر با غرب به توافق جامع نرسیم دنیا ایران را مقصر شکست نخواهد دانست و ملت در داخل هم از موضع عزت! منجر به شکست مذاکرات بیشتر حمایت خواهند کرد" را سوزانده. زیرا دنیا اینک و با مورد کوبا به این نتیجه رسید که اوباما نظم امریکای سفید پوست را شکسته و حاضر است با شیطان نیز مصالحه کند تا چه رسد به خامنه ای که ادعای خدایی می کند. ضمن اینکه حالا دیگر پوتین - تا دیروز خنثی یا حتی در طرف ایران در فرمول 1+5 - نیز به کمک غرب خواهد رفت برای فشار به ایران جهت سازش تا بلکه بتواند پاداش این خدمت را در اوکراین به نتیجه برساند بدون فروپاشی اقتصادش. و مهمتر اینکه عدم توافق هسته ای با اوباما قطعاً باعث حملۀ امریکا به ایران خواهد شد بلافاصله بعد از روی کار آمدن رییس جمهور بعدی ایالات متحده. زیرا علاوه بر همۀ دلایل ریز و درشت؛ برگرداندن هژمونی و ابهت نظم پیشین امریکای سفید پوست به جهان، حتماً باید از یک جنگ آغاز شود و چه جایی بهتر از ایران یاغی. آرزویم و امیدم و خوشبینی ام این است که بهر ترتیب ممکن ایران و امریکا و غرب به توافق جامع هسته ای برسند که حتماً عرفی تر شدن رو به افزایش حکومت در ایران نتیجۀ آن خواهد بود. و خیابان های تهران اکسیژن بیشتری برای تنفس فرهنگ و اجتماع و مدرنیته تولید خواهند کرد. چنین باد! یا...هو
۵۵ نظر:
من هم اميدوارم توافق هسته آي صورت بگيرد ولي از اين نظام بعيد است . توافق و عدم توافق يعني شروع پايان نظام . عدم توافق از اين ستون به اون ستون فرجي است و نظام اين را دنبال ميكند .
تحلیل ناقصی بود.
۱خامنه ای عقب نکشیده به علت یمن و پاکسازی حلب از سلفیهاو حمله نمادین نیروی هوایی به اهداف داعش
۲.در این تحلیل اصلا ترکیه و نقش اش در تحولات نادیده گرفته شد
۳.اروپا و آمریکا اسراییل را تحت فشار کذاشتند و حماس هم حتی از لیست سیاه در اومده و عملا غرب نمیتونه دیگه ایران را به واسطه بازوان نظامیش محکوم کنه در حالیکه لبنان را در حال حاضر نصر الله میگردونه.
۴.عقب نشینی آمریکا را امری مصنوعی ناشی از تصمیم و برنامه شخصی اوباما دیدی در حالیکه عقبه بسیار ضعیف هست و تولید ناخالص داخلی امریکا از چین عقب افتاده برای جنگ احتیاج به اخذ پول از بانکهاست. و یهودیها کلا لابی خوبی در سیستم بانکی دارند .
۵.اکر آمریکا به این حد تواتا بود بخشی از کارها را به انگلیس دنباله رو محول نمیکردتا بعد چهل ساز به منطقه برگرده.
۶. غرب هیچ وقت تهدید روسیه را به تهدید ایران فرو نخواهد کاست .و حوادث اوکراین بیشتر شیطنت اروپا بود که آمریکا را هم تشویق کرد ظاهرا دلقک تحلیل هارا بر اساس مدیا غرب میگیره.
۷.این یک جنگ واقعیه و هرگونه شل کن و سفت کنی عقب نشینی تاکتیکی هستو موقت در همه رویدادها عده عامل نهایی نیست بلکه تعداد کنش کران واقعی و استقامتشون مهمه .
اگر چه منابع مالی وانسانی مهم هستند ولی این بار فرهنگیه که تا الان عامل مهمی بوده و کرنه با چهار تا اف چهار عهد دقیانوس و چهار تا میلیشیا ایران نمیتونست تا اینجا پیش بره .دلقک خامنه ای با فاصله زیادی از رقیبان فرد اول خاورمیانه هست .
حزب الله
جدل فایده ندارد و می توانیم به نتیجه ها در آینده بسپاریم. اما در مورد پایگاه نظامی بریتانیا در بحرین تحلیل من این است که انگلیس دیگر از دست سیاست های متناقض اوباما خسته شده و منافعش را بازگشت به هژمونی از دست داده اش در چهل سال پیش می بیند و بر می گرداند گاماس گاماس. بویژه بعد از نا امیدی از روابط پایدار با تهران بحرین نزدیک ترین فاصله هم از جهت جغرافیایی و هم مهمتر از نظر همفرهنگی با ایران و ارتباط مذهبی شیعیان بهترین نقطه برای جمع آوری اطلاعات دست اول - وظیفۀ سفارتش در تهران - از اوضاع میدانی ایران و توان دخالت در اولین فرصت فرصت های داخل ایران است. حرفت در مورد ضعف امریکا را قبول ندارم اما اگر نشانه های مؤیدی هم باشد فقط امریکای بتعبیر من سفید پوست و ارباب است که می تواند دلار را به امریکا برگرداند با ابهت و ژست اربابی. تولید ناخالص را مطمئن نیستم در عقب افتادن با چه معیار! والبته بدون عنایت به جمعیت های 20 درصدی امریکا به چین چنین توی شعار داری. اما ثروت در دانش و فناوری است که امریکا با ارقام نجومی از چین و همۀ دنیا جلوتر است. کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. من تازه بعلت ضیق جا نگرانی همیشگی ام را ننوشتم که اقتصاد ایران بسیار در معرض تهدید تهی دستان و گرسنگان است. گرسنگان هرچه که بخورند قطعاً سلول های بنیادی و نانو تکنولوژی جزو سبد غذایی شان نیست. جوجه نزدیک است کبابش نکن. یا...هو
آمریکا از دهه هفتاد که طلایش در مقابل این حجم اسکناس جاپ شده عقب افتاد شروع کرد به توحیه که اولا ذخایر دلار منابع زیر زمینی خاورمیانه هست بعد از یک مدتی گفت پشوانه آمریکا تکنولوژی و حق اختراعات هست ولی سیستم اقتصاد دنیا واقعا با این حرفها نمیجرخه و پشتوانه اسکناس هر کشوری طلا هست. آمریکا به همان بلایی دچار شده که مارکس کفت سفته بازی یکجا گندش در میاد. اوباما و روسای جمهور آینده آمریکا فقط یک ماموریت دارند این افول را با شیب کمتری انجام بدهند تا اسیبها پایین تر بیاد . علیرغم تبلیغات ایران در میان افکار عمومی عامه دنیا کشوری به مراتب محبوبتر از آمریکا و اسراییل عربستان هست.مردم دنیا همه انکلو ساکسون نیستند دنیاشامل هندو جین و روسیه و اندوتزی و آسیای میانه و مدیترانه و عربهاو امریکای لاتین هستو مردم این کشورها هیچگونه مشکلی با ایران ندارند . بعد از وقایع بهار عربی مخصوصا مصرو سوریه نظام واقعا واکسینه شده .جمهوری اسلامی الان قدرت و علم را بدست اورده و وارد فاز سوم شده و احتیاج به پول داره تا به عنوان یک امرجینگ پاور به رسمیت شناخته بشه. برای اینکه نوری به داخل این جعبه سیاه بندازم شما را ارجاع میدم به مذاکرات پنج به علاوه یک با ایران وزرا خارجه این کشورها علاف نیستند دم به ساعت سوار طیاره بشند عرض و طول جغرافیایی را طی کنند تا با ظریف لاس بزنند. دنیا داره به بازیگر جدید خوش آمد میکه هر چند با تلخی و ناخن خشکی.
تیمسار عزیز،
شاعر میگه، ...هنرش نیز بگوی!
تحلیل خوبی بود، و اتفاقا می خواستم بزودی بخش آخر را به تفصیل بنویسم و در تقابل با قسمتی از بخش ب.
خلاصه اینکه تمام عقب نشینی ها و دموکراتی های زمان اوباما آرامش قبل از طوفانی خواهد بود که پتانسیل آن جمع شده و نشانه های آن در انتخابات مجالس امریکا (کم نظیر در تاریخ) دیده شد.
واضح است که رییس جمهور بعدی نه تنها جمهوریخواه که بسیار تندرو باشد. با جهت گیری های ضد تروریستی و جنگ طلبانه و اتفاقا بودجه های کم شده جنگی به سود محیط زیست و درمان را به کمک قیمت نفت ارزان و غرور شکسته ملی به سمت تقویت نظامی عملیاتی برگرداند...
از سمت دیگر تا آن زمان هم چرک زخم تحریم و بی پولی و فساد و نارضایتی در ایران به بخش های نظامی و وابستگان خارجی مثل سپاه قدس و..(نقطه قوت نظام) رسیده و با کمترین هزینه می توان حمله ای نظامی را ترتیب داد. بخصوص که دیگر نه نفت ایران کوره های چینی را گرم می کند و نه نانی در بساط دولت است که روسها چشم طمع داشته باشند و مانع جدی شوند.
فقط امید به تیم مذاکره کننده و روحانی و ظریف است که جام زهر را در گلوی خامنه ای و شرکا حقنه کنند، که مگر خطر جنگ از سرملت بگذرد، وگرنه پتانسیل زیادی برای نابودی ایران در کشورهای مختلفی جمع شده..
خطاب به حزب الله:
1- اقتصاد فقط یک جنبه از ابرقدرتی دنیاست که شاخص آن هم فقط تولید ناخالص ملی نیست!
2- جهت خبردار شدن از نارضایتی از اوباما می توانی، علاوه بر نتایج نظرسنجی ها، نگاهی کنی به دو اتفاق اخیر، یک رابطه با کوبا، دو لغو اکران فیلم مصاحبه بدلایل تروریستی.
3- ترکیه هم اتفاقا تخم مرغهایش در رفتن اسد گذاشته -به اشتباه- و با هرگونه حرکت به این سمت موافق است، حتی اگر از داعش حمایت کند! پس دلخوش به رقیب ضعیف نباش که او هم اگر قدرتش می رسید زودتر از عربستان "سرمار" رو به سنگ می کوبید.
4- در شرایط فعلی خامنه ای علاوه بر جام زهر، نیاز به چندتا کپسول دموکراسی داره تا بتونه مدت بیشتری زنده بمونه و تنها چیز باقی مونده انتخابات مجلسه، که با حمقایی که اطرافش جمع کرده بعیده بذارن دارو بهش برسه!
ارسین تحلیلهایت ادم را یاد حرفهای زمان کودکی مردم کوچه و بازار می اندازد . تحلیلهای سی و چند ساله که امسال دیگر آخرین سال اینهاست و فلان کسک پیغام داده و ولیعهد بر روی موج تلویزیون ایران آمده.یا آمریکا نبرو پیاده میکند یا شوروی نمیدانم سنت چقدر هست و آیا بیاد می آوری که حتی برای اداره جنگ سیم خاردار هم نداشتیم هواپیماها با چند تا موشک. فونیکس گرگم به هوا بازی میکردند و حتی اجازه شلیک فونیکس هم نداشتند. نمیدانم خاطرت هست رفسنجانی چه ژستی کرفته بود بعد از خرید چند موشک کرم ابریشم از چین. نمیدانم یادت می آید که اصلا تهران نیمه دوم سال ۶۶خالی از سکنه بود از آنموقع امسال سال آخر اینها بود .
حزب الله
ایکاش می توانستم مثل تو خوش بین باشم
اما، درگیری عربستان و ایران را زیادی جدی می گیریم، نه اینکه جدی نباشد اما اقتصاد آمریکا و کانادا بر اثر سقوط قیمت نفت بشدت آسیب دیده و هزاران هزار بیکار شده اند و صدها هزار بیکار خواهند شد اگر وضعیت موجود ادامه پیدا کند. غول های نفتی به چه کنم چه کنم افتاده اند آنهم نه در ایران، جایی مثل آمریکا چنین اتفاقی افتاده است. می دانم و می بینم که بسیاری امید به جنگی به همین زودی ها در خاورمیانه دارند تا شرکت ها دوباره اوج بگیرند و مردم به سر کار و زندگی برگردند. از ایران صحبت نمی کنیم که شرکت های سپاهی و مردم مفلوک ایران به چنین گرفتاری افتاده باشند، شرکت هایی که هر کدام دارایی اشان از دارایی کشور ایران شاید بیشتر و بهتر باشد، چنین شرکت هایی پروژه هایشان تعطیل شده است. احتمالا بهتر می دانید که چند ده یا شاید چند صد میلیارد هزینه کرده اند و الان و فعلا روی دستشان پروژه ها و هزینه ها مانده است. همه این زحمات و فلج شدن چنین شرکت هایی معلول درگیری عربستان سنی با ایران شیعی است؟ بعید می دانم. مسئله پیچیده است و بسیار پیچیده و منطقی به نظرم نمی آید فروکاهیدن چنین بحرانی به درگیری شیعه و سنی، مسئله را پیچیده تر می بینم، ایده ای ندارم اما ایده ات را هم کافی نمی بنیم.
البته از جنگ بسیاری سخن می گویند، که جنگی شروع خواهد شد و سرکار همه باز خواهند گشت.
ممنون دلقک
ممنون آرسین
آقایان سخت به وحشت افتاده اند, روحانی "امید درمانی" می کند!سعی در عقب انداختن عقبه هولناک حکومت دارد. مدام از تداوم مذاکرات و نزدیک بودن توافق نهایی سخن می گویند تا بلکه دلار آرام بگیرد ولو برای 6 ماه امید واهی.اصول گرایان هم کم کم دارند زبانشان را کوتاه می کنند.چوپانی پای درختی چمباتمه نشسته و نی می زد . ناگهان بادی از او خارج شد و صدای سوزناکی داد! چوپان نی را به طرف موضع صدا دراز کرد و گفت : گر تو بهتر می زنی بستان بزن! واقعا جای روحانی باشند اداره یک مملکت بدون پول غیرممکن است.اگر اصولگرایان و شریعتمداری بهتر نی می زنند بستانند و بزنند! بحث های مربوط به انرژی هسته ای و انتقاد از آن بطرز مشکوکی علنی شده است .چیزی که برای حکومت تابو بود.نشانه های فرو ریختن توهمات کاذب حکومت نمایان است.تازه دارد برملا می شود که آمریکا در مسقط 8 شرط جدید نیز گذاشته است. موشک ها تنها یکی از آنها بوده است!آقایان از مذاکرات مسقط به تلخی یاد می کنند! هر چه می گذرد این شرط ها سخت تر و موضع ایران نرم تر می شود. هنوز جمهوری خواهان به کنگره نیامده اند و این تازه پیش درآمد است.قطعنامه حقوق بشر سازمان ملل هم اگر چه ضمانت اجرایی ندارد ولی در این موقعیت سرنوشت ساز است و می تواند پیش شرط حقوق بشر را نیز به منوی مذاکرات اضافه کند و یا حداقل توقعاتی جدی در این مورد را پدید آورد.
راستش را بخواهید همان موقع که نفت ناگهان از 40 دلار به صد دلار صعود کرد این موضوع مشکوک بود. بله یک حکومت را هم می توان با افزایش بهای دلار تسلیم کرد. مانند یک نوع تله آفساید گیری در فوتبال! بهای نفت بالا می رود و دولت بی لیاقت با دمش گردو می شکند و شروع به ولخرجی و بالا بردن توقعات اقتصادی جامعه می کند ولی در صورت بازگشت بهای نفت به قیمت قبلی قادر به تطبیق خود با شرایط جدید نیست.زمان خاتمی نفت 18 دلار بود و تازه خیلی خوشحال بودند! حالا نفت 60 دلار هم کفاف حداقل معیشت آنان را هم نمی دهد. این کار یک شاهکار جنگی از آنطرف و یک فاجعه برای مردم بی نوای ماست. این جنگ است و در آن حلوا خیر نمی کنند.تر و خشک با هم می سوزند.شاید کار بجایی برسد که مردم و روشنفکران آرزو کنند ایکاش جنگ شده بود قال قضیه را می کندند و می رفت پی کارش.مردن با گلوله بسیار راحت تر از مردن بر اثر گرسنگی در طول چند ماه است.تحریم بدتر از جنگ است.از طرف دیگر بنظر نمی اید اصلا محتاج به جنگ باشد. حکومتی که از گرسنگی و ضعف در حال مردن است را چرا باید مهمات گرانبها را خرجش کنند؟ با توجه به عمق و وسعت حوادث پیش آمده بعید بنظر می رسد که با یک ببخشید ساده خامنه ای چه به غرب و چه به عربستان کار فیصله یابد.آنها تصمیمشان را گرفته اند.یک پروسه اجباری , یک تونل وحشت که خامنه ای باید از آن عبور کند و راه دیگری ندارد.با دست خودش حسن نیت مذاکرات را تخریب کرد و راه برگشت ندارد.حالا دلشان را خوش کرده اند به راهپیمایی بی خاصیت از نجف تا کربلا!حسرت آن روزی را میخورند که در ایران راهپیمایی های چند میلیونی می توانستند برگزار کنند و آمریکا را بترسانند حالا دیگر این امکان در ایران نیست پس دست نیاز بسوی عراق و مردم عوام از همه جا بی خبر دراز کرده اند تا بلکه مترسکی بسازند از عزادران حسینی و آمریکا و عربستان بترسند!
آقا مهندس!
تحلیل دقیق و درستی است و این جمله در آن یک اثر ادبی است: "زیرا دنیا اینک و با مورد کوبا به این نتیجه رسید که اوباما نظم امریکای سفید پوست را شکسته و حاضر است با شیطان نیز مصالحه کند تا چه رسد به خامنه ای که ادعای خدایی می کند".
من کاری به حرفها و پروپاگاندای موافقین و مخالفین ندارم .نتانیاهو خیلی زرنگ بدون اینکه از خودش خرج کنه عربهای ابله را انداخت جلو و شاهزاده فیصل با حضور توی ژنو مهلت گرفت تا آخرین ترفند را هم عملی کنند .عربستان ریسک خیلی خطرناکی کرد میگند چیزی که نکشتت قوی ترت میکنه اگر ج.ا این 7 ماه را دووم بیاره دست بالا را میگیره و دیگه خدا را هم بنده نیست عربستان ریسک بالایی کرده چون پاش رو گذاشت روی خرخره اقتصاد دنیا که تازه داشت نفس میکشید توی کشوری که من دارم زندگی میکنم یک باک ماشین 50 دلار اب میخورد الان 0 3دلار شده مردم تو اونجاشون عروسیه بعد از 15 بیست سال باورشون نمیشه این قیمت بنزین را دو باره برگردون اینها به قیمت بالا آثار بد اقتصادی اجتماعی زیادی داره خدا به داد ملک عبدالله برسه که ایران کوتاه بیاد و گرنه همون چوبی که تو ماتحت قذافی رفت اینبار نصیب ملک عبد الله است .این کارتلهای نفتی تو همون مکه سرش را میزارند روی سینه اش .
کم حرف سیرک
یک جملۀ معترضه هم بگویم راجع به نظرات حزب الله و آن ناشناس زیر کامنت خودم که یادش رفته حزب الله را آخر کامنتش تایپ کند:
دکتر سریع القلم (روشنفکر کبیر) نقل کرده است که در آخرین مجمع داووس در سویس خود بیل گیتس - دوست داشتنی ترین غول تاریخ بشر - به دکتر سریع القلم گفته:
"هندی ها و چینی ها در زمینۀ آی تی فوق العاده اند. اما هیچکس دیگر در دنیا استعداد ایرانی ها را ندارد در این زمینه. و تأسف خورده که اوضاع بسمتی پیش نرفته که مایکروسافت یک مرکز آی تی بزند در تهران و دنیای دانش نرم افزار آی تی را بترکاند".
حتماً از من هم بسیار شنیده اید که دنیا همزمان با انقلاب در ایران در سال 1980 یکبار کیلومترش را صفر کرده و با مناسباتی جدید که محصول تغییر پارادیم ها در عصر اینترنت و دانش و تکنولوژی فراتر از پیش بینی و تحمل بشر بوده نیای جدید را بنا کرده است. لذا هر نوع دانش و نظریه ای مربوط به قبل از 1980 منسوخ و کهنه و از رده خارج است. از جمله پشتوانۀ پول. لذا فارغ از اینکه چقدر اطلاع از طلا و غیر طلای امریکا و دیگران دارید اصلاً قدرت امریکا در هیچ زمینه ای بغیر از مغز انسان هایش - مجمع المغزهای جهان - به هیچ فاکتور دیگری متکی نیست. و آیا هنوز هم دلار - بخوان طلا - خودش پشتوانۀ پولی اکثریت قریب به اتفاق کشورها نیست! و آیا غیر از این است که هنوز هم امریکا قدرت این را دارد که با بستن شیر اقتصاد جهان هر کشوری - با تأکید بر هر کشوری - در جهان را بزانو در آورد و بخاک سیاه بنشاند!
در سویۀ دیگر اما حزب الله با رندی ایران را برده به رهبری خمینی و نسل حسین فهمیده اما امریکا را در حد عراق و صدام کوچک کرده است در نشان دادن اینکه چون در آنجا شکستی جز ویرانی ایران نخوردیم پس در اینجای - بعید انشاءالله - هم فروپاشی رژیمی درکار باشد تحت هدایت رهبر انقلاب بدلی. در حالیکه خودش می داند قدرت امریکا قدرت عراق نیست و از همه مهمتر خمینی همۀ نسل حسین فهمیدۀ 14 ساله و مظلوم را تا سال 65 خورشیدی هزینه کرد و فرستاد روی مین و دیگر پدر و مادری در ایران نماند که حسین فهمیده تولید کند. لطفاً با واقعیت های عینی که آدرس داده ام نظر بدهید و عرض خود نبرید به بهای زحمت ما. یا...هو
جرعه آبی تمنا کردیم از سر تشنگی
ز می مستمان کردی. اسباب شرمندگی!
فرمودی"زیرا دنیا اینک و با مورد کوبا به این نتیجه رسید که اوباما نظم امریکای سفید پوست را شکسته و حاضر است با شیطان نیز مصالحه کند تا چه رسد به خامنه ای که ادعای خدایی می کند".
دلقک این پاراگراف را در میان گل های مقاله ات می بخشم! این حرف را برای این زدی چون کوبا نرفته ای! کوبا پشگل شیطان هم نیست چه رسد به شیطان! کوبا مدتهاست که مرده و هیچ خطری برای آمریکا ندارد.
در کوبا وقتی راه میروی گویی زمان 50سال است که ایستاده است! کوبا اگر انقلاب نشده بود یکی از موفقترین کشور های آمریکای لاتین در امر تجارت و توریست بود.یک چیزی شبیه هنگ کنگ در اسیای جنوب شرقی! کاخ های قدیمی و ساختمان های باستانی کوبا حکایت از رونقی شگفت در گذشته ای دور دارد ولی انقلاب مردمی همه چیزرا از کوبا گرفت و بجایش یک مشت عکس از قهرمان بازی های چه گورا و کاسترو را به انان داد. چه گوارا سیگار می کشد! چه گوارا در سازمان ملل! چه گوارا بدون زیر پیراهن! همه کیش شخصیت! قبلا فکر می کردم ژنرال باتیستا فرد رذلی بوده است که کاسترو با دلاوری او را از کوبا فراری داده است ولی حال می بینم که حقیقت چیز دیگری است . کاسترو و چه گوارا بچه های خوبی بودن که توسط ایدئولوژی فریب داده شدند.
در آنجا اکنون یک قوطی کرم دست و صورت و یا یک تیغ صورت تراشی حکم کیمیاست! خدا را شکر کردم که چه گوارا در کوههای بولیوی کشته شد! والا مردم بولیوی این چندر غاز خوشیختی کنونی اشان را هم از دست می دادند!خطر بزرگی از بغل گوش مردم بولیوی گذشت. باید برویم کوبا را ببینیم که چیزی بنام دستمال کاغذی کالایی نه لوکس که رویایی دست نیافتنی است! مردم در فقر دست و پا می زنند ولی در عوض همه جا پر است از عکس های قهرمان بازی های چه گوارا و کاسترو.
دست دادن کوبا و آمریکا , دست دادن مرده است با مرده شور!!
سلام تیمسار
یكی از داراییهای شركت ما، "پندار آدمی" است. اگر شما همهی ساختمانها و زمینها و انبار لوازم سختافزار و سایر لوازم گرانبهای دیگر و هر آنچه لمس كردنی باشد را از ما بگیرید، هیچ پیشامدی برای ما رخ نخواهد داد؛ چرا كه ارزش شركت ما به نیروی اندیشهی آدمی بستگی دارد و دیگر هیچ! بیل گیتس
حالا جناب حزب االله روضه بخواند ذخیره طلای آمریکا چنین است چنان است. راستی می دانیدامنیت در دنیای آتی یعنی آمریکای منهای دنیا. مطمئن هستم باز ایشان به صحرای کربلا می زند اما در این یک مورد حق دارند چون به سادگی نمی شود از کنار اسم های مانند چین و روسیه گذشت اما حقیقت تلخیست که کمی آب شاید کمکشان کند.
فرزاد خوش آمدی و دوست دارم آن سبک روایی متکی بر برهان خلف و معکوس نگاری بعد از ان ناشناختگی مان در ابتدای ورودت به آهستان. اگر درست تشخیص داده باشم.
من نگفته ام کوبا شیطان بوده. که اگر این را نتیجه بگیریم پس ثابت کرده ایم که خامنه ای هم خداست. یک استعارۀ زبانی بوده جهت نشان دادن اشتیاق زیاد اوباما برای آشتی و صلح با همه. و البته نگاه محافظه کاران امریکایی به خطر نابودۀ کوبا جهت تثبیت اربابی امریکا. اربابی که دشمن نداشته باشد رعیتی بیش نیست. یا...هو
حزب الله،
اگر تصور کنم که یک نفر باشی، بعید است از تو چنین حرفهایی با اینکه گاه نشان میدهی چقدر حالیت می شود!
خودت بهتر میدانی که ایران امروز که در منجلاب ایدئولوژی –ومدیریت امام زمانی- گیر کرده و همه روزه مردم آرمانهای انقلابی را با شکمشان لمس می کنند و گوشهایشان به رقم های دزدی های سران کر شده، هیچ ارتباطی با ایران دهه 60 "جو گیر"، آرمانگرا و حامی بنیانگذار کبیر انقلاب ندارد.
اصلا مردم که هیچ، نگاهی به همان سرداران سپاه و فرماندهان جنگ احتمالی هم بندازی و مقایسه کنی با جنگ هشت ساله، اوضاع دستت می آید! حتما تو بهتر از من میدانی که چه خبر است، اما نمی دانم، چرا مهملات می بافی که فقط جوابی داده باشی؟!
اتفاقا اگر کسی در تاریخ گیر کرده باشد این شما و تحلیل شماست. هم در تحلیل "مردم انقلابی دهه 60" و تعمیم آن به دهه 90 و هم در روایت کهن از اقتصادهای با پشتوانه طلا! که این تحلیل از اقتصاد مربوط به قبل از جنگ جهانی دوم است و بعد از آن سالهاست که دیگر هیچ طلایی پشتوانه هیچ پولی نیست! چرا اساسا خود طلا هم ارزشش اعتباری است و در عمل فرقی با مس ندارد! اخیرا هم که هند و برخی کشورها شروع به خلاص شدن از این تئوری کهن کردند، قیمت طلا شدیدا سقوط کرد! جهت اطلاع عرض کنم که ارزش افزوده ای که شرکتهای امریکایی مثل مایکروسافت در جهان ایجاد کرده اند قابل مقایسه با هیچ ثروت قدیمی در جهان نیست. حتی اگر چین به عنوان کارگر بیشترین دستمزدها را گرفته باشد.
آقا مهندس،
با حرف شما یاد این روایت افتادم:
می گویند اگر میخواهی جوانی را تا آخر عمر بدبخت کنی، او را به شغل ساده ای استخدام کن و حقوق دو برابر یک متخصص را به او بده! بعد از 6 ماه اخراجش کن، او دیگر نخواهد توانست شغلی بیابد و رضایتی از زندگی داشته باشد!
دلقك جان، خواندن كامنتهاى حرب الله بسيار مفرح است، مانند تماشاى يك فيلم تخيلى است كه بيننده در آخر فيلم سرش را مى خاراند كه چقدر با اين خالى بندى هاى كارگردان سر گرم شديم. بعد هم كل موضوع يادمان مى رود.
ارادتمند، افشين قديم
کامنت های حزب الله هم برای من جالب است. مثل یک پازل چینی به آن نگاه میکنم. یعنی اجزا پازل ( فاکتها ) درست است. بعد وقتی که حزب الله قطعات را بهم میچسباند ، شکلی از آن بیرون نمیاید. گیج میشوم ، چرا از آن قطعات موجود ، نتیجه این آمد بیرون.
شاید همان داستان ، شتر گاو پلنگ باشد. اما خیلی خوب قطعات را پخش میکند. مخاطب را حسابی سرگرم میکند.
دلقک جان
این هم یک نظر دیگر:
1. با نظرت در مورد آمریکا موافقم اما نه به دلایل شما. به نظر من وضعیت اقتصادی آمریکا بحرانی است، اما در مقایسه با بقیه جهان قابلیت تطابق و مقابله اش با بحرانهایش اعتماد بقیه دنیای سرمایه را بخود دارد. باند خامنه ای نیز با دیدن همین بحرانها، میخواست با کارت احمدی نژاد بازی کند که بحران 2008 نشان داد که آمریکا جنازه اش را هم کسی نمیتواند از روی زمین بلند کند و همه آنقدر بهش امیدوارند که با وجود آرزوی مرگ، ولی بقایشان بوی متکی است. نگاه کنید مثلا به چین که هنوز نتوانسته است خود را در مقابله با چند بحران نشان دهد و آخرین آن تیان من اسکور هنوز خیال سرمایه را راحت نکرده است.
2. به نظر من سرمایه جهانی خصوصا غرب، خاورمیانه را در هیچ جایی از محاسباتش برای صدور سرمایه قرار نداده است. حتی عربستان و ترکیه نیز سوگلی های موقتی هستند که غرب بدلیل پراگماتیست بودن با آنها نزدیک است و در هر فرصتی که بدست بیاورد، خواهان آلترناتیو بهتری است. نگاه کنید که حتی شاه نیز نتوانست از این مستثنی شود و پراگماتیستهای غرب حاضر نشدند رویش ریسک کنند. این یک ریشه تاریخی دارد و به تاریخی بر میگردد که جنگهای صلیبی بخشی مهمی از آن است. غرب اجازه نخواهد داد که امپراطوریهای سابق قدرت بگیرند مگر اینکه ترکیب خود را تغییر دهند. نه کلیسیای رم به ارتدکس اعتماد می کند نه غرب به امپراطوریهای اسلامی.
3. غرب وقتی که آمریکای لاتین را ترک کرد، به نیروهای راست دست نشانده اش اعتمادی نداشت، به همین دلیل بهترین متحدین خود را در میان چپ ها جستجو کرد. در برزیل و بولیوی و نیکاراگوئه و ونزوئلا و... این چپ ها بودند که قدرت گرفتند و ونزوئلا بیشتر از عربستان به آمریکا نفت صادر می کرد. این واقعیت فقط نشان دهنده پراگماتیست بودن سرمایه در غرب است. امنیت آمریکای لاتین در غیاب آمریکا توسط چپ ها بهتر از راستهای دست نشانده تامین میشد. نگاه کنید چگونه حتی پینوشه در شیلی بکنار گذاشته شد.
4. در ایران و کلا خاورمیانه به مانند آمریکای لاتین آلترناتیو مطلوب غرب، یک نیروی چپ ضد مذهب است که متاسفانه فعلا خیلی ضعیف است. چپ های این کشورها فرقی با ملی گرایانشان ندارند که همیشه یکدستشان توی گردن آخوندهایشان است. در دوره ای در ایران غرب و خصوصا اسراییل امیدی به حزب کمونیست کارگری بسته بود و امیدوار بود که به نیرویی تبدیل شود، با ضعیف شدن این حزب، این امید نیز قطع شد و امروز تنها امید غرب، کردستان است.
5. تا شکل گیری چنین نیرویی رادیکال چپ که عمیقا ضد اسلامی بوده و بتواند از این جنبش های اسلامی فاصله گرفته و خیال سرمایه را از شکلگیری امپراطوریهای اسلامی سابق راحت کند، سرمایه غرب حاظر نیست خاورمیانه را در محاسبات خود بحساب بگذارد. ترکیه حتی با آتاتورک نتوانست به اتحادیه اروپا بپیوندد و این بایستی درسی برای همه باشد. به نظر من تا شکل گیری یک جنبش رادیکال ضد اسلامی و بوجود امدن یک رنسانس در خاورمیانه که مذهب را به گوشه مساجد براند، سرمایه جهانی به خاورمیانه بعنوان یک عنصر بیرونی نگاه خواهد کرد و اسراییل و بعد شاید کردستان تنها خودمانی هایش خواهند بود.
6. راه حل سازمان دادن این جنبش رنسانس ضد اسلامی و بوجود آوردن احزاب غرب گراست که این فقط از عهده چپی برمیاید که سنتهایش را از غرب گرفته باشد نه از خاورمیانه. جوانه های این احزاب در ایران و دیگر کشورها در حال شکل گیری است و تا آنموقع بایستی زمینه های رشد این جوانه ها را فراهم کرد.
7. دلقک جان: در ایران از مشروطیت تا کنون همیشه اکثریت سیاستمداران ما یکدستشان توی گردن روحانیت و سیاستشان با مذهب اسلام عجین بوده است. حتی شاه پدر و پسر نیز حاضر نشدند مذهب رسمی را در ایران لغو کنند، بی جهت نیست که همیشه با انواع بهانه ها از خمینی و خاتمی و روحانی و... پشتیبانی کرده و به یک بهانه ای از سوراخ های عمامه اینها به دنیا نگاه میکنند و کفش پوشیدن اینها رابجای نعلین ، پیشرفت بجلو میخوانند. این تفکرات راهی به جایی نمی برد و اگر آتاتورک با آنهمه ادعا نتوانست ترکیه را به اروپا وارد کند، در ایران نیز کسی نخواهد توانست. سیاستمداران ایران سبیلشان چنان با پولهای باد اورده چرب است و از مردمشان میترسند، که حاضر به هر گونه مماشات میشوند. به امید بارور شدن جوانه های یک رنسانس عظیم ضد اسلامی در ایران و خاورمیانه
کامنتهای بعضی از دوستان مشخص کرد که این عزیزان فاقد اندک دانش اقتصادی هستند هرچند ممکن هست در رشته های دیگر عالم باشند .برای روشن شدن موضوع باید تاریخچه دلار آمریکا را باز گو کنم.پس از پایان جنگ دوم جهانی اروپا درهم و نابود بود از آنجا که این شکورها برای باز سازی به پوا نیاز داشتند و اقتصاد امریکا به واسطه دوری از محل جغرافیایی جنک اسیب کمتری دید بود سلطه خود را بر اساس نظام بریتن وودز پایه گذاری کرد .که برا اساس آم هر 35 دلار بارابر یک اونس طلا بود و در سال 45 میلادی خزانه امریکا واقعا توانایی اینرا داشت تا برار هر دلار چاپ شده طلا داشته باشد درسال 1960 دلار چاپی از طلا فزونی گرفت تا اینکه نیکسون در سال 1971 این معاهده را لغو کرد حالا در عمل هر900 دلار امریکا برابر یک اونس طلاست .عزیزان مغز جهانی و ارزش افزوده بیل گیتس را دعوت می کنم حالا این مقاله زیبا را بخوانند .
http://www.bultannews.com/fa/news/205555/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D9%84%D8%A7-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%AE%D8%B4%D9%85-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%AF
سحر خانم دست شما درد نکنه ما انقدر فکت و فیگور علمی میاریم اونوقت شما میگید فکتها به هم نمیخونه بعضیها از جمله دلقک فکر میکنند که من بسیج مقاومت مسجد سرمحل هستم .میشه در مدح تحلیلهای دلقک مثل ارسین کودکانه شعر سرود یا مثل افشین با لینکهای کلیشه ای و بدون محتوا ارادتمند بود ولی از اونجا که دلقک مرشد نیست اینجا سیرک هست و زورخونه نیست من ترجیح میدم با قد خمیده وارد نشم .
حز ب الله
بهتر مایکروسافت نیست کلی نرم افزار کرک استفاده میکنیم اگه بود همه چی جرم میشد اما الان تمام نرمافزارها رو مجانی استفاده میکنیم
حزب الله چرا تهمت می زنی من کی گفتم تو از مسجد محلتان کامنت می دهی. تازه مگر فکر می کنی مسجدی ها همه بیسوادند که توهین می کنی. بخشی از فرزانه ترین اندیشمندان اهل مسجد و کلیسا و کنیسه و معبد هم هستند بویژه در کشورهای سکولار. لذا این خود شما هستی که یک صبح تا شب گشتی تا یک مقالۀ ترجمه ای نامعتبر از یک سایت نامعتبرتر مثل بولتن نیوز لینک پیدا کنی که این هم سند! تازه در آن نوشتۀ مغشوش هم چیزی در تأیید ادعای تو یافت می نشد. کاری که شریعتمداری کیهان می کند خیلی ارزشمند تر است. زیرا حداقل از منابع اصلی چند ته مقاله و مقاله گیر می آورد و آن ها را با تحریف و خوشحالی خبر ویژه کار می کند که ببینید غربی ها و اسرائیلی ها هم از ما تعریف کرده اند تا آواز من چقدر حالم خوب است بخواند. اینجا بغیر از من که زبان انگلیسی ام در حد اکابر (بزرگان!)است بخش اعظم دوستان هم زبان می دانند و هم در خارج هستند و
هم دسترسی دارند و تو هم گاهی نشان داده ای که منابعی از معتبرهای خارجی را هم لینک می دهی لابد می توانی بخوانی و متوجه بشوی - بهتر از مترجم گوگل حداقل! - پس لطف کن و یک لینک معتبر پیدا کن که آدم حسابی شناخته شده ای در اقتصاد هم نوشته باشد و با مشت بزن بدهان یاوه گویان و ما قول بدهیم همان را از تو قبول کنیم و صدتا لینک معتبرتر نگذاریم در مخالفت با لینک تو. در ضمن اینجا کسی با قد خمیده وارد نمی شود و همه سرفراز و راست قامت و سرور دلقک هستند از جمله خود تو. موضوع را نپیچان و دعوا را شخصی نکن. یا...هو
برادر حزب الله
گیرم با آسمون ریسمون ما رو قانع کردی و پشت ترک موتورت بعد نماز مغرب حیدر گویان تو محل چرخ هم زدیم.
نتیجه؟ آمریکا از قدرتش میفته؟ بیفته ایران جاشو می گیره؟ یا چین؟
شما با چینیها زندگی کردی از نزدیک مراوده و تجارت و کار کردی؟ مردمانی به شدت منفعت طلب و با تفکر استبدادی که به راحتی به فرد زیردست زور می گن و خودشون رو بالاتر از همه می دونن و دستشون برسه به مراتب بیشتر از دیگران از فرد سوء استفاده می کنن
دنیا باید خوشحال باشه از اینکه چینیها هیات مدیره و مدیرعامل دنیا نیستن و این مقام در اختیار آمریکاییهاس
یه کارمند رده پایین یا میانی هرچقدر هم از بالاییها انتقاد داره باید گاهی به اینم فکر کنه شاید اونا بیشتر از من می فهمن
شما تفکرت مثل همون کارمندس و فکر می کنی با یه مقاله که ربطی هم به ضعف آمریکا نداره ثابت کردی اون نالایقه و ایران باید جاش بشینه
ایران فعلا باید سعی کنه سرپرست بخش بشه و نه حتی مدیر و برای این سرپرستی هم از راه درستش اقدام کنه نه با یقه کشیو تیکه به دیگران انداختن و قلدری برای کارمندای هم رده
کت شلوار مدیر عاملی به قامت ایران لباس گشادیه
https://www.youtube.com/watch?v=OgNb83Y0CoY
لینک بالا به زبان ساده تاریخ دلار را شرح میده و هدج اپریشن را ساده میکنه البته برای اینکه من تصویر دقیق تری بدم اضافه میکنم دلار امریکا سال 2014 برای اولین بار بعد 40 سال در سال 2014 ارزشش اش قدری اندک افزایش یافت و ان هم فقط و فقط مرهون انقلاب انرژی و استخراج فرکینگ و نفت شیل بود که با این جنگ نفتی که عربستان شروع کرد دوباره این روند به عقب برگشت .البته امریکا نابود نمیشه همون اتفاقی که برای انگلستان بعد از جنگ جهانی افتاد برای امریکا می افته .درواقع برتری امریکا برشوروی از اونجا شروع شد که امریکایی ها شروع کردند به دریافت مواد و انرژی و خدمات در برابر هیچ از سال 70 در نظر بگیرید من نوعی اینجا بشینم و شما به من غذا و پول و برق و نفت و حمالی بکنید و من درواقع به شما چیزی ندم جز چک بی محل در واقع امریکا از دهه 70 میلادی دنیا را برده خودش کرد.
حزب الله
حزب الله،
انصافا که این اسم برازندته! فقط یه حزب اللهی میتونه اینطوری تاریخچه معاصر اقتصاد دنیا رو تعریف –تحریف- کنه، من عذر خواهی میکنم که فرض کردم شما میتونی بین دانش ناقصت و وضعیت امروز یک ارتباطی برقرار کنی! حالا به زبان ساده از اول میگم که هم یاد بگیری و هم اگه جای دیگه خواستی نظر بدی اینطوری کم سواد به نظر نرسی:
اساسا نیاز به مطرح شدن دلار به عنوان ارز مرجع جهانی بعد از جنگ جهانی دوم، از اونجا شروع شد که رشد اقتصادی کشورهای اروپایی قبل و بعد از جنگ جهانی اول تبدیل به رقابت ناسالم شد، و نهایتا به دو جنگ جهانی انجامید. خلاصه و ساده یعنی اینکه آنزمان هر کشور انفراداٌ تلاش می کرد که از طریق افزایش تولید اقتصادش رو شکوفا کنه و این تولید بیشتر می بایست صادر می شد. پس هر کشور تلاش می کرد که صادراتش رو به همسایه هاش زیاد و وارداتش رو کم کنه و این کار رو با کاهش مداوم ارزش پولش انجام میداد! (حتما دیدی عکس هایی که رفتگری مارک آلمان رو مثل کاغذ باطله از کف خیابون جمع میکنه یا بسته های هزارتایی اون اسباب بازی بچه هاست! بین دوجنگ جهانی) اساسا یکی از دلایل مهم جنگ جهانی دوم همین سیاست "همسایه فقیر کن!" (Beggar thy neighbor) بود و رقابت مداومی که کشورهای اروپایی باهم داشتند (توجه کن که اون زمان اصلا بقیه دنیا آدم حساب نمی شدن!) به همین دلیل بلافاصله بعد از اتمام جنگ دوم جهانی، اقتصاددان های مطرح جهان به درخواست سیاستمداران، طرحی رو ارائه دادن که جلوی این رقابت مخرب رو بگیره و یکی از علت های اصلی جنگ جهانی سوم از بین بره. این توافق نامه که بین 43 کشور جهان انجام شد، اسمش بنا به محل جلسه شد بریتون وودز، که امروزه به عنوان صندوق جهانی پول معروفه. اون 42 کشور، دلار امریکا رو به عنوان نرخ ثابت تبادل ارزهاشون انتخاب کردن و خود دلار امریکا رو هم طبق همون گفته، معادل مقداری طلا درنظر گرفتن (چون اون زمان فکر بر این بود که ارزش طلا ثابته) و بنا به همین توافق نامه پیشرفتهای اقتصادی زیادی در کشورهای اروپایی و ژاپن انجام شد با کمک امریکا.(طرح مارشال) اما دقیقا همین پیشرفت زیاد اقتصادی باعث شد که مشکلات این سیستم ثابت نرخ گذاری ارزها هم مشخص بشه. و امریکا نتونه تعهدات مالی رو که این طرح براش درنظر گرفته بود پاسخگو باشه. به همین علت امریکا در زمان نیکسون از تعهدی که داده بود انصراف داد و ارزها بصورت شناور ارزش گذاری شدند... و بعدترها با پیشرفت علم اقتصاد و سنجش سیستم های مختلف؛ سیستم پولی اروپا به ارز واحد یورو تبدیل شد که مشکلات سابق و مشکلات دیگری رو حل می کرد و علی رغم اندک مشکلات، کمک بسیاری به توسعه اقتصادی اروپا کرده و...
همینطور مشخص شد که طلا هم ارزش شناوری داره و مقادیر طلا نمیتونه همپای رشد تکنولوژی و تولید ثروت جهانی رشد کنه و کلا این شاخص در اقتصاد نوین منسوخ شد. (آخرین نرخ برابری اونس 900 دلاری طلا هم مال 6 سال پیشه!)
اما حالا که علاقه مندی، بریم سراغ رفرنس جنابعالی!
با دقایقی تلاش تونستم متن اصلی اون مقاله بی ربط شما رو پیدا کنم که تنها با دستکاری در تیتر و اندکی در متن به فارسی ترجمه شده بود و هیچ ربطی به بحث شما ندارد و اتفاقا سبک مقاله هشداری، و اشاره به شیوه های دور زدن تحریم ایران است! و اینکه چگونه ایران از طلا برای جلوگیری از شکست در برابر تحریم ها استفاده می کنه. و لازم به ذکر نیست که نویسنده و مرجع مقاله در حد ژورنالیست های دست پنجم هم نیستند. و چون در غرب –برخلاف جهان بینی شما- ابراز عقاید آزاده، هرکسی هر نظری رو میتونه منتشر کنه و هرمقاله ای ارزشمند نیست.
گرچه لذت بردی از متن مقاله، اما توجه کن که امروزه قیمت طلا دقیقا مثل ارزهای دیگه جابجا میشه و همین افول سال گذشته قیمت طلا باعث شد کشوری مثل ایران که مجبور به فروش نفت وگاز در ازای طلاست، حدود 40 درصد از ارزش ذخایرطلاش دود بشه و به هوا بره! البته اگر فرض کنیم که روزی ایران بخواد این ذخایر طلاش رو در بازار بفروشه، قیمت طلا بازهم افت میکنه و کلا در نهایت این سرمایه ملت ایران هست که بدون "زحمت و منت"، در جیب کشورهای هند و چین و ترکیه و روسیه رفته.
متاسفم از همین تفکر عقب مانده حزب اللهی تو و امثال تو که این کشور رو به فلاکت امروزی انداختن و هنوز هم در توهمات مبارزه با امپریالیسم جهانی غوطه می خورین. در اوج فلاکت و دریوزگی مالی افتخارتون اینه که با استفاده از مبادله طلا، تحریم دور میزنین و اینطور پوزه استکبار جهانی، رو به خاک مالیدین! و کلا شیرازه نظم جهانی رو با این فارتهای یواشکی میخواین از هم بپاشین!!
پاشو خواهشا برادر. برادرات رو هم بیدار کن.
اصل مقاله ات اینجا:
http://dailyreckoning.com/how-gold-helped-iran-avoid-defeat-by-the-u-s
ببخشید از دوستان و تیمسار که متن طولانی شد، اما چاره ای نیست بجز اینکه امثال این حزب اللهی بدونن که نه تنها "عقل کل" نیستن که "هیچ پخی" نیستن و با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه.
من نهایتا هموطنی رهگذرم، اینها باید بدونن که با نابغه هایی سرشاخ شده اند که بجز بردگی ما و شما راضی نیستن و از رهبر تا ذیلتون/مون رو به "نرمش قهرمانی" توام با غلط کردم وا میدارن!
خمینیش که گنده لاتتون بود جام زهرو دادن به خوردش اون زمان که یه ملت حقیقتا تا آخرین قطره خون پشتش بود! این خامنه ای معیوب که صورتک اونم نیست!
حزب اللهی، ببخشید من خیلی سریع از مبحث کاهش ارزش پول گذشتم، چون حدس میزنم که متوجه نمیشی اینو با مثال بیشتر توضیح میدم:
کاهش ارزش پول مثل وضعی که الان در ایران اتفاق افتاده یعنی اینکه اجناس خارجی مثل الان گرون میشه، پس مردم به سمت جنس مشابه داخلی میرن. و از طرف دیگه صادرات اجناس باصرفه میشه. چرا که قدرت خرید مردم سایر نقاط دنیا، نسبت به جنس ایرانی افزایش پیدا میکنه و از رقبای خارجیش ارزون تر میشه. مثلا فکر کن الان یک توریست بخواد بیاد ایران. قطعا وقتی با یک دلارش بتونه 3500 تومن بخره، خیلی سفر ارزونتری داره تا مثلا دلار 1000 تومن باشه. و این دقیقا عکس چیزی هست که برای یه توریست ایرانی اتفاق میوفته وقتی بخواد بره خارج. پس باعث میشه که تولید و صادرات رونق پیدا کنه و همزمان واردات کم بشه. عین اتفاقی که حدود 70 سال پیش در اروپا می افتاد.
فقط فرق مثال ایران با موضوع اینه که ایران ابدا کشوری صنعتی و دارای تولیدات مکفی برای خودش هم نیست چه برسه به صادرات! و همینطور همزمان تحریم هست و اساسا نمیتونه مبادله تجاری یا جذب سرمایه و اشتغال زایی داشته باشه. پس چون وارد کننده اکثر اجناس –حتی علوفه!- هست، این کاهش ارزش پول به ضرر مردم میشه. چرا که در ازای گرانی جنس خارجی،هیچ تولید داخلی وجود نداره و اشتغالی هم ایجاد نمیشه. وگرنه تمامی کشورهای تولید کننده جهان آرزوشون اینه که چنین کاهش ارزش پولی داشته باشن که بدلایل مختلف –مثل جهانی شدن، نرخ سود بانکی، جذب سرمایه و ... که خیلی مفصله- نمی تونن.
اگر نیاز داشتی بگو تا منابعی هم بهت معرفی کنم تا اندکی سواد اقتصادیت بالاتر بره، خدا رو چه دیدی شاید یه روز یه کاره ای شدی در مملکت، حداقل یه نیمچه باسواد بین تون باشه برای وضع مردم بد نیست.
ارسین جان خوشحالم که تحریکات من موثر موقع شد هرچند دفاع تهوع آور از راست سرمایه داری و ماله کشی نمودی ولی خود حرکت امری مقدس است و حرکت هست که جانمایه. این دنیاست حداقل امروز یک قدم از افشین ارادتمند یکنواخت جلوتر هستی . ارسین جان ما را یکدستی نگیر من آفتابه نیستم من مدرکی دارم که از سال ۱۹۰۰ در دنیا هفتصد نفر قادر شدند اون مدرک را اخذ کنند یو تیوب بالا را گذاشتم استفاده کن باور کن پیدا کردن رفرنسهای عامه فهم سخت هست حالا من بیایم اینجا از hedge accounting و accord3بگویم به هیچ درد نمیخوره وشما از بحث چیزی دستت نمیاد همانطور ممکنه کسی از استراکجر تاسیسات دریایی حرف بزنه من سر در نمیارم
خدمت آن برادر ناشناس موتور سوار تکبیرگو جینیها دو تیره مختلف هستند شمالیها و جنوبی شمالیها خونکرم و مهربان هستند در مقابل جنوبیها پول پرست اگر یک سفر به چین داشتی به راحتی حتی از روی چهره تفاوت شمالی و جنوبی را میکیری تفاوتی که مثل روز روشن هست در مقایسه بیحینگ و شانکهای .
حزب الله
بالاخره بعد از 5 سال نقطه ضعف و حساسیت پارانویک من به نداشتن سواد و مدرک - آی مدرک! - لو رفت با بی رحمی و لطف حزب الله و چقدر احساس خلاء می کنم تا حد "کاشکی من هم یک کردان بودم" که نبودم. زیرا هیچوقت از طرف جمهوری اسلامی پذیرفته نشدم برای "درخدمتم قربان". واقعیت تلخ این است که اعتراف کنم برای اولین بار هوس تعقیب کامنت دهنده ای را کردم تا کشف کنم که حزب الله کیست و چیست و از کجا می آید چون نیمه شب لندن کامنت می داد می گفتم استرالیاست و بلافاصله که وسط روز لندن کامنت میداد می گفتم در اداره اش در تهران نشسته بی کار و .... اما حالا که سد "تعقیب کامنت دهنده ها یک جنایت آزاردهنده است را شکسته بودم دیدم بی سوادی را چکار کنم که حتی آی پی خودم را نمی توانم کشف کنم تا چه رسد رفتن به سراغ پیدا کردن مسیر حزب الله. لذا اینک درهم شکسته و اعتماد بنفس از دست داده فقط ناظر و حیران این پدیدۀ "هر 700 نفر در هر 114 سال" هستم و از خودم می پرسم: "آیا من اینقدر مهم و تأثیر گذار و رو به هدف می نویسم که حتی حزب الله چنین پرو پیمانی از جهت مدرک و سواد را نیز به بازی وبلاگی کشانده ام. پاسخ خودم قطعاً منفی است چون با اینکه می دانم نگارشم از نظر نثر و شکل چپرچلاقی جذاب و تأمل برانگیز است اما می دانم که دلقک اگر آتش هم باشد جز زیر باسن خودش را نمی تواند بسوزاند در این سیرک هندلی. لذا معمایم حل نمی شود که پس حزب الله اینجا چه می کند و می خواهد با زوم شدن 24 ساعته به صحنه و پسلۀ سیرک. چون درست است که مدرک داران وبلاکم کم نیستند اما نه دیگر مدرک داران هر 700 نفر از 1900 میلادی تا حالا. ضمن اینکه مدرک داران وبلاگ من با مدرک های خفن عضو سیرک نشده اند بلکه در طول زمان - 5 سال گذشته از سربازی به سرداری رسیده اند و از روی عادت و احساس لطف و مسئولیت بمن حالا هم - بعد از مدرک خفن دار شدن - به خانۀ قدیمی شان رفت و آمد می کنند. اما حزب الله که اینطور نبوده و اخیراً آمده و مانده و بجای استفاده از مدرکش برای کمک به تسریع در زایمان امپراطوری آیت الله خامنه ای یا بحث و فحص با همپالکی های روی زمینش آمده شده کامنت گذار حرفه ای و موظف سیرک دلقک پیر و بی مدرک و بی سواد. حزب الله عزیز ترا خدا رحم کن - چقدر بدم می آمد از رحم و ترحم و مهمتر درخواست از کسی برای ترحم بخودم - و لطفاً بفهم که من استراتژیست پیش بین دنیای هزار سال دیگر نیستم و همانطور که مرتب هم تکرار می کنم مشکلم یک وجب لچک است اجباری بر سر دختران جوانم و بچه های 6 ساله. و در این پست هم که گفته ام آیت الله خامنه ای عقب نشینی کرده انشاءالله - تو هم پذیرفته ای - منظورم از یک لقمه زندگی و اکسیژن بیشتر هم همین جزییات بوده و کمترین ارتباطی نه به سرمایه داری دارد و نه سوسیالیسم و نه امریکا و کوبا و نه کرۀ شمالی. بنابراین اگر دنبال بهم زدن بازی هستی مطمئن بگویم که من خطری نیستم و خانۀ پرش 500 نفر بیشتر مخاطب ثابت ندارم که اغلب نیز آواره ایم و اگر نه بیکاری و جایی پیدا نکرده ای برای خرج مدرکت؛ فرزندم آخر از این سیرک مجانی و در حال هزیمت چه گیرت می آید بغیر از تحقیر من توسط مدرکت. نکن این کار را نکن و به آن ها هم بگو که :بابا این یارو دلقک منحرف نمی شود از راهش و از ضدیت با تحجر دست نمی شوید هرچه تلاش می کنم. ولش کنیم بحال خودش او که فیلتر هم است در داخل" پس دیگر چه خطری می تواند داشته باشد برای "سکس زیر چادر". در پایان از اینکه غلط کردن خامنه ای را پذیرفته ای تشکر می کنم. چه برای امپراطوری تو باشد و چه برای جلوگیری از سقوط از قدرت سیاسی روحانیان بنظر من. همین که نتیجه کمی عرفی تر شدن سیاست و نجات دین و دنیای مردم بشود از تخریب چهارنعل مارا بس. یا...هو
دلقک نظرت مثل برو از خدا بترس پیرمردا بود . خدا نگدار
حزب الله
حزب الهی
ارزش پول یک کشور فقط به طلا نیست. خیلی از فاکتورهای دیگر نیز دخیل هستند. برای مثال بعد از جنگ جهانی دوم آلمان شکست خورده فاقد هر گونه ذخیره ارزی و طلا بود. حتی متفقین پیچ ماشن آلات کارخانه ها را باز کرده و بعنوان غرامت برده بودند! هیچ نداشتند. برای اولین بار در تاریخ آلمانی ها اعلام کردند که پشتیبان پول ما نه طلا و جوارات بانک مرکزی بلکه "کار" است! همه اقتصاد دانان دنیا به این حرف خندیدند ولی ملت آلمان نشان داد که با کار هم می توان پشتوانه ارزی درست کرد.یک مثال ساده دیگر فرض کن که در سوریه جنگ زده الان یک گنج باستانی طلا پیدا شود که 10 تن وزن آن باشد! آیا ارزش پول سوریه به نسبت این 10 تن بالا خواهد رفت؟ مسلما نه چون میزان ارزش پول را بازار عرضه و تقاضا معلوم می کند. چون در سوریه امنیت نیست لذا خریداری هم برای ارز آن وجود ندارد ولو ده تن طلا داشته باشد.دلار نیز تنها با طلاهای بانک مرکزی آمریکا قیاس نمی شود. دلار یک پول بین المللی است که هر بقالی هم آن را قبول دارد.آمریکا می تواند بدون آنکه پشتوانه طلا برای آن داشته باشد اقدام به چاپ کند که البته بی حساب هم نیست.ارزش این دلار بدون پشتوانه بستگی به تقاضای بازار دارد.اگر مردم می خرند چرا که نه؟ بانک مرکزی آمریکا با کنترل ورودی و خروجی این ارز به بازار عملا ارزش دلار را متوازن می کند. به این می گویند دارندگی و برازندگی!!اینکار دلیل بر ورشکستگی آمریکا نیست بلکه بر عکس دلیل بر اعتبار این کشور است که مردم پول کاغذی آن را به قیمت طلا می خرند! مردم اختیار مالشان را دارند.
1. تولید ناخالص ملی آمریکا همچنان بسیار از چین بیشتر است و در سایر شاخص های اقتصادی نیز (مانند درآمد سرانه) وضعیت به مراتب بهتری نسبت به چین دارد. آنچه مورد اشاره حزب الله است صرفا تولید ناخالص ملی براساس شاخص پی پی پی است که ارزش محلی دارد و نه بین المللی.
2. قرن بیست و یک همچنان قرن آمریکا خواهد بود از نظر هژمونی نظامی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اگرچه در زمینه اقتصادی مجبور است جایگاه خود را با چین تقسیم کند. اقتصاد آمریکا هرگز به طور کامل نسبت به چین در رتبه دوم قرار نخواهد گرفت بلکه صرفا در برخی شاخص ها چنین خواهد شد.
3. در خاورمیانه شیعه کم شمار و پرانرژی با سنی پرشمار و متفرق توازن قوا برقرار خواهند کرد. جمهوری اسلامی خاورمیانه و جهان اسلام را دچار دودستگی و صف آرایی و جنگ های فرساینده کرده است، می کند و خواهد کرد. (تئوری توطئه: غرب شیعه را پروبال داد و به جان مسلمانان انداخته است تا منابع این قسمت جهان هدر شود و ذخائر مالی عرب های ثروتمند و پتانسیل ایران برباد رود.) آمریکا از خاورمیانه می رود چون با نفت شل آمریکا دیگر نفت خاورمیانه ارزش استراتژیک ندارد. چرا باید برای برقراری امنیت و هژمونی در این منطقه هزینه دهد در حالی که حکومت ها و مردم آن می توانند مانند قبائل آفریقا به جان هم بیفتند و افتاده اند؟
4. در حلب و در سوریه اوضاع یکطرفه نخواهد شد. بلکه این زخم باقی خواهد ماند و در قالب مدتی اینها جلو بروند و مدتی آنها پاتک بزنند تداوم خواهد یافت؛ (بشار اسد: جنگ سالها طول خواهد کشید.) پروژه تخریب کشورهای اسلامی (اینجا سوریه) با پافشاری رهبر فرزانه از یکسو و عربستان و ترکیه و قطر از سوی دیگر.
5. حزب الله و جمهوری اسلامی عملا بارکش (تعبیر احمدی مقدم در جای دیگر) و جاده صاف کن مردم به تدریج لیبرال و سکولار شونده ایران هستند. حزب الله هژمونی اش را در فرآیندی بی بازگشت در میان مردم و در داخل ایران از دست می دهد. (هشدار رییس دفتر رهبر در مورد نسل حرامزاده ها را مرور کنید.) تنها پرسشی که به ذهن می رسد این است: آیا حزب الله حمال خوبیست؟
در پایان: کامنت های حزب الله خوب است. و پاسخ گویی به برداشتش از وقایع آسان.
گرچه وقتم مشغول است اما از انجا که از دلقک بسیار آموخته ام و احتمال می دهم که بخشی هرچند کوجک از شستشوی مغزی حزب الله پاک شود این امار را ارائه می کنم. بقیه نوشته من نیز منابع معتبر دارد و ادعاهای حزب الله همانند همین یکی بی پایه و اساس و برپایه تخیلات است. تولید ناخالص ملی آمریکا هفده هزار میلیارد دلار و تولید ناخالص ملی چین ده هزار میلیارد دلار است. در بسیاری از شاخص های اقتصادی چین فرسنگ ها و با رشد کنونی به اندازه چند دهه با ایالات متحده فاصله دارد:
http://www.statista.com/statistics/268173/countries-with-the-largest-gross-domestic-product-gdp/
آمریکا باید خاورمیانه رو از نظر رشد تروریستا کنترل کنه که به جون خودش نیفتن مثل یازده سپتامبر. هنوز هم نفت و انرژی خاورمیانه مهمه و مهم می مونه اما نفت آمریکا اهمیت خاورمیانه و تنگه هرمز رو کم کرده و آسیب پذیری اون رو به نزدیکای صفر رسونده. اولویت استراتژیک آمریکا خاور دور هست و دیگه خاورمیانه نیست.
خامنه ای به دلایل مختلف که دلقک به خوبی نوشته است چاره ای جز کوتاه آمدن البته نه کامل در برابر روحانی ندارد. توجه کرده اید که او بیشتر بر حفظ وحدت با رئیس جمهور اصرار می روزد تا روحانی با رهبر؟
به حزب الله :
اولا در زورخانه ملاك افتادگى است در عين سر افرازى البته بر تو ايرادى نيست به عنوان دست پرورده جمهورى اسلامى كه بى حيايى و دو به هم زنى و دروغ ارزش است و سكوت و افتادگى نشانه ضعف و بيسوادى.
دوم:، مدرك نشانه شعور و فهم نيست كما اينكه فراوان داريم دست اندر كاران ابلهى كه چندين مدرك دكترا را قاب كرده اند براى جو گير كردن امثال تو.
سوم: كم اينكه قبلا هم به زبان ساده گفتم سخنان تو مثل فيلم تخيلى درجه دو است و تنها زماى ارزش تحليل و جواب دارد كه حال و وقتى باشد.
چهارم. ممنون از آرسين و پسر حاجى شهروند و سحر و غيره كه در اين زندگى شلوغ و پر دغدغه وقت مى گذارند و بيهود سعى مى كنند كا امثال تو را از روضه خوانى بيرون بياورند البته بررگترين حسن كامنت اين عزيزان اين است كه همه مان بيشتر ياد بگيريم.
پنجم، دست حضرت عالى براى من كاملا رو شده كه با جملات تحريك آميز مى خواهى موجب فرسايش خوانندگان و سيرك شوى بنابر اين حد اقل من بيرون گود مى نشينم همينجور ارادتمند دلقك مى مانم
آخر: اگر خيلى خود را در اقتصاد مقاومتى رهبر متوهمت استاد مى دانى مقاله زير رو در مورد نفت و تاثير قيمتش بخون تا بفهمى برنده و بازنده اين بازى در دنيا كيست، آخر مقاله هم براى فهم بيشتر با ستاره رنگى كنار اسم كشورها ميزان برد و باخت انها را بر اساس آمار اقتصادى مشخص كرده( نه انشالله و ماشالله) اگر فكر مى كنى عربستان يك تنه اين بازى رو راه انداخته و غرب رو آچمز كرده بايد منبرتو عوض كنى.
http://www.ft.com/cms/s/2/3f5e4914-8490-11e4-ba4f-00144feabdc0.html#axzz3MSvaq1mb
ارادتمند دلقك عزيز. كه سوادش و فهمش و شعورش در قلمش است نه در ادعايش
افشين قديم
حزب الله،
اول شرط ادب بود که تشکر کنی از چیزهایی که یادگرفتی و در دایره دانشت نبود.
دوم به دلایل زیر مطمئنم که نه تنها مدرکی نداری بلکه اصلا مدرکت ربطی به مسایل علمی نداره، مثلا ممکنه حوزوی یا فامیلی باشه اگه فرض کنیم دروغ نمیگی!
چرا که سبک معلوماتت از بدیهی ترین مسایل علمی خالی و هم رفرنسات و هم استدلالت کوچه بازاری و در بهترین حالت تبلیغاتیه. علت دوم، حتی اگر این فیلم رو هم دیده بودی اینقدر آماتور جواب بالاتر رو نمی نوشتی! علت سوم، هنوز فرق فیلم تبلیغاتی یه شرکت و مدرک قابل عرضه رو نمیدونی! چهار، اگر اندک ذره سوادی داشتی، بجای من آنم که رستم بود پهلوان و خالی بستن در فضای مجازی! جواب منو میدادی و بجای پروندن 2تا کلمه قلمبه سلمبه که خودتم سردرنیاری چیه، مثل من به زبان ساده شیرفهم کن یه مطلب علمی رو توضیح میدادی و منظورتو میرسوندی.
علامه علم ندیده! این حرفات ممکنه واسه کسی مثل تیمسار عزیز که ممکنه از دانش آکادمیک بهره زیادی نداشته باشه، عجیب و مرعوب کننده باشه ولی نه کسی که اهل فنه!
یاد خدابیامرز کردان خالی!
بگذریم، حرف جدیدی نداری و فقط لازمه بهت یادآوری کنم که این موبور هایی که میبینی تورو به اندازه سگشون هم قبول ندارن و حرفایی که میزنن بوی کباب نیست، دارن رهبرتو داغ میکنن! شما اگر خیلی رستمی، به فکر ملت خودت باش، وگرنه چیزی که تو این مملکت زیاده نوکر و بله قربان گوی اجنبی.
موفق باشی
آرسین
من اون فرزادي ام كه فكر كردي اين فرزاد بالاييه منم . من اون نيستم . هر گردي كه گردو نيست ! شان من اجل از اينه كه اينجا بيام بين يه سري ضدانقلاب و سلطنت طلب و ليبرال و سكولار كامنت بذارم .
واقعاً هستم: نه مرعوب از سواد حزب الله بلکه متأسف از نوشتن آرسین. خدا به همۀ بیسوادان ما یک مدرک و به همۀ سواد داران ما کمی سواد و به همۀ بچه های ما فهم و فروتنی بدهد. آمین. یا...هو
من هم مثل مردم ایران از شاه عربستان خوشم نمیاد اما فرد اول خاورمیانه اون هست نه خامنه ای. فوربس فهرست بندی کرده مقتدرترین رهبران جهان رو می تونین مراجعه کنین. البته خامنه ای در لبنان و سوریه و عراق و یمن قدرت نشون داده اما خارمیانه شامل کشورهابی جنوب خلیج فارس و مصر هم هست. تازه در لبنان و سوریه و عراق و یمن هم عربستان خلع سلاح نشده. حزب الله جان به حال خودت و ملتت لطف کن و غیر از این بولتنا رسانه های دنیای آزاد رو هم بررسی کن. من هم دوست دارم حزب الله باشه اما دلقک نباید بهش پاسخ بده. خواننده ها جواابای خوبی بهش دادن.
با این همه اما خوش آمدی فرزاد عزیز! یا...هو
تیمسار گرامی،
عذر خواهی میکنم، با موبایل و در جمع نوشتم، و مثال خوبی نزدم. منظورم کسانی هستند که این امثال حزب الله برای پز و فخرفروشی به آنها حاضرند میلیونها تومن مدرک بخرند حتی با ریسک افشا و بی آبرویی.
گرچه این حزب الله اینجا هم نه خرج مدرکی کرده و نه سوادی داره، فقط از بهره هوشی بهتری نسبت به همقطاراش بهره منده و شده مشتری دائم سیرک شما!
شاد باشید
آرسین
عدو شود سبب خیر!
1-این حزب الهی خوب پایه بحث را باز می کند و اصحاب خرد را به میدان می کشد! ظاهرا توی این ارتش سایبری باسوادترین آنهاست! خدا به داد بی سوادهایشان برسد.البته قصد فروکوفتن ندارم که کار چندش آوری است حتی برای یک حزب الهی خام!اصلا میزان احترام به اشخاص مدرک و سواد آنها نیست. میزان انسانیت آنهاست.یک کارگر شریف که دست روزگار به او امان نداده تا مثل من درس بخواند به هیچوجه از من پایین تر نیست.حتی می شود او را قهرمان نیز دانست که با حداقل امکانات شرافت خود را حفظ کرده است. تا زمانی که حزب الهی بحثی منطقی را طرح می کند او را نیز می توان مانند بقیه دوست داشت ولی بعد از یک مدت که چارتا کامنت آب دار می شنود ناگهان از کوره در می رود و از آنجا که بنا به عادت مالوف نمی تواند بی ادبی کند پس شروع به فرافکنی رسوبات فکری خود به آرسین و افشین می کند! ایراد می گیرد که چرا ناشناسی ارادتمند ناشناسی دیگر است! نمی داند که این اردات و احترام از سر فهم است. چیزی که بیش از همه این تیپ شخصیت را آزار می دهد دوستی همزمان با نقد دوستانه بین تعدادی زیادی ناشناس است! نمی تواند ببیند دو نفر دارند با احترام و از سر موضع خرد با هم گفتگو می کنند! گاها عقاید قابل اعتایی نیز دارد که همچون آجرهای فروریخته یک ساختمان است. آجرها ها سالم هستند ولی ساختمانی بر آنها بنا نشده است. ساختمانی هم که می سازد گاها آجر ندارد! حکما به آن جهل مرکب می گویند. نمی داند که نمی داند و یا اینکه بصرفش نیست که بداند.این حالت خوبی نیست که بخواهیم یک هموطن را روی باسکول علم و دانش وزن کنیم و بعد هم ببینیم که باسکول بخاطر زیر 100 گرم بودن او جواب نمی دهدولی ایراد از خود اوست که ادعا دارد که 700 کیلوست! دوست نامهربان اینجا همه ناشناس هستند و کسی برای اعتبار کاذب خود قلم نمی زند.همه از هم یاد می گیرند.اینجا مجلس دوستی است.عقاید ما ارثیه بابامان نیست که بر سر آن تعصب داشته باشیم شما هم اگر حرف منطقی داشته باشی مطمئنا آن را می پذیریم و از شما هم تشکر خواهیم کرد. که گفته اند دانا بداند و بپرسد و نادان نداند و نپرسد! و یا بزرگمهر حکیم گفت: همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز به دنیا نیامده اند!
2- دلقک گرامی
اصلا مهم نیست که چه کسی از داخل می نویسد و چه کسی از خارج. بالخره یک نفر باید اینکار را بکند و مسلم است که اینجا یک نوع تقسیم کار هم صورت بگیرد بهتر است . اگر نویسندگان ایران دچار مشکل می شوند پس خیلی خوب است که دوستان آنها در خارج اینکار را بکنند.در مورد حدس زدن محل حزب الهی هم به همین روال اصلا مهم نیست. اگر چهقشر وسیعی از اینان در خارج از کشور مملکت خودشان را ویران کرده اند و به خارج تشریف برده اند و با شکم سیر و جیب پر از دلار به حمایت سیاست های داخلی خامنه ای می پردازند! اگر واقعا خامنه ای این تحفه ای است که شما می گویید چرا به همان ایران تشریف نمی برید تا از فضای ملکوتی آنجا استفاده ببرید و در خارج مجبور به دیدن خانم های کون برهنه نباشید! ضمننا ساعت و زمان نوشتن کامنت هم نمی تواند بیانگر محل جغرافیایی باشد. خیلی ها شب ها بی خوابی دارند و نصف شب از ایران می نویسند!
کل کامنت من به حزب الله یک متن طنز سیاه بود و است و نوازش "جون مادرت کوتاه بیا با این رفتن روی نرو بچه ها". و الا من نه از مدرکی مرعوب می شوم و نه از نوشته ای مکدر تا زمانی که از حق حرف زدن آزاد استفاده می شود بدون تحقیر و تبختر و منم منم. من نه تا کنون اراده ای کرده ام برای پی گرفتن هیچ کامنت دهنده ای و نه هیچ کامنت خواننده ای را حذف کرده ام و از انتشارش جلو گرفته ام مگر دشنام های چارواداری داشته باشد به اشخاص حقیقی و توهین باشد به قوم و قبیله و نژادی. بنابراین موضوع آن کامنت نوعی سناریو (قالب) بود برای پروراندن حرفم به حزب الله که هم حرفم را زده باشم و هم از تلخی برخورنده و آزار دهنده اش بکاهم. البته خود حزب الله هم فهمید و با نصیحت پیرمردها و نفرین مسن تر ها خواندن کامنتم هم خودش را راضی کرد و هم مرا به درشتی و بی احترامی علنی ننواخت. پس مطمئن باشید که هیچ حرفی راجع به از کجا و داخل یا خارج و از این مهملات جزیی از کاراکتر من نیست. من انسان بماهو انسان را دوست دارم با اولویت بچه ها و جوانان و زنان و میانسالان و ته تهش پیران - از ساده به پیچیده را دوست دارم چون خودم کودک درونم بسیار فعال است و نمی خواهم بزرگ بشوم و پیچیده - چون خودم را زیاد دوست دارم و یک پیر برای یک قبیله را کافی می دانم و من جای اضافی ندارم برای پیرتر شدن. دوست داشتن یک هنر است و من تمام تلاشم این است که هنر عشق ورزیدن را پررنگ کنم در برخورد با هر انسانی و الگو نشان بدهم که نفرت انباشته جای هیچ مانوری نمی گذارد برای هر دانش و توان و علامگی. ضمن اینکه تولید فکر از دانش های اکتسابی در طول زندگی - بدون ارجحیت از چه طریق -و تجربه های زیسته و با پردازش و پروراندن با استعداد خدادادی را فراتر از هر دانش اندوخته و اموختۀ صرف و مکانیکی می دانم. و در اینجا دنبال علم نیستم و حرفم فلسفی است. یا...هو
در کل بد نبود و ممنون. اما دو تا نکته یکی این که به نظرم پیام خامنه ای به داعش همین حظور میلیونی در شهرهای مقدس عراق بود. اگر این حضور شیعیان خودجوش بود، پس چرا پارسال این همه نبود. به نظرم پیام خامنه به سنی ها این بود: بحمدالله بعد هزار و چهارصد سال و به برکت نفت ما شیعیان می توانیم میلیونی جان بدهیم در کربلا به جای هفتاد و دو نفر، شما فقط عبیدالله اش رو بیاورید. دوم این که گفتی خامنه ای خودش رو مسوول معیشت مرد م نمی دونه درسته، ولی نصف ماجراست. چرا که در عین حال خودش رو مسول در نیامدن صدای مردم از دست سختی معیشت می دونه. البته راه حلش هم مثل همیشه ساده ترینه: پاسداران رو همیشه سیر نگه دار و آماده برای حمله، این تنها وظیفه اش در برابر مردمه. خرج این کار هم خب از جیب نفت آقا در میاد، نفت ارزون شد، دلار رو گرون می کنیم. می بینی آقا این وسط هیچ وقت ضرر نمی کنه.
درود..خسته نباشید.
شعری زیبا از شهراد میدری تقدیم به تیمسار عزیز و پدر نازنینم و همچنین باقی دوستان مقیم و غیرمقیم کلبه دلقک ایرانی.عشق و سپیدی و سلامت آرزوی من برای همه ایرانیان عزیز...
قرص ِ مــــــاه ِ رفته از البــــــرز بالا را ببین
چشمهای ِ سرمه ریز ِ در تماشــــا را ببین
پهندشت ِ امپــــراتوری ِ ایران غرق ِ جشن
دف زنی ِ باربـــد، چنگ ِ نکیســـــا را ببین
دختــر ِ ایرانی و تاجیک و افغان غرق ِ رقص
گلرخــــــــان ِ شوش تا بلخ و بخارا را ببین
آهوان ِ خوشخــــرام ِ میــــنیاتور ِ بر سفال
سینه کبکــــان ِ دری بر فرش ِ دیبا را ببین
سفره ها گسترده از آجیل و شیرینی و لرک
استکان تا استکان چایی و خرمـــــا را ببین
دانه دانه هر سرانگشتی شنـــــاور در انار
روشنــــای ِ اینهمــــه فانوس ِ دریا را ببین
قاچ ِ سرخ ِ هنـــــدوانه: هر لب ِ دلداده ای
بوسه ی ِ شیـــرین تر از طعم ِ مربا را ببین
پیک پیک ِ ابرهــــــا خورده بهم هر آذرخش
جام ِ باران ِ شراب و مســــــتی ِ ما را ببین
فال ِ حافظ پای ِ کرسی: "یوسف ِ گمگشته باز.."
"دائمن یکســـــان نماند حال ِ دنیا" را ببین
بر بلندای ِ دمــــــاوند، آتش ِ آتشکـــــــده
از فروغــش فره ی ِ ایزد "اهـــــورا" را ببین
هرکجا پنـــدار با گفتـــار با کـــردار ِ نیــــک
حضرت زرتشـــت با نسک ِ اوســـتا را ببین
کوروش از تسخیر بابل، داریوش از فتح ِ مصر
نادر ِ برگشـــته از اقلیــــــــــم ِ بودا را ببین
سرسرای ِ تخت جمشید از گل ِ فیروزه فرش
شـــوکت ِ پله به پله تا بلنـــــــــــدا را ببین
آتش ِ شرقی میان ِ سینه روشن کن برقـص
کاجهــــای ِ برفپــــوش ِ فصل ِ سرما را ببین
یک دقیقه بیشتر با شعر ِ من عاشــق بمان
امشب آغاز ِ زمستان است "یلـــــدا" را ببین
مستانه؛ دوستت دارم:
یک دقیقه بیشتر با شعر ِ من عاشــق بمان
امشب آغاز ِ زمستان است "یلـــــدا" را ببین
هر چقدر "دوست داشتن"م را با فراز سنّی انسان ها شیب می دهید، "احترام"م را اما؛ با شیب سنّی آدم ها فرود بدهید؛ تا: معلوم شود که بیشترین دوستی ام با بچه ها و بیشترین احترامم با کهنسالان است.
"در گذشت مرتضی احمدی هنرمند و فولکلور مجسم تهرونی شناسی را تسلیت می گویم که من از نوچه های زنده یاد بودم در سکوهای سمت چپ جایگاه استادیوم فوتبال امجدیه، بگلو پاره کنی برای پرسپولیس زلزله! و چه روزهای خوشی. روانش شاد و یادش گرامی باد". یا...هو
آقاجوون عزیزجونم من بیشتر دوستت دارم..
سایه ت بر سر ما مستدام و پاینده؛
امشب جاتون در پهندشت سرزمین پارس خالی ست..
سلام تیمسار
مرتضی احمدی هم که رفت .....
روحش شاد، چهره و صداى اين هنرمند هميشه ياد آور خاطرات خوب بچگى و نوجوانى براى مناست و دورانى از تهران را كه ديگر از دست رفته را زنده مى كند. يادش گرامى.
افشين قديم
به فرزادی که اون فرزاد نبود.
شما و هم نحله های فکریتون منت بگذارید و شانتون رو جایی در کنید که فقط خوداتون تشریف داشته باشید و مزاحمت برای دیگران ایجاد نکنید.
این با اون در..
آرش
آ
تیمسار جان این حزب الله چه می گوید؟ اینا مثه اینکه خیلی خود را دست بالا گرفته اند. البته من رتبه و پایه ایشان را نمی دانم. و اصلا نفهمیدم ایشان در این به اصطلاح جمهوری!!! کاره ای هستند یا نه.اما حرفاش دقیقا مصداق هنر نزد ایرانیان است و بس. اخه عزیز شما هنوز یک اتومبیل درست درمون نمی تونید بسازید. یک هواپیمای مسافرتی درست ندارید. از سر و روی کشورتان نکبت می بارد. شاید گشتی در ایران نزده ای. انوقت ادعای سروری بر جهان و امریکا را داری. البته خواهیم دید که خامنه ای درست سر بزنگاه تسلیم خواهد شد. و دنیای غرب هم البته بخشنده است. چون هنوز نفت هست. سنگ مفت - گنجشک مفت. اصلا این همه تحلیل نمی خواهد. مطلب روشن است. اقایان مجبورند دستها را بالا ببرند. و مگر غیر از این است.ملک عبدالله هم ادم درستی است. و با عجز و ناله جناب خامنه ای او را خواهد بخشید. ملک ادم بدی نیست. بنظرم عرب بسیار خوبی است. اقایان باید کمکم بفکر چند میا نجیگر قدر تمند باشند. سلام ما را هم به اقای حفظ الله برسانید. سیز ساغ من سلامت.
تیمسار جان این حزب الله چه می گوید؟ اینا مثه اینکه خیلی خود را دست بالا گرفته اند. البته من رتبه و پایه ایشان را نمی دانم. و اصلا نفهمیدم ایشان در این به اصطلاح جمهوری!!! کاره ای هستند یا نه.اما حرفاش دقیقا مصداق هنر نزد ایرانیان است و بس. اخه عزیز شما هنوز یک اتومبیل درست درمون نمی تونید بسازید. یک هواپیمای مسافرتی درست ندارید. از سر و روی کشورتان نکبت می بارد. شاید گشتی در ایران نزده ای. انوقت ادعای سروری بر جهان و امریکا را داری. البته خواهیم دید که خامنه ای درست سر بزنگاه تسلیم خواهد شد. و دنیای غرب هم البته بخشنده است. چون هنوز نفت هست. سنگ مفت - گنجشک مفت. اصلا این همه تحلیل نمی خواهد. مطلب روشن است. اقایان مجبورند دستها را بالا ببرند. و مگر غیر از این است.ملک عبدالله هم ادم درستی است. و با عجز و ناله جناب خامنه ای او را خواهد بخشید. ملک ادم بدی نیست. بنظرم عرب بسیار خوبی است. اقایان باید کمکم بفکر چند میا نجیگر قدر تمند باشند. سلام ما را هم به اقای حفظ الله برسانید. سیز ساغ من سلامت.
ارسال یک نظر