من تا آخر اکتبر نخواهم (نتوانم) نوشت. بنابراین تصمیم گرفتم مجموعه ای از سه نوشتۀ مکررم در سه تاریخ مختلف در چهار سال پیش را دوباره بازنشر کنم. تا آنانیکه خوانده اند دوباره یادشان بیاید و آنانی که نخوانده اند آن ها را بخوانند و بویژه از روشنفکران و سیاستمداران جهان بخواهم که اگر واقعاً طالب حل مشکل رادیکالیسم خطرناک اسلامی و تروریستی هستند برای معضل ایران یک فکر وطرح و نقشه ای بیاندیشند. البته که منظورم تحمیل جنگ بکشورم نیست و مطمئنم که اگر همه نخبگان جامعۀ مدنی جهانی و ایرانی از سویی و همۀ سیاستمداران مؤثر جهانی از جانب دیگر با هم متفق و همنظر شوند؛ می شود حکومت ایران را از شریتعمداری ایدئولوژیک 36 ساله به حکومتی عرفی - حتی با سردمداری روحانیان پشیمان و عرفی مثل هاشمی و خاتمی و امثال آن ها - متحول بتدریج کرد. مطمئنم که شروع عرفی گرایی - واقعی و نه شعاری - در ایران - که قطعاً باید از مجبور کردن خامنه ای بترک قدرت و بازکردن عرصۀ اجتماعی (منظورم آزادی سیاسی مورد خواست نخبگان نیست بلکه خواست اجتماعی جوانان را مهم می دانم) باشد -بلافاصله اثرات منطقه ای و جهانی آرام بخشی را بروز و ظهور خواهد داد. و جهان در یک پروسۀ کمتر از ده سال از اسلام سیاسی و شرعی - لاجرم رادیکال و خونریز است - رهایی خواهد یافت:
1-
چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۸ ه.ش.
القاعده؛ جندالله و...همۀ داستان!
نوشته ای که در زیر می آید یکی از نوشته های من است که درهنگامۀ اوج گیری جنگ صعده بین دولت یمن وعربستان برعلیه شورشیان الحوثی منتشر شده است. مناسب دیدم که نوع نگاهم را به ماجرای جندالله والقاعده واسلام بنیاد گرا و...مجدداً ثبت کنم. البته که من همۀ جمهوری اسلامی مبتنی بر تفکر آیت الله خامنه ای وصحابه اش را دریک روح سرگردان مسموم کننده که مثل یک گاز بی رنگ وبو درفضای تنفسی داخل وخارج ایران راه "زندگی" را مسدود کرده ومبلغ مرگ ونابودی است می دانم ومی شناسم؛ که متأسفانه بدلیل "غیرقابل لمس بودن عینی وبا آدرس مشخص برای تحلیل گران کلاسیک والبته سیاسی"نادیده گرفته شده است.
جنگ صعده!
1- نفرت منجر به نزاع وجنگ وخونریزی دربین مذاهب منشعب از یک دین حتی فجیع تر است از همین ستیز ونبرد بین دودین مختلف.- بروایت مطلق تاریخ والبته به تأیید منطق نیز-
2- ایران تنها کشوری است که حکومت مذهبی تشکیل داده وبخودش لقب "ام القرای" اسلامی داده است.
3- ایران تنها کشوری در بین مسلمانان است که اکثریت مطلق شیعی دارد. وشیعه تنها مذهب عمده ای دربین مسلمانان است که اقلیت مطلق است.
4- عربستان سعودی سرزمین وحی وزادگاه وخاستگاه حضرت محمد(ص) پیامبر مسلمانان است وبدیهی است که لقب "ام القرای اسلام" را فقط وفقط حق مذهب خود بداند وهر ادعای"کشور ومذهب دیگری"؛ مسلمانان سنی ووهابی مذهب را تحریک کند وآشفته سازد.
5- عربستان سعودی کشوری با عقبۀ مستقل تاریخی ضعیفی است و"خضرت محمد" پررنگ ترین وشاخص ترین نماد "هویت" تاریخیش است. وبطور بدیهی حاضر به اجازۀ مصادرۀ تنها هویتش "محمدامین" نباشد.
5- راه حل فقط یکی است: یا باید ایران از ادعای اسلامی بودن حکومت خود دست بشوید- ترتیبش مهم نیست.بهرطریق- یا سنی های وهابی باید بتوانند در یکی از کشورهای عمده اسلامی مثل پاکستان، افغانستان و...حکومت اسلامی بروایت"مذهب وهابی" تشکیل بدهند. وهویت بسرقت رفته شان از طرف شیعیان ایران را بازپس یگیرند.
6- هروقت حکومت در ایران بسوی عرفی شدن رفته روابط با اعراب هم بسرعت بهبود یافته وهرزمان شعارهای رژیم ایران مذهبی ورادیکال شده؛ بلافاصله اعراب را نگران وآشفته کرده است. فارغ از تحریکات عملی شیعیان ازسوی حکومت ایران حتی.
7- تروریسم القاعده، تفکرطالبانی، دعوا برسر نام ها ومالکیتهای ارضی مثل خلیج فارس وخلیج عربی، تنب ها وابوموسی، اروندرود وشط العرب- وحتی مصادرۀ ملای رومی وفارابی واین سینا و...- وهر آنچه می تواند تحت عنوان کلی "مصادرۀ هویت ها"خلاصه شود راه حلی ندارد غیراز اینکه ایران باید ازادعای " تنها حکومت رسمی بنام "محمدامین" عرب" دست بردارد.- هم پول زیاد است نزد عرب ها وهم "طالب" دربین مسلمان ها-
8- البته که این مشکل بیشترنرم افزاری وناپیدااینک در اقدامات سخت افزاری طرفین ابعادی هول انگیز جهانی یافته ونخواهد توانست بسرعتی که سی سال پیش می توانست مؤثر باشد نوشدارویی عمل کند. ولی چون تنها راه ممکن است باید روزی اتفاق بیفتد. جنگ ولشکر کشی وسرکوب سخت افزاری قطعاً پاسخی نخواهد گرفت.
9- واین طنز نیست که بگویم: زمانی که پرزیدنت کارتر در مجمعی از ضعیف ترین هیئت حاکمه های طول تاریخ مدرن درغرب مثل جمیز کالاگان بریتانیایی وژیسکاردستن فرانسوی و...وبا سیاست های مذبذب ومتزلزل وبلاتکلیف – طرفه اینکه درهمین لحظۀ تاریخی هم غرب دچاروضعیتی کاملاً مشابه زمان کارتر است- با خوشحالی از فروپاشی رژیم شاه ایران استقبال می کردند باید می دانستند که خدای ایرانیان! فقط آنان را با پرتاب شدن ایران به اعماق تاریک تاریخ پاداش! نخواهد داد؛ بلکه با تغییر نقشۀ خاورمیانه وتظاهرات مسلمانان سلفی درکوچه خیابانهای نیویورک ولندن وپاریس و...هم آنان را عقوبت خواهد کرد.
10- وختم کلام با یک حس ناگزیر: آیا دنیا تقاص "آه" ایرانیان گیرافتاده درپیشا تاریخ حاکمیت بالفعل ایران را نمی دهد!؟ یا...هو
پای نوشت:
این یک تیتر نویسی از یک تاریخ سی ساله است؛ و برای پرکردن همۀ صفحات سفید نوشته هایش مجالی نیست.
اینکه چرا القاعده بجای تهران در نیویورک ولندن می جنگد هم به این دلیل بدیهی است که وهابیون غرب را مقصر ایران امروز می دانند. ایران نام اسلام دارد وتوده های عرب قادربه هضم رویارویی مستقیم با مسلمانان نیستند وشهرت وهویت ایران با مبارزه با" امریکا" فریبا شده است.
وتوضیح همیشگی ونهایی اینکه:
من از علت تامه می گویم وهمۀ دلایل دیگر می تواند معتبر باشد؛ مشروط به اینکه درنفی وانکار وتضعیف این علت تامۀ روانی نباشد.
واین توضیح ضروری که پروژۀ شورش عبدالمالک ها علاوه برتبعیت وارتباط با "علت تامه" به دلیل بسیار مهم محرومیت های قومی ومنطقه ای ونادیده گرفته شدن حق شهروندی سنی مذهبان ایرانی هم مجهز است.
***************************************
2-
شنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۹ ه.ش
جنگ کثیف
هنوزچندروزازاعدام عبدالمالک ریگی نگذشته است که بازهم جنگ مذهبی بعنوان هولناک ترین صورت بندی جنگ وجنایت درتاریخ بشرچهرۀ کریه وخونبارش را به چهره وتن رنجور ودردمند تاریخی محرومترین وشریف ترین مردمان ایران زمین درسرزمین افسانه ها واسطوره های ایرانی کوبید؛ وسیستان وبلوچستان را بماتمی مضاعف نشاند. چرا چنین است. این زخم ناسور جنگ های مذهبی که بنظر می آمد که دردورۀ تمدن جدید تجدیدنخواهدشد چگونه سرگشود وتاکجا ادامه خواهد یافت. وآیا اصولاً پایانی برای این دورباطل جدید متصورهست!؟ سعی کرده ام درکمترین حجم ممکن به این سؤال پاسخ بگویم. امیدوارم که بلوچستان بر این نفرت هرروز فزاینده! خویشتن داری کند وبزرگان اقوام بلوچ این خودویرانی را متوقف کنند.
1- نفرت منجر به نزاع وجنگ وخونریزی دربین مذاهب منشعب از یک دین حتی فجیع تر است از همین ستیز ونبرد بین دودین مختلف.- بروایت مطلق تاریخ والبته به تأیید منطق نیز- پس جنگ شیعه وسنی که برسربدترین جرایم وگناهان دینی یعنی تحریف وبدعت است نباید دربگیرد ولی اگر شروع شود -که شده است-جزبه غلبۀ یکی بردیگری یا عقب نشینی شیعه بمواضع قیل ازانقلاب اسلامی متوقف نخواهد شد.
2- ایران تنها کشوری است که حکومت مذهبی تشکیل داده وبخودش لقب "ام القرای" اسلامی داده است. وایران نه عرب زبان است ونه سرزمین وحی است ونه حتی ایرانیان بی واسطه وتوسط تبلیغ یاغزوۀ خود حضرت رسول گرامی اسلام(ص) مسلمان شده اند.
3- ایران تنها کشوری در بین مسلمانان است که اکثریت مطلق شیعی دارد. وشیعه تنها مذهب عمده ای دربین مسلمانان است که اقلیت مطلق است.پس ایران چه به لحاظ نسبتش با صدراسلام وچه به سبب دراقلیت بودن مذهبش صلاحیت ادعای رهبری جهان اسلام را ندارد.
4- عربستان سعودی سرزمین وحی وزادگاه وخاستگاه حضرت محمد(ص) پیامبر مسلمانان ودین حنیف است وبدیهی است که لقب "ام القرای اسلام" ورهبری جهان اسلام را فقط وفقط حق اعراب اهل سنت بریاست خودش بداند وهر ادعای"کشور ومذهب دیگری"را تقابل با هویت کشور، ملت وتاریخش تلقی کرده وهمۀ توان مادی ومعنوی خودش را بکاربگیرد تا آب رفته رابجوی بازگرداند.
5- عربستان سعودی کشوری با عقبۀ مستقل تاریخی ضعیفی است و"حضرت محمد" پررنگ ترین وشاخص ترین نماد "هویت" تاریخیش است. وبطور بدیهی حاضروراضی به مصادرۀ تنها هویتش "محمدامین" توسط شیعیان فارس ومجوس و...- به فتوای عالمان مذهب وهابی- زندیق نباشد.
6- بنابراین؛ جنگ هویت متوقف نخواهد شد مگراینکه: یا باید ایران از ادعای اسلامی بودن حکومت خود دست بشوید- ترتیبش مهم نیست، بهرطریق- یا سنی های وهابی باید بتوانند در یکی از کشورهای عمده اسلامی مثل پاکستان، افغانستان و...حکومت اسلامی قائم به"مذهب وهابی" تشکیل بدهند. وبا اتکاء به آن حکومت"مدل ناب خلافت اولیه"هویت بسرقت رفته شان از طرف حکومت شیعی ایران را بازپس یگیرند. ومهمتراینکه توده های عرب را ازگرایش به رادیکالیسم ایران بازدارند.
7- هروقت حکومت در ایران بسوی عرفی شدن رفته روابط با اعراب هم بسرعت بهبود یافته وهرزمان شعارهای رژیم ایران مذهبی ورادیکال شده؛ بلافاصله اعراب را نگران وآشفته کرده است. فارغ از تحریکات عملی شیعیان ازسوی حکومت ایران حتی.
8- یک مثال نزدیک برای نشان دادن قدرت وارادۀ سازش ناپذیر سنی ها درمنطقه این که: جورج بوش رییس حمهورسابق آمریکا وهمکاران امریکایی وعراقی اش موفق نشدند درعراق امنیت حداقلی برقرار کنند تا هنگامی که حرف وایدۀ "یک نفر یک رأی" را پس گرفتند وحاضرشدند سهم تعیین کنندۀ اهل سنت عراق درقدرت سیاسی کشورشان را برسمیت بشناسند. وهمین امروز هم آمدن علاوی سکولارجزبه همین تمهید درست ممکن نشده است والا عربستان اجازه نمی دهد دولت جدید شکل بگیرد.
9- تروریسم القاعده، تفکرطالبانی، دعوا برسر نام ها ومالکیتهای ارضی مثل خلیج فارس وخلیج عربی، تنب ها وابوموسی، اروندرود وشط العرب- وحتی مصادرۀ نام شخصیت های ایرانی وهر آنچه می تواند تحت عنوان کلی "مصادرۀ هویت ها"خلاصه شود راه حلی ندارد؛ غیراز اینکه ایران باید ازادعای " تنها حکومت رسمی بنام "محمدامین" عرب" دست بردارد.
10- چون که هم پول زیاد است نزد عرب های عربستان وهم "طالب" دربین مسلمان های کشورهای محروم وعقب مانده. حتی اگر ورود رسمی حکومت عربستان به این جنگ آشکارراندیده بگیریم بازهم می نوانیم مطمئن باشیم که شیوخ مؤمن وبسیارپولدارعرب همۀ هزینه های شاخه های مختلف بنیادگرایان منسوب به القاعده ودیگرگروه ها ازجمله جندالله بلوچستان ایران را تأمین می کنند. - البته خوددولت عربستان چنین احتیاطی را ندارد وچه دربعد رسانه ای وسیاسی وچه دربعد سازماندهی وپشتیبانی های تدارکاتی تلاشی برای مخفی کاری نمی کند-
پای نوشت:
این یادداشت باکم وزیادی قبلاً هم منتشر شده است. به این دلیل با بازپیرایی مجدد منتشرش می کنم که بگویم جنگ بین گروه جندالله با جمهوری اسلامی یک جنگ مذهبی کثیف است وکمترین ارتباطی به مقوله هایی چون آزادی وحقوق ورفاه وازاین قبیل مواردندارد. چون اگر تفکرحاکم برجندالله تروریست پیروز شود جز به امارت بلوچستان وحکومتی وحشتناک ترازطالبان منجرنخواهدشد. البته که محرومیت های مضاعف بلوچ های ایرانی زمینۀ سوء استفاده را فراهم ترکرده است ولیکن مشکل اصلی"حکومت بنام وانحصار شریعت شیعه درایران" است. یا...هو
********************************
3-
سهشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹ ه.ش.
ایران آزادنشود؛ جهان نابودمی شود!
2- "انور عولقی، روحانی یمنی که به عنوان رهبر شبکه القاعده در شبه جزیره عربستان شناخته می شود در پیامی ویدئویی مسلمانان را به مبارزه با ایران فراخواند."
این جدیدترین و البته آشکارترین تهدیدی است که بر علیه ایران فتوا شده است. و همۀ مدعای مرا بروشنی ثابت می کند. جان مایۀ همۀ سخن من هم در مورد "چگونه با تروریسم اسلامی می توان مبارزه کرد" بر روی همین فتوای جناب انور عولقی بنا شده است که تاکنون و حداقل هزاران از این صریحتر ولی مخفی تر هم صادرشده است در مجوزهای شرعی کشتارهای گروه جندالله در بلوچستان و ترورهای گاه و بیگاه کور کردستان در ایران و عراق و افغانستان و پاکستان مظلوم که هر ساعت و هر روز است این کشتارهای فرقه ای.
3- متأسفانه دنیای مجازی بسیار هیجانی و سطحی است و دنبال خوراک هایی از نوع مواد مخدر زود اثر و نشئگی آورمی گردد و هر آدمی با هر درجه ای از مقاومت را هم بگرداب حرف های روزمره و خاله زنکی می کشاند؛ و الا اگر بشخص من بود و گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن می یافتم هر روز و در همۀ پست های وبلاگم این جملۀ کلیدی را تکرار می کردم و بسط می دادم که:
4- "شروع و تداوم تروریسم اسلامی از بارروانی جنگ هویت ها در بین مذاهب اسلامی ریشه و نشأت گرفته است و تا برطرف نشدن این ترس اعراب سلفی و سنی که شیعۀ رافضی ایرانی قصد مصادره و تحریف و تخریب اسلام را دارد؛ هیچ قوۀ قهریه ای قادر به مهار این جنگ جهانی نخواهدشد."
5- من دو بار این ایده و تشخیص را تحت عنوان "القاعده و..." و "جنگ کثیف" که دومی بسط اولی است منتشر کرده ام و لذا برای جلوگرفتن از تطویل کلام برای خوانندگان قدیمی؛ مجدداً به تفصیل بیشتر نمی پردازم ولی امیدوارم که دنیای غرب سیاسی بتواند این "حس شرقی اهمیت عمیق هویت" (تعصب درسنت) را درک و موضوع تروریسم اسلامی را یکباربطور جد از این زاویه مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد تا مطمئن بشود که در حضور حکومت شیعی در ایران داستان ادامۀ تروریسم و عدم ثبات سیاسی در خاورمیانه اولاً و در پایتخت های کشورهای غربی ثانیاً حدیثی مکرر خواهد بود.
6- **کمک به ملت ایران برای بازیافتن زندگی و دلخوشی تنها و تنها و تنها راه برون رفت از دور باطلی است که میلیون میلیون انسان شرقی و بیلیون بیلیون دلارغربی را نابودکرده و بدون چشم اندازی امیدوار در حال سوزاندن است:
الف- اگرسی سال پیش غرب اشتباه نمی کرد در تشویق شورش های انقلابی ایران، هیچکدام از این بلایایی که در این سی سال نازل شد اتفاق نمی افتاد. گیرم که ایران به یاد امپراتوری های منقرض شدۀ تاریخی اش کمی قلدری هم می کرد.
ب- اگر 20 سال پیش ایران از حکومت تحجر و قهقرا آزاد می شد طالبان و القاعده متولد نمی شدند.
پ- اگر امروز ایران آزاد شود محتمل است دنیا هم آهسته و بتدریج در 7-8 سال بعدش از دام این تروریسم کور رهایی یابد.
ت- هر سال تأخیر در آزادی ایران با تصاعد هندسی دنیا را به نابودی بیشتر زندگی و رفاه و پیشرفت و شادی سوق خواهد داد.
ج- و اگرایران آزاد نشود دنیا بهتر از آنی که احمدی نژاد وعده اش را می دهد گزینه ای نخواهد داشت. خود دانید. یا...هو
توضیح نهایی: می دانم که برخی مطالب هر سه نوشته تکرار قبلی است. و بویژه اصرار دارم که بارها و بارها بازبخوانیم و بیاد بیاوریم مشکل را. امروز بغدادی و خراسانی و داعش و النصره را اضافه کنیم در کنار القاعده و طالبان و غیره و اگر چاره نشود فرداست که بازهم نام های جدیدتر و بیشتر و وحشی تری را شاهد خواهیم بود. این مطلب را به این جهت هم مهم می دانم که چشم انداز منطقه جنگی دیگر برای ایران را آبستن است و اینبار درست سر اختلاف اصلی "جنگ مذهب علیه مذهب" و پناه می برم بخدا از این جنگ جدید.
۱۹ نظر:
خیلی مشنگی
این لینک نقشه ایرانشهر را در طی زمانهای مختلف نشون میده
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF
وبیشتر درگیری های مذهبی حول همین نقاط شکل گرفته و شکل میگیره بعضی از نئو کانها توی فاکس نیوزهم به همین واقعیت تاریخی اشاره میکنند ودرمقابل افراد مثل مهاجرانی میگند این برخورد تمدنها ی هانتینگتون نیست این فقط یک ساعت خرابه که دوبار در 24 ساعت ساعت دقیق را نشون میده .ولی به نظر من ایتلاف هم انجاست که داعش همون نقاط راکه به ایرانشهر مربوط نبوده را حفظ کنه و ایران را راضی به این امر بکنه لا اقل تا حالا وقایع به این سمت بوده ولی نمیشه سرعت حرکت داعش را نادیده گرفت .کسینجر هم به شکلی دیگری داره پیاز داغ را زیاد میکنه و میگه جنگ شیعه و سنی نیست ایران برای اولین بار بعد از500 سال هم مرز ابر قدرتها نیست و دوباره نفوذ خودش را دراراک عرب و خداداد(بغداد) بدست اورده و افراد داخل این ایرانشهر باستانی هم اکنون همگرایی خودشون را دارند و برعکس . ترجمه حرفهای کسینجر را برا ی بسیجیها حاج سعید قاسمی میکنه که نهنگ ایران را محو کردند و گربه پرشین تونقشه جاش گذاشتند
اگر چه خود من ترجیح میدم ایران قدرت اقتصادیمنطقه باشه تا نظامی و منطقه بهره ایران (کره جنوبی ) را ببره تا ایران به سبک کره شمالی چرا که قدرت واقعی در این هست که ایران پایانه ترانزیت کالاهای روسی از شمال هند و چین از شرق باشه و خط لوله گاز ایران به اروپا بره و خودش تکنولوژی جدید را به خدمت بگیره و تولید ناخالص ملی را افزایش بده کاری که روحانی سعی داره یواش و بی سر صدا بکنه البته اگر پاکستان و عراق و سوریه ارام بگیره .نفع امریکا در اینه که منطقه نا ارام باشه چرا که گاز ایران اقتصاد اروپا را امن ترو بزرگتر میکنه همینطور از طرف دیگر پاکستان امن باشه اقتصاد هند و چین از طریق ایران بزرگتر میشند چرا که این همان تقریبا راه ابریشم خودمان هست .
http://www.tabnak.ir/fa/news/155489/%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A8%DB%8C%D9%86%DB%8C-%C2%AB%DA%AF%D9%84%D8%AF%D9%85%D9%86-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D8%B3%C2%BB-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-2015
یک تحلیل احساسی و نه منطقی هم من خوندم توی پیج تهران گلوی کوبان که خالی از لطف نیست توی کامنت بعدی میزارم
حزب الله
چرا تهران صدای کوبان؟
همه ما ایرانی هستیم و بر یک تاریخ تکیه داریم، یک تاریخ تمدنی! و چه بخواهیم و چه نخواهیم یک سرنوشت در هم تنیده داریم. امروز حوادثی در ایرانشهر، در خارج از ایران سیاسی فعلی رخ میدهد که دقیقا به سرنوشت و احوال ایرانشهری ما مربوط میشود. باید این پندار غلط و دیگر ساخته خواب آور را کنار بنهیم که مسایل بیرون از ایران برای ما مساله خارجیست. خیر مسایل ایرانزمین مسایل ماست. اگر ما بجای قرارداد ۱۹۷۵ به یاری کردها و شیعیان حکومت بعثی را ساقط میکردیم، سالهای بعد در تهران موشکهای صدام را نمیدیدیم. وقتی بغداد، شهری واقع در دل ایرانشهر به بعث سپرده شد، دیگر ایران نمیتوانست جای امنی باشد، ما از جنگ گریختیم و برای این گریز کارشناسان وزارت خارجه توجیه منطقی یافتند و آنرا عین سیاست و منافع ملی قلمداد کردند؛ اما سالها بعد کسی یقیه آنها را نگرفت که این چه نوع چرتکه انداختنی بود که با آن منافع ملی را حساب کردید و به این نتیجه رسیدید که این عمل مطابق با منافع ملیست؟! صدام ابتدا کردها و شیعیان یعنی دو گروه ایران یرا کشت و سرکوب کرد و سپس آمد سراغ ایران سیاسی. برای جلوگیری از اطناب کلام با استفاده از همین یک مثال این حکم را باید دریافت که همه مسایل «ایرانشهر» مسایل ما هست! یا این مسایل را با چشمی باز و هوشیاری درمیابیم و در موردش فکر میکنم و آنرا به مسالهای برای خود تبدیل میکنیم تا راه حل ایرانی قضیه را پیدا کنیم و یا آن مساله در جایی دیگر یقه ما را خواهد گرفت و خود را بر ما تحمیل خواهد کرد اما آن موقع ما باید مساله دیگران را حل کنیم با راه حل آنها و خودمان هم بشویم بخشی از راه حل اغیار! مثلا موضوع طالبان را بخاطر بیاوریم. اگر ما قبل از پیروزی طالبان، احوال آریانا را درست مورد معاینه قرار میدادیم، و برای مساله ایرانی آریانا میاندیشیدیم آن موقع میفهمیدیم که با آوارگان و پناهندگان افغانستانی، یعنی هموطنان ایرانشهری خودمان چطور رفتار کنیم و چطور قضیه را سازمان بدهیم و اوضاع را چطور مرتب کنیم تا بعد با استقرار طالبان مواجه نشویم که در نهایت مجبور باشیم به آمریکا برای حل مساله آمریکایی افغانستان یاری بدهیم و کرزای را بر مسند بنشانیم!
اکنون در ایرانشهر دوباره نیروی مخوفی ظاهر شده و مانند آتشی سوزنده و ویرانگر در حال پیشرویست. داعش گروهیست که اعلام خلافت کرده و مرزهای سابق سیاسی که مدیون مداد و خط کش استعمارگران قرن پیش بود را پاک کرده و بصورت هشت پایی تمامی خطوط قرمز مرزی را بدون ویزا لگد کرده و آنرا به کانالی باز برای تردد تبدیل کرده است. در عراق؛ یعنی سرزمینی که به دل ایرانشهر معروف بوده، پیش تاخته و در گام نخست شیعیان را با نام رافضی بعنوان دشمن در نظر گرفته و در حال نبرد خونین با شیعیان است، و تقریبا حالت نه جنگ با اقلیم دارد، یعنی اقلیم پشت خطی که از شمالغربی به جنوب شرقی کشیده شده است دارد مسایل را نظاره میکند. در سوی دیگر «داعش» به سوریه تاخته و حکومت شیعی آنجا را درهم کوبیده و الان مناطق کرد نشین سوریه را به محاصره درآورده. همه اینها مسایل ماست.
ابتدا باید بکوشیم این نگاه و بینش ایرانشهری را برای خودمان درونی کنیم و سپس چون بینشی صحیح معیار تحلیل و عمل قرار دهیم و آنرا بعنوان دستگاه مناسب فکری تبلیغ کنیم. یعنی باید حوادث را با این دستگاه بسنجیم و ببینیم چکاری صحیح و چه کاری غلط است و ارزش هر کار به این نسبت بستگی دارد. مثلا در مورد اعمال بارزانی با این دستگاه فکری مشخص میشود که کار او غلط است، یعنی استقلال اقلیم و کردستان زمانی معنای صحیح و واقعی دارد که در درون مفهوم ایرانشهر و هم راستا با آن باشد و نه همراهی با ایدههای بیگانه و غریبه و همینطور خالی کردن پشت بغداد، عملی غلط است که عوارضش متوجه منطقه وسیعی از ایرانشهر خواهد شد. همینطور از این نگاه متوجه میشویم که اگر چه اسد هم پیمان ماست اما عین ما نیست و منافع ما عین هم نمیتواند باشد اما همپوشانی میتواند داشته باشد لذا باید بتوانیم با نگاه مخصوص خود یک سنتز برای همراهی کردان سوریه و دولت شیعی آنجا در برابر بنیاد گرایی و.. پیدا کنیم. در آن سنتز این دو عنصر با ملاط و مدل ما باید به هماهنگی برسند و ایده آلهای نسبی خود را به مقتضای زمان در آن مدل بدست آورند.
حزب الله
پی نوشت این فقط یک ایده هست ومن به آن معتقد نیستم عزیزان روشنفکر میتونند به ایده حمله کنند و من دفاع نمیکنم چرا که تعصبی به آن ندارم
این چه لفظیه بکار میبری ناشناس اول
این که دیگه بر هر عره عوره ایی پیداست که حاکمان از ترس همین بی کله های داعشی خا.. فنگ شدن.
تهدیدهای سردار خرابکاری سلیمانی را در مورد داعشیا نشنیدی.
کی سابقه داشته ایشان قبل از هر عملی اینجوری تهدید کنه.
آرش
درود استاد.
تحلیل هاتون بسیارعالی هستند...
وبسیارتلخ ومتاثرکتنده...
همیشه سلامت باشید.
خواننده همیشگی.یاحق.
قبل از انقلاب یک جنبش کمونیستی ظفار در عمان را داشتیم و رقابتهای ناسیونالیستی منطقه ای. ریشه اختلافات به انقلاب بر می گردد و دلایلش را واضح گفتید.
این حزب الله این قدر ایرانشهر ایرانشهر می کنه من حالم بد می شه. بابا جمهوری اسلامی در رتبه بندی کشتار کردها هنوز با فاصله ی بسیار خوبی از داعش، اوله. همچین می گی ایرانشهر انگار خامنه ای کوروشه و رساله اش هم منشور کوروش. ول کن بابا حال نداریم.
دلقک گرامی هر سه مقاله ات در مورد اسلام سیاسی کاملا درست است ، این ریشه در همه مذاهب و ایدئولوژیها دارد، یک نگاهی از جنبش شاخص آن از صفویه به این طرف بیاندازیم ، شیعه صفوی ، شیخیه، صوفیه ، وهابیه ، بهائیت ، و امروز نظام مقدس جمهوری ولایت فقیه، همه در همین آبش خور ایدئوللوژی با به پیش گذاشته اند. القاعده ، طالبان ، بوکوحرام ، انصار حزب اله ، انصره ووو همگی تاسی و الگو گرفته از نظام جمهوری اسلامی هستند، این نظام ( جمهوری اسامی ) ساخته و پرداخته غرب بود ( من در فرصتی دیگر به مشروح اسناد و مدارکی ارائه خواهم داد) تا بتواند در مقابل ایدئولوژی چپ مبارزه کند و بایستد تا نظام شاهنشاهی بدامن چپیها صقوط نکند تا منافعشان همچنان حفظ شود و شد ، رژیم صقوط کرد اما بدست چپیها نیافتاد ولی در دامان ملایان افتاد ، این جنگ ایدئولوژی در افقانستان نیز جواب داد و مبارزین اسلامی روسها را از منطقه بیرون کردند. پس میبینیم این اسلام سیاسی که اگو و تاسی گرفته از نظام ولایت فقیه است در هر جائی از دنیای اسلام که نظامهای فاسد و کم قدرت وجود دارد میتوانند با کمی پول و امکانات به فعالیت بپردازند و با قتل و غارت به ثروت برسند و البته برداشتشان از اسلام چه سطحی و چه عمقی فقط بهانه برای رسیدن به حکومت است وبس
بهرام همایون
دلقك جان, جمهورى اسلامى هر وقت به بن بست مى رسد يادش ميفتد يك نام ايرانى هم يدك مى كشد ، چه از كشيدن پاى مردم به صندوق راى باشد و چه كشيدن جوانان به جنگ كه چه نشستيد، ايران و ايران شهر در خطر است ، خامنه اى فكر مى كند مردم يادشان رفته كه نمايندگانش در نماز جمعه و كيهان و سيما و اوين و كوچه و خيابان وغيره با همين مردم ايران چه مى كنند و كرده اند نه به نام ايران بلكه به نام اسلام ولايت فقيه، يعنى نمى فهمند در نظر بسيارى از مردم ايران اينها خودشان اشغالگر ايرانند . دست از سر مردم و شعارهاى پوچتان كه دست كمى از داعش ندارد برداريد، ايران خراب نمى شود. به قول سلف رهبر: " خامنه اى بايد برد" ( البته منظور تمام سيستم ولايت فقيه است")
ارادتمند ، افشين قديم
گل گفتی! اینا همینجورن وقتی امنیت داشته باشن و شیر نفتشون برقرار باشه کربلا و نجف و مکه و عربستان قبله اشونه و چشم ندارن کوروش را ببینند ولی هر موقع امنیتشون به خطر افتاد و کف گیراشون به ته دیگ خورد یهو کوروش و داریوش عزیز می شن و جمهوری اسلامی وارث امپراطوری پارس می شه! داعش هر چه بود ولی لااقل یک حسن داشت که خوب روی اینارو کم کرد.خیلی منم منم می کردند و خیلی به سردار قاسمی می نازیدند و به حزب الله لبنان و خودشون رو قدرت برتر منطقه نشون میدادند.می گن داعش با سی هزار نفر جلوی 600 هزار نیرو نیرو تو عراق می جنگه! اگه عرصه را خالی ببینند می شن پیروان اسلام ناب محمدی و می خوان پرچم اسلام رو در سراسر جهان به اهتزاز در بیارن ولی اگه دیدن هوا پسه یهو تو ایکی ثانیه خط قرمزشون می شه ایران زمین!تو تلویزیون خرابه های تخت جمشیدو نشون می دن عکس نیم رخ کوروش و داریوش و سرود ای ایران ای مرز پر گهر! اگه سنگ پا قیمت داشت اینا توی صادرات اون تو دنیا اول می شدن!ول کن بابا اسداالله!
اسدالله
با تشکراز تیمسار عزیزو اساتید بهرام همایون و افشین خان میخواستم بگم تحلیل به جایی بود وممنون از یاد آوری این تاریخ سراسر جور وظلم ملایان .در جواب حزب اللهی به اصلاح تاریخ دان هم میخواهم بگویم اینهم نقشه دیگری از به اصطلاح ایرانشهر
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%82%E2%80%8C%D9%82%D9%88%DB%8C%D9%88%D9%86%D9%84%D9%88
به حقیقت صفویون با نشر مذهب جعلی شیعه سعی در ایجاد امپراطوری وسلطنت جعلی کردند تا این بدنه منفصله را در برابر خلافت عثمانی مقاومت کند .سیاستی که ملایان و پیش از این نظام جور پهلوی هم دنبال میکرد و بدون این دمیدن به هویت جعلی شیعی قطعا دولت مرکزی سالها قبل سقوط میکرد و اقوام هر کدام ازادانه به سیاق خود حکومت میکردند و حال بلوچستان و آذربایجان و طالش و الاهواز نفت خود را میفروختند و ممالک ثروتمندی مثل کویت بودند .این کدام ایرانشهر بوده که به تدبیر و شمشیرهلاکوخان از زیر خلافت عباسی رها گشته .ملایان حاکم در ایران مثل صفویون از احساسات شیعه وسنی سود برده وسعی در استثمار اقوام میکنند . داعش هراسی همچون عرب و ترک هراسی سیاست کهنه ای هست که عاقبتی ندارد .
والله خیر الماکرین
تا وقتی نفت داریم حکومت دینی خواهیم داشت.
بنده تحلیل جامع و مانع شما را در چند کلمه خلاصه می کنم:
نان بربری گونده پرتاقال (با لهجه غلیظ ترکی قرائت شود)
به ولای علی قسم دودمان آل سعود نجاست خوار را بر باد خواهیم داد.
جالب است دوستان طرفدار داعش هم داريم كه دنبال اينند كه الهواز !!!!!!و بلوچستان نفت خود بفروشند !!!!!و داعش هراسي را بيهوده مي دانند جناب دلقك اين افرادي كه دم از انسانيت و دموكراسي در اين كامنتها مي زنند يا وهابيوني هستند براي پاره پاره كردن ايران كه كور خوانده اند يا اپوزيسيون احمق چپ گرايي هستند كه جز نكبت براي اپوزيسيون خارج نشين نياورده اند همين ها هستند كه ما مردمان به ديد شما بدبخت ايران نشين را به اين وا مي دارند كه حكومت ولايت فقيه را به اپوزيسيون نفهم از همه جا مانده ترجيح دهيم و سال ٨٨در ميانه راه ول كنيم
كامنت دوستاان واقعا مرا به فكر واداشت
پري سا
جناب والله خیر الماکرین داعش پرست
خلافت عباسی و خلافت اموی و خلافت خلفای راشدین بر سرزمینهای بسیار از جمله ایران به زور شمشیر بوده و مردم ایران همیشه در نهان دل خود هر انچه به تازیان برمی گشته از زبان تا دین بیگانه ای به زور تحمیل شده می دانستند
هلاکو همانقدر جور و ستم و بیگانه بود که عباسی و اموی و خلفای راشدین و سعد ابی وقاص، بی خود قضیه رو شیعه و سنیش نکن از دید ایرانی هم نژاد کردشه که در خطره نه مسلمون و سنی و شیعه
و چقدر داعش برای روح ایرانی یادآور سلف صالح شمشیر بدست صدر اسلامه البته داعش تنها ورژنش نیست
لطفاً آرامتر باشیم و نه شوونیسم آریایی ایرانشهری و نه خلافت اسلامی امت شیعه مقصد ما نیست و نباید باشد. فقط انسان ایرانی در مرزهای جغرافیای طبیعی امروز ایران مسئلۀ من و ماست و فعلاً باید همه به مذهب زدایی از سیاست در کل منطقه - شروع از ایران نباشد محال است چون آغاز این چرکین ترین سیاست تاریخ در همۀ سرزمین هایی که بوجود آمده هم از ایران بوده در قرن معاصر - بیندیشیم و راه بجوئیم. تا بچه های ما هم بتوانند - همراه با همۀ انسان های بماهو انسان گیرافتاده در سرزمین نفرین شدۀ خاورمیانه - سهم زندگی خودشان را بدست بیاورند. من هنوز پا بیرون سیرک نگذاشته این جنگ حیدری نعمتی چیست که سرانداخته اید. اگر حرمت هم را نگاه ندارید ناچار در ویرایش کامنت ها دقیقتر خواهم شد. یا...هو
آذربایجان سر این گربه هست وسلسله اعصابش در پیکره این اندام هست و سر با بدن هست که چه میگویم همه این طوایف کرد و لرو گیلک و بلوچ و طالش وعرب ووو همه و همه باهمند وبرعکس من بر خلاف این آقای داعش نترس هیچ وقت خطری از اقوام ایرانی از هر مذهبی نمیبینم چند وقت پیش شنیدم که طالبان پاکستان با ابوبکر البغدادی سرکرده داعش به نوعی بیعت کرده و از آن طرف بی بی سی مطلبی کار کرده که داعش از کجا به ایران یورش میکند گفتم و باز میگویم خیال من از هموطنان سیستانی و بلوچ و عزیزان اهل تسنن جمع هست باشد هر چند از کشور پاکستان بی در و پیکر هیچ چیز بعید نیست که دلیر مردان سرزمین رستم و لشکر 77 خراسان درس سختی به این پیروان نه اهل سنت که به پیروان کیش مرگ بدهند .
http://www.bbc.co.uk/persian/blogs/2014/09/140923_l44_nazeran_isis_iran
نکته دیگر حوثی ها به سرعت در حال پیشروی به باب المندب هستند و وزیر خارجه عربستان دیروز هرچه فحش داشت به ایران داد و کم مانده بود گریه کند حوثی ها باب المندب را بگیرند بحرین باید هر چه سریعتر به یکدست اصلاحات واقعی بزند و قدرت را به صورت نرم با بومیان آنجا سهیم شود وگرنه متاسفانه قطعه بعدی دومینو قطعا بحرین هست و خونریزی بیشتر بس ناگوار هست در این منطقه .
پی نوشت : این جنگ شیعه و سنی نیست این یک نمایش به رهبری غرب در باز خوانی یک برهه از تاریخ هست .
حزب الله
در نفی و اثبات حرفهای مطرح شده توسط دوستان بحث زیاده. اما چیزی که در این وسط به اون توجه نمیشه سود جمهوری اسلامی از داعشه. شما از هر ایرانی حتی بچه هایی که از 88 یا قبلتر در زندان بودند بپرسی که از بین خامنه ای و ابوبکر بغدادی کدوم رو انتخاب می کنی حتما جواب میده خامنه ای و این رو بلافاصله و بدون شک میگه. بالاخره هر بنی بشری به حکم غریزه حیوانی ِ بقا ترجیح میده خودش و خونوادش زنده باشن و سرشون بریده نشه، حتی اگه در مقابل آزادی هاش رو از دست بده و یا چند لقمه غذا کمتر گیرش بیاد.این یعنی جمهوری اسلامی موفق میشه مردم رو محکمتر دور خودش جمع کنه.
در مورد چرخش عقیدتی در ایران هم به نظرم شرایط برگشت ناپذیره و حتی اگه از فردا در ایران حکومت سکولار برقرار بشه، سالها طول میکشه تا آتش مذهب سنی خاموش بشه. داستان آب رفته و جوی!
ارسال یک نظر