1- از دیروز که روحانی به نیویورک رفته حسی قوی قلقلکم می دهد که روحانی و اوباما سر میز ناهار معروف مجمع عمومی سازمان ملل خوش و بش خواهند کرد. البته معتقدم که این خوش وبش بین دو رییس جمهور ایران و امریکا از نظر محتوایی ارزش افزودۀ مستقیم چندانی نخواهد داشت مثل حتی تماس تلفنی پارسال. اما از جنبۀ شکلی بسیار بنفع روحانی و ایده های آشتی جویانه اش خواهد شد. اینکه چرا از جنبۀ محتوایی ارزش چندانی نخواهد داشت برمی گردد به تابوی شکسته شدۀ مذاکره و گفتگو با امریکا که یک سال است شکسته است و دیدار دو رییس جمهور نمی تواند تابو شکنی تلقی و باعث شگفتی شود. دلایلی که متقاعدم کرده تا این دیدار را محتمل قطعی ببینم بشرح زیر است:
الف- روحانی علی رغم عدم تمایل قطعی اش به این سفر نهایتاً تصمیم گرفت که به این سفر برود. او اگر در این سفر نتواند جو افکار عمومی ناشی از تجمع سران کشورها در مجمع عمومی را در دست بگیرد؛ سفرش دست آوردی نخواهد داشت. و او در حاشیۀ این تجمع بزرگ یکی خواهد شد از صدها مثل خودش و توجهی نه از طرف رسانه ها و نه از سوی کشورهای مهم را برنخواهد انگیخت.
ب-روحانی یکبار گفته است که اگر لازم باشد سکان هدایت دیپلماسی هسته ای را رأساً بعهده می گیرد. این حرف نهایتاً باید اینطور ترجمه شود که روحانی شخصاً با رؤسای کشورهای 5+1 رایزنی و دیدار بکند. و چه کسی می تواند منکر باشد که دیدار با اوباما و امریکا اصلی ترین کشور مورد هدف باید باشد.
پ- روحانی عملاً با پروندۀ هسته ای کاملاً وسط گود است و خیس خیس شده است لذا ورودش به هر تلاطمی از جمله خوش و بش با اوباما او را بیشتر از این در معرض تهاجم مخالفانش نمی تواند قرار بدهد.
ت- هیئت ایرانی پارسال به بهانۀ سرو مشروبات الکلی در ضیافت مجمع عمومی خودش را قایم کرد که نرود زیر یک سقف با اوباما که نتیجۀ بدیهی اش سلام علیک دو رییس جمهور می بود. اما عملاً همه می دانند که بهانۀ سرو مشروب الکلی مدت هاست که حل شده و در پروتکل های تشریفات تغییراتی بنفع هیئت های نمایندگی مسلمانان انجام شده و اینک کشورهای زیادی - مثل ترکیه - هستند که آن ها هم از ضیافت الکلی برائت می جویند. و مهمتر اینکه روحانی شخصیتی گرم و مثبت دارد و جزو سیاستمداران عبوس نیست که بخواهد امسال نیز به دستاویزی غیرواقعی خودش را تحقیر و از انظار مخفی کند و به ضیافت سازمان ملل نرود.
ث- اگر روحانی به ضیافت برود بسیار نامحتمل و بعید است که او پشت به اوباما کند و از مصافحۀ طبیعی و معمول بین همۀ سران کشورها بگریزد.
ج- روحانی می داند که دیدار سلام علیکش با اوباما دوستان و موافقان تعامل با ایران در جامعۀ بین المللی - چه سیاسی و بیشتر اقتصادی و شرکت ها و بازارهای مهم که خواهان ورود به بازار بکر ایران هستند - را تقویت خواهد کرد که با سماجت بیشتری برنامۀ "آشتی با ایران" را دنبال کنند و جا بیندازند.
چ- دیدار روحانی با اوباما این دست آورد را برای روحانی دارد که بگوید "من هر آنچه از دستم بر می آمد انجام دادم و صداقتم در مورد آشتی با دنیا را نشان دادم" تا از این راه افکار عمومی و رسانه ای غرب را بسمت سیاستمداران خودشان برگرداند در موقعیت به بن بست رسیدن مذاکرات. و هواداران داخلی اش را هم متقاعد کند که شخصاً فداکارانه عمل کرده و کم فروشی نکرده است.
ح- در بعد داخل ایران هم بنظرم می رسد که موج مخالفت با دیدار روحانی با اوباما - و در حالیکه تقریباً نه خود روحانی و نه هوادارنش از چنین دیداری حرف جدی نزده اند و نمی زنند - حکایت از احتمال جدی بودن این برخورد دو رییس جمهور می کند و بنظر می رسد آنان بیشتر از هواداران دولت از پشت پرده خبر دارند و احتمال چنین دیداری را زیاد ارزیابی کرده اند. این موضوع می تواند حاکی از این هم باشد که روحانی به آیت الله خامنه ای گفته و توضیح داده است که اگر چنین سلام علیکی کردم بنفع کشور خواهد بود و شما اطلاع داشته باش. البته که بدیهی است که خامنه ای گفته باشد من صلاح نمی دانم اما خود دانی. چون او هم در موقعیتی نیست که با روحانی با جملۀ امری برخورد کرده باشد. و سابقه هم دارد که مخالفتش را در قالب حکم بیان نکرده باشد و فقط سلیقه اش را اظهار کرده باشد.
2- روحانی اگر چنین کاری را بکند ضمن اینکه وجهۀ جهانی بسیار بسیار مؤثری خواهد یافت بلکه به مذاکرات ظریف هم ابعاد سریعتر و امتیازآورتری خواهد بخشید. روحانی اگر پوست بترکاند و کاری معمولی و عرفی انجام دهد و با رییس کشوری که وزرای خارجه اشان دم بدم همدیگر را به اسم کوچک صدا می کنند خوش و بش کند ابعاد سیاست ورزیش را بسرعت بهبود خواهد داد. چون همۀ کشورهای در حال نزدیکی به ایران از اروپا گرفته تا اعراب تحت تأثیر این ملاقات چند دقیقه ای نرمتر خواهند شد. یا...هو
۱۱ نظر:
دیدار دو پوپولیست که عقبه تدارکاتی در حکومت خود ندارند! نه اوباما را سیاست مداران آمریکایی جدی می گیرند و نه کادر رهبری ایران برای روحانی تره خورد می کند.یک نمایش تبلیغاتی که چند روزی سر مردم را گرم خواهد کرد و دلشان خوش خواهد شد. امروز در خبر ها نوشته شده بود که هیئت مذاکره کننده خامنه ای (از کلمه ایران پرهیز باید کرد) سقوط پهپاد در نطنز را بهانه حفظ تاسیسات زیر زمینی فردو کرده است و گفته است دیدین راست می گفتیم و ما امنیت جانی و مالی نداریم. یک پهپاد به ما حمله کرده بود پس ما باید تاسیسات زیر زمینی فردو را حفظ کنیم! زیر زمین بودن تاسیسات ما جزو مصالح ملی ماست و بر سر مسائل ملی و بزرگ ملت شریف و قهرمان و دلاور و .... مذاکره نمی کینیم! فردو ناموس ماست و ناموس خود را بدست دشمن خونخوار و جنایتکار و ... نمی دهیم.
تازه معلوم شد که این داستان جعلی سقوط پهپاد برای چه طراحی شده بوده است! اینها جان کری و اوباما را هالو گیر آورده اند و مدام بارشان می کنند.آنها هم این هالویی را به حدکثر رسانده و به ایران پیشنهاد داده اند برای اینکه کرامت شما حفظ شود می توانید سانتریفوژها را نگهدارید فقط باید پریزش را از برق بکشید!
گل گفتی دلقک جان!من بی دین با تمام وجود دعا میکنم برای این دیدار.
به امید دیدار !
جناب ناشناس لب مطلب را گفته اند، همه داستان را با زیبایی به خلاصه گفته اند. درود بر این دوستمان
سلام تیمسار،واقعیت این است که شبکه در هم تنیده و همه جا تنیده قدرت در داخل کشور طوری نصب و گسترش یافته که اجازه هر گونه نمایش مدرن و سازمان یافته از روحانی که جبهه خارجی این شبکه در ارتباط با جهان بیرونی است، را میگیرد.اینطور به نظر میرسد که تا در داخل این شبکه قدرت به یک انسجام و وحدت نظر نرسند،امیدی به بهبودی در روابط خارجی نیست چون بقای این شبکه قدرت در وجود یک دشمن خارجی خلاصه شده در تمام این مدت ۳۶ سال. قبل از اینکه یک اتفاق مبارک و بزرگ در جبهه خارجی داشته باشیم، بایستی یک اتفاق خیلی بزرگتر و غیر قابل باورتر در داخل را شاهد باشیم که پیش زمینه آن است.پس فعلا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد چه اوباما و روحانی با هم خوش و بش کنند و چه نکنند و در بر همان پاشنه خواهد چرخید که ۳۶ سال است میچرخد و حسابی هم آب بندی شده و جا خوش کردهاست ، فقط این عمر گران است که دارد میگذرد.
من هم امیدوارم این احوال پرسی انجام شود. چرا که این از خصایص ماست که در صورتی که با کسی قهر هستیم حتی اگر دلایل اولیه قهر ود شمنی از بین رفته و به تاریخ پیوسته باشد کسر شانمان می شود که با طرف مقابل یک کلام صحبت کنیم ولی همین که با وساطت کسی به روبوسی ختم شود دیگر کسی جلودارمان نیست. در مذاکرات صلح ایران و عراق پس از پایان جنگ میز مذاکرات به صورت مثلث بود تا طرفین رو در روی هم نباشند ولی پس از چند جلسه احسساسیت ها ار بین رفت.
لئونید مسکوویچ:
می خواهم به عنوان یک منبع مطلع :) عرض کنم سلام و احوالپرسی اوباما و روحانی از طرف مقامات عالی نظام بلا اشکال دانسته شده است و احتمالا انجام خواهد شد اما دستاوردی نخواهد داشت مگر اینکه توافق هسته ای به نتیجه برسد و زمینه دیدار رسمی دو طرف را فراهم کند. ضمنا امروز یک سیگنال قوی از طرف ایران برای همکاری با غرب صادر شد خوب فکر کنید...بله حمله موشکی و هوایی آمریکا به سوریه و عدم اظهار نظر رسمی مقامات ایرانی نتیجه تداوم چنین حملاتی به موازات سرکوب داعش زدودن باقیمانده مشروعیت اسد و کنار رفتن نهایی او خواهد بود.
تیمسار اگه آنلاینی بزن شبکه یک. برنامه ای است درباره نقش ارتش در جنگ. یکی از امیرهای ارتش داره حرف میزنه. شاید برایتان جالب باشه.
لیونید فازت چیه . روحانی امروز سیاست دوگانه آمریکا را به باد انتقاد گرفت . درضمن جهت اطلاع روحانی تهدبد شده در صورت حرکت نا متعارف دستور برگشت پرونده هسته ای از وزارت خارجه به شورای امنیت ملی داده میشه.
ناشناس ساعت ۳:۲۲، فاز لئونید رو نمیدونم ، فقط میدونم که تو ج.ا شلوار همه از اون بالا بالاییه تا سطح وزیر و وکیل و مدیر کّل سر زانوشونه، هر غلطی که روحانی بکنه برای اینه که اونا بتونن یه ذرّه شلواراشونو بالا بکشند.تهدید چیه برادر. اگه جایی شنیدی یا دیدی، دارند فقط زر مفت میزنند دور از جون شما.
ظاهرا تصمیم بر این گرفته شده بعد از سفر نیویورک مفاد پیشنهاد تازه مبنی بر قطع آبشارهای اورانیوم مد نظر گرفته شده و مدل توافق موقت اینبار نیز به صورت کوتاه مدت 6 ماهه با قابلیت تمدید مورد بحث کارشناسی قرار گیرد . اهدف 1.سنجش راستی آزمایی جدی طرفین 2. تحلیل بردن تندروان هر دو کشور و پرهیز از شک حاصل از توافق جامع سریع . 3. آماده سازی افکار عمومی دوکشور و شیوخ منطقه و رژیم اشغالگر قدس
4. درخواست طرف آمریکایی برای کاهش ریسک یک توافق از طریق مطالعه فید بک پروژه و کارشناسی عملیاتی .
ضمنا طولانی شدن مذاکرات اتمی این امکان را به تیم وزارت خارجه آمریکا داده تا بدور از کانال های غیر مستقیم امکان مذاکره بر سر امور امنیتی و سیاسی با ایران را بعد از 3 دهه پیدا کند.
اما مهمترین رویداد در بین اخبار مربوط به حمله کشورهای غربی به داعش گم شد .مبارزین زیدی حوثی یمن در این هفته موفق شدند تا کنترل پایتخت را بدست بگیرند و پیام مهمی از جمهوری اسلامی به عربستان داده شده تا از ماجراجویی منطقه ای دست بردارد در غیر اینصورت این دومینو ادامه پیدا خواهد کرد و موج جدید نا آرامیها اینبار کشورهای حاشیه خلیج فارس علی الخصوص بحرین و مناطق نفت خیز شیعه نشین عربستان را درخواهد نوردید.
طنز
این روحانی از بچه گی دلش می خواست وکیل بشود ولی بجایش آخوند شد! بعد هم دید که هنوز آرزوش برآورده نشده پس اسم خود را گذاشت حقوقدان. من حقوق دان هستم و سرهنگ نیستم! وقتی می خواست بیاید گفتیم کار تمام است مشکل ما را فقط یک حقوق دان می تواند حل کند.ولی آب از آب تکان نخورد.از این دیوار صدا شنیدی از او هم شنیدی. فله فله اعدام کردند, حصر را ادامه دادند, خامنه ای زر مفت زد.خیر غیرت یوخ! ولی دیروز ناگهان آقای حقوق دان در کسوتی روحانی و در مقام قاضی عرش و فرش با چکش بر روی میز سازمان ملل کوبید و گفت حمله آمریکا به داعش غیر قانونی است!!!و من بعنوان یک حقوقدان نمی توانم مراتب تاسف خود را از زیر پا گذاشتن قانون اعلام نکنم.یک نفر پرسید بریده شدن سر دو آمریکایی را چه نظری دارید؟ حقوقدان بادی به غبغب دادند و گفتند من سرهنگ نیستم و حقوقدان هستم. در مسائل نظامی اظهار نظر کارشناسانه نمی کنم.
ارسال یک نظر