آیت الله هاشمی رفسنجانی در جدید ترین ملاقات خود با مردم لرستان اظهار داشته است:
وی افزود : حال اگر شخص یا گروهی به واسطه تقصیر یا تصمیمات غلط عامدانه خود، به فرد یا جمعی ظلم کردند و یا حقی ضایع شد علاوه بر توبه به درگاه خداوند، باید در جهت احقاق حقوق ضایع شده نیز اقدام کنند.چنین معلوم است که مخاطب این بار هاشمی رفسنجانی نیز جز شخص آیت الله خامنه ای و یاران تندرو و خرابکارش نیست. زیرا او هیچگاه خودش را در حد و اندازه های احمدی نژاد پایین نیاورد و همواره تأکیدش به مقام رهبری بود و است و تکرار می کرد و می کند که بدون چراغ سبز خامنه ای امکان جولان احمدی نژاد و این همه خسارتی که بکشور وارد شد نبود. ضمن اینکه احمدی نژادیسم دیگر موضوعیت ندارد و او قدرتی برای جبران مافات هم ندارد. هاشمی حالا با پذیرش و تأیید ضمنی پشیمانی و توبۀ خامنه ای بدرگاه احدیت از او می خواهد که این توبه را از قوه بفعل در بیاورد و با عدم سنگ اندازی در مقابل رییس جمهور منتخب ملت اجازه بدهد که او مقداری از آلام بی کفایتی مشترک 8 سال اخیر را جبران کند. این موضوع از آن جهت هم اهمیت دارد که در آستانۀ تشکیل نشست سالیانۀ خبرگان رهبری هستیم و بطور قطع یکی از داغ ترین محرمانه های چند نشست اخیر این فقیهان پیر چالش ها بر سر تداوم مشروعیت رهبری خامنه ای بوده است. هاشمی بخبرگان هم پالس می فرستد که مشکل اصلی که استراتژی غلط خامنه ایست هنوز خودنمایی می کند و گمان نکنند که با تعویض احمدی نژاد خطر کاملاً برطرف شده است.
2- اینک دیگر راحت تر هم می توان رمزگشایی کرد از رفتار آیت الله خامنه ای در برابر احمدی نژاد که با اینکه به او اهانت مستقیم کرد و تمام اصولگرایان در دفاع از زعیم به احمدی نژاد پشت کردند خود خامنه ای هیچگاه دست از پشت احمدی نژاد بر نداشت. و نه تنها حمایتش کرد بلکه:
الف- در پایان کار دولت احمدی نژاد آن جلسات و نمایش های تجلیل و تکریم را دستور داد چه در حضور و بیت خودش و چه در صدا و سیما و ده ها جلسۀ بزرگداشت و جایزه دادن های یکی بدیگری در بخش های مختلف حکومتی و دولتی. تا جائیکه ناظر بیرونی و بی خبر می توانست اینطور برداشت کند که ایران واقعاً دارد با خدمتگزاری بی نظیر و پدیدۀ هزارۀ سوم وداع می کند و نه با پیامبری متوهم و خرابکار و ویرانگر بنام احمدی نژاد.
ب- و در همین جا باید جستجو کرد پاسخ این سؤال را که چرا در پروندۀ بیمه نام رحیمی حذف شده است و از قراین پیداست که خامنه ای اجازه نخواهد داد هیچگاه به حیف و میل ها و دزدی ها و خرابکاری های دورۀ احمدی نژاد و یارانش در هر سطحی هم رسیدگی شود.
3- یک توضیح ضروری را هم بدهم در مورد هجویه ای که حسین قدیانی معروف نوشته است در کیهان و چنان بدون رفرنس و بی سر و ته است که نه تنها خوانندۀ عادی متوجه ضمیر مرجع نوشته نمی شود بلکه هواداران تیفوسی آیت الله خامنه ای و سربازان زیر دست حسین قدیانی هم متوجه منظور نویسنده نشده اند. آن نوشتۀ چرند و هجو با عنوان "حالا از اپوزیسیون عذرخواهی کنید" واکنش سراسیمه و مستأصل حسین قدیانی به نوشتۀ چند روز پیش من با عنوان "توبۀ اصولگرایان خوب بود مشروط بر اینکه خامنه ای هم توبه اش را علنی کند". اما از آنجائیکه قدیانی نه به آدرس نوشته اشاره کرده و نه می توانسته از مطلب من نقل قولی بیاورد باعث سردرگمی مخاطبانش شده زیرا تقریباً بغیر از خود قدیانی و من متوجه منشاء عصبانیت و ترس قدیانی نمی شویم.
4- این توضیح از این جهت مفید است که اولاً اگر خوانندگان مشترکی داریم به لینک مطلب اصلی راهنمایی شوند و ثانیاً مهمتر اینکه بشما آدرس بدهم که استیصال و سرگیجۀ بدنۀ حزب اللهی آیت الله خامنه ای تا چه حد جدی و خوشحال کننده است. البته این موضوع را در دلداری هایی هم که سران حزب اللهی های بیچاره بخودشان و به نیروهای تحت امرشان می دهند این روزها - دنیای مجازی و نوشتاری پر از چنین واکنش های انفعالی و ترس خورده ای است - می شود تعقیب کرد و خدا را شاکر شد که گویا بالاخره عقل و منطق بر چماق و عربده در حال چیره شدن است. یا...هو
۲ نظر:
دلقك عزيز. اين بار نيز دست بر نقطه حساسي نهاده ايد و به تعبير و تفسير سخنان رفسنجاني در لرستان نشسته ايد. من شخصا از رفسنجاني متنفرم و وي را در بسياري از موارد مسبب اوضاع كنوني ايران مي دانم و ليكن نميتوانم پنهان كنم كه در زمينه سياست وي راتحسين ميكنم و واقعا وي را در ميان آخوندها زيركترين و رندترين آنها ميدانم كه واقعا به چم و خم سياست در جهان آگاهست و جهان بيني لازم را براي چنين كاري داراست.
رفسنجاني زيركترين آخوند سياستمدار ايرانست و بالطبع خطرناكترين و پيچيده ترين آنها.
اين بار نيز وي در سخناني دوپهلو عملا با شرايط بوجود آمده به مخالفت برخاسته و در لفافه وضعيت امروز ايران را ناشي از خامنه اي مي داند.
رفسنجاني به خوبي از اوضاع آگاهست و به روشني مي داند كه خواب بدي براي ايران و ايرانيان در راهست و بخاطر نجات اين حكومت كه خود از بنيانگزاران اصلي آن بوده حاضر به مماشات و مصالحه با تمامي دنياست.
رفسنجاني براي نجات كشور از اين وضع حتي حاضر به مصالحه با شيطان و فروش تمامي باورهايش است و به عبارتي آخوندي عملگرا و واقع بين است.
او بخوبي ميداند كه تمامي دستاوردهاي نظامي جمهوري اسلامي كه آخوندها در پشت آن موضع گرفته اند فقط و فقط مصرف داخلي دارد و با اولين يورش تمامي آن فرخواهد پاشيد و سعي در نجات آن چيزي دارد كه به آن وابسته است ولي افسوس و صد افسوس كه حرفهايش در صداي مهيب نظاميگري پوشالي باند خامنه اي و بيت رهبري محو گرديده و هرچه نيز تلاش ميكند راه به جايي نمي يابد.
رفسنجاني به خوبي آگاهست كه نظاره گر آخرين روزهاي جمهوري اسلامي است و تنها راه نجات را آشتي ملت و حكومت ميداند وليكن افسوس كه بسيار دير شده.
سلام تلخک
یک امیدواری دیگر ، نگاه منتظرانه رفسنجانی است به توده مذهبی و یخ زده که این روزها یخشان در حال آب شدن است و رفسنجانی مجبور است تا بیدار شدن آنان از خواب زمستانی صبوری کند؛ گرچه وقت هم بسیار کم است.
برای نمونه افرادی را می بینم که در انتخابات رأیشان با جلیلی بود و از رأی آوردن روحانی بشدت ناراحت بودند، اما اکنون با شروع دولت جدید و متانتش و مقایسه آن با هوچی گری های احمد نژاد گویا در حال بریدن از تفکر سابق خود و باور واقعیت و تحسین دولت تدبیر و امید هستند.
یکیشان به خود من گفت این روحانی کجا بوده و چرا ما از او غافل بوده ایم. گفتم اجازه بروز و ظهور به روحانی و هزاران بهتر از او نمی دادند.
ارسال یک نظر