The Foundation of Perth 1829 |
2- بعد از اینکه علی لاریجانی و برادر کوچکترش رحمانی فضلی و مصطفی پورمحمدی را و گویا بدون هرگونه چکاپی از سوی روحانی وارد کابینه کردند؛ و در مقابل به تعهد خودشان در گذراندن همۀ کابینه از صافی کدر و تیرۀ مجلس وفا نکردند و روحانی را شرمندۀ جامعۀ فرهنگیان و جوانان و دانشگاهیان و البته اصلاح طلبان حامی اش نمودند؛ دیگر نیازی بهمان ریای اولیه هم نمی بینند و دارند آماده می شوند که روحانی و دولتش را از هرگونه اصلاح استراتژیک در حوزه های سیاسی عقب برانند.
3- دیروز دو برادر از سه برادر سیاسی لاریجانی حرف زده اند. جواد لاریجانی تصویری خنثی و گماشته از روحانی ارائه داده است و او را مناسب ترین فرد برای دوران "پسا فتنه" معرفی کرده است. و معلوم کرده است که نگاه اصولگرایان بروحانی کاملاً ابزاری و برای گذشتن از مرحلۀ سخت رکود و تهدید و خطر موجودیت جمهوری اسلامی است و او را آدمی در اندازه های تغییر چاره ساز در مناسبات قدرت در اختیار اصولگرایان ارزیابی نمی کنند.
4- اما سخن مستقیم تر را علی لاریجانی در شروع جلسۀ دیروز مجلس زده است و بتصریح به کابینۀ روحانی اخطار کرده است که در گزینش معاونان و مدیران ارشد وزراء دقت لازم را بکنند و بتلویح مشخص کرده است که منظورش عدم استفاده از اصلاح طلبان نشاندار است. البته فروپاشی فراکسیون تحت امر لاریجانی و انشعاب آن به سه دستۀ کوچکتر (تعدادی به فراکسیون حداد و پایداری پیوسته اند. عده ای تحت عنوان حامیان دولت انشعاب کرده اند و دستۀ سومی که دیگر تأثیر گذار مؤثر نخواهند بود تحت عنوان پیروان ولایت لاریجانی ماده اند) تقسیم شده اند تا سه وزیر کلیدی و بازماندۀ روحانی با دشواری های بازهم بیشتری مواجه باشد در هنگام معرفی.
5- اما آنچه که رحمانی فضلی در گفتگوی گزارش ویژۀ اخبار تلویزیون گفته است تمام تهدیدهای لاریجانی ها را هم تحت فراموشی قرار داده و تبدیل بشوکی عظیم به حامیان نخبگانی حسن روحانی شده است. تا جائیکه یکی از حامیان جدی و پروپاقرص روحانی دکتر صادق زیبا کلام (اینجا) با قلمی که مطلقاً پژمرده و بی نشاط و افسرده است تعریضی کوتاه نوشته به سخن وزیر کشور دولت اعتدال و کلافگی اش از این فاجعه را درز گرفته است.
6- آنچه که باعث این شوک بزرگ شده است اما نه مخالفت رحمانی فضلی با توسعۀ سیاسی و از این قبیل حرف های "بما نیامده" است که کاملاً قابل انتظار بود. بلکه مشکل آنجایی بوده است که رحمانی فضلی خودش را در قوارۀ یک کودن سیاسی تمام عیار و بدون کمترین ارتباطی با دانش سیاسی و دنیای امروز معرفی کرده است. و به این ترتیب نه تنها پنبۀ وزارت خانه اش را در همین ابتدا زده است بلکه مهمتر اینکه عرق سرد شرم به پیشانی حسن روحانی نشانده است که مدعی بود و است مدت دو ماه چندین کار گروه و با ده ها زیر گروه و کمیته مشغول ارزیابی وزیران بوده اند و در انتها نیز خودش با تک تک وزرای معرفی شده بحث مفصل کرده است. حالا چگونه شخصیتی نه مهمتر و مستعد تر از دیگر یار جانی و خزانه دار صدا و سیمای علی لاریجانی (مرحوم کردان) توانسته با این همه بررسی همه جانبۀ ادعایی رییس جمهور ِ "هاشمی رفسنجانی و خاتمی" به بالاترین سکوی سیاست و امنیت و توسعه و تزکیۀ کشور صعود کند همان پرسشی است که نخبگان حامی روحانی را بشوک فروبرده است.
7- او گفته است احزاب در جمهوری اسلامی باید در مسابقۀ خیرات با هم مسابقه بدهند و از تعریف ماکیاولیستی احزاب غربی بری باشند. این حرف سال ها قبل از زبان عسگر اولادی و بادامچیان و رفیق دوست و ترقی و ... - هنگامی که فقط سواد شش کلاسۀ خودشان را داشتند و هنوز استاد و دکتر و پروفسور و ... نشده بودند. حالت تهوع دارم - شنیده شده است اما وقتی از سیاسی ترین وزیر دولت امید و تدبیر شنیده می شود که حتی نمی داند تعریف ساده و همه فرهنگی حزب را چیست و بدون کمترین شناختی از فیلسوفی بدرخشندگی ماکیاول - در زمانۀ خودش و بی ارتباطی به دوران مدرن و پدیدۀ حزب - را ملکوک می کند؛ و با دنیای غیر از اعراب بدوی کمترین قرابتی و آشنایی ندارد چه باید کرد. یا...هو
۱۱ نظر:
دلقک غزیز تعجبی ندارد همواره ایرانیان در دبه کردن قهرمان بودن واینکه حالا کمی زود است مشکلی ندارد ونه تنها لاریجانی ها بلکه سایر چماقداران هم خط ونشانهایشان را خواهند کشید البته روحانی خود روباهی بس مکار است واموزه های امنیتی که در این 34سال یاد گرفته حتما به درداش خواهد خورد یادمان باشد که کروبی را در پارکینگ مجلس وقتی رئس بود کتک زدند همین لاریجانی را در قم با مهر نماز زدن وهلیکوپتر معروف احمدی نژادهم که دیگر هیچ پس باید منتظر جدال این اقایان باشیم
تيمسارجان ما نسل جديد زير دست همين اشخاص بزرگ شديم. از اغلب مدير و معلمان مدرسه گرفته تا حتي بعضي دانشگاهيها.
من هم نگاه تحقيرآميزي به اين اشخاص داشتم. اشخاصي كه يك سري حرفها فقط لق لقه زبونشون و سرپوشي ايدئولوژيك براي حفظ منافع و داشتههاي حقيرانه و كوتاهمدتشون هست و بلايي كه در پي اون سر مملكت بياد براشون اهميتي نداره. اغلب حتي ريشه خيلي از حرفهايي رو كه ميزنن نميدونن از كجا هست. مثلاً همين ايدئولوژي حاكميتي فعلي كه محصول تركيب يك سري مباحث منسوخ شده ماركسيستي، رسوبات روشنفكري بيمار دهه چهل و پنجاه، و البته يك سري مضامين دستچين شده ديني هست. فقط اين صحبتها رو دائماً تكرار ميكنن.
شما به هر حال در عين اينكه گريزي گاهاًعامهفهم به مباحث كلي، جهانشناختي، اپيستموژيك و ... ميزنيد اما بيش از هر چيز تحليلگر مسائل روزمره سياست هستيد.
براي من اما اين شكستهاي كوتاهمدت مثل نمونهاي كه امروز اشاره كردين شخصاً خيلي برام اهميت نداره. فقط اميدوارم اقتصاد ايران نجات پيدا كنه و اقتصاد بازار آزاد توي ايران نهادينه بشه. به تبع اين تدريجاً همه سنگرها رو ميتونيم بعدها فتح كنيم.
من فقط زماني جيغم درخواهد اومد كه نظاميها نخوان از اقتصاد بيرون برن يا نهادهاي «انتصابي-نظامي-ارتجاعي» كه توان موازيكاري دارن نذارن سياست خارجي كشور اقتصادمحور بشه.
اصلاً چه بهتر اصولگرايان در بعضي زمينهها كه چندان ربط به اقتصاد پيدا نميكنه احساس پيروزي بهشون دست بده بلكه دور و بر اقتصاد كمتر پيداشون بشه و سنگاندازي نكنن. بذاريم فعلاً دلشون به اين خوش باشه كه چندتا دانشجوي ستارهدار بختبرگشته ما نميتونن به دانشگاهها برگردن، مردها و زنها از دو تا در مجزا وارد دانشگاه ميشن، دانشآموزهامون تا يك مدت ديگه همين مهملاتي كه اونها ميخوان بهشون آموزش داده بشه و ... .
مطمئنم روزهاي موعود بالأخره ميرسه. اميدوارم مثل رشيد اسماعيلي قبل از ديدن اون روزها نميرم.
سلام تلخک
استاد فکر نمی کنی لاریجانی برای مجاب کردن تندروها این حرفا رو زده ولی ته دلش با روحانیه.
یادت میاد لاریجانی اولین کسی بود که قبل از شمارش آرا به میرحسین تبریک گفت و تا این اواخر هم چوب ساکتین فتنه مثل شمشیر داموکلوس بالا سرش بود و اصلا چرا سخنرانی 22 بهمنش رو به هم زدن؟!
من فکر می کنم که ما باید به کم کاری خودمون گیر بدیم . ببینید تندروها که انتخابات 92 نشون داد سقف رأیشون 4 میلیونه چطور با سر و صدا همه رو مرعوب می کنن و تونستن خودشونو به عنوان غالب به ما قالب کنن اونوقت ما که بیشماریم هنوز نتونستیم به اونا بفهونیم که بابا تو انتخابات 92 مارأی آوردیم نه شما.
خوب تا وقتی جو اینجوریه ؛ طبیعیه که امثال لاریجانی هم خودشون همراه این اکثریت دروغین (تندروهای اقلیت ولی پرسروصدا) نشون بدن.
تيمسار عزيز. به وجود آمدن اين وضعيت از قبل هم قابل پيش بيني بود. دليل انتصاب روحاني فرونشاندن نارضايتي داخلي از يكسو و اميدوار نمودن غرب از سوي ديگر جهت خريدن وقت بود.
موضوع دوم كاملا منتفي شده چون برخورد سرد غرب با قضيه و بي ميلي غرب در شروع مذاكرات مشخص نمود كه دراودسته نظاميان حاكم بر ايران وبيت رهبري دير به فكر افتاده اند و شرايط بين المللي آن نيست كه آنها تصور مينمودند.
با اشتباه انتحاري بشار اسد در به كاربردن سلاح شيميايي در سوريه و اجماع بين المللي در برخورد با رژيم سوريه و از طرفي پيام سلطان قابوس و سفر معاون سياسي سازمان ملل كه مظمئنا وي نيز حامل پيامهايي است براي جمهوري اسلامي درخواستهاي غرب و آينده پيش رو را روشن نموده و كاملا معلوم شده كه حناي روحاني و خوش سخن بودن ظريف به درد شرايط امروزي نميخورد.
پس تنها كاربرد روحاني در استفاده داخلي و دلخوش كردن مردم خواهد بود و دوباره بازي موش و گربه بازي رهبري و خاتمي در هشت سال پيش .
به نظر ميرسد از روزهاي گذشته تغييراتي محسوس در سياست آمريكا و اروپا در خاورميانه مشاهده ميشود و چنين برمي آيد كه دكترين ريگان دارد جاي دكترين اوباما را ميگيرد و فشار همه جانبه هم جمهوريخواهان و هم دموكراتها بر اوباما وي را مجبور به تغيير شرايط بازي نموده است.
مطمئن باشيد روحاني و دارودسته اش مناسب شرايط جديد نيستند چون در دكترين جديد نتايج از پشت ميز مذاكره بيرون نمي آيد بلكه در ميدان نبرد حاصل ميشود.
هنوز کمی احتیاط می کنم راجع سلاح شیمیایی از جانب اسد. و به اندازۀ شما غرب را خروس خوان دهۀ 1980 میلادی ریگان نمی دانم و امریکای اوباما و انگلیس کامرون خسته تر از آنند که خیلی راحت خطر بکنند. و تحرک شان در فرستادن دو ایلچی به ایران هم نشان می دهد که دارند ارزیابی می کنند که چقدر می توانند روی دولت جدید حساب کنند. باید کمی صبر کرد تا اطلاعات پخته تری به بازار بیاید.
ف ایرانی جان. من هم مثل شما فکر می کنم و انتقادم به بخش سیاسی و اجتماعی کابینه هم از منظر "موفقیت در اقتصاد" است. ربط خیلی خیلی زیادش را اگر فرصت کردم فردا در یک مطلب جدا می نویسم. یا...هو
گویی "ماکیاولی" صحیح باشد نه "ماکیاول!"
درست می گویی کاشی شجاع! این یای نسبت فارسی خراب کاری کرده و عادت داده زبان و قلم ما را به سهل انگاری نام های خارجی که با "ی" تمام می شوند. بهرحال نکته سنجی ات قابل تشکر است. یا...هو
موضوعی که مدتیه فکرمو مشغول کرده و فکر نمی کنم از دید شما پنهان مونده باشه،تغییر تیپ صورت دو تن از مهمترین دستیاران روحانی ، یعنی ظریف و اسحاق جهانگیری ست.
این دو فرد که قبلا یا ریش میگذاشتند یا ته ریش؛به شکل عجیبی در دولت جدید می بینیم که اصطلاحاً "ریش پروفسوری" گذاشته اند و این امر نه تنها در جمهوری اسلامی برای مسئولان رده بالا ، رایج نیست ، بلکه بسیار توی ذوق میزند و خنده داره.
اگر وقت دارید پاسخی کوتاه در جواب همین نظر بگذارید/متشکر:)
بنظرم مقداری از این تغییرات طبیعی است. مثل فرق هنگام توی خانه بودن و مهمانی و اداره و ... رفتن. خود روحانی هم ریشش را کوتاه تر و مرتب تر از سابق نگه می دارد. اما از جهت فرم ریش بنظرم تغییر بیشتر اعتقادی و ایمانی است. به این معنا که ریش ظریف و جهانگیری و خیلی های دیگر ریش نشانۀ حلال و حرام شرعی و نشانۀ مذهبی بودن نیست. زیرا اینان همگی از کم تا زیاد از حکومت ایدئولوژیک شرعی به لیبرالیسم و حکومت عرفی رسیده اند. اصولاً بنظرمن بغیر از دوگانۀ یا ایدئولوژیک یا لیبرال انتخاب دومی در مقابل بشر نیست. اما آقایان برای اینکه برای جلوگیری از هیاهوی شریعتمداران و بدلیل ایمان مذهبی خود نیمی از هر کدام را برداشته اند که هم مد است و هم پیام های پارادوکسیکالی را می تواند بفرستد. بقول اصلاح طلبان خوانش ریش پروفوسوری با تکیه بر هرمنوتیک و قرائت های مختلف. یا...هو
دلقک چی پدر کشتگی با اصلاح طلبان داری که هر طرف میری راه به راه یه کف گرگی حواله ی آنها می کنی؟! دیواری کوتاه تر از اصسلاح طلبا پیدا نکردی؟
با سلام
1. در خصوص وزیر کشور و از او مشخص تر وزیر اطلاعات . ابن دو از روز اول مشخص بود که در قد وزارت نیستند و روحانی برای معاونین آن ها برنامه دارد . در حالی که نمای وزارت خانه اصول گرایی است . به قولی عالی جناب سرخ پوش و عالی جناب خاکستری پوش
2. در سیاست خارجه امریکا بنا بر سازش ندارد و اصولاً مسئله اتم نیست . روز روز جنگ است . به قول خودشان
Let the Gun do the talking
3. در اقتصاد اوضاع خیلی خراب تر از این حرف ها است . پذیرش دلار 3200 تومان و بنزین 3000 تومان بهترین حالتی بوده که روحانی و کابینه اش متصور بوده اند که این قیمت ها هم به زودی سقوط خواهد کرد .
ارسال یک نظر