۱۳۹۱ اسفند ۱۴, دوشنبه

در خواست از آمنۀ بهرامی عزیز برای یاری به کابوس دختران شین آباد!



1- چند روز پیش بود که آخرین تصاویر جان بدر بردگان از حادثۀ پیرانشهر را دیدم بر روی بقایای شان در کراهت زخم بر چهرۀ نوگلان و ژرفای درد بر رخسار افسردۀ پدران و مادران شان. اما هر چه با خودم کلنجار رفتم که شما را هم در جریان قرار بدهم جرأت نکردم از سنگینی تصاویر محزون دخترکان.

2- اما امروز که خامنه ای را دیدم سرخوش و یاوه خوان در جمع عده ای گمنام و مزدور - اما با عنوان دکتر - که دارد  بر جدیدترین کشف استالینیستی اش در مورد "الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی" هذیان می بافد و گزارش رییس این تشکیلات مأمور "اختراع دوبارۀ چرخ" را شنیدم به محضر بت اعظم و فهمیدم که این مرکز بیهوده تر از همۀ بیهودگی های تاکنون خامنه ای 28 - بلی درست متوجه شده اید بیست و هشت را - اندیشکده! دارد با رییس و کارمند و تشکیلات و حالا نخور کی بخور؛ دیگر بار مطمئن شدم که نه از دلارهای نفتی آن پسر(محمود احمدی نژاد) و نه از درآمد های بدون حساب و کتاب صدها بنگاه و بنیاد و شرکت و کارخانه و سهم امام و پول ها و طلاهای نذری امام رضا و 30000 امامزاده و الا ماشاءالله این پدر (آیت الله خامنه ای) سهمی و رنگی تعلق نخواهد گرفت به این پوست های جزغاله شده و نفس های به تنگی افتاده؛ تصمیم گرفتم که از آمنۀ بهرامی درخواست کنم برای یک مسئولیت اجتماعی که جز او از هیچکس دیگر ساخته نیست بپا خیزد و اقدام کند اگر نکرده تا کنون.

3- آمنه جان حرف زدن با تو خیلی راحت است؛ و چون مدرن و بی نقاب هستی نیازی به پیچاندن کلمات نیست. می دانم که چه کشیده ای و چه می کشی و هنوز هم خودت سخت تحت درمانی. اما آمنه اگر دستی بالا کنی و فقط نام عزیزت را بر بالای یک استمداد طلبی جهانی قرار بدهی برای این بچه ها یقین می دانم که هزاران پزشک با شرف و انسان های بماهو انسان در جوامع مدنی دنیای پیشرفته خواهند داوطلب شد برای ترمیم آسیب های شدید این بچه ها. از ساز و کارش نمی نویسم که حوصله سر نبرد. زیرا خود تو و انسان های شریف ایرانی در لباس فعالان مدنی و حقوقدان و فعال حقوق بشر که با تو در تماس هستند خیلی ساده می توانند چنین فراخوانی را با یشترین امکان موفقیت سامان بدهند. خواهش می کنم آمنه خانم بهرامی. یا...هو

۶ نظر:

ناشناس گفت...

اینها تو ایران به رهبری آیت الله خامنه ای به این روز افتادن.. رهبر مسئولیت جان ناموس یکایک مردم داره... نمیدونم این تصاویر می بینه چه حالی میشه...

ناشناس گفت...

zendeh bashi azizam, dastat dard nakonad ke marham ba darde asib-didegane mihaneman hasti

ناشناس گفت...

شاید بیربط باشد مثلی که میزنم وقصددفاع ازکسی را ندارم.میگویند نقاش بزرگ اماتهیدستی درانگلستان روزی دهها مهمان لرد وکنت ودوک و....باعیالاتشان مهمان نقاش ما بودندن وهمه به به وچهچه میکردندودراینموقع طلبکاران باپلیس سررسیدند ونقاش را بخاطر50پوندبدهی بازداشت کردندوبردند مهمانی بهم خورد وچندروزبعدپلیسی یادوستی ازنقاش پرسید اینهمه دوست ثروتمنداگریکی شان فقط یک تابلو ازتومیخرید قرض را پس میدادی ویک دوسال هم بی دغدغه زندگی میکردی چه میشد؟نقاش گفت باور کن ادمهای نازنینی اند فقط عقل شان نمیرسد ومنهم گله ندارم وبازهم ازانها پذیرایی خواهم کرد .همه چیز را ازچشم خامنه نبینیم این دیگرانند که باید عقلشان برسد ویاداوری کنند بودجه ای بخواهند مخصوص اینکار .دولت مجلس بهداشت وحتی مسئولین شین اباد .منتهاهیچ کس بفکرنیست .من شخصا"بیمارم واین عکسها راکه می بینم چنان خراب میشوم که اگرکسی ببیند فکر میکند ادا در می اورم ووقتی میگویند چته میگم معده ام درد میکند ...حالا چکار کنیم فیسبوک را شلوغ کنیم ؟ ؟؟ یامنتظر این خانم امنه باشیم .ایا ایشان ازدرخواست شما با اطلاع است ؟بله تیمسار خیریه های خارجی وجراحان وبیمارستانهای مجهزشان شاید کاری از دستشان بیاید . ازیاد اوریت ممنونم راستش پاک فراموش کرده بودم چون بار اول عکس ها راندیدم جز همانی که فوت کرد ....لکلک

Dalghak.Irani گفت...

می خواستم این توضیح را در متن بنویسم که فکر کردم شلوغ می شود و لینک می سوزد و خوانندۀ رغبت خواندن نمی یابد و در نتیجه تعداد کمتری وارد موضوع می شوند. هرچند با این همه هم لینک سوخت و یک پنجم مطالب سیاسی در پیتی هم علاقه مند پیدا نکرد. پس اینک توضیحم را می نویسم تا سیاست نکبت انصافم را لجن مال نکند در پاسخ به لک لک هم.

می دانم که در قوارۀ کشورهای فقیر و عقب مانده به این بچه ها رسیدگی شده است. بلکه هم کمی بیشتر در قالب دیه و هدیۀ وزیر و امام جمعه و برخی خودشیرینی ها از سویی و فرصت طلبی ها از جانب دوم و خیرین محلی از طرف سوم اما مشکل این دخترها و بویژه آنانی که در عکس پیدا هستند با این رسیدگی های معمولی و حتی کمی چربتر از قانونی حل نمی شود. زیرا علاوه بر هزینه های بسیار سنگین جراحی های پی در پی ترمیمی امکانات بیمارستانی و جراح و تکنولوژی های مختلف شاخه های پزشکی نیز مزید بر علت است. حالا این را هم اضافه کنید که برخی از پدر مادران این بچه ها دچار انواع و افسام فقر هم هستند از مادی تا فرهنگی. و دیده شده است گاهی که حتی همین پرداخت های مختصر به خانواده ها در جای دیگری و بضرورت غیری هزینه شده یا می شود. زیرا این دخترکان خودشان عقل رس نیستند و برخی والدین شان هم ممکن است مشیت خداوند و طبیعت و ... را جلو بیاندازند و به وضع فرزندشان راضی بشوند.
منظورم از یادآوری کمکی فراتر از معمول کشور فلک زده مان است که در ضمن والدین قادر به دخل و تصرف نشوند و مستقیم فقط برای مداوا و جراحی بچه ها صرف شود. اینکه آمنه می داند و چگونه با خبر می شود من تضمینی ندارم و وظیفه ام را انجام داده ام و امید وارم که باعث حرکتی هم بشود. انشاء الله یا...هو

ناشناس گفت...

باسلام.بله تیمسار عزیز سوختگی بامرضهای دیگر فرق دارد.مخصوصا" صورت انهم دختر بچه هاوکلا"بچه ها ..یک لکه کوچک روی گردن خواهر من ازسال 59 تا الان خوب نشده .اصلا"مشخص نیست.ولی 20ساله قرص اعصاب میخوره .تازه در15 سالگی 50 تا خواستگارداشت وازکلاس اول دبیرستان تالیسانس رو درخانه شوهرخواند.همه دوستش دارند.منتها جای سوختگی روی عصب بوده.شکلش مثل بریدگی چاقو4-5 سانتی هست.حالا این بنده های خدا چه زجری می برند خدا میداند . اینها را باید از خانواده بگیرند وحداقل5سال خارج باشند .روانکاو وهزار و غصه وقصه این وسط هست .ادمهای مالدار هم فقط بلدند پول زیر لبه پتوی حضرات علما بگذارند و. اهن تلپ بکنند.مخلص شما لکلک

ناشناس گفت...

لعن ونفرین بر این حاکمان. امیدی هست؟