۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه

محسن هاشمی و تلاش برای "گاد فادر" سازی از هاشمی رفسنجانی!

Allegory of Isabella d'Este's Coronation


1- آیت الله خامنه ای احکام اعضای دورۀ جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام را ابلاغ کرد و علی اکبر هاشمی رفسنجانی بر ریاست بی خاصیتش باقی ماند. حرکت خامنه ای یک حرکت سیاسی معنادار و مشخص و قابل قبول بود. زیرا که اولاً مجمع تشخیص مصلحت که قبلاً هم بخشی از ستاد تخصصی فرمانده خامنه ای بود جز امربری مطلق از اوامر فرمانده کل خاصیتی مستقل و بدرد بخور نداشت تا چه رسد به اینک که بقول خود رفسنجانی در مصاحبۀ اخیرش؛ سه سال است که حتی مصوبات در اجرای اوامر ملوکانه مثل طرح نظارت بر سیاست های کلی نظام را گرفته ولی پس نداده است. لذا خامنه ای به این دلیل بدیهی رفسنجانی را در ریاست مجمع ابقاء کرده است که اولاً به خارج پالس بفرستد که "اینقدر هاشمی را عاقل می دانید بر عکس من" من هم اورا هنوز حذف نکرده ام پس کمی لولۀ تفنگتان را آنطرف تر بگیرید. و ثانیاً به اعتدال گرایان اصولگرا و اصلاح طلب بگوید که تا پدر خوانده تان در دُور است شما هم خفه خون بگیرید و بهمین حقارت قانع باشید که از سرتان هم زیادی است.

2- اما هاشمی رفسنجانی زمانی با افتخار حکم حقارتش را از دست خامنه ای گرفته است که طبق گفتۀ خودش رهبر راجع به ترتیب نمایندگان جدیدش از او نظر خواهی کرده؛ و او نیز گفته است که ترکیب خوب است بغیر از کسانی که فوت کرده اند و یا فرصت شرکت در جلسات را ندارند که خوب است جایگزین شوند. و خامنه ای نه تنها برادر رفسنجانی محمد هاشمی را حذف کرده است که تنها - به تنها تأکید دارم - تکنوکرات باتجربه و مدرن و با دانش در حوزه هایی مثل انرژی برق و نفت بیژن نامدار زنگنه را هم حذف کرده است. و جایگزین شخصیت هایی مثل میرحسین موسوی و زنگنه و آیت الله توسلی مرحوم؛ حسین صفارهرندی نمایندۀ مشترک کیهان و سپاه، یا آن واعظ زاده و احمد وحیدی پاسدار و .... دیدنی خواهد بود مجمعی که کاری نخواهد داشت و اگر یکی دو لایحۀ اختلافی هم برود در آنجا هاشمی باید منتظر کارشناسی صفارهرندی ضد هرچه پیشرفت و نوآوری است بماند آن هم با چه غیضی از دشمنی دیرینه ای که با هاشمی دارند این برادران پایداری!

3- همینطور الا بختکی در دوپست قبل نوشتم برای ورق خوردن تاریخ در چهارشنبۀ گذشته. ولی مثل اینکه پربیراه هم نشد آن تیتر و تاریخ اگر هم وارونه بالاخره یک ورقی خورد. چه فرقی می کند بجلو یا عقب از نگاه جمهوری اسلامی خامنه ای. چهارشنبه روز خوبی از آب در آمد یکی برای شب پیشش که چهارشنبه سوری پر وپیمان وشادی برگزار کردند ایرانیان بعد از سه سال بگیر و ببند سازمان یافته. و این نبود غیر از اینکه دنیای مجازی کمی کوتاه آمد در مصادرۀ انقلابی روزهای ملی و پلیس شاخک های امنیتی اش را کمی دیرتر وسخت تر تکان داد. اما چهارشنبه از این نظر هم روز خوبی شد که تحقیر در تحقیر بجان ارکان واجزاء جمهوری اسلامی افتاد.  آن از فضاحت مجلسش که همه از بحرید و این از تحقیر ستون انقلاب که دست و پایش را بیشتر بست خامنه ای و بست به آخور مصلحت بی صلاح و سلاح. یاد رأی خاتمی هم می افتم بی اختیار.

4- هاشمی رفسنجانی اما بدون فرزندانش چیزی کم دارد هرچه بگویی؛ من هم بی مناسبت نمی بینم که سری به محسن ارشدترین پسر هاشمی بزنم که مهندس خوبی است و من دوستش دارم بویژه بخاطر نفٌس متروی تهران گذشته از جزییات عملکردش که اطلاعی و قضاوتی ندارم. آقا محسن را خیلی وقت است که رصد می کنم در ارتباط با پدر بزرگوارش که چه می گوید و چه منظوری دارد. دیروز هم یک تکۀ کوچکی بمناسبت سالمرگ احمد خمینی در روزنامۀ اعتماد گفته بود و جای جای از "پدر". آقا محسن خیلی زیاد اصرار دارد که وقتی از پدرش صحبت می کند اولاً بتعداد دفعات زیاد و ثانیاً فقط هم از لفظ "پدر" استفاده کند در ارجاع به هاشمی رفسنجانی بزرگ. راستش این لفظ بسیار تکرار شوندۀ "پدر" در حرف های دوسال اخیر محسن هاشمی کمی تابلوست و اذیتم می کند از دو جهت: یکی اینکه "پدر" گفتن به "دده" و آقا" و"آقاجان" و اخیراً هم "بابا" آن هم در خانواده های سنتی خیلی مرسوم نیست مگر بچه کوچولوها بپدران زیرسی ساله شان که یکنوع کلاس گذاری است مثل "ددی" فرنگی مآب ها. و مطلقاً مردان 50 ساله به پدران 80 ساله از این الفاظ سانتی مانتال بکار نمی برند. و طبقۀ روحانی که بیشتر ابوی می گویند و حاج آقا و حضرت آیت الله و از این قبیل. دوم اما حسم این است که محسن کوچولوی 50 ساله طوری زیاد و با فشار لفظ "پدر" را مرجع پدر 80 ساله شان بکار می برند که گویا می خواهند ایشان را پدر ملت هم بنمایانند از نوع "گاد فادر". لذا خواستم به مهندس هاشمی بگویم که قاچ زین را بچسب که سواری پیش کش. عمو را که خامنه ای بزباله دان تاریخ فرستاد و "پدر" را هم دست و پابسته دفن کرد در تشخیص مصلحت خودش برای نابودی ملت و خود ایران. یا...هو

۳ نظر:

نازنین گفت...

امان از دست ما مردم !!! خامنه‌ای اگر هاشمی‌ را از مجمع خارج می‌‌کرد میگفتید او را تحقیر کرده ، حالا هم که او را ابقأ کرده باز هم میگید تحقیر کرده، پس بفرما باید چه کار میکرد که مورد قبول شما بود؟ ما مردم خودمان هم نمی‌‌دانیم دنبال چی‌ هستیم.... همه سرگردانیم .

ناشناس گفت...

شماکه آقا محسن را رصد می کنید؛ انتظار دارید آقا محسن هم شما را رصد کند؟!حتما رصد میکند.

Dalghak.Irani گفت...

نازنین خانم. اینجوری هم نیست. یک شق سوم و درست قضیه هم این بود که افراد انتخابی سنخیتی با بینش پیشرفت حداقلی جامعه چیده شود و مجمع هم حداقلی از اثر گذاری ابتدای تأسیسش را بدست می آورد که هیچکدام ملحوظ نشده و عمداً هم خامنه ای طوری با هاشمی رفتار کرده در حکم ابلاغی که تو را فقط در حدی که به مشروعیت ایده های تخریبی من کمک کنی گمارده ام و فکر نکن که کسی هستی. یا...هو

ناشناس محترم اگر خود مهندس هاشمی نیستی امیدوارم رصد کند و اگر خود آقا محسن هستی خوشحالم که نظرم را دیده ای. یا...هو