۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه

دستمالی مفاهیم فاخر و حیاتی مدرن از سوی مردمان حقیر و خرافاتی!

Woman with a Hat


 یک خاطره: سرهنگ دوم بودم و معاون پایگاه تبریز. فرمانده پایگاه دوست بسیار زیاد نزدیکم بود و اصلاً مرا خودش ازتهران به تبریز برده بود. برسر اختلافی با یکی دیگر از مسئولان؛ ضرب المثل "خود گویی و خود خندی به به چه هنرمندی" را نوشته بودم در یک نامۀ اداری. با اینکه مطلقاً حق بجانب من بود و فرمانده پایگاه هم تأیید می کرد اما بر سر همین یک جمله در نامه ای اداری مرا سخت سرزنش و توبیخ کرد. با این استدلال درست که نامۀ اداری جای متلک گفتن و ادبیات بازی و کنایه و استعاره نیست و نباید جملات وکلمات غیر رسمی و شفاهی در کار جدی وارد کرد.

1- احمدی نژاد باید بعنوان رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران با حداکثر جدیت و خشم و اسناد مثبته به مجلس می رفت و پس از اینکه سؤالات نمایندگان را در آنجائیکه تقصیر متوجه او نبود پاسخ مستدل می داد و در آنجائی هم که قصور کرده بود پوزش می خواست در انتهای صحبتش و از موضع بالا نمایندگان مجلس را بشدید ترین وجه و بطور جدی مورد استیضاح قرار می داد و خاصه خرجی ها و مشکلات قانون گزاری و غش کردنشان بسوی منافع شخصی و هر ایراد وارد دیگری را با قوت مطرح و باعث شرمساری آن ها و خوشحالی ملت می کرد. توجه داشته باشید احمدی نژاد نه مثل من مخالف جمهوری اسلامی است و نه طنز پرداز است و نه روزنامه نگار و نه منتقد در کنار. ایشان بخش مهمی از متن جمهوری اسلامی است و مسئولیتش توسط قوانین همین جمهوری اسلامی تعریف و به او جایگاه داده است.

2- فرمایشات ایشان در مجلس که اینهمه شور و شعف زایدالوصف را در مخالفان جمهوری اسلامی برانگیخته است کدام یک موردی بوده که به معلومات ما و ملت اضافه کرده است. کدام راز پنهان پوشیده از دید ما گفته شده است. تصویب هردوره یک مقطع تحصیلی در همان موقع تصویب و طی چندین مقاله و سرمقاله و یادداشت بقلم شخص حسین شریعتمداری در روزنامۀ کیهان مورد شدیدترین هجمه ها و انتقادات قرار گرفته است و همینطور است همۀ آن دیگر متلک هایی که احمدی نژاد گفت که بارها و بارها چه به طنز و چه جد از سوی ایرانیان بصورت های مکتوب یا شفاهی و اغلب هر دو بیان شده است. بنظرم بیشترین هیجان را بخش مفصل آن شعر حافظ "زاهدان ...چون که خلوت..." بر انگیخته که احمدی نژاد یک امر بسیار معمولی پارادوکس ایدئولوژیک را با هزار بار "شوخی می کنیم" گفتن به کسانی گفته است که مقام ایدئولوگ ندارند و فقط از قانون جاری جمهوری اسلامی که حمایت از ایدئولوژی مسلط توسط مسئول اجرایی کشور است می پرسند.

3- همانطور که گفته ام اگر برای "دلمان خنک شد" الکی اینهمه هورا می کشیم که خوب است شب عیدی. اما اگر واقعاً دنبال گشایشی در حوزۀ زندگی و سیاست هستیم مشخص کنیم که اولاً این هجو خود و دیگران در جدی ترین جایگاه و پایگاه سیاست یک کشور چه چیز تازه ای بمعلومات ما اضافه کرد. و از آن مهمتر چه نتیجه یا نتایج مؤثری برای بهبود شرایط پیش آورد یا خواهد آورد. تنها می ماند اینکه مثل من بزنید به صحرای کربلای آینده تا دلمان را کمی بیشتر خوش کنیم که با به جان هم افتادن این آدم های بیشتر حقیر بلکه دزد سومی (ما) پیدا شود و گلیم زیست خویش بدست آورد.

4- و اتفاقاً چون من دیده ام و تجربه کرده ام و با احمدی نژاد همراه بوده ام که ببینم چه نقشه ای دارد برای بهره برداری از این چالش های هر روزه و دیده ام که تحقیقاً هیچ برنامه و نقشه و طرحی ندارد و فقط دنبال روکم کنی شخصی و برباد دادن فرصت های کشور است که بشدت ترسیده ام. به این دلیل بدیهی نگران شده ام که "دستمالی" مفاهیم کلیدی و درست از سوی آدم های دغل و نادرست مشکلی را که حل نمی کند بلکه بسیار فاجعه آمیز تر آنجاست که خود آن مفاهیم اساسی را نازل و از حیز انتفاع ساقط می کند. حالا دیگر هرکسی از انتخاب سبک زندگی حرف بزند شبیه سازی می کنند با ادعای احمدی نژاد. هر کس از موسیقی دفاع کند احاله اش می دهند به رحیم مشایی و به این ترتیب همۀ مشکلات بنیادین را فقط به این دلیل که از سوی احمدی نژاد خل وچل و تیم همراهش طرح شده مردود معرفی می کنند.

5- مجبور شدم این مطلب کوتاه را بنویسم. شرح ماجرا مثنوی هفتاد من کاغذ می خواهد حداقل به پهنای هزاران صفحه مطلبی که در این وبلاگ نوشته ام. الان هم نه وقت و نه زمان و نه میل من همراه است برای بحث در بدیهیات ثابت شده. فقط خواستم بگویم که مدعیان تازه به احمدی نژاد جدید پیوسته چیست در این نمایش سیرک جدید؛ و پیش بینی می کنند این نمایش مهوع منتج به چه نتیجه ای برای بهبود شرایط خواهد شد. و مشخصاً کدام یک از متلک ها و حقارت های ملتمس احمدی نژاد در مجلس دانسته های قبلی خوانندگان خوشحال از احمدی نژاد را اضافه کرده است که تا پیش از این آن را نمی دانسته اند و شگفت زده شده اند از این همه اسناد و مدارک همراه رییس جمهور. چیزهایی را که در تاکسی های تهران مثل نقل و نبات برسر زبان هاست دوباره گفتن در مجلس باعث کدام شگفتی چاره ساز شده است. یا...هو

۹ نظر:

ناشناس گفت...

"احمدی نژاد باید بعنوان رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران با حداکثر جدیت و خشم و اسناد مثبته به مجلس می رفت و پس از اینکه سؤالات نمایندگان را در آنجائیکه تقصیر متوجه او نبود پاسخ مستدل می داد و در آنجائی هم که قصور کرده بود پوزش می خواست در انتهای صحبتش و از موضع بالا نمایندگان مجلس را بشدید ترین وجه و بطور جدی مورد استیضاح قرار می داد و خاصه خرجی ها و مشکلات قانون گزاری و غش کردنشان بسوی منافع شخصی و هر ایراد وارد دیگری را با قوت مطرح و باعث شرمساری آن ها و خوشحالی ملت می کرد." به نظر من دقیقا همین کارو کرد.

Amir گفت...

درست است که به قول شما احمدی نژاد در مجلس چیز تازه ای نگفته و همان چیزهایی را که مردم در مکالمات روزانه خود و در تاکسی و ... بین خودشان می گویند، بیان کرده؛ اما (و این اما، مادر تمام اماهای دنیاست) همین که یک نفر پیدا شده و برای نخستین بار حرف های دل مردمان زجردیده را از چنین تریبونی گفته و همین که تمام افراد و نهادهایی را که در طول 30 سال گذشته مردم را تحقیر کرده بودند، در عرض 30 دقیقه حقیرشان کرد، از نظر من آغاز یک فصل جدید از تاریخ سیاسی این مملکت است.

البته من برخلاف دوستان دیگری که نظرشان را بیان کردند، شما را به خاطر عدم ثبات در عقیده تان در مورد شخص احمدی نژاد سرزنش نمی کنم.
شما منتظر یک فروپاشی از درون هستید و من هم به احمدی نژاد به عنوان تنها فردی که در شرایط کنونی می تواند باعث این فروپاشی شود، نگاه می کنم.
همین که هدفمان یکی است، کفایت می کند...

nik گفت...

سال نوتون پیشاپیش مبارک، امیدوارم به زودی با دخترهای دلبندتون در کنار هم باشید

بهروز_س گفت...

سلام بر همه، آیت الله از این کار احمدی نژاد سود برد ، چرا که با بی‌ جواب ماندن این کنایه‌های رئیس جمهور ، این پالس به جامعه ارسال شد که برای این سؤالات جوابی‌ نیست ، اینکه رئیس جمهور است ، کسی‌ جوابی‌ به او نداد و اعتنأیی نکرد ، چه رسد به مردم عادی، در واقع احمدی نژاد با مطرح کردن این حرفها در آن جایگاه و در آن وضعیت ،آنهم بدون اینکه انگشت اتهام بسوی فرد خاصی‌ نشانه برود ، ارزش بیان این ایرادات را از بین برد و آنها را از حیض انتفاع ساقط نمود.احمدی نژاد فرصتهای زیادی برای شجاع بودن داشت ولی این فرصت‌ها سوخت.با کنایه در سیاست نمی‌‌توان حرف زد ، برنده‌ترین سلاح یک آدم سیاسی در این وضعیت فعلی کشور صراحت است ، به نظر من حتی موسوی و کروبی هم صریح نبودند به قدر کافی‌ . کاری نمی‌‌شود کرد فرهنگ ما حاشیه پردازی است و همیشه اصل قضیه جان سالم بدر می‌‌برد از این نقض غرض . مرسی‌

Aram گفت...

شما درست می گویید که همان حرفهاست. ولی خیلی فرق می کند توسط چه کسی گفته شود و کجا. استراتژی احمدی نژاد دقیقا مشخص بود: پاسخهای کوتاه هجو آلود. و به نظر حقیر کاملا بجا بود. توجه کنید که لاریجانی و مطهری بعدا انگشت گذاشتند روی نکته مثبت ماجرا که "محتوا" بود و اینکه قرار بود فقط سوالی بشود. و احمدی نژاد هم به همین دلیل اینگونه جواب داد. واقعیت این بود که سوالات کاملا پرت بودند. از قانون حجاب بگیر تا مکتب ایرانی و راس کار بودن مجلس. حداقل اگر یکدهم احمدی جرات داشتند باید می پرسیدند چرا کشور وارد بحران اقتصادی اخیر شده است؟ یا از قوه قضاییه که چرا این قدر بگیر و ببند راه انداخته اند. یا شورای نگهبان که چرا دگراندیشان را رد صلاحیت میکند. البته که نمایندگان به فکر چنین موضوعاتی نیستند.

آشنا گفت...

سلام بهروز_س، حرف شما در حالتی درست است که ما مخاطب صحبت های احمدی نژاد را فقط یک قشر خاص بدانیم قشری که مدت هاست منتقد نظام و وضع موجود است اما هنر احمدی نژاد این بوده است که تنها روی این قشر حساب باز نکرده است بلکه واقعیات نظام را برای مردم عادی جامعه بازگو می کند و این دو قشر را در این مسیر با هم هم راستا می کند. هر اصلاح بزرگ و اساسی با همراه شدن توده های مردم با نخبگان اتفاق می افتد و نخبگان قطعا بالاترین و کامل ترین ایده ها را بدون آگاهی توده های مردم نمی توانند پیاده کنند. راستی دلقک جان سال نو پیشاپیش مبارک.

Dalghak.Irani گفت...

سلام به همه و تشکر و درود وتبریک سال نو با سپاس ویژه از خانم nik و جناب آشنا. انشاءالله سال 91 همان سالی خواهد شد که من هم آرزویش را کرده ام. فرقی نمی کند با کدام ابزار و کدام منطق و با کدام "دیدی من می گفتم" اتفاق بیفتد این رهایی از - حداقل - اختاپوس عقیم خامنه ای. همین که اتفاق بیفتد همه مان برنده ایم. مرسی. یا...هو

سحر گفت...

دلقک جان سلام
خسته نباشی. از اونجایی که من هیچکدوم از اهالی حکومت اسلامی رو نمیشناسم اگر هم بشناسم برام فرقی نمیکنه نیامدم اینجا و در نتیجه عید مبارکی نگفتم.
عیدت مبارک باشه و سال خوبی داشته باشی و همیشه تندرست و سلامت و خوش باشی.
زیاد هم سخت نگیر با حکومت اسلامی یا هر چیز دیگه دنیا میگذره.
و وضعیت حکومت برای من همیشه مصداق این جوک هست:
یه نفر به دوستش میگه داداشم دیوونه شده قد قد میکنه میگه الان تخم مرغ میذاره. دوستش میگه چرا پیش روانکاو نرفتید؟ طرف میگه آخه ما به تخم مرغهاش احتیاج داریم.
دلقک جون سخت نگیر اهالی حکومت حرفای همدیگه رو میفهمن و به تخم مرغهای همدیگه احتیاج دارن. اونقدر هم مرغ تخم کن دارن که نگو ونپرس.
شاد باشی و سال جدید نوشته های کمتر سیاسی وبیشتر طنز بنویسی.

خ.آ گفت...

دلقك جان سلام
از بودنت دلگرم ميشويم و لحظات خوبي در كنار هم داريم اين با هم بودن بيش باد .به اميد نابودي اين اختاپوس عقيم و عمله هايش و به اميد رهائي رهائي رهائي از دست اين شياطين بالفطره .سال 91 سالي سرشار از شادي براي همه ايرانيان در هر كجاي جهان باد