۱۳۹۱ فروردین ۱۰, پنجشنبه

فرماندهان پخمه با نیروهای بی انگیزه: این است تصویر شلتاق خامنه ای در مقابل غرب!

The Totteridge XI


1- هر سیاستمدار و روشنفکری که در همین انتخابات اخیر مجلس رأی بدون توجیه لازم داد مدعی شد که برای فرستادن این پالس بغرب بوده است که: "اگر چه ما در داخل کشورمان و با هیئت حاکمۀ بالفعل همراه و هم رأی نیستیم اما جهان و بویژه غرب بداند که در صورت بروز مشکل خارجی ما همه ید واحده خواهیم شد علیه دشمن". اینان که بطور قطع خودشان نه در سنینی هستند و نه در موقعیتی که مستقیم وارد جنگ بشوند می خواهند اینطور وانمود کنند که بعنوان پیشروان و پیش قراولان توده های مردم از زبان آنان صحبت می کنند و مطمئن هستند که جنگ احتمالی غرب علیه جمهوری اسلامی خامنه ای باعث همبستگی ملی شده و از ایران و رژیم خامنه ای دفاع خواهد کرد.

2- بنظرم اما اینان خودشان هم بهتر از هر کسی می دانند که در روز مبادا نه نخبه ای پادر رکاب خواهد گذاشت و نه توده ای سر در پی شهادت طلبی. لذا بهتر است که برای توجیه عمل خود در رأی دادن بدون توجیه کافی آدرس عوضی ندهند و آب به آسیاب خامنه ای نریزند. و اگر زوری و توانی و نفوذی دارند آن را صرف اعمالی نمایند که تنها موافق جنگ در جمهوری اسلامی (خامنه ای) را از توهم بدر آورند اولاً؛ و به تعویض او طبق نص قانون اساسی - عادل نبودن و عدم تدبیر در ادارۀ کشور بویژه در وقایع سه سال اخیر - ثانیاً اهتمام کنند. زیرا که ابزار پیروزی در هر نوع جنگی مطلقاً - با تأکید بر مطلقاً - در استعداد جامعه ای که جمهوری نکبت اسلامی خامنه ای از ایران برجای گذاشته است نیست.

3- ایزار نرم افزار و سخت افزار هر نوع جنگیدن برابری - ونه پیروز لزوماً حتی - عبارتند از:

الف- انگیزه: این انگیزه یا از میهن پرستی و دفاع از خانه و کاشانه می آید یا از ایدئولوژی متکی به ماوراء الطبیعه (دینی جدید مثل مارکسیسم و دینی قدیم مثل اسلام) و سه دیگر از مزدوری (پول زیاد می گیرم و می جنگم) و البته اغلب با تلفیقی از هر سه. جمهوری اسلامی در حال حاضر هیچکدام از سه انگیزۀ فوق را پابرجا نگذاشته است. میهن پرستی را در قالب ملی گرایی مذموم سرکوب کرده است. هر چند دیگر ملی گراییی شوونیستی قدیم اصولاً در همه جا تا اندازه ای رنگ باخته است. ایمان مذهبی آخرت محور و شهادت طلب را هم که از بیخ و بن ور انداخته است و با تحمیل شرایط یکی از مادی محور ترین و منفعت طلب ترین فرهنگ های موجود در دنیا به ایرانیان داخل کشور هر نوع انگیزۀ "به قصد ثواب" را نابود کرده است. هر چند که اصولاً مذهب شیعه مثل مذاهب سلفی مرگ طلب نیست و بیشتر دنیا محور است و آنچه که با کاریزمای خمینی و در نیمۀ اول دهۀ شصت و در جنگ ایران و عراق رخ داد ناشی از یک غلیان و هیجان انقلابی گذرا بود و بس. و در بخش جنگ با تکیه بر مزدوران نیز جمهوری اسلامی نه توان و نه سازماندهی چنین تجهیزی را دارد. و اگر این موضوع بسیار حیاتی را هم اضافه کنیم که انگیزه امری ذهنی است و متکی است بر متقاعد شدن رزمنده ها به "دشمن حقیر" بودن طرف مقابل؛ این موضوع هم در برابر امریکا و غرب غایب است بر عکس مقابله با عراق و صدام که بطور بدیهی ایرانیان اعم از ارتشی و سپاهی و بسیجی نوعی سندرم "حقارت اعراب و عراق" را بالقوه در ذهن تاریخی شان داشتند همیشه!

ب- تکنولوژی و تجهیزات جنگی: این مورد دیگر نیاز به بحث هم ندارد که اصولاً مقایسۀ جمهوری اسلامی با امریکا و غرب قیاس مع الفارق است و کمترین سنخیتی بین توانایی های ابزاری و فنی دشمن با جمهوری خامنه ای نیست. حرف و حدیث زیاد است در این مورد و اتفاقاً چون محتمل است که جنگ خانمانسوز علیه ایران نه یک جنگ زمینی که بیشتر جنگ بمباران های از راه دور و نزدیک خواهد بود؛ خامنه ای هم سعی می کند که در همین حوزه چنگ و دندان نشان بدهد و هل من مبارز بطلبد. مرتب اخباری را درز می دهند که فلان موشک قاره پیما و بالستیک را ساخته ایم و یا 11 هزار موشک آمادۀ شلیک به داخل اسرائیل داریم و همۀ کشورهای منطقه که پایگاه نیروهای غربی دارند و یا همراهی و کمک کنند هدف بالقوۀ حملات مرگبار جمهوری اسلامی خواهند بود می خواهند چنین وانمود کنند که دستشان در مقابل غرب نه تنها خالی نیست بلکه چپ پری هم دارند و منتظر روز واقعه هستند تا دشمن را از کردۀ خود پشیمان و شکست بدهند. اما بضرس قاطع می گویم که نه از آن سلاح های مرگبار کارآمد خبری است و نه جنگ احتمالی غرب برعلیه ایران مدلی از جنگ محدود و نمایشی 33 روزۀ اسرائیل و حزب الله لبنان خواهد بود. تازه اگر هم بپذیریم که آن یک جنگ بوده و حزب الله هم پیروز نسبی اش بوده - که نه جنگ بوده و نه پیروزی داشته - باز هم فقط می توان انگیزۀ حزب الله لبنان را با انگیزۀ بسیجی های ما در سال های ابتدایی جنگ با عراق مقایسه و برابر کرد و نه جامعۀ اتمیزه و فروپاشیده و تا بن دندان فرصت طلب مادی و غرق در انواع تباهی های مادی و معنوی امروز ایران خامنه ای.

پ- برای جلوگیری از تطویل کلام فقط اشاره می کنم که در کنار بدون انگیزگی و نداشتن تجهیزات جنگی لازم اگر بی سازمانی و شلختگی غیرنظامی سپاه که لاجرم آموزشی هم ندارند چون تنها هنر ِ باقیمانده هایشان فرستادن بسیجی ها به کام مرگ بوده است در سال های جنگ، و اینک که دیگر نه بسیجی شهادت طلبی هست و نه باکری و همت و علایی ساده زیست و مؤمن و ازجان گذشته. و همۀ سپاهیان ریز و درشت یا در منجلاب زراندوزی و خیانت فرورفته اند و یا خدا خدا می کنند که اوضاعی بشود که از دست خامنه ای رها بشوند؛ و ارتش حقیر و توسری خورده ای که نه تنها تجهیزات و انضباط و آموزش لازم را ندارد بلکه همانطور که گفتم خانه ای هم ندارد که بدفاع از آن برخیزد - و طرفه اینکه می داند دشمن جدید برای اشغال خانۀ او حمله نکرده است و فقط با حاکم دیوانه بتضاد رسیده است - کوچکترین شانسی به خامنه ای و فرماندهان پخمه اش نمی دهد که کمترین مزاحمتی هم حتی برای غربی ها و منطقه و دیگران فراهم کنند. بجد معتقدم که حمله به ایران نتایجی کاملاً غیرقابل پیش بینی ولی بر عکس حمله به عراق باقی خواهد گذاشت. اگر در هنگام حمله به عراق همه به فتح نه چندان آسان ولی آرامش بعد از آن امید بسته بودند، اما عملاً فتح آسان شد و آرامشی در انتظار نبود؛ در حملۀ احتمالی به ایران هم فروپاشی سریع خواهد بود و هم پیامدهای عراق بوجود نخواهد آمد. زیرا که گفتم شیعه استعداد چنان بساطی را ندارد و اعراب و القاعده هم نه نفعی و نه توانی در ایجاد آشوب های مذهبی خواهند داشت. و اصلاً با اولین بمب انگیزۀ مذهبی باسمه ای تبلیغاتی حزب اللهی هایی هم که فقط تنها کاربردشان را سرکوب هموطنان دگر اندیش شان حقنه کرده اند بسرعت از صحنۀ مناسبات جامعۀ ایران خارج خواهد شد.

4- اما سه خطر عمده که حمله به ایران آبستن آن خواهد بود عبارتند از:

الف- صدمۀ شدید به زیربناهای ایران اگر خامنه ای بسرعت تسلیم نشود.

ب- بروز هرج و مرج و انتقام های فردی و شهری با اغتنام فرصت از سوی محرومان و صدمه دیدگان و اراذل و اوباش گسترده ای که جامعۀ فروپاشیده شده توسط خامنه ای ایجاد کرده است. چون ایران بر عکس عراق نه اپوزیسیونی منسجم نسبی در خارج کشور دارد و نه کمترین سازماندهی تشکیلات متمرکز در داخل کشور. و تنها تشکیلات مساجد روحانیان هم نه وجاهت دخالت خواهند داشت و نه جسارت ورود مجدد به صحنه. درست است که نبودن تشکیلات آهنینی مثل حزب بعث عراق احتمال سازماندهی های مخرب جمعی را کاهش می دهد  اما بهمین خاطر هم هرگونه سازماندهی سازنده را هم با مشکلات زیادی همراه خواهد کرد.

پ- و البته شورش های تجزیه طلبانۀ قومی و مذهبی هم یکی از خطرات چنین وضعی است و دخالت های برخی گروه های فاشیستی مثل مجاهدین خلق و احزاب مسلح کرد و بلوچ و عرب و غیره دشواری های عمده ای می توانند تولید کنند در فردای فروپاشی سریع اتوریتۀ نظام امنیتی کنونی.

5- نتیجه اینکه: خامنه ای یک تنه - باز هم به یک تنه تأکید می کنم زیرا بغیر از شخص خامنه ای هیچکس دیگر در ایران با سیاست های رویارویی با غرب موافق نیست - ایران را به جنگی رهنمون است که جز شکست سریع و کامل ایران و جریحه دار شدن غرور ملی تاریخی ایرانیان - تبعات ذهنی بعد از جنگ - کمترین حاصل مثبتی نخواهد داشت. بنابراین هر آنکس که در داخل حکومت امروز می تواند با کمی مقاومت و اجرای قانون جمهوری اسلامی در خلع خامنه ای؛ ایران را از چنین فاجعه ای باز بدارد، ولی عمل مثبت و تلاش حداقلی انجام نمی دهد؛ بی برو برگرد شریک جرم خامنه ایست و در فردای روز واقعه تقاص پس خواهد داد! یا...هو

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بهتر که رفت
به قول خودش این رنج قفس کشتش
اخه نکبت زن ایرانی چی می خواسته که نداشته اگه منظور تو اینه که نمی تونه عریان باشه باید. به عرض مرحومه برسونم که فرهنگ ایرانی چیز دیگه ای است از نظر سیمین دانشور ازادی یعنی بی بندوباری