۱۳۹۶ تیر ۳, شنبه

شعار علیه روحانی بدستور مستقیم شخص خامنه ای بوده و نه فرمان "آتش به اختیار!


1- امروز و در جریان راهپیمایی روز قدس امسال نیروهای تندرو مذهبی چنان انبوه و یکپارچه و ترسناک حمله کرده اند به حسن روحانی که محافظان او بیم جان او کرده اند و در سریعترین زمان ممکن او را از صحنه خارج کرده اند. این حملۀ سازماندهی شدۀ دقیق یک عقبۀ انتخاباتی دارد که به باخت اصولگرایان و رییسی برمی گردد و خیلی هم بی شباهت نیست به انتخابات 88. به این معنا که وقتی محمد باقر قالیباف در همان ب بسم الله ثبت نام در وزارت کشور چنان تند و خشن مطرح کرد که "همۀ مشکلات کشور به دولت روحانی برمی گردد و ما باید بهرطریق ممکن این دولت را ساقط کنیم". خود من که از عاشقان و مریدان مدیریت عالی شهردار تهران بودم - و هستم - چنان جا خوردم از این ادبیات بسیار خشن که مطلقاً نه از او دیده بودم و نه از زبان او قابل باورم بود. و حس کردم این حرف یک پشتوانۀ جناحی دارد؛ درست مانند عزم اعلام شدۀ بسیار خشن و رادیکال اصلاح طلبان نسبت به لزوم برکناری محمود احمدی نژاد در سال 88. اما بروی خودم نیاوردم و فکر کردم که قالیباف جوگیر شده و هول شده و چنین ادبیات خشنی را مورد استفاده قرار داده است.

2- اما وقتی که رییسی وارد صحنه شد و با آن حرارت و عزم تبلیغات پرحجم و پرجمعیتی را توانست تدارک ببیند؛ شصتم با علامت دوم خبر گرفت که نه؛ گویا واقعاً هم انتخابات 88 در حال تکرار است. چون متوجه شدم که جناح اصولگرا چنان رییسی را کوک کامل کرده اند که "تو صد در صد پیروزی" و حسن روحانی باید بهر طریق برود. باز یاد آن القاء تزریقی جناح اصلاح طلب افتادم که چنان میرحسین موسوی را با صد در صد پیروزی کوک کرده بودند که طفلک نخست وزیر پاکسرشت امام تسلیم شده بود و از گمنامی 20 ساله به صحنه آمده بود. مثل رییسی که او هم یک گمنامی حداقل 20 ساله در عقبه داشت. اما انتخابات 96 نیز دقیقاً با همان سرنوشتی مواجه شد که انتخابات 88 شده بود. همانطور که برخلاف پیش بینی قطعی اصلاح طلبان احمدی نژاد شکست نخورده بود؛ اینبار نیز برخلاف پیش بینی قطعی اصولگرایان حسن روحانی برنده شده بود. و اتفاقاً در هر دو انتخابات هم جناح بازنده بجد معتقد به تقلب بود و جناح برنده هم با نوعی از مهندسی انتخابات هم برنده شده بود.

3- انتخابات 88 به جنبش سبز انجامید به این دلیل که جناح بازنده گوش بفرمان خامنه ای نبود. اما انتخابات 96 بغض در گلو شکسته ای شد برای هواداران رییسی که گوش بفرمان خامنه ای بودند و رهبر قبلاً هرگونه تقلبی در انتخابات ایران را رد کرده بود و هرگونه اعتراضی به نتایج انتخابات را با دلیل بضرر کشورو حاکمیت خودش ممنوع اعلان کرده بود. لذا جناح اصولگرا نه توانست اعتراض خیابانی کند و نه قدرت سکوت مطلق داشت. و این وسط خامنه ای بیش از همه ناراحت بود و خودش را در مظان استیضاح هوادارانش می دید و به آنان حق می داد. نشان به آن نشانی که در همین جلسۀ منجر به فرمان "آتش به اختیار"ش یکی از دانشجویان او را مذمت می کند که شما می گویی حداکثر نفرات در انتخابات شرکت کنند و این هم شد نتیجۀ دعوت شما".

4- اگر این روایت مرا که مستند است و حرفی از خودم در نیاورده ام ملاک بگیریم. معمای رفتارهای چند وقت اخیر خامنه ای با روحانی هم حل می شود. خامنه ای هرچه زور داشت زد و رییسی شکست خورد و اجازه هم پیدا نکرد اعتراض کند. و خامنه ای خودش را مقصر اصلی این شکست - در حقیقت مثل اینکه خودش رقیب روحانی بود و باخته است - می داند و تصمیم به انتقام گرفته است. و چه بسا هم موضوع بنی صدر و هم مورد آتش به اختیار و هم بی خبر گذاشتن روحانی از عملیات سپاه در راستای این انتقام مطرح شده باشد. یادمان نرود که خامنه ای از حملات تحقیرآمیز مداوم چهارسالۀ دولت روحانی بدولت احمدی نژاد و فاسد و مخرب خواندن او نیز آتش انتقام پیشینی را روشن کرده بود در دل کینه توز و لجباز خودش؛ که بهرحال احمدی نژاد رییس جمهور مورد تأیید صد در صد او هم بود در همۀ سالهای رهبریش. آن آتش انتقام از تحقیر غیر مستقیم خامنه ای با خوار شمردن احمدی نژاد دست در دست شرمندگی خامنه ای در ناتوانی از برنده کردن رییسی - تبعات زیادی هم برای رهبری آینده دارد - او را به این فداکاری رساند که امروز مستقیماً دستور کوبیدن روحانی در روز قدس را بدهد و داد!

5- کلید معما را از کجا بدست آوردم تا مغزم را بگشایم؟ از جایی که احمدی نژاد وارد راهپیمایی امروز شد. گزارش شده است که وقتی احمدی نژاد وارد راهپیمایی امروز شده است با شعار "صل علی محمد/ یاور رهبر آمد" مورد استقبال گرمی قرار گرفته است. در حالیکه چند روز پیش ویدیویی طولانی از اعتراض بسیار تند زنان محجبه به احمدی نژاد در داخل مترو و بهشت زهرا شده بود که او را خون بدل رهبر کننده و منافق و شعارهای تند دیگری قرار داده بودند. اینکه امروز همزمان از احمدی نژاد چنین استقبال شده و روحانی چنان اهانت دیده نشانه ای قطعی است که هر دو دستور از شخص آیت الله خامنه ای نشئت گرفته و صادر شده. چون خامنه ای بارها و بارها نشان داده که احمدی نژاد اگر هم بخود او هم بد وبیراه بگوید یک خودی حساب می شود؛ و روحانی اگر روزی ده بار هم خودش را در ظل ولایت فقیه معرفی کند ناخودی! یا...هو

۸۴ نظر:

ناشناس گفت...

جوانان رشید ایران به کوری چشم پیرمردان خرفت نسل عقب مانده 57 امشب سنگ تمام گذاشتند و حمایت از روحانی را ترند اول توئیتر کردند
این جوانان با درایت و شجاعت خود و حمایت از رئیس جمهور محبوبشان چنان درسی به فسیل های 57 ای و دلقکان دربارشان خواهند داد که در تاریخ جاودانه شود

ناشناس گفت...

درود بر دلقك
به نظر شما عاقبت اين تقابل خطرناك به كجا خواهيد انجاميد؟
فكر كنم از دعواي زرگري خيلي بيشتر شده....

ناشناس گفت...

سلام تیمسار
نماز و روزه ها قبول
از اینکه انصاف دادی و با خوانندگانت همراه شدی و پا بر هوای نفس گذاشتی و در عوض دل خوانندگانت را بدست آوردی و برای اولین بار می بینم که رفتار شهردار تهران را منصفانه نقد کردی تبریک می گویم. هرکسی این شهامت را ندارد.
درود بر شما و بر خوانندگان شما

ناشناس گفت...

دلقک جان خطا نکن و خطا نرو!
وضع میرحسین مظلوم و دارای پایکاه واقعی را با رقاصی مثل رییسی مقایسه نکن! جنبش سبز پس از آن رای دزدی - که نتیجه مستقیم و قطعی بی ارزش دانستن رای مردم بود- بلافاصله منتج به نتیجه نشد ولی به ریشه ای برای یک انقلاب دامنه دار مردمی تبدیل شد.غلیان و جوشش های دم به دم این انقلاب را در تمام تجمعات که به هر بهانه ای شکل میگرد، دیده میشود.از ظرف دیگر این روحانی با آن روحانی سالها پیش که هیچ، با روحانی سال پیش هم کاملا متفاوت است.این روحانی نه فقط کم از میر حسین نیست بلکه با حوصله ذاتی خویش، قوی تر نیز رفتار میکند! خامنه ای راهی جز مقابله رودررو با او را ندارد و این دو قطبی، دو قطبی که از قبل انتخابات در دهانش لق لقه میکند هم تراوش ذهن اوست که دریافته است جز مقابله راهی نمانده است.اگر مردم محکم و آماده حمایت و اگر روحانی همچنان به هوش ، با حوصله و عقلایی رفتار کنند، پیروزی نتیجه قطعی خواهد بود. فراموش نکن روحانی و مردم حامی او-نمیگویم اصلاح طلب ها، میگویم مردم ،چرا که طیف حامیان روحانی بسیار وسیع تر از اصلاح طلبان است- تا کنون رییسی-بهترین مهره نظام برای رهبری- را سوزاندند و گام بعدی، هوا کردن گزینه های نظام برای رهبری است. سخت ترین ضربه در این راستا همان سخنان روحانی بود در مورد مشروعیت مردمی حاکم! و این که خامنه ای و مکارم و امامان جمعه و .....همه به هم ریختند، زخم همین ضربه بود.
یک توصیه دوستانه شخصی هم برای خودت دارم!این قالیباف را هم رها کن.نه خوبش را بگو و نه بدش را! ولش کن وگرنه ممکن است از آن مثال های مرد دایره ای برایت نقل کنم ها !!...

جوان دهه هفتادی گفت...

جناب ناشناس ساعت ۴:۰۹

کامنتی نوشته اید که مرغ پخته در سر سفره غذا ، خنده اش می گیرد.

آقای حسن روحانی و مرحوم هاشمی رفسنجانی، هر دو از انقلابیون دو آتیشه و از نسل 57 تی بوده اند. از میان این دو نفر، در حال حاضر، آقای رفسنجانی به رحمت ایزدی پـیـوسـتـه و حسن روحانی نیز در سن 69 و یا 70 سالگی است. همچنان که همگان میدانند، این دو نفر هم از عناصر بسیار تاثیرگذار در جریان انقلاب 57 بوده اند و هم از عاشقان و مریدان آیت الله خمینی و سید احمد آقای خمینی.

خواهش من این است که لطفا مودبانه (و به دور از بکار گیری الفاظ رکیک و کنایه های سخیف موجود در کامنت ساعت ۴:۰۹ خود) لطفا توضیح دهید که مقصودتان از نسل عقب مانده و پیرمردان خرفت و فسیل 57 تی چیست؟

ضمنا توضیح دهید که مرحوم هاشمی رفسنجانی و آقای حسن روحانی را جزو کدام نسل طبقه بندی می کنید؟ (پیرمردان خرفت و فسیل یا دختران و پسران نسل امروز) کدام یک؟

امیدوارم، به این پرشها مودبانه پاسخ دهید و از مغالطه و کنایه زدن پرهیز کنید.

ناشناس گفت...

اگر شروع پروژه پروژه موشک سازی سپاه را سال 65 بدانیم بعد از سی سال فعالیت و صرف میلیاردها دلار سرمایه این ملت درمانده ولی عزیز و شایسته، ماحصل موشک های نقطه زن آنها چنین شد که دیدیم و البته اگر غیر از این هم می شد باید شک کرد. وقتی پروژه سدسازی سپاه می شود سد گتوند، موشک نقطه زن هم می شود از هفت تا یکی آن هم به بیمارستان یا جای دیگر. حال خوب شد که در ضمن شلیک منفجر نشد و چند تا از خودی ها لت و پار کند که آن وقت طنز ماجرا بسیار بیشتر می شد.
دوستان این حکومت نود درصد کارش show off است. چیزی در چنته ندارد. حکومت شعار که نمونه اش روز قدس.
من در زمان انقلاب کودکی بودم و با جمهوری اسلامی بزرگ شدم. هنوز زخم روحی دوران طلایی امام بر وجودم سنگینی می کند. می دانم کسانی که مسئولیت آن دوران بر دوششان بود، به شدت از آشکار شدن آن واهمه دارند. ولی امیدوارم به زودی پرده ها بیافتد و حقایق آشکار شود.
همان طور که بر خلاف تصور عده‌ای، ولیعهد جدید عربستان، مسولیت دوران گذار کشور به جامعه ای بالنسبه مترقی تر را دارد؛ در ایران هم به زودی حکومت تغییر خواهد کرد. در این موضوع شک نکنید.
هرکه نامخت ازگذشت روزگار
نیز ناموزد ز هیچ آموزگار

ناشناس گفت...

سلام
تحلیل جالبی بود
ارادتمند یزد

ناشناس گفت...

آقای زم چیزهایی رو کرد این هفته در صفحه آخر که دیدنی و شنیدنیه

https://m.youtube.com/watch?v=sfSYSpqlDJM

ناشناس گفت...

یعنی میخوای بگی 25 میلیون رای روحانی تقلبی هست؟!
مرد حسابی تو انتخابات 96 بیشتر از اینکه در آرا روحانی شک باشه در رای 16 میلیونی رئیسی تشکیک وجود داشت. همون شبی که نماینده رهبر با عجله ساعت 1 شب رفت وزارت کشور، تعدادی از نزدیکان به دولت هم خبر رفتن نماینده خامنه ای به وزارت کشور را درز دادند و هم اشاره کردند که دارند آرا را دستکاری می کنند.
تو فکر میکنی رئیسی آدمی بود که 16 میلیون رای داشته باشه؟ با میرحسینی مقایسه می کنی که یک دوره نخست وزیر بوده و مردم هنوز مدیریت عالی او رو در دوران جنگ به یاد داشتند؟

ناشناس گفت...

خامنه ای دستور حمله لات ها و ارازل و اوباش اش رو به روحانی داده، درست.
اما بقیه متن ات برخلاف آنجا که تاکید کردی که مستند است کاملا من در آوردی، و ساخته ذهن بیمار و شکست خورده یک پیرمرد هست.
من در وجود شما دلقک، خامنه ای رو می بینم. از زمانی که قالیباف و رئیسی شکست خوردن مثل یک مار زخمی به خودتون می پیچید.
آنجا که میگویی روحانی از حمله سپاه خبر نداشته، نه تنها غیرمستند بلکه دروغگویی آشکار شماست. واقعا نمی فهمم چرا حرف تو کله شما نمیره؟ از این جهت (یعنی حرف تو کله نرفتن و کله شق بودن) دقیقا مشابه قالیباف هستید. چند تا مقام نظامی ارشد مملکت تایید کردن که حمله قبل از عملیاتی شدن در شورای امنیت مطرح شده. حالا شما بیا عین بز با ریش بزی دوباره حرف خودت رو بگو.

بیخود زور نزنید چون روحانی واقعا بین مردم محبوب هست و آنچه که شما نمی بینید و کور هستید یا نمیخواید ببینید رو مردم خودشون می فهمند. مردم می فهمند که روحانی نهایت تلاش اش رو داره انجام میده و واقعا جان اش رو کف دست اش گذاشته و با یه عده لات و اوباش بسیجی و سپاهی و یک رهبر کینه ای و عقده ای در افتاده و حرفهایی زده که تاکنون هیچ رئیس جمهوری حتی بنی صدر در جمهوری اسلامی نگفته. هیچ رئیس جمهوری بهتر از روحانی در سیستم جمهوری اسلامی نخواهد آمد و امیدوارم که روحانی آخرین رئیس جمهور این حکومت باشد و تا آخر دوره او به پایان این حکومت و مرگ خامنه ای برسیم.

Dalghak.Irani گفت...

فقط جوانان کل و بلبل هوادار میرحسین نیست که احساسات دارند. هر جوانی - از جمله جوانان طرفدار رییسی - هم احساسات دارند. شما چه به صفوف حامیان امسال رییسی می انداختید و چه به صفوف هواداران آنسال موسوی بهتر متوجه می شدید که هم هواداران موسوی در سال 88 و هم هواداران رییسی درسال 96 باچه اطمینان و حرارت و اعتماد بنفس عجیبی فعالیت می کردند با اطمینان از پیروزی. البته من ده ها دلیل مشابه دیگر هم می توانم ردیف کنم که انتخابات 96 برای حزب الله همان معنایی را داشت که انتخابات 88 برای مدرن ها. اما می خواهم بشما بگویم که انصاف داشته باشید زیرا شما برای تخلیۀ هیجان و ناراحتی و شکست تان را پیدا کردید در جنبش سبز و اعتراض خیابانی. این حزب اللهی های شکست خورده هم مثل آنروز شما جوانانی هستند که دقیقاً با مغز 25 خرداد 88 شما به نتیجۀ انتخابات 96 نگاه می کنند. پس کمی هم با هسن و سال هایتان همذات پنداری کنید بجای این همه کینه و عقده و خود شیفتگی ها!

در ضمن من برای خوش آیند و بدآیند کسی نمی نویسم و فقط و فقط چیزی که فکر کنم درست است می نویسم. بعبارت دیگر من وقتی متنی را می نویسم هیچ - با تأکید بر هیچ - مخاطبی را در ذهن ندارم و گویی فقط خودم خوانندۀ خودم هستم می نویسم و برداشت مخاطب از نوشته ام بعد از پایان نوشته ام ابداً محلی از اعراب ندارد. لذا نقد را هم وقتی از ذهن سالمی برسمیت می شناسم که خواننده ای بگوید این حرف در فلان جای متن به این دلیل آنطور نبوده اینطور بوده. و جداً از خطاب قرار دادن من و پند و اندرز و دید و بینش بمن یاددادن مطلقاً پرهیز کنید که اینجا هم مدرس هم رضا شاه خود من هستم و شما نباید لحن و اظهار وجود فراتر از آیدی ناشناس تان بکنید. اگر نگرفتی مستقیم می گویم ای دوست که با - دلقک جان خطا نکن و خطا نرو! - شروع کرده ای. حرفت را فقط بعنوان ادعا و تحلیل بنویس و اشتباه و درست را بداوری مطالعه کننده بگذار!

Dalghak.Irani گفت...

برای من انصاف بالاترین اصل زندگی انسانی است و بیاد ندارم در زندگیم حتی یک اپسیلون ناجوانمردی را نه کرده باشم و نه دیده و معترض نشده باشم. این حرفی که کپی پیست می کنم حرف بذرپاش است و من معتقدم حرف منصفانه ایست با اینکه خودش را اگر بعقیده اش دستم بدهند حاضرم بکشمش!

مهرداد بذرپاش در خصوص اهانت به رییس جمهور در کانال تلگرامی خود نوشت؛

"اتفاق دیروز (شعار علیه رئیس جمهور) کار ناپسندی بود که هیچ کس از آن دفاع نمی کند. ولی ببینید چه کار بدی است علیه یک رئیس جمهور منتخب اینگونه رفتار شود.

در سال ۸۸ شماها نه علیه رئیس جمهور وقت بلکه علیه کل نظام اینگونه رفتار کردید.کسانی که دنبال پیراهن عثمان درست کردن هستند آن موقع یا در صف شعار دهندگان بودند یا آنها را تشویق می کردند، یا ساکت بودند و دردل خوشحال."

Dalghak.Irani گفت...

این متن را از دوست بالاترین قرض گرفتم که او خودش نیز از روزآنلاین تعطیل شده برداشته بود. می گذارم اینجا که بگویم من خودم ادیبم و خوب روزگار آن روزهای بچه های - بعدا جنبش سبز - را می فهمم. اما قرار بر این نیست که وقایع تاریخی را در اجساسات روز وقوع فریز کنیم و مقدس. واقعۀ تاریخی در گذر زمان باید مورد کندوکاو قرار بگیرد و دستمایۀ عبرت و عمل درست تر برای آیندگان بشود. این هم دلنوشتۀ یک معلم در روز 24 خرداد 88

يادداشت هاي يك روز طوفاني
تهران، ۲۴ خرداد، ساعت ۴/۰۵
دوستم که دیشب باتوم خورده است و هنوز سرش گیج است و نمی‌تواند درست حرف بزند سرش را بلند می‌کند و می‌پرسد:‌ کجا می‌روی؟ دیروز به همه می‌گفتیم: فردا، چهار، انقلاب. الآن ساعت چهار و پنج دقیقه است و من مانده‌ام که بمانم یا بروم.
هنوز خیلی وقتی از زمان تیراندازی به دانشجویان در کوی دانشگاه نگذشته. می‌دانیم که تظاهرات غیرقانونی است و موسوی مجوز نگرفته. می‌دانیم که تظاهرات به تعویق افتاده و موسوی گفته صرفاً برای آرام کردن مردم است که به میان مردم می‌آید. اما انگار دیگر موسوی هم چندان مهم نیست، این تظاهرات باید انجام بشود، هرکس نیاید از کف‌اش می‌رود، حتا خود موسوی. این چند روز، مثل برنامه‌ی روزانه شده. تاریخ می‌گذرد، اگر نروی جا می‌مانی. هیچ چیز چندان اهمیتی ندارد در قیاس با آن‌چه در پایین پله‌هایت رخ می ‌دهد. صبح‌ها به زندگی عادی می‌رسی، بعدازظهر که می‌شود، هوا که کمی خنک‌تر می‌شود، خیابان‌ها مال مردم است، شب هم اخبار روز را دنبال می‌کنی و آنوقت خیابان‌ها گیر نیروهای انتظامی می‌آید. باشد. انگار تقسیم قوا صورت گرفته. تقسیم قوای خودت هم همین‌طور. اما نمی‌شود بیرون نرفت. اگر در خانه بمانی از خودت بیزار می‌شوی. انگار تمامی نکبتی را که در این سال‌ها از سر و رویت بالا رفته تأیید کرده باشی. و این توهین‌ انتخاباتی و این ضرب و شتم‌ها را. کار خاصی نمی‌کنی در وسط جمع، اما اگر نروی هم جمع خودش را به تو نشان نمی‌دهد. منصفانه است.
می‌دانیم که احتمالاً اجازه‌ی تیر دارند. یکی گفته عکس‌اش را دیده که در میدان آزادی تانک آورده‌اند. بعضی که امروز صبح آنجا بوده‌اند تأیید نکرده‌اند. اما آن موقع صبح بوده. موبایل‌ها در حوالی آزادی تا انقلاب کار نمی‌کنند، الآن کسانی که به آنجا رفته‌اند نمی‌توانند خبری برسانند.
اما ضمناً می‌دانی که شاگردهایت هم در این تظاهرات هستند. یکی‌شان نوعروس است. از تو پرسیده‌ که نظرت چیست. گفته‌ای که با توجه به آن‌چه دیشب شاهدش بوده‌ای، باتوم‌هایی که بر سروصورت فرود می‌آمد، و کوی دانشگاهی که به همان شدت قبل اتفاق افتاده، خطر واقعاً جدی است. گفته‌ای که فکر می‌کنی جداً احتمال استفاده از اسلحه‌ی گرم هست. اما ضمناً گفته‌ای که شاید خودت هم بروی، که اگر بخواهند بروند درک‌شان می‌کنی. جواب هم این است که می‌دانند. خبرها را دست‌کم. و خوشبختانه رهنمود معنایی ندارد. این روزها همه با هم برابر شده‌اند، زندگی خودشان است،‌ حق خودشان، سرزمین خودشان.
ادامه دارد...

Dalghak.Irani گفت...

ادامه ...
اما اگر بخواهی نروی، بهانه‌ی خوبی داری. کسی که باید پرستارش باشی. کسی که ممکن است ضربه مغزی شده باشد. شاید بروی و برگردی و بلایی سرش بیاید. به مادرت هم قول داده‌ای که نمی‌روی. آدم‌هایی که احوال‌ات را نمی‌پرسیده‌اند زنگ زده‌اند مطمئن شوند نمی‌روی. بعداً می‌فهمی که خودشان هم رفته‌اند. حتا یکی‌شان که رأی هم نداده. بعضی هم استدلال می‌کنند که می‌شود بعدها کارهای بسیار مهمتری کرد الآن نباید حرام شد.
فضای خانه حقارت‌بار است. حقارتی که سال‌ها رسوب کرده در هوا تصعید شده. در مقابل آن‌چه دارد رقم می‌خورد همه‌چیز بی‌معناست. این کمبود اخبار لج‌ات را درمی‌آورد که خود حادثه را هم نبینی. می‌روی، به درک. به درک هم اگر به درک رفتی. کیف نرمی را از پارچه پر می‌کنی که اگر لازم شد سپر کنی. هرچند در هر حال باید بی‌دفاعی‌ات را به خیابان ببری.
خیابان بسیار بسیار آرام است. بیش از حد تمیز، بیش از حد آفتابی. برای چنین روزی. از خودت می‌پرسی اگر هیچ خبری نباشد چه. اگر دیگران هم عاقل بوده باشند. اگر همان‌طور که در آخرین تماس شنیدی رفت و آمد در انقلاب عادی باشد. برای ولی عصر تاکسی گیر نمی‌آید. اما راننده می‌گوید تا پارک لاله می‌رود. می‌گوید نمی‌شود انقلاب رفت یا ولی‌عصر. حدس زده‌ است چه کار می‌خواهی بکنی، به رویتان نمی‌آورید. صندلی عقب هم گویا به همین مقصد می‌روند، چون می‌گویند تا پارک لاله می‌آیند. می‌پرسی بسته است یا نه، یعنی پیاده می‌شود رفت یا نه. می‌گوید می‌شود پیاده رفت ولی ماشین نمی‌رود. نمی‌فهمی چرا. شاید مثل روزهای قبل، بعضی مسیرها را بسته‌اند.
برخی تاکسی‌ها اصلاً به سمت مرکز شهر هم نمی‌روند. در حالی که قبلاً همه‌شان مسیرشان بود. حتا از ایستگاه مفتح هم به هفت‌تیر نمی‌روند. وحشت در فضاست.
کم کم سر صحبت را با مردی که سیاه پوشیده و به سمت خیابان انقلاب می‌رود باز می‌کنی. می‌گویی بیایید با هم برویم خطرش کمتر است. از کنار محوطه‌ی دانشگاه تهران می گذری. به تفنگ وینچستر فکر می‌کنی و دانشجویانی که از پنجره به پایین پرتاب شده‌اند و این اصلاً به نمای این ساختمان نمی‌اید. همه چیز بیش از حد طبیعی و زیادی زیباست. فکر نمی‌کردی امروز بتوانی از کنار نرده‌های دانشگاه بگذری. شنیده بودی سنگربندی شده‌ است، تا یک کیلومتری، سه ردیف سنگر.
به خیابان انقلاب می‌رسی. مات‌ات می‌برد. نمی‌فهمی چه خبر است، فکر می‌کنی هسته‌ی مرکزی طرفداران موسوی را پیدا کرده‌ای. می‌خواهی به میان خیابان بروی، مرد همراهت نمی‌آید. ترجیح می‌دهد از پیاده رو برود و ناظر باشد. هنوز نفهمیده چه خبر است. با او خداحافظی می‌کنی.
آنوقت عجیب‌ترین لحظه‌های...

ناشناس گفت...

چطوره که اگر دستور حمله به روحانی مال خود رهبر بود هنوز برخی اصول گرایان اعلام برائت می کنند و میگن کار خوبی نبود؟ پنالتی می زنن به خودشون؟

Dalghak.Irani گفت...

آیت الله خامنه ای هیچگاه دستورات مستقیم و بویژه جنگی اش را از صدا و سیما ابلاغ نمی کند! مثل همۀ حاکمان دیگر. و البته قالب دستوراتش هم همواره حمله، به پیش و از این قبیل نیست. مثل همۀ حاکمان دیگر. من خبر ندارم ها، ضرب و شتم نباشد ها و از حد گوشمالی تجاوز نکند ها و این قبیل قالب ها مورد مصرف آیت الله خامنه ای هم قرار می گیرد.مثل همۀ حاکمان دیگر! یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

و آن "دروغ گفتن"ی که یکی از دوستان بهمۀ سیاستمداران نسبت داده بود اصلی ترین مصدقش زمانی است که سیاستمدار حرف و دستور و موضع اعلام شدۀ خودش را هم انکار و تکذیب می کند. مثل همۀ سیاستمداران دیگر! یا...هو

دکارت گفت...

از بیش از 55 میلیون واجد شرایط شرکت در انتخابات، حدود 23.5 میلیون نفر به حسن روحانی رأی دادند و حدود 15.5 میلیون نفر به ابراهیم رئیسی. حدود 1 میلیون نفر رای باطله دادند و حدود 15 میلیون نفر هم ترجیح دادند که در انتخابات شرکت نکنند.

حقیقتا تعجب برانگیز است که تعداد کامنت نویسهای طرفدار حسن روحانی، در برخی از وبلاگ ها، بسیار بسیار بسیار زیادتر از 42 درصد افرادی است که طرفدار او هستند. و یا در توئیتر ، ظرف 24 ساعت گذشته، بی نهایت توئیت در حمایت از حسن روحانی ، ظرف چند ساعت تولید شد که هر عاقلی می فهمید که موضوع مشکوک است. البته همانطور که می دانید ، توئیتر اعلام کرد که توئیت های حمایت از حسن روحانی عمدتا توسط ربات ها و اپلیکیشنهای هوشمند تولید و منتشر شده. که جای تاسف دارد.

ناشناس گفت...

دلقک عزیز ، اینکه از چه کسی حمایت میکردی و میکنی ، یا اینکه معتقد به چه رفرمی بودی و هستی را کاری ندارم دربست ولی شالوده فکریت از چند سال قبل تا کنون چنان دستخوش تغییر و تحول شده که بنده تقریبا مطمئن هستم که آدم یا آدمهای پشت کیبورد سیرک ، دیگر آن دلقک قبلی سیرک نیست ، با توجه به سنی که از خود اعلام کردید ، بعید است آدمی در سن شما ، چنان متحول شود که کلآ تبدیل به آدمی دیگر شود.نظرات چند سال پیش شما منطبق بر یک سری اصول روانشناسی و اجتماعی بود و باعث جذب افرادی شده بود که خود میدانید امروز دیگر در سیرک نیستند و رفتند، اما اینک چنان شتابزده و بی منطق مطلب مینویسید و آسمان را به ریسمان میبافید که گویا جوان بیست و چند ساله سردرگمی هستید که به هر ریسمانی چنگ میزنید تا انجام وظیفه کنید و خواننده را حیران. من معتقدم که درد ایران سیاسی نیست بلکه اجتماعیست و متآسفانه سیرک شما حقیقتآ با پارازیتهایی که پراکنده میکنید ، تبدیل به همان سیرک به معنای اصلی آن شده است و از این بابت واقعآ متآسفم ، اول برای خود خواننده قدیمی ام و دوم برای شما که آن سرمایه اجتماعی را بر باد دادید.

ناشناس گفت...

دلقك اين چه منطقيه كه اعتراضات و اصولا موضوع هشتاد و هشت رو با حمله به روحانى يكى ميكنى؟
مگه اين جوانان بقول تو احساساتى طرفدار رئيسى كم بوق و بلندگو و منبر و روزنامه در اختيار دارند كه حالا بيان وسط خيابون تو رو روحانى فحش بدن! طرفداراى موسوى صاحب كدوم منبر و بلندگو بودن و هستن كه إبراز احساسات كنند؟ اين چه ربطى به اون داره! البته چون تو متخصص وصل كردن گوز به شقيقه اى برا من جاى تعجب نيست اين همانى كردناى به پايه و بى منطقت ولى برا بقيه خواننده ها ميگم. خودتون كلاهتون رو قاضى كنيد اونايى كه ديروز به روحانى فحش دادن همونايى اند كه أسيد پاشى ميكنن، سفارت اتيش ميزنن، سخنرانى بهم ميريزن اصلا خودسر هم نيستن و مستقيم از بيت دستور ميگيرن و امثال قاليباف هم اورگانيزشون ميكنن. گول اسمون ريسمون بافتن اين دلقك زپرتى رو هم نخورين. حرفاش همه از روى عقده و بيمارى روانيشه كه سر پيرى دنبال مهم شدنه. هشت سال با ادعاى مدرن بودن و مخالف جمهورى اسلامى بودن كس شعر نوشت كسى تحويلش نگرفت حالا چرخيده سمت خامنه اى مگه يه دست نوازشى از اونور سرش بكشن! درواقع جناب تبمسار دلقك همون ورژن مذكر و زوار دررفته الهام چرخنده است كه حتى بعيد ميدونم اونورى ها هم تحويلش بگيرن!

Dalghak.Irani گفت...

از دیدن خوانندگان قدیمی و دلسوز و همراه و منتقد بسیار زیاد خوشحال می شوم. واقعیت قضیه این است که من هم مثل همۀ انسان بماهو انسان های دیگر نمی توانستم و نمی توانم از تحویل و تحول فکری و جسمی و ذهنی گریز داشته باشم و تغییرات در من بدیهی و طبیعی است همانطور که حضرت عالی هم قطعاً همان خوانندۀ آن سال های نوستالوژیک سیرک دلقک نمانده ای و نیستی. از اینکه دلسوزانه و پدرانه نقدم کرده ای متشکرم و از اینکه سنم را به اعلان خودم احاله داده و تعجب کرده ای مشعوفم. چون من عکسم را هم منتشر کرده و خودم را هم کامل معرفی کرده ام و شما خوانندۀ بسیار قدیمی قطعاً مرا با همۀ مشخصات و بیوگرافی اعلام کرده ام می شناسی و چون از تغییر فکر و مواضعم با توجه به سن زیادم شوکه شده ای و شک هم نکرده ای که ممکن است هک شده باشم یا زن و مردی نوجوان و خام در پشت کیبورد من نشسته باشند؛ لذا آن شوکه شدنتان را به این تعریف تفسیر کردم که منظورتان این است که بسیار جوانتر از سن اعلامی ام هستم و با فروتنی کمتر قابل ردیابی در موجودات زنده - مگر دختران و پسران 12 تا 18 ساله که دوست دارند بزرگتر از سن شان شناخته بشوند که از مرز ممنوعۀ لذت جنسی زودتر جواز عبور بگیرند - خودم را با سن بالا و پیرتر معرفی کرده ام. القصه اما از اصل حرفتان متوجه محل نزاعتان نشدم و اینک نمی دانم چگونه باید و با کدام اصلاح در کجا بمرز صلاحیت مقبول سالیان گذشته برگردم. چون حضرت عالی هم فقط فرموده اید که قبلاً دانشمند بودم و الان یک متوهم هستم و مصداقی بیان نفرمودید. و نفرمودید که مشکلات ایران اجتماعی است یعنی چه و آیا کنسرت و حجاب و موسیقی و هنر و سینما و این قبیل مقولات که هنوز هم خوراک اولیۀ سیرک است از چه نوع مشکلاتی هستند. و در نهایت وبلاگ مثل کتاب خوانده نمی شود - البته من دوست دارم خوانده شود و بارها عصبی شده ام از خوانندۀ روز و گذریم - و رفت و آمد هم طبیعی است. لذا از شما این انتظار دوستی عمیق را دارم که در کامنت بعدی تان مشخص کنید که در نوشته ای که زیرش کامنت نوشته اید کدام حرفم با کدام فکت علمی و آماری و جامعه شناسی و روانشناسی و مشاهدات میدانی مغایرت دارد و چرا. مثلاً اگر می نوشتم که روحانی در انتخابات 96 همانقدر ترسیده بود که احمدی نژاد در انتخابات 88 و بخاطر همین ترس و وحشت از باخت هم احمدی نژاد را واداشت که بزند بسیم آخر و در هفتۀ آخر تبلیغات از خط قرمز اصول و معیارهای اخلاقی جامعه عبور کند و هم روحانی را واداشت که بزند بسیم آخر و از خط قرمز اصول و معیارهای جمهوری اسلامی عبور کند - البته هم احمدی نژاد و هم روحانی بعد از پیروزی از کردۀ خود نادم شدند و هستند - حرفی بگزاف و متوهم و غیر جامعه شناسی و غیر روانشناسی و غیر اصل اقلیدس و برخلاف قانون پاسکال سخن گفته ام! یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

من از ابتدای وبلاگم اعلام کرده ام که در نقدها و نوشته هایم از "علت تامه و علت غایی که همان توجه به فلسفۀ پدییده ها بجای خود پدیده است" حرف می زنم و بارها تأکید کرده ام که این علت تامه نویسی عدم توجه به سایر علل و ادلۀ کمکی دیگر نیست. در موضوع مورد بحث هم من نگفته ام در بین معترضان به روحانی تک عناصری از اسید پاشان و مخالفان بی حجابی و از این قبیل نبودند و نیستند بلکه من گفته ام حرکت روز قدس امسال علت تامه اش سیاسی و در اعتراض به انتخابات بوده است. زیرا انبوهی معترضان و نحوۀ اعتراض شان به گروه الله کرم تنها و دیگر گروه ها شباهت نداشت چه به تعداد و چه به شعار و چه به لحن اعتراض. اسید پاشی را خوب آمدی و بگذار با یک مورد مشخص جلو برویم. اسید پاشی بصورت سهیلا خانم اصفهانی بچه سر انجامی رسید و آیا از حسن روحانی تا بزرگترین اصلاح طلب مورد حمایت ما نقطه ای را نشان می دهند که بر سر این جنایت آشکار یستاده باشند و چه در حرف و چه در عمل سریش بشوند به موضوع که رازها را از پرده برون بریزند! نبوده بخدا نبوده. یا مثلاً در مورد حقوق های نجومی و پرونده های فساد بانکی و غیره آیا سراغ دارید کسی از سروران اصلاح طلبمان را که یک لنگه پا ایستاده باشند که این دمل باید حل شود و الا شریعتمداری هر روز با یا بی ربط توی سرمان نزند که شما همان دزدان با چراغ هستید و پاسخی نداشته باشیم غیر از اینکه املاک نجومی را علم کنیم و پالس بفرستیم که اگر زیادی کش بدهید ما هم فساد شما را رو خواهیم کرد. تنها حرف قابل اعتنا در این مورد را شهید زندۀ اصلاحات حجاریان زد در نوشته ای کوتاه که ای اصلاح طلبان و معتدلان بیاییم همه فیش هایمان را رو کنیم تا روی اصولگرایان غش دار را کم کنیم و در همانجا هشدار داد که موضوع فساد حقوقی چیزی نیست که فراموش شود و آیندۀ اصلاح طلبان را تهدید نکند. یا بیا برویم سر خویشاوند سالاری و فامیل بازی در حد برادر زادۀ دایی زادۀ شوهر عمۀ داماد فلان مسئول دولتی و بررسی کنیم که آیا با این فساد پارتی بازی های کلان می شود جلو رفت و رقیب را به گوشۀ رینگ برد. این ها مواردی نیست که من بگویم. من همۀ اینها را از روزنامه و خبر نامه های خود اصلاح طلبان کپی پیست می کنم اینجا و هشدار درستی که معدود لیبرال های وطن دوست مرتب تکرار می کنند که رفقا بار کج بمنزل نمی رسد و هر هدفی وسیلۀ مناسبش را جستجو می کند و دولت مدرن نیازمند مردان پاکسرشت و متخلق به اخلاق مدرن و بری از رذایل اخلاقی و مادی و بچاپ بچاپ جامعه باشد. من هم معتقدم که با دستمال کثیف شیشه ای پاک نخواهد شد و بعنوان دوست انسان های شریف و خواهان اصلاح و تحول در ایران تکرار و تکرار می کنم که هرکسی بخواهد در ایران اصلاحات انجام بدهد باید انسانی وارسته از هر جهت باشد تا حداقل ما را در جلو جبهۀ تحجر شرمنده و سرافکنده و کوتاه زبان نکند. یا...هو

ناشناس گفت...

"توئیتر اعلام کرد که توئیت های حمایت از حسن روحانی عمدتا توسط ربات ها و اپلیکیشنهای هوشمند تولید و منتشر شده"
دکارت سوزنت روی روحانی گیر کرده؟ این چیزی که میگی رو رفرنس بده وگرنه باید فرض کنیم همینطوری از روی باد معده از خودت یه دروغی تولید کردی.

ناشناس گفت...

دلقک این نسبت هایی که به اصلاح طلبان میدی جای بحث جدا داره و تو بحث فعلی سفسطه است. حقوق های نجومی با پی گیری روحانی تهش در اومد و به خزانه برگشت! نظرت در مورد دکل های نفتی چیه؟ اختلاس استان قدس رضوی چطور؟ هشت میلیارد دلار گم شده در دولت اوس محمود دردانه چی! هشت تن شمش طلای توقیف شده تو ترکیه رو چی داری بگی؟ واردات بدون حساب کتاب بنیاد مستضعفان چی میگه؟ تجارت سپاه تو اسکله های غیر مجاز تو سواحل جنوب شرقی کشور چیه؟ تجارت هوایی سپاه بمدت بیش از یک سال تو فرودگاه تکمیل شده امام به زور توپ و تانک چی بود؟ بودجه های هزاران میلیاردی بسیج و بنیاد مستضعفان و نشر اثار امام خمینی و امام خامنه ای چی ان؟ بودجه خود روزنامه کیهان که فقط بدرد شیشه پاک کردن میخوره چطور؟ لفت ولیس ستاد فرمان امام.... املاک نجومی یه گوشش بود که با قلدری رفیقت قالیباف پروندش مختومه شد و افشا کنندش رو انداختن تو زندان! شرم کن دلقک واقعا میفهمی سنگ کیا رو داری به سینه میزنی!
ابدا برا یه لحظه هم که شده خودتو به لیبرال ها و ازادیخواها نچسبون که با هیچ سیرشی نمیچسبی.

Dalghak.Irani گفت...

خودت گفتی جای بحث جدا دارد و بلافاصله وارد فسادهای اردوی مقابل شده ای. اگر همۀ ادعاهایت هم در مورد جناح مقابل درست باشد که نیست بازهم توجیه کنندۀ گم شدن حسین فریدون تنها هم نمی شود. ما از دو اردوی متافوت حرف می زنیم اصلاح طلبانی که با ما کون آسمان را پاره می کنیم رأی من و تو را می گیرند و آنکار دیگر می کنند و اصولگرایانی که ما را به عقب خواهند برد و هر رذیله ای در آنان نوعی حربه است در دست ما. کون خودمان اگر یک پشگل هم گهی باشد شلوار ریدۀ اصولگرایان پاکش نمی کند. گه را باید فقط شست و با دقت هم شست و من دارم آب می ریزم آنجایی که در عین سوزش پاکیزگی را هم به ارمغان بیاورد. تو اگر می فهمی که همراهی و اگر نمی فهمی برو خود را باش و کیفش را آنان بکنند و حرصش را تو بخوری! یا...هو

بدیهی است که من می خواهم اصلاح طلبان را اصلاح کنم و معتقد به اگر با ما نیستی با آن ها هستی نیستم. و البته اگر شما تفکرتان اینقدر تنگ و زپرتی باشد و نخواهید به حقیقت محض سرفرود بیاورید متأسف می شوم اما طردتان نمی کنم و با مثال های بیشترو شیرفهم تری سعی در نجاتتان می کنم.

ناشناس گفت...

قبلآ میگفتی برای عبور از ایدئولوژی خانمان برانداز ، باید سوار هر خری بشویم و در زمان مقتضی از او پیاده شویم ، بفرمائید که اگر از روحانی پیاده شویم ، سوار کدام خر دیگری بشویم برای عبور از مرداب و رسیدن به مدرنیته ؟؟؟

یستشیر فرمانفرمائیان گفت...

خامنه ای می دونه خشم و بغض زیادی از پیروزی روحانی در گلوی تیفوسی های حامیش هست. برای همین با این مانورهای قدرت داره سعی می کنه اون ها رو مدیریت عاطفی کنه. اما گویا در سمت مقابل روحانی علی رغم علم به این مسئله حاضر نیست "اعتدالی" عمل کنه و با درک این قضیه سکوت اختیار کنه. روحانی از طرفی سرنوشت سایر روسای جمهور رو که بعد از فرسایش پایگاه اجتماعی شون مورد هجمه خامنه ای قرار گرفتن رو دیده، درس گرفته و نمی خواد سرنوشت مشابهی براش تکرار بشه. می خواد تا تنور پشتوانه اجاماعیش گرمه عقب نشینی نکنه. می خواد به پشتوانه رای 24 میلیونیش مواضعش رو حفظ و تحکیم کنه. از طرف دیگه روحانی فردی هست متفرعن و خودخواه که به مردم و مسئولیت وعده هایی که داده اهمیتی نمیده. لذا عدول از اعتدالش به خاطر اینه که احتمالا برای منصب بالاتری خیز برداشته. اگر پست ریاست جمهوری غایت آمالش بود حال که دوباره انتخاب شده و خرش از پل گذشته عافیت طلبانه مثل دور نخست ریاست جمهوریش اعتدالش زیر سایه مقام معظم رهبریش رو در پیش می گرفت اما به نظر امید به پوشیدن ردای ولی فقیهی رو داره.

Dalghak.Irani گفت...

خر دیگری نیست و باید پشت همین روحانی سواریمان را ادامه بدهیم. اما با هرخری هم که روانۀ هدفیم مسئولیت داریم که با سیخ و شلاق و افسار و هرچه دم دستمان بود از این قبیل ابزار تصحیح مسیر اسفاده کنیم برگردن و کپل و دهانش تا ما را از جادۀ اصلی دور نکند و خربعدی را بدست سواران مخالف مسیر هدفمان ندهد. من همین کار را هدف دارم و هرکس عیب جدی و خطرناک این قوم آجوج و مأجوج را نگوید یا توجیه کند در حقیقت خر را سوار ما بکند خیانت می کند هم به سیاستمدار و هم بما! یا...هو

ناشناس گفت...

بخشی از آرای رئیسی رو کسانی دادند که صرفا دنبال یارانه بودند. اینها قشر متوسط به پایین جامعه هستند که ممکنه اندیشه های مذهبی داشته باشند اما از کلیت رژیم خامنه ای راضی نیستند هرچند به دلیل موقیت اقتصادی و سطح فکرشان, راحت تر بازیچه میشوند.
اگر فقط موضوع یارانه و پول دادن به مردم خصوصا در شرایط رکود اقتصادی کنونی مطرح نبود, نسبت رای ها بیشتر شبیه به سال ۷۶ خاتمی - ناطق می شد مثلا ۲۹ میلیون روحانی به ۱۰ میلیون رییسی.

در آخر اینکه, جناب دلقک, من هم زاویه مقایسه انتخابات ۸۸ و ۹۶ شما رو درست نمی دانم. به نظر من در انتخابات ۸۸ تقلب شد تا انتخابات حداقل به دور دوم نکشه. خامنه ای در نماز جمعه پس از انتخابات ۷۶ تلویحا گفت که جابجا شدن ۱۱ میلیون رای امکان پذیر نبوده در حالی که اگه کمتر از نصف این مقدار رو هم با تقلب به نفع احمدی نژاد اعلام کرده باشند, نتیجه انتخابات متفاوت می بود................. اسناد آینده وقوع یا عدم وقوع تقلب رو اثبات خواهند کرد. همچنان که نقش افراد و نهاد ها در کودتای ۲۸ مرداد, اعدام زندانیان دهه ۶۰, قتلهای زنجیره ای,.............مخفی نماند.

بدرود
شهریار سیرک دلقلک

یستشیر فرمانفرمائیان گفت...

البته فارغ از اینکه نیتش چیه اتفاق مبارکیه که از اعتدالش داره عدول می کنه و حاضر جوابی می کنه. این نکبت حاکمیت دوگانه دیگه غیر قابل تحمل شده. امیدوارم با همین فرمون جلو بره.

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

دلقک آیا باید خر رو باید عین خر سیخونک زد؟!
بالاخره خر هم نیاز به یه مقدار حمایت از طرف سوارش داره یا نه؟
خر و اسب و قاطر رو اگر سوار شیم چند ساعت بی وقفه بتازونیم، ناگهان یه جا می ایستن و سوار رو کله پا میکنن و خودشون هم از شدت خستگی سکته می کنن و درجا از بین میرن. اونوقت وسط بیابون و حیوانات وحشی (بسیج و سپاه) شما می مونید و یک خر یا اسب مرده (صحبت از ترور روحانی هم این روزها زیاد شده).

رفیق آیت اله گفت...

روحانی اخیرا به گونه ای بی سابقه و شدید داره به خامنه ای حمله میکنه . اینگونه مقابله آشکار و گستاخانه با ولی فقیه در تاریخ جمهوری نکبت اخوندی سابقه نداشته ( مورد مموتی فرق میکرد) علت این رویارویی بی سابقه روحانی با خامنه ای چیزی نیست جز آگاهی روحانی از وخامت حال خامنه ای و سفر قریب الوقوع او به سرزمین گا( جهنم). روحانی هم داره واسه خامنه ای رو به موت که دیگه یه مرده متحرکه و دیگه اون هیبت سابق رو نداره شاخ و شونه میکشه و هم داره جا پاش رو محکم میکنه واسه بعد از مردن خامنه ای که عبای شیطانی ولایت فقیه رو بر تن کنه به پشتوانه رای مثلا 24 میلیونی و مقبولیت مردمی اش. اما امکان نداره سپاه بذاره روحانی به این آرزو برسه. پس جنگ روحانی و حسن خمینی و اصلاح طلبا با سپاه و اصولگراها بعد از مرگ خامنه ای دیدنیه . بساط تخمه و چیپس و ... آماده کنید برای تماشا

Dalghak.Irani گفت...

اتفاقاً می خواستم اضافه کنم که خر را کی باید تیمار و نوازش کرد که شما پیشدستی کردی و طرح موضوع کردی. طبیعی است که اولویت با تیمار و پاداش و تشویق است و نه با سیخ و شلاق و افسار. اما خر فقط هنگامی مستحق تیمار و نوازش است که اولاً در جادۀ اصلی مسیر طی کند و ثانیاً سرعت و چابکی لازم را داشته باشد و ثالثاً تهش باد ندهد. این سه شرط در وضع فعلی همان مسیری است که فرامنفرمائیان هم اشاره کرده و باید ثابت بشود. 8 سال است حرف درمانی را تشویق کرده ام دریغ از یک گام مهم در مسیر عمل. حالا دیگر فقط عرعر کافی نیست و نیاز به جفتک هم ضروری است. تازه نگاه کن که من در این مطلب بنوازش رییس جمهور پرداخته ام اما گروه جدید "ذوب در ولایت روحانی" همین را هم از ته و برعکس خوانده اند و حرف مثل زَرَم پر از استدلال و نشانه را بضدیت با روحانی تعبیر و تفسیر کرده اند. البته خداوند هم از طریق محمدش گفته که اکثریت لایعلمون و لایعقلون و لایشکرون هستند! آیکون خنده. یا...هو

اصلاح‌طلب دوم خردادی گفت...

خطاب به رفیق آیت اله ( ساعت ۰:۳۲ )

آرزوی شما هرگز محقق نخواهد شد. چون میان ما اصلاح طلبان و بیت آیت الله خمینی و بسیاری از نظامیان از یکسو و بسیجیان و محافظه کاران از سوی دیگر در لحظات بحرانی و حساس روابط صمیمانه و گرمی بوجود میآید. همچنین این را بدانید که در بین 24 میلیون نفری که به ما رای دادند علاوه بر حامیان بیت آیت الله خمینی و اصلاح طلبان دوم خردادی، تعداد بسیار زیادی از بسیجیان و محافظه کاران و حامیان آقای ناطق نوری و حامیان مراجع تقلیدی نظیر آیت الله صانعی، آیت الله وحید خراسانی و آیت الله جوادی آملی حضور داشتند. فلذا یقین بدانید که ما با در اختیار داشتن سیاستمداران با اعتدال و گشاده رویی نظیر جناب سید محمد خاتمی و جناب ناطق نوری و فرزندان آیت الله هاشمی رفسنجانی، از هر گونه تنش و التهاب در کشور انشالله جلوگیری خواهیم کرد و هرگز اجازه نخواهیم داد که در بین صفوف متحد مراجع عظام، شکافی ایجاد شود.

ناشناس گفت...

دلقك توهم از خواننده هات كم چيز ياد نگرفتى ها. يادمه اين مسأله خَر و خرسوارى رو قبل از تو يكى از خواننده هات مطرح كرد ولى چند وقته خبرى ازش نيست! اميدوارم هرجا هست سالم و موفق باشه چون ادم فهميده و بروزى بود. ايدى شم يادمه ولى ترجيح ميدم نگم كى بود

Dalghak.Irani گفت...

ادعایت در مورد هر معلم وشاگرد دیگری هم صادق است. اما در مورد تمثیل خرسواری برای گذر از ایدئولوژی و رسیدن به استحاله حرفت کاملاً و صددرصد غلط و کذب است و من اولین نفری بودم که در این وبلاگ از این تشبیه استفاده کرده ام. البته من نه خودفروشم و نه برند فروش. اما شما هم باید زمین ادب ببوسید و از صدها و بلکه هزارها کپسول های تمثیل سیاسی ساخته شدۀ ناشی از استعداد و هنر من را برسمیت قدرشناسانه بشناسید. یا...هو

ناشناس گفت...

اول - راجع به جنبش سبز قبلا گفتم و گفته ای تیمسار جان
من تمام روزهای حادثه در خیابان بودم و عجبا که من نمی دانم تو می دانی
در خیابان شعار بر علیه باورهای مردم داده شده
من داده ام نمی دانم و تو لندن نشستی و می دانی
یوتیوب هم که چیزی ندارد برای اثبات گفته هایت ولی خوب چون تو می دانی پس همین است و مرغ یک پا دارد
دوم - وقتی نقد اجتماعی می کنی روحم را به پرواز در می آوری
چون بی مانند نقد می کنی، وقتی من می گویم بی مانند مطمئن باش مسئله جدی است
اما خودت نوشته هایت را در حد پروپاگاندای بنفش می آوری پایین
این راهی است که خودت انتخاب کرده ای و لجنزار و بوی عفن و فاسد بنفش دامن تو را گرفته و خواهد گرفت
سوم - اسرائیل در سوریه روزبروز بیشتر و علنی تر از معارضین حمایت نظامی می کند
دوست دارم در این مورد بنویسی
چهارم - این ترند شدن حسن روحانی در توئیتر و مردانگی نشان دادن بچه بنفش ها پشت کامپیوتر، به همان میزان اعتبار دکترای حسن روحانی است

ناشناس گفت...

ذوب در ولایت روحانی جدی و واقعی است، تازگی در فضای مجازی زیاد شدند! ملت ما کلا این مشکل را دارد که دنبال قهرمان و امام زاده می گردد و اگر پیدا نکند خودش تولید می کند، حالا با روحانی یه انتخابات بردیم از نوع دور دوم و بد و بدتر و رای به انتخاب های جنتی اونم چه رقیبی (قاضی مرگ طرفدار رپ!) ولی چنان از انتقاد به روحانی ناراحت می‌شوند که انگار ایشان امام حسن هستند و باید به هر دلیل از بیضه ایشان دفاع کرد! حقیقتش بد نشد که روحانی برد چون از لحاظ شرایط اقتصادی و سیاسی که بهترین گزینه روی میز بود و به همین دلیل هم رهبر روی ایشان عمدا دایو کرد و بعدا احساس گناه گرفت برای کلاه گذاشتن سر حزب الله دوم هم به قول کسروی ما یه دولت دیگه به روحانی بدهکار بودیم تا عیارش کاملا معلوم بشه تا اینجا که فرق زیادی هم بین حزب اللهی ها و روحانی اللهی ها نیست، روش ها که یکیه همان جزمیت و تهمت و مخالفت با آزادی بیان و سرکوب گری وجود دارد، یه عده طرفداران فهمیده روحانی دارند که همین ها هم در معرض حمله روحانی اللهی ها قرار می گیرند تا خاموش شوند.

آق حجت گفت...

اینجور که بوش میاد شواهد نشون میده خامنه ای نمیخواد حکم روحانی رو تنفیض کنه. سقوط رژیم نزدیکه. با این کار گور خودشون رو کندن.

Dalghak.Irani گفت...

نوستراداموس
درست می گویی خامنه ای حکم روحانی را تنفیض نخوهد کرد. اما تنفیذ خواهد کرد و حدست اشتباه است. بکل پرتی از ماجرا. یا...هو

ناشناس بنفش
من با بکار بردن بنفش بعنوان تحقیر روحانی مخالفم و ایشان فعلاً آرای طبقات مدرن را کسب کرده و رییس جمهور مشروع جمهوری اسلامی است. من مخالف روحانی نیستم. بلکه من منتقد روحانی هستم و مطالبه گری می کنم و معتقد به فشار جهت به پیش راندن او هستم. عده ای از خوانندگان گویا فقط برای این به اینجا می آیند که داستان:

مضمون کوک کرده بودند برای یک مأمور ساواک که در جادۀ قزوین و جلو تعمیرگاه اتومبیلی که یک تابلوی "باد" نصب کرده بود - زمان قدیم این تابلوها در جاده های بین شهری مد بود برای تبلیغ تنظیم باد اتومبیل ها و پنچرگیری - زیر تابل نشسته بود و جم نمی خورد. رهگذری یا هرکی از او می پرسد برای چه ینجا ساعت ها نشسته ای ئ تکان نمی خوری. ساواکی جواب داده بود که می خواهم مشخص شود که این باد زنده باد است یا مرده باد!

دنبالۀ حرفم

گویا فقط برای این اینجا می آیند که کشف کنند دلقک موافق چه کسی و مخالف چه کسی است. در حالیکه من موافق و مخالف هیچ سیاستمداری نیستم و در عین حال موافق همۀ سیاستمداران هستم. هستم اگر سیاستمدار "شیطان یا خدا" عملی انجام دهد که تشخیص بدهم بنفع ایران است. و نیستم اگر سیاستمدار "شیطان یا خدا" عملی انجام دهد که بتشخیص خودم آن را بضرر ایران بدانم. چون امثال من آدم ها بسیار زیاد نادرند در جامعه و هرکس برای خودش یک گروه و دسته و بت و مرادی دارد لذا باور من هم بهمان غریبی و تک افتادگی خلوصم برای خیلی ها بسیار ثقیل و غیر قابل هضم است. اما باید قبول کنید که بهردلیل گاهی ادم های مستقل و خالص هم باید پیدا شوند و الا جامعه بوی تعفن "فقط منفعت شخصی و دیگر هیچ" می گیرد و انسان ها به اشمئزاز می رسند. یا...هو

ناشناس گفت...

کس مشنگای سلطنت طلب که جز چس ناله و غر زدن و نق زدن کاری بلد نیستن خفه باشن بذارن ملت کارشونو بکنن. کسی که تفاوت روحانی رو با امثال خامنه ای نبینه یا کوره یا کودن.

سالهاست داریم به هر شکل ممکن مبارزه میکنیم و با همین انتخاباتی که شماها انقدر در موردش کسشر گفتین به جایی رسیدیم که جناح تندرو داره علنا جمهوریت و رای مردمو زیر سئوال میبره و قبر خودشو میکنه! شما که 40 سال فقط غر زدین و نگاه کردین و به مردم بد و بیراه گفتین حالا یه چند سال دیگه خفه باشین نتیجه رو ببینین. بعد از آزادی هم رضا پهلوی قبله آمالتون میاد کاندید میشه ببینیم چقدر رای میاره.

بهرام

ابوالفضل گفت...

از سال 88 یک سوالی همیشه ذهن منو مشغول میکرد؛ اینکه با توجه به اعتراضات خیلی زیاد جامعه رای دهنده سال88؛ از روشنفکرش گرفته تا بازاریش؛ چرا حاکمیت برای جلوگیری از از دست دادن مشروعیتش؛ حاضر به ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن نشداینکار حداقل سه مزیت می تونست داشته باشه، یکی صداقت و درستی نظر حاکمیت در عدم مهندسی و تقلب در انتخابات رو به همگان روشن می کرد؛ سران فتنه(!) رو رسوا و مضحکه عام و خاص می کرد و سوم از اینهمه اعتراضات دامنه دار و بنیان برافکن علیه حاکمیت جلوگیری بعمل می آمد؛
چیزی که من میفهمم اینه که برگزاری مجدد مطمئنا حکومت رو به این سه مزیتی که گفتم نمی رسوند و گرنه چرا اینکارو نکرد؟ و این همه بدبختی رو به جون خرید؟
مشتاقانه منتظر جواب عمو دلقک میمونم...

رفیق آیت اله گفت...

خطاب به اصلاح‌طلب دوم خردادی گفت...

باید بگم رویاهای قشنگ و شیرینی در مورد روحانی و حسن خمینی و مراجع و سپاه و ... داری ولی متاسفانه واقعیت چیز دیگس و خیلی تلخه (البته اگر از حیطه طنز هم نوشته باشی کارت رو درست انجام دادی آورین آورین)

ناشناس گفت...

سلام تیمسار
رییسی 5 میلیون رایش تعرفه ی بدون مهر هست. وزارت کشور هم می خواسته باطل کنه نگذاشتن. همه ی عالم هم فهمیدن. منبع قرارگاه سایبری عمار و حجاریان و...
و اما موسوی ساعت 4 بعد از ظهر روز انتخابات در حال برگذاری به ایشان گفتند قرار است نتیجه 19 به 13 باشد شما تمکین کن. ایشان هم نکرد و چوب ولایت به سر او و مردم فلک زده ایران خورد. منبع خاطرات ابوالفضل فاتح از روز انتخابات و دیگران. مشارکت 90 تا 130 درصدی در یکسوم از حوزه ها و ده ها مورد دیگر به کنار!
استالین می گفت مهم اینه که کی رای را بشمره. سید علی مریدش مرد عمل است!

Dalghak.Irani گفت...

ابوالفضل
با اینکه سؤالت کنایی و از سر خشم است. ام بدلیل جوانیت و معصومیتت پاسخ می دهم. پذیرش تجدید انتخابات اولاً پذیرش ناسالم بودن انتخابات بود که رژیم را در دور باطل همیشگی می انداخت که هردوره و هرکس نتیجۀ انتخابات را نمی پسندید می گفت باید تجدید شود با این استدلال که اگر دور قبل ناسالم بوده چرا ایندوره باید سالم باشد و زیان هایش بسیار بی شمار است تسلیم یک ادعای نادرست شدن و سنگ روی سنگ بند نمی شود در جامعه ای که تعدادی اعتراض کنند و روندهای قانونی را بدون مدرک معتبر - درحد ادعای مطرح شده مثل تقلب شکلی و در اخذ و شمارش آرا به تعداد حداقل 6 میلیون برگ رأی در انتخابات مورد بحث. 6 میلیون هم به این دلیل که اگر شش میلیون از آرای محمود کم می شد و همان 6 میلیون بنفع میرحسین ریخته می شد جای برنده و بازنده عوض می شد - مخدوش و بی اعتبار و از حیز انتفاع برای همیشه ساقط کند. یا...هو

ناشناس گفت...

خیلی خوب نوشته حیفه نخونید

می‌گویند که ترند شدن فلان هشتگ کار ربات است عجیب نیست چنین ادعایی از آنکه رای میلیونی ملت را می‌بیند و از انگلیسی بودن منتخب ملت سخن می‌گوید با این همه، حبّذا که از کار سوروس است و کار انگلیس است، رسیده‌اید به «کار ربات است» اما اگر می‍دانستید تجربه «کار نواره» و «کار رباته» رو به چه استیصالی دارد، شاید هرگز پا بر چنین ادعای سستی نمی‌گذاشتید مع‌الوصف این سخنتان نیز چاره کار نیست زیرا اگر عاقلی بشنود رباتی هست که جاعل اسم و آمار است، به باورش نمی‌نشیند که با آن همه عِدّه و عُده و انگیزه برای جعل و تحریف، بی‌خیال چنین ماشین جاعلی در محیط « اسمشو نیار خودشو بیارِ» توییتر شده اید و حریف را وانهاده‌اید به استفاده از چنین ربات پربرکتی.
عبید زاکانی می‌گوید، واعظی بر سر منبر از حرمت شراب می‌گفت و اینکه هر که در فلان زمان خورد، مست بمیرد، مست در قیامت برخیزد و مست در برابر بارگاه الهی حاضر شود، کاشی‌ئی این شنید و گفت:« صد دینار می‌دهم به یک قطره از چنین شرابی که مست بمیراند و‌مست برخیزاند».
اکنون نیز به نوبه خود صددینار می‌دهم به چنین رباتی که ترند جهانی کند، با این همه توان سایبری به چنگ شما و هشتگ‌هایی که دوست دارید، ترند شود، نمی‌آید و عاقبت، چنین مکرر و علی‌الدوام رقیب‌تان را بر صدر همان توییتری می‌نشاند که دیروز آلت تجسس دشمن بود و امروز جولانگاه توییت‌های شما!
telegram.me/sahandiranmehr

Dalghak.Irani گفت...

بهرام نام
1- اینجا فقط قلم من است که اجازه دارد گاهی بمناسبت از کلمات منشوری استفاده کند. ان هم نه بدلیل حق انحصاری صاحب خانه بودن بلکه بدلیل جنس خیس و طنز و ادبی قلم من. لذا اینبار با هزار شرم و حیا کامنتتان را نشر دادم اما این رویۀ کسشعر نویسی رویه ات نشود. چون قلم تو جدی و عبوس و سیاسی است و کلمات منشوری تهوع را زیاد می کند. مثل عشق بازی روی زخم خنجرهای تیز! در ضمن مدعای حرفت هم درست نیست. ما استحاله خواهان و رأی دهندگان همیشگی به این و آن در جمهوری اسلامی هنوز بهیچ جا نرسیده ایم و وضعمان نه تنها بهتر نشده بدتر هم شده و ما امروز نسبت بدهۀ 70 هم آزادی های کمتری در همۀ زمینه ها داریم و هم اقتصاد عقب افتاده تر و هم هنر و هم فرهنگ و هم همه چیز. اینکه جناح راست رأی مردم را زینتی می داند هم ربطی به پیشروی شما و ما ندارد و آنها از ابتدا هم باوری نداشتند و امروز چون در موضع قدرت برترند می خواهند میخ شان برای همیشه محکم کنند. یا...هو

چرنده گفت...

دلقک عزیز علی رغم مدتها جدل های تند بین ما پست های اخیرت معرکه هست. نوعی طراوت رها شدن از زندان کلیشه های سبز مذهبی.این که به نقطه اصلی و ناموس این جریان سیاسی (ادعای تقلب در انتخابات 88 )میپردازی و اون رو به چالش میگیری جایی هست که سیل تهمت ها رو به سمت تو روانه کرده و خواهد کرد. یا این که میگی سیاستمدار رو فارغ از نامش به دم خر باید بست (جدای از این که درباره مصداق قالیباف تمایل عملی نداشتی و از این بابت هم چند بار ازت انتقاد کردم )رو تحسین میکنم و یا نقد صریح اصلاح طلبان
و در کل فضای کلی حاکم بر نوشتارهای شما بعد از انتخابات رو می‌پسندم و بهت تبریک میگم دست مریزاد

ناشناس گفت...

کاری که خامنه ای باید می کرد قبول شمارش دوباره ارا و تایید دوباره انتخابات بعد از شمارش بود که نکرد. فرض کنیم اگر موسوی انتخاب میشد مگر چه اتفاقی می‌افتاد که حاضر باشند برایش تقلب کنند؟ اقای موسوی را هم شورای جنتی تایید کرده بود و اگر می خواستند به این شدت موسوی انتخاب نشود باید (مثل محمود در این دوره) رد صلاحیتش می کردند تا ان مسائل هم پیش نیاید.

ناشناس گفت...

اونی که هشتاد و هشت و جنبش سبز و شهدای اون رو زیر سوال ببره در یک کلام خائن به ملت است! اسمون ریسمون بافی هم نداره. اون کوتوله ای هم که چرت و پرتای دلقک رو قبول داره و دست مریزاد میگه در واقع داره میگه دلقک و کوتوله هاش از ندا و سهراب و غیره که خون دادن بابت هشتاد و هشت بیشتر میفهمن و میر حسین و زهرا رهنورد و کروبی هم الکی تو حصرن! میر حسین و رهنورد به اندازه دلقک درک ندارن و گزارش میدانی دستشون نرسیده و همینجوری الکی سر موضع وایسادن و دارن حصر میکشن! اخه چقدر شما کوتوله ای که حدش داره از دست ما هم در میره...
یعنی اینهمه ادم باسواد و تحلیل گر تو دسترس میرحسین و رهنورد و کروبی هست یکیشون نمیاد بگه بابا نظام تقلب نکرده از خر شیطون بیاید پایین و با یه بیانیه کشور رو از التهاب خارج کنید! حدس میزنم تنها کسایی که ممکنه این تحلیل ها رو بدن بازجوهای اوین و سپاه و خامنه ای اند و تیمسار پروفسور هنرمند دلقک خودمون که ادعای لیبرال بودن و مدرن بودن میکنه!
مارادونا رو بیخیال یکی غضنفر رو مهار کنه...

Dalghak.Irani گفت...

مستندات آن دوره حاکی از این است که شورای نگهبان بازشماری یک سوم صندوق ها را بصورت رندم پذیرفته بود اما ستاد موسوی زیر بار نرفتند و خواهان کمیتۀ مستقلی خارج از شورای نگهبان بودند و خامنه ای زیربار نرفت - جزییات خاطرم نیست - اما تقریباً همۀ اصلاح طلبان درگیر آن ماجرا همه بتدریج و ناگفتۀ رسمی پذیرفتند که تقلب شکلی در صندوق های رأی اتفاق نیفتاده بود از گفته های تاجزاده در زندان تا خاتمی در بیرون و تأکید کروبی فقط به "تخلف و مهندسی قبل از رأی گیری" به این قبول عدم تقلب شکلی صحه می گذارد. ضمن اینکه خود موسوی هم هیچ پیام اصرار بر تقلب در بعد از حصر - حتی در فراخوان تظاهرات 25 بهمن - نکرده است و حداکثر واکنشش سکوت بوده است. اما گذشته از این تمایل دارم راجع به آن ترند شدن من #حامی روحانیم هم نظرم را بگویم:
آنچه که مسلم است این است که هواداران ورأی دهندگان به روحانی در فضای مجازی زیادند و دست برتر را دارند به دلایل زیر:
1- طبقات مدرن و تحصیلکره که اغلب به روحانی رأی داده اند در دنیای مجازی بطور بدیهی بیشتر فعال هستند و حزب اللهی ها علاوه بر قلت عددی و تحصیلی بدلیل تاریخی (تأخیر فاز در پذیرش اجباری پدیده های مدرن) نیز تمایل چندانی به سازوکارهای مجازی - بویژه در جایی که اپلکیشن هم امریکایی و غربی باشد مثل توئیتر - ندارند.
2- اصلاح طلبان چه به تعداد آقازاده هایشان و چه به تعداد تبعیدی ها و مهاجرهای بعد از انتخابات 88 شان و چه به تعداد دگراندیشان مدرن در خارج متمایل به گفتمان آنان دست بالاتر را دارند و به شبکه های فیلتر شده در داخل سهل تر وصل می شوند.
3-خود روحانی هم خیلی بدنیای مجازی هم علاقه مند است و هم آن را مؤثر در تبلیغات می داند و محتمل یقینی است که نوعی سازماندهی رسانه ای هم داشته باشد در بخش رسانه ای دولتش جهت پایش و تقویت برند روحانی در فضای مجازی.
بسازوکار ترند کردن از راه های دروغین مثل بکار گرفتن ربات و از این قبیل وارد نیستم و این اتهام را نمی توانم تأیید یا رد کنم. اما من وقتی به توئیتر سرزدم در ذیل هشتک حامی روحانی ام انبوهی از پیام ها را دیدم که فقط همین هشتگ حامی روحانیم را داشت با اضافه کردن من یا فقط کلمه ای در پس و پیش آن. از آنجائیکه جامعه شناسی من از جامعۀ ایرانی این است که ایرانیان از تکرار کلیشه ها پرهیز می کنند و همواره اصرار دارند که منیت خودشان را هم بروز و ظهور بدهند. کمی مشکوک بنظر می رسد که بدون مضمون کوک کردن و افزودن مزه و شخصی تر کردن پیام تعداد زیادی فقط به تکرار هشتگ من حامی روحانیم بسنده کرده باشند. البته که این یک تحلیل شخصی است و ممکن است کاملاً غلط باشد و من اصراری بر ترند کردن غیرواقعی نیستم و احتمال ترند شدن طبیعی آن را به سه دلیل ذکر کرده ام در بالا بعید نمی دانم. یا...هو

ناشناس گفت...

در جواب دکارت:

یک: ۴۳~ ۴۲.۷۲۷ = ۵۵/ ۲۳.۵

دو: آرای ریاست جمهوری ۹۶ روحانی ۲۳.۶۳۶ بوده که با حساب شما میشود ۴۲.۹۷۵ درصد.

سه: آرای خارج از کشور بر روحانی در نظر گرفته نشده است. حدود یک میلیون.

چهار: انتقال آرای روحانی برای رییسی کمترین ۵ میلیون و بیشترین ۱۰ میلیون بوده است که هشت میلیون جابجایی منطقی ترین است.

پنج: دوران ۸۸ که دلقک میگوید احمدی ۲۴ میلیون رای آورده است تنها دورانی که رییس جمهوری ۲۴ میلیون رای داشته است. فرض کنیم صحیح باشد. آیا از این ۲۴ میلیون یک میلیون پیدا نشد که برای ۹ دی با اتوبوس و مینی بوس ساندیس ناهار شام .... بیاید آزادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آنوقت از ۱۳ میلیون موسوی و کروبی ۳ میلیون در تهران راهپیمایی سکوت کردند. کسی که خوابیده را میتوان بیدار کرد به خواب زده را هیچ گاه.

شش: هر خری میداند روبات میتواند حداکثر از طریق یک الگوریتم متنی تولید و یا تکرار کند. حال شرکت تویتر با سرمایه میلیاردی توان تشخیص روبات و فرد را ندارد. برو دکارت بروو ........ خودتی ......

هفت: اگر روحانی فقط ۲۴ میلیون رای داشت نیازی نبود خامنه ای اینهمه حمله کند مثل خاتمی هر ۹ روز یک بحران تولید میکرد. واقعیت فراتر از چیزی که ما میبینیم. بالای ۲ میلیون فقط نتوانستند تا آخر وقت رای بدهند. کلی تقلب سر صندوق با جابجایی صندوق آرا یا ریختن رای به نفع رییسی شد. برو دکارت بروو ........ خودتی ......

ابوالفضل گفت...

http://www.roozonline.com/english/news3/newsitem/article/-9123f03c64.html

ناشناس گفت...

"سنگ روی سنگ بند نمی شود در جامعه ای که تعدادی اعتراض کنند و روندهای قانونی را بدون مدرک معتبر"
دلقک تو اول ادعای تقلب ات در سال 84 را با "مدرک معتبر" ثابت کن بعد به اعتراضات سال 88 گیر بده.

ناشناس گفت...

دلقک گیرم که تقلب شکلی بوده فقط، در هر صورت در هر نوع نقلبی باید انتخابات باطل و از اول برگزار میشد.
ادعاهایت هم که "همه اصلاح طلبان" می گویند تقلب فقط شکلی بوده هم کاملا نادرست هست.
و گفته ات که شورای نگهبان پذیرفته بوده که یک سوم آرا رو بازشماری کنه باز دروغ هست. نمی دونم این دروغگویی هات عمدی هست یا همینطوری از روی کم حافظگی و پیری.
شورای نگهبان قبول کرده بود فقط 10 درصد صندوق ها بازشماری شود و آن هم به این شرط که در ابتدا فقط 1000 صندوق و بعد بقیه صندوق ها که آن را هم اجرا نکردند. اضهارات امیدوار رضایی برادر محسن رضایی کاملا روشنگرانه و واضح است و اگر شما دلقک نمی خواهید بفهمید و قبول کنید دیگر مشکل از فرستنده نیست بلکه مشکل از گیرنده و دلقک بازی عمدی شما هست.

به گفتهٔ امیدوار رضایی از اعضای ستاد محسن رضایی، در بازشماری غیررسمی «برخی صندوق‌ها» روشن شد که بیش از ۷۰٪ تعرفه‌های رای با یک خط و خودکار نوشته شده‌است.

امیدوار رضایی در پیرامون بازشماری آراء گفت: «یکی از قرارهای شورای نگهبان با آقای رضایی در این بود که برای بازشماری ۱۰ درصد صندوق‌ها ابتدا شمارش آرا در هزار صندوق آغاز شود و پس از ارائه نتیجه این بازشماری، سپس آرا ده هزار صندوق مورد بازشماری قرار گیرد. قرار بود براساس این توافقات پیش‌رویم اما این توافق در همان وهله اول شکسته شد و انجام نشد.» او در ادامه آورد: «قرار بود وزارت کشور علاوه بر فهرست صندوق‌ها و آرای تفکیکی در آن‌ها فرم‌های ۲۲، ۲۳ و ۲۸ هر حوزه را که مربوط به صورت جلسه‌ها و شمارش اولیه آرا در هر صندوق بوده‌است را به ما ارائه دهند. همچنین قرار بود آمار کلی شورای نگهبان و وزارت کشور از شمارش آرا به ما ارائه شود چرا که مقایسه آن‌ها می‌توانست در تأیید صحت شمارش آرا به ما کمک کند. چون این اطلاعات به ما ارائه نشد، نمی‌توانستیم اعتراضاتمان را پیگیری کنیم. از همین رو آقای رضایی کنار کشید.»[۱۲۶]

او گفت «ادعای وزارت کشور در بازشماری صندوق‌ها، در نوعی بازشماری غیررسمی از برخی صندوق‌ها قبل از اطلاع جامع به نامزدها بوده‌است.» به گفتهٔ او در همین بازشماری غیررسمی، «براساس گزارش‌های که از نمایندگان ما در ستادهای انتخاباتی و حاضر بر سر برخی صندوق‌ها» رسیده‌است، مشخص شده‌است که «۷۰ تا ۸۰ درصد آراء» در آن صندوق‌ها، با یک خودکار و با یک خط مشترک به نفع یک نامزد خاص به صندوق‌ها ریخته شده‌است.

به نظر من، نتیجه بازشماری آرا و گزارشات آقای محسن رضایی و برادرش دلیل قطعی و محرز تقلب است و به حدی قابل استناد که حتی دیگر نیازی به بررسی دیگر گزارشات بیشمار تقلب در سال 88 نیست.

هر کس هم که تمام اینها را می بیند و باز دوباره می گوید که تقلب در سال 88 بی مدرک و دروغ بوده، قطعا با غرض و مرض اینکار را میکند که در مورد شما دلقک کاملا صدق می کند.

اصلاح‌طلب دوم خردادی گفت...

پیام حجت الاسلام حسن روحانی به مناسبت فرارسیدن عید سعید فطر:

امیدوارم با همدلی و اخوت تصویری روشن از دین رحمانی اسلام را به تمام جهانیان ارایه نماییم. اطمینان دارم با همیاری یکدیگر می‌توانیم خشونت، افراطی‌گری و تروریسم را از سرزمین‌های اسلامی بزداییم

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی افزودند: امیدوارم به میمنت این عید سراسر رحمت و برکت، بیش از پیش بتوانیم با همدلی و اخوت و برقراری صلح، ثبات و امنیت در میان همه مسلمانان، تصویری روشن از این دین رحمانی اسلام به تمام جهانیان ارایه نماییم.

ایشان افزودند: اطمینان دارم با بهره‌گیری از آموزه‌های رفیع دین مبین اسلام و بهره‌گیری از عبادت صیام و قیام خواهیم توانست خشونت، افراطی‌گری و تروریسم را با همیاری یکدیگر از سرزمین‌های اسلامی بزداییم.

ایشان همچنین در تماس تلفنی با امیر قطر فرمودند:
جهان اسلام نیازمند وحدت و یکپارچگی است و دو کشور ایران و قطر بی تردید می توانند با همکاری یکدیگر در این عرصه تلاش کنند.

دکارت گفت...

ناشناس ساعت ساعت ۱۸:۳۵

استدلال های شما از یک سو سرشار از تناقض و توام با بی ادبی و بی نزاکتی بود. و از سوی دیگر استدلال های شما جنبه علمی و آکادمیک نداشت که نیاز به پاسخ داشته باشد. ولی چون در فضایی کاملا هیجانی و احساسی تنفس می کنید این چند سطر را می نویسم تا در آینده ای نه چندان دور و هنگامی که از این فضای فکری حاکم بر جامعه احساساتی ایران رهایی یافتید، بتوانید با وجدانی آسوده و پاک، قضاوت کنید.

شما خودتان می دانید که وزارت کشور زیر نظر حسن روحانی و با حضور ناظرانی از شورای نگهبان این انتخابات را برگزار کرد، بنابراین دلیلی ندارد که وزارت کشور حسن روحانی، خودش بر علیه خودش تقلب کند. سوال من از شما که مدعی هستید که وزارت کشور آقای روحانی، چیزی بین 5 تا 10 میلیون رای از آرای آقای روحانی را به نفع آقای رئیسی جابجا کرده !!!!!!!،

این است که ، اولا هیچ عقل سلیمی، ادعای شما را نمی پذیرد. ثانیا: لطفا برای ادعای خودتان مدرک و رفرنس معتبر معرفی کنید. لطفا.

Dalghak.Irani گفت...

شکلی و محتوایی را بجای هم اشتباه فهمیدی. تقلب شکلی یعنی تقلب سر صندوق رأی و روز انتخابات وریختن آرای تقلبی یا تقلب در شمارش آراء. تقلب محتوایی هم یعنی مهندسی انتخابات از راه استفاده از امکانات غیر مجاز و خرید آرا و دخالت ارگان های غیر مجاز در تبلیغ و طرفداری از کاندیدای خاص در قبل از روز رأی گیری. ادعای اولیۀ اصلاح طلبان تقلب شکلی بوده و نه تقلب محتوایی. به این معنا که می گفتند هم آرای تقلبی در صندوق ها ریخته شده و هم در شمارش آرا رأی احمدی نژاد زیاد و رأی موسوی کم شمرده شده است. اما چون نتوانستند تقلب شکلی را ثابت کنند بعداً شروع کردند به جر زدن که احمدی نژاد با پخش پول و سیب زمینی و سوء استفاده از امکانات دولتی بعلاوۀ دخالت سپاه بنفع او و حمایت شورای نگهبان از او مرتکب مهندسی انتخابات شده و تقلب محتوایی کرده است. در حالیکه این حرفشان بی ربط به اعتراضشان بود. چون مهندسی انتخابات قبل از روز ردی گیری بوده و اگر ستاد موسوی و کروبی به آن معترض بودند نباید در رأی گیری شرکت می کردند. خلاصه اینکه وقتی موسوی در رأی گیری شرکت کرد یعنی تقلب محتوایی را ایگنور کرده و چنان مؤثر نمی دانسته که بازنده شود. ولی وقتی بازنده شدند تازه شروع کردند به جر زدن که علت باخت ما مهندسی آرا قبل از رأی گیری بوده است. و البته غلط بود و نباید بعد از شرکت در رأی گیری به تقلب ادعایی - حتی من می گویم درست - مهندسی آرا اعتراض می کردند. امیدوارم گر ئنبال فهم ماجرا هستی توضیحم کمک بکند که از این کابوس "ماقهرمان بودیم" 8 ساله رها بشوی. در ضمن در حقوق اثبات ادعا بعهدۀ مدعی است و این ادعا کنندۀ تقلب است که باید سند نشان بدهد و نه رد کنندۀ تقلب. بحث بیهوده ای است و باید از این دور باطل بگذرید و وارد یک پروسۀ فعالیت روز بشوید. من به احترام شما این کامنت هزاربار توضیح داده شده هم از طرف من و هم از طرف افراد معتبر و نامی - بعنوان مثال عباس عبدی اصلاح طلب -را با صرف وقت نوشتم و دیگر به بحث شکست 88 برنخواهم گشت. چون خود من هم از اینکه هم باختیم و هم شماها سرخوردید بسیار زیاد نارحت می شوم. یا...هو

ناشناس گفت...

"دیگر به بحث شکست 88 برنخواهم گشت"
خود گویی و خود خندی چه مرد هنرمندی
دلقک این تو هستی که هر از گاهی بحث سال 88 رو مطرح میکنی. اون هم به شکل بسیار نازل و کاملا بی مدرک و بی منطق و با توهین و توهم و داستان سرایی.
بحث سال 84 رو هم خودت مطرح کردی.
تناقض گویی هات پایانی نداره.
اشتباه گویی ها و غلط تحلیل کردن ها و نادرست پیش بینی کردن هات هم پایانی نداره.
خودت بحث 88 رو مطرح می کنی، مدرک مدرک می کنی. بعد جلوت هزار تا مدرک میذارن بعد عین بز با ریش بزی میگی پس کو مدرک؟
دیگه مدارک واضح تر از تمام اینهایی که تاکنون منتشر شده و گفته شده و بررسی شده؟
در مورد قالیباف هم همین روش رو طی چند سال اخیر رفتی.
قالیباف بنا گفته مسئولان سازمان بازرسی تا مرز انفصال از خدمت به خاطر پنهان کردن مدارک املاک نجومی رفت و وقتی دید قضیه جدیه مجبور شد مدارک رو ارائه کنه که نتیجه اش این بود که سازمان بازرسی به 45 مورد تخلف قطعی در واگذاری غیرقانونی املاک رسید.
خب. واکنش شما چی بود؟ هیچی عین یه بز کله شق گفتید: قالیباف معصوم است. خب با چنین موجود کله شقی به نظر خودت چکار باید کرد؟
جواب اینست که باهاش وارد بحث منطقی نشو چون منطق و مدرک حالیش نیست. فقط یه فحش بارش کن و رد شو!
آدمی که ارزش بحث منطقی رو نمی فهمه فقط ارزش فحش داره.

ناشناس گفت...

دلقک نظرت رو درباره نتیجه شمارش آرا در حضور برادر محسن رضایی رو نگفتی؟

وقتی مدرک میذارن جلوت، واکنش ات همینه؟ که ندیده بگیری و خودت رو به کوچه علی چپ بزنی بعد هم جر بزنی که:
"دیگر به بحث شکست 88 برنخواهم گشت"

Dalghak.Irani گفت...

معلوم است که قالیباف در بحث خدمت و صداقت از همه - با تأکید صددرصد - اصلاح طلبان نامدار هم معصوم است و هم دردانه و هم یگانه. مقایسه کن از 17 سالگی تا 55 سالگی در جنگ، در سپاه، در پلیس، در شهرداری، در تحصیل، در مدیریت اجرایی، در مدیریت استراتژیک و ... با هر کدام اصلاح طلبان خدمت نرفته، جنگ ندیده، بازجو، زندانبان، عامل اطلاعاتی، تحصیلات قلابی، از حجرۀ اخوندی به وزارت و وکالت رسیده و و و و خودت منصافنه نمره بده. قالیباف سیاسی را هم من برسمیت نشناخته ام و اینکه همواره شکست می خورد نشانه ای از لیاقت اوست و نه بی لیاقتی او. چون در جمهوری اسلامی یا باید با خامنه ای و تحجر باشی ویا برعلیه خامنه ای شعارهای مدرن بدون عمل - عملیات فریب - بدهی. از اینکه برای کوبیدن قالیبافی که حتی یک تشکل اصولکرایی او را قبول ندارد از اصولگرایان قوه های برادران شریف لاریجانی فاکت می آوری خوشحالم. اما ادعای تازه تان هم محلی از اعراب ندارد چون بحث "آیا دیوان محاسبات حق ورود به حسابرسی از شهرداری ها را دارد" یک بحث حقوقی محل اختلاف است و هنوز هم حل نشده است و قالیباف نه بخاطر فساد بلکه به ادعای خود رییس دیوان محاسبات بدلیل عدم تمکین در مورد ورود دیوان محاسبات به شهرداری در حال محکومیت ادعایی - چون این خبر ناقص است و باید منتظر باشیم که واکنش قالیباف اولاً و احراز فساد در بررسی ها ثانیاً بشویم تا بتوان داوری از روی واقعیت کرد. در قالیباف هیچ خصوصیتی جز خدمت به ایرانیان در نزد من ثابت نیست و در اولین محکومیت مستند او - حتی از سوی قوه های لاریجانی های محبوب شما - من هم با صدای بلند او را در حد فسادش در مقایسه با سایرین - و فساد جقدر شخصی بوده و چقدر برای راه بردن خدماتش - محکوم خواهم کرد همانطور که هم نوع ورودش به انتخابات امسال و ادبیات غیر ممتعارفش و بدتر عکس انداختن با رییسی را محکوم کردم و اینک نیز مردود می دانم و به او لعنت هم فرستادم. اما اگر حکم شود که مست گیرند در شهر قلیباف را در ته صف دوجناح لیگارشی حاکم هم نباید بگیرند. تا چه رسد که در پیشانی روزی نامه های اصلاح طلب. بدبخت انتخابات را باخته از صحنه هم کنار رفته و عنقریب شهرداری را هم خواهد واگذاشت. اما هنوز هم روزنامه نامه هی اصلاح طلب تنها اسمی را که بعنوان اصولگرا تعقیب می کنند و تیتر می زنند بنام اوست. من از نامردی خوشم نمی آید زور که نیست. تو اگر کیف می کنی کیف کش هر اصلاح طلب رانت جو و بازجو و زندانبان و طلبه= وزیر باشی باش. اما چرا مرا فشار می دهی که بسوی آدم های ریاکار و فریبکار بکشانی. یا...هو

تکمله: در مورد انتخابات سال 88 هم منطق و اسناد شما قویتر بود و من تا حالا نه دیده و نه درک کرده بودم. کاملاً حق باشماست و در انتخابات مزبور تقلب بسیار واضح و بدون تردیدی رخ داده بود و من از کج فهمی ام استغفار می کنم و قول می دهم که دیگر خفه شوم و با هویت شما بازی نکنم.

ناشناس گفت...

بهرام گل گفتی
هر چی میکشیم از همین کودن های سلطنت طلب و چپول های نفهمه که با افراطی گری مملکت رو دادن دست یه سری متحجر ماقبل تاریخ حالام عوض حمایت از مردم و جوانان رشید مملکت عین پیرزنهای غرغرو فقط از همه چی ایراد میگیرن بدون اینکه راه حلی نشون بدن

ناشناس گفت...

دلقك اشتباه نكن. از هشتاد و هشت كه ميگى درواقع دارى با هويت خودت بازى ميكنى نه ما!

ناشناس گفت...

دلقک بهتره انقدر از لفظ ما استفاده نکنی
تو جزوی از ما نیستی .کسی که از قالیباف حمایت میکنه و یا تقلب 88 رو باور نداره یک متوهم بدفکره که اصلا با هزار من سریش به جوانان رشید اصلاحطلب نمیچسبه

الف گفت...

تیمسار عزیز

با حرفهایتان درباره انتخابات 88 کاملا موافقم، نه که الان بلکه از همان ابتدا هم به دلیل شناخت نزدیک از حضرات شک داشتم که قضیه به همان بدی باشد که می گفتند. و امروز مطمئنم که نبود. اما متاسفانه فضای جامعه و ذهن و روان مردم سخت در کنترل اصلاح طلبان است و شما اگر مدرک مستقیم هم نشان بدهی، باز متهم خواهی شد و گوش شنوایی نیست. هیچ راهی نیست.
به هر حال ما همچنان در بند دو قطبی سیاه و سفید هستیم و سفیدمان هم فرق نمی کند، یک روز خاتمی است بعد موسوی، بعد کروبی، احتمالا بعد لاریجانی شاید هم بعدا خود خامنه ای. الزایمر تاریخی هم داریم و زیاد گذشته افراد را یادمان نمی ماند. وقتی به کسی گفتیم سفید، یا بهتر بگویم، گفتند سفید و ما هم گفتیم چشم، دیگر تمام است. حالا اگر کسی بگوید چطور احمدی نژاد تقلب کرد، اما روحانی ممکن نیست تقلب کرده باشد، یا بالعکس اگر روحانی نمی توانست، پس احمدی نژاد هم نتوانست، انوقت است که می شوی مزدور حکومت و غیره و ذلک. متاسفانه کار تمام است، ذهن مردم را اصلاح طلبان تسخیر کرده اند. روز روشن را هم بگویند شب است، همه می پذیرند! بس که رقبای اینها بد بازی می کنند و بس که... حیف!

حميد گفت...

معلوم نيست يك سري از كامنت گذاران تو كدوم طويله بزرگ شده اند يا اينكه از اقوام چهارپايان هستند كه وسط بحث، شروع به توهين و هتاكي و حمله شخصي ميكنند! يا به نظر شما دلقك راست ميگه يا اشتباه ميكنه، ديگه چرا بد و بيراه ؟ فقط اميدوارم امثال شما در ايران در اقليت باشند چون با وجود شما دموكراسي غير ممكن است.

تاریخ گفت...

این یک طنز تلخ تاریخی است که تندروترین و افراطی ترین گروهها و دسته جات که در سالهای 57 تا 67 با پـشـتـیـبـانـی مارکـسـیـسـت ها و توده ای ها، در آن زمان عمده ی وقت و انرژی خود را صرف سرکوب و نابودی ملی گراها و پان ایـرانـیـسـت ها و نهضت آزادی ها می کردند، و از سال 68 تا امروز نیز معمولا، سمت های اجرایی حساس و نون و آبدار گرفته و جیب های خودشان را پر کرده اند و هنوز هم تحت عناوین مختلف، فیش های نجومی و وامهای نجومی و پاداشهای نجومی می گیرند،

حالا چند صباحی است که ادعای اصلاح طلبی می کنند!!! و برای وضعیت مشقت بار ملت ایران، اشک تمساح می ریزند.

این یک طنز تلخ تاریخی است که باید آن را یک تراژدی به حساب آورد.

ناشناس گفت...


خاور میانه...منطقه ی پیغمبر خیز و بدبختی خیز
گوئی آفتاب تیز،مغزها را تکان داده است.
ﻣﻦ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﻢ...

ﻧﻮﺡ ﺍﯾﻨﺠﺎ،
ﻣﻮﺳﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ،
ﻋﯿﺴﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ،

ﻣﺤﻤﺪ اﯾﻨﺠﺎ،
ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﯾﻮﻧﺲ ﻭ ﻟﻮﻁ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ.و... ﻫﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ
ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﯾﺎ ﺑﻠﮋﯾﮏ ﯾﺎ مثلأ ﻧﯿﻮﺯﯾﻠﻨﺪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻫﺪﺍیت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ؟
ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺎﻫﺎﺭﻭ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ؟
۱۲۴۰۰۰
ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻫﻤﺸﻮﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ جالب تر اینکه طبق گفته کتب آسمانی۷۰۰۰سال از خلقت انسان میگذره
۱۴۰۰
سال هست که آخرین پیامبر اومده


میشه۵۶۰۰سال اگه تعداد پیامبر ها رو بر ۵۶۰۰ تقسیم کنی میشه هر دو هفته یه پیامبر؟؟؟؟؟؟؟

ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪﺭﺍﻩ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍﮐﺮﺩﯾﻢ
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺧﻮﺷﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻧﻮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ


ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﻏﺮﺏ ﻭﺧﺎﻭﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻭ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺧﺎﮎ ﺑﺮ سرن
كمى به عمق كلام كارل پوپر توجه كنيد:

"آنکس که بهشتِ زندگی را برایت جهنم کرده،
مجبور است متقاعدت کند که:
«بهشت جای دیگری است»

@Persianglf

ناشناس گفت...

جالب است که مسئله تقلب سال ۸۸ کاملا همان سالها بحث شده بود ولی دلقک نمی خواهد یک از مهمترین تئوریها را در نظر بگیرد.

تقلب ۸۸ نه شکلی بود نه محتوایی. کاری به صندوقها نداشتند. کاری هم به اینکه چه کسی برنده انتخابات بوده نداشتند، پس ممکن است که واقعا احمدینژاد برنده بود باشد یا نه. قرار بود احمدی نژاد با رایی بیشتر از خاتمی۷۶ و ۸۰ برنده شود و کروبی و تا حدی موسوی ضایع شود. پس اول رای کل هر کاندیدا را نوشتند، بعد شروع کردند آن عدد ها را خود کردن تا نتایج شمارش ساعتی، و شامرش هر صندوق را بطور معکوس پیدا کنند.

سوتی های عجیب به همین علت بود:

۱. در ۴ اعلام اولیه، رای باطله نداشتیم. جمع ۴ عدد می شد رای کل. یادشون رفته بود آقایون که باید توی عددهاشون رای باطله هم اعلام کنند. از هول حلیم افتاده بودن توی دیگ.

۲. یادشون آمد باید رایهای باطله هم داشته باشند، عدد ها رو دست بردند. سوتی جدید این شد که چرای محسن رضایی بین اعلام پنجم و ششم کم شد!!!

۳. در بضی از شهرها، تعداد رای دهنده ها به احمدینژاد ۱۳۰٪ تعداد حائزان شرایط بود. دلیل واضحه. چون هیچ معیاری نداشتنت توی تقلب که از رای یکی کم کنن به اون یکی اضافه کنن. عدد سازیه دیگه.

۴. غیر ممکنه رای کروبی از ۶۰۰۰،۰۰۰ سال ۸۴ به زیر ۱۰۰۰،۰۰۰ رسیده باشه.

۵. خود رضایی شماره های کارت ملی رو خواسته بود از کسانی که بهش رای داده بودن و تا اونجا که یادم می آید تابناک نوشت که ۳،۰۰۰،۰۰۰ نفر بهش رای داده بودن، که معقول بنظر می آید، نه زیر ۱۰۰۰،۰۰۰. چون کلا نمی تونستن زیاد خالی بندی کنن و می خواستن همه رایها رو بدن احمدی نژاد، سهم رضایی رو زیادی کم گذاشته بودن.

۶. رای ۲۴ میلیونی احمدینژآد هم غیر معقوله.

۷. می گن گربه دزده چون رو که برمی داری فرار می کنه. اگه اینها ریگی به کفششون نبود اونتور با معرضین برخورد نمی کردن.

ناشناس گفت...

حمید تو مثلا میخواستی ادب رو متذکر بشی به برخی کامنت گذاران؟!
تو با این ادبیات ات که روشن کردی که خوب ادب یاد گرفتی در طویله!

ناشناس گفت...

دلقک محسن رضایی هم جنگ رفته، خود خامنه ای هم در جبهه های جنگ بوده، خیلی ها در جنگ بودن از جمله بیشتر نمایندگان تندرو مجلس نهم پاسدارهای جبهه رفته بودن، سردار رحیم صفوی وزیر دفاع سابق هم جبهه رفته بود.

همه این افراد الان جزو تندروها و حامیان خامنه ای هستند و اگر لازم شد دوباره اسلحه دست می گیرند و این بار مردم خودمون رو به رگبار می بندند. رحیم صفوی هم مشخص شد که به علت بی لیاقتی حکم اعدام بهش داده بوده که رفسنجانی نجاتش داد.

قالیباف هم در جبهه سوابق چندان درخشانی نداره اگر داره بفرمایید ما هم بدونیم. در پلیس هم همینطور، سوابق قالیباف سیاه هست: حمله به دانشجویان و راه انداختن گشت ارشاد و ایجاد مزاحمت برای بانوان زیبای ایرانی. در زمان فرماندهی قالیباف فیلم های کوتاه بسیاری که مردم در خیابان از مزاحمت گشت های ارشاد برای بانوان گرفته بودن بیرون اومد در بعضی از این فیلم ها پلیس تحت فرماندهی قالیباف وحشیانه با لگد و سیلی و مشت دختران ایرانی رو سوار ماشین های گشت ارشاد می کردند. او زمانیکه در پلیس بود کلی ماشین پلیس بنز وارد کرد که این هم به لطف خاتمی و برای تجهیز نیروی انتظامی برای سرکوب مردم بود.

بعد رسیدیم به شهرداری، کارنامه 12 ساله او در شهرداری فقط شامل چند اتوبان که حالا معلوم شده با هزینه چند برابر و بدون مطالعات کارشناسی انجام شدن، چند پارک و مترو بوده، اما به چه قیمتی؟ به قیمت فروش کامل تراکم تهران، بدهی های عظیم، قرارداد عظیم با سپاه، استخدام ده ها هزار نفر بدون ضابطه در تهران، از بین رفتن بی سابقه باغات تهران و سربرآوردن ده ها برج و مال در نقاط پرجمعیت تهران که همگی این برج ها متعلق به رانت خواران، سرداران سپاه و دولتی و... بوده. یکی از این پروژه ها، به نام ایران زمین متعلق به بابک زنجانی بوده.

شما در تهران نیستی و گمان نمی کنم تا حالا در ایران در شهر بزرگی زندگی کرده باشی، در تهران شما تکون بخوری باید به شهرداری پول بدی، حتی بخوای یک تابلو بذاری جلوی محل کارت باید به شهرداری پول بدی. کلی عوارض هم قانون تعیین کرده که درآمدهاشون مستقیم به جیب شهرداری میره از جمله درآمدهای جریمه های رانندگی و عوارض مختلف. میخوام بگم که ورودی با خروجی همخوانی نداره. تهران یک شهر فوق العاده پردرآمده، فقط دولت سالانه چندین هزار میلیارد تومن به شهرداری تهران پول میده. خروجی چی بوده در این 12 سال؟ خفه شدن تهران از برج ها و مترو و چند پروژه بسیار بسیار پرخرج. به عبارت دیگه قالیباف دقیقا مانند احمدی نژاد یک شومن تمام عیار هست. احمدی نژاد هم طرح های بسیار جنجالی و خلق الساعه ای رو اجرا کرد. قالیباف هم همینطور.

سایر به خیال خودت امتیازاتی که برای قالیباف ردیف کردی مانند دکتر و خلبان و تحصیلات هم همگی به همان اندازه معتبر هست که دکتری آقای کردان یا دکترای برادر روحانی، دکترای حسن عباسی و دکترای الله کرم و دکترای همسر آقای رئیسی.

ناشناس گفت...

انتخابات 88 یکی از بررسی شده ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی بود. تمام ریز جزئیات و اتفاقات و اسناد و مدارک و سوراخ و سمبه های این انتخابات توسط ده ها نفر در ایران و خارج ایران بررسی شد. هم در زمان انتخابات و هم طی دو سه سال بعد از آن بررسی ها ادامه داشت. کلی محقق، خبرنگار، تحلیل گر، استاد دانشگاه، فعال سیاسی و... تمام زوایای این انتخابات رو به دقت بررسی کردن. در اکثریت قریب به اتفاق این بررسی ها به این نتیجه رسیدن که تقلب در این انتخابات محرز بوده. ده ها و بلکه صدها دلیل هم برای این موضوع ردیف شد. خود نامزدها ها هر 3 تاشون (کروبی و میرحسین و رضایی) معترض نتایج بودن. اینکه شما دوست داری همه چیز رو به اصلاح طلبان ربط بدی هم اینجا محلی از اعراب نداره. همیشه که نمی توان گوز رو به شقیقه ربط داد. این اولین بار بود که هر دو طرف اصولگرا و اصلاح طلب معترض نتایج بودن.

مدارک دیگری هم چند سال بعد منتشر شد از جمله فیلم سخنرانی های فرماندهان سپاه که به طور واضح فرمانده سپاه میگفت که اگر ما می گذاشتیم اینها (کروبی و میرحسین) برنده بشن مملکت از دست میرفت. فرمانده سپاه در یکی از این فیلم ها میگفت که ما متوجه شدیم که شیب آرا به سمت نامزد اصلاح طلبان است و بنابراین جلویش را گرفتیم. دیگر واضح تر از این؟ به دلیل اینکه برای اولین بار تقلبی به این گستردگی انجام میشد، در همان ساعات اولیه پس از انتخابات نیز سوتی های بسیاری توسط وزارت کشور رخ داد که بعدها به عنوان مدرک مورد استناد نامزدهای معترض از جمله محسن رضایی قرار گرفت. مشکلات و باگ ها و سوتی های این انتخابات به قدری زیاد بود که اساسا به چیزی جز تقلب محرز حتی نمیتوان فکر کرد.

اینکه شما دلقک دوست نداری یا علاقه نداری که تقلب رو بپذیری دیگه ربطی به مدارک و اسناد نداره چون اساسا شما علاقه ای نداری که قبول کنی تقلبی رخ داده. بنابراین چه مدارکی باشه و چه نباشه حرف شما همینه که در سال 88 تقلب نشده. این حرف شما هم همونقدر معتبره که ادعای تقلب در سال 84 به نفع احمدی نژاد و توسط اصلاح طلبان! (جالب هست که در مرحله اول رای رفسنجانی بیشتر از احمدی نژاد بود و اگر اصلاح طلبان میخواستند به نفع احمدی نژاد تقلب کنند حداقل رای رفسنجانی را که در آن زمان از او متنفر بودند، در مرحله اول کمتر از احمدی نژاد اعلام میکردند). به عبارت دیگه شما خودتو به خواب زدی و نمیشه شما رو بیدار کرد. حمایت های شما از احمدی نژاد هم دلیل این بی علاقه بودن رو فاش میکنه. کسی که حامی احمدی نژاد هست طبیعتا مدارک رو هم نخواهد دید. شما هم مثل قالیباف یک شومن بیشتر نیستید. همیشه برخلاف نظر اکثریت قاطع مردم و تحلیل گران، یک ایده غلطی را مطرح میکنید جهت جلب توجه و مطرح کردن خودتان. من نمی دانم شما چطور خودتون رو اپوزیسیون جمهوری اسلامی می دانید اما از افرادی مانند احمدی نژاد و قالیباف حمایت می کنید و انتخابات جمهوری اسلامی رو سالم می دونید بدون هیچ مدرکی.

ابوالفضل گفت...

هفت دلیل در اثبات تقلب در انتخابات 88(حسین باستانی):
http://www.roozonline.com/english/news3/newsitem/article/-9123f03c64.html

ناشناس گفت...

دلقک دیوان محاسبات کشور میتواند قانونا همه چیز شهرداری هم رو ورود کرده و بررسی کند. چون شهرداری هم نهادهای عمومی محسوب میشن و نه خصوصی. علتش هم این هست که در قوانین مختلف چندین نوع عوارض از طرف دولت پیش بینی شده که به حساب شهرداری ها واریز میشه. و چون دولت به شهرداری ها پول میده بنابراین شهرداری نهاد عمومی محسوب میشه و نه خصوصی. شاهد بر توانایی قانونی دیوان محاسبات مبنی بر ورود و بررسی اسناد و مدارک شهرداری هم، حکم انفصال از خدمت شهردار مشهد بود که اخیرا صادر شده. شهردار مشهد هم یکی از آن گردن کلفت ها هست که خودش رو به هیچ کس پاسخگو نمی دانست. ایشان مدارک مورد درخواست دیوان محاسبات رو نداد در نتیجه علیه اش حکم انفصال از خدمت صادر شد. ولی پس از همکاری و درخواست اعاده دادرسی، قاضی خود دیوان محاسبات موقتا دستور به توقف اجرای حکم داد وگرنه تاحالا ایشون تشریف شون رو برده بودن از شهرداری مشهد. در مورد قالیباف هم دقیقا همین اتفاق افتاده منتها تفاوت اینجا بوده که قالیباف سریع تر عمل کرده و قبل از صدور حکم قبول کرده اسناد رو به بازرسان بده. ولی همین دادن اسناد هم موجب شده تا بازرسان ده ها مورد تخلف قطعی رو در واگذاری های شهرداری تهران پیدا کنن. بنا به گفته احمد مسجد جامعی یکی از اعضای شورای شهر بسیاری از موارد واگذاری املاک نجومی، با دستور مستقیم خود شهردار تهران (یعنی قالیباف) بوده.

خبر مربوط به حکم انفصال از خدمت شهردار مشهد رو می تونید سایت بی بی سی بخونید:
http://www.bbc.com/persian/iran-40342327

ناشناس گفت...

ابوالفضل جان دلبندم: یکبار همین لینک را بالا گذشتی اینبار یک خط فارسی هم اضافه کردی که ملت برن مدرک تقلب ۸۸ یکبار برای همیشه بخونن و بحث تموم بشه. من هم خوندم و کاملا قبولش دارم چون خیلی دقیق و جامع است. اما ابوالفضل جان همه کس حرف منطقی رو قبول نداره. مثلا همین دلقک. سالیان سال هست که همه میگن قالیباف عوضی تشریف دارن. میگه چطور؟ یک مدرک بدین. هزاران هزار مدرک دادن اما میگه نه اگه اینجور باشه یا اونجور باشه میشه دلیل. با استدلال شتر گاو پلنگی دلقک میشه استدلال کرد قوری مادر بزرگ عمه خامنه ای الان دور سیاره مشتری میگرده. قبول نداری به جناح چپم. دیروز پریروز فحش داد گفت نه به خاطر اینکه صاحب خونه هست حق فحش دادن داره بلکه ایشون کلامش طنز داره و فلانی چون خفن سیاسی مینویسه فحشش خفن تر میشه. این وسط ما یک طنزی زدیم دقیقن با همون فحش دلقک. پاک کرد. قبلا کمرنگ مینوشت "این لینک با نظر سرپست وبلاگ حذف شد." اونهم نذاشت. پدر آمرزیده وقتی لینک میدی یکم اونجای گشادتو سفت کن یک چند خطی بنویس که بقیه مجبور نشن برن بالا منبر لینک تو رو توضیح بدن. زیاد هم انتظار نداشته باش دلقک منطق تو رو درباره تقلب ۸۸ یا قالیباف قبول کنه. ملت خودشون رو جرواجر کردن نشد. قدیمی ها با مودب تر بودن میگفتن "نرود میخ آهنین در سنگ."

Dalghak.Irani گفت...

خب من که در بالا صریحاً نوشتم و قبول کردم که شما برنده شدید و تقلب در سال 88 محرز بوده. دیگر چه توبه نامه ای از من می خواهید بغیر از اعترافم تا تمهید و تقدیم کنم. توی دنیای مواج و صفر و یک که ارتباط فقط از طریق حرف و نوشته ممکن است من چه ابزاری دارم که غلط نامه ام را به ثبت برسانم. گویا خود شما بیشتر از من شک دارید که آیا واقعاً تقلب شده و ما سرکار نبوده ایم؟ و الا الان باید در خیابان های تهران جشن پیروزی بر دلقک راه می انداختید دسته جمعی و یک حال و حولی می کردید. یارو دکتر مطیعی شاعر و افسر جنگ نرم از تیربون نماز عید فطر رسماً آفتابه برداشته روی دکتر روحانی و این سرشیفت اعتدال و اصلاح در بالاترین ول کن معامله نیست که اول باید دلقک را نابود کرد بی خیال افسر جنگ نرم آتش به اختیار از تیبون نماز عید بعنوان پیشقراول خطبه های خامنه ای! ابوالفضل هم که خوانندۀ بسیار قدیمی و عزیز و دردانۀ سیرک است در دام این سرشیفت افتاده و هی مدرک پشت مدرک پشت مدرک با یک ادرس از نوعی تحلیل ناظر بر مهندسی انتخابات (تقلب یا تخلف قبل از رأی گیری) و نه تقلب در انتخابات (تقلب مستقیم در رأی و صندوق انتخابات در روز رأی گیری) توسط امامزاده حسین باستانی پرده برداری می کند و سرشیفت هم به ظن خودش چنان آبشارهای کوبنده ای روانۀ زمین دلقک می کند که شیرجه های پی در پی و بی اثرش بزودی بعث مرگش بشود. کوفتت بشود سرشیفت آن مواجبی که میگیری تا از امید ملت پرستاری کنی و خیانت می کنی دلقک ملت را بتوپ! می بندی! من تقلب را قبول کردم و شما هم قبول کنید که واقعاً سرکار نبودید و تقلب اتفاق افتاده! یا...هو

جالب است که در خانۀ خودم هرچه می خواهند بخودم می گویند و من هم منتشر می کنم و خودشان اگر یکی حتی یک اپسیلون با نظرشان زاویه داشته باشد در بالاچه هایشان طرف را برای تمام عمر بن می کنند. یعنی میگم وقاحت در حد خامنه ای!

ناشناس گفت...

شعار علیه رییس جمهور در راهپیمایی و نماز عید فطر بیشتر کارکرد خارجی دارد. یعنی آهای دولت های غربی، جنگ قدرت در داخل کشور واقعی است و چه نشسته اید که میانه رو ها را کشتند.
قانون محدودیت ورود به آمریکا که فاز اول طرح ترامپ بود اجرایی شد و طرح تحریم های اقتصادی فلج کننده هم در راه است. با اجازه عزیزان این بحث های تاریخی تقلب شد یا نشد برای فاطی تنبان نخواهد شد.
حضرت موسی از کوه سینا برگشته و گوساله سامری نابود شده و جنگ و خونریزی و برادرکشی در خاورمیانه به پایان می رسد. روزهای روشن، سلام.

خبر مهم گفت...

________________________

قانون محدودیت ورود به آمریکا که فاز اول طرح ترامپ بود اجرایی شد و طرح تحریم های اقتصادی فلج کننده هم در راه است.

________________________

مهم ترین خبر روز

ناشناس گفت...

نمیدونم چرا وقتی دلقک خبط میکنه و بعد توسط مخاطبان گوشه رینگ گیر میکنه شروع میکنه به ننه من غریبم بازی و یه سری هم به صحرای کربلا میزنه
چقدر شبیه یه بنده خدایی میشی

ناشناس گفت...

دلقك ديگه مگه از دلقك ميشه انتظار بيشتر از دلقك بودن داشت!

ناشناس گفت...

اخ ننه من غريبيييييييبم تو يه اين شهر شلوووووووغ! :)

ابوالفضل گفت...

عمو دلقک؛
سپاس که هستی و همچنان می نویسی...
امیدوارم هر چه زودتر دخترت - مستانه رو- هم پیدا کنی... :-)

ناشناس گفت...

جناب تیمسار
با سلام
از اینکه همچنان مینویسید بسیار ممنونم
ارادتمند- یزد