۱۳۹۵ مرداد ۳, یکشنبه

توصیۀ رضا کیانیان به کمیتۀ ملی! المپیک: علامه مصباح یزدی را پنهان کنید؛ با عباس کیارستمی در ریو رژه برویم!



1- در پی انتشار عکس هایی از لباس های طراحی شده و آماده شدۀ ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در بازیهای المپیک تابستانی پیش رو در شهر ریودو ژانیروی کشور برزیل، موجی از انتقاد و تمسخر و جوک و هزل و هجو و عصبانیت ایرانیان عزیز در شبکه های مجازی راه افتاد و طراحان و سفارش دهندگان و دوزندگان و هزینه کنندگان این لباس های بدقواره و زشت را بباد حمله گرفت و خواستار تغییر و تعویض و هزینه و تهیۀ مجدد لباس های متحدالشکل ورزشکاران شرکت کننده در ریو شد. من هم مثل همه شاهد این اعتراضات و بگو بخند و حرص و غیض ایرانیان بودم و قصدی هم برای دخالت در این کمدی تراژیک نداشتم. اما امروز با اعتراض و نوشتۀ اینستاگرامی رضا کیانیان هنرمند خوب سینمای ایران مواجه شدم  و مقاومتم شکست و مجبور از اعتراض به کیانیان هستم.


رضا کیانیان متن زیر را منتشر کرده است:
«واقعا خجالت‌آور است! به اندازه‌ای زشت بودند که دلم نیامد حتی عکس‌شان را بگذارم روی صفحه. منظورم لباس‌های کاروان المپیک ایران است. به گمانم کمیته ملی المپیک ایران، برای طراحی لباس‌های کاروان ایران، میان بدترین طراحان مسابقه گذاشته! نه باورکردنی نیست.
چون هر طراحی، هر اندازه هم که بدسلیقه باشد، دست‌کم فقط به این دلیل که طراح است به ناچار استانداردهایی را رعایت می‌کند؛ هماهنگی در رنگ و شکل، دوخت مناسب و دست‌کم نشانه‌هایی از ایران؛ ولی این لباس‌ها... بی ربط به همه چیز هستند، حتی به طراحی.
در این سال‌ها که مشهورترین و گران‌ترین برندهای لباس جهان از طرح‌های ایرانی استفاده می‌کنند. آیا خود ایران باید بای خودش از بدترین و بی‌ربط‌ترین رنگ‌ها و نقش‌ها و طرح‌ها استفاده کند؟
 2- در اینکه این لباس های آماده شده برای ورزشکاران ایرانی زشت و بدترکیب است شکی وجود ندارد. اما در این هم که طراح این لباس ها طراح بسیار متبحر و هنرمندی بوده و با بیشترین دستمزد و منت حاضر به طراحی این لباس ها شده نیز شکی وجود ندارد. این طراح بسیار فرهیخته و نازنین؛ با شناخت دقیق از ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی مستقر، متوجه این نکتۀ ظریف بوده است که هر طراحی هنرمندانه ای لاجرم باید دارای حداکثر هارمونی در شکل و محتوا باشد. به این معنا که نمی شود برای طراحی یک گراز از اندام و چهرۀ یک آهو استفاده کرد یا همینطور در طراحی یک کلاغ از مشخصات شکلی یک بلبل بهره گرفت. طراح این لباس ها و برعکس وبرداشت رضا کیانیان و خیل معترضان ایرانی لباس های مزبور را برای ورزشکاران ایران بدون پسوند و پیشوند طراحی نکرده است. بلکه سفارش به او از سوی کمیتۀ المپیک جمهوری اسلامی ایران بوده است برای ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران. که تحت تابلوی Islamic Republic of Iran و زیر بیرق لااله الاالله رژه خواهند رفت.

3- اینکه هنرمندان ما سعی کنند مرتب محتواها را از اشکال مناسب شان خالی کنند تا حدی قابل قبول و حتی تشویق است. مثل تلاش سینما گران برای فیلم سازی با هر زحمتی هم و پالس دادن بدنیا که سینمای کشته شدۀ ایران زنده است. اما اینکه همین هنرمندان جدیتی مهمل و بیهوده بخرج بدهند که محتوای زشت و عریان حکومت را هم از شکل متناسب آن خالی کنند نه تنها قابل فهم و دفاع نیست؛ بلکه اگر لغتی بالاتر از کج سلیقگی بکار نمی برم ناشی از ارادتم به صفای هنر و هنرمند است. معنا ندارد که محتوایمان علامه مصباح یزدی باشد و شکل مان عکس شادروان کیارستمی.

4- رضاجان؛ چرا لجبازی می کنی و نمی خواهی قبول کنی که عباس کیارستمی را با دست خودمان کشتند. بازهم دعوت می کنم نگاهی دوباره بیانداز به شکل لباس های طراحی شده و دوخته شده و آماده شده - کلی مالیات و نفت خرجشان شده ها! حواست هست - خداوکیلی آیا زیباتر از اسیدپاشان اصفهان، سردار جعفری بی حیا و بی غیرت، علامه! علم الهدی ضد هرگونه زیبایی و زن و زندگی و هنر مشهد زادگاه خودت، اختلاس ها و دزدی های کلان در دولت آن مردی که رفت، حقوق ها و وام ها و مزایای نجومی مدیران در دولت آن نامردی که آمد و ... نیست. اگر بگویی نیست خورشید را منکر شده ای. اما می دانم که اهل بخیه ای و نمی گویی نیست. حداکثر پاسخت این است که قناس کردن هیکل های دو متری جوانان والیبالیست ایرانی برای اولین بار راه یافته به المپیک دغدغه ات بوده است و بس. اما رضا جان تا کی می توان نعل وارونه زد. و من مطمئنم که ورزشکاران ایرانی حاضر به ماله کشی هیچکس نیستند؛ با اطمینان از اینکه تا با واقعیت روبرو نشوند؛ آیندۀ فرزندان شان زیباتر از - حداکثر - آن مرد که رفت تا برگردد نخواهد بود. یا...هو

۱۷ نظر:

ناشناس گفت...

مردم همیشه در صفحه! حمله کردند به پیج طراح بدبخت، خوب پوشیدن تو ایران تابو هست، مقصر طراح بدبخت نیست بهش گفتند تحریک امیز نباف، زشت بباف اخوندا خوشحال شن.

ناشناس گفت...

در کمال ادب و ارادت و با اعلام برائت از کسایی که خودشون هیچکار بلد نیستن و فقط به کسایی که دارن یه کار مفیدی انجام میدن انتقاد میکنن باید بگم که به نظر شخصی من نوشته های اخیرتون خیلی دور از ذهن و غیر قابل باوره. و من به شخصه تخیلم در این حد انعطاف پذیر نیست که بتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم و احساس میکنم دارید به اتفاقات کلی پیچ و تاب میدید که بشه ازشون تفسیر جالب تر و پیچیده تر و زیباتر از اونی که هست ارائه داد. مثل این نوشته و یا اون یکی که در مورد کنایه ی اون پزشک به مهرجویی نوشته بودین. ارادتمند

ناشناس گفت...

جدا از بحث لباس جا داره از ایجاد تغییرات در تصمیمات مسیولین در پی اعتراض مردم از طریق شبکه های اجتماعی یادی بکنیم که اگر روحانی خدابیامرز و مقاومتش در برابر صادق لاریجانی برای فیلتر کردن تلگرام نبود این داستان محقق نمیشد. این اولین تغییر در تصمیم این برادران بیل و کلنگ بدست نیست. اگر خاطرتون باشه چندی پیش بنا به همت مجموعه معظم معشوقه حضرتعالی سرکار سردار قالیباف بیلبوردهای عجیب غریبی در تهران نصب شد که با اعتراض و تمسخر مردم به سرعت جمع آوری شد.

از طرف حضرتعالی و تمامی طرفداران ایشان، ازین شخص والامقام در ابراز نگرانی بیل!بوردی برای مردم ستم دیده امریکا تشکر مینمایم.

Dalghak.Irani گفت...

جدا از بحث لباس...

لااله الاالله........... آیکون دلقکی که از خشم بخود می لرزد و اگر تا انتهای شب خودش را از طبقۀ بیستم به پایین پرتاب نکرد پاسخت را خواهد داد. بشکند دستی که نمک ناشناس است! حالا آیکون قهقهه.

ناشناس گفت...

با وجود این که مطلب خیلی روان نوشته شده بود ولی واقعا درک این پست برای من سخت بود. دوبار خواندم تا گرفتم چه شد.
واقعا دست مریزاد تیمسار

ناشناس گفت...

نظر من چرا منتشر نشد؟

طوطی گفت...

و چه لذتی دارد این نمکی که بر زخم میریزید برای یادآوری عمقش که بسیار مستعد روگردانی از این به قول شما زیبایی هستیم .
و سوال من از شما : آیا زور زدن برای تغییر وضع موجود را کار بیفایده ای -اشتباهی- میدانید و فکر میکنید یک ملت -جامعه تنیده به حکومت- همواره گواه استعدادهای فرهنگی و ذاتی خویش است و راستگویی را در عالم فرهنگ بین الملل صحیح یا جایز میدانید ؟
فقط در این صورت است که مشاهده زخم ها لذت بخش میشود

مازیار وطن‌پرست گفت...

دوستان باید از یک سوء تفاهم اجتناب کنند:
منظور تیمسار محکوم کردن هرنوع تولید زیبایی و روشنایی در ایام پلشتی و ظلمت نیست. برعکس برای کاستن از ظلمت هر کس باید چراغ، شمع و حتی کبریتی بیفروزد. مگر نه اینکه تیمسار در همین شرایط همواره از زندگی، نور، شادی و لذت گفته و باز مگر خود این وبلاگ چیست جز افروختن چراغی در تاریکی؟
منظور تیمسار تأکید بر کنتراست قضیه است؛ آنقدر که تضاد بین سپیدی و سیاهی چشم را خیره کند.
وگرنه توهین به هنر و هنرمند، زیبا و زیبایی خواه، کار کوردلان ولایی است که اصولا ضد زیبایی‌اند و موش کورهای چپِ چپ اندیش که هر نوع آفرینش زیبایی را بظاهر همراهی با هیئت حاکمه می‌دانند. اما اینان نیز در دل از زیبایی نفرت دارند، چون از حقیقت گریزانند.

Dalghak.Irani گفت...

بدیهی است مازیار. اصل من همین پست است و من پست های با طول و تفصیل را زورکی می نویسم. دوست دارم همۀ کلمات را آبستن بنویسم و خود این واژه های باردار را هم در یک واژن استعلا یافته از ایهام و استعاره و کنایه جمع کنم تا خور خواننده در نقش ماما واژه ها را با همان تشخیصی که دارد بدنیا بیاورد و از تولدشان کیفور شود چه خشن بودند و پسر و چه لطیف بودند و دختر. طنز فاخر هم استعداد و هم هوبی من است. و طبیعی است که من نمی خواهم کسی را به انفعال و نا امیدی دعوت کنم. به بهانۀ رضا کیانیان و خطاب به او می نویسم که یادش بیاروم تا یادمان نرود که فراموش نکنیم اصالت زشتی روحانیان سیاسی را. یا...هو

ناشناس گفت...

چه تعبیر بدیع و زیبایی: "دوست دارم همۀ کلمات را آبستن بنویسم و خود این واژه های باردار را هم در یک واژن استعلا یافته از ایهام و استعاره و کنایه جمع کنم تا خور خواننده در نقش ماما واژه ها ......"

زنده باد تیمسار هنرمند!

مانی گفت...

مازیار, اگر یک روز به چپ ها ناسزا نگویی حالت بد میشود؟

ناشناس گفت...

متن بسیارخوبی بود.دقیق و درست. اما بر خلاف مشی و سخنان دلقک. دلقک همیشه سعی می کرد از نشانه ها و سمبل ها برای کوبیدن تحجر و دگما تیک استفاده کند. اما اینجا دارد می گوید بگذارید جهانیان ما را و ایران ما را یعنی این حکومت و وضعیت منحوس را انطور ببینند که هستیم.و البته این حرف درستی است و ما سالهاست که داریم همین مطلب را جار می زنیم. که بگذارید جهان این پدر سوخته ها را در شکل و شمایل همان ولید بن مغیثه ببینند. نه در هییت کیارستمی.من فکر می کنم روشنفکران و هنر مندان در طول تاریخ بیشترین اسیب را به روند شکل گیری ازادی در این سرزمین زده اند

ناشناس گفت...

حد مخالفت بازیگر وطنی همین است . اعتراض به ترکیب ناهماهنگ در رنگ ، در دوخت و در هر آنچه که خیلی ، خیلی و خیلی پایین تر از آستانه تحمل سیستم میباشد . بالاتر تیمسار به اسید پاشی اشاره کرد و در آن زمان صدایی از احدی برنخاست که محتسب بیدار است .
زمانی به سهراب سپهری ایراد گرفتند که چهار قدم بالاتر سر بچه مردم را لب جوی ، گوش تا گوش میبرند و جنابعالی ناله برآورده ای که آب را گل نکنید .
سالها بعد شاملو گفت اگر امروز بود شاید با سهراب ملایم تر رفتار میکردم . با امروز شاملو موافقم . یکی از تعاریف هنر ، خلق زیباییست و سهراب در بحبوحه مخالفت علیه همه کس و همه چیز زیبایی و آرامش خلق میکرد .
اما ، امای مهم اینست که در ایران اکنون هر چه هست عافیت طلبی و حفظ منافع خانواده به هر قیمتیست . از این نظر کیانیان هم مستثنی نیست .
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

ناشناس گفت...

سلام
اتفاقا من بخاطر همین دید متفاوت تیمسار است که به این وبلاگ می آیم. مسلما منظور طراح این نبوده که طوری لباس طراحی کند که آش شله قلمکار مملکت ما را نشان دهد ولی همینکه تیمسار اینطور این قضیه رو می بیند همان زاویه متفاوتیست که من دوست دارم. بیچاره طراحی که در جز جزء کارش دخالت کنند. از اون یقه دیپلمات به تن هر کس که باشد متنفرم. اصلا سنخیت با کت و شلوار ندارد. نه جرئت دارند لباس زمان قاجار را بپوشند و کت را به کل از تن بیرون بیاورند نه حاضرند یقه برای پیراهن بگذارند.بیچاره مردم که مسخره خاص و عام میشوند بخاطر فکر ناقص یک مشت عقب مانده که اگر دنیا دنیا بود بیشتر از فروختن لبو و فال گردو بر روی گاری هنری نداشتند.
ارادتمند- یزد

ناشناس گفت...

خوب مردم به در طراح می گن که دیوار اخوند بشنوه دیگه! هر چند معلوم نیست چرا مردم مستقیما از خود علما انتقاد نمی کنند؟ من حدس می زنم خبر ندارند که عامل 70 درصدی بدبختی مردم خود علما هستند، یه هاله تقدسی دارند هنوز این علما در ذهن مردم، بهشونم میگی باور نمی کنن، چیزی که منو از خریت مردم (خودم جزوشون) عصبانی می کنه حمایت از صدور انقلاب با این استدلال که قدرت به هر نحوی خوبه، ما میگیم مردم سوریه بدبخت شدند بخاطر دخالت های ایران اینا میگن باید هر کشوری دنبال منافع خودش باشه! شدیم مثل المان قبل جنگ جهانی دوم که هیچ همدلی نداشتند.

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

مخاطب: ناشناس ساعت ۰:۵۴
وقتی لباس پیشخدمتی تن ورزشکاران المپیکی میکنند، نشان از بیشعوری مسئولان ذی ربط دارد و اعتراض عموم مردم، زنگ خطری است برای حاکمیت سنتی اسلامی از اینکه شعور مردم از شعور حاکمیت تصمیم گیر بیشتر شده/است. حال شما این شعور و بیشعوری را بستش بده به تمام شعونات مملکت داری. بنظر من تمام حرف دلقک این است که طرح روز دنیای مدرن در قالب سنتی شیعه اسلامی نمی گنجد و برعکس، پس زور بیخود نزنید چون تضاد ایجاد میکند و قم و نجف سالهاست تلاش میکنند سنت شیعی را با مدرنیته تحت عنوان فقه پویا مخلوط و محلول کنند اما دست اخر نتیجه اش شده بیقوارگی محض از سر تا پا! اتفاقا این دوتا پستی که فرمودید، هر دو اصیل است و نشان از روی فرم بودن دلقک جان ما دارد.
ارزوی سلامتی پایدار برای دلقک عزیز
ارادت

ناشناس گفت...

دلقک جان
اشتباه نکن، اتفاقا بهترین لباس است و آیینه تمام نمای آنچه که از مردم باقی مانده است. حیف است دستش بزنند.