1- آنچه که مسلم است این است که اسیدپاشان در اصفهان نیروهای خودجوش حزب اللهی بوده اند که تحت تأثیر و فتوای امامان جمعۀ اصفهان اقدام به اسیدپاشی کرده اند و از همان بدو شروع تهدید و عملی کردن آن شناخته شده و سازمان تصمیم گیرنده و فتوا دهنده و اجرا کنندۀ آن مشخص بوده اند. تنها احتمال ممکن این بوده است که دولت و عوامل وزارت اطلاعات روحانی ووزیر کشورش در جریان اسید پاشی نبوده اند. و الا نگاهبانان اصلی ایدئولوژی (اطلاعات و ضد اطلاعات سپاه) و روحانیان تندرو و قوۀ قضائیه در جریان چگونگی اسید پاشی قرار داشتند و ابهامی در قضیۀ "غیرت دینی آمران بمعروف و ناهیان از منکر باعث این واقعه شده" نداشتند. اعزام سراسیمۀ رییس قوۀ قضائیه (محسنی اژه ای) به اصفهان نیز نه از بابت یافتن اسیدپاشان شناخته شده بلکه برای پیدا کردن و رایزنی در بارۀ بهترین سناریوی اعلام مجرمان اسید پاشی به افکار عمومی بوده است که به نتیجۀ مثبت نرسید؛ و محسنی اژه ای بدون حصول توافق در بارۀ "زنگوله را به گردن کدام گربه بیاندازند" به تهران بازگشت.
2- این روزها مصادف است با سالگرد قتل های زنجیره ای در دولت محمد خاتمی و بی احتیاطی و خام اندیشی حکومت در اعلان عوامل آن قتل ها (نیروهای خودسر وزارت اطلاعات) که هزینۀ بسیار سنگینی را متوجه حکومت کرد. هرچند که حکومت توانست با استفاده از ضعف خاتمی و عدم پایبندی او به دنبال کردن ماجرا قضیه را بسختی جمع کند؛ اما پرواضح است که دیگر چنین اشتباه خطرناکی را مرتکب نخواهد شد. ضمن اینکه حسن روحانی هم درس آموخته تر و سیاستمدارتر از خاتمی سال 77 است و حاضر به ریسک اعلان عوامل اسید پاشی نخواهد بود. حتی اگر فراموش نکرده باشد که به سه وزیر بلند پایۀ اطلاعات و کشور و دادگستری مأموریت شدید و غلاظی داده بود که اسید پاشان را تا جلسۀ بعدی دولت در چهارشنبۀ گذشته را پیدا و معرفی کنند و نه تنها خبری نشد بلکه دیگر روحانی هم پیگیر نشد.
3- اینک اما بنظر می رسد که از بین سناریوهای الف- "پیدا کردن یک یا چند عنصر غریبه از زندانیان ناشناس و دارای محکومیت های سنگین برای قبول اسید پاشی و انجام مصاحبه.ب- دستگیری عناصری از نیروهای برانداز اپوزیسیون در اصفهان و پ- سکوت و عدم اعلام اسامی اسیدپاشان و کنترل فضای رسانه ای در جهت سرد کردن خشم عمومی و فرسایشی کردن دستگیری مجرمان از راه وعده وعیدهای داریم تلاش می کنیم" بر سر راه سوم پ به توافق رسیده اند. و طبق دستور آیت الله خامنه ای قرار بر کش دادن عملیات دستگیری و دچار مرور زمان کردن این عملیات و در نهایت لوث کردن موضوع و گم کردن صورت مسئله شده اند. تا در آیندۀ نامعلوم و طولانی و در دستکیری های سیاسی بعدی بتوانند اسید پاشی را هم در جوف اتهامات سیاسی دستگیر شدگان در آینده مطرح و پرونده را با همان گزینۀ طراحی شده شان (منافقین و صهیونیست های اسرائیل اسید پاشیده اند) ببندند.
4- بنظر من هم دستور خامنه ای در این مورد دقیق و بصلاح حکومت است. زیرا هر نوع شفاف سازی در این قضیه بشدت به حیثیت رژیم لطمه می زند؛ و مهمتر اینکه نیروهای خودی و وفادار و روحانیان ارشد و سنتی را خشمگین و سرخورده می کند. زیرا برخلاف سیاسی کاری های مزورانۀ روحانیان در محکوم کردن اسید پاشان؛ آنان همه خوشحال از این ارعاب هستند و بر غیرت دینی مقلدان و رهروان خود افتخار می کنند. تا جائیکه مرجع تقلیدی مثل مکارم شیرازی هنگام انتقاد اجباری از اسید پاشی برای نهی از منکر؛ از کلمۀ عرفی "ممنوعیت" استفاده می کند و نه از کلمۀ شرعی "حرام". و ما می دانیم که بین ممنوعیت عرفی با حرام شرعی چه تفاوت معنایی و مفهومی عمیقی است و مقلدان و دستور گیرندگان حاج آقا جز به حرام قطعی بهیچ ممنوعیتی وقعی نمی گذارد. اما بلاتکلیف گذاشتن معرفی اسید پاشان به بهانۀ "هنوز دستگیر نشده اند" تنها نقطه ضعفش کمی غرغر شفاهی و زیر لبی است در بی عرضگی نیروهای پلیس و اطلاعات و امنیت و سپاه و ... الاماشاءالله. که آن هم اولاً در برابر دست آورد مالاندن موضوع به این خطرناکی بی اهمیت است، و ثانیاً اینقدر تعداد عوامل موظف در زمینه های دستگیری این وآن زیاد است و موازی؛ که نهایتاً معلوم نمی شود که این ضعف از کی و کدام دستگاه و سازمان بوده است. نیروی انتظامی وزارت اطلاعات را مسئول معرفی می کند. وزارت اطلاعات سپاه را و سپاه حفاظت اطلاعات را و .... البته اگر قرار بر پاسخ و توجیه باشد؛ و الا به چه کسی مربوط است که چرا یک وبلاگ نویس و یک تهدید کننده اسید پاشی در تهران و هر شهروند نق زن دیگری ایکی ثانیه دستگیر می شود ولی اسید پاشان اصفهانی بعد از 20 روز نه! خواستم به خود خوشبینم تذکر بدهم که منتظر نباشم و خامنه ای تصمیم نهایی را ابلاغ کرده است.
۱۴ نظر:
به نظرم پیشبینی شما درست است و قضیه را میخواهند شامل مرور زمان کنند. البته در کنارش هم همانطور که رسانهها و فعالین حقوق بشری را در قضیه ریحانه مقصّر خواندند احتمالا فشار به رسانهها و فعالین در این قضیه هم زیاد خواهد شد و آنها مسئول اسید پاشی برای ضربه زدن به وجهه نظام معرفی خواهند شد. به نظر میآید این رویه مورد تأیید هر دو جناح رژیم هم هست، به عنوان مثال محمد سهیمی از فعالین ملی مذهبی نزدیک به اصلاح طلبها علناً اعلام میکند که اسید پاشیها ربطی به حکومت ندارد و مخالفین حکومت با ربط دادن اسید پاشی به رژیم میخواهند زمینه حمله نظامی را فراهم کنند!!!
اینجا را بخوانید.
محمد سهیمی:
حال که به نظر میرسد که برنامه هستهای کارائی خودرا بعنوان یک بهانه برای حمله به ایران در حال از دست دادن است، چون ایران و آمریکا به توافق در باره برنامه هستهای نزدیک شدهاند، اپوزیسیون همسو در جستجوی بهانهای جدید برای تحریک بر ضدّ ایران میباشد.
یک بهانه جدید برای جو سازی جنایات اخیر اسید پاشی بر صورت خانمها در اصفهان است، که باعث انواع و اقسام اتهامات شده است، و مستمسک دیگری است برای ضدّ--مسلمانان تا فحاشیهای خودرا بر ضدّ مردم مسلمان و اسلام از سر بگیرند. هدف این مقاله پرداختن به جنایت اسید پاشی نیست، اما اپوزیسیون همسو بدون مدارک معتبر ادعا می کند که اسیدپاشی کار نیروهای مذهبی است، جمهوری اسلامی و آیتالله علی خامنه ای آن را سازماندهی کرده اند، اساساً اسیدپاشی محصول طبیعی اسلام است- -"این اسید، اسید اسلام است،" آنطور که یکی از وبسایتهای اپوزیسیون اعلام نمود-- و ادعاهای باطلتری از این نوع. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، تا پیش از چهار قربانی اخیر اسید پاشی در اصفهان، حتی یک مورد وجود نداشته که به بهانه "دفاع از اسلام" فردی در ایران قربانی اسید پاشی شده باشد.
حال اپوزیسیون همسوی درخواست کننده حمله نظامی به لیبی و سوریه، و بیان کننده دروغ بزرگی که ایران در استفاده نظامی از انرژی هسته ای به مرحله تعیین کننده ای رسیده که صلح و امنیت جهانی را بخطر انداخته، چگونه بدون اطلاع (و طبیعتاً غیب گویانه و مطلع از آشکار و نهان جهان) اسلام و نیروهای مذهبی را مقصر اعلام میکند؟ همه رهبران جمهوری اسلامی خواهان حداقل قصاص عاملان این جنایت هستند، و برخی از آنها گفته اند که عاملان این جنایت به اتهام اقدام علیه امنیت ملی باید اعدام شوند. اپوزیسیون همسو که اینک اینچنین دروغ بافی می کند، اگر مقصران واقعی دستگیر شده و به اعدام محکوم شوند، کمپین های رسانه ای و جهانی به راه خواهد انداخت که اعدام جنایت است و مقصران واقعی نباید اعدام شوند، و از آن دستاویزی دیگر برای سیاه نمایی خواهد ساخت.
http://news.gooya.com/politics/archives/2014/10/188111.php
بابا این محمد سهیمی وضعش خراب است.چنان مقاله های ابگوشتی در موضوعات سیاسی بقصد تطهیر حکومت می نویسد که یک بچه 8 ساله هم متوجه می شود! سمبل قلم به مزد بگیری است.
این خبر را هم بخوانید مهم است به اسید پاشی مربوط نیست ولی ریشه اسید پاشی را هدف قرار خواهد داد.
روزنامه نیویورک تایمز روز شنبه 1 نوامبر در گزارشی از احتمال برکناری جان کری و چاک هیگل وزیران خارجه و دفاع آمریکا توسط باراک اوباما خبر داد.
بر اساس گزارش این روزنامه آمریکایی، کری اظهاراتی به دور از مواضع کاخ سفید بیان می کند در حالیکه هیگل درباره سیاست سخنی نمی گوید و این مسئله را به ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا واگذار کرده است.
در این گزارش به برخی از رفتارهای جان کری در رابطه با اسرائیل اشاره شده و آمده است که وی پس از شکست مذاکرات صلح در چند نوبت در سخنانش اسرائیل را به عنوان عامل شکست سرزنش کرده است.
نمایندگانی از حزب دمکرات اوباما را متهم می کنند که در تعامل با بحران ها از جمله انتشار ویروس ابولا در آفریقا ، افزایش فعالیت تروریست های داعش در عراق و سوریه و تنش میان اوکراین و روسیه شکست خورده است.
نیوروک تایمز می گوید که نمایندگان حزب دمکرات از این بیم دارند که آنها در انتخابات آینده اکثریت خود در مجلس سنای آمریکا را به دلیل مواضع نامتعادل اوباما و برخی از وزیرانش از دست دهند.
برخی از منابع می گویند که اوباما این تغییرات را پس از انتخابات میان دوره ای که قرار است در چهارم ماه دسامبر آینده برگزار شود، انجام خواهد داد.
رئیس جمهور آمریکا قرار است چهرهای جدیدی را برای رویارویی با بحران بین المللی به تیم خود محلق کند.
http://farsi.alarabiya.net/fa/international/2014/11/01/%D9%86%DB%8C%D9%88%DB%8C%D9%88%D8%B1%DA%A9-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%B2-%D8%A7%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%A7-%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%87%DB%8C%DA%AF%D9%84-%D8%B1%D8%A7-%D8%B9%D8%B2%D9%84-%DA%A9%D9%86%D8%AF.html
واکنش مردم شدید بود و این نشان از عقب نشینی حکومت از انتخاب های اول و دوم و تاثیر اعتراض مردم دارد. اولویت سوم یعنی بلاتکلیفی هم یک بن بست برای حکومت است. چون امنیت خود را فدای ان کرده است.هیچ احمقی در دنیا امنیت خود را با اسید پاشی عوض نمی کند!
با کلیات فرمایش شما موافق نیستم. این اسید پاشی به صورت مردم را امری حکومتی می دانم یک پروژه ای کاملا تعریف شده که ارتباط مستقیمی دارد با تحولات منطقه. از دید من تمامی مسائل نشان می دهد که اوباما با حکومت ایران به توافق رسیده اند که هنوز جزئیات این توافقات پشت پرده مشخص نیست اما پابرجایی بشار اسد و همچنین عدم اجازه به داعش برای فتح بغداد و کربلا در این توافقات مطمئنا هست، مابقی بمرور مشخص خواهد شد ولی در توافقات پشت پرده مابین اوبامای صلح طلب با حکومت شیعی ایرانی کمترین تردیدی ندارم. بعد از این توافق، حکومت ایران آنقدر از خود اعتماد به نفس دارد که روز روشن دختر مردم را به این روز بیاندازد و هیچ ترسی نداشته باشد، یعنی سرکوب صد در صد. به هر حال اوبامای صلح طلب در کنارشان است. در این مجموعه کشورهای عربی را اوباما در تله می کند، این بدبخت ها با دست خود در حال کندن گور خود هستند در این ائتلاف علیه داعش، نمی دانند شده اند سربازان علی خامنه ای...... این روزها در حال نق زدن در سایتهایشان هستند عرب ها، نادانی خودشان را می اندازند گردن یک نادانی دیگر به نام اوباما. تنها و تنها کسی که در تله اوباما و امام علی خامنه ای نیفتاده همین اردوغان و ترکیه هست. سیاستمدار به این می گویند. حتی می بینید که حسن روحانی حرف های پشمکی در رابطه با اسید پاشی ارائه می کند، می دانید چرا؟ چون می داند که اسید پاشی توسط اوباش نفر اول مملکت درب و داغونی بنام ایران انجام شده است و نه کسی مثل یک امام جمعه زپرتی و می بینید که بازوان حسن روحانی مرتب اسید پاشی را به دشمنان نسبت می دهند، چرا؟ چون حسن روحانی می خواهد به امام خود نشان دهد که خارج از موضوع و قاعده نخواهد بود. بخواهید در این مورد بیشتر توضیح خواهم داد. تمام این اتفاقات عجیب و غریب یک مجموعه کامل هستند و وای به حال مردم ایران.
ژانس ايران خبر 93/8/11 :« ناصر جورکش پدر سهیلا جورکش كه یکی از قربانیان اسیدپاشیهای زنجیرهای ماه گذشته در اصفهان است.جزییات تازهای از این اسیدپاشیها را فاش کرده است.
آقای جورکش، از جمله گفته که بعد از صحبت با برادر دیگر قربانی #اسیدپاشی، متوجه شده که این دو حمله به فاصلهی یک هفته، در عصر روز چهارشنبه، بین ساعت ۶ تا ۷ انجام گرفته است و عوامل اسیدپاشی دو نفر موتورسوار بودند که توسط یک خودروی “پیکان سفیدرنگ” همراهی میشدند.
به گفتهی وی، این پیکان سفیدرنگ، «پشت سر موتور حرکت میکرده و به نوعی حالت مراقبت از آن را برعهده داشته است».
او در خصوص فیلمهای احتمالی موجود از زمان حادثه نیز گفته که «غیر از دوربینهای ترافیکی، یک ایستگاه آتشنشانی هم در آن خیابان است که دوربین مداربسته دارد و میتوانند از فیلم آن هم استفاده کنند».
yek mard ya zan bayad az myane etela-ati-ha peyda shawad wa name in acid-pashan ra lo bedehad ta mardom an-ha ra beshnasand wa be sezaye jenayate kasifeshan beresanand. be nazare man joz in omidi nist. faghat bayad yek nafar mowassagh name in janewaran ra ashkar konad.
این افشاگری پدر دختر اسید پاشی شده علیرغم نظر نیروی انتظامی, کار بسیار خوبی است و آن رسانه ای کردن اطلاعات مربوط به جزئیات توسط قربانیان است. حالا که حکومت قصد برخورد و یافتن اسید پاشان را ندارد نباید گذاشت این لقمه راحت از گلویش پایین برود. این پدر با اعلام این خبر تمام بافته های این چند روزه حکومت که اسید پاش یک نفر بوده را رشته کرد. اگر یادتان اگر باشد ناگهان خبری درز کرد که 6 نفر در ارتباط با این کار دستگیر شدند این شایعه با اظهارات پدر قربانی مبنی بر وجود دو موتور سوار و یک پیکان با 4 نفر سر نشین همخوانی دارد. این مسئله , صحت خبردرز شده را بالا می برد و می تواند به بقیه این خبر که آن را بکار گروه حجت الانصار ارتباط می داد را اعتبار بیشتری ببخشد.
در یک مورد اختلاف نظر دارم و اینکه شما این اسیدپاشی را یک اتفاق ناگهانی برای حکومت دانسته اید
به نظر من این خوشایند نظام است چون نتیجه ارعاب آمیزش یک گام به سمت ساختن جامعه اسلامی مورد نظر آنان است.
ببینید اگر کسی دستگیر نشود یا حتی بشود و کسی باور نکند، به هر حال با موفقیت هزینه بزرگی به مردم تحمیل شده است برای حفظ سبک زندگیشون. اینکه دیگه جرات نکنند بی حجاب باشند اینکه دیگه جرات نکنند تو ماشین موزیک گوش کنند اینکه دیگه تو خونه شون هم مهمونی نگیرند و سایر موارد
نظام داره خیلی سود میبره از این اتفاقها. اصلا هم اهمیت نداره مردم چه فکری کنند. مردم ضعیفند و زور کسی به نظام نمیرسه تا وقتی که اتفاقی بیفته.
تنها راه حل من این است که به چند نفر زن چادری یا روحانی توسط شیرمحمدها اسیدپاشی صورت بگیره. چنان ترسی در نیروهای مومن و حزب الهی بیفته که جرات نکنند دیگه هیچ غلطی بکنند.
من با خیلیهاشون همکار بوده ام. تو برنامه 88 میترسیدند با ریش بیاید بیرون. اینها به شدت آدمهای ترسویی هستند که فقط در شرایط بی خطر میایند بیرون. دو تا اسیدپاشی به زنهای چادری و مزدور و یا روحانی و حزب الهی میشد در حکم مقابله به مثل بود و بعد نتیجه را میدیدید.
این یک جنگ است و با کلام مهربانی نمیتوان جلوی کسی که با شمشیر به تو حمله میکند ایستاد.
نظام داره پیروز میشه. یک ضد حمله و تهاجم تنها راه عقب راندنش است.
با رامیار موافقم
دلقک جان چرا اسن پست آخری دو بار روی وبلاگ تکرار شده است؟ یکی از آنها 10 نظر دارد و دیگری صفر. هر دو هم شبیه همند.
لوازمی که یک زن ایرانی باید بجای پودر و ماتیک حتما با خود حمل کند:
-اسپری فلفل به تعداد کافی
-چاقوی ضامن دار دسته شاخی زنجانی
-یک کارد سلاخی مخصوص کباب برگ با حداقل 50 سانتیمتر طول و عرض 15 سانتیمتر مانند کارد ریحانه جباری!
-عینک محافظ چشم ضد اسید صنعتی مخصوص کارخانجات تسلیحات شیمیایی!
- آینه بزرگ برای دیدن پشت سر
-یک چار لیتری آب مخلوط با جوش شیرین
-یک کلت کمری قابل اختفا در شورت و لباس زیر
عقل مضاعف
من اگه جای روحانی بودم از ظرفیت سپاه پاسداران در صنعت توریسم استفاده میکردم .اتوماتیک مسیله حجاب وبخش قابل توجهی از مشکلات اشتغال حل میشد .
حزب الله
به حزب اللهی عزیز، پدیده اتوماتیک مربوط به سیستمهای صنعتی ( الکترونیکی و الکتریکی ) است و در موارد اجتماعی کاربرد ندارد، واژه جایگزین آن " انشاالله " است.
ارسال یک نظر