2- واقعیت ماجرا این است که ما ایرانیان زندگی خواه ضمن ادامه به تقلای سی و پنج ساله برای امید آفرینی جهت زدوده شدن کابوس انقلاب اسلامی؛ که سوغاتی جز بدبختی و آوارگی و مرگ و عقب ماندگی برای خودمان و کشورمان نداشته؛ پررنگ ترین امیدمان مرگ عنقریب همۀ پدید آورندگان اصلی و بنیانگذار این فاجعه است که همۀ آنان از معمم تا مکلا در سنین نزدیک 80 تا 100 هستند. زیرا اختاپوسی که توانسته در کمتر از نیم قرن استیلای خود بر سرنوشت کشور ایران همۀ عناصر اربعۀ - آب، باد، خاک، آتش - سرزمین کهن را به نابودی ترسناک برساند با ناله ها و نفرین ها و دشنام ها و تحلیل ها و تفسیرهای ما قابل زدوده شدن نیست. لذا ضمن دلمشغولی به بدبختی تقلای ناچار خود؛ بیشترین امیدمان به مردن پیرمردهای فسیل انقلابی و برآمدن سوسوی زندگی از لابلای مرگ این سوغات آوران مرگ است.
3- لذا شنیدن اینکه بادامچیان پیر سال مادری داشته زنده و قبراق؛ خودش به اندازۀ کافی شوک آور است - در سرزمین سوخته - و نیازی به عزاداری مضاعف جهت این مادر محترم نیست. پس بیخود نیست که بالاخره وحدت الیگارشی با رئوس دوگانۀ "خامنه ای - هاشمی" توانست با پیشی گرفتن از همدیگر برای صدور اطلاعیۀ تسلیت به این عنصر متحجر و خطرناک مؤتلفه (بادامچیان) تشکل تازه ای بگیرد و چهره اش را بزکی تازه و عبرت انگیز بکند.
4- بنابراین به همۀ جوانان پیر زندگی خواه؛ تسلیت می گویم تا منتظر مرگ پسران 90 ساله مرگ آفرین نباشند. زیرا فعلاً فقط مادران 100 ساله در لیست عزرائیل عزرائیلیان هستند. و تمام کسانی که تیترهای "بعد از مرگ خامنه ای به به"، "جنتی کی میمیرد چه چه"، "مکارم نود ساله شهوت جنسی و قدرت و ثروت ندارد له له" و از این قبیل تولید می کنند سفارش می کنم که خیلی جوگیر نشوند تا 30 سال آینده! و چه وحشتناک. یا...هو
۳۰ نظر:
تیمسار عزیز ، در پزشکی ثابت شده که این استرس است که باعث مرگ زودرس می شود . سران حکومت در حال حاضر دو دسته اند ، یا افراد مخ تعطیل که اصلا چون فکر نمی کنند استرس ندارند یا افراد دزد و شیاد و دروغگو که به یمن میلیارد ها دلار دزدی و مراقبت های بهداشتی و تغذیه ای خوب مشکل سلامت ندارند. بی خود نیست همیشه عمر آخوند ها مثل کلاغ بالای 100 سال است
باید خدمت دلقک جان عرض کنم که شما یه نگاهی به قبل از انقلاب بنداز بهم بگو به چی ایرانی بودنت مینازی به قاجار مینازی یا به پهلوی به خشایار شاهت مینازی به اتیش پرستیت مینازی به چی مینازی بگو ببینیم قبل از این که چیزی بگی یه خورده مطالعه هم داشته باش لطفا
در ضمن باید بگم این انقلاب وارثانی داره که همچون بنیانگذارانش خاری درچشم دشمنانش هستند و ایستاده تر از گذشتگانش راهشون رو ادامه میدن
شما هم خاطراتت از ایران رو نگه دار برا نوادگانت تعریف کن چرا که حالا حالاها دستت به این خاک نمیرسه و جایگاهت در قبرستان امریکا در کنار مسیحیها و همجنس بازها و عیاش ها و شهوت رانهاست چرا که جسدت هم میان خاک ایران قرار نمیگیره البته بعد از 120 سال
البته اگه ایرانی بودنت یادت باشه
بذار خدامو بهت معرفی کنم
آزادى عقيده
دين، مجموعهاى از اعتقادات ويژه است كه هرگز نمىتوان آن را بر كسى تحميل كرد. اگر اصول و مبادى ديانتبراى كسى حاصل نشود، دين نيز در قلمرو جانش وارد نمىشود و از اينرو قرآن كريم، در يكى از درخشندهترين آياتش مىفرمايد: «لا اكراه فى الدين» (16) ; دين را نبايد با اكراه و اجبار به مردم تحميل نمود.
ذات اقدس اله، دل انسان را به گونهاى آفريده است كه تنها به «برهان» سرمىسپارد و لذا مىفرمايد: «ان الظن لا يغنى من الحق شيئا» (17) . اين آيه، بيانگر اين حكم ارشادى است كه: «سخن مظنون نگوييد; زيرا اثرى در دل ديگران ندارد». «عقيده» كه امرى علمى است نه عملى، اگر مبادى و مقدماتش در نفس انسان پيدا شود، خود او نيز متحقق مىگردد و اگر چنين نشود، قابل تحميل نيست. افكار انسان، بر برهان و دليل تكيه دارد و از اينرو، نه خود انسان مىتواند عقيدهاى را بر خود تحميل كند و نه ديگران توان تحميل بر او را دارند. اثبات و سلب فكر و عقيده، به دست كسى نيست و نيازمند مبادى و مقدمات علمى خويش است. اگر مقدمات علمى مطلبى فراهم شد، اعتقاد به آن مطلب منعقد مىشود و اگر نه، آن را به صورت حقيقى باور نمىكند. عقيده، با «عقد» و «گره خوردن» ارتباط دارد و خود عقد، با تصديق علمى و يقينى مرتبط است. در اعتقاد، دو عقد و گره لازم است; يكى ميان موضوع و محمول كه به همين جهت، «قضيه» را «عقد» مىنامند و ديگرى ميان محصول قضيه و نفس انسان كه اين عقد دوم را «اعتقاد» مىنامند.
من از تمامی دوستان و در راس آنها تیمسار عزیز عاجزانه درخواستم می کنم جواب این علی را ندهند و خودم هم اشتباه کردم در چند کامنت قبلی فکر کردم که دارم با یک آدمی که دنبال فهمیدن چیزی است بحث می کنم... اینها بچه پروهای بسیجی هستند که داخل ایران از بچگی به پشتوانه حضرت آقا اینجوری پاچه پاره بار میآیند... داستان آن مردی که بچه اش کمرو بود و گذاشتش بقالی را شنیده اید که بعد سپردش به یک راننده کامیون و بقیه قضایا... اینها دنبال فهم چیزی نیستند و چون داخل ایران زورشان به هر بنی بشری می رسد پروبازی وارد ذاتشان شده است.. اصلا تیمسار، داخل ایران باید عر و واق اینها را بشنویم به زور، در سیرک هم باید بشنویم؟ سیرک که یک مکان عمومی نیست، ملک شخصی خودت است... تایید نکن این مهملات را... برای آزادی بیان غمت نباشد، بلندگو دارند به چه عظمت!
الان امید به زندگی در پدربزرگ من که هشتاد و خرده ای سالشه از من ِ بیست و چند ساله بیشتره...
داروهای گیاهی تقویت جنسی میخوره ولی من دوست دارم سرمو بذارم بمیرم
دلقک این تاریخ ایرانه به پدر بزرگت بگو تایید میکنه
پس از جنگ جهانى، آنچه بر ايران اسلامى آمد، چيزى جز بردگى نبود. رضا خان را بردند و پسرش را روى كار آوردند. از شهريور هزار و سيصد و بيستبه بعد، متفقين به عنوان دلسوزى براى ايران آمدند; شمال را شوروى سابق گرفت و غرب و جنوب را انگليسىها و آمريكايىها گرفتند. اينها به عنوان دوستى و صلح و برقرارى امنيت آمدند، اما سرمايههاى ملى را غارت كردند; فرهنگ و آداب و رسوم مذهبىملى را مانند نفت و گاز بردند. شمال، در اختيار كماندوهاى شوروى سابق بود و آمدن از شمال به تهران و بالعكس، مانند رفتوآمد در دو كشور بيگانه، نيازمند گذرنامه و پاسپورت بود و روزى هم بر اين كشور گذشت كه گفتند بايد هفده شهر را تسليم كنيد! و حاكمان نالايق وقت، تسليم كردند! هفده شهر را از يك كشور جدا كردند و بردند; آيا اينها چيزى جز بردهگيرى آنان و بردگى ايران براى آنان بود؟
من هم همداستان با دورهگرد معتقدم که این دوست ما و بقیه همپالکیهایشان قدرتشان در سر و صدا و داد و بیداد است، بدون اینکه اساسأ ذرهای به اصول بحث، به پیش فرضها، به مبانی منطق و اساسأ به یکپارچگی تعریف و اینچیزها آشنا باشند. اینها با ذهنیت اینکه افراد برتری هستند که ره به همه چیز بردهاند و ما مشتی گمراه نادان هستیم که در کوره راه نادانی افتادهایم و اگر خدا کمکمان نکند دین و دنیا را با هم باختهایم، به همه چیز نگاه میکنند.
اساسأ قدرت اینها همان کوری شان است. چون نمیبینند، از نظرشان نیست. در واژههایشان تبختر و تفاخر و خود درست بینی موج میزند، بدون اینکه از سوراخی که خودشان کندهاند بیرون بیایند. یک ماه از فضای بسته خود خارج نشدهاند و در دنیا با کسی نیامیختهاند تا اساسأ ببینند دنیا چقدر وسیع است و ذهن آنها چقدر کوتاه!
با این دوستان سخن گفتن چاره کار نیست. اگر شانس یارشان باشد، گذار روزگار به آنها میآموزاند و اگر نباشد تا آخرین روز عمرشان را با توهم برتری بر همه دنیا و اینکه در راه راست هستند میگذرانند و به امید بهشت و هزار توهم دیگر خدا و پیغمبر هم جان میکنند.
صحبت با اینها اصلأ چاره کار نیست. خیالتان راحت. با صدتای اینها بحث کردهام و حتی روحانی شان هم نتوانسته پاسخی بدهد و آخرش به حکمت و تو نمیفهمی و ما نمیفهمیم متوسل میشوند. آخرش هم تکفیرت میکنند یا به زور متوسل میشوند.
با اینها لطفأ سخن نگویید، چون همکلامی باشون به آنها قدرت میدهد. چون بی کله و بی منطق میتازند و زمین و زمان را به هم یمدوزند و از واژههای جهتدار خود دنیای خودشان را به سرت میکوبند و تو هیچ نداری در پاسخ حماقت و نادانی.
هیچ راهی نیست و اینها بخش جدایی نشدنی زندگی انسانی بوده و هستند. باید تحملشان کرد ولی اسیرشان نشد. دوستان عزیز را خواهشمندم که به جای پر و بال دادن به این افراد که در توهم خود غرقند، فقط بخوانند تا یادشان نرود با چه موجوداتی طرف هستند و به جای صرف وقت ارزشمند خود، به آباد کردن دنیای اطرافیان و زندگی و لذت بردن بپردازند.
شخصأ معتقدم که بگذارید نوشتههایش را بگذارد این دوستمان و سایر دوستان، ولی کسی پاسخ بهش ندهد. اینها با ذهنیت برتری طلبی و یقین بر درست راه بودن میخواهند خودشان را برجسته کنند و شهوت روانی اثبات خود و عقیده را ارضا کنند. این هم شهوتی است برای خود. با دوستان بسیجی و مذهبی دمخورم و از مادر بهتر به تار و پود اندیشه بیمارشان آشنایم.
بیایید به زندگی بپردازیم. به شادیهایی که زنده نگهمان میدارد، مثل همین بردهای فولاد و سپاهان و همین موسیقیها و همین شادیهای کوتاه مردممان.
زندگی ادامه دارد. آنکس که اسب داشت، غبارش فرو نشست، گرد پای الاغان اینان نیز نخواهد ماند
با راميار و شهروند موافقم.
افشين قديم
رامیار عزیز ممنون از شعری که سرودید
اما در مورد کلامتان
البته مىشود انسان با تصوراتى خيالى زندگى كند; بدون آنكه آنها را از طريق دليل و برهان به دست آورده باشد; مانند بچهها كه غالبا در خيالند و با خيال خود زندگى مىكنند و اين امر، به اقتضاى حكمت الهى و مناسب با مقطع سنى آنهاست; و يا مانند افرادى كه با «مد» زندگى مىكنند و روش و منش و شيوه زندگى آنان را مدهاى وارداتى تعيين مىكند. چنين افرادى، زندگى خيالى دارند و به جاى شكوفايى عقل، خيالشان به فعليت درآمده است و به اصطلاح علمى، «متخيل بالفعل» هستند و «عاقل بالقوه»; زيرا براى كار خود، فاقد هر گونه برهان و دليل منطقى مىباشند
لذا شما هم برو بچسب به بردهای فوتبالی به موسیقی های افراطیت به شادیهای کوتاه خودتان که خوب کلاهی سرتان گذاشتند مثل ابلهان خودتان رو به خریت بزنید و در خیالتان سیر کنید که لایق این هستید
خداى سبحان درباره سياهقلبان كافر، به پيامبر گرامى خود مىفرمايد: «وما انتبمسمع من فى القبور» (51) ; «انك لاتسمع الموتى ولا تسمع الصم الدعاء اذا ولوا مدبرين × وما انتبهادى العمى عن ضلالتهم ان تسمع الا من يؤمن باياتنا فهم مسلمون» (52) ; تو نمىتوانى اهل قبور را شنوا كنى; تو نمىتوانى مردگان را شنوا كنى; تو نمىتوانى كران را كه از گفتارت روى مىگردانند شنوا كنى و تو نمىتوانى كوران را از ضلالت، به سوى نور هدايت كنى; تو فقط مىتوانى مؤمنان به آيات ما را به حق و حقيقتشنوا كنى و ايشانند كه تسليم امر خدايند.
51. سوره فاطر، آيه 22.
52. سوره نمل، آيات 80 و 81.
در بارۀ پدیدۀ دیرآمده ای بنام علی.
همانطور که من هم پاسخی مستقیم نمی دهم به او دوستان هم تصمیم درستی پیشنهاد کرده اند در رهاکردنش به منقولات بجای معقولات. در کل هم اگر من اجازۀ شلتاقش را می دهم بنظرم جوان مؤمن جویای نامی است که چون شنیده و دیده اینجا پر بیننده است و آدم حسابی ها رفت و آمد می کنند آمده برای موعظه. و می دانید که موعظه همواره ازجنس مونولوگ است و نه دیالوگ. وعلی انتظار پاسخی از ما ندارد و مارا پامنبری فراموشکار خودش می شناسد. لذا در پست قبلی می گوید جمهوری اسلامی حکومت معاویه است و او هوادار حکومت علی. و در این پست می آید و از جمهوری آخوندهای شیاد دفاع می کند. علی کف کردن شاش را که ساده ترین و مذهبی ترین نشانۀ بلوغ جسمی و جنسی است با بلوغ اجتماعی و عقلی یکی گرفته و گمان کرده که چون شاشش کف می کند عقلرس هم شده و می تواند راجع به مسایل اجتماعی اظهار نظر کند. متدولوژی ندارد و شخصیتش ثبات پیدا نکرده و همانطور که گفتم از بودن در بین شما بزرگان لذت می برد و احساس افتخار می کند و چه بسا به دوستانش هم فخر بفروشد که در سیرک دلقک ایرانی با آدم ها محشور شده است. لازم باشد خودم جوابش را می دهم و اگر لازم تر باشد خودم نفسش را می برم. نگرانش نباشید. یا...هو
دلقک جان. الان که اومدم دیدم مطلبی نوشته، نخواندمش و دیدم تو هم جوابی دادهای، با اجازه آن را هم نخوانده رها میکنم. بیا به زندگی بچسبیم. آنها با خدایشان و پیامبرانشان حال کنند، ما هم با لذتهای دنیای مادی خودمون.
بیا با هم از زندگی بگوییم و از لحظههای زندگیای که تباه شده میخواهندش و ما ازش لذت میچلانیم :)
ادامه بده دلقک جان، که همیشه میخوانمت
الان هم میگویم سیاستی که در دولت ایران هست سیاست معاویه هست ولی باعث و بانی این سیاست را علمای متعهد به نظام و شخص رهبری نمیبینم بلکه اشخاصی مثل موسوی خویینی ها و خاتمی و هاشمی میدانم و هنوز به این معتقدم اما در مورد اینکه فرمودید از شما انتظار پاسخی ندارم درست میگید چرا که شما بجز توهین و ناسزا گویی حرفی برای گفتن ندارید و جوابی
قانع کننده یا استدلالی منطقی در کلامتون دیده نمیشه
البته تا جایی که من میدونم تو سیرک از انسان خبری نیست جای حیوانات دست اموزی است که به امید تکه نانی ادای انسانها رو در میارند
انسانم ارزوست
تیمسار گرامی بنظرم می اید در داخل ایران هم نباید با طناب و دیالوگ خاص و مسخره این جماعت بحث کرد .مقداری کلمات عربی مشتی جفنگیات بنام بدیهیات
و چاشنی ناقصی از احساسات دینی و دیگر هیچ .بزرگ اینها که جوادی املی است برای گفتن چه دارد که اینها همچون شاخ بسر کلیشه دوران جنگ سرد روسها و اراجیف مکتب اسلام مکارم را نشخوار میکنند.امید است در حکومت بعدی با باز اموزی در کلاسهای فرهنگی حداقل ادب انسان بودن را بیاموزند.
علی عزیز که هموطن ما هستی و ممکن است که تو گول خوردهای این چند سال یا من گمراه هستم، ۳ نکته را به من جواب بده:
۱ - تو مصداق اسلام را با حکومتی که داریم یکی میدانی؟
۲ - با توجه به منابع عترت، حکم تاراج بیت المال چیست و لطفا آنرا با گناهانی مثل زنا، خیانت، شهوت پرستی و خلاصه همه آن چیزهایی که در غرب جریان دارد ( البته به نظر شما) یک مقایسه اجمالی بکن لطفا؟
۳ - فقط پنج مورد از میان خیل عظیم دستاوردهای ۳۵ سال اخیر را برای من بگو که باور کنم که پهلوی و اطرافیانش خیانت کردند به ایران و ایرانی و آقایان بعدی باز گرداندند چیزی را که پهلوی به تاراج داده بود؟
با سلام و عرض ادب
خدمت غریب اشنا
اما در مورد سوال اول
باید عرض کنم یه قاعده عقلی داریم به اینصورت که
قابل توجه دلقک که میگه منقولات میگم نه معقولات
لا یدرک کله لا یترک کله
یعنی اگه نمیتونی تمام یک چیز رو درک کنی تمام اون رو ترک نکن
مثلا اگه نمیتونی جواب کل سوالها امتحان رو بدی جواب اونها که میتونی بده هرچند 20 نمیشی 14 که میشی نگو من چون 20 نمیشم میخوام صفر بشم
پس وقتی یه موقعیتی بعد از هزار و چندین سال برای شیعیان پیش امده تا حکومتی تشکیل بدند و انقلابی بکنند حالا با سیاستی غلط با اقتصادی داغون
کل این انقلاب رو زیر سوال نبر بالاخره اگه این انقلاب 20 نگیره 15 که میگیره 16 که میگیره همین که چادر از سر ناموس من ناموس تو نمیکشن که غنیمته همین که میتونم برا امام حسین عزاداری کنم که غنیمته البته اگه نظر دینی داری
و اینه علت طرفداری من از انقلاب برای من دینم ارزش داره و حکومتی که بتونه اون رو برام نگه داره مهمه شاید برای تو و امثال تو مهم نباشه و ارزش هات فرق بکنه
اما در مورد سوال دوم
حکم تاراج بیت المال مسلمین حکم خیانت به مسلمین رو داره که نمونش در جامعه الان کم نیست چرا که در تمام دولتهای قبلی ایران چنین بوده
به نظر ما نیست بلکه به نظر خودشون هست که زنا و خیانت در او نجا زیاده همونطور که در فیلماشون ترویج میکنن و تا بهش اعتقاد نداشته باشند ترویج نمیکنند لازم نیست که نام ببرم
مقایسه اجمالیش اینه که در زنا و خیانت اگه به گروهی ضربه میزنی ولی در مورد تاراج بیت المال به تمام مسلمین ضربه میزنی و ظلمش بیشتره
در مورد سوال سوم هم
در این 35 سال یک وجب از خاک ایران کم نشد بخلاف حکومت های قبل از انقلاب که بهانه های مختلف ایران رو تکه پاره کردن مثل قرار داد ها ی ترکمن چای و..
http://sandiskhor.blog.ir/post/61
http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=14972
http://vista.ir/article/360696/همه-زنان-شاه-(۳)
http://www.bultannews.com/fa/news/22066/ناراحتي-رضا-شاه-از-زن-بارگي-محمدرضا
ببین منابعی رو انتخاب کردم که همگی ادرس داره و قابل رجوع هست
اقای خسرو معتضد که نام اشنای استاد تاریخ هستند هم میتوانید رحوع کنید
اگر این انقلاب هیچی به ما ندهد و فقط تنها کارش این بوده که ما رو از اینها نحات داده باشد کافی است
گفتم که سیرک رو تعطیل کردی. قبلا از بدترین اتفاقات امید در می آوردی الان ببین از چی به چی می رسی... یه بارکی اسم وبلاگم بذار مداح یا نوحه خوان ایرانی
جناب علی آقا
وقتی شما می فرمایی جنگ جهانی تبعا بدلخواه حکومت و ملت ما اینها وارد ایران نشدن بلکه جنگ جهانی بوده بین دولتها و خدا را شکر که سیاستمدارانی همچون قوام و ذکاالملک فروغی داشتیم که شمال ایران را با رندی از دست روس هابیرون بکشند و راجع به شهرهای که گفتی از ایران جدا شد ایران بعد از شکست در جنگ اول ایران روس قاجار ها با پی بردن به عقب افتادگی ایران در مقابل دول دیگر اشتهایی به جنگ از پیش باخته نداشته جنگ دوم ایران روس تنها با فتاوی که از سوی روحانیون صادر شد به قاجار تحمیل شد و نتیجه آن هم از قبل برای فتحعلی شاه روشن بود چیزی که اصلا" در تاریخ معاصر پررنگ نمی شه همین نقش روحانیون در این جنگ بود
غریب آشنا ی عزیز ،به جای علی من جوابت را می دهم
1- تورم تک رقمی را که در زمان شاه به 9% می رسید به 40-50% افزایش دادند
2- دلار هفت تومانی را 500 برابر گران کردند
3- بیکاری 9% را به 30% رساندند
4- ایران را کشور نمونه در تعداد اعدام کردند ( سرانه )
5-بیشترین فرار مغز در طول تاریخ ایران را رقم زدند.
6- بی ارزش ترین پاسپورت دنیا
7- نابودی تقریبا کامل محیط زیست
8-مال خر کردن اقتصاد ( این یکی معجزه قرن بود )
9- شکستن رکورد اختلاس و دزدی
10- کشف کشور های دوست و بزرگی مانند تیمور شرقی و بورکینافاسور و جزایر گالاپاگوس
11- بیشترین تعداد کشته و مجروح در جنگ بین دو کشور بعد از جنگ دوم جهانی
12- بیشترین تعداد افراد فاقد مغز و شعور ( مثل همین علی کنونی ) در کشور ( رقابت شدید کره شمالی )
13- مدیریت جهانی بعد از کشیدن تریاک اصل
14- رویت هاله نور در سازمان ملل
15- احداث تعداد زیادی مدرسه و بیمارستان ( لبنان و فلسطین و ایرانش زیاد مهم نیسست )
بیشترین تعداد قطعنامه بر علیه یک کشور در سازمان ملل متحد
16 قوی ترین فیلترینگ اینترنت و ماهواره در جهان
17 = بیشترین تعداد معتاد
18-کشور دارای سریع ترین رشد سرطان در جهان
19 - افسرده ترین کشور جهان
20- رتبه 144 در فساد اداری و مقامات بین 150 کشور جهان
اگر باز هم می خواهی حالا حالا ها انواع تپه گل کاری شده و افزایش رتبه ها موجود است .
من هم با دوستان موافقم، علی را ول کنید با حوض خودش سر گرم باشد، صحبت از دریا و اقیانوس خود کنید.
اﻳﻦ ﻋﻠﻲ ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺴﺘﻮﻧﻚ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﻪ ' اﻳﻦ ﺟﻮﺭ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺧﺪا ﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮاﻥ ﺑﺮاﻱ اﻳﻨﻜﻪ اﻭ ﺭا ﻋﺎﻣﻞ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﺪﻭﻧﻨﺪ و اﺯ ﺧﻮﺩ ﺳﻠﺐ ﻣﺴﻮﻟﻴﻴﺖ ﻛﻨﻨﺪ ' ﻫﺮ ﻏﻠﻂﻲ ﺭا ﻛﻪ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﺑﻪ اﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺩﻫﻨﺪ ' ﺧﻴﺎﻝ ﻣﻴﻜﻨﻦ ﺯﺭﻧﮕﻦ '
ﺣﺎﻻ ﺧﻮاﻫﻴﺪ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻳﻘﻴﻦ ﻣﺼﺨﺮﻩ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻛﺠﺎ ﺧﻮاﻫﺪ ﺭﺳﻮﻧﺪ. اﻳﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮاﻱ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺗﻌﻐﻴﺮ ﻛﻨﻪ 'ﻋﻤﻖ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺯ اﻳﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺤﺚ و ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪاﻱ ﺭﺳﻴﺪ ' اﻳﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﺑﺮاﻱ ﺩﻭﺭاﻥ ﺑﻌﺪ اﺯ ﻓﺎﺟﻌﻪ اﺳﺖ
اﻳﻨﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻴﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ اﻳﻦ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﺩﻳﮕﻪ ﺟﻮاﺏ ﻧﻤﻴﺪﻩ ' اﻳﻨﺎ ﺧﻴﺎﻝ ﻣﻴﻜﻨﻦ ﻋﺎﺷﻘﻦ. ﺁﺭﻩ 'ﻋﺎﺷﻖ ﻗﺪﺭﺕ 'ﻋﺎﺷﻖ ﻛﺴﻲ ﺑﻮﺩﻥ ' ﻧﻮﺩ ﺩﺭﺻﺪﺷﻮﻥ ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻟﺒﻮ ﻓﺮﻭﺵ و ﺁﺏ ﺣﻮﺿﻜﺶ ﻣﻴﺸﺪﻧﺪ
ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺑﺮﻛﺖ اﻳﻦ ﻧﻆﺎﻡ اﺳﻼﻣﻲ ﻭﺯﻳﺮ و ﺳﻔﻴﺮ و ﺭﻳﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺷﺪﻥ
ﺩﺭ ﻧﺎﺣﻖ ﺑﻮﺩﻧﺘﺎﻥ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﻫﻦ ﻫﺮ ﭼﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﻪ ﻣﻴﺰﻧﻴﺪ ﻛﺎﻓﻴﻪ
ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺗﻌﺪاﺩﺗﻮﻥ ﺑﻪ ﺻﺪ ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ﺑﺮﺳﻪ 'ﻛﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺳﻴﺎﻩ ﺑﻨﺸﻴﻨﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩاﺭ ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ ' اﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﻢ اﻳﻦ ﺗﻌﺪاﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻲ ﺭﻭ ﻃﻮﺭﻱ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻴﻜﻨﻦ ﻛﻪ ﻓﻘﻄ اﻭﻥ ﺻﺪ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ اﻭﻥ ﺩاﻳﺮﻩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻲ ﺟﺎ ﺑﺸﻦ
ﻛﺎﺭ ﺷﻤﺎ اﮔﺮ ﺑﺮاﻱ ﺧﺪا ﺑﻮﺩ اﺯ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭا ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻭاﮔﺬاﺭ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﺪ و ﻣﺮﮒ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻇﻠﻢ ﻛﺮﺩﻥ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻴﺪاﺩﻳﺪ
ﺧﺪا اﮔﺮ ﻣﻴﺨﻮاﺳﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻬﺘﺮ اﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﻫﺪاﻳﺖ ﻣﻴﻜﺮﺩ
آخه علی جان ، دینی که خودت نتونی برای خودت نگه داری و حکومت برات نگه داره که دین نیست، اجباره. ضمنا هیچ جای دنیا حجاب از سر زنی نمیکشند الان ، حجاب هم نمیکنند سرش زورکی.اصلا کار زورکی که وجاهت نداره عزیز من ، خدا که آگاه به ضمیر انسانهاست، مگه نیست؟ ضمنا قضیه امتحانی که میگی ۱۵ و ۱۶ از بیست نیست بلکه ۴ و ۵ از بیسته، ورقه سفید بده که بهتره.در مورد حکم تاراج بیت المال قبول دارم حرفاتو ولی ملل دیگه خیلی هم پست فطرت و فاسد و فاسق و حیوون نیستند علی جان، خیلی به فیلمایی که میبینی تکیه نکن. نکنه از فیلمای خارجی فقط فیلمای سکسی میبینی؟ مثلا مگه تو ایران هر چی فیلم میسازند ، مصداق جامعه همونه ؟ اسمش روشه "فیلم " . در باب کم شدن خاک ایران فقط یک چیزی رو بهت بگم که " خاکی رو که نتونی برای مردمش رفاه و سربلندی بیاری ، خاکی رو که نتونی از مال و جان و ناموس آدماش محافظت کنی و بالاخره خاکی رو که نتونی عدالت رو در اون برقرار کنی که خاکت نیست برادر. ایران الان فقط توی نقشه ایرانه والّا ایرانی دیگه نیست جز سرافکندگی. من هرچی بلد بودم گفتم.اخر معلوماتم همین بود علی جان.
"باید عرض کنم یه قاعده عقلی داریم به اینصورت که
قابل توجه دلقک که میگه منقولات میگم نه معقولات
لا یدرک کله لا یترک کله "
باید خدمتتان عرض کنم که این قاعدۀ عقلی نیست بلکه قاعدۀ فقهی است. چون عقل مسئول علوم دقیقه است و چیزی نصفه و نیمه ندارد. زیرا در دانش جدید فقط سؤال و جواب وجود دارد و آخوند درآورده ای بنام شبهه وجود ندارد.
این قاعدۀ کلک را متکلمین و فقها با هم اختراع کرده اند که هرجا کم میاورند و چرت و پرت می گویند و با مقاومت سائل روبرو می شوند اولاً بگویند این سؤال تو شبهه است و تو داری دین را زیر سؤال می بری و همین نزدیکی هاست که مرتد شوی و مهدورالدم و ثانیاً فرافکنی کنند که همۀ سؤالاتی را که عقل قبول نمی کند و فقه پاسخی ندارد فقط بدلیل عدم فهم تو و کاستی درک توست و نه اینکه گفته های 1400 سال پیش محمد امروز چرت وپرت است. بعد که می بینند یارو قهر کرد و گفت "گور بابای تو با این دینت که هر سؤالی می کنیم یا می گویی شبهه است و یا می گویی تو عقلت نمی رسد" و می بینند که از امت شهید پرور کم می شود؛ از طرف دلجویی می کنند که کجا عزیزم؟!
حالا که همه را نمی فهمی لزومی ندارد قهر کنی و نان ما را آجر کنی خدا تا همانقدر را هم که می فهمی قبول دارد و سخت نمی گیرد بیا خمس و سهم امام بده و دزدی های میلیاردی ات را بیار که پاکش کنم طیب و طاهر! حالت تهوع نمی گیری علی از این همه استفراغ یک مشت پیرو پاتال مانده در عصر نوسنگی. پسر دارم دق می کنم برات؛ آخر چطور ممکن است مغزی در قرن بیست و یکم زنش را هم بدهد به آخوند ها که برایش نگهدارد. زنت را و دخترت را با مهربانی و رابطۀ جنسی مناسب و رابطۀ عاطفی مسئولیت پذیر و محترمت نگهدار. مؤمنان از هرچه هم بگذرند از سکس نمی گذرند حلال و حرام هم ندارد چون خودشان دستگاه تطهیر سکس هستند. خواستم اخطار کنم که مواظب خانواده ات باش که روحانیان خیلی کثیفند. یا...هو
( به سبک عادل فردوسی پور) آقا چه میکنه این ساعتی7هزار تومن دستمزد افسران جنگ نرم. البته از نرخ جدید خبر ندارم
دلقك گرامي
از تمامي دوستان در عجبم كه به راحتي جذب دام علي آقايي مي شوند كه اصلا مايل نيستم در مورد ماهيت و خصايل وي اظهار نظر كنم.
تيمسار مسئله اي را مطرح ميكند كه جاي بحث و جدل فراواني را دارد و اين بحث و جدل ها ميتواند باعث ارتقاي دانش سياسي و قدرت تحليل همگي ما و خوانندگان كامنتها گردد و درست در اين وانفسا سروكله علي آقا پيدا ميشود و با سروهم كردن چندين جمله شعر همه را به عكس العملي وادار مي دارد كه صد البته جاي بحث اصلي را مي گيرد.
من نيز با دوره گرد عزيز موافقم كه اصلا وجود علي آقا و امثال وي را به هيچ بشماريم و كار خود را بكنيم و اجازه دهيم كه وي هرچه ميخواهد بنويسد و بگويد . بهتر است به گفته هاي وي بخنديم تا جواب دهيم.
آقا علی سهم اندکمون (تقریبا 8 درصد) از دریای خزر رو چی میگه؟نکنه منظورتان از خاک فقط خاک مادیه که انسان باهاش خلق شده نه مرز و بوم کل کشور شامل مرزهای آبی و خاکی!؟این نمونه ای از برباد دادن نیست؟
دلقک جان میتونی قاعده فقهی رو برام تعریف کنی و چند قاعده فقهی برام مثال بزنید
و اینکه نگران من و خانواده من هستی ممنونم
دوستان بغیر از تهمت و فحش و دری وری اگه مطلب به درد بخور داشتید بنویسید
لازم نیست هر چی به زبونتون میرسه بگید فکر م بکنید خواهشا
قاعدۀ فقهی همان کلاه سیلندری معروف شعبده بازان سنتی سیرک من است که بجای کبوتر معروف و سفید و آسمانی؛ آخوندها از آن گربۀ مرتضی علی زمینی و ژولیده و چرک و زخارف دنیا - سهم امام - خارج می کنند که در هر حالت با چهار دست و پا بزمین بیاید و ضمن چرب کردن ماتحت بیکار و بی عارشان بتواند چرت و پرت های غیر عقلانی و غیر قابل توجیه قبایل عمق پیشا تاریخ بشر در سرزمینی بی آب و علف و شنزار و محروم از هر لطافت و زیبایی را ماله کشی کند برای عوام کالانعام! با عرض معذرت از مؤمنان غیر حکومتی و راست ایمان. یا...هو
مرسی دلقک عزیز! بهتراز این نمیشد قاعده فقهی را تعریف کرد .باید این 5 خط را به آب زر نوشت و بر سر در هر حوزه(به قول خودشان علمیه)ای آویخت.
تیسمار از شما بعیده
بیخیال این بابا باشید!
قاعده فقهی چیه؟ همین قاعده فقهی را 40 سال است در پاچه ملت فرو کردند...
این یارو اگه 20 سال هم باهاش بحث کنی کوتاه نمیاد، از اینا تو دانشگاهها پره! به قدری پررو هستند که تصورش را هم نیتونی بکنی و تعجبی هم نیست... وقتی آدم باباش لات چاقو کش محل باشه، هر قاعده فلسفی و منطقی و فقهی رو می تونه از هر طرف که بخواد تفسیر کنه و همه هم باید بگن چشم... خواهشم اینه که این دوستمون رو با یک خداحافظی مهمون کنید بچه ها! این جماعت مثل اون آدمایی هستند که تو خیابون دعوا راه میندازن و عربده می زنن... اگه کسی دورشون جمع نشه میذارن میرن!
مخلص
ممنون دلقک جان
یه لحظه به ذهنم خطور کرده بود انسان فهیمی هستی و به قوانین بحث و مناظره اگاه هستی و به قول خودت منو لوگ نیستی اما خوشحالم که من رو از این اشتباه خارج کردی و واقعیت خودت رو بهم نشون دادی
ارسال یک نظر