اینجا و در همۀ خبرگزاری های داخلی
1- ربطی به ارادت شخصی من ندارد این مطلب کوتاه. من دارم از بهترین مدیر همۀ سال های بلاتکلیف جمهوری اسلامی حرف می زنم. قالیباف امروز بازهم یکی از بهترین طرح هایش را در زیرگذر چهارراه ولی عصر افتتاح کرد و دل های زیادی را شاد. از هنرمندان و مشتریان و اندیشمندان تئاتر گرفته که بخاطر ایستگاه مترو در محوطۀ تئاتر شهر غصه ها می خوردند؛ تا استادان و دانشجویان دانشگاه تهران که مهمترین محور رفت و آمدشان را تسهیل کرده؛ تا کسبه ای که بازارشان را پررونق تر خواهند دید با مشتریان کمتر عصبی از شلوغی چهارراه ولی عصر؛ تا جوانان بیکاری که عادت دارند روزانه چندین ساعت بالا پایین بروند از این طولانی ترین و زیبا ترین خیابان خاورمیانه! تا چشم انداز مسافران مترو و ...
2- حرفم را پس می گیرم در اولین جملۀ پاراگراف بالا؛ و می گویم که ارادت من به سردار قالیباف مطلقاً شخصی نبوده از ابتدا. بلکه او مرا نیز مثل همۀ همکاران و همراهان و همشهریان خودش مجذوب گرمای گل بودن خودش در این زمستان سرد کرده است و تعریفی بالاتر از یک "خدا قوت جانانه" بی تعریفی است از این مدیر نمونۀ ایرانی همۀ 30 سال گذشته: آرام، بدون منت، بدون پز، بدون وراجی، بدون سوء استفاده، بدون پروپاگاندا، بدون بهانه گیری، بدون درگیری و ... با طرح های مدرن و زیبا و رشک برانگیز برای هر شهر مدرن امروزی. دوستش دارم و یکی از بزرگترین تأسف هایم ندیدن تهران قالیباف است بمدت طولانی.
3- او یگانه است در نوع خودش. و من فکر و دست و بازویش را می بوسم. مرسی سردار! یا...هو
بعد از تحریر: هر کسی می خواهد آیۀ یأس بخواند؛ توجه بکند که محمد باقر قالیباف استراتژیست و سیاستگذار جمهوری اسلامی نیست. بلکه او فقط شهردار تهران است.
۴ نظر:
خیلی بیل زده خدا قوت هم نیاز دارد.
دلقك جان، يك لينكى يا عكسى هم ضميمه كنيد تا ما هم از راه دور ببينيم.
ارادتمند، افشين قديم
ای بابا خدا قوتی که به بیل زدن نیست...... ببین ما کجای این کائنات هستیم با این طرز فکر.
تیمسار چو تیمسار ببیند خوشش آید!!
ارسال یک نظر