۱۳۹۷ فروردین ۶, دوشنبه

بر سر براندازی جمهوری اسلامی همه توافق کردند: هم دشمنان و هم مخالفان و هم آیت الله خامنه ای! مانده چانه زنی بر روشها!

Image result for ideology war

مقدمه: موضوعی که در مورد ایران سال 97 میتوان بیقین و قطعیت نسبی رسید این است که سال 97 سال براندازی جمهوری اسلامی نامگذاری شده و هم ترامپ و امریکا و هم اروپا و اسرئیل و عربستان و البته شخص آیت الله خامنه ای در اینمورد به اتفاق نظر رسیده اند. اما مشکل زمانی پیدا خواهد شد که وارد مباحثات جدی روش ها و راه های براندازی بشوند. زیرا چه کشور های دشمن خارجی جمهوری اسلامی و چه مخالفان داخلی - اعم از ساکن ایران یا خارج - هرکدام براندازی را در ابعاد گوناگون و شیوه های متفاوتی جستجو می کنند و می خواهند. تلاش میکنم در این مطلب تحلیل خودم را از "نوع براندازی" تک تک دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی بیان کنم و در مورد آینده و دریافت دقیقتر سمت و سوی تغییرات منتظر چندماه آینده باشم!

الف- دشمنان خارجی:

1- امریکا: هیئت حاکمۀ فعلی امریکا حاضر به براندازی رژیم ایران بهر طریق ممکن است. و فقط تنها تحفظش "درگیر نکردن مستقیم نیروی زمینی امریکا در جنگ است". لذا نه خسارت هایی که ایران خواهد دید برایش مسئله است و نه زیان هایی که بمردم ایران - اعم از موافق یا مخالف حکومت - خواهد تحمیل شد. اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند که کرۀ شمالی اولویت اول امریکا بخاطر داشتن بمب اتمی است را مطلقاً قبول ندارم. و اصولاً شک دارم که سلاح هسته ای در دست سایر کشورها دغدغۀ شماره یک ترامپ و رفقا و "اول امریکا"ی آنان باشد. اگر در اینمورد حساسیت نسبی هم وجود داشته باشد مربوط به روسیه است که هم از نظر زرادخانۀ اتمی و هم از نظر دسترسی بخاک اصلی امریکا امکان رویارویی نابرابر دارد. و الا در مورد سایر کشورها از جمله کرۀ شمالی - حتی چین - امریکا دست بسیار بالاتر اتمی دارد و در روز - احتمال صفر- رویارویی میتواند قبل از هر اقدامی کشور متجاوز را از روی نقشه پاک کند. بیشتر این لفاظی های ترسناک هسته ای حالت رجز خوانی و پز برتری جویی و ابرقدرتی امریکا را دارد تا اینکه واقعاً امریکا از کشوری واهمۀ نظامی دارد. بلی در مورد متحدان و شرکای امریکا در نزدیکی کشورهای اتمی نگرانی هایی هم به امریکا منتقل میشود. اما منظورم عدم تهدید جدی خاک اصلی امریکاست. امریکا بخوانش ترامپ - و اکثریت قریب به اتفاق نسل ترامپ اعم از دموکرات یا جمهوریخواه - یک مشکل بسیار عمده و اصلی دارند و آن جمهوری اسلامی ایران است. چرا؟ به این دلیل که جمهوری اسلامی در بدو تشکیلش با گروگان گیری باعث سرشکستگی غرور امریکایی شده و متعاقبش بالای 300 نفر از نظامیانش را خارج از میدان نبرد و در بمب گذاری بیروت کشته است. این زخمی است که هیچگاه بهبود نیافت و نخواهد یافت مگر اینکه امریکا بتواند بر جنازۀ جمهوری اسلامی نماز بگذارد. مضافاً به اینکه امرکاییهای تراز ترامپ از نظر نژادی و همۀ همنسل های ترامپ نوعی شرم جهانی هم دارند که خودشان عامل اصلی انقلاب ایران و سقوط شاه و بوجود آمدن جمهوری اسلامی بوده اند. اما امریکا هم شرکای منطقه ای و رفقای قاره ای دارد که باید نحوۀ براندازی جمهوری اسلامی را با انان چک کند. مهمترین این رفقای شریک اسرئیل است.

2- اسرائیل:
اسرائیل عجولترین کشور دشمن جمهوری اسلامی است که میخواهد معجزه گونه اگر شده همین فردا جمهوری اسلامی را سرنگون کند. اما اسرائیل سمجترین و مهمترین دشمنی است که ایران و مردم ایران را بیش از همۀ دشمنان جمهوری اسلامی دوست دارد. به این معنا که اسرائیل تنها دشمنیست که نه میخواهد ایران کلنگی شود از نظر تأسیسات و زیربناهای توسعه و نه حاضر است که از بینی یک ایرانی - بغیر از روحانیان حامل شریعت و حکومت - خون بیاید. زیرا همانظور که قبلاً هم بارها گفته ام اسرائیل یک ایران با حکومت عرفی و سکولار را متحد استراتژیک خود در مقابل مسلمانان و اعراب منطقه میداند و هیچگاه به ایران بعنوان یک رقیب منطقه ای نگاه نکرده و نمیکند. اسرائیل میخواهد ایران با حفظ تمام ظرفیت های بزرگی و تمدنی خود دارای یک حکومت متعارف عرفی و غیر مذهبی باشد که بتواند مثل سالهای قبل از انقلاب روابط تنگاتنگ و بسیار ویژه ای با اسرائیلی ها داشته باشد.

3- عربستان:
عربستان براندازی جمهوری اسلامی را نمیخواهد. اما معتقد است که اگر براندازی سخت و یکباره مورد نظر غرب و دیگران اجتناب ناپذیر باشد؛ ایران باید حتماً کلنگی شود و همۀ زیربناهای توسعه ایش نابود و دچار تشتت در حد جنگ داخلی بشود. چرا؟ محمد بن سلمان تازه پروژه های مدرنیزاسیون و توسعه ایش را آغاز کرده و اگر ایران بسلامت و بدون کلنگی شدن و نابودی بنیادهای توسعه ایش چه در زیربناهای سخت و چه زیربناهای نرم (نیروی انسانی) از جمهوری اسلامی نجات یافته و دارای حکومت متعارف سکولار شود می تواند بسرعت عقب ماندگی های سالیان پس از انقلابش را جبران کرده و مجدداً مثل زمان شاه "حکومت توسعه گرای مدرن و پیشتاز منطقه بشود" در چنین حالتی چون عربستان هم از نظر جمعیت و هم توان در سرعت مدرنیزاسیون و توسعه یافتگی نمی تواند با ایران همگام و همپا بشود لذا مجدداً باید به همان نقش درجه دو و سنتی قدیمیش بسنده کرده و پشت ایران تازه متولد شده قرار بگیرد. و این البته خوش آیند پادشاه جوان و آیندۀ عربستان نیست. البته عربستان ترجیحش ماندن جمهوری اسلامی در حالت فعلی - فریز در بلاتکلیفی استراتژیک - بعلاوۀ قطع قطعی همۀ دست و پاهای دراز شدۀ خامنه ای در منطقه است. اگر امریکا کاری بکند که خامنه ای در همین وضعیت فعلی با کمی موشک کمتر در داخل مرزهای جغرافیای ایران نگاه داشته شود برای بن سلمان بهترین فرصت است که خودش را به پایان برنامۀ 2030 خودش برساند و دیگر ترسی از جلو افتادن ایران سکولار از خودش را نداشته باشد.

4- اروپا:
اروپا از همۀ دشمان جمهوری اسلامی متساهل تر است و تقریباً بهمان راهی می اندیشد که اصلاح طلبان داخلی و اعتدالیون مدنظر دارند. یعنی اگر خامنه ای و بخش اصلی و هستۀ سخت قدرت جمهوری اسلامی حاضر بشوند در منطقه کمی متعارف تر رفتار کرده و اصلاحات گام بگام در داخل با حداقل سرعت را هم بپذیرند؛ اروپا مشکلی با جمهوری اسلامی نخواهد داشت، و حاضر خواهد بود برفقای عرفی تر خود در قدرت ایران شراکت اقتصادی و توسعه ای بدهد. چون اروپا شدیداً از کلنگی شدن ایران و سرایت مجدد آن بمنطقه بیمناک است و یارای نه مقابله و نه پذیرش موج میلیونهایی جدیدی از آوارگان جنگ را دارد. اروپا در حقیقت بهمان سیاستی وفادار است که در زمان اوباما و همراه با امریکا دنبال میکردند.

ب- ایرانیان مخالف:

1- مجاهدین خلق و شاخۀ انجمن پادشاهی سلطنت طلب ها:
این دو نحله از مخالفان جمهوری اسلامی با ترامپ و تیم همراه او همنظرند و خواهان ساقط کردن جمهوری اسلامی بهر بهایی هستند و خودشان هم حاضرند که از حداکثر توان تشکیلاتی و نفوذی خود در داخل به این براندازی - هرچه زودتر بهتر و با هر سختی و خشونتی هم - یاری برسانند. علتش هم این است که همانطور که براندازی جمهوری اسلامی برای ترامپ و امریکائیان همنسل و همفکر او جنبۀ انتقامی و بازیافت غرور شکسته دارد برای بازماندگان رجوی و همپیاله های شاه فقید هم همین حس را دارد. زیرا که اینان نیز با شکست از آخوندها چهل سال است برای انتقام لحظه شماری کرده اند و میکنند.

2- سایر نحله های مخالف جمهوری اسلامی که توده های عظیمی را هم شامل میشوند: این گروه اصلی مخالف جمهوری اسلامی - خودم هم جزوشان هستم - اما از نظر نوع براندازی خیلی زیاد شبیه اسرائیل هستند. زیرا اینان نیز میخواهند معجزه ای اتفاق بیفتد - منظورم این است که مقدمات طوری چیده شود که اتفاق ممکن شود - و ایران بدون جمهوری اسلامی شود بدون اینکه جایی از ایران تخریب شود یا مردمی از ایرانیان دچار خسارت های جانی و مالی زیاد بشوند.

پ- این یک شمای کلی از اذهان براندازان دشمن تا مخالف بود که برای تبدیل شدن به پروژه ای مورد توافق همه هنوز کار دارد و باید بین دشمنان از سویی و بین مخالفان از جانب دیگر به یک نقشۀ راه مورد قبول برسد. البته حدس خودم این است که اولین راه حل "برانگیختن اعتراضات و شورش های داخلی گسترده و پی در پی از راه قطع شریان های اقتصادی رژیم با تحریم و غیره" خواهد بود. اگر این نقشه بگیرد طبیعی است که ادامه خواهند داد تا یک رفراندوم جدید زیر نظر سازمان های بین المللی. اما اگر این نقشه نگیرد و جواب ندهد. آنوقت گزینۀ کلنگی کردن ایران بدون مخالف عمده خواهد ماند و محتمل است که ترامپ و بولتون و پمپئو بخواهند که جنگ نیابتی جدیدی را کلید بزنند و اگر هم عامل زمینی مطمئنی در منطقه نبود - عربستان حاضر بجنگ نشود - وضعی شبیه لیبی با بمباران های هوایی و دریایی پردامنه و پرشدت اما کوتاه مدت را امتحان خواهند کرد. زیرا چنین میفهمم که ترامپ و تیم جدیدش میخواهند "رژیم چینج" ایران را تا تابستان 2020 بپایان ببرند که وقت کافی برای فروختن آن برای انتخابات ریاست جمهوری 2021 امریکا را داشته باشند.

ت- در مقدمه از آیت الله خامنه ای هم بعنوان یکی از براندازان جمهوری اسلامی نام بردم! به این دلیل بود که ایشان با ندانم کاری های مدام وضع را به اینجا کشانده و هنوز هم در رؤیای متوهم خود پافشار است. و مثل همیشه هنگامی حاضر بعقب نشینی خواهد شد که دیگر سودی ندارد و روحانیان حکومت؛ و ایرانیان زاد بوم خود را در خطر بالفعل خواهند یافت. و الا اگر خامنه ای همین امروز هم دست از توهم بردارد و فقط کمی لبخند قاطی چهرۀ گریانندۀ روحانیان سیاسی بکند و اجازه بدهد ایران یک تنفس جدید بکند؛ قبل از همه اروپا و بتأسی از آن ها امریکا تمام نقشه ها را جمع میکنند و به ایران وابسته به هژمون مسلط جهان - درست است که غربی و امریکایی است اما بدون تردید بشری هم است و انسان را ده هزار بار هم در مدینه و اورشلیم و رم باستان و چین کنفسیوس رها کنند همین مسیر تا اینجا را خواهد آمد بدون تردید - خوش آمد گفته و مثل همۀ ملت ها در کنار همسایه و شریک و رقیب - حتی بگو ارباب: چه اشکالی دارد ارباب داشتن وقتی خودت ابزار اربابی نداری - زندگی را از سر میگیریم. یا...هو