tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post8551164897324132535..comments2024-03-26T01:17:20.886+03:30Comments on Dalghak.Irani: راه هاشمی رفسنجانی؛ "انتخاب فکور" یا "اجبار ضرور"! تنها گزینۀ ممکن در شرایط فعلی است.Dalghak.Iranihttp://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comBlogger8125tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-4600994012915372592013-01-13T22:43:55.948+03:302013-01-13T22:43:55.948+03:30برای امیرکبیر مثل همه ایرانی ها احترام قایلم.سخنر...برای امیرکبیر مثل همه ایرانی ها احترام قایلم.سخنرانی احمدی نژاد راهم قبول دارم .اما یک سوال دارم بشرطی که فکر نکنید من سلطنت طلبم انهم درقرن 21 .شماها حالی من کنید (اخه من خرم)که امیر کبیرچی کرد که رضاخان صد برابرش رو انجام نداد؟در ضمن تیمسار راست میگه خاتمی شده درد بیدرمان .Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-59764206614916040892013-01-12T21:49:35.768+03:302013-01-12T21:49:35.768+03:30اینکه می فرمایید جمله "اصلاح طلبان در سال 88 ...اینکه می فرمایید جمله "اصلاح طلبان در سال 88 قربانی همراه شدن با هاشمی شدند." از اساس ایراد دارد باید ایرادش را مشخص کنید .بنده توضیح دادم احمدی نژاد در مناظره با موسوی توانست با چساباندن موسوی به هاشمی او را بخشی از مافیای قدرت هاشمی در ذهن اقشار مستضعف جامعه تصویر کند و بسیاری از آرا خود را بدین ترتیب بدست آورد . جناب دلقک ایرانی لطف کنید نظرتو را در مورد این مسپله بفرمایید که چرا باید اصلاح طلبان دوباره این اشتباه را بکنندAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-50646229619590316132013-01-11T18:46:50.091+03:302013-01-11T18:46:50.091+03:30"اصلاح طلبان در سال 88 قربانی همراه شدن با ها..."اصلاح طلبان در سال 88 قربانی همراه شدن با هاشمی شدند."<br /><br />این جمله از بنیاد مشکل داره و اصلا چنین چیزی نیست.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-18632855211414519362013-01-11T12:16:17.259+03:302013-01-11T12:16:17.259+03:30اصلاح طلبان در سال 88 قربانی همراه شدن با هاشمی شد...اصلاح طلبان در سال 88 قربانی همراه شدن با هاشمی شدند. یعنی احمدی نژاد با چسباندن موسوی و اصلاح طلبان به هاشمی از ظرفیت منفی هاشمی در افکار عمومی به خصوص در اقشار پایین جامعه به بهترین شکل ممکن بهره برداری کرد .حالا چرا باید دوباره اصلاح طلبان این امکان را به اقتدارگرایان بدهند که آنان دوباره در انتخابات پیش رو آن بازی را درآورند ؟ اصلا هاشمی چه ظرفیتی دارد که اصلاح طلبان بخواهند پشت او جمع شوند ؟ چرا هاشمی نیاید پشت آنها ؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-12411397422901311312013-01-11T02:40:43.418+03:302013-01-11T02:40:43.418+03:30مرسی از توضیحی که در مورد خاتمی اضافه کردی. متأس...مرسی از توضیحی که در مورد خاتمی اضافه کردی. متأسفانه فرمایشات شما عین حقیقته.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-43328877873345728992013-01-11T01:06:02.924+03:302013-01-11T01:06:02.924+03:30سلام. نه اتفاقاً تکذیب آن خبر خوب هم بود هم از جنب...سلام. نه اتفاقاً تکذیب آن خبر خوب هم بود هم از جنبۀ تخفیف جایگاه هاشمی بعنوان نامه رسان جریانات دیگر و هم اینکه آن شیطنت بادامچیان منظور این را هم داشت و القا می کرد که هاشمی روابط خوب و عادی با خامنه ای دارد تا جائیکه می تواند واسطۀ آشتی دیگران هم قرار بگیرد. اما اجازه بدهید به بهانۀ حرف شما چند کلمه بیشتر بگویم:<br /><br />واقعیت این است که ایران دچار معضل بزرگی است بنام اصلاحات خاتمیسم. به این معنا که هرنوع تغییری در ایران لاجرم از جبهه ای تعریف می شود که آن جبهه اصلاحات نام دارد و رهبر فکری و سیاسی اش هم خاتمی است. لذا نیروهای دیگر اعم از اصلاح طلب و برانداز شانس خیلی کمی برای بروز و ظهور دارند برای ایجاد طبقۀ حامی در میان مردم. بعبارت دیگر هر تغییری در ایران بسد جبهۀ اصلاح طلبان می خورد و در رأس آن سید محمد خاتمی. مشکل زمانی به بن بست کامل تبدیل می شود که جبهۀ اصلاح طلبان منحصر در اصلاح طلبان مذهبی داخل کشور خودش با بن بست بزرگتری مواجه است که نامش سید محمد خاتمی است که رهبر اصلاح طلبان هم است. به این معنا که خاتمی نه از سیاست و از اصلاحات سیاسی کنار می رود که آلترناتیوهای جدیدی بتوانند رشد کنند و نه دست بعمل سیاسی می زند که دیگران هم در جوف عمل سیاسی او به اصلاحات داخل ایران یاری برسانند. شوربختی بازهم بیشتر آنجائی است که خاتمی شخصیتی دارد که حتی هواداران مخالف شده اش نیز سریزنگاه فقط بدست او نگاه می کنند و منتظر اقدام او هستند و بازهم شگفت انگیزتر اینکه در دقیقۀ 90 از خاتمی قبلاً محبوب و بعداً منفورشان حمایت هم می کنند. می خواهم بگویم که خاتمی یکی از بزرگترین موانع اصلاحات در ایران است ولی همواره در وضعیتی است که نه تنها موافقانش از او عبور نمی کنند بلکه مخالفانش هم تهایتاً منتظر راه او هستند. و خاتمی با انفعال همیشگی سیاسی اش همۀ این نیروها را هدر می دهد. او باید اگر می خواهد در سیاست محض فعالیت کند - تا رسماً و خودش اعلام بازنشستگی نکند همه او را به این تمایل می شناسند - باید استراتژی سیاسی و سیاست ورزی داشته باشد. سیاستمدار هم که نمی آید از رقیبش فرصت و اجازه بطلبد. بلکه سیاستمدار دست بعمل سیاسی می زند و با شیوه های ابتکاری هجومی حریفش را به موضع انفعال و دفاعی می کشاند. بنظر من خاتمی باید تا کنون استراتژی خودش را که شرکت در انتخابات است را اعلام می کرد و شروع می کرد بکار کردن تا رقیب جلویش را سد کند. او باید در استراتژیش اعلام کند که شرکت در انتختابات حق او و اصلاح طلبان است و مرحله بمرحله پیش برود و با موانع جبهۀ رقیب برای هرچند بار دیگر هم شده و در مراحل متعدد انتخابات از برگزاری حلسات گروهی در حال حاضر تا معرفی نامزد و نهایتاً رفتن بپای صندوق رأی بارها و بارها با رقیبش گلاویز شود و فقط هنگامی از شرکت در انتخابات منصرف شود که منجر به تأیید نامزدی مورد توافق خودش و دوستانش نشود. یا اینکه استراتژی اش را در حمایت از استراتژی هاشمی تعریف کند و رسماً اعلام کند که هاشمی از هر کاندیدای مجازی که پشتیبانی کند جبهۀ اصلاحات هم از نامزد مورد تأیید هاشمی حمایت کرده و به او رأی خواهد داد. بازهم می گویم مهم خود عمل نیست در وهلۀ اول بلکه ابتدا مهم صرف عمل است که باید خاتمی انجام بدهد. اینکه اجازه بدهید ما جلسات حزبی بگذاریم و روزها و ساعت ها بحث کنیم و استراتژی تنظیم کنیم و به نامزد برسیم و قول بدهید که آن نامزد را هم تأیید بکنید و ... داستان های هزار ویکشب است با سیطرۀ خامنه ای به همۀ امور. در شرایط ویژه باید ابتکارات ویژه تولید کرد و به حداقل های لازم برای شروع بکار تحت هر فشاری هم قناعت کرد. مگر اصلاح طلبان تصمیم گیر چند نفر هستند. آیا ده نفر بیشتر می توانند باشند. خوب در یکجایی باهم جمع بشوند و تصمیم بگیرند و اجرا کنند. گیرم که شکست بخورند و آبرویشان برود خب بدتر از حال حاضر که نمی شود. البته فرصت بیشتر می خواهد راجع به بن بست خاتمیسم برای اصلاحات و بن بست خاتمی برای خاتمیسم بنویسم و تشریح کنم و احتمالاً در روزهای پیش رو بیشتر بتوان بحث را باز کرد. فقط خواستم بگویم که این اولین بار است که هاشمی قول داده رأساً و رسماً از نامزدی - اگر حداقل شرایط را داشته باشد و تأیید شود - بنام حمایت خواهد کرد. و لذا برای اولین بار است که دو قطبی نامزد خامنه ای و نامزد هاشمی شکل خواهد گرفت. لذا اصلاح طلبان و چهرۀ غیرقابل عبور آن (خاتمی) باید زودتر خودشان را به صحنه بیاورند. و البته نگران انتقاد و گله و ما نمی آییم و خیانت کردید و این حرف ها هم نباشند چون روز نهایی تغییر خواهان ایرانی خاتمی شان را بازهم همراهی خواهند کرد چون چاره ای غیر از این ندارند. یا...هوDalghak.Iranihttps://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-57050901157999862622013-01-11T00:50:58.520+03:302013-01-11T00:50:58.520+03:30azize del man ghasd nejate Iran mibashad ya nejate...azize del man ghasd nejate Iran mibashad ya nejate jomhurye nekbate eslami? akbar kooseh che ahromi dar dast darad ke az tarighe entekhabate pishe roo bar sarneweshte Iran asar bogzarad? aya baraye in karha dir nist? aya agar 1 million nafar berizand biroon hamin kooseh che wakoneshi neshan midehad?Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-45871448852286759932013-01-10T21:05:27.014+03:302013-01-10T21:05:27.014+03:30متاسفانه به نظر میاید خاتمی هنوز به این باور نرسید...متاسفانه به نظر میاید خاتمی هنوز به این باور نرسیده و هنوز با هاشمی صف بندی دارد. از آنجا میگویم که در پاسخ به این سوال که نامه را به رهبری نوشته و از طریق هاشمی به نظر رسانده گفت که خیر، و اگر بخواهم بنویسم به واسطه احتیاجی نیست.Anonymousnoreply@blogger.com