tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post935389400990040952..comments2024-03-26T01:17:20.886+03:30Comments on Dalghak.Irani: بازدید رهبر ازنمایشگاه کتاب همان ولایت فقیه محبوب احمدی نژاد است!Dalghak.Iranihttp://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comBlogger3125tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-10619651047996342432011-05-12T07:06:26.158+04:302011-05-12T07:06:26.158+04:30دوست نازنینم سلام.
سخت به کامنت شما محتاج بودم. دا...دوست نازنینم سلام.<br />سخت به کامنت شما محتاج بودم. دارم بشدت روی حرفهایت فکرمی کنم. وقطعاً گفته هایت صواب است ومن کمی بیش ازکمی دارم ازخودم دورمی شوم. خواهش می کنم ترکم نکنید. تا فرصت یکی دوروزه ای کله ام را پیدا کنم ازلابلای خرت وپرت های تلنبارشدۀ سیاسی برپیشانی چروکم. راست می گویی خسته وعصبی می شوم ازدست این همه اصراربر استحصال زیبایی اززشتی. ازهشدارت راضیم. من آمده بودم سیاست را خیس ونرم وقابل جستجو درزیبایی های زندگی بکنم. خودم اسیرعبوسی سیاست شدم. ودورم باطل شد دراین اخم چهره های ناسازسوژه هایم. من ازفرصتی که بمن دادی سپاسگزارم. قطعاً تجدید نظری اساسی نیازدارم. پاینده ودوست باشی. یا...هوDalghak.Iranihttps://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-79118645842759412992011-05-12T05:30:27.037+04:302011-05-12T05:30:27.037+04:30آهسته آهسته سایت شما شده ارگان حزبی احمدی نژاد هر ...آهسته آهسته سایت شما شده ارگان حزبی احمدی نژاد هر موشی از هر سوراخی سر بر کند آنرا نتیجه سیاست هوشمندانه احمدی نژاد به حساب میآورید.من هم باید آهسته آهسته غزل خدا حافظی بخوانم نه اینکه مخالف احمدی هستم یا نظرات شما( که هستم) بلکه دیگر از آن شیرین کاریهای نوشتنی تان هم خبری نیست شیوه تان دارد بیشتر و بیشتر خشک , عصبی , طلبکارانه, بد بین به هر کس که با احمدی نژاد خوب نیست و به او ایمان ندارد میشودو نثر شیرینتان هم بی روح شده و این آخرین دلیل بیشترین سهم را در خدا حافظی من از وب لاگ شما دارد. من عاشق آن پیج م خمهای نثر شما بودم که خیلی ها را گیج و سرگشته و گاهی عصبانی میکرد ولی برای من شهد شکر شکن زبان فارسی بود و مهارت بی چون و چرای یک نویسنده وجدم میاورد.حیف ! کاش رمان نویس میشدید و شلختگی سیاست ایران جان مایه نوشته هایتان را نمیگرفت . خوب میدانم که این از سرنوشت تلخ ایران است که هیج کس را در جایی که شایسته اش هست و در آن مهارت داردراحت نمیگذارد وگر نه هنرمندی چون شما کجا و سرایداری یک ساختمان که مهندسش از هنر زرق برق را فقط میفهمد کجا وشما کجا و مافیای مشایی احمدی نژاد کجا!<br />با اینهمه بد بین نیستم دلم میخواهد که آرزو کنم روزگار بهتری داشته باشیم و کتابهای دلقکمان را با نام خودش از کتابفروشیهای آزاد خیابانهای آباد خودمان با شوق بخریم و با سر خوشی بخوانیم. <br />به امید آن روز<br />و خدا نگهدار همگی شما نویسنده هنرمندو خوانندگان فرهیخته .دوستnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-50107610138800937242011-05-11T20:40:05.730+04:302011-05-11T20:40:05.730+04:30این دوبند را هم نوشته بودم دراول این پست. ولی چون ...این دوبند را هم نوشته بودم دراول این پست. ولی چون زیادی طولانی می شد حذفش کردم. چون ممکن است فرصت انتشارمستقل پیدا نکنند دراینجا می گذارم که علاقه مندان بخوانند:<br /><br /><br /><br /><br />1- موضوع ها وتیترهای بسیاری درمغزم رژه می روند برای سبقت ازیکدیگربرای نمایان شدن برروی صفحه به امید اطلاع وامید شما. وازجمله خیلی عجله دارم که ورودی بکنیم به بحث بسیارکلیدی رویارویی "سنت ومدرنیته" درماجراهای اخیر وببینیم اززاویه دید این مفهوم برساخته ومورد علاقۀ روشنفکران آکادمیک؛ والبته مبهم ونامتعین عملی برای خوانند گان وجستجو گران عام، می توان درگیری مبارک الیگارشی با احمدی نژاد را مصداق روشن وشفاف رویارویی سنت با مدرنیته تببین کرد آیا؟ یا نه! ولی برای اینکه وارد آن بحث کلیدی بشوم ومدلل کنم که پاسخ آن سؤال آری است وچرا. می خواهم با دوخبرمهم روزشمارا به امید واری شروع شده مان امیدوارترکنم. ونشان بدهم که سمت وسوی معادلات قدرت همان هدفی را نشان می دهد که لاجرم ایران به آن نیازمبرم دارد: "ثبات سیاسی ناشی ازحکومت مسئول."<br /><br /><br />2- کهنه ترین خبر مربوط به اتفاقی است که دیروزدرجلو نمایشگاه کتاب رخ داده وبانویی شریف وپاکدامن مورد هجوم فاطمه کماندوهای پلیس واقع ومورد توهین واذیت وآزار قرارگرفته است. این خبررا سایت تابناک منعکس کرده است که همه می دانیم درحال حاضریکی ازمحافظه کارترین سایت های خبررسانی موجود درکشور است. البته خود خبربسیارمهم وتأسف باراست وامیدواریم که با پیشروی سریع روند آزادی های اجتماعی شروع شده هرچه زودتراین صحنه های زشت برای همیشه بپایان برسد. اما- واین امای محبوب من وشماست- نویسنده وگزارشگرسایت تابناک بلافاصله بعد ازذکراصل یک خطی خبروارد تحلیل ونقد اتفاق مزبورشده. ویکی ازتندترین وخشن ترین نقد های کمتردیده شده را متوجه پلیس کرده است. اینجاست که هم آزاردیدن آن دخترنازنین کمی مرهم می گیرد وهم جهت گیری خود خبرنگارکه برای موجه کردن "نقدخشن برفتارپلیس کثیف" -یکی ازتابو ها درحوزۀ مطبوعات. حتی اصلاح طلب- ناچارمی شود ازآزادی های بی حد داخل نمایشگاه فکت بیاورد. خب می دانید که این جزییات محبوب ترین وحیاتی ترین تغییرات مورد علاقه وهدف من است. ومن زیاد آرزوهای بلند پروازی ندارم. زیرا نه عملی هستند ونه اگراین جزییات حل نشود آن تغییرات کلان می توانند پایداربمانند. واین موضوع بازهم بما درس می دهد که بازشدن فضای اجتماعی لاجرم به تنفس بهترمطبوعات هم سرایت می کند وبازشدن نسبی نقد وانتقاد مسیرهای بیشتری را پالایش وبهسازی می کند. من قبلاً هم درجریان روزنامۀ هفت صبح خبرداده بودم ازفضای نقد بیشتری که درجامعه شروع شده است. این مسائلی را من به این دلقکی ودرجای به این کوچکی ومختصردریک پاراگراف می گویم. خیلی هم کوچک ندانید. زیرا که همۀ این بازشدن های تدریجی فضای مدرن اولین ومهمترین اثرفوری اش توقف مهاجرت وفرارازکشوراست که واقعاً دارد ابعاد وحشتناک وتأسف باری ایجاد می کند برای همه. چه آنانی که اینطرف گیرافتاده اند یا می افتند وچه آنان که درداخل آرام نمی گیرند ومی خواهند بهرقیمتی شده ازجهنم جامعۀ فضول رهایی یابند.Dalghak.Iranihttps://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.com