tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post7044085753797815829..comments2024-03-26T01:17:20.886+03:30Comments on Dalghak.Irani: فوق العاده بود: مرسی دنیا؛ مرسی ایران: اشگ شوق ایرانیان را سرازیر کردید. قهقهه بعد از 30 سال.Dalghak.Iranihttp://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comBlogger69125tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-88700677640884057752015-04-05T03:50:23.082+04:302015-04-05T03:50:23.082+04:30میشه منبعت رو در مورد این جمله بگی؟ این فرزند یک ...میشه منبعت رو در مورد این جمله بگی؟ این فرزند یک ایرانی بازاری مؤمن ضدانقلاب. من تا جایی که میدونم این خانواده مومن به آخوندا کمک مالی هم میکردند. یعنی واقعا قبول کردی یک ضد انقلاب شده وزیر امور خارجه؟ این جملت منو هلاک کرد واقعا.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-47045256745108882242015-04-04T17:54:39.560+04:302015-04-04T17:54:39.560+04:30چه خبر است!
آنچه ما داخل ایران می بینیم خوشحالی ...چه خبر است! <br /><br />آنچه ما داخل ایران می بینیم خوشحالی و امید است. اما کسی که نخواهد واقعیت را ببیند به هر حال راهی پیدا می کند. یا می گوید که اینها تبلیغات رژیم است و خامنه ای آدم اجیر کرده است که سرشکستگی اش را در خیابان ها جار بزنند. یا اگر اندکی منصف باشد و شادی و امید را قبول کند، می رود در فاز مردم احمق و نفهم و بیشعور و با این ملت به جایی نمی رسیم و خلایق هرچه لایق!<br /><br />ظاهرا سوزش توافق منحصر در شریعتمداری و نتانیاهو و سعودی ها نمی شود و آتش آن به جان شمار زیادی از دوستان «اسقاط النظام» هم افتاده است. منتها ایراد آن است که شعب اسقاط نمی خواهد رفقا!<br />شما که هر کس کلمه ای در موافقت با یکی از اقدامات جمهوری اسلامی بگوید، حتی اگر به حق باشد متهم به شیشه نوشابه گذاری و مشارکت در شلاق و درفش می کنید، چگونه است که الان در توافق و همراهی خودتان با کیهان هیچ ایرادی نمی بینید؟! <br />البته این مرامی است که ظاهرا در ایران خیلی باب طبع است و همه دوست دارند کارهایی را که برای دیگران غیرمجاز دانسته اند، خود انجام دهند بی هیچ پرسشی. اگر هم به آنها بگویی چرا چنین می گویی، کار به فحاشی می کشد و کیبوردی است که در ماتحت مخالفان خود فرو می کنند. <br />ایرادی ندارد! کسانی که با زرت و پورت اضافه و عر و واق چپ و غیر چپ پهلوی را ساقط کردند و بعد یکصدا و هم دل در صفوفی به هم فشرده خمینی را به منصب رهبر کبیر خلق ایران نشاندند، امروز هم عربده می کشند و همان حرف ها را تحویل ما می دهند.<br />قابل فهم است. باخته اید دیگر. سی سال شما یا رفقای مسن ترتان زور زده اید تا گندی که در سال پنجاه و هفت به این کشور زدید را درست کنید، نتوانسته اید. البته یک ملت را هم با خودتان به باخت کشانده اید، اما خودتان از همه بیشتر باخته اید. حالا اگر جمهوری اسلامی بماند و اصلاح شود و ساقط نشود، شما زندگی تان را فدای چه کرده اید؟ هیچ فدای پشم! داد زدن طبیعی است، بزنید!الفnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-22684177438238323782015-04-04T14:52:55.490+04:302015-04-04T14:52:55.490+04:30خطاب به ماکسیموس،
گرامی، از دوران خاتمی به عنوان ک...خطاب به ماکسیموس،<br />گرامی، از دوران خاتمی به عنوان کلاهبرداری ملت ایران اسم بردی که به نظر بسیار غیر منصفانه است. تقریبا تمامی بنیان جامعه مدنی امروز ایران از آن زمان نسج گرفته است. من کاری به شخص خاتمی ندارم و مقاله های انتقادی من از شخص او در وبلاگم قابل ابتیاع است. اما نگاهی منصفانه نشان می دهد اگر جامعه فضای تنفس دوران خاتمی را نمی یافت، امروز در مفاهیم بسیار پایه ای آزادی های مدنی مانده بودیم بغیر از آنکه خیل فعالان مدنی امروز -عمدتا خارج نشین- هم ظهور نمی کردند، از علینژاد تا زیدآبادی و... همین اختگی خاتمی درست است که به تغیر شگرفی منجر نشد و شاید به قول شما کلاهی بر سرمان رفت اما نتایج آن قابل انکار نیست. سنگ بنای پیوند تحرکات مدنی و عامه مردم در آنزمان گذاشته شد با همه کاستی ها...<br />اصلا چرا راه دور برویم، در جامعه ای دیکتاتوری اگر محمد خاتمی قرار بود جربزه اصلاحات داشته باشد که امروز در کنار موسوی جا خوش کرده بود! هنوز معتقد به این نظر نیستم ولی احتمال می دهم که شاید نهایت ظرفیت اصلاحات قابل تحمل در این حکومت همان خاتمی باشد.<br />بحث مفصلیست اما خواستم جواب آن سوالت را بدهم که پرسیدی چرا حکومت عرفی به فشار تحریمها و خفقان برتری دارد.<br />و از سوی دیگر تاریخ ثابت کرده که در دوران اوباما و کارترها اتفاقات به نفع مردم ایران شکل گرفته.<br /><br /><br />خطاب به ناشناسی که مطالب خودنویس را کپی وپیست میکند:<br />برادر خودت را خسته نکن که این مسیر افراطی که شما می روید به نهایت مترقی تر از مجاهدین و منزویون جامعه ایران می رسد. اگر در افراط و ترور شخصیت ها دست به اسلحه نشوید!<br />بی زحمت دستت رسید این را به کوثر جونیور هم بگو.<br />آرسینnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-757879899371661652015-04-04T07:49:24.538+04:302015-04-04T07:49:24.538+04:30بهرام خان , این مردک همیشه و همه جا کاسه گدایی ب...بهرام خان , این مردک همیشه و همه جا کاسه گدایی به رسمیت شناخته شدن را با خودش میبرد. .تازه او میخواهد سر یه تن ایران و ایرانی و ج.ا نباشد وخودش و ملک دزدی اش رهبر همه خاورمیانه باشد.خندانnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-10992779625789472902015-04-04T06:22:28.117+04:302015-04-04T06:22:28.117+04:30من به احمدینژاد در دور اول ریاست جمهئریش رای دادم...من به احمدینژاد در دور اول ریاست جمهئریش رای دادم. برای چه؟ چون فکر می کردم یا رومی روم یا زنگی زنگ. خسته شده بودم. حالا بعد از ده سال در نقطه ای قرار گرفتیم که حکومت باید تصمیم سخت را در مناسبات بین المللی و با فاصله کم در بعد داخلی بگیرد و مسولانه عمل کند . نگران نباشید. جامعه جهانی با تفاهم فعلی حلقه نظارتی و توان عملی خود را مستحکم تر و مستند کرده است. تنها در صورتی بازرسی ها سهل انگارانه تر شده و اقدامات مشکوک گذشته با دیده اغماض نگریسته می شود که در بعد داخلی و خارجی نقش مثبتی از سوی ایران ایفا شود. در سخنرانی روحانی بلافاصله نقش مثبت ایران و تعامل سازنده با تمام کشورهای دنیا اشاره شده است. خیلی صحبت ها در مغزم می باشد ولی قدرت بیان خوبی ندارم. می خواستم به قطعنامه 598 اشاره کنم که دیدم یکی از دوستان زحمت این کار را کشیده بود. Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-26945661147738050202015-04-04T05:04:52.198+04:302015-04-04T05:04:52.198+04:30دلقک شما آیا بیکارید جواب این اشخاص را میدهید و خو...دلقک شما آیا بیکارید جواب این اشخاص را میدهید و خودتان را خسته میکنید امثال ماکسیموس گری گوری برای ما تحولخواهان هیچ فرقی با حاج حسن شریعتمداری ندارند چه خواجه علی چه علی خواجه اینها همه یک مرام دارند کل یوم عاشوراو بس حالا چه اینوری چه اونوری حاصل یکی است تو برو کشته بشو و به گاه برو من منویاتم برقرار بشه به خدا سوگند این افراد از تصمیم گیری در امور خود وامانده اند و نسخه پیچ ملت کهن ایران شده اند .اینها نه از سیاست سر در میتواند نه از امنیت ملی نه اقتصاد نه فرهنگ نه فلسفه بلکه از زندگی و شادی هم سر در نمی اورند دروغ چرا در حال حاضر برای من رضا پهلوی و نوریزاده و شریعتمداری ریشو رجوی سبیلو حاج سعید چونه دراز و نقدی هیچ فرقی نمیکنند سیم شیت این دیفرنت استایل .همه دنبال منافع خودشون هستند که ممکنه در تضاد صد در درصد با منافع من بلکه ممکن هست اگه عرصه پیداکنند با موجودیت من داشته باشه.واقعیتی که من ایمان دارم نود درصد مشکلات همه مردم منشا دم دستی و داخلی داره طرف با همسرش یا مدیرش یا با کارش یا با اعتیادش ... مشکل داره هی اونرا به نظام و یا امریکا و اسراییل وانگلیس این اون ربط میده .این توافق هم انجام شد سی پی یو مغزمون مجال پردازش بیشتری یافت بریم به رییسمون بگیم حقوق مون را حداقل سر ماه بده و بهانه تحریم و این اون نیاره با یه قرون دو زار ما بازی کنه حالا هی بشینید خزعبل تلاوت کنید اسمون ریسمون ببافید که این ترکمنچای بود و حساب کشی کنیم از خامنه ای ووووو کارهای نشدنی و افکار بیهوده. بابا رو راست خیلی از ماها ادمهای معمولی هستیم که شاید صد نسل قبل یا بعد از ما هم شانس اینرا نداشته باشند تا به محفل قدرت برسند پس بهتره کلاه خودمون را محکم نگه داریم که انسان گرگ انسان است دم را غنیمت بشناسیم و از شانسهایی که نصیبمون میشه هر چند اندک به نفع بهبودی واقعی زندگی خودمون استفاده کنیم .اونایی که داخلند به هر حال بعد از این توافق بازار یک خورده گرم میشه اونایی هم که خارجند خیلیاشون بده بستون داخلی دارند یا دانشجو هستند برای اونها هم خوبه گور بابای رضا پهلوی و شریعتمداری ملک سلمان و نتانیاهو و رجوی و اوباما و ...خودم و خودتون را دریابید <br />زیاد رو ده درازی کردم سر دلقک سلامت Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-87064953006780133622015-04-04T04:49:01.975+04:302015-04-04T04:49:01.975+04:30چند مسئله:
اول اینکه یک گلایه دارم از تیسمار، ظاهر...چند مسئله:<br />اول اینکه یک گلایه دارم از تیسمار، ظاهرا فحش جدیدی یاد گرفته ای و هی تقدیم می کنی که روشنفکران اگر این بودند و هستند و.... هی تکرار می کنی، در چند پابلیش اخیرت هی روی این "فحش" تاکید می کنی، لابد خیلی حرف جالبی است. دیگر اینکه یک یافته عجیبی هم داری تیمسار جان که روشنفکر باید با جامعه همراه باشد و نق نزند، این هم از اون حرف ها هست که لابد اثباتش کرده ای. این یافته که دیگر خیلی ارزشمند است.<br />دوم - این های و هوی برای من هیچ ارزشی ندارد چه توئیت های خبرنگاران بی بی سی که گویا گریه هم کرده اند از شوق و چه رقص و آواز امت همیشه در صحنه، چند روز بگذرد مسائل مشخصتر خواهد شد و واقعیت ها بیرون خواهد زد.<br />سوم - اما تا به این لحظه دو عدد یافته دارم که مهم می دانم و با دیگران به اشتراک می گذارم:<br />الف - اول اینکه این دفعه ما خواهیم نشست و به درگیری علی خامنه ای با اوباش خودش نگاه خواهیم کرد، مسئله حتما بیخ دارد و ذره ای ما نه کاره ای هستیم و نه چیزی، نه باطوم خواهیم خورد و نه با صدای زنگ در سکته خواهیم زد. درگیری اوباش با جناب رهبر. اگر این تفاهم نامه به سرانجام برسد فردا روزی اطاق خواب عزیز جعفری را خواهند گشت نه اطاق خواب مرا، برود و با جناب رهبر مسئله را حل کند مسئله من نیست مشکل عزیز جعفری است. این بسیار ارزشمند است برای من ارزشمند است حداقل و البته تعیین کننده برای آینده مملکت.<br />دوم - سخنان روحانی از دید من بیانیه ای بود در اختتام انقلاب و شروع یک زندگی عادی همان که عرفی شدن نام گذاشته ای جناب تیمسار. من منافق سلطنت طلب پشت کامپیوتر نشین مبارز مجازی و..... حقوق بگیر اسرائیل و خائن و روشنفکر و.... می نشینم و نگاه می کنم که حسن روحانی سخنانش عملی خواهد شد یا نه، قرار بر این هم نیست که یکشبه عملی شود ولی باید مقدماتش را بشود دید. باید همه این محور مقاومت و نتانیاهوی تند رو و هلال شیعی این بازی ها در دراز مدت جمع شود همه اینها، اگر چنین است که من دستان حسن روحانی را می بوسم ولی اگر چنین نیست انشاالله گربه است در ما نیست جناب تیمسار.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-34922740389823848022015-04-04T04:32:30.153+04:302015-04-04T04:32:30.153+04:30دلقک
پس اعتراف می کنی که با تیتر اغراق آمیز و شا...دلقک <br /><br />پس اعتراف می کنی که با تیتر اغراق آمیز و شادی افراطی ات باعث تحریک افراطی مخالفان شدی. این به آن در . صادقانه بگویم هیچ وقت بجز توافق به چیز دیگری و هیچ وقت بجز اصلاحات به راه دیگری نیاندیشیده ام ولی تفاوت برداشت من و شما از اصلاخات و توافق وجود دارد. شما از سر دل رحمی به موضوع می نگرید و من از سر بازده حداکثری. شما کودکی هستی که از آمپول و واکسن می ترسد . هر حرکتی را نشانه براندازی و خطر می پندارید.روش شما قطعا به نتیجه میرسد ولی شاید موهای ما سفید شود. باید دید چقدر این روش ها هزینه و زمان می برد و آن را در یک معادله درجه 2 بگذاریم و نقطه ماگزیموم (ماکسیموس!) را پیدا کنیم . قطعا اگر مذاکرات به نقطه ای حرکت کند که موجب تقویت حرکت مدنی مردم ایران شود من در کنار موافقان خواهم بود. فعلا در جبهه مخالفان اوباما شمشیر می زنم چون به امثال او و خاتمی ها اطمینان ندارم و حق هم دارم. تجربه 40 سال کلاهبرداری در پوشش های مختلف را در چنته دارم و تضمینی وجود ندارد که این اتفاق مجددا نیافتد. سعی می کنم خود را از این موج های تبلیغاتی دور نگاه دارم و لااقل موضوع برای خودم توجیه شده باشد. هنوز قانع نشده ام چرا باید سیلی نقد فشارهای ناشی از تحریم ها را بدهیم و حلوای نسیه جامعه عرفی را بگیریم؟ از آنطرف هم قطعا هم بعنوان یک انسان فشارهای تحریم ها بخصوص بر مردم محروم و فقیر که همواره دلم در گرو سعادت آنهاست و خود زمانی را با آنها بوده ام شدیدا آزارم می دهد.شاید هیچ کس در این وبلاگ مانند من با رنج این طبقه از مردم آشنا نباشد. چند سال پیش وقتی تحریم ها شروع شد در همین عمارت محمدیه ! نوشتم کسانی که تحریم ها را دست کم می گیرند هوشیار باشند که در تحریم خوش نمی گذردو مصائب آن از جنگ کمتر نیست و گاها بیشتر است . در جنگ لااقل سران حکومت نیز آماج چهار تا تیر و تفنگ قرار می گیرند و مزه سختی را می چشند ولی در تحریم ابتدا تخریب از پایین ترین طبقات اجتماع آغاز می شود بدون اینکه سران حکومت ککشان از سختی بگزد.تحریم ابتدا ضعیف ترین طبقات اجتماع را در هم می کوبد تا نوبت به طبقات بالاتر و طبقه متوسط برسد.در همان موقع پیشنهاد کردم که موضوع تحریم های هوشمند میتواند مورد توجه قرار بگیرد . نان و آب و داروی مردم ایران به طریقی تامین شود که مردم عادی سختی نبینند و مردم نیز برای چند سال با این وضعیت بسازند تا تکلیفشان با حکومت معلوم شود.اتفاقا نقشه راه کنگره آمریکا نیز چیزی مشابه این بود ولی اوبامای دوست داشتنی اصلا مسیر حرکت را به طرف دیگری منحرف کرد بدون اینکه بداند که چکار دارد می کند. اکنون نیز دور نیست. زمانی به کوهنوردی می رفتم و در آنجا میان عشایر خوب و دوست داشتنی مهمان می شدیم. ماست و شیر و دوغ ونان خانگی و کره محلی و احیانا قاطری و یا راهنمایی در کوهستان . قاعده ما بر این بود که به هیچ عنوان برای ابراز تشکر به آنها پول ندهیم و بجای آن هدیه های مادی بدهیم. فرضا یک چادر کوهنوردی و یا یک لباس گرم به آنها می بخشیدیم.چون پول رابطه ما را خراب می کرد! این قاعده در مورد این مشکل امروز ما قابل اجراست . از دادن دلار نقد دست خامنه ای که هر لحظه قابل تبدیل به موشک و بمب و اسلحه و ماشین پورشه و مک لارن است خود داری کنند و در عوض مایحتاج مردم را به وفور اجازه ورود بدهند . نوع پیشرفته تر و مدرن تری از نفت در برابر غذا. یادم هست که میر حسین هم در زمان جنگ از همین رویه استفاده می کرد و در کنترل تورم بسیار موفق بود. به کارمندان دولت پول نمی داد بلکه کالا و مایحتاج خوراکی را جانشین می کرد. با اینکار پول از دست مردم جمع می شد و قدرت تحرک منفی خود را از دست می داد. مایحتاج مردم قابل تبدیل به دلار بازی و سکه بازی و ماشین بازی و دلال بازی نبود . این همان چیزی بود که بعنوان "کوپونیسم" در دولت موسوی یاد کردند.علی ایحال معتقدم توافق باید صورت بگیرد ولی در سطحی که خیر و برکتی هم از نظر توسعه سیاسی برای مردم داشته باشد و باز معتقدم که این کار بسیار در دسترس و راحت خواهد بود . کسی که پروتکل الحاقی را که اجازه می دهد تا جای نا بدترش را هم بازرسی کنند زیر فشار سنگین ,زیر بار آزادی موسوی و زندانیان سیاسی و برگزاری انتخابات آزاد نخواهد رفت؟ بعید می دانم. اگر هم قبول نکنند یک تزریق دردناک دیگر از داروی تحریم ها کار را یکسره خواهد کرد. <br />با اجازه شما نوشابه ای را که برای خودم باز کرده ام را با آرزوی سلامتی و خوشبختی و بخصوص امید به آینده روشن شما و دیگر دوستان این وبلاگ و مردم خوب ایران سر می کشم.بقول صمد آقا کانادایش پپسیه!<br />بسلامتی<br /><br />ماکسیموس دسیموس مریدیوسAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-25653356589717083482015-04-04T04:16:11.077+04:302015-04-04T04:16:11.077+04:30جناب تیمسار ، مشکل مردم ما همیشه در طول تاریخ کون ...جناب تیمسار ، مشکل مردم ما همیشه در طول تاریخ کون گشاد و آب هندوانه بوده. هنوز منتظرند ولیام دارسی بیاید، نفت را در دمای 50-60 درجه خوزستان در بیاورد با شتر حمل کند و بعد هم یک پولی بدهد ملت گشاد و مشنگ ما بخورند. یک نفر این وسط ما را با آلمان نازی مقایسه کرد. دوست گرامی همه تکنولوژی که امروز دور و بر هود دارید صدقه سر آلمان هاست ، از موبایلت بگیر تا تلویزیون و ماهواره و موشک و هواپیمای جت و .... . ما هیچ وقت مثل آلمان از وسط خاکستر بلند نمی شویم . اما نکته ای که افراد متولد دهه شصت به خاطر نمی آورند ، قرار داد 598 امضا شد ، دلار یکهو از 400 تومان آمد شد 65 تومان و بعد مردم فهمیدند اینجا کبابی نیست و فقط خر داغ می کنند. دلار امد شد 700 تومان. انچه که دوستان نمی فهمند این نیست که جمع کردن بساط هسته ای به نفع ملت نیست بلکه ترسناک آنجاست که در ازای امتیاز دادن این ها دسته خر هم نگرفته اند و چون من فکر نمی کنم ظریف و دار و دسته عقل خر خورده باشند و 1.5 سال در سویس و نیویورک در حال خانم بازی بوده باشند ، لاجرم امتیاز های گرفته در راستای منافع سپاه و آخوند هاست وگرنه سپاه دو زار کنار نمی آمد. حالا بشکن بزنید ؛ شش ماه بعد باز هم صحبت می کنیم. <br /> یک نفر آدمnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-21791406740379974352015-04-04T03:16:15.453+04:302015-04-04T03:16:15.453+04:30چه ایده جالبی داده نتانیاهو:
توافق با ایران باید م...چه ایده جالبی داده نتانیاهو:<br />توافق با ایران باید موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد<br />به نظرم خیلی ایده جالبی است. پتانسیل کلی تحول به سود مردم را دارد. ناگزیر کردن جمهوری اسلامی در تجدیدنظر در یکی از آرمانی ترین شعارهایش که اساس سیاست خارجیش شده.<br />البته که جمهوری اسلامی هرگز نمیپذیره ولی ایده جالبی است همپای همون بحث حقوق بشر<br />http://www.radiozamaneh.com/213597بهرامnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-77271961652769151542015-04-04T03:08:22.601+04:302015-04-04T03:08:22.601+04:30ماکسیموس.
هرچند حرف جدیدت را که تعدیل خشونت اولیه ...ماکسیموس.<br />هرچند حرف جدیدت را که تعدیل خشونت اولیه ات است را منصفانه تر می دانم و در مورد همه و هیچش با نظرت موافقم اما چون پشت صحنه یک نوشابه هم بازکرده ای برای خودت و رفقا در "ما به ریشه ها می اندیشیم و می زنیم و موافقان به شاخه ها و میوه ها" باید اضافه کنم که از نظر موافقان هم "ما اسب زین شده را سوار می شویم و شما افسار پاره را جستجو می کنید". بدیهی است که ایراد گیرندگان به هیجان متن من فراموش کرده اند که اغراق در تیتر برای برجسته سازی امید یا خطر یا هرچه جزوی از تاکتیک نثر من است برای "غلغلک مثبت یا منفی" مغز و حساسیت خواننده؛ تا یا با دشنام بمن برجستگی مطلب و اتفاق را در ذهنش تثبیت کند و یا با اشتیاق بمن ذهنیت "این اتفاق مهمی است" را نهادینه کند. یا...هوDalghak.Iranihttps://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-47096148538656871032015-04-04T02:31:09.174+04:302015-04-04T02:31:09.174+04:30اگر ما بمب مي ساختيم تبديل به يك كشور منذوي مي شدي...اگر ما بمب مي ساختيم تبديل به يك كشور منذوي مي شديم ، نهايتاً كره شمالي ولي الان مي تونيم كره جنوبي باشيم، ارتش نداره ولي همه جا رو گرفته، انقدر نگين قرارداد تركمانچاي ، يه مقدار براي شعور هموطناتون احترام قايل باشين يعني هر كس كه خوشحاله نميفهمه كه چه كلاه گشادي سرش رفته و فقط شما ميفهمين . تو خوبي Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-19959463496061591862015-04-04T02:20:11.967+04:302015-04-04T02:20:11.967+04:30بنده از آرسين متشكرم به خاطر مطالبي كه عنوان كرده،...بنده از آرسين متشكرم به خاطر مطالبي كه عنوان كرده، <br />عزيزان متاسفانه خيلي از هموطنان در اين كامنت داني به توافق به دست آمده به ديده شك نگاه ميكنند كه شايد ميتواند ناشي از اين ديدگاه باشد كه چون توده خوشحال است پس حتماً سرش كلاه رفته مثل هميشه ولي بنده پيشنهاد ميكنم اينبار اينگونه نگاه Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-15624986819833690972015-04-04T01:56:25.106+04:302015-04-04T01:56:25.106+04:30نه توافق نه حتی تفاهم ، کاغذی بدون امضا به نام بیا...نه توافق نه حتی تفاهم ، کاغذی بدون امضا به نام بیانیه مشترک ولی چه غوغایی<br />http://faridic.blogspot.ca/2015/04/blog-post.htmlAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-40715694158291947272015-04-04T01:40:26.582+04:302015-04-04T01:40:26.582+04:30من هم با نظر شهروند موافقم. اگر مواظب نباشیم این م...من هم با نظر شهروند موافقم. اگر مواظب نباشیم این مورد هم تبدیل به بحرانی دیگری میشود که جمهوری اسلانی با موفقیت از ان عبور کرده! چون بعضیها به کلمه براندازی حساسیت دارند عرض میکنم اگر خیلی هم عاشق ج. ا. هستید حداقل باید تا میتوانید کاری کنید که این نکبتهای مجلس خفتگان و نمایندگان کریه رهبر وقیح کنترل شده تر بر این مردم بدبخت حکومت کنند. <br />همه اش باین روزها به یاد فیلم بانو می افتم ساخته داریوش مهرحویی. <br /><br />نسیمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-16115409413275240332015-04-04T01:21:13.069+04:302015-04-04T01:21:13.069+04:30مرسی آرسین. البته بر اصل خوشحالی من و تأکید شما تأ...مرسی آرسین. البته بر اصل خوشحالی من و تأکید شما تأکید مجدد می کنم. که بخش وارد جامعۀ جهانی شدن - جز با بده بستان و رابطه با امریکا ممکن نبود و واقعاً حوصله ندارم نوشته های مکررم از پنج سال پیش را برای خوانندگان جدید دوباره بنویسم. چون علاوه بر عدم امکان از تکرار خودم خسته می شوم. اما این جملۀ کلیدی و تجربی و تاریخی را مجدد می نویسم که رژیم های انقلابی جز از سه راه (کودتای نظامی داخلی، هجوم و جنگ خارجی و یا استحاله از درون و تبدیل شدن انقلاب به حکومت) نمی توان ساقط کرد. یعنی اگر بخواهیم جمهوری اسلامی را ساقط کنیم ابتدا باید آن را از حکومت انقلابی به یک حکومت متعارف تبدیل کنیم مثل رژیم شاه یا رژِیم مبارک یا رژیم بن علی و آنگاه با یک شورش انقلابی دیگر جمهوری اسلامی را ساقط کنیم. برای تبدیل انقلاب به حکومت هم یکی استحاله از درون باید انجام شود که لاجرم انجامش قطعی است و دیگری (عامل بسیار مهم تسریع کننده) برقراری ارتباط با دنیای غرب و بخصوص امریکاست. و البته هیچ دوره ای را با دورۀ دیگر نمی توان اینهمان تحلیل و به نتیجۀ درست رسید. هر زمانه ای با شرایط و ویژگی ها و الزامات خودش از وضع سیاسی اجتماعی و اقتصادی داخل کشور تا الزامات جهانی و شرایط منطقه ای و قس علیهذا را باید سنجید و تحلیل و نتیجه گیری کرد. یا...هو<br /><br />در ضمن از خواننده ای که آدرس نوشتۀ اکبرلو را خواسته تشکر می کنم چون در دنیای مدرن راستی آزمایی مقدم است بر اعتماد. البته اعتماد بدست آمده از راه راستی آزمایی پایدارتر است. درضمن از تعجبی که کرده نبت به همسانی افق فکری اکبرلو بامن تعجب می کنم. چون مگر میلیون ها نفر که خورشید را با هم نگاه می کنند می توانند جز درخشندگی و نور و گرما تعریف دیگری از خورشید بدهند. اما آدرس عزیزمان اکبرلو وبلاگ خبرآنلاین است و آخرین نوشته اش که یادم است کلمۀ ظریف و ما و ... یک کلمۀ دیگر تیترش بود. اگر پیدا نکردی بیا بگو که لینکش را بگذارم و اگر هم پیدا کردی بیا بگو دلقک هنوز کلکی توی کارش نیست. یا...هوDalghak.Iranihttps://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-89575654194352591352015-04-04T01:11:02.460+04:302015-04-04T01:11:02.460+04:30دلقک عزیز
باید به این ملت خندید یا به حالشان گریه ...دلقک عزیز<br />باید به این ملت خندید یا به حالشان گریه کرد؟ هیچ کاری به تفاهم نامه و شامورتی بازی متعاقب آن ندارم و از جانبی دیگر هم بسیار خوشحالم که لااقل بطور موقت هم شده ذره ای نور امید بر دل ملتی می تابد که در این سی و چند سال تا توانسته کشیده و هر روباه و شغالی را منجی تصور کرده و همیشه و همواره گزیده شده و باز دلش خوش بوده که انشا الله گربه است.<br />جشنهای خیابانی در محدوده ای از تهران از چهارراه پارک وی تا تجریش برگزار شد و از این جشن و سرور در نقاطی که عمدتا قشر متوسط و کم درآمد تهران زندگی می کنند خبری نبود. حتی در شهرهایی چون اصفهان و تبریز و مشهد و کرمانشاه و شیراز نیز خبری از شادی و شعف نبود.<br />چرا؟ چون اغلب کسانی به خیابان ریختند که هم اکنون نیز دغدغه ای جز آسان شدن ویزای سفر به کشورهای اروپایی و لغو تحریمات بانکی برای تبادلات تجاری شرکتهای خود ندارند.<br />ایت تفاهم هیچ تاثیری را در زندگی بیش از نود درصد ملت ایران نخواهد داشت جز آنکه سبب شود با تزریق دلارهای نفتی بار دیگر جنازه این رژیم را از زمین بلند کنند.<br />کدام ملتی در جهان چنین به حماقت و فلاکت دچار شده که به جای خروشیدن و شورش بر علیه کسانی که صدها میلیارد ثروت کشور را فدای اهداف توسعه طلبانه خود تمودند بار دیگر از آنها متشکر باشد و روباه و شغالان را قهرمان خود سازد.<br />این تفاهم نامه و حتی اگر توافقی صورت گیرد راه به جایی نخواهد برد و سر تیتر شما نیز با عنوان ((مرسی جهان مرسی ایران)) گوشه ای از ساده اندیشی شما را آشکار می سازد و بخشی از روحیه مسامحه گر و بخشنده ایرانی است.<br />این تفاهم نامه را خامنه ای و دیگر ملاها برای حفظ رژیم و حفظ قدرت خود قبول نموده اند ولیکن آخر این بازی چه خواهد بود؟ خدا داند و بس.<br />ملتی که می نشیند تا روحانی در کمال وقاحت مشتی دروغ را به خورد وی دهد و روشنفکران ملتی که قصاب سوریه را با لقب "سردار عارف" مفتخر می سازند بیش از این حقش نیست و اینکه به جای پافشاری و سوال از رهبران مملکت بخاطر مصیبتی که بر سر ملت آورده اند جشن آبروریزی و تحقیر خود را میگیرد حتی کسانی چون خامنه ای و روحانی و مصباح یزدی برایش زیادی هستند و بسیار بیشتر از لیاقتشان است و حتی به نظر من البغدادی و داعش نیز از سرشان زیادی تر است.<br /> Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-69959038399034927132015-04-04T01:00:45.987+04:302015-04-04T01:00:45.987+04:30
شب دراز است و قلندر هم بیدار. پس از فروکش کردن تب...<br />شب دراز است و قلندر هم بیدار. پس از فروکش کردن تب شادی کاذب و رخ نمودن واقعیت آنچه که واقعا در حال رخ دادن است بدون گرفتن موضع افراطی مخالف و یا موافق راه می تواند برای ما روشن شود. باز ما دچار مشکل قدیمی همه یا هیچ فکر کردن می شویم. یا موافق 100 درصد توافق و یا مخالف 100 درصد. در صورتی که در این میان باز طیف بسیار وسیعی از موضع گیری ها وجود دارد . می توان هم مخالف بود و هم موافق. هم تحریم ها را مثبت دانست و هم منفی. شادی محتاطانه بهترین است. رفتارهای بینابینی بهترین است.واقعیت بینی بهترین است. در داستان پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی پیرمرد ماهیگیر پس از مدتها عدم موفقیت یک اژدر ماهی بزرگ را شکار می کند .آن را به قایقش می بندد و جشن شادی می گیرد ولی تا بندر راه درازی در پیش است و کوسه های فراوان در انتظار عاقبت پیرمرد پس از چند روز نبرد با کوسه هایی که به جسد ماهی حمله کرده اند به اسکله می رسد در حالی که از اژدر ماهی فقط اسکلتی باقی مانده است. تفاهم اتمی ایران نیز بی شباهت به این صید بزرگ نیست.اگر صیدی در کار باشد. عده ای خوشخیالی پیشه می سازند که نه آقا دیگر کار تمام شد. تمام شد! دیگر رابطه با آمریکا برقرار و تحریم ها شکسته و جامعه عرفی شد. عده ای مخالف ذاتی هم از آن طرف ساز می زنند. ولی واقعیت می تواند چیز دیگری باشد. قطعا این یک گام روبه جلو بوده است ولی هر گونه گام روبه جلویی نشانه پیروزی کامل نیست.این تنها یک گام کوچک رو به جلو بوده است . این گامی بود که همه حتی مخالفان توافق منتظرش بودند ولی با انتظارات مختلف.بر خلاف دلقک مخالفان خواهان براندازی و جنگ را انگشت شمار می دانم و این به نوعی اتهام زنی و فرار رو به جلوست . مخالفان توافق خواهان امتیاز های حداکثری از خامنه ای هستند. خامنه ای در موضع ضعف قرار دارد و وقتی می توانیم ماهی بیشتری بگیریم چرا که نه؟ بنابراین ما با سطوح انتظارات مختلفی از توافق مواجه هستیم . مخالفت با یک سطح از توافق به معنای مخالفت کلی با آن نیست.دغدغه اکثر مخالفان از تله فرار کردن خامنه ای است. آنها معتقدند اگر او از این تله فرار کرد دیگر به این آسانی ها دم به تله نخواهد داد. وعده های سر خرمن که بله ایشالله همه چیز درست خواهد شد دارای تضمین عملی نیست.می توان مطمئن بود که اگر سطوح توافق کمی بالا برود بسیاری از مخالفان نیز به موافقان خواهند پیوست.مبنای تحلیل این دو گروه عبارتند از:.<br />موافقان توافق درد و رنج فعلی مردم ایران را مد نظر دارند <br />مخالفان توافق در هر صورت و به هر شکلی, ریشه این درد و رنج را در نظر دارند.<br />پس هر کدام فلسفه و توجیهات خاص خود را عرضه می دارند.چیزی که مشخص است هر دو به فکر مردم هستند ولی با دو روش متفاوت. برای مداوای این غده خطرناک اولی به گفتار درمانی و رفتار درمانی معتقد است و دومی به شیمی درمانی و جراحی دردناک تحریم ها.حال کدام جواب می دهد باید بحث شود.هر دو گروه معتقد محترم هستند.<br /> عجله هم نباید کرد.این تفاهم نامه که ظاهرا هیچ مبنای حقوقی ندارد بدقت مورد بحث و نظر سیاستمداران و مفسران قرار خواهد گرفت. احتمال تعویض پاره ای از بخش ها و یا اضافه نمودن به ان از هر دو طرف امکان دارد همانگونه که در روز های آخر لوزان ظریف حرفش را عوض کرد و گفت که خواستار لغو همه تحریم ها یکجا است. تضمینی وجود ندارد که فردا حرف دیگری ادعا نشود.بنظر من این تفاهم نامه یک از سر باز کردن دردسر سیاسی بود . اوباما نیاز داشت که نشستن پای گفتگو های خود را موجه نشان دهد و این بیانیه بدون پشتوانه او را از مخمصه نجات داد. حال باید دید که این بازی چگونه پیش می رود و در حمله کوسه ماهی ها به این تفاهم نامه چه چیزی باقی می ماند.نکته ای که در سخنان اوباما جلب توجه می کرد استفاده مکرر از واژه تقلب در مورد ایران بود. واقعا چه حسن شهرتی بر هم زدیم.مدام تکرار کرد که ما جلوی تقلب ایران (منظور خامنه ای است و ایراد لفظ ایران اشتباه است)خواهیم گرفت! شاید به همین لحاظ بود که لوران فابیوس امروز گفت که هیچ زمانی برای رفع تحریم ها مشخص نشده است! هر حرکت ایران زیر ذره بین خواهد بود.<br /><br />ماکسیموس دسیموس مریدیوس<br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-88221137112056189602015-04-04T00:47:04.035+04:302015-04-04T00:47:04.035+04:30 ناشناس گفت...
تیمسار جان
این اقای اکبر لو که اشار... ناشناس گفت...<br />تیمسار جان<br />این اقای اکبر لو که اشاره کردید عجب با حال نوشته.وچقدر صحبت هاش به نظرات شما میخوره.میگم نکنه صحبتهای خودتونه.اگر راست میگی میشه لینک نوشته یا روزنامه اش را بگذارین.<br />با سپاس<br />http://www.khabaronline.ir/detail/406983/weblog/akbarlouAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-74851693233611092932015-04-04T00:14:22.738+04:302015-04-04T00:14:22.738+04:30تیمسار جان
این اقای اکبر لو که اشاره کردید عجب با ...تیمسار جان<br />این اقای اکبر لو که اشاره کردید عجب با حال نوشته.وچقدر صحبت هاش به نظرات شما میخوره.میگم نکنه صحبتهای خودتونه.اگر راست میگی میشه لینک نوشته یا روزنامه اش را بگذارین.<br />با سپاسAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-9938511330956602432015-04-03T23:34:34.559+04:302015-04-03T23:34:34.559+04:30مازیار وطنپرست (این یادداشت را یکبار فرستادم نامو...مازیار وطنپرست (این یادداشت را یکبار فرستادم ناموفق بود- در صورت تکرا یکی را حذف کنید- سپاس)<br />دوستان یک لحظه تامل کنید:<br /> <br />- پذیرش قطعنامهٔ 598 دست کم 2 سال زودتر میتوانست صورت بگیرد؛<br />- قطعنامه598 منافع ملی وعده داده شده را ارضا نکرد (گرفتن غرامت که در خرداد سال 60 از سوی 8 کشور اسلامی به شرط آتشبس تضمین شده بود)؛<br />- ادامه دادن جنگ پس از درخواست آتشبس در خرداد 60 یا پس از بازپسگیری خرمشهر در خرداد 61 معقول نبود، اما هنوز مسئولان این امر نه بابتش توضیحی دادهشده و نه عذرخواهی کردهاند؛<br />- عذرخواهی بماند، همان جنگ بیهوده را به حماسه تبدیل کردهاند و همچنان به افرادی که باعث ادامهٔ آن شدند امتیاز میدهند؛<br />- ارتش معتقد است بدون کمک سپاه و بسیج مانع پیشروی صدام در 59 شد و برتری هوایی سال نخستِ ایران دوبار نیروی هوایی و یکبار برای همیشه نیروی دریایی صدام را از بین برد، با اینهمه ما هنوز به تشکیلاتی بنام بسیج باج میدهیم به اسم جانفشانی افرادی در سی سال قبل در آن جنگ؛<br />- پس از پذیرش قطعنامه رژیم دست به کشتار مخالفین زد؛<br />- پس از پایان جنگ رژیم به کشتن مخالفین در اروپا و دگر اندیشان در داخل کشور ادامه داد؛<br />- پس از پایان جنگ، هرگز رژیم برای بیثمر ماندن شعارهای ایدئولوژیک (سقوط صدام، رفتن به قدس از راه کربلا، رفع فتنه در عالم، ...) توضیحی نداد؛<br />- پس از پایان جنگ و اجرای غلط سیاستهای آزادسازی اقتصادی و شخصی سازی اموال ملی و رخ دادن بزرگترین تورم تاریخ ایران، اوضاع ملت به مراتب بدتر شد؛<br />- پس از پذیرش قطعنامه و پایان جنگ سپاه و اطلاعات و نهادهای آخوندی و بنیادها به اقتصاد و عرصههای مختلف کسب و کار روی آوردند؛<br />-از همه بدتر پس از پایان جنگ نظام اسلامی تا هم اکنون (27 سال) ادامه یافتهاست؛<br />...<br />این فهرست را میتوان ادامهداد، اما هر کس از "نفسِ پایان جنگ" و پذیرش (اگرچه دیر هنگام و خفّتآورِ) قطعنامه خوشحال نشدهباشد را چه میتوان نامید؟<br /><br />و نیز با آن دوست گرامی هستم که میگوید به دستور خامنهای عدهای برای شادی به خیابانها آمدهاند، اینقدر توطئه پندار شدهایم که گمان میکنیم به دستور خامنهای عدهای در خیابانها رقص و پایکوبی میکنند؟ شادی، پایکوبی، حجاب شُل و خنده اسم رمز عملیات سقوط نظام است.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-68773028693656661392015-04-03T23:33:56.593+04:302015-04-03T23:33:56.593+04:30خوب مبارک باشد. درکل مقایسه فکت شیتها ی ایران و ام...خوب مبارک باشد. درکل مقایسه فکت شیتها ی ایران و امریکا با همه تفاوتها به یک چیز اذعان داره ایران حق غنی سازی را داراست.ولی بگذارید من هم یک تبریک ویژه بدهم چرا که ایران رهبر آتی خود را شناخت و در آینده قطعا روحانی رهبر خواهد شد.و چرا که نه انتخاب شایسته ای خواهد بود.<br />حزب اللهAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-90755419659093309282015-04-03T22:46:30.319+04:302015-04-03T22:46:30.319+04:30تبریک به تیمسار و مردم ایران، قطعا همه از بسته شدن...تبریک به تیمسار و مردم ایران، قطعا همه از بسته شدن یک پرونده ضررده هرچند دیر خوشحال هستند و بجز اندک متوهمان براندازی ج.ا در فضا، هرکس که پایش بر زمین باشد می فهمد که راه کجاست و چاه کجا.<br /><br />عجیب است که دوستانی مثل ماکسیموس و مانی مانند دلواپسان -منتفع از تحریم ها- نگران چه دادیم و چه گرفتیم هستند، انگار که تا دیروز در خانه ایشان اورانیوم ذخیره می کردند و از امروز ناظران بین المللی میهمان ناخوانده شان شده اند!<br /><br />نه در این 12 سال اورانیومی به ملت ایران رسید و نه داشتن و نداشتن حق غنی سازی ارتباطی به مردم پیدا کرده و میکند، تنها تحریم ها مانده بود بر دوش مردم و قطع شدن ارتباط شان با جهان که بیشترین ضرر این دومی بود. حالا با توافق هسته ای علاوه بر رفع تحریم ها حاکمیتی داریم که کم کم از فضای انقلابی و تودهنی زدن به مستکبرین جدا می شود و متوجه شده که قدرت های جهان بی دلیل قدرت جهانی نشده اند! و بدون دخالت دست -نظامی- می توانند نماینده الله را طوری بچلانند که صدای نرم شدن استخوان هایش را بشنود و این امر مبارکی است در برداشتن یک گام به جلو از حکومت شعار و خیال به واقعیت و تکیه بر مردم، با تمام اجزایش.<br /><br />تنها جهت یادآوری عرض میکنم که دور زمانی نیست که رییس جمهور مملکت -بانظر موافق رهبر- همین تحریم ها را با تمسخر کاغذپاره میخواند و "قطعنامه دان" پاره میکرد و نظامیانش فکر میکردند بتوانند در صورت تحریم تنگه هرمز را ببندند و تحلیلگرانش می گفتند که اقتصاد غرب با پوزه به خاک می خورد اگر نفت ایران از بازار حذف شود و اصلا تحریم نفت غیر ممکن است و تحریم نه تنها تنگی نفس نمی آورد که شاداب می کند و قصیده ها می سرودند از منافع تحریم بر اقتصاد و چالاکی و لاطاعلاتی که شنیده اید.. همه تصورات نه تنها نشد که حال چنان نظام را آچمز کردند که به کفاره مستی های بیشمارش حق گشتن تمام سوراخ سمبه ها را گرفتند -که حق داشتند- و دکوری از انرژی هسته ای را دادند -بی اهمیت- و اگر یک قدم مهم ظریف و همکاران برداشته باشند همان رفع تحریم ها از 3 ماه دیگر است و نشان دادن آنکه وزن کل عمامه ها و قبه های سپاهیان معادل تک قلم اوباما هم نیست. این وزن کشی میسر نمی شد مگر با به زمین رساندن نشانه های الله و چانه زنی رودر رو که به لطف دولت روحانی صورت گرفت.<br /><br />بگذریم، بازهم این نقطه عطف تاریخی را به ملت ایران تبریک می گویم و امیدوارم بر هیمنه شکسته حکومت مردم جوانه های امید و بازیابی حقوق های از دست رفته را برویانند، که امروز روز دیگری از پیروزی زمینیان بر نمایندگان آسمان است. (فرقی نمیکند کدامین آسمان!)آرسینhttps://www.blogger.com/profile/03717974873427658604noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-481642467627150172015-04-03T22:41:37.800+04:302015-04-03T22:41:37.800+04:30ادامه از قبل : قصدم انکار این نکتە نیست کە رفع ای...ادامه از قبل : قصدم انکار این نکتە نیست کە رفع این تحریمها جای خوشحالی دارد و زجر دادن و گرسنگی دادن کمدرآمدترین اقشار ایران، و نە مسولان بلندپایە و دونپایە جمهوری اسلامی، هدف این تحریمها بود. اقشار و طبقات کمدرآمدی کە هیچ سپر حمایتی ندارند، هیچ معلوم نیست کە وضعشان تا چە اندازە بهتر میشود و آیا اصولا افتادن اقتصاد ایران بە مسیری درست در سایە الیگارشیهای حاکم امکانپذیر است یا نە.<br /><br />واقعیت این است کە مهمترین وجە این توافق یا فعلا تفاهم، تا زمانی کە سلطان داخل بر آن مهر تایید بزند، این است کە بتواند شور و شوق و امیدی بە جامعە بدهد. کسانی کە از وقایع آگاهی دارند نباید اجازە بدهند کە جمهوری مفلوک اسلامی در کسوت ناجی مام میهن ظاهر شود و شور و شوق ملت رنجدیدە را مصادرە بە مطلوب کند یا زنگی مست، تیغ مردمآزاری و پایمال کردن حقوق بشر ایرانی را تیزتر کند و در سایە امنیت خارجی، بە تشدید قلع و قمع داخلی بپردازد، یعنی ماشین کشتار را بیشتر از پیش روغنکاری نماید.<br /><br />شادی مردم از این توافق یا تفاهم آیا نشانه خوشحالی از تسلیم و دست برداشتن از لجبازی اتمی است؟ همچنانکه به درستی گفتهاند که انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب روحانی رفراندمی بود که در آن ملت، خواستار عقبنشینی از سیاست هستهای جلیلی و خامنهای شد؛ یا به این شادی در حد شور و شادی از یک مسابقه فوتبال باید نگاه کرد؛ یعنی جوگیر شدن. چرا مردم احساس پیروزی میکنند؟ و چرا طلبکار نیستند؟ یا کدام اقشار خود را در پیروزی دولت شریک میدانند و کدام گروهها ناراضی و خشمگیناند؟ درست کە این تفاهم بە تقویت دولت روحانی میانجامد، اما در مورد بهتر شدن حقوق بشر ایرانی اصلا نمیتوان مطمئن بود.<br /><br />مشکل یا بحران واقعی، بحرانی کە باید حل بشود، کدام است؟ بحران اتمی، بحران اقتصادی، بحران فقر و تبعیض؟ این بحرانها را قرار است دولت تدبیر با پشتیبانی مردم حل کند؟ مشکل واقعی از طریق حل بقیە بحرانها حل نمیشود. بحران اصلی سرچشمە بقیە بحرانهاست. گرە کار همینجاست. بحران اصلی را همە میدانند کە کدام است اگر سر خود را زیر برف نکنند. بحران واقعی، بحرانی مزمن و سی و چند سالە کە بالاخرە مردم ایران باید با آن روبرو شوند و حلش کنند، خود جمهوری اسلامی است. حالا کە انواع بحرانها از بحران یمن و سوریە و عراق و داعش و بدحجابها و دلواپسها و بحران سینما و فوتبال ایران و بحران آب و ریزگردها و محیط زیست بر سر ملت آوار شدەاند، لازم است یادی هم از بحران اصلی بکنیم کە همانا خود جمهوری اسلامی است. بحرانی کە با زلزلە و توفان یا هیچکدام از بلایای طبیعی قابل مقایسە نیست.<br /><br />سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی را فقط در پیوند با یک «تروما» میتوان درک و فهم کرد. ترومای یک انقلاب خونین. جهاد داخلی و خارجی. اگر امر بە معروف همان صدور انقلاب بە خارج و تحمیل حجاب و شلاق بە داخل باشد و نهی از منکر هم مداخلە خارجی و ترورهای داخل و خارج و اعدام و دستگاە خشونت دولتی بە اضافە دستگاە خشونت فقهی باشد، با اضافە کردن بقیە چیزها، از استبداد آسیایی و سرداران عارف و هلال شیعی و جامعە کلنگی و امتناع اندیشە و عدم توسعە سیاسی و اقتصادی و رشد ناموزون و جامعە ناهمزمان گرفتە تا بحران آب و هجوم ریزگردها و سلطە الیگارشیهای سیاسی-اقتصادی، میتوان تصویری از ظریف و روحانی بە عنوان نە کسانی کە یک سیاست و اقتصاد بحرانی را مدیریت میکنند بلکە بە عنوان نمایندگان خود بحران بە دست داد. یعنی مذاکرات حتی نسبتا موفقیتآمیز اخیر را باید پانسمان موقتی یک زخم دانست و نە چیزی بیشتر و باید و عاقلانە است کە منتظر خونریزی بعدی ماند. بحران و بحرانهای بعدی هم در راهاند. بحران اکبر در دب اصغر!<br /><br />سوالی کە باقی میماند این است کە مذاکرات نسبتا موفقیتآمیز را باید تا چە حدی شکست بە حساب آورد؟ مگر میتوان از پیروزی هم سخن بە میان آورد؟ هیچ بحرانی حل نشدە است اما میتوان از پانسمان موقتی یک زخم و نە حل یک بحران بە دست مجریان و صرفا از سر نرمش یا ناچاری سخن بە میان آورد.<br /><br />بە سبک اصلاح طلبان با یک بیت شعر سخن را کوتاە میکنم:<br /><br />«از این سموم کە بر طرف بوستان بگذشت<br />عجب کە بوی گلی هست و رنگ نسترنی»Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-87687054973576318532015-04-03T22:40:04.269+04:302015-04-03T22:40:04.269+04:30چگونە از یک جام زهر، یک لیوان شربت برای جشن و پایک...چگونە از یک جام زهر، یک لیوان شربت برای جشن و پایکوبی ملت بسازیم؟ چگونە عقبنشینی خود را بە عقبنشینی دشمن تعبیر کنیم و از حیثیت ملت، کە معلوم نیست کدام دشمن یا دشمنان بە غیر از خودمان پایمالش کردەاند، بە دفاع برخیزیم و سرمایەهای بربادرفتە را کە دشمنان کوردل از جیب ملت ربودە بودند، بە آنها بازگردانیم، در حالی کە حتی درصد ناچیزی از اموالی را کە خود سرقت کردەایم هم نمیتوانیم بە ملت بازپرداخت کنیم؟<br /><br />چگونە رابین هود را اعدام و خود لباساش را بپوشیم و با کلاە و تیر و کمانش مردم گرسنە را بفریبیم؟ بە راستی چگونە میتوان چنین فیلی هوا کرد؟ بدون آنکە مچمان باز بشود؟<br /><br />پروندە جنگ با عراق از فتح خرمشهر بە بعد راهنمای خوبی است برای درک این نکتە کە چگونە میتوان مردم را هم استثمار کرد، هم تحمیق و هم در پشت سر حکومت برای دفاع از وطن بسیج کرد. مردم، مادەای کە با ملیگرایی و مذهب و کشیدن عکس مار یا دشمن بە آن شکل میدهیم و آنگاە با خیال راحت، شنلقرمزی را بە همراە مادربزرگ میخوریم و در انظار همسایگان بە جنگ گرگ قصهها میرویم.<br /><br />بە راستی این همە چگونە ممکن است؟ صدها میلیارد دلار را در قمار میبازیم و با بازپس گرفتن درصدی ناچیز از کازینو بە خانە برمیگردیم و بە فرزندانمان وعدە خرید دوچرخە میدهیم.<br /><br />مذاکرات لوزان، بازپسگیری حق ملت ایران از کیست؟ از صهیونیسم؟ امپریالیسم؟ و بازپسگیری حق مردم بە دست جمهوری اسلامی؟ «این پیروزی خجستە باد این پیروزی!»؛ از شکست، موفقیت ساختن کار هر حکومتی نیست. «گاو نر میخواهد و مرد کهن!»؛ حجم دروغ و وقاحت، شگفتانگیز است. در جبهە دشمن خلل افکندیم، میان اسراییل و امریکا شکاف انداختیم و گویا کسی سیاستهای قجریمان را نمیبیند.<br /><br />اما چە باک! آنقدر متفرعن و ازخودراضی و از دماغ فیل افتادە هستیم کە هرگز شکست را نپذیریم. شکست، همیشە در خانە همسایگان اتفاق میافتد. نە تنها حق ملت را فدا نکردەایم بلکە مدافع هلال شیعە و حقوق شیعیان جهان هم هستیم. پوزە صهیونیسم و امپریالیسم را در منطقە بە خاک مالیدەایم.<br /><br />«یافتم یافتم» ارشمیدس ایرانی چیزی نیست بە غیر از فرمول محترمانەتر و آبرومندتری برای جام زهر کە نام آبرومندانەاش نرمش قهرمانانە است. فرمول راضی کردن سلطان مستبد داخلی از طریق تغییر دادن برخی اسامی؛ مثلا تبدیل فردو بە «مرکز تحقیقات فیزیکی» بە جای بستن آن و از این قبیل. یان ایلیاسون وزیر سابق خارجە سوئد و دیپلمات حقیقتا بزرگ، کە شاید جان صدها هزار انسان را بدون هیاهو نجات داشتە باشد، در خاطراتش بە نکات جالبی اشارە میکند کە میتواند برای آنان کە جوگیر نمیشوند جالب باشد.<br /><br />میگوید کە از آقای عمر البشیر، رهبر سودان، خواستیم کە آتشبس را بپذیرد، اما البشیر از کلمە آتشبس متنفر بود و بە هیچ وجە زیر بار نمیرفت؛ بە همکارانم گفتم کە باید کلمە دیگری بە جای آتشبس بیابیم و بالاخره فرمول را یافتیم بە جای آتشبس از «مناطق تحت پوشش صلح سازمان ملل» سخن گفتیم؛ مناطقی کە جنگ در آنجا برای همە طرفین ممنوع است و بدین ترتیب، بە نتیجە مورد نظر رسیدیم، از طریق یافتن فرمول.<br /><br />جمهوری اسلامی تمام توان دیپلماتیک خود را صرف فرمول «چگونە آبروداری کنیم و صورت خود را در انظار، سرخ نگاە داریم» نمود؛ از نرمش قهرمانانە تا فرمول ارشمیدس نابغە.<br /><br />هدف اصلی مذاکرات، راضی کردن و راضی نگاە داشتن سلطان داخلی بود و سیاست پیروزی جلوە دادن شکست. اصولا چە چیزی وجود دارد کە در این حکومت بە عنوان پیروزی جلوە دادە نشود، حتی در عرصە دانشگاهی، ایران بیشترین مقالات دانشگاهی و تحقیقاتی را در جهان عرضە میکند، البتە اگر توجە بە تعداد و نە بر محتوا متمرکز گردد، پیشرفت قابل توجهی است.Anonymousnoreply@blogger.com