tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post1936058164317177623..comments2024-03-26T01:17:20.886+03:30Comments on Dalghak.Irani: همۀ کشورهای مسلمان دنیا: زادگاه مردمان اسیر! یا خاستگاه رهبران شریر!Dalghak.Iranihttp://www.blogger.com/profile/11667689263635418481noreply@blogger.comBlogger3125tag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-72000776312875068832012-03-27T23:06:07.534+04:302012-03-27T23:06:07.534+04:30درود بر ایرانی
خوشحالم میشم مقاله ای در باره چگونگ...درود بر ایرانی<br />خوشحالم میشم مقاله ای در باره چگونگی سقوط زود هنگام خامنه ای بنویسید.<br />در چند مطلب گذشته فکر کنم 2 - 3 باری اشاره کردید که خامنه ای به زودی تمام میشود. دلایلی هم آوردید. اما آنقدر قوی نبود که مرا راضی و مطمئن کند که 23 سال دیکتاتوری به زودی برچیده میشود.<br /><br />سپاسآقای مدرنیتهhttp://www.boronze.irnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-22492585715551714952012-03-27T08:45:30.361+04:302012-03-27T08:45:30.361+04:30با سلام خدمت دلقك عزيز
فكر كنم آنچه ايران را از بق...با سلام خدمت دلقك عزيز<br />فكر كنم آنچه ايران را از بقيه كشورهاي منطقه مجزا كرده نوع حكومت نيست وگرنه در اكثر كشورهاي همسايه يك ديكتاتور حكومت ميكند و خبري هم از دموكراسي و غيره نيست. از نظر حقوق زنان هم كافي است نگاهي به عربستان داشته باشيم. <br />از سوي ديگر ما ايرانيها كه عموما افرادي نقدناپذير هستيم هرچند لاف دموكراسي ميزنيم و پز روشنفكري ميزنيم اگر شرايط پيش بيايد براحتي قواعد بازي را بهم ميزنيم و بنابراين ايجاد دموكراسي در اين كشور حداقل در ده-بيست سال آينده بيشتر به رويا ميماند.<br />بنظر من مهمترين مشكل حكومت ما و وجه تمايز آن با ساير كشورهاي منطقه اينست كه دخالت درامور جزئي(اعم از داخلي و خارجي) را از حد گذرانده. اگر كمي (فقط كمي) ما را و ساير كشورها را راحت بگذارد ديگران هم با او كاري ندارندپيام امروزnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6305879377436122934.post-9669118122735239552012-03-27T07:01:35.126+04:302012-03-27T07:01:35.126+04:30سلام دلقک ،
بابا تو دیگه کی هستی !! دست...سلام دلقک ،<br /><br />بابا تو دیگه کی هستی !! دست شیطونو بستی .<br /><br />حظّ بردم از این پست قشنگی که نوشتهای و درد جامعه ما را یکجا تشخیص دادی . قلم افسونگری داری ، قدر آنرا بدان . حالا تقریبا رسیدی به آنجا که من قبلا گفته بودم که مشکل ما ملت خودمان هستیم که یک چیزی برای ترسیدن میتراشیم و بعد هم از او میترسیم مثل .... ، این حسّ ما را اقناع میکند و زیر سایه آن ابر قدرت ضمنا احساس امنیت هم میکنیم.هیچ میدانی که ما چرا در ورزشهای انفرادی و بخصوص همراه با جدال و درگیری و قلدری همیشه بهتر بوده ایم ( منهای والیبال و شاید بسکتبال)،ورزشهای مثل جودو ، کشتی ، بکس، تکواندو و برخی دیگر ؟ واقعیت این است که قلدری و جدال با خون ما عجین شده در طول تاریخ و همیشه هم بازنده بوده ایم تقریبا و اکثر حاکمان هم بر گرده مردم سوار بوده اند و مردم را فریب میداده اند و شهروندان هم درجه بندی بوده اند و .... .از این رهگذر این یک فرهنگ شده برای حاکمان ما که خود را تافته جدا بافته از مردم بپندارند و مردم هم همین باور را دارند نسبت به حاکمان و چون آنها را فراتر از انسان فرض میکنند، اولا دوست دارند از او بترسند و دوما در شأن او نمیدانند که پاسخ گوی هم باشد ضمنا. از طرفی تجمیع حس قلدری ملی باضافه ترس ذاتی و فطری از حاکم همیشه باعث ایجاد یک بازی موش و گربه بین حاکم و مردم بوده و ایندو همیشه به سمت این فرهنگ سوق داده شده اند که یک جوری کلاه سر هم بگذارند( چیزی که در جوامع غربی خیلی کمرنگ تر است). به طور کلّ تمام شرایط برای استبداد مهیا بوده در جوامع مثل ما و چوب اسلام هم آنرا تشدید کرده به نفع حاکم و ضرر ملت. حالا اگر یک حاکمی باشد که اتفاقا بخواهد مردمش را به سمت پیشرفت سوق بدهد ، باز هم مردم همان بازی موش و گربه را با او خواهند داشت و نخواهند گذشت که او موفق باشد چون که او میخواهد به ملتش بها بدهد و آنها را به سمت زندگی که لیاقتش را دارند ببرد و با این کارش شرط ترس مردم از او کمرنگ تر میشود و باعث میشود که قلدری مردم بر ترس آنها از حاکم بچربد و او را از تخت به پایین کشند و دنبال لولوی دیگری بگردند برای ترسیدن که این میشود نامش انقلاب در جوامع مثل ما.آن دو شرطی که تو گذاشتی برای اینکه حاکم خوب را راضی به انتقال قدرت به مردم، بهنگام اجرا از طرف خود مردم وتو خواهد شد چون مردم نمیتوانند کسی از جنس خود را به عنوان حاکم بپذیرند و آن گروه گروه انتقال قدرت از پادشاه به مردم عملا دو راه بیشتر نخواهد داشت : یا بیخیال قضیه شود و برود خانه نشین شود یا اینکه ماسک لؤلؤ به صورت بزند و بشود همان که مردم میخواهند و از او بترسند.من فکر میکنم فرهنگ دموکراسی ، سالها با فرهنگ جامعه ما فاصله دارد، ما هم باید زمانی به درازی قرون وسطی را سپری کنیم برای رسیدن به دروازههای دموکراسی . مرسیبهروزnoreply@blogger.com