۱۳۹۵ بهمن ۱۸, دوشنبه

از سیاتل تا کرمانشاه: جنگ حکومتها / آشتی ملت ها. خیرمقدم به کشتی گیران امریکا!

Image result for american men wrestler team

1- من یکبار هم این حرف را در یکی از نمایش های سیرک و با استناد به فیلم خوش ساخت "اینک آخر الزمان" کاپولا گفته ام که "امریکا به این دلیل جاذبه دارد و شماره یک جهان است که بدون اینکه نیاز به پوشاندن شکست هایش داشته باشد با نوع نمایش آن از شکست هایش پیروزی می سازد. در آنجا اشاره کرده ام که هرچند داستان و محتوای فیلم اینک آخرالزمان مربوط به جنگ شکست خوردۀ ویتنام است. اما از جنبۀ شکلی (تکنیکی و صنعتی و جلوه های ویژه و... البته در دستان هنرمند کاپولا) چنان با ابهت و جذاب روایت می شود که بینندۀ فیلم قبل از اینکه بتواند به خود جنگ و فاجعه و شکست امریکا فکر کند تحت تأثیر نوع روایت و ابهت دوربین  فرانسیس فورد کاپولا قرار می گیرد. حالا اما در مورد فرمان جنجالی دونالد ترامپ در مورد ممنوعیت و محدودیت مهاجران و پناهندگان دوباره همان سناریو برای مردم دنیا - از جمله شخص من - تداعی شد. به این معنا که اینک مغز من قبل از اینکه درگیر این موضوع باشد که امریکا چطور می تواند شخصی مثل ترامپ را بریاست جمهوری برساند در گیر تحسین و تأیید ابهت حکم قاضی فدرال سیاتل در متوقف کردن فرمان رییس جمهور است. یک قاضی از هزاران قاضی نشسته بر صندلی بغایت ساده و بدون هیچگونه زرق و برق و قراول و یساول در گوشه ای از امریکای بزرگ فرمان رییس جمهوری با این همه اهن وتلپ و من آنم که رستم بود پهلوان را نه تنها بی اثر می کند. بلکه در کوتاه ترین زمان حکم می دهد و در طرفة العینی هم اجرایی می شود. و نه تنها اجرا می شود بلکه از سوی همان سازمان ها و مدیران و پرسنلی تبعیت می شود که تحت فرمان مستقیم دستگاه اجرایی ترامپ هستند. خب طبیعی است که من یکبار دیگر کلاه از سر برمی دارم بخاطر چنین ملتی و چنین سیستمی و بر بنیانگذاران 300 ساله اش درود می فرستم.

2- این از خبر فوق العاده از امریکا بود و آرزو می کنم که دونالد ترامپ قادر به بازگرداندن فرمانش نشود و کنفت شود در همین اولین گام تا بلکه جمهوری خواهان کلاسیک حزب جمهوری خواه امریکا بتوانند بر این منم زدن های لفاظ او مهار بزنند و دنیا را از یک خطر حتمی نجات بدهند. زیرا متقاعد شده ام که ترامپ هیچگونه اثر مثبتی در جهان نخواهد بدست داد؛ و خیلی زود با انواع و اقسام دعاوی حقوقی و مقاومت های مدنی و از هم پاشیدگی کابینه اش و استعفای وزیرانش روبرو خواهد شد. مگر اینکه خواب نما شود و از انفرادی فکر نکردن و مشورت گرفتن و سیستمی اندیشیدن تبعیت بکند و نشان بدهد که رییس جمهور بزرگترین کشور مؤثر دنیاست. او تاکنون غیر از "من محور عالمم" چیز خاصی بروز نداده و حتی در مورد داوری نسبت به سایرین به تجربیات شخصی خودش استناد می کند تا بداده های سیستمی که او را رییس جمهور کرده است. نگاه کنید به اظهار نظر او در مورد تعریف و تأیید برگزیت در حضور ترزا می نخست وزیر بریتانیا. او گفت: "من در رابطه با یک پروژۀ کاری لازم داشتم که نوعی مجوز از اتحادیۀ اروپا بگیرم. اما برای دریافت این مجوز خیلی زیاد سختی کشیدم در حالیکه من همان مجوز را از یک تک کشور دیگر  براحتی و سادگی می گرفتم و گرفتم. رییس جمهوری که راجع به یک اتحادیۀ سیاسی - اقتصادی دنیای آزاد چنین ساده اندیش و سهل القضاوت باشد واقعاً نوبر است. البته ترامپ همۀ لفاظی هایش را با ضمیر "من" - بجای دولت من و ما و امریکا و ... مثل همۀ سیاستمداران دنیای مدرن - شروع و پایان می دهد. در حالیکه "من" او بدون اروپا و استرالیا و شرکای دیگرش در 5 قارۀ جهان - نگاه کنید به افتضاح های مکالمه اش با نخست وزیر استرالیا و رییس جمهور مکزیک و ... - فقط با امریکایی ها بقدرت و "ما" تبدیل نخواهد شد. طرفه اینکه در خود امریکا هم اکثریت تأثیر گذاری - هم از جنبۀ کمی و مهمتر از جنبۀ کیفی - را پشتیبان ندارد!

3- در سوی ایران اما خبر خیلی خوب این است که ویزای کشتی گیران امریکا تأیید شده و آنان خواهند توانست در مسابقات جام جهانی کرمانشاه شرکت کنند. البته من این موضوع را مطمئن بودم و دو روز پیش می خواستم بنویسم که فقط احساس مسئولیت و حساس نکردن خامنه ای و شرکا چنین نکردم تا خبر رسماً اعلام شود که امروز شد. ماجرا این است که جواد ظریف وزیر خارجۀ ایران بلافاصله پس از فرمان اجرایی ترامپ در مورد ممنوعیت سفر ایرانیان به امریکا اعلام کرد که هرکس ویزای جمهوری اسلامی را داشته باشد ما مقدمش را گرامی می داریم و می تواند به ایران سفر کند - کشتی گیران امریکایی روادید ایران را مدت هاست گرفته اند -. این موضعگیری از سوی ظریف محتمل یقینی بود که با واکنش شدید تندروان مخالف دولت روبرو شود و آنان عدم اقدام متقابل را پیراهن عثمان کنند برای کوبیدن دولت. لذا بلافاصله در داخل اردوی خویش رایزنی کردند و به این سناریو رسیدند که: یکی از جبهۀ اعتدال و اصلاح اعتراض بکند - تابش نمایندۀ اردکان که نمایندۀ کم خاصیتی هم است این نقش را بعهده گرفت - تا ظریف هم بخاطر و بهانۀ حساسیت نمایندگان مجلس تغییر موضع بدهد و اعلام کند که ایران هم اقدام متقابل می کند و کشتی گیران امریکا را راه نخواهد داد - و همین هم اجرا شد - تا کار به نامه نگاری رسول خادم رییس فدراسیون کشتی و دبیر اتحادیۀ کشتی جهان برسد و وزارت خارجه با تمسک بدرخواست آنان و منت و برخی شعارهای "ما انسان های خوبی هستیم" تصمیم ثانویۀ "ممنوعیت ورود و اقدام متقابل" را به تصمیم اولیۀ "از کشتی گیران امریکایی استقبال می کنیم" تغییر بدهد که داد. لذا تصمیم قاضی فدرال در تغییر موضع ایران اثر تعیین کننده نداشته است چون اگر هم این حکم نبود این سناریو اجرا می شد. اما خوشبختی ظریف و دولت روحانی در این بود که حکم قاضی فدرال هم به کمک شان آمد.

4- این تصمیم در ایران از آن جهت بهترین خبر روز است که این استعداد را دارد که جوامع مدنی دو طرف ایران و امریکا را از هیئت های حاکمۀ دوطرف تمایز بدهد؛ و در حالیکه دو حکومت در حال رجزخوانی و چنگ و دندان نشان دادن به یکدیگر هستند ملت های تحت حکومت این دو هیئت حاکمه در فکر آشتی و مهر و زیبایی باشند. طبیعی است که کشتی گیران امریکایی در کرمانشاه هم - مثل همۀ دفعات قبل از این در هرجای ایران - با استقبال و مهمان نوازی و تشویق فوق العادۀ تماشاگران - و حتی مردم عادی کوچه و بازار - روبرو خواهند شد. و اینبار بیشتر از دفعات پیش این پالس های "اگر سیاستمداران بگذارند ایران و امریکا با هم مشکلی ندارند " به افکار عمومی دنیا و بویژه جهان غرب و علی الخصوص امریکا مخابره خواهد شد. فقط می ماند این سؤال بدیهی را پاسخ بدهم که وقتی در ایران همه چیز تحت سیطرۀ حکومت است - حتی ورزش و سفرهای ورزشی - من از کدام جامعۀ مدنی ایرانی حرف می زنم؟ عرض می کنم که من چنین باور دارم که در ایران پس از انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی دولت بمعنای قوۀ مجریه - حتی در زمان احمدی نژاد - نقش حکومتیش کمرنگ تر از نقش مدنی اش بوده و -  فارغ از مقدار توانش در تأثیر گذاری بر مناسبات قدرت - بیشتر بمردم نزدیک بوده تا به حکومت ایدئولوژیک. البته مجلس هم در برهه هایی زیاد و در برهه هایی کم همین خاصیت را داشته است. لذا خواست دولت فعلی هم خارج از این چهارچوب نیست و آنان بیشتر متمایل به مردمند تا مفتون ایدئولوژی تندرو!

5- نتیجه اینکه معتقدم این  - بخوان تا اینجا - ترامپ نه برای امریکا و نه برای جهان و نه برای ایران  دست آورد مثبتی نخواهد داشت. اما برای دوستدارانش که مفتون لفاظی های قشنگش می شوند یا از روی استیصال بخاطر جمهوری اسلامی نکبت ایمان یقینی و آخرالزمانی به ترامپ دارند؛ عرض می کنم که اگر هم بخاطر شما قبول کنم که یک سیاستمدار - در اینجا ترامپ - برای همه هم بد باشد می تواند برای دیگری - در اینجا علیه خامنه ای - خوب باشد - البته منطق و عقل چنین حکم نمی کند - می گویم سلمنا و چه بهتر از این. در این صورت ترامپ خامنه ای را تضعیف خواهد کرد در جنگ حکومت ها و ایرانی ها و امریکایی ها هم همدیگر را تقویت خواهند کرد در "آشتی ملت ها" و فردا جهان بهتری خواهد شد و ما هم زودتر از شرّ این حکومت آخرالزمانی ایرانی رها خواهیم شد بدست یک اخرالزمانی امریکایی. برای توانایی ترامپ در جهت تحقق وعدۀ "ملاهای مذهبی را سرجایشان خواهیم نشاند" دعا هم می کنم. با این شرط همیشگی که اولین گلوله جنگی بسمت ایران مرا در اولین خاکریز میهنم خواهد نشاند: نه در کنار انواع ترامپ ها که رودرروی آنها. منظورم جنگ فراگیر به قصد ساقط کردن ملایان است مثل حمله به عراق؛ و یا قصد نابودی زیرساخت های کشور ایران مثل مثل لیبی. و الا بدیهی است که هر برخورد محدود روکم کنی در برخی صحنه های خارج از مرز ها را نمی گویم که در حد چاشنی همین لفاظی هاست و اشکالی هم ندارد. یا...هو

بعد از تحریر:
مانور موشکی سپاه از جنس همان لفاظی های رجزخوان دو طرفه است و کمی هم چاشنی عادی سازی پرتاپ موشک بالستیک را دنبال می کند که: ما در حال نوعی مانور هستیم و موشک پرانی قبلی مان هم از لج کسی نبود و پیش درآمد مانوری برنامه ریزی شده بود که بقیه اش را شروع کرده ایم. لطفاً کسی گیر ندهد که از نظر نظامی این یعنی چه. چون کار نظامی در قالب سیاسی یا برعکس؛ لازم ندارد حتماً از قالب نعل بالنعل دستورالعملهای نظامی تبعیت کند. و این زبانی است که دوطرف نبرد سیاسی با آن آشنا هستند.

۲۳ نظر:

ناشناس گفت...

دلقک جان سلام
جنگ حکومت ها و آشتی ملت ها تعبیر جانانه ای بود. ولی با قرارگرفتنت در خاکریز جنگ اصلا موافق نیستم چرا که یقین بدان مردم از داخل کشور نیز به این خاکریز ها اهمیت نخواهند داد چه برسد به تو که بیرونی. آن خاکریز ها در بخش اول تعبیر تو یعنی جنگ حکومت ها است. البته همه میدانیم که آسیب هایی را به مردم نیز وارد خواهد کرد.توجه داشته باش که اتفاق مبارکی مثل ولادت یک کودک نیز با درد و خونریزی همراه است در ابتدا. جنگ را به تیفوسی های حکومت واگذار کن و در فکر مشارکت برای ساختن ایرانی آباد در ایرانی آزاد باش!

ناشناس گفت...

موشک پرانی ظاهر قضیه بود و نقش نمادین داشت
در اصل، پالس هایی که از آمریکا می شنویم پاسخ حمله انتحاری به قایق عربستانی بود

ناشناس گفت...

شما هم تیمسار عزیز هم خدا را میخواهی و هم خرما را ، بدون تحمل هزینه یعنی چیزی کمتر از فتوسنتز ،

Dalghak.Irani گفت...

درست است من خدا ر برای خودم می خواهم که پیرم و مزه ای گس همیشه زبانم را پوشانده. و خرما را برای جوانان وطنم می خواهم که مزۀ شیرینش لذت و قدرت قندش نیرویشان را افزون کند. خیلی جلو خودم را می گیرم که واقعیت این ترجیع بند "باید هزینه بدهیم = حمله به ایران را استقبال کنیم" را به چالش بگیرم و کمی به روانشناسی شخصی و اجتماعی شعار دهندگان را روی پرده بریزم. اما چون بسیار واقعیت تلخ و گزنده ای است و مخاطبش را ضربه فنی می کند از نظر روحی؛ درنگ می کنم. فقط سربسته اشاره می کنم که ما چهل سال هزینه داده ایم از انواع مختلف - از زندگی جوانان مان تا عقب ماندگی توسعۀ مستحق کشورمان - تا به نقطۀ بهتری برسیم و از این چرخۀ انقلاب ضد انقلاب 150 ساله رهایی پیدا کنیم و من نمی دانم شماها از کدام هزینه حرف می زنید بیشتر از اینکه تا کنون داده ایم. اما افسردگی شما هزینه داده ها الان داروی خودکشی نهایی را تجویز می کند. زیرا که ما داریم به هدف 150 ساله مان نزدیک و نزدیک تر می شویم تا هزینه های داده شده مان بر فرزندان شما و نوه های من هم تحمیل نشود. و حالا شما می گویید بیایید در این دم آخر بزنیم زیر بازی و باقیمانده از ماترک سرزمینی مان را هم شخم بزنیم توسط بیگانگان تا یک بار دیگر برگردیم به "از آنجائیکه 150 سال راهپیمایی سخت کرده ایم". مطلقاً و مطلقاً و مطلقاً حملۀ نظامی به ایران نه حکومت را ساقط می کند و نه به نجات ایران کمک می کند. زیرا حملۀ همه جانبۀ عراقی به ایران ناممکن و حملۀ محدود تأسیساتی و از راه هوا غیر مؤثر در ساقط کردن حکومت است و البته منظور و هدف ترامپ و شرکا را برآورده می کند. ایران را و جمهوری اسلامی را چنان گرفتار داخل و نا امنی و ترمیم خرابی های جنگ و از این قبیل می کند تا نتواند دیگر در منطقه و جهان مزاحمت تولید کند و هدف غرب صد درصد محقق شود. تا ملت ایران بماند و جمهوری اسلامی و کشور نابود شده و نا امنی و گرسنگی و ... احمقانه است پندار اینکه غرب و امریکا و هرکه با جمهوری اسلامی مشکلی مشابه ایرانیان دارند و برای رهایی ایرانیان عزم و ارادۀ نابودی ایران را دارند. بابا من و شما و حقوق بشر و از این مزخرفات به تخم چپ ترامپ و شرکا هم نیست تا چه رسد بیایند و برای من و شما - که از نظر آنان حتی بشر درجه یکی هم نیستیم - آزادی و دموکراسی بیاورند. عزیزانم ما بیشترین هزینه را داده ایم و دور نیست که بهدف بهره دهی این هزینه ها برسیم اینقدر خودزنی را ترویج و تشویق نکنیم. االبته من چون خودم هم یک لوزرم حال خیلی از شما را می فهمم اما در مورد من 70 درصد به بی عرضگی خودم ربط دارد و فقط 30 درصدش را - حداکثر = می توانم با فرافکنی بگردن جمهوری اسلامی توجیه کنم. ممکن است شماها هم کمی منصفانه بخودتان نگاه کنید و برای باخت هایتان اول زانوی خودتان را امتحان کنید. یا...هو

ناشناس گفت...

البته منظور من حمله نظامی نبود ، بلکه متضادش را نفی کردم ، یعنی عافیت طلبی و کوته بینی ، ضمنآ ما خیلی وقت است که از نظر روحی ضربه فنی شده ایم و زمین مسابقه را هم ترک کرده ایم ، ولی این دور تسلسلی که مملکت تویش افتاده فقط با یک تلنگر جدی ممکن است تغییر مسیر بدهد.

M گفت...


Thanks for coming back Timsar
M

ناشناس گفت...

با سلام
دلقک طی یک جوک
مسابقه فوتبال بین ابادان و برزیل بر قرار شد بعد از نیمه دوم مربی ابادان داد زد به بازی کنان گفت بازیکنان برزیل ول کنید جاسم بگیرید
حال دلقک نیمه تمام شده ما باید خامنها یی وشریعتمداری و مابقی ول کنیم شما را بگیریم

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

دلقک جانم، استاد عزیزم
تحلیل خاصی بود از نوع مخصوص خودت، ممنون که ما را به خواندن اش مهمان کردی.
ای کاش انان که خود را مبارز راه ازادی و وطن دوست می پندارند جملگی یک جو از خرمن خرد تو در وجودشان بود. نمره کامنت پای تحلیل ات نه بیست، بلکه هزار بود!
پاینده باشی

ناشناس گفت...

چرا اقا ساکته؟ یه چیزی بگه دیگه اینم از اون مرد پوپولیستی که خوب می‌گفت!

ولی گفت...

عجیب است؛ انسان باید در چه حالت روحی ـ و به قول تیمسار: روانشناسی ای ـ باشد که آرزو کند جنگ شود و هست و نیستش بر باد رود! به گفتۀ شاعر: چو دل بیمار شد، مشکل شود کار!

ناشناس گفت...

سلام تیمسار.
اون کامنتی که در نقد و زشتی خودکشی نوشتی خیلی خوب بود. اراده و روح انسان آزاد و مختار به راحتی نمی شکند. تشکر. یک سخنران انگیزشی امریکایی هست به اسم les brown. یادم کلیپهاش انداختی من را.

ناشناس گفت...

مرگ بر ضد ولایت فقیه

ناشناس گفت...

شاید بهترین کار همین خوش بین بودن باشد که شما دارید اما
- جامعه مدنی در ایران یک شوخی است
جامعه مدنی در آمریکا بدست حقه بازان و شارلاتان های حرفه ای افتاده. این همه بچه اصلاح طلب صاف صاف راه می روند و همیشه لپ هایشان گل انداخته سر سفره مردم زحمت کش آمریکا نشسته اند و مفت می خورند. جامعه مدنی آمریکا در بد مسیری افتاده. لیست بلند بالایی می توانم خدمتتان بدهم که دست به سیاه و سفید نمی زنند همیشه خدا حسابشان پر پول است و این روزها ضد فاشیست شده اند. اینها همه مفتخرهایی هستند که با نام جامعه مدنی بر سر سفره مردم بیچاره آمریکا نشسته اند.
آری به ترامپ یک نه بزرگی به مفت خورها بود که این روزها رهبران تظاهر کنندگان در خیابان ها آمریکا هستند. شاید دروغ می گویم؟ نام بخواهیم
دمب همه اینها قیچی خواهد شد. یا بیرون خواهند رفت یا در آمریکا خواهند ماند و کار خواهند کرد.

آری به ترامپ یعنی مفت خور نمی خواهیم که مفت بخورد و نق بزند و برایمان از خوبی های دمکراسی بگوید و در مزمت فاشیسم اس...غ کند.





ناشناس گفت...

ای وای بر سر ما ملت
وقتی نسل انقلاب در ماه عکس دیدند وشروع زمان حماقت ما ملت درسته جنگ خوب نیست ولی این حالی که ایرانی ها پیدا کردن از هر جنگی بدتره بی انگیزه گی داره ایران خشگ می کنه امروز خاتمی گفته بله اصل انقلاب و نظام را داشته باشیم من که از ایرانی بودن خودم خجالت زده اخر هیچ سختی حاضر نیستیم قبول کنیم ولی داشته باشید ایرانی ها خودمان و غرب و شرق بلایی بخاطر این تنبلی ماها سرمان بیارند که جنگ برایمان عروسی شود

ناشناس گفت...

ده هزار اسیر بیگناه در زندانی در بند هستند و دویست زندانبان سرتاپا مسلح در این زندان نگهبانی می دهند و رییس زندان هم با قاطعیت قوانین زندان را اعمال می کند. تمامی این زندانیان بیگناه محکوم هستند تا پایان عمر در این زندان باشند. هر چه نامه نگاری کردند گوش شنوایی نبود اعتراض کردند سرکوب شد. در حال حاضر تمامی امیدشان به رهایی از بین رفته است.
از جناب دلقک عزیز سوال دارم این جماعت بدبخت چه کاری می توانند انجام دهند؟ لطفا نظر خویش را دریغ نفرمایید.

ناشناس گفت...

سلام دلقك عزيز، يينهايت خوشحالم كه برگشته ايد و دوباره براي ما مينويسيد و اميدوارم بزودي دوباره به اندازه قبل فعال باشين. خيلي ها هستن كه مثل من زياد اهل نظرنويسي نيستند اما روزي چندبار وبلاگ شما رو چك ميكنند به هواي يه مطلب جديد.

شاگرد تنبل ته کلاس گفت...

ناشناس گرامی ساعت ساعت ۱:۴۵
البته روی صحبت شما با دلقک عزیز بود اما ذیل موضوع مطرح شده که موافقان حمله نظامی و مخالفانش در ان بحث میکنند عرض میکنم(اگر منظورتان این بود) نه صرف جواب به پاسخ شما دوست عزیز، بلکه روشن شدن مساله جنگ، در مقابل ان یک سوال اساسی مطرح است که چرا باید صرف خشونت و جنگ برای ما دلپذیر شود؟ البته جواب این سوال را باید روانشناسان بدهند ولی تردیدی نیست که این عملیات به مردم-بخشی از جامعه گرفتار امده-لذت میدهد زیرا فکر میکنند جنگ نسجی غیر قابل گشودن است که بعد تر بنحو معجزه اسایی باز و باعث گشایش و پیشرفت در زنگیشان میشود. و چون رغبت انان در عمل به گشودگی ان جذب و بر انگیخته میشود، لاجرم از ان لذت خواهند برد. اما مسئله اصلی عمل است و چون بازیگران طرف جنگ دارای شخصیتهای مجزا و نه موازی هستند،در خلل ان طرح تقاضاهای متفاوت میکنند و در نهایت مسیر جنگ را دگرگون میسازند و مردم هرگز نخواهند فهمید اصل و مبدا و منظور جنگ چه بود و بکجا ختم خواهد شد.(نمونه جنگ ایران و عراق و از طرفی دیگر امریکا و ویتنام و...)
از نظر من فارق از بحث حمله نظامی بیگانگان که دلقک با قاطعیت ان را نفی کرد، سران داخلی هرچقدر سر نگه دار نباشند و به اسانی با یکدیگر درگیر شوند، مردم عادی فرصت دارند و میتوانند بی انکه مظنون واقع شوند حکومت را از دست دزدان و اسلامگرایان بگیرند و مسیر این پیروزی همانطور که دلقک بارها بر ان تاکید کرد از زندگی خواهی و شاد زیستن مدرن بمعنای کلمه میگذرد.
انان که سعی به چالش کشیدن دلقک عزیز ما را دارند توجه کنند، دلقک در تحلیل هایش فارغ از نثر بینظیر و مینیمال و مدرن اش همیشه در میان حکومت و اپوزوسیون و جنگ طلبان و مبارزان مدنی و هنرمندان و غیره ذالک، حتی در مقابل سلیقه و طبع و ضمیر خوداگاه خودش هم بطور تحسین برانگیزی بیطرف عمل میکند و به فرار بدون اندیشه اعتقادی ندارد!
ارادت

ناشناس گفت...

شاگرد تنبل ، بحث به چالش کشیدن دلقک نیست که ، چرا اینقدر بسته فکر میکنی ؟!!! بحث اینه که باید یک عامل قوی ، هارمونی جماعت حاکم را بهم بزند تا مردم جرئت کنند در بلبشو ایجاد شده ، حقوق خود را پس بگیرند ، راه حل ما چیه ؟ لطفآ چیزی بگو که کمتر از نیم قرن زمان ببرد.

ناشناس گفت...

دلقک آرزوی جنگ را به بیعرضگی و بی خایگی مربوط میداند و حیا میکند که آن را به رخ ما بکشد ولی ما تحول خراهان هم عده مان کم است و هم قدرتی نداریم.اکثریت مردم ساکتان بی خیال و بی عار هستند و قدرت هم دست کثافتان حکومت! ما این خود زنی ناشی از جنگ را به این دلیل به جان می خریم که بیعاران عارشان شود و کثافتان از قدرت ساقط شوند. مسلم است که واقفیم در این بین ما نیز سرشار از تحمل هر گزندی خواهیم بود. مگر ما همین حالا خالی از گزندیم؟

ناشناس گفت...

شما هم تو راهپیمایی امسال شرکت می‌کنید دلقک، خاتمی گفته بیایید :)

ناشناس گفت...

راستی یادم رفته بگم شرط شرکت التزام عملی به "قانون اساسی" مقدس جمهوری اسلامی است، از این خنده دار تر می‌شد؟

ناشناس گفت...

نه موافق جنگم و نه مخالف، مثل همیشه بی تفاوت هستم! شهدا که هنوز زنده هستند بروند جنگ

ناشناس گفت...

چە حملە نظامی بشود یا نشود ایران نابود شدە است. در سناریوی بدون جنگ، تا این جماعت کفتار صفت بر قدرت هستند غرب و همپالە هاش جلو پیشرفت مملکت رو میگیرن، و در حد قطرە چکانی امکان استفادە از تکنولوژی های مدرن رو بهش میدن. بماند کە از شورای اسلامی هم بیرون انداختن ما رو و اونجا هم راهمون نمیدن.همیشە پسرفت خواهیم داشت. راهی رو خواهیم رفت کە کسی نرفتە. هدفی رو خواهیم جست کە کسی ندیدە. کشوری نمی شیم کە نخبە ها برای گرفتن ویزاش سر و دست بشکنن، زندانی خواهد شد بە سیاهی نانوشتە های تاریخ کە آدم حسابی هاش در فکر فرارن. حالا حالاها ما باید توسری خور امریکا و روسیە باشیم. درود بر رهبر فرزانە ای کە ایران را چنین بر باد داد.