۱۳۹۵ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

بعد از موفقیت خارق العادۀ اقتصاد مقاومتی؛ دستور جدید آیت الله خامنه ای به وزارت کشور برای تولید "تُنُکۀ مقاومتی"!



1- امروز رحمانی فضلی وزیر کشور جمهوری اسلامی اطلاعات وحشتناکی از حوزۀ آسیب های اجتماعی را در مجلس خوانده است. البته تا جائیکه خیلی از خط قرمزها رد نشده باشد و واقعیت تمام را نگوید. او گفته است سالانه 600 هزار ایرانی بازداشت و زندانی می شوند که دستکم یکسوم اینان (200 هزار نفر) به زندانیان دایم افزوده می شوند. او از 1/5 میلیون معتاد و 4 میلیون بیکار و 11 میلیون حاشیه نشین خبر داده و البته از ده ها هزاران نفری که مورد تذکر و تنبیه پلیس امنیت اخلاقی قرار گرفته اند و ازدواجی که صورت نمی گیرد و طلاقی که سر به فلک میزند.

2- اما این بخش مهم قضیه نیست بلکه مهم قضیه آنجاست که خامنه ای هم وارد ماجرا شده و بگفتۀ وزیر کشور سه جلسۀ سه ساعته با همۀ کارگزاران ریز و درشت داشته و البته نه وزیر و نه هیچ کدام از مسئولان بدبخت جرأت نکرده اند به خامنه ای بگویند که راه حل آسیب های اجتماعی از عالم و دانشمند اجتماعی برمی آید و علوم انسانی که تو باد هوا و آسیبش می دانی و دستور به تعطیلی اش می دهی. همان حرف های خوبی که رحمانی فضلی امروز در مجلس گفته و از گفتنش در نزد خامنه ای پروای "رهبر معظم سرش مثل سرشاه می ماند" داشته است. 

3- اما وزیر کشور از بیانات و راه حل های خامنه ای هم گفته است. او گفته که رهبر همۀ نگرانی و هم و غم اش سبک زندگی ایرانی اسلامی است و من اضافه می کنم که معتقد است اگر این لچک سر زنان را جدی بگیرند و خون زنان را توی شیشه کنند بقیۀ آسیب ها مثل حاشیه نشینی و بیکاری و اعتیاد و طلاق یا حل می شوند و یا حل هم نشوند بدرک چون به حکومت آسیب نمی زنند. خلاصه اش هم این است که هرگونه شادی و جوانی و زندگی مثل همۀ ابناء بشر در روی زمین منفذ نفوذ دشمن است و چون بقیۀ آسیب ها نیز بخاطر توطئۀ دشمن است لذا این منفذ فرهنگ و هنر و زن و زیبایی و لذت را ببندید کن فیکون می شود و ما راهی را که 38 سال است عقب عقب رفته ایم یک شبه طی می کنیم و می شویم جامعۀ مُثُل اسلامی.

4- علت اینکه چنین نقل قول غیر مستقیمی را از حرف های جلسۀ آسیب های اجتماعی در نزد خامنه ای دقیق و درست می دانم و همینطور که شلاق بتن جوانان را برون داد سازماندهی شدۀ این جلسات معرفی کردم. شما را احاله می دهم به سخنان دیروز خامنه ای با نمایندگان مجلس که گفته در حوزۀ فرهنگ احساس ولنگاری می کنم و وزیر کشور هم نقل کرده که خامنه ای گفته ما در این حوزه 20 سال عقبیم و باید عقب ماندگی مان را هم جبران کنیم. اما راه حل خامنه ای هم این بوده به وزیر کشور که اولاً دایره یا ادارۀ برخورد با ناهنجاری های اجتماعی در وزارت کشور را به یک سازمان گسترش دهد و یک سازمان چابک درست کند برای برخورد با آسیب های اجتماعی.

5- من مطمئنم که بمحض مواجه شدن با کلمۀ چابک همۀ ما بیاد حرف های خامنه ای در مورد اقتصاد مقاومتی می افتیم. چون همین چند ماه پیش بود که مرتب بدولت و روحانی فرمان می داد که یک فرماندهی مستقل و چابک تأسیس کنید در ستاد دولت و اقتصاد مقاومتی را با سرعت پیاده کنید. - همان اقتصاد مقاومتی که اختلاف نظر رهبر و رییس جمهوری درست به اندازۀ اختلاف دو کشور کره است. خامنه ای کرۀ شمالی را هدف دارد و روحانی از کرۀ جنوبی الگو می گیرد - آخر رهبر هم می شود خودش را تا این حد بحماقت بزند که فکر کند با اضافه کردن یک تشکیلات دیگر به بوروکراسی از هم گسیخته و تنبل و هیئتی کشور می توان مسایلی را که دیگر جوامع با سال ها برنامه ریزی های علمی و جامعه شناختی و انسان شناختی حل نسبی کرده اند با یک نشست و برخاست او و بزغاله هایی - که معلوم نیست پیشش می روند چه بلغور می کنند که او با همان وقاحت همیشگی مزخرفاتش را تکرار کند - حل کرد. نتیجه هم این شود که اینها هم بیایند و پشت سر رهبر معظم مسخره اش کنند و هیچکاری نکنند. فقط به این دلیل بدیهی که اجابت خواست خامنه ای با متد او و با استراتژی کلان او نشدنی و محال قطعی است.

6- بنظرم رسید که دستورات جدید خامنه ای را اگر جمع و جور کنیم و طبق خوش آیند او نامگذاری کنیم. بهتر از تولید انبوه "تُنُکۀ مقاومتی" نماد دیگری نمی تواند عمق تحجر و مالیخولیای سکسی روحانیت شیعه را بنمایاند. حالا که بطنز رسید بگذارید این را هم بگویم که خامنه ای بعد از واژه دزدی "مردمسالاری دینی" از محمد خاتمی و مال خود کردن آن؛ حالا دومین وا ژۀ رییس جمهور اصلاحات را هم که "ولنگاری" باشد بسرقت برده و دارد مال خود می کند. چون این محمد خاتمی بود که در مقابل اتهام اباحه گری به خودش و دولتش گفته بود با ولنگاری مخالف است. در ضمن دیدم که واژۀ تکرار را هم "تَکرار" تلفظ کرد و این هم از الفاظ منسوب به خاتمی است که آن خانم منشی سنی مجلس دهم هم چند روز پیش و رندانه از تریبون مجلس گفت: "تَکرار می کنم ..." و ارادتش را به خاتمی ثبت کرد. یا...هو

۳۴ نظر:

ناشناس گفت...

من فکر می کنم این کارها و گفته ها ناشی از فشار زیادی است که به او وارد می شود. فشار های خارجی، داخلی و شیمی درمانی. دلم برای او و ملت می سوزد.

ناشناس گفت...

سلام
ممنون بخاطر مطالب هفتگی. استفاده می کنیم
ارادتمند- یزد

ناشناس گفت...

این تابستان خونم مورچه زد، هر چقدر هم که مقاومت و سم و قتل بکار بردم، جواب نکرد و اخرش خونه را از نو مجبور شدیم بسازیم، حالا من جوانان ایران را با رفتار مورچه ها مقایسه نمی کنم، فقط منظورم اینکه جلوی طبیعت را نمی شود با مقاومت گرفت.

ناشناس گفت...

اتفاقا نظام گر مبخواهد خود را ریکاور کرده و چهل سال دیگر بر سر کار باشد ٬بایستی سید خاتمی را بعنوان رهبر انتخاب و زمام امور را به او بسپارد ٬ کسی چه میداند ٬ شاید هم او را برای همین در قرنطینه نگه داشته اند تا حس نوستالژبک ملت را در راستای تحکیم نظام بکار بگیرند با رهبری او ٬ البته اینقدر بصیرت و دوربینی ندارند
ببخشید اکر جفنگ بافتم

ناشناس گفت...

ناشناس 2:40
ناشی از فشار نیست جانم.
اگر ناشی از فشارهای حال حاضر بود پس ندانم کاری های سال های قبل تر او ناشی از چه بوده؟
8 سال از سال 88 تا 92 یک بیمار ذهنی مثل خودش را حاکم کشور کرد (دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید) که نزدیک به 800 میلیارد دلار رو به باد داد و علاوه بر اون کشور رو از لحاظ اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی چند دهه عقب گرد داد. متاسفانه خامنه ای بدترین کابوس ممکن از لحاظ احتمالات ریاضی بود که میتونست بر سر ملت ایران بیاد که اومد و فعلا دو دهه آینده هم شیره جان ملت رو خواهد مکید.

سرطان و شیمی درمانی هم پروپاگاندا است برای اینکه این تصور را در مردم به وجود آورند که او در حال مرگ است و بنابراین باید نشست و منتظر شد و دست روی دست گذاشت تا خامنه ای بمیرد. این ترفند رسانه ای فقط برای به انفعال کشاندن مردم هست و هر از گاهی هم دوباره در فضای مجازی زنده می شود تا مردم فراموش نکنند که خامنه ای در حال مرگ است! از لحاظ پزشکی خدمت تون عرض میکنم اگر او سرطان بدخیم داشت خیلی وقت پیش از این باید ریق رحمت رو سر میکشید در حالیکه از سالهای پایان دوره خاتمی گفته میشد او سرطان خون یا سرطان پروستات دارد. سرطان خون که بسیار کشنده است و راه در رو ندارد. سرطان پروستات هم در صورت بدخیم بودن نسبتا به سرعت به گورستان ختم می شود در صورت خوش خیم بودن با یک جراحی مشکل حل می شود. خدمت با سعادت شما اطلاع میدم که او سالم است و در خدمت شما!.

ناشناس گفت...

قبل از هر کسی، خود این آقا و لشگریانش به طور کامل واقفند که با نابود شدن پایه و اساس تولید در این کشور و مضمحل شدن بخش خصوصی و فرار مغذ ها و نخبه ها و سرمایه های نقدی و فساد وحشتناک و عمیق در همه زمینه های اجتماعی و ... امکان تحقق سیستم مورد نظرشان حتی از صفر هم کمتر است. در کنار آن روحیه نا امید و اوضاع و احوال روحی و اقتصادی نابود شده و بسیار افسرده مردم، این امکان را به منفی 100 درصد می رساند. تنها کسی که می تواند سیستم مقاومتی مورد نظر ایشان را بر پا کند همان اطرافیان و نهادهای زیر دست خود او هستند که سرمایه و امکانات مورد نیاز برای ایجاد تکانی ضعیف در وضعیت موجود را دارند که آنها هم به شدت درگیر سوریه و ماجراجویی های فرامرزی هستند. با این حال من متوجه نمی شوم که این آقا با اشراف به وضعیت موجود منظورش از فشار به دولت و مردم برای راه اندازی چنین ایده تخیل آمیز و غیرممکنی چیست؟ آیا واقعا امیدی به این موضوع دارد یا صرفا می خواهد توپ را به زمین بقیه بیاندازد و رفع مسولیت کند؟ آیا واقعا سن زیاد و مریضی و فشار روحی ایشان را به سوی توهم پیش می برد؟ آیا اینها پیش درآمد آماده سازی مردم برای روزهای سخت تر در پیش رو است؟

بسیاری از جوانان دور و بر من با وضعیت های متفاوت خانوادگی و اقتصادی، این روزها به شدت راجع به مهاجرت و خروج از ایران صحبت و فکر می کنند. روزی نیست که خبر خودکشی و شلاق خوردن عده ای به همراه اخبار قلدر بازی های اقایان و برنامه های تیره و تارشان در رسانه ها منتشر نشود. واقعا باید فکری کرد...

(جوان پیر)

ناشناس گفت...

جالبه که تا یه ضره میرن توی فاز روضه و گریه و شرمندگی، برخی اتومات خام میشن و دلشون میسوزه که نه بابا اختیار داری نابودی کشور فدای سرت، طوری نشده که حالا!

محسن مشفق گفت...

ترّهات همیشگی‌ آقای خامنه‌ای که این روزها به همهٔ زمینه‌های خرد و کلان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی‌، آموزشی، و و و ... تسّری پیدا کرده، مثل همیشه در قالب رهنمودهای داهیانهٔ یک رهبر فرهمند به جامعه تلقی‌ شده و کارگزاران و مسئولان حکومتی همچنان خود را موظف می‌دانند که با تظاهر به جدی بودن آنها وانمود کنند که به دنبال راه حل‌های عملی‌ جهت پیاده کردن این رهنمودها خواهند بود. ولی‌ بر خلاف گذشته، بخش بزرگی‌ از مسئولان و نقش آفرینان عمل گرای جامعه ایران به این حد اقل از واقع بینی‌ رسیده‌اند که اولا فجایعی که جامعه با آنها روبروست نتیجهٔ مستقیم جدی گرفتن همین ترّهات ایشان بوده است، و ثانیا هیچ مفری از این بن‌بست‌های اجتماعی جز با مدرنیزاسیون جامعه ایران وجود ندارد. اینکه عمل گرایان کی‌ و تحت چه شرایطی این جرات را در خود بیابند، یا بهتر بگویم مصلحت سیاسی را در این ببینند که به صورت مستقیم و کاملا شفاف اذعان کنند که فرمایشات رهبر فرزانه چیزی جز تراوشات یک ذهن مالیخولیایی نیست، گرچه مهم، ولی‌ ثانوی است. آنچه مهم است اینست که این روند فاصله گیری جامعه از تحجر یک روند ناگزیر است و شتاب روزافزون آن اظهر من الشمس شده.تاکیدم را میگذارم برروی اصلی‌ترین پیام این مقاله که در آخرین جملهٔ بند پنجم به درستی‌ می‌گوید: "نتیجه هم این میشود که اینها هم بیایند و پشت سررهبر معظم مسخره‌اش کنند و هیچ کاری نکنند. فقط به این دلیل بدیهی‌ که اجابت خواست خامنه‌ای با متد او و استراتژی کلان او نشدنی‌ و محال قطعی است."

ناشناس گفت...

بابا ایران را ول کنید.
Bitcoin بخرید که داره میره سر به فلک بزنه این بار.
گفتن از ما بود.
بابک

ناشناس گفت...

در اوضاع اقتصادی فعلی جهان ٬ هرچیزی که دیدی داره سر بفلک میزنه ٬ درش شک کن
گفتن از ما بود بابک جان

ناشناس گفت...

درود بر شما. این رهبر حرامزاده تا مثل چاوزوجانشین احمقش ایران را به روز ونزوئلا نیندازد دست از گه خوری بر نمیدارد. یادتان باشد ونزوئلا از نظرذخائر نفتی از ایران وضع به مراتب بهتری دارد اما ببینید به چه روزی افتاده و آمار بینوایی در آنجا چقدر بالا رفته.

مازیار وطن‌پرست گفت...

از دست زمانه‌ی بد و رکود اقتصادی و مدام به درهای بسته کوبیدن به دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پناه می‌برم.
- ابتدا خواندن سخنان خامنه‌ای و تفاسیرش روحم را خراش می‌دهد.
- ویدئویی از سوریه را می‌بینم که پدری باتفاق گروه امداد دو پسر خردسالش را از زیر آوار درمی‌آورد؛ دقیقا به سن و سال پسر کوچکم.
- در واکنش به خبر فسخ توافق مقدماتی باشگاه تراکتورسازی با یک بازیکن ارمنستانی، گروهی می‌گویند توطئه‌ی بی‌بی‌سی است برای نژادپرست نشان دادن مردم آذربایجان. یکی دیگر می‌گوید خیر، ما کار گروهی و رسانه‌ای انجام دادیم (در اینستاگرام باشگاه) برای آنکه این مظهر نژادپرستی و نسل کشی و اشغالگری (بازیکن ارمنستانی) را از تبریز بیرون کنیم و موفق هم شدیم. یکی می‌گوید اینکه فارس‌ها به ما نژادپرست بگویند مهم نیست. مهم نظر برادران ما در آزربایجان شمالی هستند که در روز موعود باید بکمک ما بیایند. یک نفر هم اول نوشته بود توطئه است برای خراب کردن ترک‌ها بعد هم که فهمید کمپینی برای اینکار تلاش کرده نوشت خوب کاری کردیم. غیر از این آخری، املا و انشای بقیه آنچنان بود که نه تنها نشان از تحصیلکردگی، بلکه نشان از مطالعه‌ی عالی و سواد کافی داشت.
- یک نفر (از رفقای چپ) نوشته‌بود هنگامی که کارگران شلاق می‌خورند (کمی کلماتش را تلطیف کرده‌ام) فاحشگان بورژوازی به روی فرش قرمز کن خود را عرضه می‌کنند.
- یک نفر ...

کجا می‌شود کمی آرامش جست؟
یاد سریالی افتادم که در آخرین سال‌هایی که تلویزیون ایران را می‌دیدم پخش می‌شد و با اشاره به "شب مرگ" عنوانش بود: «اولین شب آرامش».

مازیار وطن‌پرست گفت...

نوشتن کلمات زیر برایم بسیار تلخ و دردناک است. اما وقتی نظام سیاسی مسلط بر ایران اصرار دارد هر که روش زندگی تحمیلی‌اش را نمی‌پسندد کشور را ترک کند، وقتی از هر 4 نفر ایرانی تحصیلکرده یکی کشور را ترک کرده، چطور می‌توان هموطنان ترک و کرد و عرب و بلوچ را قانع کرد که به سوی تجزیه طلبی پیش نروند؟

متأسفانه تجزیه طلبان نمی‌فهمند که بدل به مهمترین برگ برنده‌ی نظام و عامل بازدارنده‌ای برای اعتراضات سراسری شده‌اند. اما مگر رهبر جمهوری اسلامی می‌فهمد یا برایش مهم است که چه بر سر ایران آورده؟

با چشمانی اشکبار می‌بینم که چگونه هر روز تَرک‌های تازه‌ای در جامعه‌ی ایران آشکار می‌شود. ساختمان را هر چه هم که محکم بسازی وقتی بر روی خاکدستی بنا شود، بالاخره نشست می‌کند و تَرک‌ها ابتدا آشکار و سپس عمیق می‌شوند.

تجزیه طلبان با علم و آگاهی و برنامه روی نقاط ضعف این بنا مشغول فعالیتند؛ می‌ترسم دیر شود. در آن نوشته‌هایی که ذکر کردم نحوه‌ی استفاده از کلوپ طرفداران تیم تراکتورسازی به عنوان یک عمل سیاسی ذکر شده‌بود.

این‌ها همه تاوان ندانم کاری‌ها و حماقت‌های یک نظام ایدئولوژیک و در رأسش خامنه‌ای است که فکر می‌کند چون رهبر خطابش می‌کنند تکرار خمینی است. خمینی در حالی توانست یوغ بر گردن ایرانیان بگذارد که بخش معتنابهی از مردم مطیعش بودند و از جان و مال و فرزندان خویش ایثار می‌کردند. خامنه‌ای نمی‌خواهد درک کند که انقلاب نام یک لحظه‌ی تکرار ناشدنی از تاریخ کشور است و نه همه‌ی آن. افسوس که این کشور دارد تاوان این مالیخولیا و نفهمی را می‌دهد.

ناشناس گفت...

مانور پاد وحشت دهه هفتادی ها در پاساژ کوروش را دیدید؟ باز بگید دهه هفتادی ها فلان و بیسارند :)

ناشناس گفت...

تیمسار دوست داریم نظر شما را راجع به انتخابات آمریکا هم بدانیم. فکر می کنم حداقل دو سال پیش بود که پیش بینی می کردید که آمریکای سفیدپوست بار دیگر هژمونی خود را بر جهان دیکته خواهد کرد. چقدر پیش بینی شما با آمدن ترامپ درست بود!

مازیار وطن‌پرست گفت...

قابل توجه تیمسار مرندی بسیار گرامی و سایر دوستان؛

زمینه‌های فکری و سیاسی اصلاحات
مصاحبه‌ی ماندانا زندیان با کاظم علمداری (جامعه شناس) در خصوص اتفاقات اجتماعی-سیاسی ایران معاصر.
http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/62298/

شهروند مشفق گفت...

به ناشناس ساعت ۰:۳۷



غلط کرده کسی‌ بگه فلان و بیسارن ...

مانور پاد وحشت ... چه عبارت گویایی ... دمشون گرم.

چقدر نور امید در دلم تابید با دیدن عکس‌ها و رپرتاژ‌ها در باره این موضوع. مثل اینکه قراره این متحجّر‌ها رو با اکسیر شور و شادی جوونامون از شهرهامون بریزیم بیرون. چه روز زیبایی ...

امیدوارم تابستون خوبی‌ روبروشون باشه.

ناشناس گفت...

به نقل از ابراهیم نبوی

سالها قبل « س. ا. ن» نوشته بود: « اپوزیسیون حکومتهای آرمانگرا زندگی است.»

مازیار وطن‌پرست گفت...

https://www.facebook.com/Iranwire/videos/907014249444977

ویدئوی بالا اگرچه چیزی بر اطلاعات دوستان نمی‌افزاید ولی دیدنش خالی از تفریح نیست:
دن کیشوت و نبرد با "آسیب‌های اجتماعی"

ناشناس گفت...

دلقک جان از این قضیه میتینگ کوروش یه تجزیه و تحلیلی میتونی بدی؟

ناشناس گفت...

شما چرا از شعارها و خط مشی فعلی حکومت به خصوص در مورد سبک زندگی نالانید؟
خاطره: انقلاب که پیروز شد چند موتوسوار به منطقه زندگی ما آمدند و شیرینی پخش کردند. همان زمان
دیالوگی در ذهنم نقش بست که تا آخر عمرم یادم نمی رود. ماحصل دیالوگ این بود که همانطور زنان و
دختران باید چادر سیاه سر کنند مردها و پسرها هم باید ریش بگذارند و عبا و عمامه به سر گذارند و من
چقدر از این بابت غصه خوردم. چطور آن زمان کودکی پنج ساله نگران بود ولی آحاد جامعه نه.

ببخشید که بحث خاطره گویی پیش آمد ولی مطلب دیگری می گویم از این بابت که در مورد دشمن خود هم
باید جانب انصاف را رعایت کرد. در زمانی که مدرسه می رفتم در دوره راهنمایی، معلم تعلیمات دینی اول
صبح درب مدرسه می ایساتد با یک قیچی و پاچه جین پوشان را به کل و شلوار پارچه ای را هم ایضا می درید!!
گفته نتانیاهو درست بود ولی نه در حال حاظر. گرچه اکنون حکمت به یک جین پوش در ادارات و اجتماع به
چشم دیگری نگاه می کند.
حس ششم می گوید پست دیگری را به زودی قرار می دهید. مشتاقانه منتظرم.

ناشناس گفت...

اتفاقا این قضیه میتینگ دهه هشتادی ها تایید نظریات جامعه شناسان هست که قبلا سر قضیه تجمعات هزاران نفره هنگام مرگ مرتضی پاشایی گفته شد. این میتینگ هیچ فرقی با تجمعات پس از مرگ مرتضی پاشایی نداره. سخنرانی آن استاد جامعه شناس رو به یاد بیارید.
این میتینگ تایید دیگری هست بر بی تفاوتی نسل جدید نسبت به عملکرد حکومت و غیرسیاسی بودن مطلق آنها. به عبارتی تسلیم کامل نسل جدید و فرافکندن فشارهای اجتماعی و محدودیت های اعمال شده از سوی حکومت به واکنش های احساسی یا میتینگ های تفریحی. آن جامعه شناس می گفت اتفاقا حکومت دقیقا همین رو میخواد. که نسل جوان انرژی اش رو صرف سرگرمی و تفریح کنه و انرژی اضافی اش با همچین شیوه های بی خطری تخلیه کنه. هیچ حکومتی با تجمع چند صد تا بچه ی 14-15 ساله اصلاح نمیشه و شیوه هایش رو عوض نمیکنه. حتی در تاریخ هیچ نمونه ای از گذار مسالمت آمیز و اصلاح یک حکومت بنیادگرا یا دیکتاتوری با وجود صدها روشنفکر و استاد و فعال اجتماعی و نارضایتی تمام مردم یک کشور وجود نداره چه برسه به اینکه چند تا بچه بخوان با یک میتینگ تغییر بزرگی ایجاد کنن.
مسئله دیگری که متوجه نشدید و دلقک هم متوجه نشده این هست که حکومت نه تنها قصد افزایش آزادی های اجتماعی رو نداره بلکه قصد دارد از نظر اجتماعی و فرهنگی عقب گرد کند به سالهای اولیه شروع حکومت و در این کار هم برای اولین بار پس از انقلاب حرکت بسیار جدی ای رو شروع کرده که نشانه های این حرکت هم بسیار واضح است.

ناشناس گفت...

قاه قاه، خامنه ای داره ایران را درگیر جنگ میکنه که خودش را نجات بده. من موندم که چرا قاسم سلیمانی یکی از پنج بچه خودش را نمی فرستد جنگ. یا خود خامنه ای چندتا خرچه داره.

https://www.instagram.com/p/BGfQ6FUSkkL

https://www.instagram.com/p/BGcf4AIykkq

بابک

ناشناس گفت...

منتظر عقب نشینی ایران در برابر عربستان هستم، حتی همین شلاق زدن ها هم برای نرم کردن دل عربستان است که بگویند بابا ما با هم برادریم، ببینید جهالت بیابانی شما را ما هم به عنوان فرهنگ اجرا می کنیم؟ چند وقت دیگر باید منتظر اجرای حکم قطع سر در خیابان ازادی باشیم تا پادشاه عربستان راضی شود.

ناشناس گفت...

این دهه هشتادی ها خیلی ناجورن. طبیعیه دیگه محصول جمهوری اسلامین. سیاست به هیچ جاشون نیست. جمهوری اسلامی با وجود اینا راحت نیم قرن دیگه حکومت میکنه و حالش رو میبره

شهروند مشفق گفت...

ناشناس ۲:۲۱ اگه منظورت اینه، که این جوونایی که دارن فارغ التحصیلی شون رو جشن میگیرن از همون قشری هستن که به حزن پاشایی در تهران و چند نقط دیگه کشور تجمع برقرار کردن، آره حرفت درسته. ولی‌ چند نکتهٔ مهم رو نادیده نگیر: اول اینکه اینبار برای خودشون و تشکر از خودشون به شادی جمع شدن، ولی‌ در حزن پاشایی برای بزرگداشت یکی‌ دیگه به سوگ نشسته بودن، که البته اون رو هم به زیبایی و حال زائد الوصفی اجرا کردن. دوم اینکه اینبار ردّ تازیانه‌های متحجرین رو از همون آغاز روی گرده‌های جوون‌شون دارن. و سوم و از همه مهمتر، اینکه اینطور که به نظر میاد قوه قضائیه تصمیم گرفته که در این زمینه نه فقط با دههٔ هفتادی و هشتادی ها، بلکه با تمام اقشار مدرن جامعه در سراسر کشور در بیفته و اینرو به یه سریال تجمع از طرف مردم و عکس العمل شدید از طرف حکام شرع ریز و درشت تبدیل کنه. که اگه اینطور باشه باید در انتظار یه تابستون گرم و طولانی‌ بود. خلاصهٔ کلام اینکه، نه‌ مصمم بودن مردم رو برای داشتن یه زندگی‌ مدرن دست کم بگیر، و نه‌ حماقت لاریجانی رو ...

andromeda گفت...

امروز در حین وبگردی های روزمره به لینکی برخوردم که به صحبت های علی شمخانی درباره ی درباره حضور نظامی در سوریه که اونرا ناشی از وحی الهی به خامنه ای دونسته بود برخوردم به نظرم ماجرا بسیار عمیقتر از یه پاچه خواری باشه چون به طور کلی شمخانی شخصیت دانشگاهی و کلاسیکی داره و این حرفا از شمخانی برنمیاد.به نظرم میشه این حرف رو اینجوری ترجمه کرد که جنون خامنه ای به نقطه ای رسیده که خودش را طرف وحی الهی میبینه به نظرم گفته شدن این صحبت ها از جانب دبیر شورایعالی امنیت ملی و یکی از مهره های اطلاعاتی مهم نشان از وخامت اوضاع خامنه ای به لحاظ روحی روانی داره

andromeda گفت...

و قسمت جالب تر این صحبت ها استفاده از واژه وحی هست حتی غلو کننده ترین پیروان امامان شیعه هم مدعی ارتباط گیری امامان خود از طریق وحی نبوده اند و بیشتر نحوه اتصال رو شکلی از الهام و نه وحی میدونستند قاعدتا این صحبت ها باید از طرف افرادی مانند کاظم صدیقی امام جمعه تهران و یا علی سعیدی گفته میشد اگر در راستای پاچه خواری های معمول گفته میشد .ولی گفته شدن این صحبت ها از سوی یک مهره اطلاعاتی بسیار مشکوک و شکلی از استمداد خواهی از طرف های پنهان داره.و شاید این گفته ها پاسخی برای دلقک گرامی هم باشه که در چند پست قبلی پرسید چطور خامنه ای میتونه در بین دریایی از تهدیدات این قدر مطمئن و بیخیال باشه فکر میکنم پرده ها اندک اندک در حال بالا رفتن هست به عصر پیامبر جدید خوش اومدید و منتظر بدتر شدن اوضاع این مردک دیوانه و متوهم هم باشید

شهروند مشفق گفت...

از استعارهٔ شکسپیری andromeda خیلی‌ خوشم اومد ...

ولی‌، "استمداد خواهی‌ از طرفهای پنهان"؟ منظورت چیه؟ شمخانی در یه واکنش از روی استیصال داره طلب استمداد از طرفهای پنهان می‌کنه؟ اگر واقعا منظورت اینه و کار به اینجا کشیده، این "طرفها‌" برای شمخانی چه کسی‌، یا کسانی‌ می‌تونن باشن؟

کاش روشن تر بیان میکردی!

andromeda گفت...

منظور بنده از طرف های پنهان تمام بازیگران ثالث چه داخلی چه منطقه ای و چه بین المللی هست در سطح داخلی این پیامی به مراجع قم به عنوان یکی از ستون های قدرت گر چه کمرنگ تر از گذشته اما همچنان استوار هست.امیدوارم دوستان دیگری وارد این بحث بشن و نظر بدن گر چه متاسفانه کمی رخوت دیده میشه در قیاس با اخرین پست های سال گذشته برگردیم به بحث .اساسا حکومت جمهوری اسلامی واجد یک عقبه ای در تاریخ فقه شیعه هست و این پیامبر جدید قصه ی ما در واقع امانت دار و کلید دار فعلی این میراث هست رفتارهای عجیب این مردک مضحک که از روز اول فروردین امسال وارد فاز جدیدی شده قطعا از چشم ناظران چه داخلی و خارجی دور نمانده.اعلان رسمی این ماجرا به تمام طرف ها برخی گسل های غیر فعال در سطح منطقه ای را فعالتر خواهد کرد و طرف های دیگر را وارد وادی جدیدی از محاسبات در نزاع خاورمیانه خواهد کرد و در سطح داخلی تحرکات پشت پرده ولی جدی در راستای مساله جانشینی را سرعت و عمق خواهد بخشید به اعتقاد من صحبت های شمخانی به معنای گشوده شدن اخرین برگ از کتاب سیاه زندگی این موجود مضحک و زبون میباشد

شهروند مشفق گفت...

مرسی‌ از توضیح ...

ادعای وحی این روزا خیلی‌ میتونه گرون تموم بشه. چون ماشالا دور و برمون هم که مدعی وحی و رسالت و خلافت کم نداریم. این یکی‌ مدعی وحی از زمان تولد، اونطرف تر که یارو اصلا از خلیفه اول اسلام یه پله هم حاضر نیست پایین تر بیاد و برای اثباتش برده فروشی و تجاوز و سر بریدن رو پیش گرفته، دلمون به یه نمونهٔ عقلانیت خوش بود که اونم فاز پروند و اینروزا شده مدعی رسالت بازگرداندن خلافت عثمانی با مجوز احداث حرمسرا از زنش. راستی‌ ما را چه شده که رهبرانمون همه دچار توهم و مالیخولیا هستن؟

ناشناس گفت...

شما هم روزه گرفتی، حال نداری اپدیت کنی، نه؟

ناشناس گفت...

روزی ۱۰۰ بار چک می کنم مقاله ات را بخوانم. چرا نمی نویسی؟ اتقاق کم نداشتیم. حمله به کلوب شبانه در آمریکا مثلاْ خود تو بودی به درستی گفتی داعش تغییر تاکتیک داده و حمله به مراکز شادی را دستور کار داده. جایی که کشته شدگان خود گناه کار هستند. بعید می دانم تعداد افرادی که از کشته شدن همجنسگرایان خوشحال هستند کم باشد (در جوامع اسلامی). البته گویا حمله کننده ارتباط سیستماتیک نداشته ولی معنوی که داشته.

ناشناس گفت...

مقام معظم رهبری فرمودند که اگر آنها برجام را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم.
من خیلی نگران اوضاع روحی آقا هستم.