۱۳۹۴ فروردین ۲۶, چهارشنبه

فتوا دهندۀ اسید پاشی اصفهان عرب ها را سوسمار خور خواند و حالا به غلط کردن افتاده!



1- محمد تقی رهبر که در مجلس هشتم نمایندۀ اصفهان بود و چون سنش از 75 گذشت دیگر نتوانست به مجلس برود و توسط خامنه ای به امامت جمعۀ اصفهان منصوب شد؛ از آن دسته آخوندهای پنج تومانی قبل از انقلاب است که در همۀ این 36 سال هم در همان ظرفیت پنج تومانی اش ماند و فقط قیمت روضه هایش را یک میلیون برابر (هر چس ناله به بهای حداقل 5 میلیون تومان) کرد. او که در مجلس وظیفه ای جز رصد کردن تنکۀ همپالکی های زنش را نداشت و همواره جزو بلندترین صداهای واعفتا و وا عصمتا بر ضد جوانان و زنان بود؛ بمحض رسیدن به پست ریاست جمهوری اصفهان در جایگاه امام جمعه و قدرت اجرایی بسیج و سپاه و استانداری را در دست گرفتن - مثل همۀ امامان جمعه - یکی از اولین فتواهایی که - سالها آرزویش را داشت و قدرت اجرایش را نداشت - صادر کرد مبارزۀ اسیدی با بدحجابی زنان بود. نتیجه همانی شد که در حدود یک سال پیش چند بانوی جوان اصفهانی را با اسید سوزاندند و حداقل یکنفر از آنان بنام سهیلا جورکش تمام زیبایی و بیشتر بینایی اش را از دست داد. اما نه تنها این آخوند متحجر و معاونش مورد مؤاخذه و تعویض قرار نگرفتند بلکه توانستند با تهدید و ارعاب و اعمال نفوذ پشت پرده از معرفی بسیجیان و حزب اللهی های مباشر و مجری فتوای اسید پاشی هم جلو گیری کنند. و تا امروز هم کسی از اسیدپاشان معلوم اصفهان معرفی نشده اند.

2- آخوند رهبر که بعد از اسید پاشی های اصفهان بشدت ترسیده بود و همۀ تلاشش را بکار می برد که دم خروس فتوای - "توصیه حلال و ثواب به هر جنایتی در مورد خانم های آزاده" - جنایتکارانه اش را بپوشاند و از ترس و خشم افکار عمومی رهایی یابد؛ بهترین موقعیت سوء استفاده را در ماجرای فرودگاه جده تشخیص داد و بلافاصله مصاحبه کرد و در آن مصاحبه یکی از تندترین تعابیر پان ایرانیست های باستان گرا و خشن را بکار برد در بارۀ اعراب؛ و آنان را "یک مشت سوسمار خور" معرفی کرد. تا بلکه بتواند با گره زدن جنایت "بی حجابان را اسیدی کنید" خودش با احساسات شوونیستی ملی گرایان باستان پرست، چشمان نگران و پرسشگر ملت در مورد پروندۀ جنایت اصفهان را از دوش خودش کنار بزند. اما او خودش هم می دانست که این تعبیرش در مورد اعراب اعتراض آخوندهای دیگر را بدنبال خواهد داشت. زیرا اولاً پیامبری که روحانیان نان بنام او می خورند و سکه شان به دین او ضرب خورده عرب بود و زبان علمی - بخوان خرافات تاریخی - خود روحانیان عربی محض است. و بنوعی روحانیان ایران اعرابی هستند که فارسی حرف می زنند و نه ایرانیانی که عربی بلدند. لذا رهبر اصفهانی چند روز صبر کرد که مقصود اولیه اش (امام جمعۀ اصفهان با تعبیر تند از عربستان انتقاد کرد) تیتر شود تا بیاید و گه خوردن "توهین به اعراب"ش را با غلط کردم گفتن دیگری پس بگیرد.

3- او امروز اینکار را کرده و گفته است که منظورش از "یک مشت اعراب سوسمارخور" حاکمان عربستان بوده اند و قصد توهین به اعراب را نداشته است. در حالیکه جملۀ او در حمله به اعراب خیلی واضح و بدون پیچ و خم است و او از واژۀ ترکیبی "اعراب سوسمارخور" استفاده کرده که علاوه بر جملۀ معروف نژاد پرستان ایرانی بودن؛ اطلاقش هم به عام بوده و نه خاص. اتفاقاً توهین او اعراب فقیر و بدوی و صحرانشین را که مردم عادی هستند مخاطب داشت و نه حکامی را که اعقاب اشرافیت جدید زاده شده در قالب دین جدید محمد هستند و به یمن نفت فراوان نه تنها سوسمار خور و بدوی نیستند؛ بلکه ثروتمند و تحصیلکرده و امروزی تر از آخوندهای مانده در یثرب محمد امین سال های  اول هجرت هستند . البته که موضع آخوند متحجر رهبر نه از بابت ملی گرایی و پس گرفتن آن از بابت منافع ملی و حقوق انسانی؛ بلکه این باز و بسته شدن های افراط و تفریطی  فقط برای نجات خودش از فتوای اسید پاشی و جلوگیری بعدی اش برای اجتناب از وهن پیامبر عرب اسلام توسط یک روحانی شیعه بوده است.

4- ریل خوبی است این خودزنی ناخواستۀ عرب ستایی دیروز (جهان اسلام) و عرب ستیزی امروز در داخل روحانیان و باید دامن زد به این انکار هویتی خودشان. اما بدیهی است که عرب ستیزی بعنوان یک زبان و نژاد متفاوت با نژاد و زبان فارس یک دگماتیسم ناسیونالیستی و قرون وسطایی است و نباید در دامش افتاد. بعبارت دیگر هر چقدر روحانیان به اعراب حمله کنند چون انکار خودشان است خوب است. اما هر چقدر ما به اعراب حمله کنیم نوعی نژاد پرستی مذموم است و نباید. من با سیاست عربستان در منطقه مخالفم و هم آنرا شکست خورده می دانم و هم حاضرم برای شکستش در کنار جمهوری اسلامی قرار بگیرم. اما این مخالفت من هیچ ربطی به خانۀ خدا و حرمین شریفین و اخلاق اسلامی و جنگ فرقه ای ندارد و عربستان را به دلیل توهم خودبزرگ بینی - ضد منافع ایران - قابل تنبیه می دانم. می ماند این خوشحالی که امروز لاریجانی قضا هم به صف مخالفان حرف های هاشمی پیوسته و مجدداً او را تهدید به افشای پشت پرده ها کرده. خوبی درگیری جدید این است که مخالفان هاشمی اینبار دست پرقدرت و غیب خامنه ای را پررنگ ندارند و اگر خامنه ای حمایت شان نکند هاشمی همۀ آن ها را قورت می دهد. نگاه کنید به صدای بسیار بلند ظریف که گفته "نفس کسی را که با نقل قول از خامنه ای به مخالفت با من برخیزد را می گیرم." و البته حرفش را تمام نکرده با گفتن "... نفسش را می گیرم؛ چون آن ممه را لولو برد و اینبار رهبر باماست".  یا...هو

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

برای اقای رهبر ارزوی عمر طولانی دارم که یا تقاص جنایاتش رو در دادگاه بدهد یا به چشم خودش پیشرفت روز افزون زنان ایرانی را ببیند و بسوزد!

این نفرت از اعراب هم سیاسی و موج هیجانی هست وگرنه که هر چی عرب میشناسم در ایران از ایرانی ها بهتر رفتار می کنند! و خیلی هاشون هم مخالف حمله عربستان به یمن هستند، نمی دونم چون اقلیت هستند اینطوره یا توهم و قضیه مرغ همسایه غازه هست.

ناشناس گفت...

سلام تيمسار
نظر بني صدر در مورد مذاكره ديدي. اون معتقد كه ايران بايد كل بساط هسته اي رو جمع كنه و اين چوب تهديد رو از بالا سرش برداره. من نوشته ها و تحليلهاي او رو گوش ميدم و فكر مي كنم انسان داراي پرنسيبي ورفتار هاي الگارشي رو هم خوب ميشناسه . نظر شما در باره اين شخص چيه
يك ايراني نگران

Dalghak.Irani گفت...

من جنس بنی صدر را نمی پسندم. زیرا دچر کیش شخصیت است و یکی از روشنفکران بنیانگذار این مصیبت. اما من یک تنفر ویژه از او دارم که مربوط است به بازکردن کراوات از پوشش کت شلوار ایرانی در تلویزین و از ریخت انداختن شکلی دانشگاهیان در مقابل روحانیان که منجر به از شکل افتادن محتوایی بعدی شد ووقاحت آخوندها را تشدید کرد. من خیلی راحت ترم دست ملکه الیزابت را ببوسم و "ما گفتیم" و "ما قبلاً گفته ایم" و همانطور که ما پیش بینی می کرده ایم" و این قبیل حرف های آزاردهنده او را - مطلع هر حرفش است - گوش نکنم. ضمن اینکه او بسیار مفصل و حوصله سر بر است و نمی تواند حرفش را دو دوتا چهارتا بگوید. البته اگر چسی الکی نیاید و نمی آمد و خودش را هنوز رییس جمهور ایران نمی شناخت می توانست بعنوان یک معلم ساده به آگاهی ایرانیان کمک کند. یا...هو

ناشناس گفت...

تیمسار مطلب درباره کیروش وعده دادی. منتظریم.

ناشناس گفت...

تیمسار، این مطلب در العربیه بود ولی به بند چهارم مطلب شما نزدیک است،با پوزش(۰یک پاسخ جانانه نیاز است۰).
۰۰۰[و هم حاضرم برای شکستش در کنار جمهوری اسلامی قرار بگیرم.]
۰۰۰دل آدم میگیرد، این غصه را پیش کی ببریم؟ باید درخلوت گریست۰ آغا دوباره باید سینه خیز برود۰هنوز جای عراق زخمش ترمیم نیافته ،زخم یمن برآن اضافه شد،حالا نوبت به سوریه رسیده،پس از آن نوبت لبنان خواهد رسید۰ازطرف دیگر جام ظهر هسته ای در راه است« همان طغار، گ ُ، ه ، معروف» که در جمهوری اسلامی نوبتی رهبران گرامی میل میفرمایند۰ البته اصلاح طلبان حکومتی گرامی توانائی خوبی دارند و حاضر به مشارکت با آغا هستند،با ماله کشی هم کمی از درد آغا میکاهند۰کجایی ابراهیم نبوی؟ آغاتا کشتند۰
زمان از دست دادن ها شروع شده

مانی گفت...

بنی صدر در برقراری حجاب هم کوششها جانانه کرد

ناشناس گفت...

ناشناس گرامی ساعت 7.7 خدا بگم چکارت کند. از خنده روده برم کردی. اما کمی هم از خدا و رسول بترس . حیا کن. دلقک خودش به اندازه کافی نا راحت هست. نتا نیا هو اش نفروخته. تو هم نمک بر زخمش می پاشی. از خدای شیعه بترس.

ناشناس گفت...

ملی‌گرایی البته در شکل افراطیش محکوم است. ولی خیلی از ملی‌گرایان و پان‌ایرانیست‌ها منظورشان حفاظت از خانه، یعنی ایران و منافع ملی ایران و ایرانیان است (مثل همه انسانها که حفاظت از خانه شخصی و خانواده برایشان مهم است). بنده به عنوان یک ملی گرا و تا حدی پان ایرانیست (بطور غیر رسمی) هیچ مشکلی با اعراب کنونی ندارم، بلکه آنها را برادر خود میدانم.

در ضمن من دیگر مسلمان نیستم. البته تا جایی که معلوم است اکثر ملی‌گرایان به اسلام باور دارند، ولی برخی از آنها از جمله بنده هیچ باوری به اسلام نداریم. مشکل ما با تجاوز اعراب به خاک ایران در ۱۴۰۰ سال پیش است و همچنین تفکرات اسلامی و قرآن. ایرانیان هیچ دعوت نامه‌ای برای اعراب مسلمان نفرستاده بودند. اسلام باید مبلغ به ایران میفرستاد ولی لشکر کشی کرد! اسلام تفکرات امپریالیستی دارد که در امام مهدی شیعه هم متجلی شده است و اثرات این طرز تفکر هم در سیاست منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی آشکار است. در ضمن بنده به عنوان یک ندانم گرا در حال همکاری با برادران بی خدا و ندانم گرای عرب خود هستم. خواستم برخی بدانند و افراد و باورها را قاطی نکنند. هیچ نژادپرستی در ملی‌گرایی و مخالف اسلام بودن بنده وجود ندارد.دوباره میگویم: مشکل من و امثال من با اعراب کنونی نیست، بلکه با تازیان صدر اسلام است. در ضمن موضوع تعرض به آن دو نوجوان اصلا مهم نیست. مگر سفیر جمهوری اسلام، که به هر حال هم میهن ما نیز هست، به آن دخترک در استخری در برزیل تعرض نکرد؟ مگر از صبح تا شب در ایران به خودمان تعرض نمیکنیم؟ مگر زندانهای اسلام در ایران مقر تجاوز و تعرض نیست؟ جمهوری اسلامی با علم کردن این موضوع فقط میخواهد، با توجه به شرایط منطقه، جو ملی در بین ایرانیان بر علیه عربستان ایجاد کند.

ناشناس گفت...

تیمسار سلام. مقالت رو خوندم .خوب بود ولی ولی ولی با این جمله ات که گفتی که حاضری واسه شکست سیاست های عربستان در ج اا بایستم بهشت مخالفم.واسه این که عربستانیا از منو اسلامو بهتر میشناسن ودنبال صدورش هم نیستن .صد البته ترکیه وقطر هستن اما سعدیا نه چون آلترتاتیو میشه واسشون.پاکسان هم استثناست.کویت وامارت و.. سکولارن!

ناشناس گفت...

شبكة الملحدين العرب
https://ar-ar.facebook.com/Il7ad

مجلة الملحدين العرب
http://www.arabatheistbroadcasting.com/program/magazine

با آمدن اسلام، شعر مجبور شد از تفکر جدا شود، گفتگو با ادونيس شاعر بزرگ سوری،
http://news.gooya.com/politics/archives/2015/04/196376.php