۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

مخالفت با شادی و رنگ؛ پشت ذهن مذاکره کنندگان هسته ای: بیچاره ظریف!

خوشحالیم که سالم و آزادید. 

 به اندازه ای که دختر خودم را گاهی از وزرا آزاد کرده ام عصبی بودم از دیروز و اینک با شنیدن خبر آزادی بچه های هپی انرژی دوباره گرفتم برای یک کمک دیگر به جمهوری اسلامی آیت الله خامنه ای!

1- اینرا می دانم که در زمینۀ منکرات شرعی مثل حجاب و موسیقی و سینما و از این قبیل بیشتر از همۀ حوزه ها بهم ریختگی ایدئولوژیک وجود دارد بدلیل نبودن هیچگونه تعریف قطعی و شرعی و قانونی راجع به معروف و منکر اینها. لذا خوب می دانم که بهمین جهت دست - حتی - خامنه ای هم کاملاً باز نیست در مورد برخورد با این پدیده ها! و منکرات جزو حوزه هایی است که هر پاسبان و سردار و رادان و سربازی هم خودش اجتهاد شخصی می کند و به اجتهاد خودش عمل می کند. 

2- این هم الان دیگر کاملاً محرز شده که کشور ورشکست شده و دستور کار توافق با غرب بهرقیمتی و کم شدن تحریم ها از نظر خامنه ای هم قطعی و تأیید شده؛ و همۀ یاران و سردارن و اطرافیانش دارند سخت تلاش می کنند که پیاده نظام هوادار را قانع یا ساکت و در نهایت مهار کنند تا بتوانند نقشه های سبک تری از تقاضا و سنگین تری از تعهدات را آمادۀ دور بعدی مذاکرات کنند. لذاست که مخالفت با توافق با غرب و خوشحالان از شکست دور گذشتۀ مذاکرات تحویل گرفته نمی شوند و سعی بر بی اهمیت کردن آنان مریی است.

3- حالا قبل از اینکه گودرز بند 1 را به شقایق بند 2 وصل کنم به این گزاره هم توجه کنید: بد فهمیده شدن انسان غربی عموماً و سیاستمدار غربی خصوصاً فقط در بین سنتی ها نیست که رواج دارد و آنان انسان غربی را زیاده خواه و عیاش و بدون اخلاق و مادی و چه و چه می د انند و می شناسند. بلکه با کمال تأسف این بدفهمی در مورد مدرن های ایران هم تسری دارد. و بویژه هر موقع صحبت سیاستمدار غربی می شود طوری از منفعت محور بودن مطلق غربی ها - انسان های سیاسی منظورم است - حرف می زنند و توصیف می کنند که گویی غربی ها ربات هایی هستند بدون کمترین احساس و عاطفه و علایق دیگر؛ و فقط کوک شده اند که از منافع کشورشان با هر زور و ترفندی هم است دفاع زیاده خواهانه بکنند. در حالیکه مذاکره کنندۀ غربی هم قبل از سیاستمدار و دیپلمات بودن انسانی است مثل همۀ انسان ها و کلیۀ حس های زشت و زیبای موجود در فطرت دیگران را او هم دارد.

4- اینک فرض کنیم که مذاکرات دور بعدی هسته ای شروع شده و سیاستمداران دو طرف سخت مشغول چانه زنی بر مواضع منفعت محور کشورهایشان هستند. و مطلقاً حرفی از داخل ایران و حوادث حاصل شده در بین دو دوره مذاکرۀ قبلی و فعلی نه در متن و نه در حاشیه مطرح نشده و نیست. ضمن اینکه من بزرگنمایی کردم که اهمیت قضیه را روشنتر کنم و چنین فرضی محال است که مسایل داخل ایران حتی در حاشیه و هنگام استراحت هیئت ها و شده در قالب تیکه انداختن و طنز و شوخی هم مطرح نشود؛ ولی فرض محال را شدنی بگیریم و قبول کنیم که هیچ هیئتی و هیچ مذاکره کننده ای حرف و حدیثی غیر از دستور کار هسته ای مطرح نکرده و نکند. حالا ان سؤال اصلی و کلیدی که منظور من است چهره می کند: "آیا این دیپلمات های غربی طرف ما انسان هستند یانه؟ اخبار روز ایران را دنبال می کنند یانه؟ اینان حداقل احساسات و غرایز انسانی را دارند یا نه؟ اینان مثل همۀ انسان ها پس کله و ناخوداگاهی که مخزن تأثیرات بلند مدت ذهنی است را دارند یا نه؟ معلوم است که پاسخ هر چهار سؤال ذکر شده مثبت و بلی و دارند است.

5- پس اگر درایران واقعه ای مثل موضوع کاملاً غیر سیاسی و اخلاق حرفه ای مصافحۀ لیلا حاتمی زیبا و نازنین و ژاکوب 84 سالۀ فرانسوی تا آنجا مهم و رسانه ای و مورد نکوهش و تهدید و ... مجلس و دولت و حاضر و غایب و مسئول و نامسئول و ... قرار بگیرد. یا مثل موضوعی بسیار بی اهمیت تر از آن؛ ویدیو کلیپ هپی چند جوان دختر و پسر که فقط برای نشان دادن محیط قابل تحمل جامعۀ تحت حکومت روحانیان ساخته و منتشر کرده اند - نتیجه اش خواسته یا ناخواسته بنفع رژیم است - چنان باری از اعزام نیروهای ویژه و دستگیری و آن شوهای مهوع و واقعاً زجرآور تلویزیونی را باعث شود که تیتر یک روزنامه ها و رسانه های معتبر غربی و جهانی شوند هر دو مورد؛ آیا در ذهن و عاطفه و احساس این دیپلمات های غربی مذاکره کننده - بعنوان یک انسان و نه سیاستمدار - اثر نمی گذارد؟ و آیا آنان این کلۀ پر از تنفر از این حرکت رژیم را با خودشان به جلسه نمی آورند؟ و آیا در هنگام بده بستان های سیاسی این نفرت جدید سرسختی و آشتی ناپذیری بیشتری را تحمیل نمی کند؟ خب معلوم است که می کند. و دیپلمات - تحت تأثیر عمل وحشی رادان و پاسبان هایش - علاوه بر وظیفۀ اصلی اش که اظهار و دفاع از منافع تعریف شده است؛ این منافع را در حس وعاطفۀ منفی و نفرت خودش هم می پیچد و غلیظ تر می کند که توافق با چنین حکومتی ضد زندگی و با این سبعیت رفتاری در قرن 21 میلادی حاصل نشود.

6- بنابراین هم به خامنه ای توصیه می کنم که بیشتر و بهتر مراقب باشد و نگذارد اینقدر جوان ها را اذیت و تحقیر کنند. و هم به روحانی عرض می کنم که اگر هم دستت در این حوزه کاملاً بسته است سعی کن خامنه ای را هشیار کنی که بدبخت داری با دست معیوب خودت گور حفظ نظام از اوجب واجبات است را می کنی. و از او بخواه که جلو این اراذل و اوباش را بگیرد از حمله های بوکوحرامی به بچه ها! بیچاره ظریف که کثافت کاری رادان را او باید سرخ و سفید بشود و تاوان پس بدهد از جنبۀ شخصی. حالا توافق و سیاست و منفعت به جهنم! یا...هو

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

دلقك عزيز، در ادامه كامنتم در پست قبلى تان، گويا ماشين ارعاب رهبر به سركردگى رادان خيلى هم به جوانان هپى ايرانى اثر نكرده، ورژن جديد بچه هاى تهران اومده روى يو توب ، ايندفعه در فضاهاى عمومى تر،
اين هم لينكش كه همه با هم هپى شويم:
http://youtu.be/c-T8vOk1NIw
http://youtu.be/c-T8vOk1NIw
ارادتمند.
افشين قديم

ناشناس گفت...

سلام
آنچه نوشته اید تا حدی درست است اما در نهایت امر منافع ملی رکن رکین سیاست خارجی هر کشور آزادی است.
مثال نقض گفته ی شما قرادادهای چاق و چله با عربستان سعودی و سلام های گرم با حکام منطقه ی دیکتاتور پرور ماست!
در نهایت امر اینگونه باید عرض کنم که دیپلماتهای غربی اینگونه به ما مینگرند که ما خب حتما اینها را میخواهیم! و الا تن به یک همچین حقارتی نمیدادیم.
آن دسته را هم که میبینند جزو اقلیتی به حساب می آوردند که در هر جامعه ای هست...حالا یا تحت ظلم و یا نه، در ناز و نعمت
انگلیسی ها الان عملا بی بی سی فارسی را تبدیل به بی بی سی افغان کرده اند و به روی خودشان هم نمی آورند.
آمریکایی ها زیپ حصر را تا بیخ بالا کشیده اند
آلمانیها هم که از اول اصلا کاری به این قضایا نداشتند
فرانسوی ها که مخالف توافق بودند به ضرب اسرائیل،حالا از اثرات توافق بر اقتصادشان، مانند خر کیفورند و مدام هیئتهای اقتصادی راهی ایران می کنند
روسها که اساسا موافق این وضعیند
و چینی ها پیرو این مثل که یک سوزن به خودت و یک جوال دوز به دیگران! اصلا پی امور حقوق بشری نیستند

در جمع، با جو موجود و عقلانیت دولت فعلی در بیرون، در ایران اگر 50 روز هم این بچه های بیچاره را بازداشت میکردند اثری بر توافق نمیگذاشت
منافع ملی
منافع ملی
منافع ملی، چیزیست که در دانشکده های سیاسی مدام به گوش دیپلماتهای غربی خوانده اند و تمام!
استکان کمر باریک!

ناشناس گفت...

مرسی افشین قدیم واسه لینک.
دمشون گرم....الهی دردوبلاشون بخوره فرق سر رادان!

ناشناس گفت...

از قول خامنه ای می گم دلقک جان چون شما دستور فرمودین بچه ها رو اذیت نکنم چشم حتما هر چی شما بگین حالا حرف خودم شما انگار نمی دانید که در تمام مذاکرات حرف از کنار گذاشتن سپاه در اصل بعد به نظر شما سپاه مثل بچه خوب می گه باشه من هیچی نمی گم تا شما راحت سر منو ببرید قدرت دیگه دست خامنه ای نیست سپاه هم پول داره هم تفنگ دیگه یه ادم معتاد مریض به چه دردش می خوره اگه قرار باشه واسه سپاه جفتک بندازه

ناشناس گفت...

مشکل از اینجا شروع میشود که کشور فاقد وحدت مدیریت است. سگان ولایت پوزبندی ندارند. هر گروهی به میل خود عمل می کند و در بسیاری از مواقع خامنه ای هم نمی تواند جلوی انها رابگیرد و گاها حتی مثلا مجبور می شود گروهبان گارسیا را رو کار کند تا به شریعتمداری و دلواپسان و سپاه اخطار بدهد! مملکت انقدر بی دروپیکر است که اگر ایران بخواهد موشک هایش را هم تحویل بدهد ممکن است فرماندهان سپاه مقاومت کنند!ولی جبر زمان عاقبت خامنه ای را مجبور به ایجاد سلسله مراتب فرماندهی خواهد کرد.تعدادی از سران سپاه برکنار خواهند شد و گربه های ملوس تری روی کار خواهند امد. ولی اگر شرایط توافق انقدر سخت باشد بازی یک مقدار بیشترطول خواهد کشید ولی باز به همین جای اول خواهد رسید یعنی وقتی تتمه دلار تمام شد و در بودجه جاری خود هم درماندند. از طرفی اینطور که بویش می اید شرایط توافق خیلی سنگین است و خامنه ای حتما کمر بر خواهد شد! موشکها حتمی است! پایان غنی سازی حتمی است! احتمالا حقوق بشرهم حتمی است! و در ازا تعلیق تدریجی 10 ساله تحریم ها ! بیضتین اقایان تو دستشان است و هر موقع این گاومیش نعره میکشد انرا کمی فشار می دهند! هر چه بیشتر می گذرد ضعف خامنه ای بیشتر برای غربی ها اشکار می شود. پالس هایی که از ایران می رود انها را بیشتر تهییج می کند! وضعیت حکومت مانند شیری است که در میدان می غرید و می گفت ما زیر بار توافق ناعادلانه نخواهیم رفت و از ان طرف هم ضمن غریدن باد در می کرد! و می گفت از ترس است . اینها پالس های روشنی است برای غرب! یعنی این حجم مخالفت ها با توافق, با ناله کردن های وزارت خارجه نمی خواند و هر بچه ای می فهمد که اینها باد معده شیری است که از ترس نعره هم می کشد! خامنه ای حتی نوشیدن جام زهر را هم بلد نیست .امروز دیدم تازه سر گنده این قضیه زیر لحاف است و هنوز مسائل مربوط به طرح های نظامی اتمی ایران در ابتدای کار است! نکند این هم مانند عراق شود که مدام در جریان تحریم ها او را دوول دادند!این ماجرا سر دراز دارد!

ناشناس گفت...

درخواست گروهی از دختران حزب‌الله از قوه قضائیه:
لیلا حاتمی را شلاق بزنید و زندانی کنید
خبرگزاری «تسنیم» گزارش کرد گروهی از دختران «دانشجوی حزب‌الله» از لیلا حاتمی به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کرده‌اند.همچنین ضمن وفق عمل حرام ارتکابی «لیلا حاتمی» با ماده 639 قانون مجازات اسلامی، خواستار اعمال مجازات مندرج در این ماده در قبال نامبرده است. براین اساس، از آن جهت که «لیلا حاتمی» دارای شهرت و محبوبیت در بین مردم مسلمان ایران بوده و عامدانه و عالمانه اقدام به عمل حرام بوسیدن علنی مرد اجنبی نموده و با لباس غیرشرعی در انزار عمومی حاضر گردیده است، عمل وی قطعا می‌تواند توسط برخی افراد ناآگاه، مشروع تلقی گردیده و الگوسازی شود.

لذا از وی به دلیل آنکه مردم را «تشویق به فساد» نموده شاکی و خواستار اعمال مجازات حبس از یک تا 10 سال زندان برای وی هستیم.



والسلام

جمعی از خواهران دانشجوی حزب الله


حمایت ابطحی از لیلا حاتمی
خانم حاتمی در فستیوال کن نماینده جمهوری اسلامی نبوده، کسی را هم امر به حجاب نکرده و پروتکل های جمهوری اسلامی شامل حالش نمی شده.


پیام نو: محمد علی ابطحی با انتشار مطلبی در صفحه فیسبوک خود و یاداوری اقدام محمود احمدی نژاد در ونزوئلا، از لیلا حاتمی حمایت کرد.

ابطحی نوشت:

«خانم لیلا حاتمی افتخار سینمای ایرانی است. لیلا حاتمی این قدر به قوانین داخلی احترام می گذارد که وقتی در جایگاه داور کن هم قرار می گیرد، به طراحان دیور سفارش لباس میدهد و روسری را هم جزو لباسش می داند.
خانم حاتمی در فستیوال کن نماینده جمهوری اسلامی نبوده، کسی را هم امر به حجاب نکرده و پروتکل های جمهوری اسلامی شامل حالش نمی شده. اما آقای احمدی نژاد وقتی مادر چاوز را بغل کرد تا تسلیت بگوید، رئیس حمهور جمهوری اسلامی بود……همین جوری جهت یاد آوری بود ها….».

ناشناس گفت...

واقعا یک مشت دهاتی(با احترام به اهالی دهات ایران) بر ما حکومت می کنند.
الان این لیلا حاتمی بدبخت چیکار کرده؟!
خدایا یا مارو از این خواب بیدار کن و یا بکش و نجات بده.

محسن گفت...

با سلام .
جناب دلقک
البته ما بیشتر به دلقک شده ایم ، که در سیرک شما و سناریوی امثال شما ها نقش بازی میکنیم !
شمایی که با یه مویز گرمی تون میکنه ، مدتی است که وبلاگ شما رو مطالعه میکنم ، به این نتیجه رسیده ام که نوشته های سطحی اما ریزبینانه شما و اون فرم نتیجه گیری کلی تون که قبلا بهش اشاره کرده بودم ، شبیه رفتن پی سرابی است که اگر آبی هم پیدا بشه در آخر آبش هم شوره !
قصدم هم اینه که نظر رو به همه تماشاگران سیرک و دلقکهای جمع گوشزد کرده باشم .
------
در این مورد ImHappy و قس علیهذا ، که باز شما گرمی تون کرده باید یادآور بشم که این خیمه شب بازیها مثه مخدره هایی است که از طرف استعمارگران برای مستعمره آخوندی تدارک دیده شده تا در کنار آزادیهای یواشکی ، خوشیهای تو دلکی! هم مکملی باشه برای به به و چه چه گفتنهای امثال شما !!!
-----
به سناریوی پخش و دستگیری عوامل مستعمره نظر بندازید :


همه شون تو مصاحبه میگفتن ما فقط رفته بودیم برای تست بازیگری و گفتن این فیلمو پخش نمیکنن ، بعد از اینکه تو اینترنت پخش شد ما زنگ میزدیم به کارگردان موبایلشو جواب نمیداد !!! !!! بله شما جز چند تا بازیگر مستعد برای دست به سر کردن ملت نبودید، خب اسکول برای تست بازیگری رفتی پشت بوم و تو حموم و رو تخت و ..
------
حالا حضار و تمامی دلقکها رو به بخش هیجانی سیرک دعوت میکنم :
اصل این آهنگ دقیقا برای مسلمانان و خراب شده هایی مثه اینجا درست شده و دقت کنید به معانی و شمارو به پایان برنامه دعوت میکنم .


این حرفا شاید کمی عجیب باشه ، خورشید تو همین خراب شده است ، به استراحتت برس ، بالون هوای داغ ! (عجب تشبیهی) و ...

--------------------------
[Verse 1]
It might seem crazy what I'm 'bout to say
این حرفایی رو که میخوام بگم احتمالا کمی عجیب به نظرت برسه
Sunshine she's here, you can take a break
خورشید (شادی) خودش این جاست... پس شما میتونی به خودت استراحت بدی
I'm a hot air balloon that could go to space
من مث یه بالون هوای داغم که توی آسمون بالا میرم
With the air, like I don't care baby by the way
که اگه هواش جور باشه (شادی و انرژی ام تامین باشه) به چیز دیگه ای اهمیت نمیدم

[Hook]
Because I'm happy
چون که خوشحالم
Clap along if you feel like a room without a roof
شما هم اگه تو حال و هوای یه اتاق (فضای) بون سقف (محدودیت) هستید؛ مث ما دست بزنید (با ما همراهی کنید.)
Because I'm happy
Clap along if you feel like happiness is the truth
اگه شما هم فک میکنید شادی خود حقیقته با ما بپیوندید
Because I'm happy
Clap along if you know what happiness is to you
اگه میدونید شادی براتون مساوی چیه شما هم مث ما دست بزنید
Because I'm happy
Clap along if you feel like that's what you wanna do
دست بزنید! اگه فکر میکنید که این همون کارری ـه که باید انجام بدید.

[Verse 2]
Here come bad news talking this and that (Yeah!)
ممکنه یه خبر بد بیاد بگه فلان و فلان...
Well, give me all you got, don't hold it back (Yeah!)
باشه! هر چیز بدی هست (هر چه داری) بگو! تو خودت نگه ندار
Well, I should probably warn you I'll be just fine (Yeah!)
ولی از همین الان بهت هشدار بدم که من حالم خوب میمونه
No offense to you don’t waste your time, here's why...
ناراحت نشیا ولی وقتت رو حروم نکن آخه من ...

[Hook]

[Bridge 2x]
Bring me down
چیزی حال منو بگیره؟
Can't nothing bring me down
هیچی نمیتونه حالمو بگیره
My level's too high to bring me down
انرژی من اون قدر بالاست که هیچی پایینم نمیاره
Can't nothing bring me down, I said...
هیچی...

ناشناس گفت...

1

ناشناس گفت...

آقا محسن،
شما كه مدتيه به سيرك سر مى زنيد و دلقك و همه را خطاب قرار داديد ، اگر فكر مى كنى كه سيرك سطحيه و تهش هم آب شوره ، خوب مرد حسابى چرا وقتت رو اينجا با يك عده آدم سطحى تلف مى كنى ، كلى مقالات و وبلاگهاى عميق وجود دارد، تنها نتيجه اى كه از لحن آمرانه و پند گونه شما مى شه دريافت اينه كه يا بى كارى كه اينجا در محيطى سطحى وقت گرانبها رو تلف مى كنى ، يا خودت هم سطحى هستى كه از سيرك لذت مى برى ويا حقوق بگير ارتش سايبرى هستى كه برايت منفعت مادى دارد، شايد هم بيمارى فراگير عقده خود بزرگ بينى گرفتارت كرده كه به هدايت جمعى آدم سطحى آمده اى. به هر حال از آنجايى كه دانش انگليسيت رو هم كه با ترجمه آهنگ يك خواننده دوزارى به رخ ما كشيدى، پيشنهاد مى كنم به متون عميق و غير سطحى انگليسى هم مراجعه كنى و وقتت رو در سيرك با نوشته هاى سطحى تلف نكنى، به خدا ما هم خسته شديم كه از وقتى چشم باز كرديم آدمهاى رنگ و وارنگ آمدند كه ارشادمان كنند و گفتند كه سطحى هستيد و نمى فهميد و آنچه كه ما حكم مى كنيم راه درست است.
آقا جون اين روش حرف زدن و برخورد و حكم راندن در سيرك خريدار ندارد، حرف دلت را بزن و نظرت رو بده و همه از هم ياد مى گيريم ولى قرار نيست كه شروع كنى هو كردن سيرك و دلقك و تماشاچيان ، قبلا هم گفتم البته با اجازه دلقك عزيز، هر كسى برنامه را دوست ندارد برود سينما و يا برنامه خودش را راه بيندازد ما را بگذارد با برنامه سطحيمان.
با پوزش و ارادت به دلقك عزيز.
افشين قديم

ناشناس گفت...

عجب جایی گیر کردیم. شیطونه میگه بزارم از این کشور دربرم.لااقل برم یه جایی که به ماچ و بوس بازیگراش کار ندارن!

ناشناس گفت...

متاسفانه با طرح غلط و مغلطه آمیز مساله به خطا رفتید و لاجرم با طرح سوال غلط به پاسخ غلط تر رسیدید که بقول اعراب "سوال خوب نصف جواب استء.
این درست است که انسان غربی از جمله دولتمردان و سیاستمداران غربی احساسات انسانی دارند, اما هرگز در هیچ کشوری اجازه نمیدهند که سیاستمداران کشوری, منافع ملی را فدای احساسات انسانی نمایند.سیاستمداران هزاران نوع قید و بند قانونی دارند و طبیعتا نمیتوانند احساسات خود را در تصمیم گیریها بر سر منافع ملی دخالت دهند.
مساله اینست که غرب بهیچ عنوان آلترناتیوی بهتر از آخوندها برای ایران ندارد. البته آقای رضا پهلوی و در کل رژیم پهلوی, با ان سوابق نوکری خاندان پهلوی, آلترناتیو ایده ال غرب است. اما مساله اینست که سلطنت پهلوی در ایران آینده ای ندارد. از آنجا که غرب میداند که با فشار بیشتر بر رژیم ایران, این رژیم بسختی توان نگهداری خود را دارد, هرگز پاهایش را از چهارچوبهای مشخصی در اعمال فشار بر رژیم بیرون نمیگذارد. این سیاستش را هم به اسم "نسبیت فرهنگی" توجیه میکند که البته توجیهی بسیار فاشیستی است.
برخلاف سیاستمداران غربی که مثل همه سیاستمداران دیگر در بی اخلاقی سنگ تمام میگذارند, اینهم ربطی به عواطف و احساسات انسانیشان ندارد, افکار عمومی غرب, سازمانهای مدنی, افراد صلح طلب و انساندوست و آزادیخواه غربی هستند که هیچگونه قید و بندهای دولتی ندارند. اینها مثل هر انسان آزاده دیگری قلبشان از جور و ظلم بدرد آمده و با ان مخالفت میکنند. اینها تنها متحدین طبیعی ملت ایران در نبرد با ارتجاع اسلامی حاکم بر ایران هستند. اینها تنها کسانی هستند که با فشار آوردن بر سیاستمدارانشان میتوانند جلوی زد و بندها و حمایت دول غربی از رژیم را بگیرند.

سرکوبهای رژیم هم بر خلاف تصور شما نه تنها مغایرتی با سیاست های مسالمت جویانه خارجی رژیم ندارد بلکه دقیقا آنروی ان سکه است. درست همانطور که خمینی هم پس از پایان جنگ و خوردن زهر آتش بس به کشتار زندانیان سیاسی پرداخت, حتی کسانی که قبلا دوران محکومیتشان را تمام کرده بودند و آزاد شده بودند, دوباره به زندان برده شده و در کشتارهای سال ٦٧ تصفیه شدند. واقعیت آنست که سیاستهای خارجی رژیم, از جمله صدور ترور, ساخت بمب اتم و غیره تنها و تنها به علت منفوریت بیش از حد رژیم در داخل و برای نگهداشتن جو ارعاب در داخل کشور است. هر چه باشد اگر تیغ ماجراجویی های اتمی برای بستن فضا در داخل در حال کند شدن باشد, باید تیغ سرکوبهای داخلی از جمله بگیر و ببند جوانان هر چه تیزتر باشد. این نیاز رژیم به سرکوب دقیقا از سر استیصال و نه از سر قدرت است.