۱۳۹۳ فروردین ۲۵, دوشنبه

روحانی آخوند اصیلی بوده تا اینجا: وعدۀ نسیه داده به ملت؛ پولش را نقد می خواهد از مردم!


1- قصد نداشتم بازهم برگردم به شعبده بازی یارانه ای رییس دولت تدبیر و امید! اما حالا که روحانی توانسته همۀ همپالکی های روحانی اش از مرجع گرفته تا اصلاح طلب و از مجلس گرفته تا صدا و سیما و همۀ طایفۀ کور و کچل را بسیج کند بسمت سه شاهی صناری که احمدی نژاد توی جیب مردم گذاشته و می خواهد بهر ترفند راست و دروغی مردم را تلکه کند؛ ناچار شدم بگویم که چرا روحانی برخلاف توصیۀ خیرخواهانۀ اقتصادانان از خیر طرح "انصراف از یارانه" نگذشت و می خواهد بهر طریق آن را به اجراء بگذارد. زیرا حتی اقتصاد دانان محاسبه کردند با ارقام ریاضی که اگر در خوشبینانه ترین حالت دولت بتواند 25% یارانه بگیران را از دریافت یارانه منصرف کند - که نخواهد توانست - نهایتاً مبلغی بیشتر از 3 میلیارد دلار در سال عایدش نخواهد شد که ارزش ریسک کردن داشته باشد.

2- اینک که کمی شفاف تر به اشتیاق روحانی نگاه می کنم در این زمینه؛ چنین معلوم می شود که روحانی هم خیلی راست نگفته در مورد منظورش از طرح انصراف از یارانه. به این ترتیب که دولت روحانی شروع کرده به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها که معنای سادۀ آن عبارت از گرانی 25 درصدی انرژی - رقمی که دولت خودش ادعا کرده  در صورتیکه دیگران بیش از این هم گفته اند - است. می دانیم که در دولت احمدی نژاد و طبق قانون یارانه قرار بود که هنگام گران شدن مجدد حامل های انرژی مقدار یارانۀ نقدی دریافتی توسط مردم هم به نسبت آین افزایش جدید افزایش یابد. در حالیکه اینک روحانی طوری فضای تبلیغاتی را شلوغ کرده است که همه سرگیجه گرفته اند و کمتر کسی است که بگرانی جدید و توقع افزایش یارانۀ نقدیش فکر کند و همۀ فکر و ذکر مردم حفظ یارانۀ نقدی در همین سقف 45 هزارتومان است. بعبارت دیگر روحانی به مرگ گرفته تا مردم را به تب راضی کند.

3- بند 2 بالا به این دلیل علت اصلی این بازار مکارۀ راه افتاده از سوی دولت است که افزایش 25 درصدی حامل های انرژی در آمدهای دولت را 25 درصد بیشتر از درآمد فعلی از محل طرح هدفمندی خواهد کرد و روحانی حتی اگر یک نفر هم از یارانه انصراف ندهد مجبور نخواهد بود از این افزایش درآمد جدید خودش وجه دیگری را به مردم پرداخت کند و همۀ اختلاف قیمت جدید با قیمت های قبلی به جیب دولت خواهد رفت و دولت خواهد توانست هم کسری پرداخت های فعلی را جبران کند و هم توقع مردم برای افزایش یارانه را یکبار برای همیشه از گردونۀ فکر آنان حذف کند.

4- واقعیت این است که با شدت تمام به این رویۀ مطلقاً آخوندی روحانی معترض و مشکوک هستم. چون تنها روحانیان هستند که در تمام زندگی شان جز دادن وعده های نسیه و دریافت وجه نقد از دست مردم عرضه و هدف دیگری ندارند. حالا حسن روحانی با اینکه رأی مدرن  گرفته از مردم مستأصل از ناکارآمدی ذاتی جمهوری اسلامی؛ باز هم اینقدر معرفت اولاً و صداقت ثانیاً ندارد که صبر می کرد و بعد از محقق شدن - حتی نصفه نیمه - یکی از وعده هایش می رفت سراغ جیب مردم و درخواست و تهدید آنان برای فداکاری و عبور از حقوق مسلم خویش. زیرا هر وقت از روحانی خواسته شده است که به وعده های سیاسیش در داخل عمل کند گفته است فعلاً متمرکزم برای وعدۀ اقتصادیم از راه حل هسته ای و آشتی با غرب پس هیس!

5- و وقتی هم رجوع می کنیم به همان حوزۀ مورد مباهاتش می بینیم که بابا بیچاره شریعتمداری کیهان و رسایی مجلس بد هم نمی گویند که مدعی اند که روحانی در پروندۀ هسته ای به خارجی ها نقد پرداخت کرده و وعده های نسیه دریافت کرده است. چرا که فعلاً همه چیز روی هواست و حتی آن قسط های 4 میلیارد دلار آزاد شده هم بدست دولت نرسیده. ضمن اینکه بسیار بعید بنظر می رسد که با چشم انداز فعلی؛ توافقی نزدیک با غرب در میان باشد. این را بدلایل متعدد گفته ام و باز می گویم که حتی اگر همۀ شرایط تسلیم خامنه ای هم مهیا باشد - که است - بازهم من اوباما را در موقعیتی نمی بینم که بخواهد و بتواند توافق نهایی را امضاء کند. او اگر کمترین زوری داشت قطعاً ویزای ابوطالبی را صادر می کرد - چون نقض قوانین مربوط به بودن سازمان ملل در نیویورک هم است - و دیگر این حرف تازه و خطرناک جان کری که گفته ایران فعلی فقط دوماه با ساخت بمب هسته ای فاصله دارد. و لابد این اطلاعات را این چندماهۀ بعد از مذاکرات و بازدیدهای شفافتر بدست آورده اند. زیرا قبل از شروع مذاکرات هیچگاه مقامات غربی زمانی کمتر از دو سال را بر زبان نیاورده بودند از فاصلۀ خامنه ای با بمب. این به این جهت مهم است که مخالفان توافق در کنگره و سنا دست پرتری هم خواهند داشت برای هرچه بیشتر سخت گرفتن به اوباما که سادگی کرده تا حالا و نباید ادامه بدهد تا نجات خامنه ای. بنابراین نتیجه می گیریم که روحانی هنوز هیچ وعده ای در هیچ حوزه ای را تحقق حداقلی هم نبخشیده و فقط پول توی جیب مردم را نقداً از زندگی آنان کسر کرده است و شرط انصاف این نبود و نیست. یا...هو

۲۲ نظر:

ناشناس گفت...

اين حكومت اگر در سياست ومملكت دارى كوچكترين توانايى نداشته ولى تا در تخريب فرهنگ در وحشى كردن ملت ونابودى ادب وانسانيت سنگ تمام گذاشته والبته از اخوند جماعت بيش از اين هم توقعى نيست .
رذالت وخباثتى كه مريدان اوباش حكومتى در مورد ارامگاه پرفسور پوپ وحالا دفن ريچارد فراى دارند ميكنند رذيلانه ترين نمايشى است از سطح اخلاق اوباش مكتبى وفرهنگ باصطلاح اسلاميشان.
اين جماعت ورهبر غير فرزانه وفاقد حداقل بصيرتشان براستى شرم را خورده وحيا را قى كرده اند وتمام شىونات مملكت را به گند كشيده اند.
مردك خمينى مدعى بود كه اخلاق مردم را درست ميكند والبته اخلاقى كه خمينى جلاد درستش كند بهتر از اين نميشود.

ناشناس گفت...

سلام
استدلالهای دلقک در این پست چه استدلالهای منطقی و چه حسی چندان محکم به نظر نمی رسند.
شاید دلیلش برخی پیش فرضاس که نظرم در اونها با ایشون متفاوته
اولین پیش فرض بحث نقد و نسیه و پرداخت پول به مردمه. اینکه پرداخت پول در شرایط اقتصادی ایران اساسا کار خوبی بوده حداقل از لحاظ علمی و البته عملی عکسش ثابت شده.
هرکسی که با پرداخت پول، تورم و سرعت گرانی رو بیشتر کنه چندان خادم به شمار نمی آد اگر خائن نباشه حال این معمم رئیس دولت قبلی مکلا باشه یا فعلی معمم تفاوتی نمی کنه
در مورد یارانه ها همین رو بدونید که توصیه نهادهای مالی داخلی و خارجی (صندوق بین المللی پول و بانک جهانی) به کل حذف یارانه هاس و دولت هم در جهت حذف کاملش داره حرکت می کنه و هر بار با یه سری از این حرکتها بخشیش رو حذف می کنه. ما یا به یه نحله فکری اقتصادی اعتقاد داریم یا نداریم و اگه داریم باید از عواقبش تعجب نکنیم. طرف موز و نمک می زد یه گاز می زدو پرت می کرد گفتن چکار می کنی گفت من موز شور دوست ندارم. این تیم اقتصادی دیدگاهش اقتصاد آزاده و با دیدگاه اقتصاد آزاد کارش هم طبیعیه هم قابل پیش بینی.
اگه پارسال هم به من می گفتین که تیم نوبخت و جهانگیری و نهاوندیان میرن تو دولت بهتون می گفتم یارانه ها بالکل حذف می شه، همه توجه می ره سمت تولید، توجه به کارگران کمتر می شه چراکه اینها معتقدند باید تولید رشد کنه و از قبل رونق تولید شرایط کارگر بهتر بشه و به هیچ وجه به عکسش معتقد نیستن

دومین پیش فرض که دلقک هم قاعدتا بهتر از من می دونه بحث مذاکره و اندازه قدرت روحانی و اساسا اندازه قدرت ایران پای مذاکره اس. واقعیت اینه که ایران با قدرت همسان با شش کشور دیگه اونجا ننشسته که بتونه جریان مذاکره رو به سمت خودش تغییر بده، علاوه بر این پیچ اصلی مذاکره هیات ایرانی هم دست مقام بالاتریه و با این حساب همچینم عجیب نیست که قاعده معامله بازار نسیه شده باشه.
می گن طرف گفت می خوام ننم رو بفروشم بهش گفتن آخه کی ننه اش رو فروخته گفت کاری نداشته باشید یه قیمتی می ذارم هیچکی نتونه بخره. حالا این ننه رو با این قیمت معلومه که کسی نمی خره و مذاکره سر نمی گیره (اون طرف خواهان محدود شدن کامل قدرت منطقه ای ایرانه و این طرف هم می گه تحریم رو به خاطر چشای سیای خوشگلم بردارید)


سخن طولانی شد اما به نظرم مطلب شما جناب دلقک کمی شبیه قر زدن بود.

ناشناس گفت...

دلقک گرامی
تحلیلتان جالب بود و شمایی کلی از واقعیتهای فعلی کشورمان را به تصویر می کشید ولیکن بر این عقیده ام که روحانی و گروه مشاوران و سیاستگذارانش بار دیگر دچار اشتباه محاسبه وحشتناکی شده اند. مسئله طرح یارانه ها به این شکل و درخواست آنان برای انصراف داوطلبانه مردم در حالیکه پیشاپیش گرانی را بر جامعه حکمفرما نموده اند سبب نافرمانی مدنی در میان ملتی گردیده که به عینه شاهدند در حالیکه از آنها میخواهند از دریافت چندرغاز یارانه انصراف دهند ولیکن در عین حال سی هزار تن کمک غدایی به سوریه میفرستند. به عبارتی در جمهوری اسلامی چراغ به خانه روا نیست.
از سویی ملت ما به فراست غریزی خود دریافته است که امیدی نیز به روحانی وجود ندارد و دولت وی در عمل حتی قادر به تحقق پنج درصد وعده هایش نیز نیست.
روحانی و خامنه ای تصور میکردند با عشوه گری قادر خواهند بود که دل غربیها را نرم کنند و با برداشتن بخش وسیعی از تحریم ها وضعیت اقتصادی را به دوران رفسنجانی و خاتمی بازگردانند و در این مورد به اشتیاق اوباما در مورد تحقق موافقت نامه ای با ایران در مورد مسائل هسته ای امید بسته بودند. ولیکن این در بر پاشنه همیشگی نچرخید و نمیپرخد. لابی های پرقدرت اسرائیل و سعودیها در آمریکا و شمار زیادی از سیاستگذاران آمریکایی که از بی عملی و انفعال اوباما به عذاب آمده اند هر روزه موانع و مشکلاتی را در برابر این توافقنامه ایجاد میکنند و شرایطی را در برابر اوباما می نهند که عملا راه حصول به توافقی نصفه و نیمه را سد کنند و از طرفی جناح رهبری و سپاه نیز که عملا از آوردن روحانی طرفی نبسته اند و می دانند که تقبل شرایط مد نظر غربیها در عمل به معنای دور کردن آخوندها و سپاهیان از عرصه قدرت سیاسی است به هر نحوی شروع به گربه رقصانی در روند کار نموده اند. به عبارت صحیح تر هم روحانی و گروهش و هم اوباما و مشاورانش در میان دو فک گیر کرده اند که فک ایرانی حاضر است در ازای بر سر قدرت ماندن کشور را بدل به جایی همچون کره شمالی نماید و فک آمریکایی اش که به چیزی کمتر از خلع سلاح کامل و محصور نمودن حکومت ایدئولوژیک ایران درون مرزهایش راضی نمیشود.

ناشناس گفت...

تیمسار کار از دست روحانی خیلی وقته در رفته

احمدی نژاد وعده داده روحانی تا امسال دوام نخواهد اورد!!

به نظر همینطور هم خواهد شددو کله پا میشه

باید ببینیم بعد از بنی صدر دوباره دولت سقوط خواهد کرد

خدا کنه هاشمی دوباره برگرده بشه رییس جمهور


Dalghak.Irani گفت...

یکی از مواردی که جا نبود در مقاله بیاورم همین بحث تخریب شخصیت و فرهنگ و غرور و ادب و آدم بودن ایرانیان بود که احمدی نژاد بطریقی و روحانی ضد او بطریق کاملتر در حال تخریب باقی ماندۀافتخار ایرانی و کرامت انسانی هستند. شش ماه است روحانی آمده که از کرامت ما دفاع کند و دوبار با خفت مارا کشانده پشتش که برنج هندی بدهد بعد پول نقدش را از یارانه مان انصراف بدهد و ما هر بار ضجه زده ایم که تورا خدا نه آقای روحانی من یتیمم من بیچاره ام من زن بیوه ام من جوان بیکارم که 45 هزارتومانم را کرایه اتوبوس می دادم تا از دراز کردن دستم بسوی پدرم خجالت نکشم من دختری هستم که حتی برای خریدن وسایل بهداشتیم از مادرم رو می گرفتم و 45 تومانم به کمکم آمده بود برای محرمانه ترین نیازهایم. آقای روحانی چگونه بگوییم ناگفتنی ها را با تو و هنوز هم انسان و کریم و با هویت بمانیم. و ... داستان بسیار تراژیک تر است هنوز... یا...هو

ناشناس گفت...

دلقک گرامی
این حکومت و این سیستم تفکر سی و پنج سال است که در حال نابود کردن کرامت انسانی ایرانیان است و حال کار را به گونه ای پیش می برند که ارزش و کرامت ایرانی را در حد دریوزگی و گدایی پایین بیاورند.
دیگر امیدی به این حکومت نیست و هیچکس قادر نیست که به نوعی منجی این حکومت گردد.
زیربنای اقتصادی به شدت تخریب شده و آن چیزی نیز که به جای مانده در حال ریزش است. وضعیت بورس تهران و سقوط ارزش ریال در این چند روزه نشانگر این نکته مهم است که کلیدساز نیز قادر به هیچ نیست و نسخه های گروه مشاوران اقتصادی و سیاسی وی نیز راه به مداوای این بیمار رو به موت نمی برند.
شرایط اقتصادی و اجتماعی خطر بزرگی را پیش رو می نهد و آن شورش گرسنگان و نومیدان است.
روحانی از هیبت چوب دو سر طلا تبدیل به چوب دو سر .... شده است و میرود تا تبدیل به گوسفند قربانی مجلس عزا شود و با قربانی شدن وی حکومت سرکوب رهبری و جناح سپاهیانش آنقدر گسترش خواهد یافت تا در نهایت ایران را بدل به عراقی دیگر و یا به قول شاه مرحوم بدل به ایرانستان نماید.
به قول شما داستان بسیار تراژیک تر از اینهاست که در ظاهر نمایان است.

Dalghak.Irani گفت...

نظر شما مبنی بر غلط بودن پخش پول بین مردم نظر درستی است اما احمدی نژاد همان برنامه ای را اجرا کرد که کروبی قولش را داده بود و عبدی تزش را. چرا اتفاقاً اگر ما دولت مدرن داشتیم و می توانست جامعه را با مالیات بر درآمد اداره کند بهترین مورد مصرف پول نفت - ثروت مشترک - دادنش بخود صاحب مال بود و گرفتن مالیاتش از سوی دولت. من هم مدافع پرداخت نقدی یارانه نیستم بلکه مدعیم که روحانی می گذاشت این مشکل خود بخود و در عرض سه سال آینده با از ارزش افتادن تدریجی خودش حل شود و خودش را گرفتار این موج منفی مخالفان و هوادارنش نمی کرد. چون او اگر نیت واقعی داشته برای اصلاح هر چند لاک پشتی و کند امور به نیروی اجتماعی پشتیبان قوی نیاز دارد و نباید رأی دهندگان و مدرن ها را می رنجاند. و نکتۀ آخر این است که حرف شما در مورد دولت های مدرن و توسعه محور صادق است و نه رژیم بلاتکلیف جمهوری اسلامی. ملت به این دلیل از پوپولیسم احمدی نژاد استقبال کردند و یارانۀ نقدی را دوست دارند که نه سیاست های هاشمی و نه سیاست های خاتمی عملاً به بهبود وضع شان منجر نشد و ملت هم می گویند حالا که دولت یکجا پول نفت را بگائیدن می دهد چه بهتر که 50 هزارتومانش را هم نقد خودمان بگیریم. مسئله مسئلۀ اعتماد و کارآمدی است و نه بحث اقتصاد مدرن و مدیریت جوامع مدرن. یا...هو

آرسین گفت...

آفرین تیمسار،
بسیار دقیق و ظریف دیدی این نکته مرحله دوم هدفمندی و افزایش بیشتر کمک را. که البته به لطف قیمت دلار و مدیریت والای آقا محمود دولت توان پرداخت همان اولی را هم ندارد. و تنها در نداری صادق است.

اما روحانی سیاست مدار است و زیرک، فعلا هم "اقتصاد مقاومتی" را به آقا حقنه کرده و از زبان او عمل می کند و هم "تسلیم هسته ای" را.
بعید است که اگر او نتیجه بررسی 3 ماهه اش را از اقتصاد فلج ایران و خطر سقوط حتمی نشان خامنه ای نمیداد، خامنه ای راضی به تمام این خفت ها با هم میشد.
اما مردم هم همیشه ناظرند و متشکر از ارباب دلرحمتر.

مذاکرات هم همانطور که پیش بینی می شد جنبه حیثیتی پیدا کرده و دیگر مشکل هسته ای نیست. باید منتظر دهها مشکل از جنس ابوطالبی در روابط ایران و امریکا بود. خصوصا با اعمال نفوذ کشورهای سنی و اسراییل.
امروز که بحران اوکراین و بازی روسیه با کارت ایران و سوریه هم شروع شده...
بدی آنکه، هیچ کس از ایران و ایرانی مقتدر خوشحال نیست.

"عیب او جمله بگفتی هنرش نیز بگوی"
همیشه تیمسار باشی.

ناشناس گفت...


دلقک گرامی
من هم که پیشتر گفتم پخش پول چه عباس تزش رو بده چه مهدی وعده اش چه محمود و حسن اجراش کنن در هر حال می شه همینی که جنس هزار تومنی در عرض چند سال میشه سه هزار تومن به بالا و معمم و مکلا و این جناح و اون جناح نمی شناسه چون اصل علم اقتصاده و اصول علمی سکولار هستن و به عقیده و جناح افراد گوش نمی دن
این تیم دولت این کار رو ناچار بود از همین الان شروع کنه چون پول ندارن و بودجه کسری داره و اگه از هزینه ها کم نکنن یا درآمد دولت رو زیاد نکنن باید پول داغ از بانک مرکزی به جامعه تزریق کنن که دوباره تورم رو می بره بالای 40 درصد. الان هم معلوم نیست غول تورم دوباره بیدار نشه. در واقع حکایت حاکم و مراسم استقبال و توپ و باروته
در مورد خاتمی کم لطفی می کنی اگه یادت باشه اواخر دوره هاشمی که غول تورم با سرعت می تازید و مردم شعار هاشمی بی غیرت پیاز و موز یه قیمت دادن، کارمندها به خصوص رده پایینتر ها واقعا دچار مشکل شده بودند. خاتمی عملا با آروم کردن اوضاع اقتصادی تورم رو تا 10 درصد پایین آورد و دوره هشت ساله اش مردم ضعیف دوباره خودشون رو یه کم جمع و جور کردن اگه از مردم که در اون دوره سرپرست خانواده یا صاحب کسب و کار بودن بپرسی درصد بالای 70 درصدشون می گن که اون دوره از لحاظ اقتصادی کمابیش شرایط نسبت به دوره سلف و خلفش بهتر بود (البته بعد ژست قرهای معمول که همه شون عین هم اند و...)
اما دوره محمود دوباره همون مردم که یه کم خودشون رو گرفته بودن به اجبار به عقب رفتن و البته گروههای جدیدی هم باهاشون در این عقبگرد اقتصادی همراهی کردن
اما عقل معاش آدمی می گه که سنگ مفت گنجیشک مفت و گرفتن به از نگرفتن پس ثبت نام می کنن. عقل اقتصادی دولت هم می گه گفتن به از نگفتن شاید انصراف هم دادن و هر دو رفتار کاملا عقلایی هستن (نه به معنی درست) پس نه حرجی به رفتار دولت هست نه مردم و دولت هم چیز بدی نگفته می گه ندارم که بدم انصراف بدین لااقل هم من بدهکار نشدم هم شما احساس بدی بهتون دست نداده

اگر روحانی به دلیل اینکه مردم پوپولیست هستن و پول 50 تومنی رو ترجیح می دن تا اصول نادیده ناملموس اقتصادی، این رویه فعلی رو ادامه بده که خیانت بزرگتری کرده و چو می بینی که نابینا و چاه هست شده
اما جاهایی که نظر من خواننده و شما احتمالا مشابه هست، لزوم حذف هزینه های آشکار و پنهان بخشهای مختلفیه که نه کار اقتصادی می کنن نه فرهنگی و بودجه های کلان هم می گیرن و روحانی هم اصلا چیزشو نداره که دست رو اون نهادها بذاره و ایضا هزینه هایی که از قبل اقتصاد ایران به جیب گروههایی از عراق تا ونزوئلا می ره، تنها کسی که در تاریخ ایران دست رو هزینه های ناحق یک حاکم گذاشت امیرکبیر بود و چک پاداشش رو نقدا در کاشان وصول کرد.

ناشناس گفت...

دیگه مردم به امید اینده نامعلوم گول اخوندو نمیخورن همین خاتمی چقدر وعده وعید داد خیلی ها به خاطرش زندان افتادن اخرم هیچ روحانی زمان خاتمی اصول گرا بود.

ناشناس گفت...

در ضمن این دولت از دولت پیشین یه سری ترفندها رو یاد گرفته
پول زیادی تو جامعه هست که اگه جمع نشه نه می شه تولید رو رونق داد و از رکود خارج شد و بیکاری رو کم کرد. و نه می شه تورم رو کاهش داد.
بنابراین باید سعی کنند هرچه بیشتر ریال رو از دست مردم در بیارن. پس شروع می کنن به بازی کردن با بازارهای مختلف یعنی بازار دلار، بازار طلا، بازار خودرو، بازار مسکن، بازار بورس و به صورت دوره ای یکیش رو داغ می کنن و بعد مدتی یهو سردش می کنن و به این شکل ریال رو از دست عده ای در میارن و بعد از اون بازار بعدی. پس اگه می بینین بورس منفی یا مثبته نه به منفیش نگاه کنین نه به مثبتش این یعنی بورس داغ و سرد شد و حالا نوبت بازار بعدیه

علی گفت...

دلقکی دولت ماهیانه سه هزار میلیارد تومان یارانه میده که اگه 25 درصد انصراف بدن میشه حدود 750 میلیارد تومان که 12 تا 750 میلیارد تومان میشه سالیانه 9000 میلیارد تومان و با محاسبه دلار 3000 تومان میشه سالیانه 9 میلیارد دلار دقت کن 9 میلیارد نه 3 میلیارد
بقیه استدلال شما هم مثل انچه ذکر شد
البته کلمات درستی هم داخلش هست

Dalghak.Irani گفت...

نفهمیدم چطور 9000 میلیارد تومان با احتساب هر دلار 3000 تومان می شود 9 میلیارد دلار. با این همه من محاسبۀ صادق جنان صفت را عیناً کپی پیست می کنم اینجا تا مشکلی هم اگر است به مدعی اقتصادان خوب برگردد!:

دولت پل يارانه‌يي را خراب نكند
محمدصادق جنان‌صفت

دولت حسن روحاني از شهروندان ايراني- حتي اگر ثروتمند نباشند- مي‌خواهد «جوانمرد» باشند، عضوي از خانواده «قهرمانان توسعه و پيشرفت» شده و به «ياري تهيدستان واقعي» آمده و به «كمك دولت» بيايند و از دريافت يارانه نقدي اجتناب كنند. اما دولت يازدهم در كنار اين حرف‌هاي شيرين و دلنشين يادش نرفته است كه به شهروندان اخطار دهد كه اگر اين كار را انجام ندهند، دولت با اطلاعاتي كه در اختيار دارد، مي‌تواند در كمتر از 10 روز افرادي كه واجد شرايط براي دريافت يارانه نيستند را شناسايي كند.

و آنها را از چرخه يارانه‌بگيران بيرون كند. آيا اين تنها راه باقي‌مانده براي ادامه موضوع هدفمندي يارانه‌هاست؟ پيش از اين برخي اقتصاددانان تاكيد كرده بودند كه دولت مي‌تواند و بايد با هدف حفظ انسجام ملي، پرداخت يارانه نقدي به ميزان فعلي را ادامه دهد و براي جبران آن قيمت حامل‌هاي انرژي را تغيير دهد تا دچار كسري بودجه نشود. اما اين توصيه اقتصاددانان گويا در دولت با اقبال مواجه نشده است و دولت قصد دارد به هر شكل و با عنوان كردن برخي اهداف، گروهي از يارانه‌بگيران را حذف كند. پرسش اين است كه دولت انتظار دارد چه درصدي از شهروندان يارانه نگيرند؟ 25 درصد؟ 50 درصد؟ 75 درصد؟ در صورتي كه بپذيريم دولت قصد ندارد وارد جزييات زندگي اقتصادي شهروندان شده و همچنين شمار يارانه‌بگيران حذف شده در اين مرحله هنوز قطعي نشده است و با فرض اينكه 25 درصد از كل يارانه‌بگيران حذف شوند، برخي محاسبه‌ها را يادآور مي‌شويم. با فرض اينكه دولت به 80 ميليون نفر و به طور مساوي به هر نفر 50 هزار تومان در ماه يارانه نقدي دهد، كل يارانه نقدي پرداختي در ماه معادل چهار هزار ميليارد تومان و در يك سال 48 هزار ميليارد تومان خواهد شد. با فرض اينكه ميانگين قيمت هر دلار امريكا در سال 1393 سه هزار تومان باشد، كل يارانه پرداختي 12 ميليارد دلار در سال خواهد شد. با توجه به اينكه ميزان صادرات نفت در سال 1392 حدود 60 ميليارد دلار (باتوجه به محدوديت‌هاي اعمال شده) بوده است و دست‌كم 20 ميليارد دلار نيز قراردادهاي نفت و گاز صادر مي‌شود، رقم پرداخت شده براي يارانه نقدي 15 درصد كل درآمد خواهد بود.اگر در بهترين شرايط 25 درصد از يارانه‌بگيران از دريافت يارانه خودداري كنند، ارقام ياد شده تقسيم بر چهار خواهد شد. يعني در سال فقط سه ميليارد دلار براي يارانه‌بگيران هزينه خواهد شد كه اين رقم 2 درصد كل فروش نفت خواهد شد. در صورتي كه اجازه دهيم قيمت دلار به ميزان تورم 25 درصدي پيش‌بيني شده در سال 1393 افزايش يابد و قيمت هر دلار به‌طور ميانگين در سال آينده در حد چهار هزار تومان باشد، آنگاه براي پرداخت يارانه نقدي به كمتر از سه ميليارد دلار در سال نياز خواهد بود. با فرض اينكه در سال آينده قيمت حامل‌هاي انرژي نيز حتي در حد 15 درصد افزايش يابد، مي‌توان ادعا كرد كه دولت منابع خاصي براي پرداخت يارانه 25 درصد داوطلب نخواهد داشت. اين نوشته نمي‌خواهد به شهروندان توصيه كند كه از دريافت يارانه انصراف ندهند اما به دولت توصيه مي‌كند افراط نكرده و براي ارقامي كه به مرور زمان كوچك و كوچكتر مي‌شوند فاجعه درست نكند. دولت مي‌تواند از نتايج انصراف براي هدف‌هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي استفاده كند اما اگر به دنبال هدف‌هاي اقتصادي محض است بايد دقت كند. خراب كردن همه پل‌هاي يارانه‌يي ميان دولت و مردم مي‌تواند دستاورد تلخ دولت يازدهم به قيمت‌هاي ارزان باشد.

ناشناس گفت...

هم دلقک و هم علی غلطهای ریاضیتون خیلی زیاد بود.
غلط علی که تابلو و خنده داره خودش استدلالی آورده بر ضد خودش (علی آقا علم ریاضی که نیاز به نظرات حضرات علما نداره؟ اجازه داریم اظهار نظر کنیم؟!)
اگه اجازه داریم و می پذیری علم ریاضی سکولاره و به دین و عقیده من و شما ارتباط نداره 9 تقسیم بر 3 می شه 3 نه 9!!

مانی گفت...

دلفک عزیز شما که همیشه طرفدار لیبرالیسم بوده ی و از ارزشهای لیبرالیسم دفاع کرده ای و میکنی نباید از سیاست اقتصادی دولت که همان خواسته و پیش شرط صندوق بین المملی پول است دلخور باشی! این همین لیبرالیسم است دیگر و همان دریچه ای که به بهشت سرمایه داری منتهی خواهد شد و شما باید خوشحال باشی حتی وقتی به دست آخوند اجرا میشود. ناراحتی و شکایت را بگذار برای ما که از بیخ با لیبرالیسم اقتصادی و بهشت سرمایه داری اش مشکل داریم.

علی گفت...

درست میفرمایید من اشتباه کردم
ببخشید

Dalghak.Irani گفت...

مانی که مانا باشی همیشه.

با نسبت دادن مفاهیم مدرن به حکومتی ضد دانش و علم و مدیریت دعوای مصنوعی درست نکن بین من کاپیتالیست و تو سوسیالیست. اینکارهای جمهوری اسلامی برخاسته از مکتب اسلام است و کمترین ربطی به لیبرالیسم و سوسیالیسم ندارد. نه روحانی لیبرال است و نه احمدی نژاد سوسیالیست. هر دو اما مسلمانانی هستند از اینجا رانده و در آنجا مانده. امروز که می شنیدم داستان پیر شدن جمعیت ایران را و تمهیدات مجلس برای بارداری زنان و بچه آوری کلی خوشحال شدم که اگر همۀ امراض و عقب ماندگی های دنیای قدیم را مبتلا هستیم حالا داریم می رویم که همۀ امراض و مشکلات دنیای مدرن را هم داشته باشیم. و حالا تنها کشوری هم هستیم که جزو عقب مانده ترین کشورها هستیم و کمبود جمعیت هم پیدا کرده ایم. آیا در دنیا کشور دومی هم است با تولید ناخالص ملی ایران که مشکل کمبود جمعیت هم داشته باشند. داستان غریبی است نازنین... یا...هو

ناشناس گفت...

به این دولت نمی شود اعتماد کرد از این طرف شما گذشت می کنی و از آن طرف این پول سر از حماس و حزب الله لبنان در می آورد. بهترین کار اهدای آن به کودکان بی بضاعت مدارس است. مدیران مدرسه بچه های بینوا و فقیر را خوب می شناسند و کاملا مورد اعتماد هستند. فقط کافی است به یک مدرسه در محلات فقیر نشین بروید و این پول را اهدا کنید.

ناشناس گفت...

همان موقع که بحث جنگ و یا تحریم بود نوشتم که از بروز تحریم بجای جنگ خیلی نباید خوشحال شد. برخی مواقع گلوله مرگ راحت تری دارد تا مرگ پر از درد رنج چند ماهه بر اثر گرسنگی! در تحریم حلوا خیر نمی کنند! همین است که می بینید. گلوی ایران را گرفته اند و خون اقتصاد در بدن ایران دلمه و مسدود شده.وضع می تواند بسیار بدتر از این هم بشود! اگر عراق تحریم بود لاقل شمری بنام صدام حسین هم بود که با لیاقت گرسنگی مردم عراق را مدیریت می کرد ولی ایران چه ؟ این آخوندها بجز روضه حضرت عباس خواندن هیچ کار دیگری بلد نیستند تا چه رسد به مدیریت منابع اجتماعی . برخی مواقع خبطی می کنم و شیطون گولم می زند که کاش مثل راکتور اتمی عراق و سوریه یک بمباران محدود می کردند و قال قضیه اتمی را می کندند و می رفت پی کارش. همین خامنه ای بصورت عقیم شده و ذلیل حکومت لنگانش را ادامه می داد تا ریغ رحمت را سر می کشید و تا بعد هم به امیدی که فرجی حاصل می شد.برخلاف جنگ که زمامداران کشور خود در معرض تیر مستقیم هستند در تحریم به زمامداران خیلی هم خوش می گذرد و این آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند که بیشترین تلفات را می دهند. اگر جنگ شده بود لاقل خونه خامنه ای و خونه مصباح را تو قم می زدندو آنتن های تلویزیون ضرغامی را هم لوله می کردند خیلی سریع این آخوندهای ترسو حساب کار دستشان می آمد .ناگهان از خواب شیطون می پرم و می بینم باید بروم حمام! سه تا استغفرالله می گویم و دورم را فوت می کنم و خوشحال از اینکه جنگ نشده و دارم از تحریم می میرم!

آشپیرام گفت

ناشناس گفت...

سلام
دلقک گرامی
نه روحانی لیبرال است و نه احمدی نژاد سوسیالیست اما به قول علی دائی مجموعه تیم روحانی به سمت لیبرالیسم غش می کنن و تیم که چی بگم حلقه اصلی احمدی نژاد هم به سمت سوسیالیسم (از نوع جمهوری بولیواری ونزوئلا) غش می کردن
همه فرمایش شما متین اما در این شترگاوپلنگ گاهی شتر بر خر مراد سواره گاهی گاو و پلنگ هم به تعطیلات رفته فعلا

مانی گفت...

دلقک عزیز میدانستم که چنین پاسخی داری چه مینوشتی چه نه. اما هم روحانی و هم احمدی نژاد مسلمان رانده ووامانده ناچارند لنگان لنگان از دستورالعمل های لیبرالیسم که صندوق بین المللی پول آنرا دیکته میکند پیروی کنند ونتیجه اش همان است که آنها میخواهند . در یونان هم همین کار را کردند و درایتالیا و اسپانیا و جاهای دیگر.... دعوایی با شما ندارم هیچ که مخلص قلم زیبایتان هم هستم , فقط میگویم که آنچه دارد رخ میدهد همان لیبرالیسم است برهنه و زیبا!

ناشناس گفت...

یه زمانی میگفتن 20-30 سال دیگه که نفتمون تموم بشه فقیر میشیم ، حالا نفت داریم و فقیرتر داریم میشیم !
نفت داریم و پولمون تو حسابهای خارج از کشور میره جیب اونا ...

تازه مذاکرات تا ظهور آقا میخواد ادامه پیدا کنه ...