۱۳۹۲ اسفند ۳, شنبه

اول مصالحه آنگاه مذاکره: تاکتیک ظریف بر استراتژی کَری موقتاً پیروز شد در وین!


1- اینکه همه راضی و آرام بیرون آمدند از مذاکرات وین به چه معناست؟ آیا بعد از آن توپخانۀ متقابل امریکایی ها - اوباما؛ و شرمن از سوی کری - و ایرانی ها توسط خود رهبری و قبل از شروع مذاکرات وین که آتش گشوده بودند بسوی همدیگر یک نمایش خیالی با مصرف داخلی بود و در میدان عمل هر دو طرف حرف و نظر دیگری داده اند. و آیا اصلاً مذاکرات وین دست آوردی هم داشت که باعث خوشحالی کسی بشود؟ این ها مهمترین حرف هایی است که تحلیلگران در پی پاسخ به آن ها هستند. من هم نگاهی از این زاویه کرده ام به محصول وین.

2- هر دو طرف می گویند مذاکرات موفقی بوده است اما نه "paper"ی نوشته شده و نه "non paper"ی. و اصلاً وارد مذاکره بر سر اصل ماجرا نشده اند. بنابراین وقتی مذاکره ای انجام نشده و سندی هم نوشته نشده دیگر خوشحالی و بزن و بکوب برای چیست؟ بنظرم اینطور می آید که محمد جواد ظریف از تهران با یک تاکتیک مشخص به وین رفته بود. و آن تاکتیک "اول مصالحه و مصافحه؛ بعداً مذاکره" بود. به این معنا که ظریف به طرف های غربی گفته است با این جو پرتنش در یکماه اخیر مذاکره به دعوا می انجامد و فایده ای ندارد. لذا اگر واقعاً بدنبال حل قضیه هستیم ابتدا باید یکبار دیگر مصالحه کنیم و جو خارج از مذاکرات را به آرامی و سلامت دُوری که در ژنو به توافق رسیدیم برگردانیم.

3- چینی ها و روس ها که طبیعتاً موافق این حرف ظریف بوده اند و اروپایی ها و اشتون هم از این حرف منطقی ظریف استقبال با احتیاط کرده اند. زیرا آن ها هم هم زبان و ادعاهای اخیر شرمن را تند می دانسته اند و هم از آن حرف خیلی تند اوباما - در خراب کردن دیوار آجر بر روی هرکس که بدون اجازۀ امریکا به ایران نزدیک شود در دیدار با اولاند و در رابطه با سفر بازرگانان فرانسوی به ایران - کمی دلخور همراه با تحقیر شده بودند. لذا هنگامی که ظریف طرح اول مصالحه بعداً مذاکره را گذاشته روی میز؛ تقریباً بغیر از امریکا مخالف بالفعل دیگری نداشته است.

4- بنابراین همۀ آن سه روز نشست بغیر از وقت کمی که به زمانبندی دیدارهای آینده گذشته، صرف چانه زنی شفاهی و تا اندازه ای هم خاله زنکی شده بین ایران و امریکا - بی واسطه و با واسطۀ هیئت های دیگر - که چطور جو مذاکرات را از تنش های بیرونی ایجاد شده پاک کنند و فضا را برای دور اصلی مذاکرات بعدی سالم و بدون هیجان و دعوا بکنند. خب حرف زیاد بوده در این رابطه. ظریف استناد به حرف های شرمن می کرده در وارد کردن موضوعات خارج از چهارچوب توافق مثل توان موشکی ایران و تعطیلی کامل فردو و اراک و تشدید تحریم های در حال اجرا و کمی هم حقوق بشر و تروریسم. و می گفته که این حرف ها خارج از چهارچوب بوده و نباید زده می شد. شرمن هم پاسخ می داده که این ها نگرانی های ماست و در توافق نهایی باید به آن ها پاسخ داده شود. ظریف اما استدلال زیرکی کرده که ما نفیاً یا اثباتاً وارد این ماجرا که شما حق دارید چنین خواسته هایی داشته باشید یا نه نمی شویم. حرف من این است که این حرف ها اگر هم قابل بحث و مربوط باشند - مثلاً با قطعنامه های شورای امنیت - وقت طرحش الان نبوده و نیست. زیرا ما تازه قدم های اول توافق مقدماتی را هم طی نکرده ایم و بر چهارچوب تعیین شده هم مسلط نشده ایم تا چه رسد به موضوعات مناقشه برانگیزی مثل موشک و تروریسم و ... تازه آن هم در افکار عمومی و جو تبلیغاتی. مگر قرارمان این نیست که حتی جزییات مذاکرات رسمی را هم به بیرون درز ندهیم. پس این چه بداخلاقی است که شما می کنید با طرح موارد بشدت حساسیت زا در داخل کشور ما.

5- این بگو مگوی نه چندان تند بخش مهم این تلاش برای مصالحۀ مذاکرات وین بوده است و بطور طبیعی خیلی حرف ها رد و بدل شده مثل سخنرانی تند آیت الله خامنه ای از سوی شرمن. اما ظریف به همۀ این ها هم پاسخ مناسب یافته و داده که در ایران خامنه ای تقریباً همۀ مخالفان مذاکره را ساکت کرده و فقط خودش است که هر از چندی بدبینی اش نسبت بشما را بیان می کند. تازه آن هم همیشه بعد از کنش شما بوده این واکنش. در ثانی اگر شما خودتان را ابرقدرت و جهان پیشرفته می دانید و مارا هم جهان سومی. بطور طبیعی این شما هستید که باید خوددارتر از ما باشید در ایجاد تنش در فضای مساعد قبلی. و ...

6- همانطور که گفتم چون دیگر اعضای مذاکرات هم یا ظریف را تأیید کرده اند و یا حداکثر شرمن را تأیید نکرده اند ماجرا بسود طرح "مصالحه قبل از مذاکره"ی ظریف پیش رفته و مذاکرات با خوشبینی و رضایت همه در توافق بر سر زمانبندی خاتمه یافته است. لذا این یک پیروزی غیر مؤثر در اصل مذاکرات برای تیم دولت روحانی بوده و او می تواند نسبت بهمین زیرکی وزیر خارجه اش هم مباهات کند. درست است که ظریف وارد هیچ بحث بنیادین و تکنیکی و مواد مورد اختلاف نشده است در این سه روز. اما او توانسته کری و اوباما را عقب براند از طریق شرمن تا هر موضوعی را در زمان و موقعیت مناسب خودش طرح بکنند. نا گفته پیداست که این پیروزی مختصر تاکتیکی در استراتژی جمهوری اسلامی هم مؤثر خواهد بود و ایران امیدوار است تا رسیدن به بررسی قطعنامه های شورای امنیت و بحث هایی که امریکا دوست دارد مطرح کند؛ زمان بنفع جمهوری اسلامی عمل کند در بازهم فشل تر شدن ساختار تحریم ها و عمیق تر شدن گسل های در حال ایجاد بین اروپا و امریکا؛ و دولت ایران بتواند با ضریب اعتماد بیشتری در موارد خارج از برنامۀ هسته ای مورد ادعای امریکا مانور انکار و مقاومت بدهد. یا...هو

۱۲ نظر:

خوش خیال گفت...

سه روز مذاکره برای دوکلام حرف ؟ با نمیشد پای تلفن به هم بگن شات آپ؟! این همه خرج ومخارج سفر و درد سر را شش کشور پیشرفته و به شدت در بند شمارش یک و دو دلارشون تحمل کردند کا آقای ظریف بهشون بگه خفه شید و اونا هم بگن چشم و خوش و خندان برگردن خونه به رییسشون بگن خفه!

ناشناس گفت...

تیمسار خیلی سوار بر اسب خیال بودی این بار

. شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لف لف خورد گاه دانه دانه!

حقیقتش بنظر می رسد قضیه بگونه ای دیگر باشد.اختلاف ارتفاع بین خواست های غرب با امکانات اعطایی ظریف خیلی زیاد است. ظریف مشتی وعده های سر خرمن داده که مثلا ما نگرانی های شما را در مورد موشک های برد بلند و راکتور آب سنگین و تروریسم و سوریه و ... رفع میکنیم و نمی گذاریم شما نا راضی از اینجا بروید. از ان طرف هم خامنه ای ائمه جمعه را بسیج کرده تا به روحانی حمله کنند و یک جنگ زرگری براه بیاندازند تا طرف های آمریکایی فکر کنند اگر به نصف توقعات خود در مسائل اختلافی رسیدند باز هم معامله شیرینی کرده اند و با اینکار همه راضی خواهند بود. آمریکایی ها به نیمه خود راضی , ظریف و روحانی به محلل بودن خود راضی, خامنه ای هم به نیمه خود راضی و خدا هم راضی, تیمسار ما هم راضی!!دیگرچه بهتر از این میخواستیم. این دعوا ها بر سر لحاف ملاست و می خواهند بخشی از برنامه هسته ای و موشک های بالستیک و سلطه بر تروریسم منطقه را نجات دهند.

در میخانه ببستند خدایا مپسند
, که در خانه تزویر و ریا بگشایند

نون خشخاشی گفت

ناشناس گفت...


....
حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا
که چه زنار ز زیرش به دغا بگشایند

ناشناس گفت...

تیمسار گرامی.
نظرات شما متین است و صائب ولیکن فقط از یک جانب به بررسی موضوع پرداخته ای.
تدوین جدول زمانی و خطوط اصلی مذاکرات که بخشی از آن از طریق بی بی سی بین المللی به بیرون درز کرد به این معنا بود که طرفهای غربی مایل به شروع مذاکرات نبودند و بیشتر تمایل داشتند که دور اصلی مذاکرات به تعویق بیفتد تا تکلیف برخی از مسائل بسیار مهمتر که به حیات اروپا و روسیه بستگی دارد روشن شود و از طرفی دکترین جدید خاورمیانه ای اوباما روشنتر گردد.
این امر به روشن شدن وضعیت در اوکراین و سوریه بازمیگردد.
خیزش مردمی اوکراین که میرفت جرقه های جنگ داخلی در این کشور را مابین طرفداران روسیه در مناطق شرقی اوکراین و طرفداران غرب در مناطق غربی اوکراین شعله ور سازد به نحوی به اتمام رسید که برنده اصلی در دراز مدت شرکتهای آمریکایی در اوکراین خواهند بود.
محدود کردن اختیارات رئیس جمهور طرفدار روسیه در اوکراین. آزادی تیموشنکو بعنوان برجسته ترین سیاستمدار طرفدار غرب در اوکراین. انجام انتخابات زود هنگام و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان وقایع اخیر در اوکراین تثبیت اوضاع و برگرداندن آن به زمان پیش از بسته های پیشنهادی هدیه ای بود که از طرف آمریکا هم به روسیه و هم به کشورهای اروپای میانه چون آلمان و اتریش داده شد ولیکن این هدیه در قبال چیست و طرف مقابل باید چه چیزی را بدهد.
اشغال و کنترل بخشهای وسیعی از سوریه در امتداد مرزهای سوریه و اسرائیل به عرض پنجاه کیلومتر. تلاش جهت ایجاد منطقه حائل جنوبی در امتداد مرزهای سوریه و اردن به منظور ایجاد منطقه ای برای ارتش آزاد. زمزمه های اهدای موشکهای ضد هواپیمای دوش پرتاب به مخالفین و ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه تماما میتواند از عزم بازیگران برای تعیین تکلیف وضعیت روسیه ناشی گردد.
محو شدن ناگهانی سلطان بندر از دستگاههای امنیتی سعودی و یتیم شدن گروههای اسلامی تندرو در سوریه و تغییرات در کادر فرماندهی ارتش آزاد سوریه نیز بی ارتباط به سیاستهای جدید آمریکا در خاورمیانه نیست.
سفر نابهنگام لافروف به عراق و رشد روزافزون نبردهای مسلحانه مابین سنی ها و نیروهای مالکی و تطاهرات وسیع عراق و مخالفتهای گسترده مردم این کشور چه کرد و چه سنی و چه شیعه بر علیه سیاستهای مالکی و کناره گیری نابهنگام مقتدی صدر از صحنه سیاسی و دیکتانور خواندن مالکی ار جانب وی میتواند بخشهایی از پازل باشد.
به هرحال به نظر میرسد که دکترین سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه در حال تغییر شگرفی است و حمایت از رژیم های اسلامی میانه رو جای خود را به استقرار حکومتهای ایدئولوژی زدا داده است.
سفر نتانیاهو به آمریکا و سفر اوباما به عربستان نیز بی ارتباط با این تغییر رویکرد نیست.
در حال حاضر روسیه به عنوان بزرگترین حامی ایران و سوریه در موضعی بسیار ضعیف قرار گرفته و رویای تزاریسم جدید پوتین آتش را به پشت دروازه های غربی روسیه آورده است و حال باید بدهد تا یستاند و همینطور اتریش و آلمان بعنوان برترین کشورهای مصرف کننده انرژی که شاهرگ اقتصادیشان به لوله های عبوری نفت و گاز روسیه از اوکراین وابسته است باید صبر کنند تا تضمین های لازم را در عبور بی مخاطره انرژی از این کشور دریافت دارند ولیکن در برابر تضمین باید تضمین داد و این اصل سیاست امروز این جهان است.
به تعویق افتادن مذاکران که شما آنرا بعنوان پیروزی ظریف و روحانی می نگارید در حقیقت میان پرده تعویض دکور است ولیکن شاید سیر تحولاتی که در ماه مارس تصویر روشنتری از آن بدست آید به گونه ای به نفع ملت ایران گردد که دیگر نیازی به مذاکرات نباشد و جمهوری اسلامی یکسره پرچم تسلیم را بر فراز خاکریزها بیفرازد.

Dalghak.Irani گفت...

ضمن تشکر از دوستان:
1- من یک تحلیل موضعی بر "چرا همه نرم شدند یکباره در وین" نوشته ام. و علاقه و دانش و علتی هم برای ورود به استراتژی کلان امریکا در مورد مجموعۀ حوادث در حال وقوع نداشته ام. منظورم از "استراتژی شرمن" هم دقیقاً راجع به همین مذاکرات با ایران بوده است. به این معنا که امریکا می خواست با خراب کردن دیوار قطوری از خواسته های سنگین جمهوری اسلامی را به انفعال و عقب نشینی وادارد که ظریف توانسته آن را دفع کرده و به عقب بیاندازد.

2- نه من قول داده ام و نه شما می پذیرید که من رطب و یابس ببافم که به هر زور و دروغ و ... هم شده در همه حال زوال حکومت خامنه ای را استحصال کنم. و مطلقاً هم اینطور نیست که در بازی بین رقبا هرچند یکی ابرقدرت و یکی دیگر عقب مانده اینطور باشد که طرف ضعیف همواره کیسه بوکس باشد. همانطور که بسیار طبیعی است که تیم ملی فوتبال برزیل هم در هنگام مسابقه با تیم محلی درقوزآباد هم بیست تا گل بزند و یکی دو تا گل اتفاقی هم بخورد.

3- من علاوه بر اینکه حب و بغض را دخالت نمی دهم در تحلیل هایم باید این نکته را هم یاداوری کنم که بغض من فقط متوجه نحوۀ اندیشۀ ایدئولوژیک و سیاست مداری خامنه ای است و هنوز هم امیدوارم - چاره ای هم ندارم - و دارم تلاش می کنم که دولت روحانی را ترغیب و تحبیب و تهدید برای بازی در سبد ملت بکنم و دنبال ثابت کردن خیانت او و "همه یک کرباسند" نیستم.

4- پیروزی مختصر و مقطعی ظریف بر شرمن یک گل است از ده ها گلی که در بازی 90 دقیقه ای رقم خورده و خواهد خورد مثل چندین پنالتی پشت سرهم که احمدی نژاد مرتکب شد و کیسۀ خامنه ای را پر از گل های متعدد غرب کرد با تحریم های جوراجور. و نهضت ادامه دارد! یا...هو

ناشناس گفت...

دلقك عزيز.
كامنتهايي كه در ذيل مقاله شما نگاشته شده همگي در مخالفت با نظر شماست و وقايع امروز اوكراين نيز اين موضوع را ثابت ميكند كه پرهيز آمريكا از شروع مذاكرات هسته اي بي دليل نبوده است.
ملت اوكراين با اين حركت خود خط بطلاني بر تمامي محاسبات سياسي كشيد و كاري را كرد كه تمامي سياستمداران اوبامايي و اروپايي و روسي انگشت به دهان بمانند.
دكترين جديد سياست خارجي آمريكا كه نه توسط اوباما بلكه از جوانب ديگري در حال شكل گيريست و اوباما نيز خواهي نخواهي مجبور به همراهي با آنها شده نشانگر دكترين ايدئولوژي زدا در جهانست كه بي اختيار دكترين نيكسون را به خاطر مياورد.
وقايع اوكراين عملا روسيه و اروپا را به انفعال كشانيده و در وحله اول پوتين را مواجه با مشكل بسيار عظيمي نموده كه بخاطر رفع آن حاضر به هرگونه سازشي است.
شما نيز به خوبي ميدانيد كه بيش از هفتاد درصد صادرات نفت و گاز روسيه از طريق لوله هايي صورت ميگيرد كه از اوكراين ميگذرد و بخش عظيمي از انرژي مورد نياز اتريش و آلمان و بلژيك و سويس به اين لوله ها وابسته هستند.
هرگونه نابساماني در انتقال نفت و گاز روسيه از طريق اوكراين ميتواند بشدت بر وضعيت اقتصادي متزلزل روسيه تاثير بگذارد و بعلاوه مشكلات عديديه اي براي كشورهاي اروپايي كه ذكر نموديم بوجود بياورد.
دليل مهمي كه هم روسيه و هم اروپا دولت اوكراين و مخالفين را بر سر ميز مذاكره نشاندند پرهيز از بروز چنين مشكلي بود و حتي اروپا نظر مخالفين را در مورد بركناري يانكوويچ و برگذاري انتخابات فوري قبول نكرد.
وليكن ملت اوكراين و بازيگران پشت پرده تن به چنين توافقي ندادند و با اشغال كاخ رياست جمهوري و استعفاي رئيس پارلمان و آزادي تيموشنكو كاري را به انجام رساندند كه تمامي معادلات منطقه اي و جهاني را تحت تاثير قرار خواهد داد.
پوتين و لافروف تنها كاري كه برايشان امكانپذير است دادن امتياز در قبال تضمين بازبودن خط لوله هاي نفتي شان در اوكراين خواهد بود و مطمئنا اين امتيازات شامل فرختن ملاهاي ايران و اسد به ثمن بخس خواهد بود.
شايد بتوان با اين تحولات دليل اصلي آمريكا را جهت تعويق مذاكرات با ايران دريافت و شما نيز ميدانيد كسي بر سر اسب مرده شرط نمي بندد.
از نظر بازيگران اصلي حكومت جمهوري اسلامي مرده است و با رفتن اسد كه امروز بوضوح تكليفش روشنتر است حزب الله لبنان نيز بايد فاتحه رفتن بخواند و حكومت شيعه مالكي نيز بايد تبديل به حكومتي غير ايدئولوگ گردد.
سونامي سقوط حكومت دست نشانده روسيه در اوكراين باعث غرق شدن حكومت اسد و هلال شيعه ميگردد و رهبر فرزانه نيز چاره اي جز جمع كردن بساط خود ندارد.
تعويق مذاكرات ژنو تا كنون سبب شده كه ايران بزرگترين حامي خود يعني پوتين را در حال از دست دادن ببيند و مطمئن باشيد كه چند روز ديگر روسيه حاضر به امضاي قطعنامه سازمان ملل در مورد سوريه و عدم ارسال سلاح براي وي خواهد شد و باقي قضاياي پس از آن نيز روشن است.
حال شما قضاوت كنيد كه در تعويق مذاكرات برد با ظريف بوده يا با وندي شرمن.
در اينجا نيز بصيرت رهبر فرزانه راه بجايي نبرد.

سه چرخه گفت...

سلام دلقك عزيز
من يك سوال دارم كه جوابش از نظر آيت الله خامنه اي مثبت است، شما كه مي گوييد در انتها در چند ماه آينده ايران بهتر قدرت مانور انكار و مقاومت دارد معتقد هستيد كه امريكا و غرب تمام مشكلات و دغدغه هايشان را به هسته اي گره خواهند زد براي امتياز گرفتن يا خير؟ قضيه فعلا تا رفع كامل تحريم ها خود فقط هسته اي است؟

ناشناس گفت...

دلقك عزيز، همانجور كه شما هم اشاره كرديد ، تيم چلقوز جهان سومى ايران به مربى گرى رهبر و كاپيتانى روحانى، بقيه بازيگران هم كه ساز خودشان را مى زنند ، تماشاگران دو طرف هم كه همه اش مشغول شعار شير سماورند. حالا اين وسط تيم ما يك هافبكى داره به نام ظريف كه از بقيه قاعده بازى رو بيشتر بلده اگر هم توپ دستش بياد يكى دو تا دريبل خوب مى زنه ، ممكنه يك گلى هم زده باشه. ولى چه فايده كه بقيه تيم يا مى زنند به تير دروازه يا به دروازه خودى. به هر حال آخر اين بازى باخته فقط بايد ديد با چه نتيجه اى، اميدوارم منتهى بشه به اخراج مربى وگرنه تماشاچيان طرفين استاديوم رو آتش مى زنند.
با ارادت هميشگى. افشين قديم

Dalghak.Irani گفت...

سه چرخه
درست متوجه سؤالتان نشدم. اما اگر منظورت این است که امریکا موضوع موشک ها و تروریسم و موارد دیگر را کنار خواهد گذاشت و فقط تمرکز بر هسته ای تا آخر پیش خواهد رفت. نظر خود من منفی است. ممکن است تاکتیک عوض کند و بجای علم کردن موضوعات دیگر که فعلاً در توافق اولیه نیست خود مفاد توافق را چنان موسع و بنفع غرب تفسیر کند و بخواهد که عملاً توافق نهایی را منتفی کند و ایران خودش ناچار از عقب نشینی در موارد غیر هسته ای مورد نظر امریکا هم بشود. و من بارها قبلاً هم گفته ام که اگر خامنه ای بر مواضع حفظ وضع موجود تأسیسات هسته ای پافشار بماند این مذاکرات در شش ماه سهل است در شش سال هم به نتیجه نخواهد رسید. ضمن اینکه تحلیل خوب و واقع نمایی هم از یک استراتژی کلان تر داده دوست ناشناس مان که دارد کار می کند و معادلات کوچک را هم باید تابعی از آن متغیر هم حساب کرد. نهایتا ً اینکه ممکن است موضوع در حال استخوان لای زخم فعلی فریز شود و خامنه ای چند دلار بیشتر نفت بفروشد و گیرش بیاید و اوباما هم بتواند بدون ورود به جنگ با هر کشور دومی - او شخصاً نمی خواهد رییس جمهور جنگجو قلمداد شود و روحیه اش با درگیری سازگار نیست - مدت ریاست جمهوریش را پایان بدهد. یعنی برای جمهوری اسلامی کمی گشایش در حد بخور و نمیر و برای امریکا فاصلۀ ایران با بمب اتمی به دو الی سه سال با عقب نگه داشتن صنعت هسته ای در حالت توافق مقدماتی فعلی. یا...هو

آرسین گفت...

دلقک عزیز،
نظریات و تحلیل غلط یا درست و سفید و سیاه نیست، اما این نظر شما تقریبا خوشبینانه ترین حالت توافق به نفع جمهوری اسلامی است! که قابل رد هم نیست.
اما این بهترین سناریو هست با احتمال کم، گزینه معتدل تر توافق یا بگوییم تسلیم هسته ای از طرف ایران برای باز بودن در گفتگوها برای تمام مسایل مورد نگرانی غرب است بدلیل ناچاری اقتصادی.
البته در دوران -موقتی- که تمامی فعالیت های اتمی تعلیق باشد و تحریم ها برقرار زمان به ضرر ایران می گذرد. هرچه که بیشتر باشد بدتر. چرا که نه دلار نفتی برمی گردد و دولت توان مالی می یابد و نه پیشرفت هسته ای قابل افتخار وجود دارد.

اکنون همزمان هم ذخیره اورانیوم و هم ذخیره مالی ایران در حال کم شدن است!
و به ناچار آیت الله دستور مقاومت بیشتر را صادر می کند.

ناشناس گفت...

تو هم که دم به ساعت یه چی میگی یه بار این برد یه بار اون اصلا خودتم نمیدونی چی میگی همه چی میگی بلکه یکیش درست در یاد فردا پز بدی که من گفتم

ناشناس گفت...

ای ناشناس ساعت 2239

داداش یه کم مودبانه تر و آرامتر!بجای واژه تو از کلمه شما استفاده کن تا متن شما قابل خواندن باشد. هر چه که این تیمسار اینجا نوشت دلیل بر این نیست که درست است ولی او حق داردهر چه که خواست بنویسد و شما هم حق داری تا مودبانه جوابش را بدهی .قبول دارم که تیمسار مشرق و مغرب هم می نویسد و این یک مقدار بر می گردد به طبیعت این کار که اساسا مشرق و مغرب است و هیچ کس به قطعیت نمی تواند پیش بینی کند که چه می شود؟ بهر جهت به نوشته اش باید احترام گذاشت . شما هم نقد درست ت را درست بنویس.

ممنون گفت