۱۳۹۲ آبان ۲, پنجشنبه

سقوط دلار به زیر 3000 تومان در یک سال آینده محال عقلی است!


این دکتر ولی الله سیف عزیز رییس کل بانک مرکزی یک حرف صادقانه زد برای جلوگیری از ضرر و زیان خانواده هایی که دلار خانگی دارند و اغلب از خانواده های متوسط و ضعیف هستند. اما چنان هجمه ای از هوچی ها دریافت کرد در قامت اقتصاد دان و همه چیز دان - مثل خودم - تا بالاخره مجبور شد همرنگ هوچی ها شود و حرفش را تعمیر و وصله پینه کند. از آنجائیکه هرگونه اظهار نظری از این جهت فقط در آماتورهایی که سه شاهی صنار پس اندازشان را ارز خریده اند اثر دارد و ترس ایجاد می کند و مافیای دولتی و خصوصی بازار ارز عنایتی به آن ندارند و نخواهند داشت برآن شدم که بگویم قیمت دلار نه تنها در یک سال آینده کمتر نخواهد شد که محتمل قطعی است که بیشتر هم بشود.

1- دلار هم مثل هر کالایی در بازار یا باید از طریق عرضۀ بالا ارزان شود یا از راه تقاضای پائین. در مورد کاهش تقاضا که اجماع کامل حاصل است که نمی تواند اتفاق بیفتد. لذا تنها عاملی که می تواند دلار را ارزان کند افزایش عرضه است. حال ببینیم عرضۀ دلار از چه راه هایی ممکن است و آیا امکان عقلی و منطقی برای افزایش آن در یک سال آینده خواهد بود:

الف- افزایش عرضه از طریق اولاً رفع تحریم ها، ثانیاً افزایش فروش نفت، ثالثاً سرمایه های فراری داخل کشور، رابعاً سرمایه های ایرانیان ساکن فرنگ و خامساً از سرمایه های بین المللی و خارجی می تواند اتفاق بیفتد. و دلارهای خانگی آماتورها نمی تواند در بازار تأثیر پایدار و غیرروانی زودگذر بگذارد.

ب- اگر همین امروز سوم آبان 1392 معاهدۀ صلح مطلق و هزار ساله بین ایران و غرب و بویژه امریکا امضاء بشود - شده باشد - بازهم پروسۀ رفع تحریم ها و افزایش فروش نفت و پیدا کردن مشتری و جلب سرمایه های برشمرده شده اعم از داخلی و خارجی - در خوشبینانه ترین حالت - کمتر از بعد از یک سال امکان عملی ندارد.

پ- تازه این زمانی است که دولت توانسته باشد قرض های داخلی خودش به بانک مرکزی و سازمان های مختلف را داده باشد و ریال ارزان نیاز نداشته باشد برای رساندن خودش به روز صفر اقتصادی ایران.

2- حالا شما حساب کنید که نه ببار است و نه بدار. تنها اتفاقی که افتاده 25 درصد قدرت سیاسی در دو طرف (در ایران روحانی و دولتش و درامریکا اوباما و سیاستش) فقط توانسته اند یک دور مذاکره بکنند و چندتا حرف قشنگ بزنند. تا این حرف ها بجایی برسد و آن 75 درصد قدرت سیاسی مخالف (در امریکا کنگره و در ایران رهبر) هم بازی را بهم نزنند ظریف و روحانی و کری و اوباما امیدوارند که در یکسال بعد - سریعترین زمان - به نتایج اولیه برسند. لذا حرف بیچاره سیف در مورد ارزان ترین ارز همان سه هزارتومان است حرف حسابی و بنفع مردم بوده و مجبور شدنش به اظهاراتی خلاف آن ضد منطق عقل و اقتصاد است و جدی نیست. این را به این جهت گفتم که کسی خام نشود و فکر کند که علی آباد شهر شده و ضرر کند! یا...هو

بعد از تحریر: آن قدرت 25 درصد و 75 درصد را هم توضیح بدهم که هم موافقت کنگرۀ آمریکا با اوباما برای مذاکره شرط نابودی همۀ دانش هسته ای ایران را دارد و هم شرط رهبر ایران با روحانی حداقل روابط با رفع همۀ تحریم های اعمال شده را دارد. خب معلوم است که این دو شرط نه در توان اوباماست و نه در اختیار روحانی. پس هیجان زده نشویم در دنیای واقعی. اینجا سیرک است و می توانیم هر شادی و هیجانی تولید کنیم. اما زندگی مان را بر و در واقعیت داخل ایران باید بچرخانیم.

۱۹ نظر:

ناشناس گفت...

آره بدبخت اومد يك ثباتي بدهد به اقتصاد دودمانش را بي ثبات كردند :-)
دلقك عزيز ولي به نظرم حتي در صورت تامين منابع هم دولت قيمت دلار را خيلي عوض نخواهد كرد. يعني يك بعد داستان هم اين است.



با خواندن اين نوشته اشك من كه در آمد دلقك عزيز، ياد روزهايي افتادم كه تمام اميدم و تو گويي زنده شدن دوباره ام را بعد از كودتا!!! مديون اين مرد بودم.

کلمه- ساجده عرب سرخی:

سهم من از تمام آسمان ها یکرنگیش بود و خواسته ام از تمام جنگل ها سبزی اش. کیست که نداند حتی هولناکترین دره ها هم چشم به آسمان دارند و بارشی و پروازی.

کیست که نداند سهم ما از عیدها و غدیرها و فطرها پلی بود که یادگار غروب های یاحسین میرحسین بود و الله اکبر و ندایی که ایمان می آوردی قاصدانی را که در کنج انفرادی ها درس مقاومت می دهند و چهار سال گذشت و هزار سال هم بگذرد کیست که نداند آفتاب از انتهای کوچه اختر طلوع می کند و کمی آن طرف تر غروب و لحظه شماری میکند تا به اختر بازگردد.

مرور می کنم تمام این هزار روز را که هزار سال گذشته و هنوز به سه سال نرسیده آن ظهری که خانم رهنورد گوشی را برداشت و قبل از آنکه بگوید سلام، می شنیدی صدایش را که به میرحسینش می گفت، سربازها آن طرف رفتند از این سمت بیا و دوباره یادم آمد که می گفت ماه هاست برای آنکه از خانه خارج شویم با مامورها درگیر می شویم و ما هی می گفتیم: نه! می خواهند بترسانند هنوز آنقدر فراموشکار نشده اند که نخست وزیر سالهای جنگ و دفاعمان را زندانی کنند.

آنها امروز پشت دیوارها بی همهمه ی آدم ها زندگی می کنند و ما هر روز با عکسی و یادی درس می گیریم از آنچه مشق کرده بودند. یاد گرفته ایم چقدر می توان ساده بود و استوار. بی صدا بود و پر صدا. هفته ها و ماه ها ممنوع الملاقات بود و در آن چهار دیواری لعنتی ماند و ناگفته ها را چنین به بلندترین آوا به دور دست ها فریاد کشید.

نه! جا نمی شوند در آن چهار دیواری با میله های جوش خورده ی سیاه و حصارهای بلند و هر روز ِ زندان. پسشان می زند و هر روز زندان بی هیبت تر و بی آبروتر می شود و هر روز سربازها در انتظار غدیری که انتهای روزهای حجه الوداع دست های سید و بانویش را ببوسند و حلالیت بطلبند و عذر تقصیر بخواهند که مامور بودیم و معذور.

و ما هنوز دستبندهای سبزمان که دست در دستان علی و محمد در آسمان تشیع بالاست را نگاه کنیم تا یادمان بیاید مردانی را که ایستادند تا آنجا که حصارهای زندان فرو بریزند و به ما هدیه کنند اندک آرامش و امید این روزها را، که اگر نبود مقاومتشان بذر هویتمان جوانه نمی زد و نمی رویید.

چقدر آرزویم شده که فردا چشم در چشم میرحسین بگوییم: سید! حج ۴ ساله تان مقبول و سعی لحظه لحظه تان مشکور.


لينك:
http://www.kaleme.com/1392/08/02/klm-162524/

ناشناس گفت...

ظاهرا شما هم از اینکه ارز بیاد پایین نگرانی و زیاد خوشت نمیاد .
بیخودی صغرا کبرا نچین . و دلیل نیار که پایین نمیاد .چاره ای نیست جز پایین آمدن نرخ ارز و بالا رفتن ارزش پول ملی
خالا اگه با بالا رفتن ارزش پول ملی منفعت بختر میافته توجیه نکن که مردم ی که ارز خریدن ضرر میکنند .چرا باید ضرر کنند ؟
الان صد تومن کار پنجاه تومن را میکنه ولی در صورت بالا آمدن ارزش ریال صد تومن کار صدو پنجاه تومن را خواهد کرد متوجه شدی ؟ شما هافقط فکر امروزتون هستی و منافع امروزتونو در ارز بالا رو می بینید . ولی منافع کلی جامعه و اکثریت مردم در ارز پایین است .
لازمه که کار خانه ها و کار گاهها بکار بیفتند و رونق اقتصادی رخ بده . وگر نه زمانی خواهد آمد که از این کارتون پشیمان خواهید شد.

سه چرخه گفت...

دوست عزیزمون فکر کردین الاکنگه که اونطرف بره بالا اینطرف بیاد پایین؟؟ نه عزیز جان اینقدر خطی به هم وصل نیستند همه چیز. مطمئن باش که در هر تغییر کلان و ناگهانی ای قشری که امکانات تولید و سرمایه را در اخیتار دارند سود می کنند-هر بار به شکلی- و قشر متوسط و مصرف کننده و اکثریت جامعه هستند که ضرر میکنند، پس به همین آرامش راضی باشیم. مگر اینکه تغییرات خیلی تدریجی باشد.

مستانه گفت...

سلام عشقم..بابایی م
دور از جوون این چه حرفیه! شما سراپا دانش و استدلالید...
حتی الان از نوشته هاتون من متوجه شدم که در یکی از کامنت هام
صنار رو به اشتباه سنار نوشتم!هههههه
ندیده بگیرید دیگه خوووب؟!
راستش از خدا پنهون نیست اقا جون از شما چه پنهون
که بنده اصلا از بازار اقتصاد سر در نمیارم!
یعنی از اولش هم دنبال سردراوردن از این راز مخوف که همه بشر رو به دویدن و تکاپو واداشته نبودم!
چه رسد به دلار این شاه بی رقیب میدان اقتصاد!خخخخخ
گاهی همکارام راجع به اضافه حقوق و بندهای مختلف اضافه شده در حکم کارگزینی صحبت میکنن..
اما مگه گوش ما بدهکاره به این حرفا!...
فقط ارزو دارم که اوضاع مملکتم هر چه زودتر رو غلتک اعتدال و پیشرفت اقتصادی بیفته و دل هموطنان عزیزم شاد شه...

و دل بابایی عزیزمم بیشششتر تر تر....
قربونتون برم عصر کیک وانیلی پختمااا اخر شب با چای قندپهلو بیارم خدمتتون....دوس دارین بابایی مهربونم؟!! :-)

مستانه گفت...

کامنت اخر ولی واقعا ناامید کننده بوود تیمسار!
اخه این اوباما هم دیگه شورشو دراورده!
یعنی چی نابودی کامل!
به نظرم جنگ روانی بین ایران و امریکا هیچ برنده ای نداره..
چرا که هیچکدوم از طرفین منطق سرشون نمیشه..و هردو مقصر
خدا بخیر کنه عاقبت این مردم و سرزمین رو ...

ناشناس گفت...

دلقک جان،
به عنوان یک فعال اقتصادی (صادر کننده) بهت میگم که حرفت درسته؛ امثال این ناشناس که کامنت گذاشته نه شناخت درستی از تو دارند و نه از شرایط اقتصادی کشور.
صادرات اجناس غیر نفتی ایران در دو سال گذشته به شدت رونق گرفته بود. از طرف دیگه، واردات اجناس بنجل از کشور هایی مثل چین هم کم شده است.

البته من فکر نمیکنم که آقای سیف به خاطر ضرر مردم از نگهداری دلارهای خانگی، کف دلار را تعیین کرد. هدف ایشان جلوگیری از نوسان های شدید قیمت ارزهای خارجی و در نتیجه امکان برنامه ریزی بهتر فعالان اقتصادی در دانستن حدود قیمتی دلار بود.

من فکر میکنم بیشتر ارزهای خانگی در ماه های گذشته به بازار سرازیر شده و همین یکی از علل کاهش نرخ دلار بود. البته عوامل دیگری از جمله کاهش خروج سرمایه از کشور و انتظار وارد کننده ها برای خرید دلار در قیمت های پایین تر هم دخیل بودند.

دلقک جان، من، شهریار، سالهاست در زمینه خشکبار فعالم و به تو و این دوست ناشناس میگویم که شرایط ما هیچ وقت به بدی امسال نبوده چون در حالی که قیمت دلار نسبت به پارسال ٢٠% درصد ارزان شده، برای کشاورزی که هزینه های زندگی اش به شدت افزایش پیدا کرده، دیگر صرف نمیکند محصولش را به قیمتی پایین تر از سال قبل بفروشد. حال شما محصول کم را هم به مشکل اضافه کن.....نتیجه اینکه ما در حال از دست دادن بازارهای خارجی محصولات خود هستیم و مردم عادی هم منتظر دلار ارزان تر!

روزگارا، سرزمین پر برکت ایران را از شر "نفت" و "مذهب" در امان دار. زیرا اینها اند که زمینه ی تحقیر ما و دوام دیکتاتور ها را فراهم میکنند.

شهریار

غریب آشنا گفت...

سلام تیمسار، من الان چند وقتیست که هیچ سرمایه‌ای در ایران ندارم یعنی‌ زمانی‌ که دلار حدودا ۱۳۵۰ تومن بود هر چی‌ داشتم یورو کردم و آوردم بیرون ، اینو میگم که بدونی بالا پایین رفتن دلار هیچ اثر اقتصادی به من نداره،حالا:

۱ - سال ۱۹۷۷ دلار تو ایران بوده حدود ۷۰ ریال ، اون موقع اروپا و آمریکا از لحاظ اقتصادی خیلی‌ خوب بودند ، ایران هم خوب بوده . لذا با توجه به نفت ارزون اون موقع، اقتصاد خوبی‌ داشتیم یادش به خیر.

۲ - سال ۲۰۱۳ تو ایران دلار هست ۳۰۰۰۰ ریال ، قبول دارم که محمود رید توی ۸ سالی‌ که سر کار بود، قبلی‌‌ها هم دست کمی‌ نداشتند ، ولی‌ اوضاع اقتصادی اروپا و آمریکا هم خرابه الان، یعنی‌ اصلا همه دنیا خرابه تقریبا ، ولی‌ ارزش پول ما ۴۳۰ برابر افت کرده نسبت به سال ۱۹۷۷. این عقلانی نیست، یه جای کار دست کاری شده، دست خودشون هم هست والّا دلار حدکثر باید ۱۰۰۰ تومن باشه( یعنی‌ ۱۴۰ برابر افت اقتصادی). به یاد داشته باش که در ایران برابری ریال با ارزهای دیگر خیلی‌ از قوانین اقتصادی ناشی‌ نمیشود، یک مافیایی هست که از این راه درآمد سرشار دارد، این مافیا هم بخشی از حکومت است.

ضمنا دوستی‌ گفته بود که صادرات زیاد شده و واردات هم کم شده. این یعنی‌ ما مصرف داخل را که تولید می‌کنیم هیچ، صادر هم می‌کنیم. نتیجه یعنی‌ رونق اقتصادی ، درصد بیکاری ( دست اندر کار تولید) کم.!!! این تحلیل ایشان درست نیست. البته که من اعتقاد دارم که اگر ایجاد رابطه با غرب به ارزانی‌ دلار و در نتیجه افزایش ارزش پول ملّی و رفاهٔ بیشتر مردم منجر نشود، مگر حکومت مغز خر خورده که جام زهر بنوشد و از خری که ۳۵ سال است سوار است ، پیاده شود؟ اگر این رابطه تبعات معیشتی و اقتصادی نداشته باشد پذیرفته نخواهد شد از طرف اکثریت مردم و اون اقلیت هم به دلیل شکستن تابوی رابطه با آمریکا سرخورده خواهند شد. این یعنی‌ حکومت به بن بستی میخورد بدتر از حالا.

ناشناس گفت...

جناب "غریب آشنا"،

من در مورد صنعتی صحبت میکنم که بعد از محصولات نفتی، بیشترین ارز رو وارد کشور میکنه. مجموعه ی بزرگی از خشکبار که متنوع ترین و باکیفیت ترین هاش در ایران تولید میشه.
از سال ١٣٨٠ تا ١٣٩٠ که، با وجود تورم داخلی بالا، نرخ دلار (به مدد دلارهای نفتی) تقریبن ثابت نگه داشته شده بود، ما میدان رقابت رو به کشورهایی مثل آمریکا و ترکیه واگذار کرده بودیم. چون صرفه ای در توسعه و سرمایه گذاری نبود.

من در مورد صنعتی مهم در اقتصاد کشور صحبت میکنم که بها دادن به آن نتایج مثبت بلند مدتی را در پی خواهد داشت. اینکه در "یال قوزآباد" نرخ بیکاری در دوران ننگین جمهوری اسلامی روز به روز بالاتر رفته، مساله ی دیگری است که پایین آمدن نرخ دلار بهبود آن را ضمانت نمی کند.

صادرات که قلب تپنده ی اقتصاد هر کشوری است باید با تورم داخلی همخوانی داشته باشد. بالا بودن ارزش پول یک کشور لزومن منجر به رشد اقتصادی آن کشور نمیشود. چین برای رونق صادراتش، یوان را به صورت مصنوعی پایین نگه می دارد.

به هر حال من موافق ثبات نرخ ارز در شرایط کنونی و تطابق آن با نرخ تورم در سالهای پیش رو هستم.

شهریار

تبریزی گفت...

ذلقک جان من نیز با نظر دوستان که میگویند ارزش ریال با ارزهای خارجی به وسیله اشخاص یا بانک مرکزی یا مافیا تعیین میشود موافق هستم .البته عرضه وتقاضا یک قانون است ولی هیچ قانونی در ایران بی تبصره نیست جو روانی وشرایط اینده مجهول برای ایرانیان آنان را وادار میکند که زمانی به خرید وفروش سیم کارت مبایل زمانی برای خرید سکه وزمانی هم برای خرید مسکن صف بکشند چون اقتصاد ایران توسط پلید ترین اشخاص اداره میشود واعتقاد آقا هم این است که اقتصاد مال خرها است پس اگر در یک ماه اینده بازار نشانه های از موفقیت مذاکرات را ببیند مثلا 25%شما بشود40%بدان که مقدار بیش از 18میلیارد دلار خانگی ودر همین حدود دلار ایرانی خارج از ایران روانه بازار میشود وکالای دیگری مثل مسکن یا ماشین یا سهام بورس جای ارز را در بازار میگیرد بهر حال پای اقتصاد ما می لنگد چرا چون درست برنامه ریزی نمیشود درامد دولت به باد (فاق)میرود پول بی حسابی به مردم تزریق میشود همین پول بی پشتوانه تورم یا ابر تورم به وجود ممی اورد همه بازار ها داری حباب هستند وچون نه جناب سیف نه بنده هیچکدام اقتصاد دان نیستیم اسمان به همین رنگ می ماند خدا کند بعد از رفع تحریمها چند اقتصاد دان به کمک تیم دولت بیایند تا شاید مشکل اقتصاد ما که باز میگویم ربطی به تحریمها ویا قیمت ارز ندارد را حل کنند میدانی در سه ماه اخیر دلار حداقل20%ارزان تر شده ولی کالا های مصرفی مردم حداقل 30%گرانتر شدن پس رابطه ای بین قیمت کالاوارزش ارز وتحریمها که بگفته شما 25%کم رنگ تر شدن وجود ندارد مشکل جای دیگر است .

ناشناس گفت...

جناب غريب آشنا، محاسبه شما خيلى رو بنا ئى و بدور از پيچيدگيهاى اقتصاد است. بدون وارد شدن به مقوله هايى مثل توليد ناخالص ملى، اقتصاد تك محصولى و معامله آن با دلار همچون يك كالا، تنها مثل شما يك محاسبه سر انگشتى مى كنم، كالاى وارداتى به نام دلار از اواسط رياست جمهورى خاتمى به حدود ١٠٠٠ تومان رسيد و بر خلاف گذشته كه روند صعودى داشت در اين ارزش ثابت نگاه داشته شد و اين امر تا اواخر دولت احمدى نژاد با توجه به قيمت نفت و ذخيره هاى ارزى قابل ادامه بود. اما در كشورى كه تورم رسمى سالانه اعلام شده از طريق بانك مركزى حول و حوش ٢٠ درصد بوده

ناشناس گفت...

ادامه:
حدود ٢٠ درصد بوده و سود بانكى حدود ١٧ درصد و توليدات داخلى رو به موت است و واردات كالا بيداد مى كند چطور مىتواند دلار را براى هشت يا نه سال روى ١٠٠٠ تومان ثابت فرض كرد. با توجه به بالا رفتن نرخ همه چيز و تورم بيست درصدى ارزش پول ملى حد اقل سالى ده پانزده درصد افت خواهد كرد. حالا شما با ماشين حسابتان سالى ده ، دوازده درصد براى ده سال به دلار هزار تومنى به صورت تصاعدى اضافه كنيد تا به قيمت واقعى ارزش ريال بعد از در رفتن فنر كه با زور براى ده سال فشرده نگه داشته شده بود برسيد. اگر سياست اقتصادى تك محصولى ايران فارغ از جو سياسى كشور همينطور ادامه داشته باشد بايد به اين محاسبه بى انتها ادامه بدهيم، خصوصا كه وابستگى كشورهاى پيشرفته با توجه به پيشرفت تكنولوژى استخراج نفت از لايه هاى ماسه اى به نفت خاور ميانه تا ٢٠ سال آينده به حد اقل مى رسد و منابع نفتى موجود در آمريكاى شمالى و انرژى جايگزين غربيها موقعيت ژئو پولتيك ايران را بسيار محدود خواهد كرد.
راه حل نجات ايران ارتباط با دنيا و شراكت در سرمايه گذارى غربيها در ايران و استفاده از بزرگترين منبع موجود در ايران يعنى نيروى انسانى جوان و متخصص است كه فراوان داريم و هرچه دلار گرانتر باشد كمپانى هاى خارجى راغبتر در سرمايه گذارى خواهند بود و صادرات غير نفتى ارزانتر براى خريداران خارجى.
راه دراز و دشوارى در پيش است، تغيير فرهنگ اقتصادى در تك تك ايرانيان لازم است ، فراموش كردن دلال بازى از كوچك و بزرگ و ايجاد فرهنگ كار. آيا جمهورى اسلامى مى تواند؟ بايد ديد.
ارادتمند دلقك. افشين قديم

غریب اشنا گفت...

با سلام به تیمسار و دوستان ، قبل توجه برخی‌ دوستان که نرخ تورم را ذکر کرده بودند در کشور و معاشی‌ حساب و نرخ دلار و اینجور چیزا، باید بگم که میانگین نرخ تورم سالیانه در ایران از سال ۱۳۵۷ تا پایان ۱۳۹۱ عدد ۱۹.۲ بوده که پس از تعدیل شدن با یکسری ارقام جهانی‌ ( در ارتباط با روابط پایاپای ارزی ) به عدد ۱۷ درصد میرسد. با یک تصاعد هندسی ساده نرخ دلار در طول ۳۴ سال بایستی ۲۰۸ برابر یعنی‌ از ۷۰ ریال به ۱۴۵۶۰ ریال برسد. منابع هم موجود است.

ناشناس گفت...

جناب غريب آشنا. هرچند كه مقوله اقتصاد بسيار پيچيده تر از محاسبات من و شماست و حتى كارشناسان اقتصادى جهان در نوع نگاه به تحليل مسايل اقتصادى با هم اختلاف نظر دارند، از آنجايى كه شما علاقه به حل مسيله دلار با فرمولى ساده داريد و بسيار نسبت به دلار ٧٠ ريالى نوستالژيك هستيد من هم اين فرمول شما را ملاك قرار مى دهم و ايرادى كه از آن مى گيرم.و آن ناديده گرفتن جمعيت زمان دلار ٧٠ ريالى با الان است كه حدودا ٢.٢ برابر شده در نتيجه gdp زمان حاضر كاملا تفاوت كرده است ، شما ميبايستى عدد ١٤٥٦٠ ريال خود را در ٢.٢ ضرب كنيد تا شرايط دو طرف معادله تان تا حدودى برابر شوند. البته من در نظر ندارم روى قيمت دلار و شرايط اقتصادى حكم عمومى بدهم، ولى با نظر دلقك عزيز و رييس بانك مركزى موافقم و به نظر من ارزش ريال در بهترين حالت تا زمانى بسيار طولانى هينطور خواهد ماند، اگر شما هم بسيار مطمئنيد كه ارزش آن ١٠٠٠ تومان است و به ناچار به اين عدد بر مى گردد به شما پيشنهاد مى دهم تا قبل از اين اتفاق دلارهاى ١٣٥٠ تومانى خودتان را برگردانيد چون زمانى كه دلار به ١٠٠٠ تومان برسد شما ٢.٥ برابر ثروتمند تر مى شويد.
خير پيش
با پوزش از دلقك از روده درازى
ارادتمند ، افشين قديم

غریب آشنا گفت...

افشین جان، من هم میخوام ثبات باشه ولی‌ ثبات واقعی‌ نه حباب. ضمنا من که هر چی‌ یورو آوردن اینور, زدم به خونه و کار و کاسبی ، الان هم آدمی که برگردم نیستم یعنی‌ نمیتونم . ولی‌ مثل اینکه تو دلار نقدی داری دستت و نمی‌ خوای دلار بیاد پایین. نمیدونم تو سال ۱۳۶۷ چند سالت بود ولی‌ من خوب یادمه ، وقتی‌ قطعنامه رو ایران قبول کرد. یکدفعه کلی‌ آدم سکته کردند از قماش طلا فروش و دلار فروش و آدمای پولداری که شم اقتصادی داشتند . ناگفته نمونه که همشون هم آدمای مایه دار و خا..داری بودند. این مافیای دلار به کسی‌ رحم نمیکنه چون باید هزینه هاش پوشش بده ، از هیچ قانون اقتصادی هم تبعیت نمیکنه.ضمنا فاکتور جمعیت توی همان نرخ تورم لحاظ میشه با توجه به سرانه تولید ناخالص ملی‌، دیگه چرا دوباره میاریش تو حساب؟

مستانه گفت...

سلام تیمسار عزیز...بهترین بابایی دنیااا
دلم براتون تنگه و تنگ تر هم میشه فردا که برم دانشگاه و شب ش.. خوابگاه..
تا سه شنبه..
بعد ازون باز نوبت ویزیت دارم و تا شنبه برنمی گردم خونه
لپ تاپ م یکم مشکل داره..اگه درست شد حتما میام باز بهت سر میزنم عزیزجوون
خیلی خیلی خیلی خیلی دوستت دارم و دارم و دارم و دارمممممم
تا بی تااااااااا.....باور کن..
میبوسسسسمت بابایی..یه بوسه داغ دخترونه..:-)
مواظب خودت بااش مثه همیشه....

عاشقت:مستانه

ناشناس گفت...

غريب آشنا جان.
محاسبات من و شما كاملا بى مورد است ، هر حبابى بالاخره مى تركد و به نظر من حباب واقعى در ايران تنها مسكن است و دلار به ثبات خود رسيده. در اين مورد اصلا هم ذى نفع نيستم و راستش را بخواهيد زياد هم اهميت نمى دهم. سن وسالم هم به قدرى هست كه قطعنامه و جنگ و انقلاب را ديده باشم و اگر شما زندگيتون رو با دلار ١٣٥٠ تومانى كه توى همين چند سال اخير بوده آوردى و زدى به خونه و ماشين و كار من خيلى پيش از شما با دلار ٥٠٠ تومانى هجرت كرده ام و سعى بر ساختن زندگى داشته ام و بقدرى از فرهنگ دلال بازى و بالا پايينى دلار و ملك وطلا دور بوده ام كه خيالم از اين بابت راحت است . اما با نظر شما در مورد قيمت ارز كاملا مخافم و اصلا اصرارى به اثباتش هم ندارم. شما هم محقيد نظر خودتان را داشته باشيد . زمان ثابت خواهد كرد.
با احترام، افشين قديم

ناشناس گفت...

به جناب دلقک و دیگر دوستان توصیه میکنم این مقاله را از دست ندهید:

http://www.cdi-iran.org/Article/13168-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA_%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D9%88_%D8%AA%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%81_%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C

شهریار

ناشناس گفت...

سلام و ارادت رفیق جان

می خواستم خواهشی بکنم و آن اینکه لطف کن نظرات بنده را عمومیش نکن چون مخصوص خودت است و هیچ ارتباطی با کلیت وبگاهت ندارد و امکان دارد سوء برداشت شود.

سپاس
عمو دلار

مست مست پای پیاده تا خانه آمدم، تنهای تنها، تنهاتر از همیشه، زود زود حوصله ام سر میرود از خودم، از خیال ها و خوابهای خسته تر از خودم و چه دیر عاشق میشود دلم، با همه اضطراب ها و تپش های لاینقطعش، چشم های خسته از دریدنم را میبندم و سیاه میشود هر چه که هست، زبانم زق زق میکند از فرط بیهوده جنبیدن و دلم ریش میشود برای خودم، برای تو و برای همه آنهایی که مثل تو نمیشناسمشان، امروز یکم بود، نخستین روز، ابتدای انتها، چند روز بیشتر از امروز میمیرم، باشد که رستگار شوم...  

ناشناس گفت...

به مستانه:
كاش به اين بابايىِ باسوادتون بگين جاىِ (ببار، بدار، بنفع) بنويسه (به بار، به دار، به نفع). سوادم خوب چيزيه ديگه.