۱۳۹۲ شهریور ۲۵, دوشنبه

دختر ِ شیرین ِ ایران؛ گرامی از ته ِ جان!


1- روزی گه ماجده المهدی لخت شد در مصر انقلابی او را ستودم و فیلسوفش خواندم. منظورم این بود که او به جامعۀ مصر هشدار درستی داده تا در تحجر و واپس گرایی نیفتند. زیرا معتقد بودم که هشدار باید تند و گزنده و افراطی باشد برای مصری که هنوز دچار حکومت تفریط نشده بود. و مصریان جنبیدند و توی دام تحجر نیفتادند خوشبختانه! اگر چه هزینه ها کمی سنگین بنظر برسد.

2- روزی که گلشیفته هم عکس های هنری اش را به معرض تماشای عام گذاشت نوشتم که حرکتش زیادی تند است و تفریط را با افراط جواب نمی دهند. زیرا متأسفانه ایران 35 سال است که دچار تفریط شده و حکومتی نهادینه دارد. و بوق دست خشکه مقدس اوست برای ترساندن پدرانی که مالک بدن زنان و دختران هستند.

3- روزی دیگر از خوانندگی آرمیا در آکادمی گوگوش نوشتم و تلویزیون من و تو را ستودم بخاطر این تابو شکنی برای دختران مستعد ایرانی بویژه آنانی که خانواده ای بسته دارند.

4- امروز اما افتخار دارم که با افتخار خوش آمد بگویم برای شیرین گرامی فیلسوف نوجوان ایرانی در مسابقۀ سه گانۀ لندن. عمل او بیش از همۀ مقالات و رسالات و مبارزات و روشنگری های روشنفکران و سیاسیون ایرانی تا امروز مؤثر است و خواهد بود در مبارزۀ رادیکال و اصلاحی که نسل سوم بعد از انقلاب برهبری زنان و دختران جوان شروع کرده اند. و قطعی است شریعتمدارهای مانده در مشهد علم الهدی از دست با کفایت این نسل نجات نخواهند یافت. بزودی!

5- دوستت دارم دختر نازنین ایران. مرسی که این پست سیرک تعطیل دلقک را چنین شادمانه نوشتی. من خجالت نمی کشم هرچند خیلی از تو عقب ترم اما من و همنسلانم باید قبول کنیم که هنگام نشستن و منتظر تغییر ماندن دیر زمانی است به "دو صد گفته چون نیم کردار نیست" پیوسته است.

۱۵ نظر:

تبریزی گفت...

دلقک جان باز امدنت مبارک وچه موضوعی از این مهمتر باز یک قهرمان ویک میدان وآن هم به چه سختی هوای سرد لندن وکارهای سخت با حجاب ومقنعه افرین بر او وآفرین بر شما که محکم برگشتی ما که از این مسابقه چیزی نخواهیم دید اگه ممکنه یک گزارش وعکس از این قهرمان ایرانی بگذار تا ببینیم ممنون

ناشناس گفت...

دلقك عزيز، چه زيبا وصف كردى و مزين به تصويرى زيبا تر از اين بانوى نسل اميد ايران كه اميدوارم روزى همين جوانان برناى وطن، نسل فسيلهاى جمهورى اسلامى را با شادابيشان منقرض كنند و سيرك ما هميشه پر از شادى وخوشى بشود.
ارادتمند ، افشين قديم.

گمگشته گفت...

سلام
خدا اجدادش این قهرمان رو رحمت کنه که باعث شد شما وبلاگ رو به روز کنید هر دو سلامت باشید.
با اینکه روز به شدت بدی داشتم اما ناخداگاه شاد شدم دیدم پست جدید گذاشتین...

سه چرخه گفت...

سیرک که تعطیل هست و فعلا داره برای تماشاچی ها میان برنامه و وُله پخش میکنه دلقک، پس ما هم بین تماشاچی ها میچرخیم و این مطلب را پخش میکنیم، که مجتبی واحدی یک نگاه کلی به عملکرد 7 8 ماهه گروهی از اصلاح طلبان(شاید گروه بزرگی حتی) پرداخته که با محوریت انتخاب شهردار تهران مطلبش رو ادامه میده: (که این مطلب رو حتی بی طرفانه تر از نگاه دکتر زیباکلام مشهور به بی طرفی میدونم)

http://www.bbc.co.uk/persian/blogs/2013/09/130915_l44_nazeran_ghalibaf_mayor.shtml

به امید روزی که مجتبی واحدی - با به فال نیک گرفتن این نوشته از جانب ما هم - دوباره به روزهای اوج خودش، همون که روزی سردبیر آفتاب یزد بود و از نگاه جامع و "بی طرفش" به عنوان یک خبرنگار ناظر لذت میبردیم برگرده، آروم آروم.

غربگرا گفت...

با این ریخت و لباس شبیه دلقکها مگر اینکه تو خوشت بیاد. از نظر من که سند تسلیم و ذلت و خاک بر سری است برای این زن و هر کسی که واقعا و از ته دل از این تصویر لذت برده!

سه چرخه گفت...

غربگرای عزیز باز آمدی و به رسم همیشگیت توپت پر است،

شما که ادعای غربگرایی داری، کمی از این غربی ها یاد بگیر، اینقدر در کار دیگران دخالتِ منفی نکن، بابا هر موضوعی و هر کاری که کسی انجام میده تو این دنیا برای این نیست که شمای نوعی بیای و براش بیانیه بدی و سند چنین و چنانش بخوانی، البته این تیر من شاید دامن دلقک رو هم بگیره، اما فکر میکنم قیاس مع الفارق هست. بنده خدا دختره دوست داشت و به هر قیمتی بود شرکت کرد. نترس برادر یا خواهر عزیز، چیزی که لرزه بر اندام خشک مغزان- البته باهوشانشان- می اندازه نه لباس لختی این خانم بود که اگر شرکت میکرد، که نفس حضور این زن هست. زنان اگر قدرت داشته باشند و در عرصه های بیشتری خودشون رو اثبات کنند بعد از اون دیگه نیازی به دلسوزی من و شما نخواهند داشت، خودشون دمار از جان استبداد مذهبی و بیشتر سنتی ما خواهند کشید، اینجا پاریس نیست، اینجا ایران است و هر حرکتی رو به جلو، قابل تقدیر.

آخه شما گزارش بی بی سی رو ببین، یک نفر که اینقدر زحمت کشیده، هماهنگی کرده، فکر کرده تا این کاررو به هر قیمت انجام بده، چطور میشه این ادبیات سخیف رو در موردش به کار برد؟ اصولا دور از درک زیبایی شناسی هست به نظرم، شما از چی خوشت میاد تو این دنیا؟ کسانی که رسوا شدند تو این فیلم و این حرکت کسانی بودند که این قل و زنجیرها رو به پای این دختر بستند اما اون مثل قهرمان با کلی وزن اضافه ایستادگی کرد و گفت شما با این افکار پوسیدتون نمیتونید مانع من بشید. حالا در ظاهر چندتا هندونه هم زیر بغل خشکه مغزان گذاشت با حرفهاش، ولی دانایانشون میفهمند که این خانم ها دارند خشت اول کدوم بنا رو داره میذارن زمین.

ببخشید که ادبیاتم شاید تند بود، چون ادبیات شما همراه با یک کودن انگاری دیگران نوشته شده بود خواستم بدونی کجا ایستادی رفیق.

در ضمن بنده هم " واقعا و از ته دل از این تصویر لذت برد"م.

غربگرا گفت...

خدمت خانم یا آقای سه چرخه عرض کنم که غربی‌ها احساس مسئولیت اجتماعی هم دارند و در مورد هر چیزی که به جامعه ربط پیدا کند نظر می‌دهند. این خانم در یک فعالیت اجتماعی و با نام ایران شرکت کرده و خواسته یا ناخواسته چنین القا میکند که حجاب اسلامی واقعا خواسته "تمام" زنان ایران است و با آن مشکلی ندارند و تحمیلی درکار نیست.

روی واژه تمام تاکید میکنم چون مخالفانِ حجاب اجباری که امکان حضور در این عرضه ها با نام و پرچم ایران را ندارند.

بهرحال این خانم با این ظاهر دلفک مابانه بلندگوی جمهوری اسلامی است در اعلام اینکه بله ای جهانیان ببینید حجاب هیچ مشکلی برای زنان ایجاد نکرده و مانعی برای حضور در فعالیتهای اجتماعی نیست و خلاصه همه چیز اوکی است.

یک جمله هم خطاب یه تیمسار بلاگ نویس که شما از مصادیق سر ریز شدن فرم به محتوا هستید. یعنی نامی که برای خود و وبلاگتان انتخاب کرده‌اید تاثیرش در محتوای نوشته هایتان هم به وضوح قابل دیدن است!

ناشناس گفت...

الله اکبر الله اکبر، وا اسلاما

با غربگرا موافقم این کار شکستن نفس خویش است.

جبهه نگیرید، فقط نظرم را گفتم.

Dalghak.Irani گفت...

سلام غربگرا.
من این دختر را دیدم و تشویق خوبی که در انتهای مسابقه از تماشاگران در کنار خیابان می گرفت را هم اضافه کردم. بعد نتیجه گرفتم که مردم معمولاً فاعل را و مثبت را تشویق می کنند و نه منفعل و منفی را. آنان شیرین را بخاطر مبارزه اش و مثبت بودن این مبارزات - در ذهن تاریخی اروپایی خود از راه مشاهده و تاریخ و درس و مدرسه و دانشگاه و خاطرات پدر مادر بزرگ های خودشان و غیره - دوست داشتند و تأیید می کردند و الا قطعاً اکثریت آنان می دانستند که شنا کردن با لباس غواصی چقدر سخت و غیر متعارف است و آفرین می گفتند بدختری که نقش مادر بزرگ دیروز خودشان را بعهده گرفته بود با جسارت و سرسختی. همین! یا...هو

سه چرخه گفت...

غربگرا جان،

به نظرم هم دلقک درست میگه و هم شما اگر صحت تئوری هایتان ثابت شود و چسبیده به شما نظر ناشناس بعدی.

اما اشکال کار در این است که اون فرضیه شما زیاد اثبات شدنی نیست، به این معنی که احتمالا 90 درصد مردم در لندن حتما احساس می کردند که این نوع پوشش حتما ترجیح این خانم نیست در مسابقه دادن.

ببینید، تغییرات ماندگار در تاریخ به صورت پله پله انجام شده است، شما محدودیت میگذاری، باشد، من این محدودیت را از سر راه بر میدارم و دیگر بهانه ای نداری مگر اینکه نیت و ذات بد ذاتت در مورد حتما به پستو خزیدن زنان را برملا کنی، این یک مبارزه مدام و همه گیر هست، که این خانم یک برگ از این دفتر هست.

زیاد سخت نگیرید، و غصه اینکه آی این خانم آبروی ما رو برد و الان همه فکر می کنند ما همگی عاشق حجاب خفن هستیم حتی در زیر آب را نخورید!! به نظرم اروپایی ها، حداقل عقلاشون به قول دلقک خیلی عمیق ترو بهتر به مسائل نگاه میکنند و برداشت دیگری از حرکت این خانم دارند تا برداشت لحظه ای و سطحی ماها، وگرنه اینقدر اصولی رشد نمی کردند.

حتی میخوام بگم اگر این خانم یک مسلمانِ "رادیکال" هم بود حرکتش در نوع خودش قابل تقدیر بود. در هر صورت اگر زنان حضور بیشتری داشته باشند حتی طالبان و القاعده هم شاید کمی لطیف تر به زندگی نگاه کنند!!!!!!!!!!

غربگرا گفت...

نه من غصه آبروی ایران در غرب را نمیخورم. ولی همواره نظرم این بوده است که تنها راه نجات مردم ایران از شر حکومت مذهبی دخالت بشردوستانه غرب و بویژه آمریکا است. مردم ایران (آن بخشی که مخالف رژیم هستند) توان رویارویی با آخوند و حامیانش (بخش دیگرِ مردم که وحشی و عقب مانده مذهبی هستند و اگر پایش بیفتد گوشت تن مخالفان را هم میخورند) را ندارند.

افکار عمومی غرب هم نگاهشان به خراجی ها مخصوصا ما شرقی ها آنقدر پیجیده نیست و قائل به تفکیک نیستند که شما تصور کنید امثال این دلقک مونث را به کل جامعه ایران نعمیم ندهند.

در مورد طالبان چه شیعه و چه سنی آن و اینکه لطیف شوند یا نشوند من اصلا برایم مهم نیست. در این مورد من قائل به حذف فیزیکی هستم. همانند حشرات و جوندگان مزاحم!

بهرحال از شرکت شما در بحث سپاسگزارم

ناشناس گفت...

سه چرخه عزيز،
خيلى به خودتان زحمت بحث با غربگرا را ندهيد, ايشان از نوع تفكر دست راستى شديد كه در عده اى از جمهورى خواهان آمريكا ميبينيم پيروى مى كنند و حتى بعضى از ايرانيان دست راستى از خود غربيان راستگرا جلو مى زنند و از جورج بوش هم داغ تر مى شوند ، ايشان همانگونه كه خود مى گويند از نوع معتقد به حذف فيزيكى هستند, اين طرز تفكر معتقد به دو رنگ سياه و سفيد . با ما يا عليه ما جرج بوشى و شر و باطل مدل دينى است، هر چند مدل غربى آن در جامه دموكرلسى است اما معتقدان به اين دكترين بيشتر تعصب از نوع دينى به اين ايده دارند. و در باطن تنها راه نجات حذف طرف مخالف است.
بنا بر اين مباحثه با اين افراد هيچ فايده اى ندارد درست مثل اين است كه با طالبان از فوايد آزادى بگوييد، نقطه نظرات و عقايد اين افراد از پيش شكل گرفته شده و غير قابل تغيير است و من و شما و دلقك و اين ورزشكار بانو به قول ايشان دلقك گونه در طيف رنگى خاكسترى ميان سياه و سفيد قرار داريم و چون در نگاه اينان خاكسترى وجود ندارد بالطبع ما در زمره رنگ سياه محسوب مى شويم و خداى نكرده اگر زياد شلوغ كنيم حذف فيزيكيمان جايز مى شود. آيا اين روى ديگر سكه افكار طالبانى و كوكلاس كلانى نيست؟
با احترام، ارادتمند دلقك
افشين قديم.

سه چرخه گفت...

خواهش میکنم غربگرا
و باشد اگر امریکا و غرب دخالت بشردوستانه کردند دستشان درد نکند، اما چه فرصتی بهتر از اعتراضات مردم به دولت احمدی نژاد در سال 88 برای بروز این نیات خیر غرب؟ از قدیم گفتن کسی که منتظر هسمایه بمونه شب گرسنه میخوابه. این اصل یک و بدیهی که به هزاران زبان دیگه غیر از این ضرب المثل قابل گفتن بود.

دوم اینکه، درست، زور مردمِ با فرهنگ تر شده ایران نسبت به سی سال قبل اتفاقا الان دیگه برای انقلاب کردن و این بحث ها کافی نیست، چون حتی یک کارگر بی سواد هم شش دانگ حواسش به زندگی خودش و آینده بچه هاش هست، حالا این میخواد منفعت طلبی باشه به قول صادق هدایت یا خیر، که منفعت طلبی به ذات چیز بدی نیست، خباثت اگر قاطیش بشه رنگ بدی اما میگیره، همین غربی ها مگر جز با منفعت طلبی جنون آمیز پیشرفت کردند؟ برای همین است که اتفاقا اتفاق میمون و مبارکی در حال رخ دادن هست که مردم به لزوم تغییرات تدریجی و کارهای اپسیلنی و همه گیر که تمام جامعه در قبالش احساس مسئولیت کنند پی می برند به جای انقلاب کردن و کن فیکون کردن مملکت و سیستم. کار این خانم هم یکی از همین کارهای اپسیلنی به امید قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شدن است به نظر من. تازه من میگم که این خانم حتی هیچ قصد سیاسی ای نداشته، اما اون حس منفعل نبودنش در برابر محدودیت ها و مشکلات که به جامعه سرایت پیدا میکنه بوی سیاسی به خودش میتونه بگیره شاید.

تو عکس های بازگشایی دانشگاه علامه یک نوشته دیدم که شاید دلقک هم خوشش آمده باشد-چون شبیه حرفهای خودش شده بود-، نقل به مضمون میکنم: " میخواهیم در دانشگاه فقط کمی نفس بکشیم".

البته این بحث دیگر خیلی کهنه شده غربگرا جان و ریشه این بحث امروز من و شما حتی به انتخابات هم کشیده میشه که کسانی موافق شرکت بودند و کسانی مخالف شرکت، که فعلا میشه گفت موافقین کمی آینده نگر تر نشان دادند چون حداقل امروز میشه تو اون مملکت یک کم "نفس کشید". و تو رو خدا نگو که امروز خوشیمان از سر نئشگی است و دیرپایی نمی کشد که احمدی نژادی دیگر کابوسی جدید را برایمان رقم خواهد زد. که جامعه ما نشان داد در سال 88 و 92 کـــــــه.................
اعصاب مصاب بازگشت به عقب را ندارد :-)
(این البته یک شوخی بود ولی فکر میکنم دلایلش و اصولا بحث موافق و مخالفش اصلا اینجا نگنجه)

پیروز باشید، همگی. . .
دلقک عزیزم مراقب خودت باش، و ممنون بابت زحمت رد و بدل کردن پیغام های مخاطبانت.

مانی گفت...

خودمون را خسته نکنیم با سر و کله زدن با غربگرا ,نام دیگر ایشان طالبان عربی است ومعتقد به حذف فیزیکی و آراسته به لبخند تحقیر به سر وپای هر ایرانی در هر شکل و پوششی جز آنکه ایشان بفرمایند. دلقک دانا, نمیخواهی در باره چرخش بزرگ رهبر و نرمش قهرمانانه اش گزارشی به ما بدهی؟!

Imanbme گفت...

با سلام
خدمت دوست عزیزم،
این نیز نمادی دیگر از کارهای نابجای آقای قالیباف که تنها جهت انتخابات و نمایش قدرت بودجه این سرزمین را حیف و میل نموده اند:
http://www.kaleme.com/1392/06/27/klm-158653/

من طرفدار حقم و تحلیلهای شما را دوست دارم و هرگز نمی توانم ببینم تا این حد از یک شخص دفاع کنید که شایسته اش نیست و هیچ کس شایسته طرفداری بی نقد نیست.