۱۳۹۲ مرداد ۱۷, پنجشنبه

هم سؤال و هم عصارۀ مشکل ایران از زبان زیبا کلام خطاب به آیت الله خامنه ای!



خودم در سفرم. اما اگر هم در حضر بودم و باشم چه می توانم گفت بعد از ده ها هزار بار گفتن از مشکل بنیایدین که "سرطان فکری و عقیدیتی" آیت الله خامنه ای است و بس. لذا تصمیم گرفتم مقالۀ دکتر زیبا کلام در روزنامۀ پنجشنبۀ بهار را بازنشر کنم. هم برای ثبت تاریخی آن بعنوان سند افتخار وبلاگم و هم برای تأکید بر اینکه غیر از همین یک حرف زیبا کلام ایران مشکلی ندارد برای بازگشت به زندگی. و اگر هر روز و هر ساعت و از سوی همۀ مدیاها و رسانه های ایرانی تکرار و تکرار و تکرار شود تا رسیدن بجواب از سوی خامنه ای بهتر از هر تحلیل و تفسیر و راه حل و ... است. و سه دیگر اینکه تا خامنه ای بیمار سیطره دارد بر رهبری ایران نباید انتظار روزی آفتابی داشت برای وطن. هاشمی و روحانی تا نتوانند برای سد ایدئولوژیک خامنه ای راه چاره بجویند هر نوع وعدۀ بهبود وضعیت آفتابه خرج لحیم همیشگی خواهد بود و نوعی فریب ایرانیان! یا...هو


بدون اغراق هیچ موضوعی به‌اندازه دشمنی میان ما و آمریکا و ابعاد مختلف آن ظرف این 34سال بعد از انقلاب مورد بحث و گفت‌وگو میان ما ایرانیان نبوده است. پرسش تمامی خبرنگاران خارجی که پریروز در مصاحبه مطبوعاتی رییس‌جمهوری حضور داشتند درباره مناقشه میان ایران و آمریکا بود. 16سال پیش هم در چنین روزهایی وقتی که خانم کریستین امانیور از طرف CNN در برابر آقای خاتمی قرار گرفت که درست در آغاز ریاست‌جمهوری‌اش بود، نخستین و شاید بشود گفت تنها پرسش مهمش این بود که آقای خاتمی «با آمریکا چه‌کار می‌خواهید بکنید؟» 16سال بعد و در آغاز ریاست‌جمهوری آقای روحانی، همه پرسش‌های خبرنگاران خارجی از او آن بود که «با آمریکا چه کار می‌خواهید بکنید؟» درواقع مسئله هسته‌ای هم عملا گره خورده به مسئله آمریکاست. به بیان ساده‌تر، بدون برداشته‌شدن گامی در راستای حل مسئله ما با آمریکا، مشکل بتوان تصور کرد که فرجی در باب شکسته‌شدن بن‌بست مذاکرات با 1+5 بتواند برداشته شود. جالب است که پاسخ‌های آقای روحانی هم همان پاسخ‌های 16‌سال پیش آقای خاتمی بود. این‌که «آمریکا باید حسن‌نیت خودش را ابتدا نشان بدهد»؛ «آمریکایی‌ها باید با یک زبان با ما صحبت کنند.» ؛«آمریکایی‌ها از موضع تهدید با ما برخورد نکنند و از موضع احترام با ما برخورد کنند.» ؛«آمریکایی‌ها باید صدای مردم ایران را بشنوند که در 24‌خرداد چه گفتند.»؛ «ما اول باید حسن‌نیت و صداقتی از آمریکایی‌ها ببینیم.» ؛«آمریکایی‌ها باید به ما از موضع برابر و احترام نگاه کنند.» و غیره. این‌ها البته ترجیع‌بندهای جریانات به‌اصطلاح معتدل و میانه‌رو ایران است. بعد از این‌ها ترجیع‌بندهایی دیگر است. از جمله اینکه: «آمریکایی‌ها برای نشان‌دادن حسن‌نیتشان می‌توانند دارایی‌های ما را آزاد کنند که غیرقانونی و به‌ناحق 34‌سال پیش بلوکه کرده‌اند »؛ «آمریکایی‌ها باید دست از توطئه، شرارت و دشمنی علیه مردم و ملت نجیب ایران بردارند»؛ «آمریکایی‌ها باید خواست و اراده مردم ایران را که انقلاب کردند و خواهان ایجاد یک نظام اسلامی در کشورشان شدند به‌رسمیت بشناسند»؛ «آمریکایی‌ها باید استقلال ایران را به‌رسمیت بشناسند»؛ «آمریکایی‌ها باید لوله تفنگ را که به‌سمت ملت ما نشانه رفته‌اند کنار بگذارند»؛ «آمریکایی‌ها باید تحریم‌های وحشیانه و غیرانسانی علیه ایران و مردم ایران را لغو کنند»؛ «آمریکایی‌ها باید از ملت بزرگوار ایران برای کودتای 28‌مرداد‌32 عذرخواهی کنند»؛ «آمریکایی‌ها باید از به‌راه‌انداختن جنگ تحمیلی، حمایت از صدام، زدن ایرباس ایران، ترور دانشمندان هسته‌ای و غیره عذرخواهی کنند؛» اما این همه داستان نیست. هنوز یک سطح سومی از «آمریکا باید...» وجود دارد که بیشتر در میان جریانات رادیکال و انقلابی مطرح است. از جمله اینکه: «تا آمریکا درست نشود، مذاکره و گفت‌وگو با آن بی‌فایده است.» ؛ «تا آمریکا آدم نشود، گفت‌وگو فایده‌ای ندارد.» ؛«تا آمریکا خوی استکباری و تجاوز دارد، مذاکره با آن فایده ندارد.» ؛«تا آمریکا دست از حمایت از رژیم اشغالگر قدس برندارد هیچ مذاکره و مصالحه‌ای با آن نمی‌تواند انجام شود.»؛ «به‌دلیل سلطه گروه‌های صهیونیستی که صاحبان اصلی ثروت و قدرت در آمریکا هستند، اساسا هیچ نوع دیالوگی میان ایران انقلابی با شیطان بزرگ نمی‌تواند به وجود بیاید.»؛ «فقط ساده‌اندیشان، غرب‌باوران، مرعوبان غرب، ساده‌لوحان و دنیاپرستان به گفت‌وگو با آمریکا اعتقادی دارند؛» و غیره.
انسان وقتی نگاهی به این فهرست می‌کند، روحانی یا هاشمی‌رفسنجانی یا خاتمی که سهل هستند، اگر همه ملت ایران هم جمع شوند نمی‌توانند کاری در برابر فهرست جنایات و مفاسد آمریکا انجام دهنددرواقع نگاهی گذرا به این فهرست اولین نتیجه‌ای که به دست می‌دهد آن است که به‌فرض محال که روحانی بتواند از پس این فهرست برآید و با وجود این مدعیات سهمگین موفق شود برود پشت میز مذاکره با آمریکا بنشیند، هیچ فایده و ثمری به‌بار نخواهد نشست؛ اولا قبل از آن‌که برود، این فهرست را مخالفان مذاکره با آمریکا بر سرش ریز‌ریز خواهند کرد و هنوز نرفته پای میز مذاکره با آمریکا، آن‌چنان بلایی بر سر روحانی یا هرکس دیگری که قرار است برود با آمریکایی‌ها مذاکره کند خواهند آورد که ‌هزاران‌بار از این‌که با آمریکایی‌ها خواسته مذاکره کند، نادم و پشیمان خواهد شد.
اما فرض بگیریم که روحانی با وجود همه فشارها، همه تهدیدها و همه اعتراضات کمر همت ببندد و یک‌تنه در دل شیر برود و برود پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند. با توجه به فرهنگ و ادبیاتی که در این 34 سال در ایران رواج داشته و شبانه‌روز در کشور تبلیغ شده، اگر همه امتیازهای دنیا را هم آقای روحانی از آمریکا بگیرد و اگر آمریکایی‌ها سند شش دانگ دنیا را هم بروند محضر و به‌نام ایران بکنند، باز هم در ایران خواهند گفت که «روحانی آخرش خیانت کرد و در برابر آمریکا به‌دستور هاشمی‌رفسنجانی عقب‌نشینی کرد». آمریکایی‌ها هر اقدامی که انجام دهند و هر گامی که بردارند، از نظر ما هیچ قدمی نبوده و به فرض هم که بپذیریم آن اقدام درست بوده، خواهیم گفت که برای فریب آن اقدام را انجام داده‌اند.
به‌بیان دیگر و در شرایط فکری و ذهنی که در ایران علیه آمریکا وجود دارد، امکان هیچ مذاکره و گفت‌وگویی میان ما و آمریکا وجود ندارد و همان‌طور که گفته شد، اگر هم به‌فرض مذاکره و گفت‌وگویی انجام بگیرد، صرف‌نظر از آن‌که نتیجه آن‌چه باشد، ما یکسره به‌عنوان، «سازش»، «تسلیم»، «کوتاه‌آمدن» و... با آن مخالفت خواهیم کرد.
به‌همین دلیل است که بنده معتقدم مقدم بر مذاکره با آمریکا، ما باید یک گفت‌وگوی جدی و واقع‌بینانه میان خودمان انجام دهیم. اساس و مبنا، یا چارچوب این گفت‌وگو پرداختن به این پرسش ساده و بنیادی است. اینکه: «اساسا دلیل دشمنی ما با آمریکا بر سر چیست؟» اگر آن‌گونه که ما معتقدیم دلیل دشمنی ما با آمریکا به‌واسطه آن است که «ما می‌خواهیم مستقل باشیم»؛ «ما می‌خواهیم یک نظام اسلامی در ایران داشته باشیم، اما آمریکایی‌ها نمی‌خواهند که ما مستقل باشیم و می‌خواهند که ما نوکر آن‌ها باشیم»؛ یا «نمی‌خواهند ما نظام اسلامی داشته باشیم و می‌خواهند که ما یک نظام لاییک داشته باشیم»، که در آن صورت اساسا جایی برای مذاکره، گفت‌وگو و رابطه با آمریکا نمی‌ماند. ما که حاضر نیستیم استقلالمان خدشه‌دار شود، ما که حاضر نیستیم یک میلی‌متر از استقلال یا اسلامیتمان را کوتاه بیاییم؛ بنابراین دشمنی ما با آمریکا یک امر همیشگی است. اگر دشمنی ما با آمریکا به‌واسطه آن است که ما می‌خواهیم در عرصه بین‌المللی مستقل عمل کنیم، اما آمریکایی‌ها به ما می‌گویند که نه نمی‌شود و باید در عرصه بین‌الملل تابع ما باشید، عملا هیچ‌وقت میان ما با آمریکایی‌ها تفاهمی نمی‌تواند به‌وجود بیاید؛ بنابراین مقدم بر این‌که ما با آمریکا بنشینیم و مذاکره کنیم، باید سوالی را که 34‌سال است پاسخ آن را فرض گرفته‌ایم، برای نخستین‌بار برای خودمان مطرح کنیم که به‌راستی «علت دشمنی ما با آمریکا بر سر چیست؟» کمترین دلیل من برای اهمیت طرح این پرسش آن است که اگر نگفته باشم که همه آنچه را ما درباره آمریکا ادعا می‌کنیم و برای خودمان ساخته و پرداخته‌ایم، لااقل بخش عمده‌ای از آن‌ها واقعیت ندارند و معلول ذهن ما است، اين ذهنيت دليل كافي برای توجیه ضرورت یا علت دشمنی‌مان با آمریکا نيست.

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام تلخک، اوغور بخیر سفر سلامت
من فکر می کنم آقای روحانی با شروع خوبش ؛ در مذاکره با آمریکا هم موفق می شه به اضافه عقبه مردمی ش وپشتوانه روحانیت و مراجع و بسیاری از سپاهیان و کل بدنه ارتش. اصولگرایانی مثل احمد توکلی و خود لاریجانی هم خیلی خوب دارن پشتیبانی می کنن و بعضی نتایجش هم داره همین روزهای اول دولت و قبل از رأی اعتماد آشکار می شه. مثل حمله احمد توکلی به فعالیت های اقتصادی نظامیان - بگو سپاه - و دفاع اولیه سرلش کر! فیروزآبادی و عقب نشینی ثانویه ش و مثل قرائت گزارش علیه تندروها در مجلس و بعد برای زیر منگنه قرار دادن اونها ارسال گزارش به قوه قضائیه. و ...
نتیجه: گل مالی دهان تندروها و در تنگنا قرار دادن مخالفان گفتگو، همه اینها پیش درآمدی هستند بر زمینه سازی مذاکره با آمریکا.

ناشناس گفت...

درود یا شیخ . من از آن زمانی که به خاطر دارم در مجله یک هفتم فرهاد جعفری که زیبا کلام گفته بود من هاشمی را خرج اصلاحات می کنم تا الان این را باید بنویسم که این هایی که در مورد آقای خامنه ای گفتی درست در مورد هاشمی و روحانی و خاتمی هم گفتی درست . این وسط چپ و راست های ارتدوکس مسلکی مثل عباس عبدی ( عبدی دیگر بادش در رفته است )و جریان سوم که سند دنیا را می خواهد کفش بگیر بردار بازجو شریعتمداری اگر به جان این حرف اساسی و آس زیبا کلام نیفتند تا آب را گل آلود کنند برای عرض بندگی بیشتر .

غربگرا گفت...

ما که بچه نیستیم. خارجی هم نیستیم که ندانیم حکومت ایران هنوز بر شعارهای انقلابی استوار است و بازگشایی سفارت آمریکا در ایران و برافراشته شدن پرچم این کشور در خیابان تخت جمشید برابر است با روانه شدن حضرات آیات عظام با تمامی جناح‌های آن شامل اصولگرا و سبز و خط امامی و چپ ها و مصدقیون داخل و خارج نشین به زباله‌دان تاریخ! (این را از توده‌ای‌ها یاد گرفتم و انها هم از لنین)

ناشناس گفت...

جناب تیمسار
خاصیت دشمنی با آمریکا برای حکومت اسلامی همان چیزی است که در حکومت کوبا و کره شمالی و هر چه دیکتاتور دیگر می بینیم و آنهم نیاز به دشمن قوی است . اما چرا قوی ؟ جون دشمن ضعیف یک هو خر می شود و از سر ترس وارد جنگ می شود مثل عراق ولی دشمن قوی فقط وقتی وارد جنگ می شود که ما اول وارد جنگ شویم . پس برای داشتن دشمن فرضی که آزارش به ما نرسد و شانس نا بودیش هم نباشد که ما با آن دست آویز مردم را خفه کنیم باید دنبال ابر قدرت بگردیم مثل آمریکا و انگلیس . اگر ایران با آمریکا توافق کند چه دلیلی برای ماندن آخوند ها وجود دارد ؟ پس تا ابد مذاکره ای وجود ندارد. این را هر دو طرف بازی هم می دانند

ناشناس گفت...

دلقک عریز

بهتر نبود لینک اصلی که سایت خود جناب زیبا کلام بود را قرار میدادین؟

http://www.zibakalam.com/news/1595

با احترام وسپاس

تبریزی گفت...

با سلام بر دلقک عزیز
به نظر میرسد که توافق با 5+1عملا ناممکن میباشد زیرا این جمع جمع اضداد است خودتان در اروپا زندگی میکنی وخوب میدانی که هیچگاه کشورهای المان وفرانسه با جزیره نشینان اینگلیسی هم رای نمیشوند وبدتر از این که نمیخواهند ماهی بزرگی چون ایران را به امریکا هدیه کنند هدیه ای که چون فیل است مرده وزنده اش ارزش دارد پس حسن آقای ما اول باید این جمع را برهم زند وبا توچه به حضور کم رنگی که در اینگلیس داشته برود به سوی اروپا وبه مانند سابق با اروپا معامله را شروع کند وبا امریکا کج دار ومریز رفتار کند ویا برود نیویورک زادگاه محمود احمدی نژاد ودر مقابل درب واش روم(توالت یاهمان موال خودمون)منتظر جلوس حسین آقای اوباما باشد حال این روباه سیاست مدار کدام را انتخاب کند .برمیگردد به نحوی تعامل داخلی باخوداش یعنی رکورد زدن در مجلس وگرفتن یک دولت کامل از آن وداشتن ابزار انسانی چون آقای ظریف برای امریکا هاشمی برای کشورهای عربی وخصوصا سعودی واحتمالا ولایتی برای کشورهای اروپای خصوصا فرانسه که بیشترین ضرر مادی را از تحریمها دیده (پژو ورنو)اما چوبی که چین وروسیه به استین این مسئله خواهند کرد دیدنی است مسئله وزیر نفت ووزیر امور خارجه برگرفته از لابی گری این دو کشور در ایران دارد البته کلید روحانی در اصل باید قفل در خارجی را باز کند مثل مشکل سوریه یا عراق ویا حتی مصر که امروز اخوان به رابطه ایران والبرادعی اشاره کردن خلاصه در دو ماه اینده باید بفهمیم که با امریکا باید چه بکنیم موفق باشید.
پیروزی بسکتبالی ها را نیز تبریک میگم به همه .

TodayBoy گفت...

تیمسار عزیز.آنچه می خواهم بگویم ربطی به این پست عالی شما ندارد.
دیروز جنازه یک بازرگان ایرانی که دوست مهدی هاشمی بود در دبی پیدا شد و امروز هم در لبنان چند خلبان ترک را گروه زایران امام رضا به گروگان گرفت. به نظر شما این اتفاقات نسخه دیگری از قتلهای زنجیره ای سال ۷۶ نیست در آغاز دولت خاتمی؟

ناشناس گفت...

تيمسار عزيز
فكر ميكنم شما مسائل ايران را فقط در چاچوب كشمكشهاي داخلي ارزيابي ميكنيد و تصور ميكنيد با عاقل شدن خامنه اي و كوتاه آمدن در قبال مسئله هسته اي آب رفته به جوي بازميگردد و متاسفانه بسياري از ايرانيان نيز با اين خوشباوري سر بر بالين ميگذارند.
به نظر من مسئله ايران را بايد در چارچوب مسائل منطقه اي و سپس بين المللي ديد و به تحليل آنها نشست.
در حال حاضر خاورميانه با چالش بزرگي رويروست. طرح كبوتران آمريكايي به سردستگي اوباما براي آوردن حكومتهاي اسلامي ميانه رو به مانند اخوان با شكست فضاحت باري روبرو شده و دليل اين امر را بايد در ائتلاف اعلام نشده عربستان-اسرائيل-بازهاي آمريكايي ديد.
عربستان با سياستهاي خود توانست اخوان را از صحنه قدرت در مصر حذف و در تونس به عقب نشيني وادار كند و مصر را در حلقه ائتلاف فوق وارد كند تا جايي كه حماس براي جلوگيري از نابودي خود بر ادامه مذاكرات صلح با اسرائيل صحه بگذارد. در مصر اسرائيل و مصر با همكاري يكديگر به قلع و قمع اسلامگرايان فلسطيني و مصري در صحراي سينا پرداخته و عملا حماس و جهاد اسلامي را به محاصره درآورده اند. در سوريه نبرد به پشت دروازه هاي لاذقيه يعني حياط خلوت روسها و اسد رسيده و حزب الله و ايران را وارد جنگب دو طرف باخت نموده اند. در عراق هر روزه امكان سه پارچه شدن آن بيشتر ميشود و دولت مالكي با اولتيماتوم عربستان مجبور شد تمامي زندانيان سعودي را از زندانها آزاد كند. در لبنان حزب الله با ورود به جنگ سوريه بيش از پيش مغذوب لبنانيها شده و با گروگانگيري دو خلبان ترك توسط پيروان امام رضا دارند پاي تركيه را نيز به اين بساط باز ميكنند. آمريكا و روسيه براي نجات طرح خود سريعا جلسه اي براي انعقاد كنفرانس ژنو2 برگزار ميكنند و حتي خودشان هم ميدانند كه جز خودشان شركت كننده ديگري نيست. در سوريه تجهيز ارتش حر به سلاحهاي جديد عملا تفوق اسد و همكارانش را به پالش كشيده و...و...و...
تمام اينها فقط به خاطر يك هدف است. از بين بردن هلال شيعي و نابودي توان اقتصادي اين هلال. در عراق و سوريه كه نقشه با موفقيت اجرا شده نه عراق و نه سوريه تا پنجاه سال ديگر نيز قادر به بازساخت زيربناي اقتصادي خود نيستند و تا چند ماه ديگر نيز نوبت ايران خواهد شد.
تيمسار عزيز. بسيار خام انديشي است كه تصور كنيم با شفاف سازي اتمي و راضي شدن ايران به غني سازي پنج درصد و امضاي پروتكل الحاقي همه چيز به قبل بازميگردد. هدف اصلي نابودي رژيم اسلامي در ايران در راستاي نابودي هلال شيعي و نابودي زيرساختهاي اقتصادي آن به مانند عراق و سوريه است و اينكه روحاني اگر چنان كند و خامنه اي اگر عاقل شود دادن آدرس غلط به ملتي است كه روشنفكرانش نيز به مانند كبك سر را در زير برف فروكرده اند.
خامنه اي فكر كرد كه با آوردن روحاني زمان ميخرد و اين كار را با مشورت رفقاي اروپايي بويژه آلمان و انگليس انجام داد ولي چه خيال باطلي و خودش هم به خوبي درك كرده كه سير حوادث به كدام سو ميرود كه ميگويد من به مذاكره با آمريكا خوشبين نيستم. درست ميگويد چون در حال حاضر سياست خارجي آمريكا به دستان بازهاي آمريكايي افتاده كه با همراهي و همكاري عربستان و اسرائيل تمامي خوابهاي اوباما و كبوتران را به كابوس بدل كرده اند و آنها به چيزي كمتر از نابودي حكومت اسلامي و نابودي زيربناهاي نظامي و اقتصادي ايران راضي نخواهند شد و متاسفانه ورود روحاني و حتي موسوي به عرصه سياسي ايران تغييري در روند اوضاع نخواهد داد.
اميدوارم كه اجازه درج اين نظر را بدهيد.

آرسین گفت...

متاسفانه صحیح است...

تبریزی گفت...

دوستان عزیز ما همواره در هر کجا سرمان زیر برف است فقط انچه فرق میکند الات وعلوفه است که به مردم میرسد فل واقع ایران هسته ای یا ایران 5%یا20%فرقی با هم ندارد ما منظور دلقک عزیز وبنده میخواهیم مردم راحت زندگی کنند کمبود نباشد گشنگی نباشد وهمه چیز به قیمت واقعی در اختیار امت قرارگیرد وگرنه همه پشت پرده را خواهی نخواهی حس میکنند اما این هلال شیعی هم داستانی دارد امریکا ان را در مقابل پیشرفت شوروی وشرایط خاورمیانه به وجود اورد وکمربند سبز نامید بعد شوروی هم شد دشمن ملت امریکا وبا 911یا همان11سپتامبر وسقط دوبرج دوقلو به مردم امریکا ثابت کرد که اسلام دشمن است وبوش کوچک هم با ساخن محور شرارت ان را به اوج خود رساندپس مثل دستمال وقتی کاملا مصرف شد حتما دور انداخته خواهد شد .
دلقک جان چرا از این مجلس مدل88ووقایع ان نمی نویسی بسیار زیبا وفتنه زده است فکر میکردم بعد چهار سال فتنه بخیه خورده باشد ولی ظاهرا عفونت ان به این زودی ها خشک نخواهد شد فکر کنم رهبر باید فتیله مجلس را پایین بکشد.سالم وموفق باشی.

ناشناس گفت...

آقای دلقک گرامی شما دیگه متعلق به خودت نیستی که سیرک را ول کردی به امان خدا رفتی تعطیلات، منتظر پست جدید در مورد عربده کشیهای مجلس هستیم لطفا...

ناشناس گفت...

سلام بر دلقک عزیز
از بس ننوشتید نگران سلامتیتان شدم هر چند ظاهرا دوستان بیشتر مطلع هستند و انشالله در سلامت و سفر هستید.
ما همه منتظر پست جدید هستیم.
درود بر شما

ناشناس گفت...

دلقك عزيزم،
حتما در وكيشن ساليانه خيلىً خوش مى گذره، هميشه خوش و سر حال باشى. اما اگه شد يه سرى به كافى شاپ سر كوچه بزن و يه احوالى از تماشاچيان منتظر بپرس.
دوستدار تو ، افشين قديم

آرش گفت...

سال آینده:
ایران = سوریه
حالا هی با روحانی مشغول باشید.