۱۳۹۲ تیر ۳۱, دوشنبه

تداوم در عصر یخبندان وطن؟: هاشمی توبه کنید! خامنه ای: پشیمان نیستم!


احمدی نژاد در حال بوسیدن استوارنامۀ سفیر جدید ونزوئلا.
طرف خودش هم شاخ در آورده از اینهمه حماقت و حقارت 
یک انسان با شهرت ایرانی.

1- البته که انتظار نداشتم که آیت الله خامنه ای با بیانیه ای از عذرخواهی و توبه نامه حاضر شده باشد در جمع گردانندگان نظام؛ اما انتظار داشتم که اولاً: لحن مدرنتری - خوب بلد است - و دیپلماتیک تری انتخاب می کرد برای گفتن از کامیابی ها و کاستی ها بزبان عامه فهم و سیاسی، و ثانیاً اگر نه در حرف و اعتراف حداقل در عمل و ابتکار گوشه هایی از کمی "بسوی آشتی ملی" را نشان می داد. اما متأسفانه دُز لجاجت بر تداوم "سرمربی گری خودش در تیم تندروان"اش بطور نا امید کننده ای بالا بود. چه آنجایی که از سید محمد خاتمی خبری نبود در میان مهمانان و حتی بیژن نامدار زنگنه - نماد اعتدال و مدرنیتۀ روحانی - هم شرکت نکرده بود در این اولین جلسه ای که روحانی بعنوان رییس جمهور منتخب حاضر بود. و مهمتر اینکه در سخنان منتشر شدۀ خامنه ای دریغ از یکبار نام بردن از حسن روحانی و مبارک بادی از سر تکلیف و تعارف به او و تیم همراهش.

2- جلسه البته کمی شادتر بود بجای مرثیه های این چند سال اخیر. اما این شادی بیشتر از همه در چهرۀ خود خامنه ای و دولت منقرض احمدی نژاد قابل ردیابی بود تا چهره های پیروز انتخابات اخیر. خامنه ای می گفت که از نشاط حماسۀ سیاسی محقق شده اش دلشاد است. اما او حتی ضمنی هم اشاره نکرد که این حماسه اگر بود محصول یک "خرداد خسته و ملت بلا دیده و به جان زده و مستأصل" بود و نه ملتی شاد و سزاوار و در رفاه نسبی. خامنه ای بازهم تمام نوازش و تبلیغات معکوسش را بپای پسر محبوب و دولتش ریخت تا جاییکه به روحانی طعنه زد که "
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به کارهای فراوان و کارهای برجسته دولت فعلی افزودند: هر مجموعه باید به مجموعه قبل از خود نگاه مثبت داشته باشد و چقدر ارزشمند است اگر دولت بعدی نیز همین مقدار یا بسیار بیشتر از این، از خود فعالیت و تلاش نشان دهد.
و خوانش درست اینکه: نه گمانم بیشتر از این خدماتی که احمدی نژاد کرده - بهترین دولت تاریخ ایران - مقدور باشد! تنها زوری که خامنه ای زد تا از ادبیات خودش نسبت بغرب فاصله بگیرد و دشنام و ناسزا نگوید در تیتر کیهان خلاصه شد که "من به مذاکره با امریکا خوشبین نیستم" اما یادش نرفت که یادآوری کند که: 
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ما همواره معتقد به تعامل با دنیا بوده و هستیم اما نکته مهم در تعامل با دنیا، شناخت طرف مقابل و درک اهداف و شگردهای اوست زیرا اگر او را به درستی نشناسیم، پشت پا خواهیم خورد.
ایشان تأکید کردند: در تعامل با دنیا، نباید عملکرد دشمنان خود را از یاد ببریم حتی اگر بنابر مصالحی، آن را به روی او نیاوریم.
و این یعنی هم شناخت من از دنیا درست است و هم سوء ظن صد درصدی به آنان باید تداوم یابد و هم باید با فریب و نیرنگ و عدم شفافیت با آنان روبرو بشویم. خب بدیهی است که چنین معامله ای هیچگاه سر نخواهد گرفت. مگر غربی ها مغز خر خورده اند که حیله و نیرنگ خامنه ای را صداقت ترجمه کنند و امتیاز بدهند. اما این تازه همۀ ماجرا نبود. خطرناک بودن حرف های خامنه ای به این فراز برمی گردد:
  حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح جهت گیریهای صحیح در مدیریت کشور با یادآوری سخنان خود در مراسم امسال سالگرد امام خمینی (رض) افزودند: همچنانکه آن روز تأکید شد جهت گیریهای صحیح انقلاب و کشور براساس قرائت معتبر امام، در همه زمینه ها مشخص است و نیازی به بررسی مجدد جهت گیریها نیست.
ایشان امام را حکیم و فقیهی پخته، خردمند و آگاه خواندند و افزودند: قرائت امام که در سخنان، نوشته ها و آثار ایشان از جمله در وصینامه آن بزرگوار، کاملاً بیّن و آشکار است، به عنوان حجت و شاخص مورد قبول نخبگان، زبدگان، مسئولان و آحاد ملت است البته گاه تفسیر غلطی از دیدگاههای امام ارائه می شود که کار بد و خاطرناکی است.
این جملۀ "اعتدال یعنی راه و سیرۀ امام خمینی" را در روزهای اخیر از خیلی از خرده پاهای جناح تحجر شنیده بودم. اما فقط هنگامی گوشهایم تیز شد که احمد جنتی در خطبه های نماز جمعۀ هفتۀ گذشته آن را بصراحت تمام اعلام کرد. و حالا با تکرار خامنه ای مشخص می شود که این موضوع نه یک لقلقۀ زبانی خود سر بازندگان مطلق بلکه سیاست جدید و مدون جبهۀ تحجر و تندروی به رهبری شخص خامنه ایست. و نشان می دهد که:

الف- خامنه ای نه بخواست ملت و احترام به رویکرد آنان بلکه در یک غافلگیری ناشی از اشتباه محاسباتی با حسن روحانی کنار آمده اند و به "ضرورت" به پیروزی او گردن نهاده اند و نه به احترام "انتخاب" ملت.

ب- بدلیل پایان یافتن پایگاه اجتماعی خود و ناکارآمد شدن اتوریتۀ شخص خامنه ای بدلیل استراتژی غلط کشور و حوادث پی آمد آن - بویژه در ماجراهای انتخابات 88 و جنبش سبز - است که بعقب نشینی تاکتیکی و مرحله ای روی آورده اند.

3- و بنابر دو ضعف پیش گفته تصمیم گرفته اند دوباره برگردند به برگزیده های رادیکال مواضع آیت الله خمینی و اینبار با تمسک به او تحول خواهان را زمینگیر کنند. زیرا می دانند که تیم جدید نیز خودش را قوت گرفته از حط امام معرفی کرده و خواهد کرد، و نمی تواند علناً گفته های خمینی را ناسخ و منسوخ کند. در حالیکه خود خمینی شدیداً به ناسخ و منسوخ بودن حتی قران نیز اعتقاد داشت تا چه رسد به حرف های مقطعی و بمناسبت های مختلف و روز خودش. - در این مورد بزودی بخشی از تاریخ را خواهم نوشت برای جوانان -

4- متأسفم که آیت الله خامنه ای خیلی جلوتر از آنچه که آرزو داشتم جنگ احزابش را شروع کرد. اما مطمئنم که در این جنگ پیروز نخواهد شد. ولی راه مردم را بدشواری زیاد دچار خواهد کرد. این را از جهات بسیاری معتبر می دانم. زیرا همانطور که گفتم پایگاه مردمی خامنه ای - هم در بین نخبگان و هم در میان روحانیان  و هم در میان هواداران تیفوسی - بشدت صدمه دیده و دیگر پیاده نظام مؤثری ندارد برای ایجاد فشارهای سال های وبا! اما امید مشخص و سیاسی ام به روحانی و بطریق اولی هاشمی رفسنجانی است که مثل همیشه مهمترین غایب افطار دیشب بود و مهمتر اینکه روز پیشش پالس مهمش را پست کرده بود برای خامنه ای:
هاشمی گفت: نمی توانیم با جهان قهر باشیم و به تکامل فکر کنیم و این اندیشه افراطی، مخل شعار استقلال ‌خواهی مردم در همه مراحل انقلاب اسلامی است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر پرهیز از طرد نیروها، گفت: کسانی که کشور را به این روز انداختند، می‌توانند با تجدیدنظر در گفتار، افکار و رفتار خود، در فضای رقابتی، به بهتر شدن امور کمک کنند که البته شرط آن دوری کردن از توهین و تهمت است که با ادبیات اعتدالی هیچ سازگاری ندارد.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با اشاره به حدیث شریف «حبّ‌الوطن من الایمان» عشق به وطن را فطرت الهی در نهاد انسان‌ها دانست و تأکید کرد که «این عشق از دل هیچ‌کس بیرون نمی‌رود».
این سخنان هاشمی که در جمعی از نخبگان گفته است روز یکشنبه و چند ساعت پیش از افطار خامنه ای؛ علاوه بر اینکه رویکرد "عفو عمومی خواه" دارد در فراز آخر و آنجایی که از نوستالوژی ایرانیان در تبعید سخن گفته؛ یک فراز مهمتر دارد در آنجائیکه می گوید: "کسانی که کشور را به این روز انداخته اند برگردند و توبه کنند و به بهتر شدن امور کمک کنند." بدیهی است که مهمترین - یا حتی تنها - مخاطب این حرف هاشمی آیت الله خامنه ایست. زیرا گفتن این حرف به احمدی نژاد و دولت منقرضش که وجهی ندارد بعد از پایان عمر آن. و ثانیاً دیگر کانون های فساد و تندروی در بخش های انتصابی قدرت وزنه ای نیستند بدون خامنه ای که بتوانند مانعی غیرقابل عبور درست کنند در مقابل خرد و اتحاد جمعی ملت. کما اینکه بلافاصله پس از ابراز نارضایتی خامنه ای از حوادث قم در ایکی ثانیه پروندۀ مصباح یزدی و عوامل اوباشش در باند مافیایی "پرتو" بروی صحنه آورده شد. و فقط هنگامی دوباره متوقف شده است که خامنه ای دستور داده گزارش مجلس علنی نشود. و نشانه ای نزدیک تر را باید بلافاصله در این اظهار نظر روح الله حسینیان دید که بمحض سخنان دیشب خامنه ای زبان باز کرد و امروز گفت از مهمانان غربی روحانی مثل جک استراو با گوجه فرنگی گندیده استقبال خواهم کرد و اصلاً روحانی هنوز کاره ای نیست که بخواهد مهمان دعوت کند برای مراسم تحلیف خودش.

4- همۀ این ها را گفتم که بگویم متأسفم برای خامنه ای و ایرانیان گیرافتاده؛ اما مطمئنم که اصل حسن روحانی نه در نزد خامنه ای به افطار نشسته بود بلکه در منزل هاشمی خون خونش را می خورد، و او بروحش که هاشمی باشد و خواست ملت وفادار خواهد ماند تا به جسم در رنج مانده اش بر سر سفرۀ افطار خامنه ای. کاشکی خامنه ای اگر حرفی از آشتی نمی زد از قهر هم حرف نمی زد. اما از قدیم گفته اند نیش عقرب نه از ره کین است / اقتضای طبیعتش این است. یا...هو

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

ممنون پست خوبی بود ظاهرا حضرت آقا خیال ندارند سیرک را از رونق بیندازند.
ممنون دلقک جان

ابوالفضل گفت...

سلام عمو دلقک! مدتی بود اینترنت نداشتم دلم برات تنگ شده بود...

ناشناس گفت...

سلام تلخک
تلخکام و نا امید نباش دولت تدبیر و امید می آید و در نهایت این ملت ایران است که پس از بارها تلاش بالاخره حق خود را باز می ستاند. به این روایت توجه کن:
در کتاب غیبت نعمانی باب ۱۴حدیث ۵۰ از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: «کأنّی بقوم قد خرجوا بالشرق یطلبون الحق، فلایعطونه، ثمّ یطلبون فلایعطونه، فاذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم، فیعطون ما سألوا فلایقبلونه، حتی قوموا و لایدفعونها الاّ الی صاحبکم قتلاهم شهداء اما انی لوادرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الامر »

یعنی: «گویا می‌بینم که مردمی در شرق قیام کرده اند حق را طلب می کنند ولی به انها نمی دهند پس از مدتی دوباره حق را طلب می کنند و این بار نیز به انها نمی دهند وقتی مردم این اوضاع را می بینند شمشیرهایشان را بر شانه ها می نهند پس تسلیم خواسته انها شده اما این بار مردم نمی پذیرند و قیام می کنند و ان را جز به صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های انها شهید هستند. اما اگر من شخصا ان زمان را درک کنم خود را برای صاحب این امر نگاه می دارم.»

ناشناس گفت...

متاسفانه این جناب رهبر تندرویان ایران نمیخواد دست از لجبازیاش برداره و این همه کشته و مجروح جسمی و روحی ای که سیاستهای ایشون به بار آوورده بس نیست!! متاسفانه این آقا حتی اگر برگرده از کاراش هم باز تاریخ ازش به عنوان یک مستبد خونخوار یاد میکنه چه برسه به حالا که داره چهارنعل به راهش ادامه میده!!! اما یه جا رو اشتباه محاسباتی داره اونم اینه که دیگه نه جامعه اون جامعه 76-80 -84 است و نه حسن روحانی آشنا با اصول سیاست، خاتمی هل داده شده به دنیای سیاست است و نه پایگاه آقا همچنان به صلابت قدیم است (اینها همه اش مدیون پایمردی آن بانو رهنورد و میر مقاوم و شیخ راستین است)_ واقعا با این روند تا ایشون سرانجامی ننگین برای خودش رقم نزنه دست بردار نیست و به نظر میرسه نمیخواد از فرصتی که مردم بهش دادن استفاده کنه_

ناشناس گفت...

برادر حسین ، نمی خواهد باور کند!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دیروز دوشنبه، بطور اتفاقی روزنامه کی؟هان! را دیدم که مدیر مسئول آن در یادداشتی به بهانه نصیحت و رهنمود به جناب رییس جمهور منتخب، به جناب خاتمی، سید فرزانه و خندان این ملت تاخته بود و در پی اتهام زنی های بی فایده قبل خود، او را فتنه گر نامیده بود .

مدیرمسئولی که با هنرمندی تمام موفق شده است با اتخاذ مواضع خود یکی ازقدیمی ترین روزنامه های کشور را از تیراژ چند صدهزار نفری چنان به زیر بکشاند که آدمی به شگفت می افتد، متاسفانه هنوز دارد با قیافه ای حق به جانب- کدام جانب بماند!- مسئولیت نمایندگی ولی فقیه را در این موسسه هم یدک می کشد و با بی حرمت کردن این جایگاه که در احضاریه هایش به دادگاه مطبوعات تجلی کرده و می کند...

...... وی به جای اینکه به حمایت هایش از احمدی نژادی که مملکت را به این روز انداخته است که نیازی به ذکرنمونه های آن نیست ،پاسخ بدهد و عذر تقصیر به پیشگاه ملت آورد! دراین یادداشت به خاتمی تاخته بود که چون از عوامل فتنه 88 است ،حق ندارد به رییس جمهور منتخب در باره این و آن بودن وزرایش اظهار نظر بکند!

انگار نه انگاراین روحانی، همان روحانی است که میتینگ های تبلیغاتی اش را با سلام به خاتمی و درود برهاشمی شروع می کرد و در فیلم تبلیغاتی اش تصویر و سخنان خاتمی را نشان می داد!

چه باید کرد؟! با اینکه دیری است که آفتاب طلوع کرده است اما انگار برادرحسین، نمی خواهد و یا نمی تواند! ازخواب بیدار شود!

برادرحسین نمی خواهد باور کند این انتخاب نشان داد، رییس جمهورمنتخب این ملت و بالاتر از آن،خود این ملت خاتمی را دوست دارند!

برادرحسین،نمی خواهد باور کند ملت با رایی که در اقتدا به هاشمی و خاتمی به دکتر روحانی داد، عملا ثابت کرد که با خلق دوم خردادی دیگر،هرگز ادعاهای وی دراین سالهای تلخ را باور نکرده و نخواهد کرد.

ناشناس گفت...

من فکر می کنم جایی برای نا امیدی نیست. همان طور که فشار تحریم و مردم وادارشون کرد که تقلب نکنند با ادامه این فشارها و نا امید نشدنمان به سر منزل مقصود می رسیم.این اقا 2 هفته قبل از انتخابات رای در انتخابات رو رای نظام میدونست. روز قبل از انتخابات تسلیم واقعیات شد. اوهام ایشان یک چیز است واقعیاتی که باید به اون گردن بگذاره چیز دیگر.

ابوالفضل گفت...

راستی عمو دلقک این پستت نشون داد که برخلاف پیش بینی دوسال قبلت مبنی بر سقوط سیاسی خامنه ای در دوسال آینده(=امروز)؛ حضرت آقا هنوز دارن شاخ و شونه میکشن!
و نشون داد که گلایه تان از خوانندگانتان بدلیل عدم تبریک صدق پیشگوئیتان بی مورد بوده است!

ناشناس گفت...

جناب تیمسار
حالا متوجه عرایض بنده شدید . روحانی و هر کس دیگری در این سیرک کاره ای نیست . گردانندگان اصلی سپاه هستند و خامنه ای و وزارت اطلاعات . حرف مردم در این بین خریداری ندارد . آن دوستانی که دم از توانایی روحانی می زدند و مردم ایران را هوشمندان تاریخ می دانستند کجایند تا تحویل بگیرند ؟ اما برای عمر این حکومت پایانی زود رس در انتظار است نه یک یا دو بلکه 4-5 سال، به انتهای عمر حکومت روحانی اما چرا ؟
1- به دلایل متعدد روحانی قادر به حل مشکل اقتصادی نخواهد شد ولو همین فردا سفارت آمریکا در ایران مجددا شروع به کار کند
2-مردم بعد از روحانی به هیج یک از وعده و وعید های انتخاباتی روی خوش نشان نخواهند داد
3-جامعه نا امید خطر ناک ترین جامعه هاست و کوچک ترین جرقه ای انبار باروتش را منفجر می کند . البته این بار نه شورش از طبقه انتلکچوال که از پایین ترین طبقات شروع می شود و به ذاته به نابودی و هرج و مرج می کشد
4-در سطح جهانی تنش تقریبا تمام منطقه با هژمونی شیعه شدت گرفته و این خود فرسایش مضاعفی برای دولت به بار می آورد
5-برای فرار از این مشکل جمهوری اسلامی یا ناچار از فروپاشی و دگردیسی کامل است مانند چین و روسیه یا ورود جنگ تا با کشته شدن کسانی که سرشان بوی قرمه سبزی می دهد چند صباحی کشور را بیشتر نگاه دارند و سایرین را هم به بهانه جنگ خفه کنند . اما مشکل این جاست که دور تا دور ما یا متحدین نزدیک آمریکا هستند یا خود آمریکا . با صلح بین فلسطینیان که تا 1-2 سال دیگر محتمل است دوران جنگ نیابتی در اسزاییل هم به پایان می رسد و علی می ماند و حوضش . این مساله علت عدم حمله آمریکا را به ایران به خوبی نشان می دهد .
متاسفانه تیمسار عزیز ابر های که ما از آن انتظار باران داشتیم با اشتباه محاسباتی که ذات حکومت بی سوادان و پا برهنه هاست به زودی تبدیل به طوفان می شود . این قبل از طوفان است تا برسیم به غرش طوفان

ناشناس گفت...

دلقک عزیز
سلام
تحلیلت زیباست ولی اگر کمی هم پیش بینی حوادث پیش رو را چاشنی اش میکردی بهتر بود. حالا که عاغا آب پاکی را روی دستشان ریخته و خط و نشانش را کشیده، حرکت هاشمی و روحانی و تیمش چه خواهد بود؟
اصلا مگر در این اوضاع وانفسا جنابشان چاره ای جز کوتاه آمدن در مقابل دنیا دارند؟ شاید میخواهد با این حرفها کوتاه آمدن ها را بیاندازد گردن چپی ها -اعتدالی ها- تا دیسیپلین دیکتاتوریش خدشه دار نشود.
راستی اخیرا bbc فارسی مقاله ای نوشته بود راجع به هاشمی که آمده برای کیش و مات کردن و تاثیر گذاشتن بر انتخاب رهبر -دیکتاتور- آینده... که مطمئنم آن را خوانده اید. به این مهم هم پستی اختصاص دهید که انشاء... فصلش نزدیک است.
زیاده جسارت است
میثم

شهروند گفت...

سلام دلقك عزيز
در كتاب شرح اسم كه در نمايشگاه كتاب عرضه شد و به سرعت نسخه هاي آن جمع اوري شد و شرح زندگي اقاي خامنه اي بود ، و بخشهايي از آن در سايت ديگربان منتشر شد ، نوشته شده بود كه پدر اقاي خامنه اي پدري ديكتاتور و بد اخلاق بوده است و بيشتر اوقات خود را در اطاقي جداگانه سر مي كرد و در حاليكه فرزندانش نان و سيب زميني غذايشان بود ، ايشان بودند كه برنج و غذاي خوبي به تنهايي مي خوردند ! كدام پدري را در عالم سراغ داريد كه يك چنين رفتاري با فرزندان خودش داشته باشد ! و اينچنين قسي القلب و بيرحم باشد و خودخواه و خودراي !
حالا قبل ازينكه از اقاي خامنه اي توقع داشته باشيم كه به فشارهايي كه مردم در نتيجه سياستهاي نابخردانه ايشان تحمل مي كنند و جان به لب شده اند ، توجه و تجديد نظر كند ، بدانيم كه ايشان فرزند چنين پدري است !
كم كم دارد روشن مي شود كه چرا اقاي خامنه اي اجازه حضور به اقاي روحاني و پشتيبانش ( اقاي هاشمي ) را داد ، وقتيكه در هشت سال گذشته هـيچ بنگاه اقتصادي سودده و هيچ موسسه مالي و بانكي نمانده است كه يا به بيت يا سپاه واگذار نشده باشد باقي نمانده است ، از طرفي تمام طرحهاي بزرگ عمراني و اقتصادي كشور كه درسالها آينده بايد ساخته شود بدون مناقصه به قرارگاه خاتم ( سپاه ) داده است اقاي احمدي نژاد ، در سياست خارجي هم كه رفتارها و سيگنالهايي كه اقاي خامنه اي به دنيا فرستاد ، ديگر تقريبا همه فهميدند كه تنها تصميم گيرنده در ايران ، جناب رهبر مي باشد و پيام حاكميت يكدست در تماميه دول غربي دريافت شد
اساسا وجود دولت اقاي احمدي نژاد و اصرار بر تداوم آن به خاطر تكميل پروژه اقاي رهبر بود ، امروز شاهد هستيم ديگر براي ايشان تفاوتي نمي كند كه چه كسي رييس جمهور شود ! رد صلاحيت اقاي هاشمي به نظرم بيشتر يك تسويه حساب شخصي بود از ناحيه رهبر تا نگراني از حضور ايشان در قدرت اجرايي .
اين روزها هم كه رهبر كينه توز و عقده اي با تقديراز دولت احمدي نژاد و دستور به برگزاري مراسم هاي مختلف از طرف نهادهاي حكومتي !
قصد تخليه رواني خود و دهن كجي به مردم را دارد
پس از وقوع جنبش سبز ، رهبر كه خانم هاي جوان و دختران ايراني را در صف نخست و موتور حركت جنبش ديد ( از روي تصاوير و عكس هاي مشخص بود ) و تا جاييكه نماد جنبش سبز هم خانم ندا اقاسلطان شد
شروع به انتقام گيري از خانم ها كرد ، تعداد رشته هايي كه خانم ها در دانشگاه اجازه ورود پيدا مي كردند ، محدود شد ، طرح عفاف و حجاب شديدتر شد ، و نمونه هايي ديگر .....
بر گشتن از حرفها و شعارها براي اقاي خامنه اي تقريبا غير ممكن است ، ايشان بزدلي انتقامجوست كه چون مي داند اكثر مردم ايشان را نمي خواهند ، ايشان هم با لجاجتي حيرت آور ! به راه مردم توجه اي نخواهد كرد كه هيچ ، به قيمت نابوديه ايران و ايراني ، به راه ويرانگر خود ادامه خواهد داد ، چون در قلب سياه ايشان چنان منيت فرعوني لانه كرده است كه جايي براي مهر به وطن و هموطن وجود ندارد ( زهي خيال باطل براي اقاي هاشمي )
پاينده باشيد