۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه

پیشتاز هنرمندان: پگاه آهنگرانی؛ عقب ماندۀ ورزشیان: علی کفاشیان. در جشن مردم.



1- خب ناگفته معلوم است که پگاه آهنگرانی بازیگر جوان و نازنین سینما یکی از فعالترین - بهتر بود می گفتم فعالترین - هنرمندان عرصۀ اجتماعی اصلاح طلبان است و در هر تغییر مثبتی در ایران در پیشانی هنرمندان همپالکی اش چونان ستاره ای در شب های " دارم پنچره را باز می کنم برای هوای تازه و صبح امید" می درخشد. چه در زمانی که بخاطر جنب و جوش تهییج کننده اش در زمان دولت اصلاحات بازداشت و حتی مجروح می شد؛ چه در هنگامۀ کمای افسردۀ جامعه در همین اواخر که با نوشته های ساده و طنز بسیار ماندگارش تلنگرهای بیدار باش را فعال نگه می داشت در روزنامۀ اعتماد؛ و چه دیروز که در جشن پایان کار ستادهای انتخاباتی حسن روحانی نوید "ما هم داریم و هم می خواهیم نفس بکشیم" سینمای مقدس ایران را اعلامیه می کرد پشت تریبون و در حضور رییس جمهور منتخب.

2- به کسوت اگر بود و نه به "خانم ها مقدمند معروف" باید جای بند یک و دو را عوض می کردم در گفتن از شهرام ناظری بسیار استاد و شوالیه که با زخمه بر تارهای قلبش؛ صدای مضرّس و دلبرش - من که با رخصت از استاد شجریان خیلی دوست دارم این یکی را - را پاشید بصورت سنت روحانی در اجلاس سران تا هم خودش یادش بماند که روزگار نو شده و هم بما پیام بدهد که هرجا مثلت مدرنیته (سینما و موسیقی و فوتبال) حاضر بود مطمئن باشیم که داریم در مسیر درستی حرکت می کنیم. چه با قبا و عمامه باشد و چه با کت شلوار و پاپیون. نه البته فقط با کاپشن بهاره در زمستان. از هر دوی این پیشتازان هنر و سینما تشکر می کنیم و یادمان نگه می داریم که از این پس باید حسن روحانی را سایه بسایه تعقیب کنند در همه جا تا روزی که مطمئن بشوند آیت الله خامنه ای را برگردانده اند به شب های همنشینی تار و حافظ در روزهای مشهدش. زیرا امر یقینی این است که بی حضور مثلث عشق (هنر و ورزش و لذت) صحبت از تغییر و پیشرفت ادعای صعود به اورست در تنهایی مطلق و بدون تجهیزات است.

3- در ضلع سوم مثلث (فوتبال) هم بساط کاملاً آماده بود برای خودنمایی در صعود دلپذیر به جام جهانی. اما هر چقدر پگاه و شهرام جدی بودند و خندان و موقعیت شناس علی کفاشیان همیشه شوخی و خندان قافیه را باخت در عبوسی چیره. او که مثل 95 درصد تحصیل کردگان علوم جدید در دانشگاه جان مایه ای مدرن دارد - ادعای سنت متحجر دانشگاه دیدگان یک دروغ و فریب و نیرنگ است در فرصت طلبی؛ و الا نمی شود که کسی نامی از فیزیک کوانتوم شنیده باشد اما نقل مذهبی را بر عقل بشری برتری بدهد - نتوانست از پوستۀ همیشه مسخره اش بیرون بیاید و جشن فوتبالی در خور فضای جدید تدارک کند در دو دوی مردمک چشمان عقب نشستۀ متحجران نگران.

4- کفاشیان که باید بفراست در می یافت که مردم رها و شادی کرده بخاطر فوتبال در خیابان های کشور در شب پیش لبیک نخواهند گفت به یک جشن باسمه ای دوران سپری شدۀ احمدی نژادی در استادیوم آزادی؛ آن جشن بی رونق و بی زن و روی سکوهای خالی استادیوم را تمهید کرد و پیروزی بچه ها را تحقیر کرد در عکس های حقیر مسئولان در پیتی در کنار کی روش و قوچان نژاد و احمدی. تازه این همۀ بی تدبیری و عقب ماندگی کفاشیان و فدراسیون فوتبال نبود اگر این واقعیت را هم اضافه کنیم که بی جهت موضوع محرومیت زنان در کنار مردان در استادیوم های ورزشی را هم موضوع روز کرد و خوراک تبلیغات زیاده خواهان معصوم و برنامه ریزان سیاسی "دیدید چیزی عوض نشده پس پیش بسوی براندازی". گاف کفاشیان بیشتر چهره می کند. در حالیکه علی کفاشیان می توانست بشرح زیر عمل کند:

5- او باید مثل همه جای دنیا بجای دعوت مردم - هیجان خوابیده در جشن های طبیعی خیابان های تهران در شب پیش - به سوی جشن خشونت مردانه و دیدن از راه دور بچه های تیم ملی؛ تیم ملی فوتبال را می برد در بین مردم و دیدار از نزدیک و بی حرف و حدیث سیاسی و زنان محروم. فرمول هم در دسترس بود:

یک خودرو اتوبوس روباز - اگر نبود با استفاده از یک تریلی تزیین شده - را انتخاب می کرد و اعضای تیم پیروز را سوار می کرد و می آورد در خیابان های پایتخت در نفس به نفس تهرانیان از زن و مرد و کودک. تا هم علامت بدهد که چیزی عوض شده در این کشور در عرض فقط یک رأی مردم و یک تمکین رهبر؛ و هم نه حرف و حدیث سیاست و نه بحث زودهنگام "پس زن ها کوشند" را پیش نمی کشید از لابلای فوتبال و لذت خالص پیروزی. طرف می گفت آی کیو آی کیو که می گویند در همین لحظه های انتخاب است که موضوعیت می یابد. آقای کفاشیان بدجوری باختی. یا...هو

۴ نظر:

ناشناس گفت...

خوب بود جناب دلقک مخصوصا مثلث موسیقی و ورزش و سینما که لب کلام بود، آفرین!
اما یک نکته اینکه برگزاری اینگونه جشن ها که تو پیشنهاد دادی به هیچ عنوان در حوز ه اختیار کفاشیان که چه عرض کنم خود رییس جمهور هم نیست خصوصا در مقارنه با یک پیروزی سیاسی اجتماعی، جشن آزادی مقدورات فدراسیون بود که اگر همین را برگزار نمیکرد باز هم کفاشیان به شکلی دیگر مورد سرزنش بود، و فراموش نکنیم عدم اجازه حضور زنان باعث شد موجی از تحریم علیه جشن راه بیافتد اگر این موج نبود مطمئنا ورزشگاه پر میشد از مردان!
اما خواستم بگویم با این پست در حق کفاشیان بسیار ظلم کردی به چند دلیل

اولا پیکانت را اشتباها به سمت او نشانه رفته ای چون او در برگزاری مراسمی این چنینی هیچ کاره است چون تصمیم جای دیگری گرفته میشود

ثانیا کفاشیان - به گفته کی روش - نقشی حیاتی در صعود بی سابقه و قاطعانه تیم ملی ایفا کرد که نه در دوره رفسنجانی و نه در دوره خاتمی هیچ کدام رخ نداد، سرگروهی، بردهای حساس در خانه ی حریف، شکست دادن مکرر کره در میزبانی و میهمانی و صعود مستقیم، همه عملکرد همین فدراسیون است که از بخت بد در دوره احمدی نژاد تر و خشکش میسوزد!

ثالثا بهتر بود برای فراراز راه افراط و تفریط که نیاز امروز همه ماست، از کفاشیان قدر دانی هم میکردی چرا که وظیفه او ارتقاء سطح فوتبال و جهانی کردن آن است نه بر گزاری جشن!
او وظیفه اش را خیلی خوب انجام داد، لطفا منصف باشیم!

این پست جدای از مطالب صحیح و دقیقش(در موسیقی و سینما) به شدت بوی جو گیر شدن میدهد(در ورزش) که: حالا که همه به این جنازه ی دولت لگدی میزنند ما هم جفتکی بزنیم! یادمان باشد بعضی ها خوش نیت و خوبنداما بضاعتی بیشتر برای تاثیر گذاری ندارند.

به هر حال کفاشیان مردانه ایستاد با همه ی تهمت ها و روزنامه های زرد و نارنجی و همچون کی روش جواب همه ی آنها را محکم و قاطع و با لبخند در زمین داد.
یا هو...

ناشناس گفت...

سلام اقای دلقک صبح به صبح عادت دارم همه پستاتون رو بخونم.همش با خودم می گم اینا بازیه استعمار پیره حتی خود دلقک هم فریب میخوره ولی همه نوشته هاتو نا نزرات بقیه را میخونم کاش اینطور که شما میگید باشه!!!یعنی میشه ایران ایران بشه؟؟؟

Dalghak.Irani گفت...

صرف اینکه به شخصیتی انتقاد می کنم آن هم انتقاد گزشی مدرن و نه انتقاد تحقیری سنتی بدان که طرف را یکجورایی قبول دارم. و علی کفاشیان از آن دسته است که در جریان ریاست دور دومش هم به حمایت ازش مطلب نوشتم و طالب پیروزیش شدم. دوم اینکه کفاشیان موفق یا ناموفق - بویژه اگر موفق - خیلی ربطی به احمدی نژاد نداشته که هم از دولت مستقل بود پستش و هم آنتی دولت هم در انتخاب آخر در مقابل قریب؛ که نامزد دولت و وزارت ورزش بود. بنابراین کفاشیان را در اندازه های لازم دیده ام که لب به انتقادش گشوده ام.
می دانم چنین کارهایی در ایران از کار حمل سنگ سیزیف هم سخت تر و بیهوده تر است و باید از تأمین های مختلف استان و کشور و حتی گاهی ملی بگذرد. اما مطمئنم که با توجه به جو بوجود آمده در کشور امکان مانور زیادی بود در روز پیروزی ملی. تازه این هنگامی درست بود حرف تو که کفاشیان و فدراسیونش ابتکار را تمهید می کردند و در سد امنیت متوقف می شدند. منظورم همیشه قبل از خود عمل به دوزاری آدم ها کار دارد که چقدر زود و دیر میافتد بکام ملی. یا...هو

سه چرخه گفت...

دلقک جان این لینک مربوط به قالیباف هست، گفتم زیر پست آخرشما نگذارم، تحلیل جالب حشمت الله فلاحت پیشه از شکست قالیباف هست:

http://www.entekhab.ir/fa/news/117799/%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%A8%D8%A7%D9%81-%D8%AE%D9%8A%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%B4%D8%AF