۱۳۹۱ بهمن ۱۷, سه‌شنبه

هفته نامۀ اشپیگل و نامه ای از هیلاری راجع به ایران!

Lady Writing a Letter


 پست قبلی "هیلاری محبوب تا مرتضوی مغضوب" (اینجا) در ارتباط با "تحلیل - رؤیا"ی نویسندۀ پرتوان مجلۀ اشپیگل و نقل آن از سوی خبرگزاری مهر و برخی دیگر از رسانه های معتبر داخلی - مثل روزنامۀ اعتماد - توضیحاتی را لازم داشت که بهتر دیدم در اینجا و مستقل بنویسم:

1- از "آریا" بعنوان یکی از خوانندگان جدی و وفادار وبلاگ دلقک ایرانی تشکر می کنم که با دروازه بانی مسئولانه باعث دیالوگ خوب و مفیدی شد.

2- جادۀ بین سیاستمدار و تحلیلگر یک جادۀ یکطرفه نیست که همیشه ابتدا سیاستمدار عبور کند و پشت سرش تحلیلگر مقصد را تشخیص بدهد. بلکه خیلی از موارد تحلیلگر جاده را می سازد و پیشنهاد می کند و سیاستمدار را ترغیب و وادار به حرکت در این جاده می کند.

3- خبرگزاری مهر فقط بی دقتی کرده است در انتقال این تحلیل و مطلقاً زرد نشده است. زیرا تحلیل علاوه بر انتشار در یکی از جدی ترین و معتبرترین نشریات سیاسی غرب؛ بر واقعیت های عینی متکی بود و است و می تواند نزدیک ترین برداشت واقع بین به سیاست در پیش امریکا در مورد ایران باشد در حال حاضر. نقل و استقبال بی احتیاط از تحلیل مزبور نشانه ای امیدوار و آشکار است از اشتیاق جامعۀ مدنی ایران در همۀ سطوح از پیام های سازش بجای جنگ. و این نکتۀ مهمی است.

4- بعبارت دیگر اگر هیلاری کلینتون تصمیم به نامه ای مشابه به اوباما بگیرد خیلی تفاوت عمده ای با همین تحلیل نامۀ اشپیگل نخواهد داشت مگر در جزییاتی مثل نام بردن از سیاستمداران داخل ایران و احتمالاً تغییرات جزیی در مورد پیشنهادات اتمی.

5- خوشحالم که چنان به اعتبار وبلاگم متعصب و مؤمنید که کمترین ناخالصی و عدم توثیق خبر اعلام شده را برنمی تابید و مرا تحت بازخواست قرار می دهید. زیرا معمولاً خوانندگان وبلاگ و خود وبلاگ ها چنین مقررات سفت و سختی را نه لازم می دانند و نه انتظار. چون رسمیت ندارد وبلاگ یک شخص. حتی شخصیت!

6- خودم هم متوجه بودم و گفته ام که بخاطر همین ترفند "خوابم می آید" را اندیشیدم برای هم گفتن و هم وارد مشروح جزییات نشدن تا فرصت کافی برای اعتبار سنجی نامه داشته باشم. و الا ساعات تأیید و جواب کامنت های دیشب نشان می دهد که من ساعت ها پس از انتشار پست قبلی هم بیدار بودم و خوابم می آید بهانه بود. ضمن اینکه  تحلیل نقل شده از اشپیگل بسیار واقع نما و پر از نشاط و امید بود و نمی توانستم از آن صرفنظر کنم.

7- معتبر ترین نشریات میلیون ها تیراژی هم بسیار زیاد با برخی سهل انگاری ها و اشتباهات مواجه می شوند و این موضوع اهمیت هیچ نشریه و رسانۀ سالمی را خدشه دار نمی کند.

8- تحلیل مزبور نه طنز و نه فکاهه بود و تنها تأسف همۀ ما این باید باشد که کاشکی واقعاً نویسنده اش یک سیاستمدار معتبر و تأثیر گذار بود مثل خانم کلینتون. و الا تحلیلگر رؤیا پرداز اشپیگل همۀ فاکتور های لازم را رعایت کرده بود. بعنوان مثال نامه را از زبان کلینتون نوشته بود که هم معتبر باشد و هم مسئولیت آور رسمی برای دولت امریکا نباشد تا بگوید به غربی ها که اینطور شروع کنید. و خیلی جزییات دیگر که حالا دیگر ورود به آن وجهی ندارد.

9- از همۀ شما که وارد این بحث شدید و موجب این توضیح تشکر می کنم و قطعاً تذکرات شما در هرچه دقیق تر شدن من بسیار مؤثر بوده و است و خواهد بود. با سپاس. یا...هو

بعد از تحریر:
یک نکتۀ بسیار مهم و لاجرم حتی اگر متفرعنانه:
شما عزیزانی که سه سال است در سیرک من حاضر می شوید و اینک دیگر چنان فراوان از در و دیوارش بالا می روید که جا برای تماشاگران کم می آید؛ عیر از این است که بدنبال یک تحلیلگر رؤیایی فریفته شده اید! چه کسی بغیر از من در دو سال پیش چنین روزگاری را با زمان بندی دقیق دوساله برای آیت الله خامنه ای پیش بینی و تحلیل کرده بود. علت هم معلوم است زیرا من هم - حداقل - به اندازۀ همین خبرنگار اشپیگل با هوش و پی گیر و زحمتکش بوده ام در پر رنگ کردن جاده های نقطه چینی که دیگران قادر به تشخیصش نبودند و پررنگ کردن این نقطه چین ها از امید و معرفیش بشما! که همیشه گفته ام وجه پررنگ نوشته های من ایجاد جاده و موج است برای هم تاختن بسوی هدف و هم ترغیب کودن ها - ولی با حسن نیت یا منفعت طلب حتی - به جادۀ اصلی. یک بررسی ساده نشان می دهد که این من بودم که هیچ نوشته ای را بدون نام خامنه ای در تیتر منتشر نمی کرده ام از دو سال پیش و گره اصلی را نشان و پیشنهاد و اصرار می کرده ام تا امروز که نام خامنه ای در 90 در صد تیترهای سیاسی نهادینه شده و قطار راه افتاده است.
 

۴ نظر:

آریا گفت...

ارادت دلقک عزیز

ناشناس گفت...

دیدی عجله کردی احتمالا از عوارض افزایش سن است نننننننننننهههههههههههههه غلام
اصلا و کلا تو چی میگی؟؟؟؟

Dalghak.Irani گفت...

توضيح درباره تيتر يك روزنامه روز گذشته
اريک فولاس، گزارشگر بخش ديپلماسي مجله اشپيگل در مقاله اي در اين مجله آلماني متني را به هيلاري کلينتون پيشنهاد کرده تا به عنوان نامه خداحافظي از وزارت امور خارجه به باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا بدهد. وي در آغاز اين متن مي نويسد، اکنون کلينتون در موضعي قرار دارد که مي تواند توصيه هايي را براي اوباما داشته باشد. توصيه هاي پيشنهادي فولاس در اين نامه ، مسائل منطقه اي و جهاني تا موضوع ايران را شامل مي شود. اين در حالي است که روز دوشنبه خبرگزاري مهر اعلام کرد اين نامه توسط کلينتون براي اوباما نوشته شده است و روزنامه اعتماد نيز در شماره روز گذشته خود آن را منتشر شد که به اين وسيله اشتباه صورت گرفته تصحيح مي شود.

سامان گفت...

با سلام مجدد
خامنه ای سال ها همچون الگویش استالین سعی کرد از پشت صحنه همه چیز را اداره کند و خودش را بی گناه و مبرا از مسائل نشان دهد. ولی بازی روزگار پیچیده تر از او و امثال اوست. من به نوبه ی خودم از شما به دلیل توجه دادن مردم به این نکته و پرده برداشتن از چهره ی ریاکار وی تشکر می کنم. امیدوارم این آدم هر چه بیشتر و بیشتر رسوای اعمالش بشود، هرچند مردم زیادی هستند که از روی ساده لوحی همچنان ارادتشان را به او حفظ کرده اند و در نظرشان «آقا» همچنان بی تقصیر است یا اگر هم تقصیر دارد در حد اعتماد به اطرافیانش است.