۱۳۹۱ آذر ۲۸, سه‌شنبه

سید حسن خمینی: سه هدف با یک تیر تنها گزینۀ بی منت اصلاح طلبان!



 با اینکه هنوز از سقوط خامنه ای نا امید نیستم اما فضای سیاسی ایران ناگزیر بسمت انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری رفته است و می رود. لذا من هم با تمسک به ناگزیر را گریزی نیست نگاهی می اندازم به احتمال های پیش رو و نظر خودم رامی گویم:

1- قبلاً گفته ام و بازهم تأکید می کنم که با وجود خامنه ای در پست رهبری مناسب ترین گزینه محمد باقر قالی باف است که هم سیاستمدار با هوش و خوبی است و هم مدیر اجرایی عملگرا و مناسبی. زیرا او توانایی ایجاد حداقل تعادل و ثبات در فضای بشدت متزلزل و بی ثبات فعلی را دارد و نشان داده است که می تواند نوعی بالانس بین سنت گرایان اقلیت پرقدرت و اصلاح طلبان اکثریت ولی بدون پشتوانه در ارکان غیرانتخابی ایجاد کند و هر چند با هزینۀ زیاد ولی مؤثر در بهبود نسبی سرنوشت کشور بشود. منظورم از هزینۀ زیاد هم این است که قالی باف مجبور است مثل اقداماتش در شهرداری تهران به ازای هر یک ریالی که برای توسعۀ کشور هزینه می کند حداقل یک ریال هم باج به متحجران و رانت خواران و زیاده خواهان روحانی و غیر روحانی بدهد.

2- اما ترجیح من در مورد قالی باف بعنوان تنها گزینه منوط و مشروط به این است که نوۀ خمینی حسن حاضر به کاندیداتوری ریاست جمهوری نشود. زیرا اگر او راضی بورود به سیاست عملی فعال بشود بسیار گزینۀ مناسب تری از قالی باف خواهد بود. واقعیت امر این است که بن بست کشور زاییدۀ استراتژی غلط آیت الله خامنه ای است که در مواقع زیادی هم بویژه در مورد ضدیتش با غرب و امریکا استناد به موضع گیری های آیت الله خمینی در 25 سال پیش می کند. لذا هرکس رییس جمهور ایران بشود موفقیتش درخدمت به ایران و مردم در گرو توانایی اش در مقابلۀ مستقیم یا غیر مستقیم با این استراتژی مرگبار است. در چنین حالتی اگر قالی باف شایستگی این را دارد که بطور غیر مستقیم بتواند تیزی های خانمان برانداز و باعث عقب ماندگی سیاست های کلی خامنه ای را دور بزند؛ حسن خمینی این قدرت و پشتوانه را دارد که سیاست های خامنه ای را با صراحت و بطور مستقیم تری به چالش و اصلاح بکشد.

3- بنابراین اصلاح طلبانی که امروز بدنبال التماس کردن و کسب موافقت خامنه ای برای بازگشت به صحنه  سیاست فعال هستند کافی است بدون هیچ گونه هزینه ای و التماس درخواستی نوۀ امام خمینی را راضی کنند که وارد سیاست بشود و برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. در چنین حالتی اصلاح طلبان بدون تحقیر و هر گونه منت و کوتاه آمدنی خود بخود وارد صحنه می شوند و می توانند با کمک کادرهای ورزیدۀ تکنوکرات شان به سید حسن و حمایت از چالش های او برای عقب راندن خامنه ای کشور را در مسیر تغییر مثبت قرار بدهند. البته سیدحسن خمینی تجربۀ سیاسی و اجرایی چندانی ندارد اما دور از سیاست و فهم سیاسی نبوده و از جنبۀ اجرایی هم می تواند با نصب تکنوکرات هایی مثل قالی باف یا بیژن زنگنه و از این قبیل در معاون اولی خود و استفاده از کادرهای قوی اصلاح طلبان کمتر سیاسی جبران کمبود تجربۀ خودش را بکند. بعبارت دیگر ایران با وجود خرابکاری بنام خامنه ای رییس جمهوری بشدت سیاسی نیازمند است که جنگ های اول را با خامنه ای انحام بدهد تا همکاران غیر سیاسی اش در دولت بتوانند برنامه های توسعه ای کشور را دنبال بکنند.

4- خب یک ایراد هم این است به نوۀ خمینی که خوی یکدندگی و مبارزه طلبی کافی ندارد و از پدر بزرگش ارثی نبرده است. این گزاره درست است اما اولاً ما خبر نداریم که آیا این یک صفت ذاتی در شخصیت ایشان است یا یک تاکتیک "جلوگیری از سوختن قبل از روشن شدن" است. لذا نفس پذیرش ورود به صحنۀ سیاست کلان از سوی حسن خمینی بمعنای ظرفیت و آمادگی او برای چالش های سیاسی هم خواهد بود. زیرا ورود او به کاخ پاستور خامنه ای را با دشواری های عدیده ای روبرو خواهد کرد. در نظر داشته باشیم که اولاً خامنه ای دیگر ان اتوریتۀ توده ای و مهمتر پشتیبانی حوزه ای را ندارد و ثانیاً سید حسن هم بدلیل تبارش و هم بعلت روحانی بودنش حمایت های زیادی را از حوزۀ دین دریافت خواهد کرد.

5- علاوه بر همۀ این ها سید حسن خمینی می تواند با ایفای نقش مثبت در برهه ای بسیار حساس در سرنوشت ایران سه دست آورد خانوادگی هم بدست بیاورد:

الف- با برجسته سازی بخش تفکر مردم محور پدر بزرگش از سویی و تصحیح مسیرهای انحرافی ستیز با دنیا و تحجر مذهبی منتسب به امام خمینی به ماندگاری مثبت نقش خمینی ها در تاریخ ایران یاری برساند.

ب- انتقام مرگ جوان پدرش بدست عوامل حکومت خامنه ای را از اراذل و اوباش اطلاعاتی و امنیتی بگیرد و چگونگی مرگ پدرش را شفاف کندو مرحمی بشود بر اندوه مادر و برادرانش.

پ- با تصحیح اشتباهات پدر بزرگش و بازخوانی بروز آرای منتسب به او که هنوز منشاء خشونت و حذف و طردهاست و باز آرایی بخش مدرن تر چهرۀ او خدمتی به گذار ایران امروز بسمت عقلانیت کرده و خودش را جزیی از تاریخ مثبت جمهوری اسلامی ثبت نام کند.

5- بازهم تأکید می کنم که حتی هاشمی رفسنجانی هم در بودن خامنه ای بعنوان رهبر قدرت و توان سید حسن خمینی را نمی تواند داشته باشد و فقط این مرد جوان است که اگر اراده و خواست جدی داشته باشد و حاضر به اقدام عملی هم؛ خامنه ای راحت نخواهد توانست او را بزند. چون بمحض ورود او به کاخ ریاست جمهوری خیلی از کادرهای اصلاح طلب و دارای تعقل - اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و مستقل - وارد پست های تصمیم گیری و اجرایی خواهند شد و با توجه به تجربه های اندوخته شان در سال های اخیر هم خمینی جوان را حمایت کارآمدی خواهند کرد. و چند باره متذکر می شوم که خامنه ای در ضعیف ترین موقعیت طول رهبری خودش است و اگر الان ضربه نخورد و بتواند خودش را بازسازی کند دیگر خود خمینی هم حریف او نخواهد شد. یا...هو
یک کاربر پرزور بالاترین اگر موافق باشد این پست را به اشتراک بگذارد که داغ بشود. اهمیت قضیه قبل از مربوط بودن به اشخاص بیشتر بخاطر گرفتن آرامش از خامنه ایست. شکاف ها را فوت می کنیم تا بلکه کبوتری از زیبایی به پرواز بتواند در بیاید در فضای کشور. کمی به امور ممکن بیندیشیم تا ایده آل های ذهنی ناممکن!

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

احسنت ! تحلیلی منطبق بر واقعیات امروز کشور است . با حمایت اصلاح طلبان و بیشتر مردم سنتی و اصولگرا نیز موجه خواهد شد.

ناشناس گفت...

اتفاقا در هنگام خواندن متن داشتم به این فکر میکردم که "ما به یک حکومت سکولار می اندیشیم ، اینکه كله پز برخیزد و سگ جایش بنشیند سودی به حال ما ندارد"
که در پایان متن شما جواب خودم را یافتم که نوشته بودید "کمی به امور ممکن بیندیشیم تا ایده آل های ذهنی ناممکن!"
دیدم حق باشماست
سپاس

ناشناس گفت...

Posted, my cute clown.

ناشناس گفت...

سلام. رقابت اصلي در انتخابات آينده بين گزينه احمدي نژاد (مشايي) و گزينه نزديک به بيت رهبري (در اولويت حدادعادل در معيت قاليباف) است. در اين حالت هم ترجيح درست اصلاح‌طلبان بر گودنشيني است تا شاهد لنگ شدن هر کدام از اينها باشند. قطعا اين رقابت به جنگي فرسايشي تبديل مي‌شود که سودش به نفع مردم است. دعواهايي که بر سر بحث تقلب، دخالت رهبري، يارکشي‌هاي خياباني و ... در پيش است خداقلش فرسوده و بي‌حيثيت شدن دوطرف و بيشترين منجر به انتخاب مشايي و کشيدن اين جنگ فرسايشي براي حداقل 4 سال به بيت رهبري است. در حال حاضر اين موضوع ممکن‌ترين و مفيدترين خالت نسبت به ساير اتفاقات ايداليستي است.

آرسین گفت...

دلقک خیلی ساده اندیشی میکنی این روزها!
برادر من. این حسن خمینی رو برای مراسم پدربزرگشم راه نمیدن اونوقت شما میگی بیاد کاندید بشه!؟؟
لابد جنتی هم میگه قدمت روی چشم!! عزیز من خامنه ای همه هیمنه و آبروی نداشتش رو صرف کرده که قدرت رو در چنگ خودش انحصاری کنه اونوقت شما میگی بیاد یه مشکل جدید واسه خودش بسازه!؟؟
این بچه هم تا به حال خطری واسه خامنه ای ایجاد نکرده که زندست وگرنه الان پیش پدراش خوابیده بود..
جهت روشن شدنتون عرض میکنم که رفسنجانی پیر و قدر قدرت با اون هوش و عرض و طول ببین به کجا رسوندنش -میره اوین بچه هاشو ببینه!- حالا خامنه ای میاد به این نوگل شکفته باغ زندگی دو دستی قدرت و مشروعیت میده!؟؟
یعنی اینچیزایی که گفتین رو خامنه ای نمیدونه؟ یا فکر میکنین اینقدر خرفت شده که یه همچین اشتباه فاحشی بکنه؟
همه رویای خامنه ای اینه که نفر بعدی بشه همون مریدی که میخواست و له قول خودتون اون کلون کذا رو بندازه و خلاص!
اینهمه تحمل احمدی نژاد و سعی در خارج نشدن قطار جمهوری اسلامی از ریل عرفی این سالهاش هم، هزینه هایی هست که تا حالا پرداخته خامنه ای برای رسیدن روز موعود...
واقعا انتظار داشتم که مثل قبل خیلی واقعی تر مطلب بنویسید نه آرمانها و آمالهاتون رو بگین و تازه آخرش هم تاکید کنید که این "امور ممکنه"!
این از خودش ناممکن تر خودشه!!

علی39 گفت...

تحلیلت خیلی خوبه - فقط یک مشکل هست که اصولا خامنه ای رییس جمهور ناتوان و خائن میخواهد پس قاعدتا نه قالیباف و نه خمینی نمیتوانند گزینه مورد قبول او باشند من فکر میکنم او این بار سراغ حداد و یا ولایتی میرود که الاغ(غلام) حلقه به گوش هستند . کار به جایی خواهد رسید که او مانند الباقی دیکتاتور ها فقط به ماندن خودش فکر خواهد کرد و اصلا برایش کارامدی مهم نیست و حتی شده با تقلب و ابطال و حکم حکومتی رای خود را به کرسی مینشاند. او ابدا حاضر به پذیرش اصلاح طلبان نیست و به لاریجانی هم اعتماد کافی ندارد.شاید هم احمدی نژاد بتواند با گروگانگیری و استفاده از نقاط ضعف ایشان شخص باب میل گروه خودش را به قدرت برساند. باید صبر کرد

ناشناس گفت...

با تحلیل شما کاملا مخالفم. سید حسن نه می‌تواند نه می‌خواهد و نه امکان دارد کاری انجام دهد.

ناشناس گفت...

http://radiokoocheh.com/article/191818

«نیک‌آهنگ خواسته‌هایی از هاشمی داشت»

Dalghak.Irani گفت...

سلام
حرف روشن من این است که سیاستمدار باید کنش ایجابی داشته باشد و نه واکنش منفعل و تدافعی. اصلاح طلبان اگر دنبال خدمت به ایران و جمهوری اسلامی هستند نباید در موقف مشمئز کنندۀ التماس به خامنه ای درجا بزنند و حال جامعه را بگیرند. طبیعی است که خامنه ای بعنوان رقیب چراغ سبزی به اصلاح طلبان ندهد و نخواهد داد و درست هم است. این اصلاح طلبان هستند که باید با سیاست تهاجمی ابتکار عمل را از دست خامنه ای بگیرند. و بنظرم در حال حاضر تنها جلو انداختن سید حسن خمینی می تواند خامنه ای را بموضع انفعال بکشاند. موضوع هو کردن سید حسن از طرف دار و دستۀ سردار قاسمی در دو سال پیش نشان دهندۀ موضع قابل اجرای خامنه ای در یک رویارویی قانونی و شفاف نیست. اگر اصلاح طلبان سید حسن را راضی کنند که اعلام کاندیداتوری کند خودش پیشاپیش یک حرکت برنده است که نه خامنه ای و نه جنتی و ... نمی توانند بدون هزینه های گزاف به مخالفت و رد صلاحیت و از این قبیل بروند. مشکل در خامنه ای و جنتی و قدرت آنان نیست بلکه مشکل اصلی در خاتمی و اصلاح طلبان است که محل نزاع را نمی توانند درست تعریف و مشخص کنند. آنان در حالیکه اطمینان دارند خامنه ای مانع اصلی است بازهم عاجزانه از خود رقیب می خواهند که اجازۀ بازی به آن ها بدهد تا مثلاً پست احمدی نژاد را در چهارچوب رهبری خامنه ای بدست بیاورند. حتی اگر فرض بگیریم که خامنه ای نمی گذارد سید حسن نامزد و در صورت نامزدی پیروز شود بازهم ترجیح این است که او را وارد صحنه کنند تا چالش های رقیب (خامنه ای) را زیاد کنند. البته اگر حرفشان از روی صداقت باشد که قصد خدمت دارند و الا همین رویه ای را که دارند ادامه بدهند تا روز گور بگور شدن در تاریخ و زنده بگور شدن ایران. الان اصلاح طلبان هیچگونه امکانی برای سازماندهی و بحث و تجمع و ... ندارند و تنها کسی که می تواند بدون تشکیلات وارد معرکه شود سید حسن خمینی است که خودش باعث تجمع فکری بی نیاز به تجمع فیزیکی می تواند بشود. البته من خودم می دانم که بسیار بعید است چنین ابتکارهایی از اصلاح طلبان زیرا آنان بیشتر از اصولگرایانی مثل علی مطهری خامنه ای را اصل نظام می دانند و نزدیک شدن به زیر سؤال بردن او را هم جرأت ندارند. و یا اصلاً همه اش فیلم است و می خواهند مثل جدشان امام حسین از راه شهادت سیاسی در تاریخ بمانند و تاریخ ایران همۀ سیاستمداران شکست خورده اش را دوست داشته و بزرگ می پنداشته و اصلاح طلبان هم می شوند یک جبهۀ ملی و خاتمی هم یک مصدق دیگر. آیا رویه شان غیر از مظلوم نمایی کنش سیاسی هم تداعی می کند. بوالله نه! یا...هو

ناشناس گفت...

' و این اما مهم است! '

نوش...

آرسین گفت...

این گوری که سرش فاتحه میخونی، مرده ای توش نیست برادر
خودتو خسته نکن.. به فرض اگه اصلاح طلبی هم بود 4 سال پیش تموم شد رفت.. این مابقی یه مشت لشکر حرافن که نهایت توانشون التماسه!
واقعیت اینه که دیگه هیچگونه صدای مخالفی -بجز تنها و تنها رفسنجانی- در داخل نمونده و تنها چیزی که میشنوی قرائت های مختلف امر همایونی ببخشید عظمای ولایته!
حتی حرف زدن در موردشون وقت تلف کردنه..

Dalghak.Irani گفت...

سلام یولداش عزیزم. و این اما مهم است مال من نیست گرته برداری من است از نثر زیبای فیلسوف مرتضی مردیها و اما زیبایی لطف شما نوش است و همیشه آذربایجانم آرزوست! یا...هو