۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

خطر دور اندیشی علی مطهری برای بقای جمهوری اسلامی با حماقت علی خامنه ای برطرف شد!




1- مشکل فقط تعطیلی وبلاگ نبود بلکه من از آنروز که خبر "التماس" خامنه ای به چند ده نفر - تعبیر تحقیر از خامنه ای - نمایندگان دستچین شدۀ اصولگرای مجلس را شنیدم توی یک شوک عمیق و خوشحالی هم بودم. چون من علیرغم اشتباهات هر از گاهی آیت الله خامنه ای او را سیاستمداری زیرک و خوب می شناختم. و ابداً توی محاسباتم نمی گنجید که او چنین دخالت احمقانه ای را در مورد سؤال از رییس جمهور انجام بدهد. خامنه ای قبل از اینکه این خطای مرگبار را انجام بدهد راه های بسیاری داشت برای متوقف کردن سؤال دوم از احمدی نژاد که به برخی از آن ها اشاره می کنم:

الف- همان موقعی که گفت کشمکش ها را تمام کنید و الا خیانت کرده اید می توانست با پیک مخصوص به مطهری و علی لاریجانی پیغام بدهد که سؤال از رییس جمهور نیز جزو این خط قرمز است. محتمل بود که هر دو آقایان این توصیه را قبول و روند سؤال را متوقف می کردند. اگر هم در مورد مطهری شک وشبهه ای باشد که ممکن بود رضایت تام ندهد در مورد رییس مجلس قطعی بود که توصیه را می پذیرد و از اعلان وصول سؤال با آن سرعت و عجله خودداری و دستور خامنه ای را اجرا می کرد.

ب- اگر در آن مرحله بفکرش نرسیده بود می توانست بعد از اعلان وصول طرح سؤال مطهری و لاریجانی و حداد و چند نفر از بزرگان دوطرف را احضار می کرد و در دفترش ضمن گفتن از دشواری های خود و شرایط کشور آنان را توصیه و ترغیب و دستور به متوقف کردن طرح می کرد. چه کسی است که باور می کند اگر خامنه ای چنین کاری را کرده بود نمایندگان بحرفش گوش نمی دادند؟!

پ- جالب اینجاست که بعد از بالاگرفتن دعوای حیدری نعمتی بین گروه لاریجانی با گروه حداد لاریجانی رسماً گفت که استعلام کرده و رهبری گفته است نظری راجع به طرح سؤال از احمدی نزاد ندارد. اگر واقعاً قصد چنین حماقتی را داشت خامنه ای بهتر بود در همین استعلام نظرش را به لاریجانی منتقل می کرد.

ت- گیریم که از فرط ضعف و استیصال مغزش کار نمی کرد که گزینه های بالا را انجام دهد. بهتر بود که طی یک حکم کتبی به رییس مجلس دستور توقف طرح سؤال را ا بطور محرمانه ابلاغ می کرد. زیرا که او می دانست که با هر ترفندی هم سؤال را متوقف کند نمایندگان آن را در قالب حکم حکومتی تلقی و قبول و تبلیغ خواهند کرد پس فرقی نداشت که رسماً حکم بدهد یا شفاهاً خواهش کند. حکم کتبی این حسن را هم داشت که رسانه ای نمی شد.

ث- باز هم اگر نمی خواست حکم رسمی بدهد و علاقه مند بود که در یک پروسۀ مظلوم نمایی موضوع را مطرح کند بهتر بود که در یکی از این مناسبت های الاماشاءالله  عزا و عید اسلامی همۀ کارگزاران نظام از سگ و گربه را دعوت می کرد و مجلسی می آراست از ریش و پشم و پیری و خنگی و دیگر هیچ؛ و در آنجا نطق غرایی می کرد و در جوف سخنرانی اش خواستار توقف سؤال هم می شد. نه اینکه در جمع یک مشت بچه بسیج - نه ببارند و نه بدار - موضوع را طرح کند اولاً، به التماس و درخواست بیفتد ثانیاً و بدتر از همه بجای خائن معرفی کردن نمایندگانی که به توصیه اش عمل نکرده اند ادعا بکند که هم طرح سؤال مثبت بود و هم آمادگی پاسخ قانع کننده از سوی احمدی نژاد مثبت ولی درعین حال تقاضای متوقف کردن آن را داشته باشد. زیرا که خود بسیج و حزب الله بشدت مسئله دارند و ده ها و صدها سؤال بی پاسخ در ذهنشان است نسبت به اوضاع و حالا مواجه هستند با این گزارۀ رهبر که سؤال و جواب مثبت بود ولی ادامه اش مثبت نیست. سؤال بدیهی آن حزب اللهی مخاطب این خواهد بود که اگر طرح سؤال مثبت است و پاسخ رییس جمهور هم روشنگر و قانع کننده پس دلیل متوقف کردن چنین امر مثبتی چیست.

ج- و نهایت اینکه هرکاری می خواست بکند حداقل یا قبل از مناظرۀ مطهری و زارعی انجام می داد و یا اجازۀ مناظره در این موضوع را نمی داد. زیرا اکنون همان دشمنی که قرار نبود شاد شود از شادی در پوستش نمی گنجد که خامنه ای مخالف نظر 86 در صد ایرانیان رفتار و رهبری می کند.

3- نتیجه اینکه که باشکوه تر از این نتیجه ای نمی شد متصور شد برای سؤال از رییس جمهور در صورت اجرا شدن در مجلس. زیرا که خطرناک ترین حرفی که احمدی نژاد می توانست در جلسۀ سؤال مطرح کند اختیارات بی حد و حصر و فراقانونی خامنه ای بود که اجازه نمی دهد بر مبنای مشی خودش هم در استراتژی و هم در تاکتیک عمل کند. و الا بغیر از این حرف نه احمدی نژاد حرف و سند گنده ای زیر بغلش داشت و دارد که رو کند و نه اگر هم داشته بود و رو می کرد اهمیتی به این مهمی داشت و دارد. آن حرف های مجتبی دزد است و فلانی هیز است و سپاه اله است و از این قبیل فقط یک مشت حرف های بی اهمیت است که دنیای مجازی مهمش کرده و می کند و الا احمدی نژاد جز در صورت حمله به اختیارات فراقانونی خامنه ای هیچ و هیچ حربه ای برای مقابله با مخالفانش ندارد. حالا خامنه ای خودش پیشدستی کرده است و هوار هوار که "عسس بیا مرا بگیر" که مشکل اصلی کشور دخالت های بی جا و فراتر از قانون من است.

4- اینک دیگر خامنه ای هرگونه شبهه ای - چه نزد مخالفانش و چه نزد موافقانش - در مورد اختیارات مطلق و فلج کنندۀ خودش را برطرف کرد و بطریق اولی مسئولیت هرخوب وبد ریز و درشتی را که در ایران اتفاق می افتد بعهده گرفت. و این دستاورد بسیار بسیار مبارکی است و سناریوهای در پیش را درست در همانجایی منعقد خواهد کرد که باید بکند. آنجا هم جز نام و مقام خامنه ای چیز دیگری نیست. او از این جهت در جمع بسیج چنین گافی را مرتکب شد که اولاً نمایشی از قدرت هواداران داده باشد و ثانیاً بسیجیان را بحال مظلوم و زار خویش بترحم و حمایت وادارد. اما او اشتباه می کند زیرا که دیگر خامنه ای مریدانی ندارد مثل سه سال پیش که بی کمترین پرسشی برای مرثیه هایش گریه و برای نوحه هایش سینه بزنند. تنها پاداشی که از این التماس حقیر می تواند در انتظارش باشد ریختن هرچه بیشتر اتوریته و قدرت سلطانی اش است که برای محرومان دوستدار حاکمان قلدر جاذبه ای بشدت منفی خواهد داشت. زیرا فقیران و محرومان از دیکتاتوران بی رحم - نه ذلیل - خوششان می آید.

5- هنوز بیش از 7 ماه از عمر محمود کبیر باقی مانده و در پروسۀ انتخابات پیش رو رقبا اگر شده سیدعلی را بدم اسب ببندند از پست ریاست جمهوری نخواهند صرفنظر کرد به این سادگی. و تازه تماشایی خواهد بود آنموقع خامنه ای کرک و پر ریخته در میان منازعه. اینک دیگر خود خامنه ای رسماً اعلام کرده است که رهبر گروه هتاکان و تندروان و فحاشان و سرکوب کنندگان و کلاهبرداران است. و همین حماقت محض او باعث خواهد شد که جبهۀ کوچک زاده ها و حداد ها و مصباحیه ای ها یک انگ تازه ای خواهند چسباند به اصولگرایان سنتی و دعوا را تند تر و تندتر هم خواهند کرد

6- حرف هنوز هم زیاد است امیدوار. اما همین جا تمام می کنم با سلام به علی مطهری و به او از جانب خودم شادباش و از جانب خودش تسلیت می گویم. شادباش خودم برای این است که خامنه ای همان بود که من می گفتم و نه آنکه او می خواست باشد. و تسلیت به این سبب که آخرین تلاش هایش برای نجات خامنه ای هم توسط شخص خامنه ای پنبه شد و خامنه ای دست در دست احمدی نژاد ماند تا سقوط نهایی انشاءالله. و حرف آخرم با آنانی است که تبعیت مجلس و دیگران در نامه دادن ها و چاپلوسی ها را خیلی جدی گرفته اند. که قطعاً جدی نیست و خیلی زود اختلاف عمیق تری در جای دیگری سرباز خواهد کرد. منتها شما از لاریجانی و حتی مطهری نباید انتظار جرأت و تمرد مستقیم داشته باشید. همیشه توقعاتمان را با شخصیت ها و توانایی ها و موقعیت ها تنظیم کنیم و نه با ایده آل های رادیکال و انقلابی. یا...هو

۷ نظر:

ناشناس گفت...

دلقک جان باور کن من هم این چند روز از این کار رهبر خیلی خوشحال شده بودم و با دوستی میگفتم که حتی محمود به مجتبی هم لقب دزد میداد این نتیجه خوب رقم نمیخورد، مخصوصا با اون نظر سنجی ای که انجام شد. ولی هیچ سایت و نویسنده ای نبود که حق مطلب رو ادا کنه. من چون خودم به تغییرات نرم و نرم افزاری خیلی معتقدم حالا دیگه مطمئن شدم با نبود شما یک جای خالی وجود داره، الاحق که حق مطلب رو ادا کردین. این مهمه که یک لایه زیرین حوادث رو هم بتونیم ببینیم و روحیه ملت و کسانی که در پی اصلاح هستند رو حفظ کنیم. چون در کل به نظرم مملکت ما داره روز به روز و ساعت به ساعت بهتر و بهتر میشه، منتها تغییراتی که بنده مد نظر دارم متأسفانه با رفاه و معیشت مردم رابطه خطی حداقل در کوتاه مدت نداره.
زنده باشید. دل ما رو هم زیاد تنگ خودتون نکنید. ( این نظر برای شخص شماست ، در صورت امکان منتشر نکنید)

آدم گفت...

مثل همیشه لذت بردم. ممنون در ضمن با اوج گرفتن فعالیتهای سیرک شما کمی کمکار شده اید .

ناشناس گفت...

دلقک گرامی خوشحالم که برگشتید. یک نکته بگویم که این برادرها زیاد اهل سوال نیستند هر چی آقا بگه دربست قبول می کنند یا به قولی هیپنوتیزم شده خدایی هستند.

ناشناس گفت...

رضا
البته بنده نظر دیگری دارم به نظر من خامنه ای ابایی از این نداره که بیاد علناً از مقام و اعتبارش خرج کنه برای احمدی نژاد و فکر میکنه با این کار فضای شش ماه آینده تا انتخابات رو کنترل کرده و به نظر من تا حدودی هم موفق خواهد شد چون او یک انتخابات آرام و بی دردسر می خواد و مهمتر از اینکه کی انتخاب بشه اینه که فضا بدون تنش و اروم باشه وگرنه زیاد فرقی بین جلیلی قالیباف حداد یا ولایتی نیست/ با تشکر از دلقک و سیرک دیدنیش

ناشناس گفت...

@ رضا
"از مقام و اعتبارش خرج کنه برای احمدی نژاد"؟!! واقعا متوجه نشدید که مشکل اصلی ترس از حرف های احمدی نژاد بود؟ هنوز متوجه نشدید که هر چه بلا بر سر خامنه ای آمده است را احمدی نژاد آورده ؟! مثلا برای احمدی نژاد حضور و پاسخگویی در مجلس چه سختی و ضرری داشت؟ از این چهار تا نماینده بله قربان گو می ترسید یا از پس آنها بر نمی آمد؟

پسر حاجی گفت...

دلقک خیلی نامردی که گزاره : "سوال با حکم حکومتی منتفی است ونیاز به پس گرفتن امضا ندارد ..."مطهری را در برنامه امشب جا ندادی!!!
چرااااااااااااا؟

ناشناس گفت...

دست مریزاد واقعا عالی بود

من که کاملا نظرم عوض شد ( تو پست قبلی بهتون گفته بودم غیبت چند روزتون بخاطر فرار از بن بست فکریه). در پایان به درستی اشاره کردید که از رادیکالهای انقلابی نباید توقع تمرد داشت . اما یک چیز هنوز برای من و شاید بسیاری دیگر گنگ است. دلقک جان، تو خودت در این نوشته مقام عظمی رهبری را سیاستمداری زیرک خوانده ای که درست هم هست . اما واقعا چنین اشتباه کودکانه ای از یک سیاستمدار زیرک بایسته است؟ آیا واقعا مقام عظمی رهبری به فکرش نمیرسید که با نامه محرمانه قضیه را ختم به خیر کند؟ آیا فکر نمیکنید این سیاستمدار زیرک از عمد و مخصوصا این حکم را علنا و نه بصورت محرمانه به چند ده نماینده مجلس داد؟ آیا فکر نمی کنید رسانه ای کردن این حکم کاملا هدفدار بوده . یعنی منظورم اینه که شاید یه فکر بسیار زیرکانه پشت این کار بوده که اگر ما آن را میدانستیم، این اشتباه کودکانه برایمان تبدیل به یک ترفند زیرکانه می‌شد. بحر حال هر احتمالی وجود داره. شایدم من تو توهم سیر میکنم.