۱۳۹۱ مهر ۱۴, جمعه

پیروزی احمدی نژاد و شریعتمداری بر لاریجانی ها؛ و جام زهری که هیلاری و حبیب الله به لبهای خامنه ای چسباندند امروز!

undefined

The Bride of the Wind

الف- روی میز سیاست در داخل:

1- اولین خبر مؤثر دستگیری 16 نفر اخلالگر بازار ارز از سوی دادستانی تهران است که با اتهامات سنگینی هم که دولت آبادی اعلام کرده و مستند دانسته باید منتظر ارزان شدن دلار و سکه به نسبت سه چهارم باشیم از فردا! زیرا که کل اخلالگران 22 نفر هستند که سه چهارم آن ها (16 نفر) دستگیر شده اند! این دور بازی موقتاً بنفع احمدی نژاد و شریعتمداری ادامه یافته و باخت بزرگ نصیب لاریجانی ها شده؛ برای صادق لاریجانی به این خاطر که دادستانش توپ پرتاب شدۀ احمدی نژاد به زمین قضا را پذیرفته و مال خود کرده و برای علی لاریجانی که مصر بود گرانی علت اقتصادی دارد و 80 در صد مقصر دولت است.

2- در مورد اعتصاب بازار و شورش های در حاشیۀ آن سه روایت ادعا شده بود دیروز. اولی مربوط به شریعتمداری تشنۀ خون بود که هم اعتصاب را و هم شورش ها را به عوامل بیگانه منتسب می کرد و می گفت اعتصابی در کار نبوده و این شورشیان بودند که با تهدید و ارعاب چند مغازه را وادار به تعطیل کرده اند. دومی مربوط بود به برادران "کیبورد های انقلابی" - با مرکزیت و فرماندهی کاربران سایت بالاترین - که می گفت بازاریان اعتصاب کرده اند و هم آنان با پیوستن رود خروشان ملت همیشه در صحنه "جنبش بازار" را راه انداخته اند و مشهد کمک کن و اصفهان حالا وقتش است و اگر من بنشینم و تو بنشینی پس که برخیزد همراه شو عزیز. حکایت سوم هم می گفت که اعتصاب بازار یک اعتصاب واقعی بوده است که در وسط های روز تعدادی از دلالان ارز که احساس خطر کرده بودند بعلاوۀ جوانان عبوری که تازه از بازدید بالاترین گرم بودند به دلالان پیوسته اند و پودر و آتش زنه و سطل زباله را هم گروه های مبارزۀ مسلحانه و تجزیه طلب آماده کرده بودند و بساط متن و حاشیه بهم پیوسته بود. 

3- از این سه روایت آنچه که مورد اتفاق بوده و قرار گرفته خود "اعتصاب بازار" بوده بدون ورود به حاشیۀ اختلافی شورش های نقطه ای. این تأیید همه جانبه در مورد اعتصاب بازار اما به امضای نهایی نرسیده بود تا اینکه حبیب الله عسگر اولادی مسلمان کل موجودیت حزب مؤتلفه و پدر معنوی و مادی بازار بمیدان آمده و گفته است که اعتصاب درست بوده و فریاد بازار بوده و حکومت باید صدای فریاد بازار را هم گوش کند و هم بشنود و هم چاره کند که این یک اخطار است. اما این اصل حرف عسگر اولادی نبوده است بلکه اصل ماجرا آنجایی بروز کرده است که عسگر اولادی مسلمان با گرم شدن از اعتصاب پایگاه سنتی اش بالاخره جرأت کرده است و حرف نهایی خودش و بازار و مؤمنان همسو را بر زبان رانده است. او گفته است: "اگر رهبر معظم موضعی در مورد پروندۀ هسته ای اعلام کنند ما تابعیم و از آن حمایت خواهیم کرد". خوانش دقیق این فراز از گفتۀ عسگر اولادی می تواند این جمله باشد: "رهبر انقلاب باید کوتاه بیاید و جام زهر را بنوشد و فشار دنیا را از روی بازار و کشور بردارد. و الا ما دیگر نیستیم". چرا این خوانش دقیق است؟ چون عسگر اولادی می گوید رهبر موضع اعلام کند ما پشتیبانی می کنیم. در حالیکه رهبر موضع مشخصی دارد و آن هم جنگ جنگ تا رفع زندگی در ایران است و بارها و بارها - همین دیروز در خدمت نخبگان (خفتگان) هم تکرار کرده است. لذا اگر منظور عسگر اولادی موضع جدید و نوشیدن جام زهر نبود بسادگی و مثل همیشه می گفت ما از مواضع ضد غرب و آمریکای جنایت کار رهبر حمایت می کنیم و انرژی هسته ای ناموس هستس ماست. این تغییر خیلی بزرگ است هنگامی که در یک متن مرتبط با اعتصاب بازار خوانده شود پررنگ تر هم می شود برنگ سرخ شرابی فرانسوی در جام امریکایی با زهر انگلیسی.

ب- روی میز سیاست در جهان:

1- اولین صدا از هیلاری خانم کلینتون برخاسته که گویی در یک دیالوگ دو طرفه با عسگر اولادی مسلمان حرف می زند. زیرا که گفته اگر رهبر جام زهر را بنوشد ما هم هستیم. و در طرفةالعینی تحریم بی تحریم می کنیم و هم بازار را و هم خامنه ای را از زیر بار این همه فشار غیرقابل تحمل می رهانیم. مهم نیست که حرف اول را عسگر اولادی زده و کلینتون پاسخ داده یا برعکس. مهم این است که عسگر اولادی بازار و کلینتون سیاستمدار با هم "جام زهر" را تا چسبیدگی به لب های خامنه ای بالا آورده اند. چنین بنظرم می رسد که خامنه ای آن هم فقط با دست چپ سالمش نتواند تعارفی به این قدرت از سوی داخل و خارج را رد کند و جام زهر خودش و جام مستی ایرانیان را ننوشد. پس مطمئنم که ماجرا در ریل خوبی پیش می رود و خامنه ای چاره ای جز تسلیم به عقل و منطق نخواهد داشت.

2- پشتوانۀ قوی این جام زهر نوشی را هم می توان در تحرکات جدید منطقه ای جستجو کرد که بعد از حدود یک ماه رکود همراه با شک و تردید دو باره موضوع سوریه به صدر اخبار آمده و اینبار با درگیری محدود مرزی با ترکیه. و اگر ترکیه را درست بخوانیم بنام ناتو چنین معلوم است که اوضاع در سوریه باز هم بنفع مخالفان اسد و برای سقوط او چرخیده است. 

3- موضوع سوریه وقتی مهمتر می شود برای ایران که غرب توانسته رابطۀ پشتیبانی تسلیحاتی و پرسنلی جمهوری اسلامی از سوریه و از آسمان عراق را قطع کند. چرا که دیروز اولین هواپیمای حامل تسلیحات به سوریه در عراق نشانده شده و جیغ بنفش خامنه ای را بهوا برده است. رژیم گفته است که این نامردی است و چنین خیانتی را از دولت شیعه در عراق انتظار نداشته است. در حالی که کمتر کسی به بخش اصلی مذاکرات دولت عراق با امریکایی ها اشاره می کند. زیرا در آن مذاکرات درخواست امریکا از عرق برای جلوگیری از ارسال محموله های مشکوک از سوی ایران به سوریه؛ طرف عراقی علاوه بر اینکه می پذیرد چنین کاری را بکند. ضمناً اضافه می کند که نیروی هوایی عراق هنوز شکل نگرفته و در حال تکمیل ساختار خودش و آموزش های مربوطه بر روی جنگنده های F16 است. لذا بطرف امریکایی می گوید که ممکن است ما از نظر فنی نتوانیم بازرسی کامل برقرار کنیم و امریکا که خودش در منطقه است و ناوگان های مجهز مختلف رهگیری و تعقیب و مراقبت دارد می تواند به عراق کمک کند. معنای این حرف این است که عراق علاوه بر بازرسی های در توان خودش به امریکا هم مجوز داده که در صورت تشخیص رأساً هواپیماهای ایرانی را در خاک عراق بنشاند و بازرسی کند. خبرها خوب است و گفته بودم که ایران را نمی توانند به یک پروژۀ طولانی مثل کرۀ فعلی یا عراق صدام حسین تبدیل بکنند و باید خیلی زود تکلیف را یکسره کنند. جا نماند که موضع تغییر یافتۀ اسرائیل از جنگ به تحریم را هم باز بشکافم. یا...هو

۹ نظر:

ناشناس گفت...

سطر ششم صادق را باقر قید فرموده‌اید. باقر پزشک است صادق ریس قضا و قدر است

ناشناس گفت...

سطر 6 صادق را باقرنوشته‌ای

Dalghak.Irani گفت...

مرسی عزیزم.
اول اتفاقاً صادق نوشته بودم در بازخوانی کردمش باقر. بس که تخم و ترکه زیاد دارند و همه هم آن بالا بالاها آدم گیج می شود. یا...هو

ناشناس گفت...

خیلی برام جالبه که توی این همه نوشتار، با اینهمه نظر درست و غلط که میشه در موردش حرف زد، 2 تا از ایرانیهای مقاوم،قهرمان و شهید پرور فقط فرق باقر و صادق را دیدند!در راستای روان-جامعه شناسی ایرانیان ،این هم واقعاً نکته ای بود!

ناشناس گفت...

بسیار خوب بود و ما هم امیدواریم موضع خامنه ای همانطور که شما گفتید تغییر کند. اما واقعیت چیز دیگری است.من بعید میدانم که خامنه ای از موضع هسته ای عقب نشینی کند.یعنی با توجه به شناختی که از شخصیت ایشون دارم اینو میگم.زیرا این عقب نشینی خدشه های زیادی به تقدس مقام ایشون میزنه. تقدسی که اطرافیان ایشون براش درست کرده اند تاحدی که او را به مقام مصونیت از خطا و اشتباه رسانیده اند .بدیهی است کسی که معصوم است اشتباه نمی کند و نوشیدن جام زهر برای او یک اشتباه بزرگ است زیرا آن جایگاه والا و مقدس که برای مقام عظمای ولایت ساخته اند،فرو خواهد ریخت.

ناشناس گفت...

http://kaleme.com/1391/07/13/klm-114763/

ناشناس گفت...

ایشون وبلاگ رو شما میشناسید ؟ نوشته شما رو باز نشر میکنه ؟
http://rahedigar.net/1391/07/15/bazkhani-ekhtar-asgar-oladi/

Dalghak.Irani گفت...

سلام خیلی ممنون از اطلاع رسانی تان. نمی شناختم ولی رفتم دیدم چه خوب هم شد. وبلاگ نیست و یک سایت است که قصد روزنامۀ زیر زمینی شدن و درآوردن دارد در ایران. آدم های معتبری هستند و سایت فرهنگی و آگاهی بخش خوبی دارند. اگر از نوشته های من استفاده کنند آنان بمن کردیت می دهند نه من به آن ها. ضمن اینکه نوشتۀ جناب سلطانی فقط در ایده و برخی چند کلمه ها با مطلب من مشترک بود. و البته همۀ ما دنبال آگاهی بخشی رهایی بخش از گیری که افتاده ایم هستیم و چه خوب است همپوشان عمل کنیم و از هم ایده و نیرو بگیریم. به آنان موفق باشید و بشما دوست نازنینم می گویم. مرسی. یا...هو

ارژنگ گفت...

به نظر من خامنه ای از خوردن جام زهر می ترسد.خمینی جام زهر را مثل عرق خورهای قهار یک ضرب رفت بالا و تا پچ پچ بعضی ها بلند شد گردن کلفت کرد که خوب کردم و یک دقیقه هم بابت تصمیمات گذشته ام پشیمان نیستم و دست آخر یک چیزی هم از ملت طلبکار شد!.
خامنه ای نه کاریزمای خمینی را دارد نه مردم فعلی مردم 25 سال پیش هستند. مهمتر اینکه خمینی شریک نداشت. خودش بود و نوکرها و مستخدم هایش. اطرافیان خامنه ای شرکایش هستند ( حالا با سهام کمتر) نه نوکرانش. "آقا آقا" زیاد می کنند اما جلوی مردم. برای همین فکر می کند سر کشیدن جام مساوی است با ضعیف شدن جلوی شرکا و بلکه از پا در آمدن.