۱۳۹۰ اسفند ۲۱, یکشنبه

روزهای ملی و جشن را سیاسی نکنیم؛ بخاطر جوانان. جان مادرمان!

دیوار نگاره ای در چهلستون از جشن و پایکوبی چهار شنبه سوری!

قبل از تحریر:
 آن داستان "رهایی از راه آگاهی" اگر مشرف به رهایی دفعی و یکباره و شورش و انقلاب است حرف چرتی است. زیرا مردم فقط هنگام واگذاری تعقل و جو گیر شدن بمناسبت حادثه ای نا شناخته است که بجان می زنند و شورش می کنند و الا مرد عاقل هیچگاه انقلاب نمی کند. موضوع این نیست که مردم نمی دانند دردشان چیست و منشاء دردشان کجاست. که می دانند. موضوع این است که مردم چگونه می توانند از منشاء دردشان و در نتیجه دردشان رها شوند. تا روزی که نسخه این باشد که با تعقل تصمیم بمردن بگیرید و به خیابان سرازیر شوید بدیهی است که کسی گوش نخواهد کرد. و مثل من منتظر قالیباف خواهد ماند. رهایی از راه دانایی هم همین است که مردم در حال مبارزه اند: زندگی می کنند و اگر رژیم اجازه بدهد روزنه های زندگی را گشاد و گشادتر می کنند بتدریج. و اگر اجازه ندهد مثل کرۀ شمالی می مانند به امید روز تصادف: که یا جنگ است و یا فروپاشی"!

1- "قبل از تحریر" این پست همان "بعد از تحریر" پست قبلی است. و در فارسی ضرب المثل زیبایی داریم که می گوید: "از قضا سرکنجبین صفرا فزود". و کار برد آن زمانی است که عنصری یا پدیده ای بر ضد خودش عمل کند. مثلاً اگر دارویی برای درمان دردی است نه تنها درد را درمان نکند که باعث افزایش درد هم بشود. چنین بنظر می رسد که "جنبش سبز" هم تبدیل به مصداق آن ضرب المثل شده است و نه تنها نتوانسته مشکلات مردم - با تمرکز بر طبقۀ متوسط شهری و بویژه جوانان مدرن - را کم کند که خودش تبدیل بمشکلی شده در راه همان جوانانی که آن را راه انداختند.

2- یک تعداد آدم های مشخص مجازی با اولویت 80 در صد خارج نشین بزخو کرده ایم و منتظریم تا روزی مناسبتی اعم از ملی یا مذهبی پیش بیاید و فضای مجازی را پر کنیم از حماسه و جنبش و انقلاب و تظاهرات و توی پوز رژیم زدن و ... انواع اقسام شعر و شعار و مزخرف و سیاست و "اگر من بنشینم و اگر تو بنشینی و پس چه کسی برخیزد" و مهملاتی از این دست که برای روز "جنبش درجریان و برای تقویت هیجان" ساخته شده اند و نه برای دعوت یک جوان مجازی در یک وبلاگ یا سایت اجتماعی از مردم واقعی برای انقلاب کردن؛ و روز مردم را خراب کنیم و به رژیم خونریز که نزده هم می رقصد بهانه درست کنیم برای بستن کمترین فضاهای تنفسی اجتماعی و فرهنگی و جشن و سرور و زندگی.

3- جمهوری خامنه ای و آخوند های متحجر و پاسداران عقب افتاده خیلی با جشن و نوروز و چهارشنبه سوری و بزن و بکوب و خنده و تفریح دسته جمعی سر آشتی داشتند که در سه سال گذشته با مصادرۀ بی جهت و بچه گانۀ این قبیل جشن های ملی و برساختن توهمات سیاسی با تبلیغ استفاده از ظرفیت های چنین روزهایی عملاً به هژمونی تفکر ضد بشر رادان ها و نقدی ها و طائب ها مجوز داده ایم که بر بدنۀ مردمی نیروهای سرکوب مسلط شود، و تحت بهانۀ "دعوت سیاسی ضدانقلاب" برای تظاهرات ضد رژیم؛ ابتکار عمل محلی را هم از آنان بگیرند، تا اگر در روستایی و محله و شهری هم جوانانی می توانستند با چشم پوشی این نیروهای بدنه بر سخت گیری های دستوری فرماندهان دست و پایی بجنبانند؛ و خنده و تفریحی محدود بکنند؛ دیگر جرأت این سرپیچی از دستورات سازمانی را نداشته باشند و مجبور شوند هر دختر و پسری را که در خیابان می بینند بتوهم تظاهرات سیاسی از حداقل تفریح و جشن و خنده هم محروم کنند. نکنیم اینکار را بخدا جوانان داخل کشور نیاز به همین تنفس های تنگ و حداقلی دارند. موضوع دقیقاً این است که تنها کسانی که دعوت های اینترنتی ما را جدی می گیرند نیروهای فاشیست رژیمند برای ایجاد محدودیت های بیشتر اجتماعی. و الا کاملاً مشخص شده است که کسی از جمعیت هدف ما کمترین عنایتی به این مسخره بازیها ندارند. اگر نا آگاهیم آگاه شویم و اگر برای تفریح اینترنتی خودمان تفریح و زندگی غیر مجازی و واقعی هموطنان مان را ملعبۀ دست نیروی سرکوب می کنیم از این تفریح اینترنتی صرفنظر کنیم. یا...هو

۴ نظر:

nik گفت...

آی‌ خدا از دهنتون بشنوه که ابتذال سنجتون خوب کار می‌کنه. خیلی‌ عصبانیم میکنند این دلاوران اینترنتی که بی‌ وقفه مشغول مزخرف پراکنی هستند و دقیقا تنها کسی‌ که جدی میگیره اوباش امنیتی ایران هستند. گشت ارشاد و مونیترینگ هم بیشتر شده تو تهران این روز ها

پیمان گفت...

دلقک سلام ، ۲ تا اشکال هست ، اول اینکه رده بالای حکومت کلا با تفریح و شادی و اجتماعات مردم مشکل دارد، ولی‌ این قضیه در مورد اکثر قریب به اتفاق رده‌های پایین و اجرایی انتظامی صادق نیست . دوم اینکه بعضی‌ از ما مردم هم در اینجور تفریحات مناسبتی، آزادسازی انرژی را از حد گذرانده و جنبه خشونت آنرا پر رنگ تر می‌کنیم که اینهم ابزاری شده برای حکومت که به جای حل مساله کلا صورت مساله را پاک کند، به نظر من اگر مردم چهارشنبه سوری را به همان نحو سنتی آن و به دور از ترقه بازی و عملیات محیرالعقول اجرا کنند کسی‌ با آنها کاری ندارد ، والله ما خودمان الان بیش از ۲۰ سال است که در این شب دور هم جمع می‌‌شویم و از روی آتش می‌‌پریم و شادی هم می‌کنیم کسی‌ هم کاری با ما ندارد، این مامور انتظامی هم آدم است مثل ما، این خود ما هستیم که با فرافکنی و زیاده روی پای او را به اینجور مجالس باز می‌‌کنیم.دلیل خشونت گرائی‌ها هم روشن است، جوان ما اصلا تفریح کردن بلد نیست از بس نکرده. توی مملکت ما برای بعضی‌‌ها تفریح=جوگیر شدن و نشان دادن تمام آن هنرهأیی که دارند و تا حالا کسی‌ ندیده .دادن رنگ سیاسی به آن در فضای مجازی هم تأثیری در شادی کردن مردم ندارد اگر خود مردم رنگ سیاسی به آن ندهند در عمل و در شب واقعه . پاینده باشی‌

پیمان گفت...

آقا نظر ندادی بفهمیم که داریم نظر میدیم یا میبافیم !!!

Dalghak.Irani گفت...

سلام پیمان جان.
گفتم به یکی دیگر که حال و حوصله و آزادی و وقت و برخی چیزهای دیگر را هم ندارم این روزها. در ضمن معمولاً به کامنتهایی زود جواب می دهم که خیلی با محتوا و یا نکاتی از آن مخالف باشم. با این کامنت شما که خیلی زیاد موافقم چه بگویم بهتر از نوشتۀ خودت. در ضمن مرسی که تحویلم گرفتی و نظرم را مهم دانسته ای برای خودت که فکر و تحلیل های خوبی داری. مرسی. یا...هو