۱۳۹۰ آبان ۹, دوشنبه

رفتارشناسی احمدی نژاد بر مبنای "نان حلال" و فساد های حکومت!

Bruxelles Manneken Pis cropped.jpg

Manneken Pis



1- محمود احمدی نژاد در آخرین تک گویی اش با مرتضی حیدری و در ارتباط با مفاسد اقتصادی منتسب به دولت او زهر خندی می زند و مظلومانه و معصومانه می گوید: "ما و فساد مالی وپولی! بخدا پدر ما بما نان حلال داده است خورده ایم". اگر این گزاره را گزاره ای صادق بدانیم از سوی احمدی نژاد و حمل بر پیچیدگی و دروغگویی و شارلاتانی او نکنیم. و از سوی دیگر اگر به اخبار مسلل وار بخش کوچکی از مفاسد اقتصادی رو شده در رقابت های سیاسی اخیر و در ارکان و اجزاء حکومت بسرکردگی و خزانه داری دولت نگاهی بیاندازیم؛ باید بتوانیم یک توضیحی حد اقلی و رفتار شناختی بدهیم که چگونه فردی یک لاقبا و دست پاک چنین جنایت ها و خیانت هایی را در حوزۀ مسئولیت خود مرتکب شده که حتی خودش از انجام آن ها خبر ندارد و در بهت و حیرت و انکار است.

2- محمود احمدی نژاد قصه اش اینطور شروع می شود که در خانواده ای فقیر و بی خبر از اختراع پولی بنام اسکناس زاده و بزرگ شده است. او تنها پولی را که دیده و در دستان پدر و خانواده و خودش قرار گرفته "سکه" بوده است. بعبارت دیگر احمدی نژاد هیچ نوع پول دیگری بغیر از سکه های سبک وسنگین را ندیده و نمی شناسد. لذا اگر کسی به او اسکناسی بدهد او اسکناس یا هرنوع دیگر از اوراق بها دار مالی را بعنوان کاغذ های باطله ای خواهد شناخت که یا بمحض گرفتن دور خواهد انداخت و یا آن را به آورنده و دهندۀ پول پس خواهد داد.

3- احمدی نژاد یک روز از خواب که بیدار می شود در کمال شگفتی و ناباوری می بیند که اگر نه حضرت محمد، حداقل حضرت علی شده است. و امت مسلمان پشت در خانه اش با او بیعت می کنند و او را رییس خود خوانده و خواهان اجرای عدالت حضرت علی هستند. احمدی نژاد چندین بار چشمانش را می مالد تا مطمئن شود که این یک صحنۀ واقعی است. و وقتی مطمئن می شود که همانا رییس جمهور شده است در هیبت امام علی؛ شلوار 8 جیب و کاپشن ده جیب خودش را می پوشد و در معیت فقراء به سر چاه های نفت می رود. و با دریای مواجی از "سکه"های ریز و درشت مواجه می شود. احمدی نژاد در حالیکه از این مأموریت ورسالت الهی در پوست خودش نمی گنجد. ابتدا یک غلت حسابی (خر غلت) می زند در دریای "سکه"ها و سپس رسالت خودش را آغاز می کند.

4- احمدی نژاد جیب های 18 گانۀ شلوار و کاپشن اش را از سکه های ریز و درشت پر می کند و در حالیکه زیرسنگینی این همه سکه - که نا متناسب با هیکل نحیف و رنجور از سوء تغذیۀ بنیادین ناشی از فقر پیشینی او می باشد - با هنّ و هنّ و کمر خمیده - ولی لبخند به دهان از این موهبت الهی - راه می افتد بین فقرای بیعت کرده با خودش وبه هر کدام که می رسد مشتی از سکه های داخل جیبش را به آن در یوزه یا فقیر می دهد. او که حضرت علی است و از این عدالتی که پیشه کرده بسیار خوشحال است؛ نیرویی چنان شگفت انگیز کسب می کند که خستگی ناپذیر و سوپر من می نماید الان. اینک او شغل محبوب ریاست جمهوریش را یافته و جز به توزیع هر چه سریعتر و بیشتر سکه در بین فقرا نمی اندیشد.

5- لذا هر روز صبح در تاریکی گرگ و میش از خواب برمی خیزد و بعد از فریضۀ نماز صبح به خزانۀ مالامال از سکه های نفتی مراجعه و بعد از پرکردن جیب های متعددش پای پیاده و پرزحمت راه می افتد برای توزیع سکه ها. و هنگامی که مأموریت روزش تمام می شود پاسی از نماز مغرب هم گذشته است، و او خاکی و تشنه و رنجور از این همه پیاده روی و حمل بار به خوابگاهش برمی گردد و روی زخم های پاهای آش ولاش شده اش از خیابان و بیابان گردی مرهم سیاه زخم می گذارد تا اولاً لختی بخوابد و ثانیاً برای راهپیمایی و توزیع سکۀ روز بعد آماده باشد. او اینک شش سال است که به این کار پر مشقت و علی گونه ادامه داده و می دهد. لذا باید هم تعجب کند و شگفت زده شود از اتهاماتی که به او می زنند. زیرا که او حتی یک سکه هم در داخل جیب های 18 گانه اش به منزل و سرای خود بر نگردانده است.

6- احمدی نژاد که هنوز اسکناس و سایر اوراق بهادار مدرن را ندیده است و نمی شناسد. و همچنین از امضاء و اثر انگشت خبری ندارد در پای کاغذ ها. فراموش کرده است آن فقرایی! را که بجای سکه از او امضاء و اثر انگشت گرفته اند در طول راهپیمایی های سنگین و خستۀ روز و شبش. او اهمیتی نمی داده به کارگزارانی که با بغل های پر از کاغذهای رنگی (اسکناس) مرتب راه بر راهپیمایی فقیرنواز و علی گونۀ او می بستند و می گفتند: " یا علی این ها هم مال شماست چکارش کنیم." و احمدی نژاد با نگاهی از روی ترحم و قدردانی در قالب نگاه عاقل اندر سفیه می فرمود: "ای بندۀ حقیر من همانا که چه بردۀ وفاداری هستی حتی در عدم خیانت برای ارائۀ این کاغذهای باطله بمن. پس بدان و آگاه باش که من در حال توزیع بیت المال در بین بیوه زنان و فقراء هستم و وقتی برای درنگ و تلف کردن ندارم. این کاغذهای باطله مال خودت. زحمت بکش و آن ها را ببر بریز دور!"

7- اعتراض و خشمتان را بحان می خرم و از داوری مدرن تان در حیله گری و دروغگویی و فساد دانستۀ احمدی نژاد تبری نمی جویم. فقط خواستم بگویم که در فرهنگ پیشاتاریخ "بخدا پدرم بمن نان حلال داده است خورده ام" چنین سناریویی یک سناریوی جعلی نیست. رفتار امام علی در صدر اسلام جز همین که احمدی نژاد کرده و می کند یک مو هم فاصله نداشته است. تازه اگر تاریخ شفاهی و افسانه ای به اصل علی وفادار مانده باشد. با این تفاوت بدیهی که خزانۀ حضرت علی اوراق بهادار و اسکناس نداشته است. یا...هو

۱ نظر:

ناشناس گفت...

اخوند و مداح و امام زمانی و هاله نوری با نون حلال بیگانه هستند شعیه متدین سفت سخت دروغگو هست طوری که سر خودش هم کلاه میگذاره پدران ما شعیه گری را ساختند که از دست خلفای بغداد و پیامبر گرامی راه خلاصی بیابند اما امروز در این چنبره فساد گیر کرده اند