۱۳۹۰ مهر ۲۱, پنجشنبه

سید محمد خاتمی و موضعگیری های منهای Big Brother !

Christ Crucified



1- آقای سید محمد خاتمی نیز امروز را مناسب دیده که در دیدار جماعتی از یاران صحبتی بکند از جنس موعظه و به اتهامات و تهدیدات امریکا در زمینۀ تروریسم پاسخ بدهد. ایشان مثل همیشه و بر مبنای قالب ذهنی "صلح کل" و بنیادگرایی رحمانی؛ هم همه را محکوم کرده، و هم همه را تأیید کرده، و هم همه را نصیحت کرده، و هم موضع گیری سیاسی کرده، و هم راه برون رفت از مشکلات را بیان کرده، و هم از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را به پای منطقی بودن استدلال خودش آورده؛ و صد البته تأیید و تکریم از یاران گرفته؛ و حسین شریعتمداری را هم ترسانده مجدداً که امشب کیهانش را با جوج سوروس و مایکل لدین ببندد مثل همیشه!

2- خاتمی به اتهام امریکا اشاره کرده و ثقل صحبتش را بر این قرار داده است که جمهوری اسلامی متشکل از برادران مختلف السلیقه و کوتاه و بلندی است که هرچند در داخل خود اختلاف دارند و گاهی تا سطح مشاجره و جدال و ستیزه و مباحثه! می رسند. اما گوشت همدیگر را بخورند استخوان های هم را دور نمی اندازند. البته ایشان به اختلافاتی که برشمردم چندان اشاره ای نکرده و بویژه از کشت و کشتار و زندان و حبس و حصر سخنی بمیان نیاورده است؛ ولی کل فرمایش ایشان در مجموع "اندرونی" - "بیرونی" بوده است. اندرون را از راه ملت ایران به همۀ فعالان عرصۀ قدرت و سیاست مذهبی مختص کرده و بیرون را به همۀ بیگانگان و ایرانیان بیگانه محور!

3- سید محمد خاتمی به بهانۀ اتهام تروری که امریکا مطرح کرده گفته است که ما در داخل یک خانواده ایم و بگومگوهای مان حتی دشمنان را بطمع نیاندازد که می توانند از این اختلاف خانوادگی بهره برداری کنند. زیرا که ما در روز واقعه همه متحد و ضد بیگانه هستیم و خواهیم بود. او البته در فرازی فرعی و ضعیف از این درشتی به بیگانه ها سفارشی مشفقانه هم به حاکمان بالفعل کرده که نباید رویه ای اتخاذ کنند که گزک بدهند به دشمن برای بهانه تراشی.

4- البته که حرف های محمد خاتمی مثل همیشه تداعی گر پیامبران صلح و صدق است و قابل شنیدن به خلسه در آرمانشهر امام خمینی. ولی مشکل خاتمی این است که با هر زور و زحمت و چشم هم گذاشتنی هم شده نقش تام و تمام "Big Brother" را ندیده و اشاره ای هم به تلویح یا تصریح نکرده مثل همیشه. و همۀ مشکل ما با آقای خاتمی در این اصرار بیهوده اش است برای نمایاندن "Big Brother" بعنوان "فقط یکی از برادران" و نه بیشتر. آیا نقش خامنه ای با هرکس دیگر در الیگارشی برابر است! فاعتبرو یا اولی الالباب. یا...هو

۱۱ نظر:

nik گفت...

حرف‌های خاتمی واقعا به هیچ دردی نمی‌خوره

ناشناس گفت...

ظاهراً این برادر بزرگ جداً احساس خطر کرده که باز هم خاتمی وارد صحنه شده. باور کنید خاتمی از چهارده سال پیش تا امروز نقش بزرگترین منجی رژیم رو بازی کرده.

ناشناس گفت...

بنیادگرایی رحمانی که گفتی فوق العاده بود :))

ناشناس گفت...

وقتی موسوی می خواست کاندید شود خاتمی زودتر دوید و کاندیدا شد! ولی وقتی موسوی با قاطعیت اعلام کاندیداتوری کرد با وقت کشی سعی داشت با زبان بی زبانی موسوی را منصرف کند! و یاران با وفایش ! شروع به سرزنش موسوی کردند که چرا خروس بی محل شده و با وجود نامزدی خاتمی پا به میدان گذاشته است ! (ابطحی از جمله بود)پس خاتمی شروع به تعارفات مکش مرگ ما کرد!و چون ذاتا آدم سست عنصر و بی خاصیت و ابن الوقتی است تا موسوی را با اراده ای چون کوه در میدان دید پس عرصه را با استعفایی مضحک ترک کرد. فقط تصور کنید که بجای موسوی خاتمی کاندیدا بود که در اینصورت نیز تقلب حتمی بود ولی با این تفاوت که خاتمی نامه ای در جواب رهبر می نوشت و می گفت: پیام ملکوتی شما در خطبه های نماز دشمن شکن جمعه را با گوش جان نیوشیدیم! و از آنجا که حرف ولی فقیه عادل در نظام مقدس جمهوری اسلامی فصل الخطاب همه فصل هاست! پس من نیز بهمراه ملت همیشه در صحنه و مبارز ایران با اطاعت از آن فرزانه یگانه! مشت محکمی بر دهان یاوه گویان خارج نشین خواهیم زد. من نیز بنوبه خود پیروزی قاطع جناب اقای احمدی نژاد را با 24 میلیون رای تبریک گفته و پیشاپیش از زحمات بی دریغ اعضای شورای محترم نگهبان در انجام سالم این انتخابات پرشکوه و کم نظیر صمیمانه سپاسگذاری می نمایم!!

ناشناس گفت...

نویسنده گرامی دلقک ایرانی شما چرا این مطالب گهر بار را در زمینه مشکی گذاشته اید . حقیقتا چشم انسان درد می گیرد. از شما خواهش می کنم که زمینه را رنگی دیگر انتخاب بفرمایید و با کلمات درشت تر.

ناشناس گفت...

یک روز یک چوپان ساده دلی گوسفندهایش را پای یک درخت جمع کرده و خودش نیز زیر سایه درخت دراز کشیده و دستش را هم زیر سر گذاشته و زیرچشمی گوسفندهایش رامراقب بود. ناگهان دید از دور یک سیاهی در حال نزدیک شدن است. پس با خودش گفت"
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی نزدیک تر شد.
چوپانه دوباره با خود گفت"
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی نزدیکتر شد و به گوسفندها رسید.
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی نزدیک تر شد و به وسط گوسفندها رسید.
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی نزدیک تر شد و ازگوسفندها رد کرد.
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی به چهار پنج متری جایی که چوپانه خوابیده بود رسید.
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی به جلوی پای چوپانه رسید.
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی شلوارش را پایین کشید.
واستا ببینم این سیاهی می خواهد بیاید اینجا چکار کند؟!
سیاهی شلوار چوپانه را هم کند و ترتیب او را داد!
وقتی کار سیاهی تمام شد و بلند شد تا شلوارش را ببندد و برود چوپانه بلند شد و گفت"
ای سیاهی تو کیستی و اینجا چه خواهی؟!
سیاهی گفت هیچ!!
چوپانه عصبانی شد و با دستش به بیرون اشاره کرد و گفت"
خوب برو ه ه ه ه ه ه ه ه !!
حال حساب ما و خاتمی, حساب چوپانه و سیاهی است.خاتمی آمد و هشت سال گفتیم "
واستا ببینیم این خاتمی می خواهد بیاید اینجا چکار کند ؟!
پس از هشت سال انتظار گفتیم"
ای خاتمی تو کیستی اینجا چه خواهی ؟!
گفت هیچ !!
پس گفتیم " خوب برو ه ه ه ه ه ه !!

ناشناس گفت...

اگر در آینده بپرسند چه کسی جمهوری اسلامی براندازی کرد؟ باید گفت شخص خاتمی! در کتاب های درسی خواهند نوشت او با بی تدبیری خود اصلاحات را به شکست کشاند و راه را برای انقلاب مردم هموار کرد! پس برانداز اصلی خود اوست که دیگران را متهم به براندازی می کند

ناشناس گفت...

خامنه ای آرزو داره تا خاتمی رهبری جنبش سبز را بر عهده بگیرد ! آرزو بر جوانان عیب نیست! در اینصورت او می تواند از این کبریت بیخطر و رییس جمهور تدارکات چی استفاده کند ومانند یک گاو باز که با یک تکه پارچه کم ارزش گاو 500 کیلویی را بازی می دهد, مردم را بازی دهد!

ناشناس گفت...

چشمک خاتمی !

یک روز مرد محترم شیک پوشی کنار خیابان ایستاده بود زن زیبایی هم آنطرف خیابان ایستاده بود. زن با دلربایی برگشت و به مرد خندید و به اوچشمک زد!! مرد محترم که اتفاقا اهل دل هم بود فریفته رفتار دل انگیز زن شد وبه قصد دوستی از آنطرف خیابان به این طرف آمد و با ادب و احترام زن را به یک نوشیدنی دعوت کرد. ولی ناگهان زن برگشت سیلی محکمی به گوش مرد محترم نواخت و گفت : بی شرف! مگر تو خودت خواهر و مادر نداری که مزاحم زنان می شوی! الان پلیس را خبر می کنم تا حساب کار دستت بیاید!
آقای خاتمی نیز مانند این زن زیبا با حرفها و شعارهای فریبنده همچون دمکراسی , مردم سالاری دینی وقانون مداری مردم را می فریبد و وقتی رای خود را گرفت می گوید من رییس جمهور اپوزیسیون نیستم!!( مگر شما خودتان خواهر و مادر ندارین!الان پلیس خبر می کنم تا حساب کار دستتان بیاید.ای ضد انقلاب!) و آنگاه مردم و یاران خود را دسته دسته به جرم ضدیت با نظام! به مسلخ بازداشت و تعقیب میفرستد! او شعار مردم سالاری دینی می دهد و مدام آزادی و قانون و مردم سالاری را جمع و تفریق می کند ! ولی زمانی که انتخاب شد و در حالی که هنوز جوهر رای مردم خشک نشده است در مراسم تحلیف حکم ریاست جمهوری میگوید: مردم سالاری دینی همان ولایت فقیه است! اولین وظیفه یک رهبر اصلاح طلب حراست از مدیران خود است ولی اوبا لبخند بازداشت و محاکمه کاراترین و شجاع ترین مدیران خود همچون عبدالله نوری وعطاالله مهاجرانی وغلامحسین کرباسچی و روزنامه نگاران شجاعی همچون عباس عبدی, اکبر گنجی و عمادالدین باقی , رجبعلی مزروعی را به نظاره نشست و گفت همه ما باید مطیع قانون باشیم!( و چرا یکبار به جناح مخالف نگفت مطیع قانون باشیم!) او اگر هر رای مردم را باندازه یک تف هم حساب کرده بود می توانست با 22 میلیون , دریاچه سد کرج را پرکند و با آن یک سیلاب راه بیاندازد! هر چه مردم از او در مورد عمل به وعده هایش پاسخ خواستند او گفت: نمی گذارندشاید بهترین توصیف خاتمی همان گفته آقای فریبرز رییس دانا باشد که گفت: آقای خاتمی از رانندگی با ماشین اصلاحات تنها ترمز کردن را بلد است! آقای خاتمی اصلاحات را بدنام می کند. او کاری می کند تا صد سال دیگر هر کس دیگری هم که برای اصلاحات برخاست مردم او را همچون چوپان دروغگو شارلاتان و کلاهبردار فرض کنند.از اصلی ترین مشخصات یک رهبر اصلاح طلب صراحت و صداقت است ولی خاتمی با دودوزه بازی های خود فضای پیچیده سیاسی ایران را بسی پیچیده تر می کند و روشنفکران و هادیان جامعه را سر در گم کرده و عرصه را بر تصمیم گیری تنگ میکند.امروز فضای سیاسی ایران محتاج سادگی و آرامش است. بادشمن یکرنگ بهتر از دوست دورنگ می توان معامله کرد.

ناشناس گفت...

سلام. جناب دلقک محترم. یک مساله اس برای من پیش آمده و آ نهم این فرضیه است که نکند اطلاعات مربوط به طرح ترور از داخل ایران به دست امریکایی ها افتاده و این برای پوشاندن قضایای مربوط به اختلاس بانکی است. یعنی نکند طیف احمدی نژاد با دسترسی به برخی اسناد این کار را کرده باشند تا ضربه شستی به رهبر و اطرافیانش بزنند؟؟

آذرخش گفت...

لو رفتن نقشه ترور در آمریکا همان شوکی بود که منتظرش بودیم. البته مسلماً سپاه قدس آنقدر ناشی نیست که عملیاتش اینطور لو برود به احتمال خیلی زیاد نقشه را کسی از ایران لو داده است.